تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۳۸۸ - ۰۹:۰۷  ، 
کد خبر : ۱۱۴۸۴۸
بررسی پدیده اعتیاد در میان نظامیان آمریکایی در افغانستان

تفنگداران معتاد

ترجمه و تنظیم: جعفر بلوری اشاره: آزادی، دموکراسی، امنیت، پیشرفت و... واژه های زیبایی هستند که آمریکا و متحدانش با هدف فریب افکار عمومی از آنها استفاده کرده و به کشورهای عراق و افغانستان یورش بردند. اما تاکنون ترور، ناامنی، کشتار، عقب ماندگی و افزایش بی سابقه کشت موادمخدر تنها پیامدهای این اشغالگری بوده است. ازسوی دیگر، تولید بیش از 80 درصد موادمخدر جهان در افغانستان هرچند توانسته سالانه چیزی بالغ بر 50 میلیارد دلار نصیب آمریکایی ها کند، اما به رغم پرسودبودن این تجارت آتش آن دامن خود آمریکایی ها را نیز گرفته است طوری که بسیاری از تفنگداران این کشور که در کشورشان قهرمان معرفی شده اند، پس از بازگشت از جنگ تبدیل به «قهرمانان معتادی» شده اند که به جای «افتخار»، «اعتیاد» به ارمغان آورده اند. این مطلب، موضوع «اعتیاد نظامیان آمریکایی» را بررسی می کند. سرویس خارجی

درجنگ ویتنام، موادمخدر به خصوص از نوع ماری جوانا، در بین سربازان آمریکایی و برای فرار از شرایط سخت جنگ و غلبه بر ترس، تنهایی، استرس وخستگی مصرف می شد. فرماندهان ارشد نظامی نیز به دلیل شرایط حساس جنگ، شاید مصرف موادمخدر توسط سربازان تحت فرمانشان را حتی مفید نیز تلقی می کردند؛ چرا که در عمل هیچ اقدام جدی برای جلوگیری از مصرف آنها دیده نمی شد، اما پس از سال1968 واشنگتن ناگهان متوجه وخامت اوضاع شده و تصمیم به مبارزه جدی با پدیده ای گرفت که مدت ها بود دامن ارتش را گرفته بود. دولت، تبلیغات گسترده ای به راه انداخت تا بدینوسیله جلوی شیوع بیشتر این پدیده را بگیرد. همزمان، مقامات بهداشتی این کشور هشدار دادند، ادامه این روند اثرات سوء زیاد و بلندمدتی را در بین سربازان و خانواده های آنها باقی خواهدگذاشت.
اما دراین میان، برای مقامات رسمی واشنگتن، مهمتر از اثرات سوء روانی، نتیجه عملیات نظامی بود که نامطلوب می نمود. اعتیاد تفنگداران ممکن بود بر نتیجه عملیات نظامی اثر عکس بگذارد و این شاید بزرگترین نگرانی مقامات ارتش آمریکا بود. اما آنچه مقامات فراموش کرده بودند این بود که این بار این خود سربازان بودند که تمایلی به ترک اعتیاد نداشتند. از آن پس ماری جوانا دیگر در نتیجه ماموریت های سربازان، تاثیر مثبت یا منفی زیادی نگذاشت، چرا که جنگ پایان یافته بود و سربازان در شرایط غیرجنگی، آن را مصرف می کردند. پس از پایان جنگ برخی از این سربازان علل شکست در جنگ را، فقط مقاومت جانانه جنگجویان ویتنامی نمی دانستند.
اما اکنون در افغانستان، گویا تاریخ در حال تکرار است. اینجا شرایطی به مراتب سخت تر وجود دارد. فراموش نشود که ویتنام هرگز بزرگترین محل کشت و قاچاق موادمخدر نبوده است. در افغانستان هروئین جای ماری جوانا را گرفته است. توجه به آمارهای رسمی سازمان ملل درخصوص میزان کشت موادمخدر در افغانستان قابل توجه است. جدیدترین آمار نشان می دهد 80 درصد موادمخدر جهان در افغانستان کشت می شود. این میزان رشد هرگز قبل از اشغال وجود نداشت.
برخی آمارهای رسمی که ارتش آمریکا منتشر کرده است، نشان می دهد مصرف شدید انواع مواد مخدر، به خصوص هروئین در کنار مشروبات الکلی، سیگار و... سربازان و حتی برخی فرماندهان آمریکایی را با مشکلات جدی مواجه کرده است. مصرف این مواد به طور مرتب در حال رشد است و سربازانی که به خانه هایشان باز می گردند، باید بقیه عمر خود را با اعتیاد سپری کنند. در این میان، خانواده آنها نیز بار سنگین این سوء رفتارها را باید به دوش بکشند.
نتیجه یک تحقیق انجام شده در آمریکا نشان می دهد. معمولا زنان آمریکایی که آلوده به مواد مخدر یا الکل می شوند، پـس از اعتیاد همسرانشان، گرفتار شده اند. در این میان، برخی حتی اعلام می کنند که همسرانشان پس از مصرف مواد، آنها را نیز مجبور به مصرف و با خود همراه کرده اند.
در این رابطه، مقاله «شاون مک کانا» که در سال 2007 در بخش خبری سایت «سالون» به چاپ رسید، قابل توجه است. «مک کانا» در این مقاله به تشریح علل میل نظامیان آمریکایی مستقر در افغانستان به مصرف مواد مخدر می پردازد. فراوانی، دسترسی بسیار راحت و قیمت ارزان، کافی است تا به گفته این نویسنده، نظامیان برای فرار از اختلالات روحی روانی، فشارهای عصبی و... به مصرف هروئین میل پیدا کنند.
«مک کانا» با اشاره به فراوانی انواع مواد مخدر به خصوص هروئین در بازارهای «بگرام»، شهری که پایگاه هوایی آمریکا در آن مستقر است می نویسد:
«درست بیرون دروازه اصلی پایگاه هوایی ارتش آمریکا در بگرام، دکه هایی وجود دارد که مردم محلی آن را «بازار بگرام» می خوانند. برای شهروندان افغان اینجا مکانی است برای تهیه «کالاهای دست دوم آمریکایی». اما غرفه هایی که قلب بازار را تشکیل می دهند تبدیل به پاتوق همیشگی برخی سربازان آمریکایی شده اند. تمام طول بازار را می توان با پای پیاده و ظرف 10 دقیقه طی کرد. در این میان،فروشنده ایستاده در کنار یکی از این دکه ها رو به تو می کند و می پرسد: «ویسکی؟» و پاسخ می شنود: «نه، هروئین.» فروشنده جوان که به نظر نمی رسد بیش از 17 سال سن داشته باشد، با لبخند تو را به داخل دکه راهنمایی می کند.»
نویسنده در ادامه می افزاید: تصورش را بکنید این گونه معامله ها روزانه ده ها بار و در ده ها بازار شهر بگرام و شهرهای دیگر افغانستان صورت می گیرد. اگر هزینه های سنگین مالی آن بر پیکره اقتصاد آمریکا را در نظر نگیریم (هر بسته هروئین برای یک بار مصرف حدود 30 دلار)، آیا هزینه های جانی و حیثیتی آن کم است؟ راستی آمریکا با چه وعده ای به این کشور حمله کرد؟!
«کانا» ادامه می دهد: «وقتی از برخی سربازان خواستم برای اطلاع رسانی اقدام کرده و از تجربیات و مشاهدات شخصی خود از چگونگی مصرف یا معامله مواد مخدر در طول خدمتشان در افغانستان بگویند، یکی که حاضر نشد نامش را بگوید وحشت زده گفت: در حال حاضر در استخدام ارتش به سر می برم و در صورت افشاگری قطعا اخراج خواهم شد.
