تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۸۸ - ۰۸:۱۰  ، 
کد خبر : ۱۳۳۷۸۵
تاکید بر آزادی در محدوده قانون اساسی

شاخصه‌های جمهوریت در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) (بخش دوم و پایانی)


یعقوب نعمتی وروجنی
آزادی :
آزادی به عنوان یکی دیگر از شاخصه ها و ارکان جمهوریت دارای مقام و منزلت والایی در اندیشه امام خمینی است. آزادی از دیدگاه امام عبارت از حق انتخاب و یا اختیاری است که انسانها در رابطه با نوع زندگی، مشی، عقیده، نظر و رای خود دارند. محدوده آن تا مرز قوانین اسلام بوده که در کشور در قالب قانون اساسی تبلور یافته است. آزادی از منظر ایشان امری فطری بوده و انسان فطرتا آزاد آفریده شده است. امام آزادی را حق طبیعی انسان ها می دانستند و حتی لفظ “اعطای آزادی” که از سوی شاه مطرح می شد را جرم قلمداد نموده فرمود : “کلمه اینکه “اعطا کردیم آزادی را” این جرم است، آزادی مال مردم است، قانون آزادی داده، خدا آزادی داده به مردم، اسلام آزادی داده ... “
از نظر امام آزادی از حقوق اولیه هر انسانی است ایشان معتقد بودند :
” حق اولیه بشر است که من می خواهم آزاد باشم، من می خواهم آزاد باشد، من
می خواهم حرفم مستقل (باشم)، من می خواهم خودم باشم.”
آزادی بیان، قلم و عقیده:
امام خمینی به هر دو حوزه بهره مندی انسانها از آزادی، یعنی1 ) حوزه عمومی و2 ) حوزه خصوصی توجه داشتند و معتقد به آزادی
انساندر هر دو حوزه بودند.
در مورد آزادی بیان و عقیده که از مهم ترین مظاهر آزادی در حوزه عمومی به شمار می رود، امام بر خلاف دیدگاهی که آزادی را مختص گروه و طبقه خاصی می داند، معتقد به ضرورت وجود آزادی بیان و قلم برای همه شهروندان بوده و می فرماید :
” آزادی بیان، قلم و عقیده برای همگان آزاد می باشد.”
امام علاوه بر این که در مورد بیان مسائل اعتقادی توسط همه مردم معتقد به آزادی بودند در بستر اجتماعی نیز اعتقاد داشتند :
” در چهار چوب این نهضت، انقلاب اسلامی، همه مردم آزاد هستند. کسانی که حرف دارند، حرفهایشان را می زنند حتی هر فرقه ای هم که باشند.”
و نیز در جایی دیگر این گونه می فرماید :
” در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در هر گونه عقیده ای هستند “
بنابر این در اندیشه سیاسی امام خمینی همه کسانی که در چهار چوب دولت اسلامی زندگی می کنند با هر عقیده و هر مسلکی که هستند آزاد بوده و می توانند عقاید خود را به وسیله بیان، قلم و سایر ابراز نمایند. و در این میان فرقی میان مسلمان و غیر مسلمان نیست. فقط حدود آزادی های مختلف، همان مرزهایی است که قانون اساسی مشخص نموده و همگان به آن رای داده اند.
آزادی احزاب و تشکل ها
آزادی احزاب و تشکل ها به مثابه یکی از پایه های اساسی و نهاد های مهم رژیم های جمهوری از اهمیت خاصی برخوردار است. در دیدگاه امام، احزاب و تشکل های سیاسی آزادند تا در لوای حکومت اسلامی به تبلیغ مرام و عقیده خود بپردازند. به شرطی که علیه مصالح مملکت توطئه نکنند. ایشان با اعتماد و اعتقادی که به ایدئولوژی اسلامی داشتند حتی در مورد احزاب چ‘ و مارکسیست ها نیز معتقد به آزادی آنها در تبلیغ عقاید شان بودند :
“ اما در جامعه ای که ما به فکر استقرار آن هستیم، مارکسیست ها در بیان مطالب خود آزاد خواهند بود.؛ زیرا ما اطمینان داریم که اسلام در بر دارنده پاسخ به نیاز های مردم است.”
تاکید امام در مورد محدوده آزادی احزاب حفظ مصالح ملی و مملکتی بود و ایشان معتقد بودند مادامی که هر حزبی با هر عقیده ای علیه مصالح ملی و مملکتی اقدام نکرده و در چهار چوب قانون اساسی حرکت می کند در بیان عقاید خود آزاد است؛ لذا درباره فعالیت
مارکیست ها می فرماید :
” اگر مضر به حال باشد جلوگیری می شود.؛ اگر نباشد و فقط اظهار عقیده باشد مانعی ندارد.”
با اعتقادی که امام به آزادی و از جمله آزادی احزاب داشتند پس از پیروزی انقلاب اسلامی فضایی به وجود آمد که همه احزاب و تشکل ها اعم از مذهبی و غیر مذهبی، مخالف یا موافق نظام شروع به فعالیت کردند. اما دیری نپایید که برخی از این گروهها به توطئه علیه نظام نوپای اسلامی پرداخته و در صدد بر اندازی جمهوری اسلامی بر آمدند، به همین دلیل جلو برخی فعالیت های براندازنه گرفته شد. اما با این وجود در دهه1360 امام همچنان فعالیت آزاد احزابی را که علیه کشور قیام مسلحانه ننموده بودند را مجاز دانسته و در این باره این گونه فرمودند :
” بعضی احزابی که انحرافی هستند، ما آنها را جزء مسلمین هم حساب نمی کنیم، معذلک چون بنای قیام مسلحانه ندارند و فقط
صحبت های سیاسی دارند، هم آزادند و هم نشریه دارند به طور آزاد پس بدانید که ما اینطور نیست که با احزاب دیگری، با گروه های دیگری دشمنی داشته باشیم... مادامی که آنها با ما جنگی ندارند و با کشور اسلامی جنگی ندارند و در مقابل اسلام قیام مسلحانه نکرده اند، به طور آزاد دارند عمل می کنند و به طور آزاد حرف های خودشان را دارند می زنند.”
آزادی اقلیت های مذهبی :
در یک رژیم جمهوری تمامی شهروندان، می بایست در انجام مراسم و مناسک مذهبی خود آزاد بوده و دولت نیز هیچ عقیده و مذهبی را تحمیل ننماید. از نظر امام خمینی دولت اسلامی دولتی دموکراتیک به معنای واقعی آن می باشد. آزادی کاملا برای همه اقیلت های مذهبی وجود دارد و در این باره امام معتقد بودند:
” در اسلام ما بین اقشار ملت ها هیچ فرقی نیست. در اسلام حقوق همه ملت ها مراعات شده است : حقوق مسیحیین مراعات شده است.؛ حقوق یهود و زرتشتیین مراعات شده است.؛ تمام افراد عالم را بشر می داند، و حق بشری برای آنها قائل است. تمام عالم را به نظر محبت نگاه می کند.”
امام در پاسخ به این سوال که “آیا در جمهوری اسلامی برای اقیلت های مذهبی در ایران که بسیار زیادند جایی هست؟” پاسخ می دهند:
“ رژیم شاه، با اقلیت های مذهبی رفتاری بهتر از رفتار با مسلمانان ندارد. ما طبیعتا نسبت به عقاید مذهبی دیگران، بهترین احترام را پس از سرنگونی دیکتاتوری و استقرار یک رژیم آزاد می گذاریم، شرایط حیات برای اکثریت مسلمانان و اقلیت های مذهبی بسیار خوب خواهد شد.”
و باز هم در جایی دیگر و در پاسخگویی به این پرسش که “در جمهوری اسلامی حقوق اقلیت های مذهبی، نژادی و سیاسی چه خواهد بود ؟” این گونه فرمودند:
” اسلام بیش از هر دینی و بیش از هر مسلکی به اقلیت های مذهبی آزادی داده است. آنان نیز باید از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همه انسانها قرار داده است، بهره مند شوند. ما به بهترین وجه از آنها نگهداری می کنیم. “
برابری:
از دیگر شاخص های جمهوریت اصل برابری تمام شهروندان است. مصادیق این برابری
عبارتند از : برابری در مقابل قانون، برابری در انتخابات، برابری در داشتن فرصت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و... ؛ امام خمینی نیز ضمن تاکید بر برابری تمامی شهروندان در جمهوری اسلامی و برقراری عدالت در این باره می فرماید:
”با جمهوری اسلامی سعادت، خیرو صلاح برای همه ملت است... در جمهوری اسلامی زورگویی نیست، در جمهوری اسلامی ستم نیست... در جمهوری اسلامی برای فقرا فکر رفاه خواهد شد؛ مستمندان به حقوق خودشان می رسند... عدالت الهی بر تمام ملت، سایه می افکند.”
ایشان مخالف هر گونه امتیاز و تبعیض بوده همه مردم را در اصل و اساس با هم برابر و مساوی می داند و معتقد است همه اقشار جامعه باید در همه ابعاد از حقوق مساوی برخوردار باشند:
”باید این امتیازات از بین برود؛ و همه مردم علی السواء هستند با هم و حقوق تمام اقشار به آنها داده می شود. همه در حقوق مساوی هستند.”
امام خمینی تمامی امتیازات و برتری های طبقاتی را نفی نموده و می فرمایند :
” اسلام طبقه ای را بر طبقه دیگر ترجیح نداده است... اسلام تمام طبقات را مساوی دانسته است.”
در دیدگاه امام خمینی تلاش پیامبران و اولیای خدا برای تحقق عدالت و برقراری برابری بین انسان ها بوده است و ایشان نیز در مورد این مسئله چنین فرموده اند:
“همه زحمت انبیا برای این بود که یک عدالت اجتماعی درست بکند برای بشر در اجتماع و یک عدالت باطنی درست کنند برای انسان در انفراد.”

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات