کشف بزرگترین دروغ سال در روزنامه «سیاست روز»
حسین عبده تبریزی
در تاریخ شنبه 24 تیرماه 1385، در تیتر اول آن روزنامه با عنوان «کشف بزرگترین سوءاستفادهء مالی در بورس تهران» با اشاره به نام اینجانب، مطالب سراپا کذبی را منتشر کردهاید. در این پاسخ نامه، نکاتی را پاسخ میدهم که مربوط به اینجانب است و سایر افرادی که نام بردهاید نیز در صورت صوابدید خود، پاسخ لازم را ارسال خواهند کرد.
از سال 1353 تا امروز، در دورانی به درازای 32 سال که در این کشور تلاش میکنم، کسی اینجانب را به فساد مالی متهم نکرده بود، چه رسد به اینکه فساد مالی اینجانب تیتر روزنامهای شود. اینکه هدف شما از انعکاس چنین تیتر و خبر دروغی دقیقائ چیست، خدا میداند،اما چند هزار دانشجو و همکاری که طی این سالهای طولانی اینجانب را از نزدیک میشناسند، اگر تا دیروز کوچکترین اعتمادی به مطالب منعکس در روزنامهء سیاست روز داشتند، حتمائ امروز دیگر نخواهند داشت. روزنامهنگاری شغل شریف و انسانسازی است; افتخار دارم در دههء ششم زندگی خود آن را فرا میگیرم. کسی که خود را در این موقعیت قرار میدهد، باید حداقلهایی را باور داشته باشد: با آبروی افراد بازی نکند، صحت مطالب را وارسی کند، و قبول کند که حداقل دانش و شعور برای این شغل لازم است، نه اینکه چیزی بنویسد که چهار سطر پـایینتر،خود آن را نقض کند. قطعا روزنامههای زرد نیز در اتهامبستن به افراد، بیش از مقالهء یادشده، دقت به خرج میدهند.با بررسی پارهای از نکات مقاله، میتوان حدس زد که هدف خاصی را دنبال میکنید، اما اینکه در پیگیری این هدف، از هر وسیلهای استفاده میکنید، البته توجیهپذیر نیست.مقالهء شما در مورد اینجانب به سه موضوع اشاره میکند :
1. قبل از پذیرش شغل دبیرکلی، سهام متعلق به خود را به اسم دیگران کردهام و اکنون در حال پس گرفتن آن سهام هستم.
2. هنگامی که در بورس بودهام، از سهام دو شرکت که در آن منافعی داشتهام، حمایت کردهام.
3. با شرکت «استراتوس» رابطهء مالی دارم و سهامدار آن هستم.
این سه موضوع را سرهم کردهاید و نتیجه گرفتهاید که «بزرگترین سوءاستفادهء مالی در بورس تهران» کشف شده است. ظاهرائ هم سیاست روز به این کشف بزرگ نائل شده است. پاسخهای اینجانب به سه اتهام بالا به شرح زیر است:
در طول 30 سال تدریس موضوع اوراق بهادار و سرمایهگذاری و مشاورهء مالی، برای پرهیز از هر نوع ابهام و شائبهء استفاده از اطلاعات درونی، خرید و فروش سهام برای خود یا خانوادهام نکردهام. به خاطر شما میآورم که بورس تهران در دههء 1340 افتتاح شده است. اینجانب در دههء 1350 در رشتهء امور مالی و سهام مدرس دانشگاه بودهام. آیا حتی قبل از انقلاب نیز در آرشیو بورس، در مورد خرید و فروش سهام این جانب یا خانوادهء من، اطلاعاتی وجود دارد؟ آیا بعد از انقلاب تا امروز این جانب خرید و فروش سهام داشتهام؟ یا فکر میکنید آنقدر تردست و زرنگ بودهام که 30 سال فعالیت مخفی خرید و فروش سهام داشته باشم؟ آیا 30 سال، سابقهای کافی نیست که اتهامی به این ناپاکی به کسی نبندید؟ آیا در جمهوری اسلامی ایران 30 سال سابقهء پاک و سالم مالی یک فرد، برای اثبات سلامت او کافی نیست که اینگونه دروغپردازی میکنید؟ کدام مدرک را دارید که مینویسید سهامداران شکایت کردهاند؟ حراست کل وزارت اقتصاد از آغاز انقلاب تا امروز هیچ صحبتی با بنده نکرده است، پس چگونه به دروغ مینویسید که «حراست کل وزارت اقتصاد، حسین.ع را در اینباره مورد بازجویی قرار داد.» اگر هیچ جلسه و بحثی نبوده است، و نشستی و بازجوییای در کار نبوده،چگونه نتیجه میگیرید که «این پرونده با اشارهء محسن ص، معاون کل وقت وزارت اقتصاد مختومه شد؟» از چه زمانی رسم بوده است. که پروندهء وزارت اطلاعات با اشارهء معاون وزارت اقتصاد مختومه شود؟ آیا این وهن وزارت اطلاعات نیست؟ آیا صدها نفر که در بورس فعالاند و حساب و کتاب معاملات آن را دارند، به مقالهء شما نخواهند خندید که از خرید و فروش گستردهء سهام توسط اینجانب صحبت کردهاید؟ آیا کسی که در تمام طولعمر خود، مستقیم یا غـیرمستقیم، حجم معاملات خود و خانوادهاش به 200 میلیون تومان هم نمیرسد، میتواند 500 میلیارد تومان فساد داشته باشد؟ آیا طی دو و نیم سال عمر تصدی اینجانب در بورس و با حضور مجموعهء گستردهای از مقامات ناظر بورس، از مدیریت نظارت بورس، بازرسی، حراست، هیات نظارت، و شورای بورس گرفته تا مقامات ناظری چون بازرسی کل کشور، وزارت اطلاعات، بازرسی دفتر رهبری، ... کسی نبود که 500 میلیارد تومان فساد و باند «قدرت- ثروت» را کشف کند، و فقط نیاز به روزنامهء سیاست روز بود.تنها خرید سهام اینجانب مربوط به سهام شـرکت ساختمان است که در دوران سخت آن شرکت، قبل از ورود به بورس و در ایامی که سهام خریدار نداشت، به عنوان دستمزد (به جای وجه نقد) به اینجانب داده شد. با انتقال اینجانب به بانک، آن سهام را به سهام بانک (قبل از ورود بانک به بورس) تبدیل کردند. هرگز در دورانی که در آن دو شرکت بودم، خرید و فروشی روی سهام نکردم و قبل از پذیرش دبیرکلی بورس نیز کل سهام خود و خانوادهء خود را به 200 میلیون تومان فروختم، و خریداران سهام نیز با کد و نشان موجودند. هرچند که قیمت سهام پس از فروش اینجانب چندین برابر شد، اما هرگز حتی به اندازهء یک ذره هم افسوس نخوردهام که سهام خود را برای پذیرش کاری ملی ارزان فروختهام.
جناب آقای یوسفپور! از جنابعالی میپرسم، چرا در حالی که آمار دقیق خرید و فروش این سهام وجود دارد و تاریخ معامله نیز در سامانهء معاملات بورس وجود دارد و خریداران آن سهام میدانند که هیچ ارتباطی با اینجانب ندارند، مطلب کذبی به این وضوح را منتشر میکنید؟ بفرمایید چگونه ممکن است معاملهء 200 میلیون تومانی سـهام موضوع 500 میلیارد تومان سوءاستفاده باشد؟
افترای دوم مقاله آن است که اینجانب سهام را به نام دیگران انتقال دادم و آن گاه که در بورس دبیرکل شدم، با دستکاری روی قیمت سهام، قیمت سهام خود را بالا بردم. البته، به روشنی میدانید که افزایش قیمت سهام در سال 82 و 83 محدود به سهام این دو شرکت نبوده است و همهء سهام افزایش قیمت یافته است. همهء دستاندرکاران و کارشناسان بورس میدانند که دستکاری سهام خاصی، آن هم توسط دبیرکل، کذب محض است. دبیرکل اصولاً ابزاری برای چنین کاری ندارد. همهء همکاران بورس میدانند که چنین اقدامی نشده است. پس با بیان دروغـی آشکار، چه هدفی را دنبال میکنید؟بحث سوم سیاست روز آن است که بنده سهام خود را قبل از دبیرکلی به نام شرکت استراتوس کردهام و امروز آن را پس میگیرم. این خبر کذب محض است. نوشتهاید، «گزارشهای دریافتی حاکی از آن بود که حسین .ع و برخی مقامات دیگر در یک جناح سیاسی خود سـهـامدار استراتوس هستند.» این گزارشها از کجا رسیده است؟ در چه تاریخی این حزب یا اعضای خانوادهام سهامدار استراتوس بودهاند؟ سیاست روز چگونه در دادگاه میخواهد این ادعا را ثابت کند، در حالی که در هیچ تاریخی اینجانب یا اعضای خانوادهء اقارب درجهء یک و دو و ... اینجانب هم، سهامدار استراتوس نبودهاند؟ البته، از این ادعا نیز بگذریم که اینجانب را به جناح سیاسی خاصی منتسب کردهاید، در حالی که بهخوبی میدانید هیچ رابطهء حزبی و سیاسی ندارم.
نوشتهاید «در بازار سرمایه ارزش سهام متعلق به حسین. ع و یک جناح سیاسی به ناگاه تا دو هزار درصد افزایش یافته است.» سیاست روز چگونه درصد محاسبه میکند؟ زمانی که بنده اصلائ سهامی نداشتهام، چگونه ممکن است سهام این جانب و افراد وابسته به این جانب تا 2000 درصد افزایش یافته باشد. امروز بعد از 10 سال، سرمایهء شرکت ساختمان 88 میلیارد تومان و سرمایهء بانک 100 میلیارد تومان و جمع اینها 188 میلیارد تومان است، و قیمت بازار این دو سهم نیز جمعائ زیر 400 میلیارد تومان است. چهگونه حتی اگر تمام این سهام به اینجانب و افراد وابسته متعلق باشد (در حالی که صفر درصد آن متعلق بوده) میتوان از این میان 2000 درصد سود برد و 500 میلیارد تومان فساد داشت؟ نوشتهاید، «یک سال پس از پایان دورهء مدیریت حسین. ع، صفدر. ح، محسن. ص و رجبعلی. م، بر بازار سرمایه، اطلاعیهء رسمی در سازمان بورس اوراق _بهادار منتشر شد که نشان میدادآقایان _مـحسـن. ص و حسین. ع به عنوان سـهامداران شرکت استراتوس ... به عضویت هیات مدیرهء ساختمان ایران درآمدهاند.» اولائ آشنایی اینجانب با این دوستان محدود به یک سال فعالیت مشترک دورهء مدیریت دکتر صفدرحسینی است. یعنی قبل از آن اصلائ خدمت هیچ یک از این دوستان آشنایی نداشتهام و پس از پایان دورهء تصدی دکتر صفدر حسینی نیز حتی ایشان را برای یک ساعت ملاقات نـکـردهام; پس چگونه ممکن است سناریویی از هشت سال قبل از این آشنایی شروع شود و باند «قدرت- ثروت» خیالی شما تشکیل شود. ثانیائ، کدام اطلاعیهء بورس میگوید که بنده سهامدار استراتوس شدهام؟
هر فرد آشنا با بورس میداند که عضویت در هیأت مدیره توسط شخص حقوقی، به معنای سهامداری نیست. حتی یک سهم از استراتوس در گذشته یا امروز در مالکیت مستقیم یا غیرمستقیم اینجانب یا خانوادهء من نبوده است؟ آیا پذیرش عضویت غیرموظف در یک شرکت به معنای فساد مالی است؟ چرا سیاست روز بهوضوح چنین دروغ میگوید؟ سیاست روز به دروغ میگوید «حسین. ع بعد از مدتی اظهار داشت که سهام خود را به شرکتی به نام «استراتوس» واگذار کرده است.» این جمله را از کدام منبع نقل میکنید؟ کجا و به چه کسی چنین جملهای گفته شده است. هر فرد آشنا با بورس میداند که در هنگام معاملهء سهام، فروشنده خریدار خود را انتخاب نمیکند; پس چرا چنین دروغ بزرگی میگویید؟ هیچ رابطهء مالی و ریالی (حتی یک ریال) تا امروز با این شرکت نداشتهام، و هرگز هیچ سهمی که متعلق به اینجانب باشد، به نام آن شرکت نکردهام. نوشتهء سیاست روز کذب محض است. هرگز و در هیچ زمان در گذشته و امروز سهام شرکت استراتوس را مستقیم و غیرمستقیم نداشتهام.غیر از نکات یاد شده، نوشتهاید که «این در حالی است که جریانات یاد شده به غیر از بورس، در نفت، بانک مرکزی ... نیز نفوذ شدید دارند.» بفرمایید که نفوذ شدید اینجانب در نفت، بانک مرکزی ... به چه شکلی است؟ آیا این چنین آسـمــان و ریـسـمــان بــافتـن و دروغپرداختن آشکار در هیچ محکمهء عدالتی پذیرفتنی است؟
اینجانب از حق قانونی خود برای مراجعه به مراجع قانونی و شکایت از سیاست روز برای نشر گستردهء اکاذیب_ افترا و دروغپردازی استفاده خواهم کرد. در جمهوری اسلامی ایران چنین نیست که کسی مقالهای با چنین محتوای بیپایه و اساس و چنین دروغپردازی گسترده بنویسد و گرفتار نشود. بیخردی است فردی فکر کند میتواند مقالههایی با این محتوای تخریبی بنویسد و نظام قضایی جمهوری اسلامی از او بگذرد.
24/4/1385
خبرسازان، اسناد را منتشر کنند
مدیرمسوول محترم روزنامه «سیاستروز»
هر چند شیوهء رایج آن روزنامه شباهت تامهای به روش برادر حاتم طایی در هتک حرمت به خانهء کعبه برای مشهور شدن دارد و بنده به عنوان یک روزنامهنگار درنمییابم که تمسک به این روش چه نسبتی با اخلاق حرفهای و روزنامهنگاری دارد چه برسد به اخلاق و ارزشهای دینی و اصولگرایی که مدعی آنید! آنچه به عنوان تیتر یک روزنامه شنبه 24/4/85 آوردهاید: «بزرگترین سوءاستفادهء مالی تاریخ بورس» و محتوای خبر مربوطه به نقل از سایت نوسازی (به عنوان منبع و دوم)! جز یک دروغ و تهمت و افترای بزرگ، عنوانی دیگر به آن نمیتوان داد. نمیدانم مرزهای دینی و اخلاقی و انصاف در این کشور، به دلیل رقابت یا کینههای سیاسی و جناحی تا کجا میخواهد شکسته شود، اما اینجانب به خبرسازان اطمینان میدهم که در دوران عضویتم در شورای بورس و قبل و بعد از آن در هیچ یک از شرکتهایی که در این خبر نام برده شده است، سهامی نداشته و ندارم. خوشحال خواهم شد که خبرسازان اسناد و آدرس سوءاستفادهء مالی منتسب به اینجانب را در اختیارم قرار دهند تا حداقل پس از این دروغ و تهمت و افترای بزرگ، از آن، منتفع گردم. ظاهرائ خبرسازان و منتشر کنندگان آنچنان از وجود امثال بنده و مشارکت، وحشت دارند که حتی منزوی و خانهنشین کردن ما آرامشان نمیگذارد و با درنوردیدن همهء مرزهای دینی و اخلاقی و انصاف اینگونه دروغسازی میکنند. چون فعلائ عوامل خبرساز و منتشر کننده در سایهء حاکمیت یکدست مصونیت آهنین دارند، شکایت به دستگاه قضا و هیات نظارت بر مطبوعات را بلاوجه میدانم و شکایت به خدا میبرم که در روز قیامت و جزا، داد امثال بنده را از این دروغ نویسان بگیرد.