دیگری گفت: من هم هنوز در حال خدمت در ارتش هستم، ولی این را بگویم سربازان زیادی را می شناختم که با هم در بگرام خدمت می کردیم و الان به احتمال زیاد در زندان های آمریکا به سر می برند، شاید هم در یکی از خیابان ها خماری می کشند، درست نمی دانم!
سرباز بعدی سکوت را ترجیح داد، چرا که او نیز نگران عواقب اظهاراتش است. پس از اصرارهای زیاد من، به آرامی گفت: آنها برادران من هستند اگر از تخلفاتشان در افغانستان بگویم حتما برای خودم و آنها مشکلات جدی به وجود خواهم آورد. بنابر این، ترجیح می دهم سخنی نگویم.»
در همین رابطه، سال گذشته نیز سایت Common Dreams به قلم «آشا بندل» و «تونی نیومن»، اقدام به انتشار گزارشاتی از اعتیاد تفنگداران آمریکایی در حال خدمت در افغانستان کرد.
این گزارش، به سربازان آمریکایی بازگشته از جنگ عراق و افغانستان می پرداخت که به جای «افتخار»، «اعتیاد» به ارمغان آورده و پس از تحمیل بار سنگین این سوء رفتارها، کارشان به خیابان ها و زیر پل و در نهایت خودکشی منتهی شده است.
مقایسه شمار سربازانی که به دلایل اعتیاد، افسردگی، مصرف داروهای روانگردان و... دست به خودکشی زده اند، با شمار کشته شدگان در حین جنگ، موضوع مهمی بود که «بندل» و «نیومن» به بررسی آن پرداخته بودند:
«هفته گذشته شبکه «سی. بی. اس. نیوز» با پخش یک بمب خبری اعلام کرد که براساس مطالعات انجام شده این شبکه که پنج ماه نیز به طول انجامیده است، تعداد کهنه سربازانی که در یک سال اخیر خودکشی کرده اند، از تعداد کشته های ما در جنگ عراق بیشتر بوده است.»
بررسی دقیق معضل - فقط اعتیاد - نظامیان آمریکایی، چه آنها که بازگشته اند و چه آنها که هنوز در افغانستان یا عراق حضور دارند، نیازمند اطلاعات دقیق و آمار صحیحی است که تاکنون چنین آماری منتشر نشده است. مسئولان آمریکایی در این مدت به غیر از چند مورد، تنها اقدام به کلی گویی کرده اند. هر از چند گاهی یک مقام نظامی آمریکایی آماری به این شکل منتشر کرده که مثلاً «ارتش گزارش هایی از موضوع مواد مخدر و الکل منتشر کرده است.» در این آمارها معمولا به این اشاره نمی شود که به عنوان مثال آزمایش اعتیاد چند نفر از تفنگداران کهنه کار آمریکایی مثبت شده است.
در این میان اما، موسسه اداره کهنه سربازان آمریکا (VAS) که گفته می شود نسبت به سایر منابع، آمارهای دقیقتری در اختیار دارد، حدود دو سال پیش (سال 2007) گزارشی منتشر کرد که به نظر می رسد نسبت به آمار و ارقام دیگر، اطلاعات بیشتری در خود داشته باشد. این موسسه اعلام کرد تنها، در میان سربازان آمریکایی که در عراق و افغانستان مستقر هستند، حدود 30 هزار کهنه سرباز وجود دارد که به طور جدی در معرض اعتیاد قرار دارند و در این باره آمار دقیقی از سربازان مستقر در سایر نقاط جهان در دست ندارد. این موسسه آمریکایی در گزارش سال 2006 خود نیز حاضر به اعلام شمار دقیق سربازانی که در این دو کشور به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده بودند نشده و اقدام به کلی گویی کرده بود.
از سوی دیگر، شناسایی نظامیان معتاد، مشکل دیگری است که مقامات مسئول آمریکایی آن را یکی از دلایل نداشتن آمار دقیق عنوان می کنند.
برخی کارشناسان درمانی آمریکا اما با پرداختن به این موضوع، سعی دریافتن راه حل هایی دارند تا به وسیله آن، بتوان قبل از آنکه خیلی دیر شود، پی به اعتیاد نظامیان برده و آنها را شناسایی کنند. برخی از این کارشناسان معتقدند بین 5 تا 10 سال زمان می برد تا با ظهور علائم لازم؛ به اعتیاد یک مصرف کننده پی برد.
دکتر «جودی ترافتون» از کارشناسان مرکز VA'S کالیفرنیا در این باره می گوید: ما متوجه شده ایم بسیاری از نظامیان معتادی که به تازگی شناسایی شده اند، در زمان جنگ خلیج فارس هروئین مصرف می کرده اند. در سال های نخست شروع مصرف، به سادگی نمی توان متوجه اعتیاد فرد شد. این امر ما را در تعیین شمار دقیق سربازان معتاد به خصوص زمانی که سرباز جوان باشد، دچار مشکل می کند و این از جمله دلایل نداشتن آمار دقیق است.
خانم «ترافتون» می افزاید: بسیاری از این سربازان حاضر به مراجعه به کلینیک های درمانی نیستند و اکثر نظامیانی هم که مراجعه کرده اند، با فشار خانواده مجبور به این کار شده اند که در این صورت نیز، احتمال بازگشت فرد به مصرف مجدد مواد مخدر بسیار زیاد است. به هر حال، آنچه مسلم است این است که شمار واقعی مبتلایان به این عارضه، بسیار بیشتر از آمارهای ارائه شده است. اطلاعات و آمارهای غیررسمی نشان می دهد که به زودی موجی از کهنه سربازان آمریکایی معتاد به هروئین شناسایی شوند.
«ترافتون» در ادامه، به سفرهایی که شخصاً به افغانستان کرده و ملاقات هایی که از نزدیک با نظامیان آمریکایی داشته است می پردازد:
«من گاهی فیلم هم می سازم. یک بار در سفری که به افغانستان داشتم، اقدام به تهیه فیلمی تحقیقاتی در خصوص یک سرباز کردم که به طرز ناراحت کننده ای جان خود را از دست داده بود. «جان تورس» قبل از مرگ، به دوستان و خانواده خود از همه گیر شدن مصرف هروئین در بگرام گفته بود. شهری که دولت بوش ادعا کرده بود صدها میلیون دلار برای نابودی خشاش در آنجا هزینه کرده است. در دو سفری که طی یک سال به این شهر کردم، ده ها بار تقاضای هروئین کردم و حتی یک بار هم «نه» نشنیدم. «تورس» راست می گفت.»
«ترافتون» در ادامه به نحوه تهیه مواد مخدر توسط سربازان آمریکایی- هنگامی که پولی در بساط ندارند- اشاره کرده و می افزاید: «من بارها شاهد بودم که چگونه یک نظامی آمریکایی، حساس ترین تجهیزات نظامی خود را برای بدست آوردن مقداری هروئین می دهد. سربازانی که در بگرام خدمت کرده اند، شاهد این ادعا هستند. آنها می گویند هروئین در تمام بگرام به راحتی یافت می شود. نظامیان جوان آمریکایی درست مثل تابوت های حامل اجساد که به پایگاه هوایی «داور» در حال حرکتند، به سوی هروئین و اعتیاد در حرکتند، شناسایی آنها سال ها زمان خواهد برد؛ پس از شناسایی، می فهمی که خیلی دیر شده است.»
«باز گردیم به جامعه آمریکا، پیدا کردن یک نظامی معتاد بازگشته از جنگ افغانستان، کار سختی نیست. تقریباً هیچ کهنه سرباز بازنشسته یا اخراج شده از ارتشی را نیافتم که بگوید هروئین در پایگاه های آمریکایی ندیده است و بیشترشان نیز حداقل یکبار از نزدیک شاهد مصرف کردن هروئین توسط یک نظامی بوده اند.»
علت این امر چیست؟ چرا پس از ورود اشغالگران به افغانستان، این کشور حتی به تولیدکننده بیش از 90 درصد مواد مخدر جهان نیز ارتقاء یافت؟ آیا آمریکا در این رشد نقش داشته است؟ چقدر؟
سال گذشته وقتی نمایندگان افغانستان برای شرکت در همایشی به میزبانی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران به هتل «هما» آمده بودند، پس از مواجه شدن با سؤالات مذکور، سکوت را ترجیح دادند. پس از پافشاری های بنده، یکی از این میهمانان با کمال تعجب گفت: «حضور آمریکایی ها نقش مثبتی در کاهش تولید مواد مخدر داشته است!!! این در حالی است که سازمان ملل سال گذشته اعلام کرد، برای نخستین بار تقریباً تمام مواد مخدر جهان (حدود 95 درصد) در افغانستان تولید شده است.
آنچه مسلم است این است که نباید نقش مقامات بلند پایه آمریکا و فساد گسترده در سیستم اداری افغانستان را فراموش کرد. گزارش های بسیاری وجود دارد که نشان می دهد بسیاری از مقامات آمریکایی و اروپایی در کشت و قاچاق مواد مخدر در افغانستان نقش مستقیم دارند.
در تاریخ 30 مرداد ماه سال جاری، منابع خبری افغانستان اعلام کردند که طی سه سال گذشته برخی افسران نیروهای چند ملیتی، به خصوص نظامیان انگلیسی و آمریکایی، بااستفاده از تابوت حامل اجساد سربازان، اقدام به قاچاق مواد مخدر به کشورهای خود می کنند تا آنها نیز از این معامله پرسود بی نصیب نمانند.
براساس این گزارش، طی این مدت افسران اشغالگر همچون دهه های 60 و 70، با استفاده از تابوت های فلزی دو جداره سربازان کشته شده خود، صدها کیلوگرم انواع مواد مخدر را از افغانستان خارج کرده اند.
چندی پیش نیز «محمود گاریف»، فرمانده ارتش شوروی در دوران اشغال افغانستان، طی مقاله ای که در پایگاه اینترنتی «آلترانفو» به چاپ رسید، از تجارت گسترده مواد مخدر توسط مقامات آمریکایی پرده برداشت.
«محمود گاریف» اعلام کرد: قاچاق مواد مخدر در افغانستان برای آمریکایی ها، نزدیک به 50 میلیارد دلار در سال درآمد دارد، که با این مبلغ تمام هزینه ها برای حفظ نیرو در افغانستان کاملا پوشش داده می شود. به گفته این مقام سابق نظامی، تمامی عملیات قاچاق مواد مخدر از طریق شهر «اوچ»- شهری که شوروی در زمان اشغال این کشور درصدد تاسیس پایگاه های نظامی در آنجا بود انجام می پذیرد.
گاریف در ادامه افزود خود آمریکایی ها اعتراف دارند که مواد مخدر غالبا توسط هواپیما از افغانستان به خارج از این کشور انتقال می یابد. فرمانده شوروی اضافه می کند، نظامیان آمریکایی برای نابودی طالبان در افغانستان به سر نمی برند.
سایت «گلوبال ریسرچ» به نقل از «کریستوفر شاون گولد اسمیت»، از فرماندهان سابق ارتش آمریکا در عراق نیز در این باره نوشته است: «شاید خدا به آمریکا و مردم عراق رحم کند، خدا به ما نیز رحم کند چرا که احتمالا ما نیز در به وجود آوردن این معضل خانمانسوز سهمی داشته باشیم.»

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات