* برخی رسانهها، در چند هفته اخیر از تلاش عربستان برای حفظ سطح کنونی یا حتی کاهش قیمتهای جهانی نفت خبر میدهند که با هدف حمایت از اهداف سیاسی کشورهایی مانند آمریکا انجام میشود. در واقع اینگونه القا میشود که گویا برخی کشورها در اتحادی غیررسمی برای کاستن از درآمدهای نفتی ایران فعال هستند. آیا شما به عنوان نماینده ایران در هیات عامل اوپک چنین اتحادی را حس کردهاید و آیا ممکن است گروهبندیها و اختلاف نظرهایی که اعضای اوپک در سالهای اخیر کنار گذاشتهاند، دوباره شکل گیرد؟
** تصور نمیکنم مقامهای کشورهای عضو اوپک با انگیزه سیاسی در این باره اظهارنظر کنند و استفاده از ابزاری به نام قیمت نفت برای فشار بر ایران، در دستور کار این کشورها باشد. اعضای اوپک تعامل و همکاری بسیار مطلوبی با هم دارند و در سالهای اخیر، تجربههای خوبی را در ثبات بخشیدن به بازار جهانی نفت، تضمین عرضه مداوم و تامین امنیت عرضه برای مصرفکنندگان اندوختهاند. اوپک حتی در سالهای گذشته با تداوم عرضه باثبات نفت بیش از تقاضای جاری در فصلهای مختلف سال، نشان داد که ثبات شرایط بازار را به عنوان اصلیترین هدف دنبال میکند. در واقع، هیچ یک از کشورهای مصرفکننده نمیتواند محدودیت عرضه اوپک را به عنوان عامل افزایش قیمتهای جهانی نفت در سالهای اخیر معرفی کند و به طور مشخص، عوامل دیگری سبب افزایش قیمتها شدهاند. این همکاری و تعامل چندجانبه بین کشورهای عضو اوپک همچنان ادامه دارد و تصمیم این کشورها به کاهش یک میلیون و 200 هزار بشکه از مجموع تولید روزانه نفت این سازمان در نشست قطر و سپس کاهش 500 هزار بشکه دیگر در نشست ابوجا، با در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار بود. اظهارات و پیشبینی مقامهای کشورهای عضو مبنی بر اینکه به کاهش بیشتر عرضه نفت اوپک در نشست بعدی در ماه مارس نیازی نیست، باز بر پایه ارزیابی مبانی عرضه و تقاضای نفت در بازار انجام میشود و هیچکس اهدافی مانند تاثیرگذاری کاهشی برای برای درآمد کشورهای عضو از جمله ایران را دنبال نمیکند.
* یعنی ضروری نبودن کاهش دوباره عرضه نفت اوپک، نتیجهای منطقی است که با در نظر گرفتن شرایط بازار به دست میآید؟ آیا ایران هم چنین نظری دارد؟
** بله. ایران هم با نگاهی به آمار و ارقام عرضه و تقاضا، در صورت تحقق برخی شرایط، چنین نظری دارد و معتقد است که در شرایط کنونی، نیازی به کاهش عرضه نفت نیست و اعضا باید تصمیمهایی که در دو نشست پیشین برای کاهش حدود یک میلیون و 700 هزار بشکه از عرضه نفت خود گرفتهاند، پایبند باشند، به ویژه در فاصله زمانی ماههای آوریل تا ژوئن (فروردین تا خرداد) که سه ماه دوم سال نفتی بهشمار میرود و به طور معمول، تقاضای نفت نسبت به دیگر فصلهای سال کمتر است. هرچند پیشبینی میشود در صورت تداوم روند تولید نفت اوپک با رعایت دو کاهش پیشین این سازمان، بازار میتواند در تمام طول سال 2007 میلادی در تعادل باشد، یعنی سطح ذخایر نفت ثابت میماند. در نتیجه طبیعی است که اوپک در سه ماه دوم سال 2007میلادی تا حدی بر حجم ذخایر کشورهای مصرفکننده اضافه کند تا این کشورها در سه ماه سوم و چهارم بتوانند از این ذخایر برداشت کنند. بنابراین، در صورتی که قیمتهای جهانی نفت کاهش شدیدی نداشته باشد که شواهد نشان میدهد بعید است کاهش داشته باشد و نیز تداوم پایبندی مطلوب کشورهای عضو به دو تصمیم پیشین خود برای کاهش تولید، به نظر نمیرسد نیازی به کاهش دوباره سقف تولید اوپک در نشست آینده (مارس) باشد و این دیدگاه، نه تنها نظر عربستانسعودی است، بلکه تحلیل دبیرخانه اوپک، ایران و دیگر کشورها نیز بهشمار میرود و نمیتواند به عنوان ابزار فشار علیه یک کشور تعبیر شود.
* ولی در دو گزارش ماهانه آخر دبیرخانه اوپک، سه ماه دوم سال 2007میلادی دورهای استثنایی توصیف شده است که تقاضا برای نفت اوپک کاهش قابل توجهی پیدا میکند. آیا ممکن است این پیشبینیها و برآوردها در چنین فاصله کوتاهی تغییر کرده باشد؟
** اینکه دبیرخانه اوپک یا حتی آژانس بینالمللی انرژی، هر ماه، در برآوردهای خود از تقاضای نفت و عرضه نفت اوپک و غیراوپک تجدید نظر میکنند، روند طبیعی است. این بازبینیهای ماهانه، با در نظر گرفتن عوامل متعددی مانند رشد اقتصاد جهانی، عرضه نفت غیراوپک، روند مصرف دیگر انرژیها، عوامل پالایشی و تغییر در ذخایر کشورهای مصرفکننده انجام میشود ولی در مجموع، آخرین برآوردها نشان میدهد در سه ماه دوم سال 2007 میلادی، تقاضای جهانی نفت به حدود 84 میلیون بشکه برسد که نسبت به سه ماه نخست این سال، یعنی دوره زمانی ژانویه، فوریه و مارس (دی تا اسفند)، یک میلیون و 700 هزار بشکه کاهش یافته است، یعنی در سه ماه نخست سال 2007میلادی، تقاضای جهانی نفت 85 میلیون و 700 هزار بشکه در روز بوده است که غیراوپک با تولید حدود 50 میلیون و 300 هزار بشکه نفتخام در روز، بخشی از آن را تامین کرده است و بر اساس برآوردها، عرضه نفت این کشورها در سه ماه دوم سال 2007 میلادی، به 50 میلیون و 400 هزار بشکه میرسد. تولید انجیال اوپک نیز در سه ماه نخست این سال، 4 میلیون و 300 هزار بشکه اعلام شده است که در سه ماه دوم سال 2007 میلادی، به 4 میلیون و 400 هزار بشکه خواهد رسید، یعنی تولید انجیال اوپک، در این دوره زمانی 100 هزار بشکه افزایش خواهد یافت.
* پس چه دلیلی برای معرفی سه ماه دوم سال 2007 میلادی به عنوان دورهای حساس برای تولید اوپک وجود داشت؟
** متناسب با پیشبینیها، میتوان دید که تقاضا برای نفت اوپک در سه ماه نخست سال به 31 میلیون و 100 هزار بشکه و در سه ماه دوم به 29 میلیون و 200 هزار بشکه میرسد، پس تقاضا برای نفت اوپک در سه ماه دوم، حدود یک میلیون و 900 هزار بشکه کاهش مییابد و این عددی است که تحلیلگران را نگران کرده است. برخی کارشناسان این سوال را مطرح میکنند که وقتی یک میلیون و 900 هزار بشکه از تقاضای روزانه نفت اوپک در سه ماه دوم سال 2007 میلادی کم میشود، چرا این سازمان به دنبال کاهش تولید نیست؟ ولی باید به خاطر داشت که چنین کاهش تولیدی برای ایجاد تعادل در شرایط کنونی بازار نفت، اشتباه است. روال کار اوپک هم اینگونه نیست و نخواهد بود. ببینید اوپک در فصل نخست سال 2007 میلادی که تقاضا 31 میلیون و 100 هزار بشکه است توان تولید آنرا ندارد، بلکه میزان تولید روزانه نفت آن، حدود 30 میلیون و200 هزار بشکه است که به معنای برداشت روزانه حدود 900 هزار بشکه نفت از ذخایر است، یعنی اگر به دنبال حفظ وضعیت تعادلی بازار هستیم تا قیمتها بیش از این افزایش نیابد، باید روند کنونی تولید را در سه ماه دوم سال نیز ادامه دهیم. گرچه قدری به ذخایر در این دوره افزوده خواهد شد لکن در سه ماهههای بعدی از آن برداشت خواهد شد.
* ولی در این صورت میزان تولید اوپک نسبت به پیشبینی تقاضای نفت این سازمان در سه ماه دوم سال، حدود یک میلیون بشکه بیشتر خواهد بود.
** بله، تولید کنونی 30 میلیون و 200 هزار بشکهای اوپک، حدود یک میلیون بشکه بیش از تقاضا در سه ماه دوم است که به ذخایر اضافه میشود و میتواند برداشت روزانه 900 هزار بشکه نفت از این ذخایر را که به دلیل پیشی گرفتن تقاضا بر عرضه نفت در سه ماه نخست سال از ذخایر برداشت شده است، جبران کند؛ ضمن این که به خاطر داشته باشیم برآوردها نشان میدهد میزان تقاضا در ماههای بعد نیز بر تولید پیشی میگیرد و باید بتوان شرایط را متعادل حفظ کرد. طبق پیشبینیها در سال 2007 میلادی تقاضا در سه ماه نخست، حدود 900 هزار بشکه بیش از تولید است، در حال که میزان عرضه در سه ماه دوم حدود یک میلیون بشکه از تقاضا بیشتر خواهد بود، این وضعیت در سه ماه سوم سال تغییر خواهد کرد و میزان عرضه حدود 100 هزار بشکه کمتر از تقاضا میشود. در سه ماه چهارم سال نیز باز میزان عرضه نفت حدود 100 هزار بشکه کمتر از تقاضا خواهد بود، پس در مجموع شاهد نوعی توازن در سال 2007 میلادی خواهیم بود و این سال را با تعادل به پایان میرسانیم؛ در نتیجه تحلیلهایی که درباره تداوم تولید نفت اوپک در سه ماه دوم سال انجام میشود، مورد اجماع و قابل تایید است.
* همین الان به افزایش ذخایر کشورهای مصرفکننده اشاره کردید. آیا این موضوع، اعضای اوپک را نگران وضعیت بازار نمیکند؟ تداوم این وضعیت میتواند کشورهای مصرفکننده را به نوعی عرضهکننده نفتخام در یک دوره زمانی کوتاه تبدیل کند و باید برای این وضعیت فکری کرد.
** بله. این پدیده در شرایط کنونی مورد بحث است. به هر حال اضافه عرضه اوپک در سالهای قبل سبب شده است حجم ذخایر افزایش یابد؛ به گونهای که مصرف آتی نفت در بخش ذخایر تجاری به 54 روز مصرف آتی رسیده و حجم ذخایر استراتژیک نیز به 30 تا 31 روز افزایش یافته است. با مقایسه این آمار با سالهای قبل، میبینیم که میزان ذخایر کشورهای مصرف کننده، حدود 6 تا 7 درصد بیش از میانگین 5 سال گذشته است و باید تلاش کنیم تا میزان این ذخایر، به تدریج به سطح میانگین پنج ساله برسد. بدیهی است موقعیت این ذخایر به گونهایی است که اگر بازار با عرضه اضافی نفت رو به رو شود و کشورها به برداشت از این ذخایر رو آورند، بر قیمتهای نفت فشار میآید و باید فشار احتمالی این ابزار را به کمترین میزان ممکن رساند، ضمن آنکه ما نمیخواهیم در شرایطی که قیمتها از دید برخی مصرفکنندگان نفتخام در سطح بالایی است، این تصور به وجود آید که اوپک با عرضه کم، به دنبال حفظ سطح بالای قیمتهای جهانی است. ما با حفظ سطح تولید خود، به مصرفکنندگان نشان میدهیم که حتی با تداوم عرضه نفت، به طور مرتب به حجم ذخایر مصرفکنندگان افزودهایم و نمیتوانند ما را متهم کنند که با کنترل تولید، قیمتها را بیشتر میکنیم. البته بحث دیگری هم در این ارزیابیها مورد توجه است، به این معنی که شرایط ژئوپلتیک، یک حاشیه ریسک بر قیمتها تحمیل کرده که سبب شده است تقاضای اضافی در بازار، بیش از میزان واقعی مصرف باشد. این تقاضای اضافی هم به صورت فیزیکی یعنی خرید نفت بیشتر برای انبار کردن قابل مشاهده است و هم با پیشبینی افزایش قیمتها، سبب شده است سرمایهها و نقدینگی بیشتری وارد بخش مالی نفت شود که به طور طبیعی، افزایش قیمتهای جهانی نفت را به دنبال دارد و اوپک با نظارت مرتب بر این شرایط و در نظر گرفتن تمام عوامل موثر در وضعیت بازار و تغییرات آنها، در این باره تصمیمگیری خواهد کرد.
* هنوز بخشی از سوالی که در ابتدا پرسیدم، بیپاسخ مانده است. موضوع تحریم یا احتمال حمله نظامی به ایران، خیلی از ناظران در بازار نفت را در اضطراب نگه داشته است. این دیدگاه هم وجود دارد که برخی از اعضای اوپک سعی میکنند به کسانی که در این باره تصمیمگیری خواهند کرد، اطمینان لازم را از قابل جبران بودن کاهش یا توقف تولید ایران بدهند.
** اینکه اوپک سعی میکند همواره بازار جهانی را از تداوم عرضه نفت مطمئن کند، روندی طبیعی است و اوپک تضمین عرضه مطمئن نفت را به عنوان یکی از وظایف خود پذیرفته است اما این کار به صورت گروهی انجام میشود؛ یعنی تمام اعضا در این روند نقش دارند. اگر به دنبال این هستید که ببیند در صورت بروز بحران، آیا اوپک این نقش خود را ایفا خواهد کرد یا نه؟ پاسخ شما، مثبت است. صرفنظر از اینکه چه کشوری در مجموعه اوپک در حال تولید بوده یا نبوده است، اوپک برای جبران کمبود تولید تلاش میکند، حال یک زمانی ایران و عراق در جنگ بودند و هر دو کمتر از ظرفیت خود تولید میکردند؛ یک روز تولید عراق و کویت به دلیل جنگ، از بازار خارج شد؛ زمانی در نیجریه اعتصاب شد که تولید این کشور را کم کرد و در یک دوره زمانی، تولید نفت ونزوئلا با مشکل روبهرو شد و بقیه اعضای اوپک کمبود تولید آنها را جبران کردند. در نتیجه میتوان پیشبینی کرد که اگر یک روز، به هر دلیلی، مشکلی مانند جنگ یا تحریم برای یکی از اعضای اوپک به وجود آید، بقیه اعضا سعی خواهند کرد کمبود عرضه نفت را جبران کنند و نباید انتظاری غیر از این داشت، ولی اینکه کشورهای عضو اوپک پیشاپیش با فرض خروج تولید یکی از اعضا، مانند ایران، در حال تولید نفت بیشتری هستند، دیدگاه اشتباهی است، چون در این صورت، بازار با اضافه عرضه قابل توجهی رو به رو میشد که چنین نیست.
* ظرفیت تولید چطور؟ آیا مجموع این ظرفیت در اوپک به حدی است که بتوان از تولید ایران چشمپوشی کرد؟
** ظرفیت مازاد اوپک به حدی است که میتواند کاهش تولید هر یک از اعضا را تا حدی جبران کند، ولی به اندازه میزان صادرات روزانه نفت ایران نیست و نمیتواند مانع تاثیرگذاری قطع این صادرات برابر میزان عرضه کل اوپک شود، ضمن اینکه کشورهای مصرفکننده نیز چنین تمایلی نشان ندادهاند و این کار به نفع آنها نیست. همچنین کسی نمیتواند پیشبینی کند واکنش ایران در چنین وضعیتی چگونه خواهد بود، پس پاسخهایی که تاکنون شنیدید، بر مبنای تاریخچه موجود بودند و نمیتوان شرایط آینده را پیشبینی کرد.
* ولی به هر حال شما به عنوان نماینده ایران، در تعاملهایی که با نمایندگان دیگر اعضای اوپک دارید، میتوانید تا حدی شرایط و وضعیت موجود را ارزیابی کنید.
** ما اقدامهای آتی هیچ عضوی را پیشبینی نمیکنیم و واکنش خود را متناسب با اقدام دیگران و نه بر اساس پیشبینی رفتار آنها انجام میدهیم. اگر میگویید سابقه تاریخی اوپک این است که وقتی تولید هر کس کم میشود، دیگران جبران میکنند، بله. همینطور است؛ همان گونه که وقتی تولید عراق و کویت کاهش یافت و متوقف شد، ایران هم نفت بیشتری به بازار عرضه کرد تا بخشی از این کاهش را جبران کند. در شرایط کنونی هم کشوری مانند نیجریه یا ونزوئلا یا اندونزی کمتر تولید میکنند و بقیه اعضای اوپک در حال جبران این کاهش تولید هستند. بنابراین با در نظر گرفتن این پیشینه، فکر نمیکنم این انتظار در ایران وجود داشته باشد که مثلا در صورت تحریم صادرات یک میلیون بشکه از نفتخام ایران به فلان بازار، دیگر اعضای اوپک در صورت داشتن ظرفیت لازم، این کاهش قابل توجه عرضه را جبران نکنند. سابقه نشان میدهد کشورهای دیگر در چنین شرایطی، تولید بیشتری کردهاند و ایران هم در شکلگیری چنین سابقهای، مشارکت داشته است، ولی اینکه آیا مصرفکنندگان چنین کاری را میکنند؟ بعید میدانم. همه ظرفیتهای مازاد موجود هم برای پاسخگویی به کاهش تولید نفت ایران کافی نیست و فراتر از همه اینها، معلوم نیست واکنش ایران نسبت به چنین وضعیتی چیست. بنابراین، بررسی بیشتر این موضوع میماند برای زمان خودش که امیدوارم نرسد.
* در صورت تحقق این فرض، سهم ایران در بازار جهانی نفت کاهش مییابد. با توجه به تجربههای پیشین و سابقهای که توضیح دادید، آیا کشورهایی که سهم خود را در سالهای گذشته از دست دادهاند، دوباره به سهمهای پیشین دست یافتهاند یا ممکن است سهم ایران در بازار به مرور از دست برود؟
** در درون اوپک، هیچ ایستایی و پایداری درباره سهم بازار برای کشورهای عضو وجود ندارد و سهم بسیاری از این کشورها در طول زمان افزایش یا کاهش یافته است. عوامل متعددی هم در این قضیه موثر بودهاند، برای مثال، اگر کشوری مانند ایران به تبع تمایلات ملی و کشوری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اراده میکند از تولید روزانه 6 میلیون بشکهای خود کم کند، خواستهای ارادی بوده است و بقیه هم جای آن را در بازار گرفتهاند، در نتیجه سهم ایران در بازار در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به پیش از آن، تغییر کرده است، ولی اینکه ظرفیت تولید روزانه نفت ایران از دومیلیون و 400 هزار بشکه در زمان جنگ تحمیلی، به 4 میلیون و 200 هزار بشکه در زمان حال رسیده است، نشان میدهد که ما توانستهایم تا حد ممکن، بخشی از سهم از دست رفته خود را باز پس بگیریم. چنین شرایطی، الان درباره عراق وجود دارد. تولید روزانه کنونی نفت این کشور به مراتب کمتر از سهم گذشته آنهاست و دیگران جای آن را گرفتهاند، ولی وقتی شرایط باثباتی در صنعت نفت این کشور حاکم شود، میتواند این سهم را باز پس بگیرد، برعکس این حالت نیز قابل مشاهده است. برخی کشورها در ابتدای عضویت در اوپک، شاید حدود 500 هزار بشکه در روز نفت تولید میکردند، ولی تولید آنها امروز به حدود یک میلیون و 500 هزار بشکه نیز میرسد که نشان میدهد توانستهاند سهم خود را در بازار با افزایش ظرفیت، بیشتر کنند.
* چنین شرایطی، تاثیر قیمتی ندارد؟
** گاهی این سهم خواهی در بازار، بدون تغییرات جدی و ضایعات قیمتی انجام میشود، ولی در برخی موارد تاثیرات قیمتی منفی نیز به همراه دارد. اگر شما در شرایطی ظرفیت تولید و سهم خود را در بازار افزایش دهید که میزان تقاضا بیش از عرضه است، بهترین اتفاق افتاده است. کشورهایی مانند قطر و الجزایر، در چنین شرایطی، سهم خود را بیشتر کردهاند. این کشورها در شرایطی که به طور رسمی، همان سهمیههای پیشین تولید نفت را در اوپک دارند، در عمل، نزدیک به کل ظرفیت خود تولید میکنند و بازار هم به این اضافه تولید نیاز دارد. پس تغییرات سهم اعضای اوپک در بازار، با نتایج مثبت یا منفی در شرایط بازار و قیمتهای جهانی نفت، سابقه تاریخی دارد که گاه بدون ضربه زدن به منافع دیگران انجام میشود و در مواردی، منفعت تولیدکنندگان دیگر را کم میکند.
* در این صورت میشود گفت پیوستن اعضای جدید به اوپک با محدودیت احتمالی ظرفیت تولید دیگر اعضا ممکن است چالش جدیدی را برای این سازمان به همراه داشته باشد؟
** تولید کشورهای خارج از اوپک، در مجموعه عرضه غیراوپک در نظر گرفته میشد و پیوستن هر یک از غیر اوپکیها به این سازمان، مجموع تولید اوپک را به اندازه تولید آنها، افزایش میدهد، برای مثال، اگر کشوری که در غیر اوپک روزانه یک میلیون و 500 هزار بشکه نفت تولید میکند، به اوپک بیاید، میگوییم این سازمان به جای 30 میلیون و 200 هزار بشکه تولید کنونی، 31 میلیون و 700 هزار بشکه نفت تولید میکند. به خاطر داشته باشید نظام سهمیهبندی کنونی ما بر اساس 10 عضو انجام شده است و حتی عراق، با اینکه از قبل عضو اوپک بوده است، همچنان به عنوان استثنا در نظام سهمیهبندی در نظر گرفته میشود و تولید آن شناور است.
* گویا اکوادور هم آماده پیوستن به اوپک است.
** بله. اکوادور متقاضی جدید پیوستن به این سازمان است و منتظر دریافت اطلاعات دقیقتر و ارائه درخواست رسمی این کشور به دبیرخانه اوپک هستیم. این کشور با برخورداری از حمایت کشورهایی مانند ونزوئلا، درخواست خود را به طور غیررسمی اعلام کرده که گفتوگو با این کشور در حال انجام است. اکوادور پیش از این، عضو اوپک بوده است و ما به طور طبیعی از بازگشت این کشور استقبال میکنیم، هرچند در نهایت، پس از اعلام رسمی تمایل آن، در نشست وزیران در این باره تصمیمگیری خواهد شد.
* به نظر میرسد ماهیت پیوستن اعضای جدید که سبب افزایش ظرفیت تولید اوپک میشود، فرصت بیشتری را به ویژه برای رسانههای خبری فراهم میکند تا به ادعای مصرفکنندگانی که اوپک را به عنوان کارتل معرفی میکنند، دامن بزنند.
** به نظر من، طرح این موضوع که اوپک کارتلی است که اضافه یا کم شدن یک عضو به آن، بر قدرت این مجموعه اثر میگذارد، از مبنا غلط است. اوپک، سازمان کشورهای صادرکننده نفت است و اعضای آن تمایل دارند در چارچوب یک همکاری بین دولتی و براساس اساسنامه آن، با هم همکاری کنند. این همکاری نیز در چارچوب مقررات بینالمللی انجام میشود و در سازمان ملل متحد ثبت شده است، یعنی در عرصه جهانی، شناخته شده است. این همکاری به هیچوجه اقدامی علیه نظام بینالمللی نیست و مشمول تعریف کارتل هم نمیشود، حتی با وجود تلاشهایی که شده است، کارتل بودن، هیچگاه در هیچ دادگاهی علیه اوپک به اثبات نرسیده و این سازمان همواره توانسته است در محافل حقوقی جهان پاسخگوی این ادعا باشد. بنابراین، اساس معرفی اوپک به عنوان کارتل، از نظر حقوقی غلط است، ولی بدیهی است که اوپک با افزایش تعداد اعضا، وزن بیشتری برای اعمال اراده دستهجمعی در چارچوب اساسنامه خود پیدا میکند. هر سازمانی این گونه است. امروز اتحادیهاروپا درصدد گرفتن اعضای جدید است و ما ادعا نمیکنیم که این اتحادیه در حال ایجاد و توسعه کاتل جدیدی است. ناتو هم در حال گسترش است و به طور طبیعی، وزن و تاثیرگذاری هر دوی آنها با افزایش اعضا بیشتر میشود، به احتمال زیاد، مشارکت آنها در تامین صلح و امنیت جهانی نیز افزایش مییابد. این دیدگاه درباره اوپک نیز وجود دارد. وقتی اوپک عرضه نفت و ثبات بازار جهانی نفت را به عنوان هدف اصلی خود پیگیری میکند، طبیعی است که هرچه عضو بیشتری داشته باشد، در تحقق این هدف موفقتر خواهد بود.
* غیر اوپک چطور؟ با در نظر گرفتن آخرین آمارها به نظر میرسد کشورهای اوپک در حال از دست دادن سهم خود در رقابت با غیر اوپک هستند و این روند حتی با پیوستن برخی غیراوپکیها به این سازمان، ادامه دارد.
** زمانی که قیمتهای نفت افزایش مییابد، غیر اوپک به طور طبیعی میتواند در بخشهایی سرمایهگذاری کند که هزینههای تولید بالاتری دارند. ما همواره شاهد این گردش دورهای بودهایم که هرگاه قیمت نفت به حد پایینی میرسد، سهم اوپک در بازار بیشتر میشود و هر زمان قیمتها افزایش مییابد، غیراوپک سهم بیشتری از تولید جهانی را به خود اختصاص میدهد. ما در اوپک تمایل داریم تا حد ممکن، کشورهای غیراوپک را وارد این سازمان کنیم تا آنها بتوانند تا حد مشخصی برای دفاع از قیمتها هم فعالیت کنند، ولی تجربه نشان داده است این کشورها بیشتر میل دارند بقیه چنین زحمتی را متحمل شوند، به همین دلیل است که غیراوپکیها، عضو اوپک نشدهاند. البته گفتوگوها ادامه دارد و برخی از آنها مانند آنگولا و اکوادور قانع میشوند که به سمت ما بیایند و برخی دیگر هنوز قانع نشدهاند که امیدواریم سرعقل بیایند.
* پس غیر اوپک از همراهی و همکاری اعضای اوپک به نفع خود استفاده میکند. بدون اینکه هیچ تعهدی در قبال بازار و عرضه و تقاضای جهانی نفت داشته باشد.
** بله، چنین انتخابی کردهاند. یک کشور تولیدکننده نفت در خارج از اوپک این دیدگاه را دارد که «من زحمت کنترل و حفظ قیمتها را به گردن اوپکیها انداختهام تا لطف کنند تولید خود را برای حفظ قیمتها کم کنند، من هم استفادهام را میکنم.» ما در مجموعه اوپک هم نمیتوانیم کسی را به زور وادار کنیم تولید خود را کنترل کند، البته این اجبار یا تمایل به همکاری حتی در غیر اوپک در مقاطع قیمتی مختلف، متفاوت بوده است. به طور طبیعی، در قیمتهای 60 دلار برای هر بشکه نفت، انتظار نداریم هیچیک از آنها به دنبال کاهش تولید باشد، ولی در یک دوره زمانی قیمت هر بشکه نفت به 12 تا 13 دلار رسید، برای مثال، اوپک یک میلیون بشکه از تولید روزانه خود کم میکرد و غیراوپک حدود 500 هزار بشکه از تولید خود کاست، چون میدانست اگر میزان تولید کاهش نیابد، روند نزولی قیمتها ادامه پیدا میکند، در واقع، زمانی که ما وارد جنگ قیمتی با غیراوپک میشویم، این کشورها به مذاکره تمایل دارند تا راهحل پیدا شود، البته ورود به جنگ قیمتی هم همیشه به نفع اوپک نیست و این تعامل دوجانبه، به طور دائم در افت و خیز است.
* بپردازیم به پیشبینی سطح قیمتها در کوتاهمدت. تا چند ماه پیش، خیلی از تحلیلگران معتقد بودند روند افزایشی قیمتها ادامه پیدا میکند، ولی گویا منابع مختلف محاسباتی و حتی کشورهایی مانند روسیه، در حال بازبینی و کاهش برآوردهای پیشین خود از سطح قیمتهای جهانی نفت در ماههای آینده هستند.
** به نظر میرسد سال 2007 میلادی سال باثباتی برای بازار جهانی نفت باشد و قیمت هر بشکه نفت بین 55 تا 65 دلار در نوسان باشد، ولی تداوم وضعیت کنونی یا افزایش و کاهش احتمالی قیمتها، به عوامل متعددی بستگی دارد. گاه میبینید که پس از در نظر گرفتن سهم دیگر حاملهای انرژی از افزایش تقاضای جهانی انرژی، اضافه تقاضای نفت ناشی از رشد اقتصاد جهانی، تنها به اندازه رشد تولید غیر اوپک است. برای مثال، پیشبینی شده است تقاضای جهانی نفت در سال 2007 میلادی، حدود یک میلیون و 200 هزار بشکه رشد کند که براساس برآوردها، تولید اضافی غیراوپک نیز همین مقدار خواهد بود، در نتیجه هیچ سهم اضافی نصیب اوپک نمیشود، حتی گاهی تولید اضافی غیراوپک بیش از رشد تقاضای جهانی نفت است و اوپک مجبور می شود از سقف تولید خود کم کند، کاهش حدود یک میلیون و 700 هزار بشکه از سقف تولید روزانه نفت اوپک نیز در چنین شرایطی انجام شده است، ولی در یک دوره زمانی، برنامههای افزایش ظرفیت غیر اوپک تاخیر دارند و مقداری سهم اضافی برای افزایش سقف تولید اوپک باقی میماند.
* آیا این روند افزایشی یا کاهش تولید اضافی غیراوپک قابل پیشبینی است؟
** این روند تا حد زیادی با یک تاخیر زمانی، تابعی از قیمت است، یعنی هر زمان سطح قیمتها پایین است، ما سهم میگیریم و هر زمان قیمتها افزایش مییابد، سهم خود را از دست میدهیم. این که آینده بازار نفت، به چه سمتی میرود، به سیاسیتهای مصرفکنندگان در قیمتهای کنونی نفت بستگی دارد و به این که آنها در سبد مصرف انرژی خود چه تغییری بدهند. تاثیر فناوریها در روند تصمیمگیریهای مصرفکنندگان و رشد کشورهای در حال صنعتی شدن نیز از دیگر عوامل موثر در شرایط آینده بازار جهانی و قیمتهای نفت هستند. در میان این عوامل باید روند سرمایهگذاری اوپک و غیراوپک را برای توسعه ظرفیتهای تولید در نظر داشت و از تاثیر عواملی مانند ظرفیتهای جهانی پالایشی غفلت نکرد. این عامل هرازگاه، تاثیر قابل توجهی بر قیمتها جهانی میگذارد؛ به گونهای که این ظرفیتها در برخی سالها به سطحی کمتر از میزان تولید جهانی نفت میرسد یا نوع و ترکیب نفتخامهایی که به بازار عرضه میشود، منطبق و همسو با استانداردهای پالایشی نیست، همچنین گاهی تغییرات فصلی سبب میشود نوع نفتخامهایی که برای تولید فرآوردههای نفتی به پالایشگاهها عرضه میشوند، به گونهای باشد که نتواند اثری محدودکننده بر قیمتها بگذارد. پدیدههای ژئوپلتیک هم نقش خود را ایفا میکنند و میتوانند به وضعیت خوب یا بد بازار جهانی دامن بزنند و در نهایت، پدیده هجوم سرمایهگذاران در بازارهای مالی به بازار جهانی نفت به مجموع این عوامل اضافه میشود.
* این عوامل در چند سال آینده، مهمترین تاثیرگذاران بر شرایط بازار خواهند بود؟
** برآوردها نشان میدهد که شاید برای دوره زمانی اواخر سال 2008 میلادی و سالهای 2009 و 2010 میلادی، در صورت تحقق برخی عوامل، با مقداری ناپایداری در قیمتهای بالای کنونی رو به رو شویم. ارتقای کیفی و کمی پالایشگاههایی که هماکنون در حال احداث هستند، سبب تغییراتی در نوع نفتخام مصرفی آنها خواهد شد و به نظر میرسد بحران بخش پالایش، به جز امسال که با شدت کمتری نسبت به سالهای قبل مشاهده میشود، در سالهای آینده برطرف شود. انتظار میرود مسائل ژئوپلتیک به شرط شدت نیافتن آنها، تا 2/3 سال آینده برطرف شود، ضمن آنکه برخی سیاستهای جایگزینی انرژی یا ملاحظات زیست محیطی بر میزان مصرف برخی فرآوردهها در کشورهای صنعتی و عضو سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه تاثیر میگذارد که تعدیل تقاضا را به دنبال خواهد داشت. برنامههایی مانند مصرف اتانول در ترکیب بنزین، یا بهرهبرداری از برخی سیکلهای جدید نیروگاههای هستهای، استفاده از فناوریهای مربوط به کاهش آلایندگیهای زغالسنگ که هم اکنون در مرحله آزمایشگاهی است و پیشرفتهایی که در بخش حمل و نقل کشورهای صنعتی قابل مشاهده است، مانند استفاده از باتری و خودروهای دوگانه سوز و سیانجیسوز با عنوان جایگزین بنزین در سیستم حمل و نقل از دیگر عواملی هستند که میتوانند بر روند قیمتهای جهانی نفت اثر کاهشی بگذارند.
* تمام این تغییرات در چند سال آینده رخ خواهد داد؟
** اینها برنامههای کشورهای مصرفکننده هستند و در دو، سه سال آینده اثر بزرگی نخواهند داشت، ولی ممکن است مقداری در کاهش تقاضای جهانی نفت موثر باشند. با سرمایهگذاری کشورهای غیراوپک برای افزایش ظرفیتهای تولید نیز میتوان منتظر افزایش عرضه جهانی نفت در سالهای آینده بود که تاثیر خود را بر قیمتها خواهد گذاشت. در چنین شرایطی، اعضای اوپک نیز در حال رقابت در دو زمینه مشخص هستند، نخست ایجاد ظرفیتهای پالایشی و دیگری، توسعه ظرفیت تولید نفت که در چند سال گذشته به برکت وجود منابع مالی نفتی نسبتا مطلوب، به خوبی انجام شده است و این ظرفیتها به تدریج وارد بازار میشود، ضمن آنکه پیشبینی میشود مشکلات کشورهایی مانند نیجریه و بحران در کشورهای تولیدکنندهای مانند عراق، در چند سال آینده برطرف و تولید روزانه نفت آنها بیشتر شود. در واقع میتوان گفت در صورت تحقق برنامهریزیها و حرکت تمام این عوامل در یک مسیر مشخص، ما با مازاد ظرفیت در کشورهای تولیدکننده نفت رو به رو خواهیم شد که برخی تحلیلگران معتقدند این ظرفیت مازاد میتواند به حدود 5 میلیون بشکه تا سال 2012 میلادی برسد و وجود چنین ظرفیت مازادی، به معنای فشار کاهشی بیش از حد بر قیمتهاست که اگر احتمال بروز رکود اقتصادی در جهان را هم به آن اضافه کنید وضع دشوارتر خواهد بود.
* آیا عامل بازدارندهای برای جلوگیری از رخ دادن چنین آینده سختی برای اوپک وجود دارد؟
** پاسخ به طور حتم مثبت است. عواملی که بتوانند این مسیر را در آینده تغییر دهند یا تحقق آن را به تاخیر بیندازند و حتی اثری عکس داشته باشند، مورد مطالعه اوپک است، ولی عامل مهمی که میتواند این روند را معکوس کند، رشد مصرف تقاضا در چین، هند و دیگر کشورهای در حال توسعه است که کشورهای عضو اوپک را نیز شامل میشود. رشد مصرف ناشی از پیشرفت اقتصادی در اعضای اوپک، به طور طبیعی افزایش مصرف داخلی و کاهش صادرات نفت آنها را به دنبال دارد، ضمن آنکه با تشدید ملاحظات زیستمحیطی و اعمال مقررات پروتکل کیوتو به منظور کاهش مصرف زغال سنگ و گرایش بیشتر به نفت و گاز، به طور طبیعی، ورود متقاضیان جدیدی را به بازار نفت به دنبال خواهد داشت، ولی قیمت نفت به آسانی با جمع و تفریق میزان عرضه و تقاضای جهانی تعریف نمیشود و عوامل متعددی در این روند موثر هستند که ما در مجموعه اوپک، امیدواریم بتوانیم با عرضه مداوم و بموقع نفت، از یک سو امنیت عرضه را تضمین کنیم و از سوی دیگر، ثبات لازم را در بازار به وجود آوریم، ضمن آن که تضمین درآمدهای اعضای اوپک و حفظ منابع طبیعی را نیز به عنوان دیگر اهداف خود در نظر گرفتهایم.