صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۳۸۸ - ۱۱:۴۴  ، 
کد خبر : ۱۳۰۲۶۲

سناریوی شکست خورده فتنه سبز در 13 آبان

تئوریسین های این جریان بر این باور بودند که ضعف تبلیغاتی آنها منجر به عدم حضور هواداران سبزپوش در روز قدس گردیده و با افزایش حجم تبلیغات رسانه ای و اطلاع رسانی اینترنتی خواهند توانست هواداران بیشتری را در روز 13 آبان ماه بیرون بیاورند. آنچه موجب امید آنها برای این روز شده بود فرصت چند هفته ای برای تبلیغات و از آن مهمتر بازگشایی مدارس و مخصوصا دانشگاهها بود که کودتاگران مدعی بودند هواداران قابل توجهی در این مراکز خواهند داشت.

آخرین جمعه ماه رمضان، آن روز که فتنه گران سبزپوش وعده داده بودند تا راهپیمایی روز قدس را به روز مقابله با نظام اسلامی تبدیل نمایند, همه نمازگزاران روزه‌دار شاهد آن بودند که چطور جمع چند صد نفره قلیل خط نفاق در میان امواج خروشان ملت ایران غرق شدند. حضور میلیونی ملت مسلمان ایران در راهیپمایی قدس مجالی برای شنیدن صدای اسلام آمریکایی که شعار "نه غزه؛ نه لبنان, فقط فلات ایران" سر داده بود, نداد و این مساله سران کودتای مخملین را بر این داشت تا با اعلام وضعیت اضطراری، به چاره‌ای برای جلوگیری از زوال فتنه سبز بیندیشند.

تئوریسین های این جریان بر این باور بودند که ضعف تبلیغاتی آنها منجر به عدم حضور هواداران سبزپوش در روز قدس گردیده و با افزایش حجم تبلیغات رسانه ای و اطلاع رسانی اینترنتی خواهند توانست هواداران بیشتری را در روز 13 آبان ماه بیرون بیاورند. آنچه موجب امید آنها برای این روز شده بود فرصت چند هفته ای برای تبلیغات و از آن مهمتر بازگشایی مدارس و مخصوصا دانشگاهها بود که کودتاگران مدعی بودند هواداران قابل توجهی در این مراکز خواهند داشت.

چنین بود که عملیات روانی - رسانه ای عظیمی برای خروج از وضعیت کُما توسط فتنه گران در روز 13 آبانماه به راه افتاد. مروری بر حجم برنامه های پخش شده از رادیوها و تلویزیونهای بیگانه در تبلیغ این روز, همچنین حجم گسترده سایتها و وبلاگهای ساخته شده توسط کودتاگران که تراکت ها و اخبار روز 13 آبان را پخش می‌کردند, حکایت از این داشت که تمام توان فتنه سبز برای به آشوب کشاندن روز 13 آبان و آوردن هواداران به خیابانها خرج شده است.

 

مواضع پارادوکسیکال سران فتنه سبز

آن روز که موسوی در فردای انتخابات فرمان آشوبها را صادر نمود و اعلام کرد که تسلیم رای ملت نخواهد شد و تا ابطال انتخابات پیش خواهد رفت, وارد بازی خطرناکی شد که معلوم بود نخواهد توانست آن را مهار نماید. موسوی کوچکتر و ناتوان‌تراز آن بود که بتواند مدیریت این فتنه عمیق را به عهده گیرد و کروبی ساده لوح‌تر از آن که بدنه فتنه‌گران وی را جدی بگیرند و گوش به حرفش باشند و خاتمی عافیت‌طلب‌تر از آن که یارای ایستادگی در معرکه‌های سخت را داشته باشد. بدین سان بود که طیف‌های مختلفی از ضدانقلاب و دستگاههای جاسوسی نظام سلطه با اهداف و اغراض متفاوت در گستره فتنه سبز از بدنه تا راس آن نفوذ کرده و کار را از دست نامزدهای کم اقبال انتخابات دهم خارج ساختند!

این نفوذ نه تنها مدیریت و راس فتنه سبز را دچار بحران ساخت, بلکه از سویی دیگر ایدئولوژی این اقدام را نیز با معضل مواجه ساخت، بطوری که می‌توان ادعا نمود فتنه سبز در کنار نداشتن رهبری واحد و شایسته, از فقدان ایدئولوژی‌های منسجم و فارغ از پارادوکس نیز رنج می‌برد، مساله ای که به شدت موجب ریزش روز به روز اندک هواداران باقی مانده این جریان شده است. عدم حضور هواداران فتنه سبز در مراسم 13 آبان (بعد از هفته‌ها تبلیغات گسترده) به نحوی که جمع سبزها را در این مراسم تا گروه‌های 10، 20 نفری کاهش داده بود, از وجود رفتارها و گفتارهای متعارض و پارادوکسیکال در این جریان حکایت دارد و گذر زمان نیز بر اختلافات ایجاد شده خواهد افزود.

موضع‌گیریهای رنگارنگ تئوریسین‌های فتنه سبز درباره مساله تسخیر لانه جاسوسی و روز مبارزه با استکبار جهانی را می‌توان نقطه اوج آشکار شدن این اختلاف نظرهای 180 درجه‌ای دانست که از حمایت از انقلاب دوم تا نفی آن در حال نوسان است.

 

1- منتظری؛ "اشغال سفارت آمریکا کار درستی نبود": یکی از پایگاه اینترنتی فتنه سبز که نام "موج سبز آزادی" را برای خود انتخاب کرده است, در نامه نگاری با شیخ ساده لوح مطرود حضرت امام(ره) درخواست کرده تا با پاسخ به پنج سوال پیرامون تسخیر لانه جاسوسی راهگشای مخاطبین این سایت باشد! منتظری در جواب این سوالات مطالبی را ایراد کرده است که به نوعی تداوم حرکت انحرافی وی در سالهای گذشته است. وی در پاسخی مبنی بر اینکه «در نوشته های شما اشغال سفارت آمریکا در سال ۵۸ توسط‏ ‏دانشجویان پیرو خط امام یک عمل اشتباه قلمداد شده بود، در حالی که شما از‏ ‏کسانی بودید که در همان زمان از این اقدام حمایت و دفاع کردید. علت حمایتتان‏ ‏در آن مقطع از این اقدام دانشجویان چه بود؟ به چه دلیل در زمان فعلی آن را‏ ‏اشتباه می‎دانید؟» می‌نویسد: «اشغال سفارت آمریکا در بدو پیروزی انقلاب که مورد‏ ‏حمایت اکثر اقشار انقلابی و مرحوم امام خمینی بود، مورد تأیید اینجانب نیز‏ ‏بود; ولی با آن عوارض منفی و حساسیت شدیدی که بین مردم آمریکا به‏ ‏وجود آورد که هنوز آثار آن باقی است، معلوم شد که کار درستی نبوده; و‏ ‏اصولا سفارت یک کشور به منزله جزئی از آن کشور است، و کشوری که‏ ‏در حال جنگ رسمی با ما نبود اشغال سفارت آن به منزله اعلان جنگ با آن‏ ‏کشور است و کار صحیحی نمی‌باشد. از قرار اطلاع بعضی از جوانان انقلابی‏ ‏و متعهدی که متصدی این کار بودند نیز اشتباه بودن آن را قبول دارند.»

‏وی در پاسخ به سوال دیگری که می گفت: «استکبار ستیزی به معنای اعلام جنگ با کشورها و‏ ‏حساس نمودن آنها و دشمن سازی و منزوی نمودن کشور نیست ، بلکه به‏ ‏معنای دفاع از حقوق ملت در مقابل مطامع و زیاده خواهی های مستکبران‏ ‏است; و در این جهت فرقی بین غرب و شرق و حتی افراد مستکبر‏ ‏تمامیت خواه و قدرت طلب نیست.» بحث را به حمایت از فتنه گران سبز پوش وصل کرده و با برشمردن شعار این جریان می‌گوید:«‏حاکمیتی که مردم را ناراضی و حقوق آنان را مورد تعدی و ظلم قرار‏ ‏داده و افراد زیادی از نخبگان و فعالان سیاسی و آزادی خواهان را به‏ ‏اتهامات واهی و خلاف واقع زندانی و محاکمه و محکوم می‎نماید، نمی تواند‏ ‏مدعی مبارزه با استکبار و استکبار ستیزی باشد. استکبار ستیزی جز با‏ ‏تحصیل حمایت مردم و تأمین حقوق همه اقشار و تحقق آزادی قلم و بیان‏ ‏عملی نخواهد شد. با چنین پشتوانه ملی است که حاکمیت می‎تواند در مقابل‏ ‏بعضی تحمیلات خارجی ، قدرتمندانه ایستادگی نماید و واکنش مناسب‏ ‏نشان دهد.»1

 

2- گروهک نهضت آزادی؛ "سیزده آبان فرصتی برای ارتباط با آمریکا": پنج تشکل سیاسی غیرقانونی و مخالف قانون اساسی به نامهای: جبهه ملی ایران، حزب ملت ایران، نهضت آزادی ایران، شورای فعالان ملی مذهبی، همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در بیانیه ای با عنوان "سیزده آبان فرصتی برای تبدیل و تغییر تعارض موجود به تفاهم سازنده" به بهانه ۱۳ آبان، به زیر سوال بردن انتخابات باشکوه 22 خرداد و حمایت از فتنه سبز و رهبران آن پرداختند. می‌نویسند: «تغییر وضع کنونی از سوی آگاهان و نیک اندیشان جامعه برای برون رفت از شرایط ناهنجار روز امری ضروری تشخیص داده شد و فعالان سیاسی و اجتماعی بر آن شدند تا از راه مشارکت در انتخاباتی آزاد و سالم به این مقصود دست یابند. با وجود اینکه اکثریت مردم ایران بطور اصولی نسبت به رویه و برخورد گزینشی شورای نگهبان بدگمان بوده‌اند و به تامین آزادی و سلامت انتخابات بشدت تردید داشته‌اند، با تمام شک و شبهه‌ها بر آن شدند تا با حضور گسترده خود در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری به این ضرورت و نیاز سیاسی- اجتماعی کشور و تغییر اساسی وضع موجود پاسخ دهند. به همین جهت، پیام تغییر در جریان مبارزات انتخاباتی اخیر بازتاب گسترده و استقبال همگانی را در پی داشت و شواهد و نشانه های وقت همه حاکی از دستیابی به این خواست سیاسی- اجتماعی بود. افزون بر آن، خرد و مصلحت سیاسی مندرج در ضرورت تغییر، نوید دهنده دستیابی به این انتظار بود.»

نویسندگان معلوم الحال بیانیه با متهم ساختن نظام اسلامی به استبداد می‌نویسند: «ولی رویدادهای پسین نشان داد که در ساختار نظام استبدادی موجود، انتظار تساهل و سازگاری با فرایند انتخابات آزاد پنداری نادرست و ساده اندیشانه است. بهمین جهت، بر خلاف انتظار همگانی، اعلام شتابزده و بی‌سابقه نتیجه انتخابات به یکباره جامعه را با شگفت زدگی تمام نسبت به فرآیند انتخابات از پیش تعیین شده مواجه ساخت.»

برخی از این گروههای غیرقانونی از جمله "نهضت آزادی" که از ابتدا اعتقادی به حرکت دانشجویان در 13 آبان 58 نداشته و دبیرکل این گروه - مهندس مهدی بازرگان – که آن زمان در جایگاه نخست وزیری قرار داشت، در فردای تسخیر لانه جاسوسی به نشانه اعتراض به این اقدام انقلابی از سمت خود استعفا می‌دهد, امروز در جایگاه برگزار کننده بزرگداشت این روز قرار گرفته و اعلام می‌دارد: «اینک که مراسم سیزده آبان در پیش است، امضا کنندگان زیر، همراه و همگام با اکثریت مردم ایران، برای بازیابی حقوق پایمال شده و برقراری نظام مردم سالار مبتنی بر حقوق بشر و آزادیهای بنیادین و حکومت قانون، حضور و مشارکت خود را در برگزاری مراسم مسالمت آمیز و آرام روز سیزدهم آبان اعلام داشته و انتظار دارند هشدارهای مسالمت آمیز و پی در پی مردم، نفی کنندگان راه آزادی و پیروان روشهای خشونت و ستیزگری را به راه مردم و ملت باز گرداند و با ارزشهای انسانی جهان شمول که فرایند سده ها تلاش و کوشش جوامع بشری بوده همسو سازد.»

جالب است که بلافاصله با نفی مناسبت اصلی روز 13 آبان که روز مبارزه با استکبار جهانی است و در توصیف فوائد داشتن ارتباط با شیطان بزرگ می‌نویسند: «به دیگر سخن، با در نظر گرفتن فرآیندهای زیانبار رویداد سیزده آبان در عرصه های حقوقی، اقتصادی، سیاسی و مالی کشور، اینک بر آن شویم از یاد روز این رویداد بعنوان نقطه عطفی در جهت بازنگری و خودسازی مردم سالارانه در کشور و تنش زدایی و برقراری تعاملات سازنده و چند جانبه در روابط خارجی بهره برداری شود، و در این رابطه رویارویی و دشمن‌سازی سی ساله جای خود را به تفاهم و همکاری‌های سازنده و بالنده، با توجه به منافع دو طرف، دهد.»2

 

3- محسن مخملباف؛ "عذرخواهی به خاطر تسخیر لانه جاسوسی": سوژه بعدی نامه محسن مخملباف یکی از سران خارج نشین کودتای سبز است که خطاب به رئیس‌جمهور آمریکا نوشته شده و در آن از اوباما خواسته است تا با فراموشی خاطرات تلخ گذشته به تصحیح روابط ایران و آمریکا بیندیشد. در این نامه آمده است: «ما به شما پیشنهاد می‌کنیم روز 13 آبان را به عنوان روز دوستی ملت‌های ایران و آمریکا اعلام کنیم. چرا که اکنون دست‌های مردم ایران و آمریکا برای فشردن همدیگر بیش از هر زمان به سوی یکدیگر دراز شده‌اند و برای خلع سلاح جهان از خطر بمب اتمی و مبارزه با تروریزم و استبداد بیش از هر زمان به یاری یکدیگر نیازمندند.»

محسن مخملباف که در انتخابات با صراحت از موسوی حمایت کرد و این روزها در کنار محسن سازگارا تلاش خستگی ناپذیری!؟ را برای نجات جسم نیمه جان فتنه سبز از مرگ و زوال آغاز کرده است، در این نامه خطاب به اوباما می‌نویسد: «از سویی درک می‌کنیم که حمله به سفارت امریکا و گروگانگیری کارمندان آن از سوی جوانان انقلابی ما ملت شما را عمیقا رنجانده است و فراموش کردن آن برای شما بسیار دشوار است، به سهم خود از شما عذر می‌خواهیم و امیدواریم که ما را ببخشید.»!3

 

4- صانعی؛ "جنایات آمریکا فراموش شدنی نیست!": در مقابل آقای صانعی نیز که امروز به حامی تمام قد سران کودتای مخملین مبدل گردیده, این بار با اظهاراتی اصولگرایانه بیانیه خود را به مناسبت 13 آبان آغاز می‌کند و در نقد عملکرد استثمارگرانه آمریکا می‌نویسد: «بهره کشی، فصل مشترک استعمار قدیم و جدید است و حمایت قدرتهای استعماری از حکومتهای مستبد، نشانگر و دلیلی دیگر بر این واقعیت است که استعمار و استبداد، دو روی یک سکه اند. حمایت دولت وقت آمریکا از کودتای 28 مرداد و تغییر مسیر تاریخی یک ملت، از خاطره مردم ایران فراموش شدنی نیست؛ پشتیبانی بی چون و چرای دولتهای استعماری از حکومت شاه در حالی که فرزندان این مرز و بوم در سیاه چال های آن رژیم زندانی، شکنجه و شهید می شدند را چگونه می‌توان توجیه نمود.»

اما انتهای این بیانیه با کشاندن نامه به فتنه‌های اخیر, در حمایت از فتنه‌گران می‌افزاید: «در جامعه‌ای که نخبگان آن مورد بی‌مهری، و دانشگاه ها و مردمش مورد حمله، هجمه و... قرار گرفته و گرفتار قید و بند شده و امکان ابراز نظر از آنها سلب می‌گردد و از سوی دیگر، مردمان آن جامعه نامحرم تلقی می‌گردند و جهل آنان در مسائل بر آگاهیشان ترجیح داده می‌شود و رسانه‌های متملق و دروغ پرداز بر رسانه‌های مستقل ـ که چشمان بیدار جامعه اند ـ ترجیح داده شود، مطمئناً استکبار خارجی و استبداد داخلی در دستیابی به منافع خود کم هزینه ترین و پر منفعت ترین راه را به دست آورده است و هیچ‌گاه دولتها در رسیدن به منافع خود در پی افزایش هزینه‌های خود نیستند.»4

موسوی نیز در بیانیه شماره 14 خود با عبارت سبزترین روز سال از 13 آبان یاد کرده و در ادامه به چگونگی تدوام فتنه سبز اشاره دارد، بدون آنکه درباره ماهیت این روز که روز ملی مبارزه با استکبار جهانی است سخنی به میان آورده باشد.

 

5- محسن میردامادی؛ "تسخیر لانه جاسوسی, برگ درخشان تاریخ ایران": محسن میردامادی، از اعضای حاضر در لانه جاسوسی و دبیرکل حزب مشارکت که به خاطر اقدام علیه امنیت ملی امروز در زندان به سر می برد، در واکنش به اظهارات منتظری و مخملباف با ارسال بیانیه‌ای از زندان اوین به تحلیل اقدام تاریخی دانشجویان و دفاع قاطع از آن پرداخت.

محسن میردامادی با رد اشتباه بودن این اقدام، آن را در راستای منافع ملی مردم ایران دانسته و با اشاره به تلاش آمریکاییها در ماجرای مک فارلین(سال 65) برای ارتباط با ایران، ادعای آقای منتظری مبنی بر تداوم آثار منفی این اقدام را رد کرده است. در بخشی از این نامه آمده است: «اقدام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام برگی درخشان از تاریخ فعالیت های دانشجویی در ایران و جهت گیری ضد استعماری دانشجویان مسلمان و دفاع آنان از منافع ملی است که در جلوگیری از دخالت بیگانه و آسیب زدن به نظام جمهوری اسلامی در دوران پس از انقلاب تأثیرات جدی داشته است.»

وی ادامه می دهد: «این تصور، که برخی به ترویج آن مشغولند، مبنی بر این که وجود مشکلات امروز در روابط ایران و امریکا به دلیل ماجرای تسخیر سفارت امریکا در سال 58 است نیز ناشی از نادیده گرفتن واقعیت های دیگری در طول سی سال گذشته است.»5

 

6- عطاالله مهاجرانی؛ "فتنه سبز نیاز به حمایت آمریکا ندارد!": در این میان حتی صدای عطاءالله مهاجرانی, دیگر خارج نشین فتنه سبز - که خود پیشگام در طرح مساله مذاکره با آمریکا در دهه 70 بود - نیز درآمد و در رویکردی به ظاهر متفاوت اینبار مواضعی ضد آمریکایی گرفته و در جواب مخملباف می‌نویسد: »روز سیزدهم آبان ماه بر خلاف نظر برخی از سبز نماها، روز نرمش در برابر آمریکا و یا حتی عذرخواهی از آمریکا نیست... این جنبش در تداوم خود هیچ نیازی به حمایت دولت آمریکا ندارد.»!

البته مهاجرانی نقش خود در فتنه سبز را فراموش نکرده و در بخشی از سیاهه خود می نویسد: «سیزدهم آبانماه فرصتی است برای ابراز مخالفت و مقاومت در برابر رییس جمهور تقلبی و دولت تحمیلی- تقلبی.»6

در حوزه رفتار سیاسی نیز این تضادها مشهود است. به عنوان نمونه بخشی از سایتها و وبلاگهای فتنه گران از تسخیر سفارت روسیه در روز 13 آبان سخن می‌گویند و در مقابل سازمان مجاهدین با صدور بیانیه‌ای اعلام می‌دارد: «قطعاً اعمال هرگونه خشونت، از جمله تعرض به سفارتخانه های خارجی، مغایر با اهداف و مشی جنبش سبز ملت ایران است و طراحان و محرکان و عوامل اینگونه عملیات، نه طرفدار استقلال و آزادی، که وابستگان به سلطه و استبداد هستند.»7

 

مراسم روز سیزدهم آبان چگونه برگزار شد؟

روز چهارشنبه 13 آبان 1388 فرا رسید و آنچه در ساعات اولیه این روز در خیابان طالقانی و دیگر خیابانهای مشرف به لانه جاسوسی بطور چشمگیری قابل مشاهده بود, حضور کم نظیر ملت در این مراسم بود. با آغاز رسمی مراسم جمعیت دهها هزار نفری که یکصدا شعار مرگ بر آمریکا سر می دادند نشان از شکست تبلیغات چند هفته ای فتنه گرانی می‌داد که به این روز دل خوش کرده بودند. در واقع آنچه در عمل در این روز اتفاق افتاد متفاوت از پیش بینی فتنه گران بود. روز 13 آبان خبری از سبزپوشان در خیابانها نبود و گروههای چندین نفره آنها نیز در برابر خیل ملت مسلمان جرات عرضه اندام نداشتند.

در حاشیه مراسم, در برخی از خیابانهای اطراف میدان هفت تیر جمعی از فتنه گران که از عدم حضور هوادران به خشم آمده بودند دست به اغتشاش زده و باز هم خساراتی به اموال عمومی وارد کردند و بسوی مردم و نیروی انتظامی سنگ پرانی کردند.

البته از عصر همان روز تیم رسانه ای کودتاگران بر آن شد تا ضربه وارده به این جریان ناشی از عدم حضور هوادران در خیابانها را با عملیات رسانه ای جبران نماید و لذا بلافاصله دروغگویی ها و بزرگنمایی عجیب و غریب از تعداد هوادران فتنه سبز در روز 13 آبان آغاز گردید. به عنوان مثال "محسن سازگارا" یکی از سران خارج نشین کودتای سبز, در برنامه ای که از صدای آمریکا(VOA) پخش گردید اعلام داشت:

»مطلب اول این است که جمعیت در تهران ،گزارشهای مختلفی که بچه ها دادن از جاهای مختلف ،از نقاط مختلف شهرو فیلم و عکسهایی که هستش،کماکان نشون میده که چیزی بالای یک ونیم میلیون شاید نزدیک به دو میلیون نفرآدم درسراسر شهر تهران پخش بودن، شما ممکنه در یک بخشی از تهران بودید و امکان اینکه تصویر کل رو داشته باشید، نداشتید، ولی الان که همه روکنار هم میگذاریم و گزارشهایی که به خصوص بچه ها از نقاط مختلف دادند، کسانی که دنبال می کردند در هر منطقه ای بگن چند نفر هستند. برآورد این هست که در یک روز وسط هفته ،جمعیت میلیونی باز ما در سراسر شهر تهران داشتیم.» 8

شبکه تلویزیونی سی ان ان نیز با پخش تصاویر مربوط به روز 13 آبان آن را درگیری نیروهای پلیس با گروههای مخالف دولت معرفی کرد. به گزارش ایرنا، شبکه تلویزیونی سی ان ان در بخش خبری چهارشنبه بعدازظهر خود از اسلام آباد گزارش داد که در سالروز مراسم 13 آبان، مخالفان دولت و نیروهای امنیتی و بسیج در خیابان های تهران با یکدیگر درگیر شدند.

این شبکه تلویزیونی که در وقایع پس از انتخابات نیز با وارونه سازی حقیقت تلاش می کرد جو کشور را بحرانی نشان دهد؛ با پخش تصاویر مربوط به برگزاری مراسم سی امین سالگرد تسخیر لانه جاسوسی و نشان دادن مردمی که برای برگزاری این مراسم در مقابل لانه جاسوسی تجمع کرده بودند، اعلام کرد که نیروهای دولتی اعم از نیروهای امنیتی و بسیج با مخالفان دولت و تظاهر کنندگان درگیر شدند و حال آنکه تصاویر پخش شده جمعیتی را نشان می داد که برای برگزاری مراسم در مقابل لانه جاسوسی همانند سال های پیش تجمع کرده بودند تا یاد و خاطر آن روز حماسی را بار دیگر گرامی بدارند. 9

نکته قابل توجه دیگر در مراسم این روز این بود که در سطح بدنه دانشجویی حاضر در مراسم 13 آبان نیز وضع چنین بود و در حالی که جریان دانشجویی فتنه سبز نیز حتی نتوانست جمعی چند نفره را به خیابان آورد, خیابانهای منتهی به لانه جاسوسی در تهران در تسخیر صدهها تن از دانشجویان مخالف جریان فتنه سبز بود که با شعارهایشان لرزه بر اندام منافقین می‌انداختند. بعد از پایان مراسم، حدود 2 هزار نفر از دانشجویان تهرانی با سر دادن شعارهای "مرگ بر آمریکا " و "مرگ بر منافق " از میدان هفتم تیر تا میدان ولی‌عصر و از آنجا به سمت میدان انقلاب راهپیمایی کردند.

این دانشجویان که در میان آنان اعضای تشکل‌های دانشجویی دانشگاه‌های کشور نیز حضور داشتند، تجمعی را در میدان ولی‌عصر تهران آغاز کرده و سپس به سمت خیابان انقلاب و از آنجا به سمت میدان انقلاب حرکت کردند.

این دانشجویان در طول راهپیمایی خود که به مناسبت بزرگداشت یوم‌الله 13 آبان، روز مبارزه با استکبار جهانی برگزار شد، شعارهای "مرگ بر آمریکا "، "مرگ بر انگلیس "، "خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست "، "مرگ بر منافق "، "مرگ بر اسرائیل " و ... سر می‌دادند. دانشجویان مذکور پلاکاردهایی با مضامین شعارهای ضداستکباری و همچنین پلاکاردهایی با مضمون حمایت از جنبش سبز علوی در مقابل جنبش به اصطلاح‌ سبز اموی در دست داشتند.

در مجموع می توان گفت آنچه که ملت غیور ایران در این روز شاهد آن بودند, تکرار تجلی اراده و استواری ملت در مبارزه با استکبار جهانی و پاسداشت این روز ملی و تاریخی بود. حضور باشکوه اقشار مختلف ملت ایران بویژه جوانان معتقد به نظام اسلامی و بسیجیان بود که 13 آبان امسال را متفاوت از سالهای پیش کرده بود. روز مبارزه با استکبار جهانی در سال 1388 یکی از ماندگارترین روزهای 13 آبان بود که هزاران جوان غیور ایران زمین فرصتی به گروههای چند ده نفره فتنه‌گران ندادند.

 

ملاحظات چندگانه

در بررسی ابعاد مختلف این روز نکات زیر می‌تواند قابل توجه باشد:

1- عدم حضور قابل توجه هواداران فتنه سبز در خیابانها از بی‌اثر بودن تبلیغات این جریان برای ایجاد اغتشاش و ناامنی حکایت داشت. این شکست نشان داد که بدنه اجتماعی این جریان نیز به خوبی از بهره‌برداری‌های سیاسی سران فتنه مطلع شده و دیگر حاضر نیست هزینه قدرت‌طلبی آقایان را پرداخت نماید.

2- فتنه گران که حساب ویژه‌ای برای سربازان خود در دانشگاه باز کرده بودند, آنها منتظر بودند تا با بازگشایی دانشگاه, این مرکز علمی را به جولانگاه دائمی خود تبدیل نموده و در روز سیزدهم آبان ماه که معمولا بر فعالیت سیاسی دانشگاهها افزوده می‌شود, را با آوردن دانشجویان به خیابانها، فضای راهپیمایی مردمی را تغییر دهند. اما آنچه در عمل شاهد آن بودیم عدم برگزاری هرگونه راهپیمایی دانشجویی سبزپوش در این روز بود. این مساله از نگاه بسته و انتزاعی سران فتنه و ناتوانی از درک و شناخت صحیح و واقعی از واقعیتهای جامعه حکایت دارد.

وجود فاصله بین آنچه در محافل خصوصی این افراد می‌گذرد با آنچه به عنوان واقعیت های اجتماعی در سطح زندگی مردم جاری است، نشان می دهد که دانشجویان نیز متفاوت از سران فتنه می‌اندیشند و حاضر نیستند قربانی زیاده خواهی این جریان گردند.

3- اغلب حاضرین در حواشی راهپیمایی این روز را افراد سازمان یافته و عضو گروههای سیاسی شکسته خورده در انتخابات تشکیل می‌دادند که با حضور در این تجمعات تلاش می‌کردند تا هدایت اغتشاشگران را برعهده گیرند. و مشخص شدن هویت بخشی از دستگیر شدگان این روز پشت پرده این حوادث را آشکار می‌کند.

4- بررسی فیلم‌ها و تصاویر منتشر شده از تجمعاتی چندین نفره در برخی کشورهای غربی نیز این حقیقت را آشکار می‌کند که اکثر این تجمعها را نیز هواداران گروهک منافقین و سلطنت‌طلبان به راه انداخته بودند که عداوت و کینه آنها نسبت به مردم و نظام اسلامی بر همگان آشکار است. البته اینکه چطور چنین جریانهای منحرفی امروز در جایگاه حمایت از فتنه سبز قرار گرفته اند, سوالی است که موسوی و کروبی و خاتمی باید پاسخگوی آن باشند.

5- حضور باشکوه و بی نظیر ملت غیور ایران بالاخص جوانان نسل سومی در این روز, مراسم 13 ابان امسال را به یکی از باشکوهترین مراسمات در سالهای گذشت�%8

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات