بصیرت: در ادامه واکاوی کتاب آسیبشناسی حزب مشارکت پس از بررسی اقدامات مشارکتیها در مجلس ششم (لوایح دوگانه، ارسال نامه به مقام معظم رهبری ، تحصن و حمایت معاندین نظام و ضد انقلابیون خارج نشین از متحصنین و...)به دفاع مشارکتیها از مجرمین سیاسی - امنیتی پرداختیم که در این بخش بعد از گذراندن پروندههای "عبدالله نوری " و "باند نوار سازان " به بازخوانی شبکه براندازان میپردازیم:
دادگاه انقلاب اسلامی تهران در یازدهمین روز از فروردین 1380، طی اطلاعیهای از کشف شبکه برانداز موسوم به "ملی ـ مذهبیها " با محوریت گروهک غیرقانونی نهضت آزادی پرده برداشت.
در پی کشف شبکه براندازان موسوم به ملی ـ مذهبیها و بازداشت تعدادی از عناصر این شبکه و اعترافات بعضی از افراد دستگیر شده، مبنی بر اقدامات براندازانه از طریق نفوذ و تحریک اجتماعات، ایجاد نارضایتی، بلوا و آشوب و همسویی با گروههای ضدانقلاب و محارب خارج از کشور و نقش محوری گروهک غیرقانونی نهضت آزادی، تعدادی از اعضای این گروهک و وابستگان ضدانقلاب آنها بازداشت شدند. براساس این اطلاعیه، بازداشت این افراد به استناد مواد 498 و 499 قانون مجازات اسلامی در تهران و بعضی از شهرستانها صورت گرفت.(1)
بهدنبال دستگیری براندازان ملی ـ مذهبی و نهضت آزادی، که برنامهریزی شده در جهت فروپاشی نظام مردمی جمهوری اسلامی پس از سقوط دولت موقت بازرگان، گامبهگام جلو میآمدند، حزب مشارکت بیانیهای صادر نمود و در آن ضمن بیگناه دانستن براندازان، به دستگاه قضایی با طرح ادعاهایی حمله برد: "این تصمیمهای غیرقضایی و روشهایی که با منطق و روح قانون سازگار نیست و در تاریخ جمهوری اسلامی بیسابقه است و با هدف اثرگذاری بر حضور و اراده سیاسی مردم صورت میگیرد ".(2)
بهدنبال بیانیه مشارکتیها، سعید حجاریان، مغز متفکر حزب مشارکت، نیز در سخنانی دستگیری براندازان را موجب دلسردی مردم از سیاست دانست.(3)
در پاسخ به اینگونه ادعاها، دادگاه انقلاب اسلامی تهران با صدور اطلاعیههایی گوشهای از مستندات پرونده "براندازان " را فاش ساخت:
"به اطلاع ملت شریف و بزرگوار ایران میرساند براساس تحقیقات، اسناد و اعترافات متهمین دستگیر شده، هدف آنها براندازی حکومت از راه نفوذ و تأثیرگذاری، ایجاد شکاف و اختلاف بین قوای کشور و تعرض به جایگاه رفیع رهبری و سایر نهادهای قانونی بوده است. عناصر دستگیر شده که تحت عناوین نهضت آزادی و تشکلهای ملی ـ مذهبی فعالیت میکردند، تصور داشتند که مدل حکومت غربی را جایگزین کنند و برای نیل به این نیت شوم، مقاومت فعال و در نهایت مقاومت مسلحانه را مدنظر قرار داده بودند. جا داشت مستندات پروندهها در فضایی آرام و به دور از هرگونه هیاهو و غوغاسالاری در دادگاه صالحه ارائه میشد اما از آنجا که مقامات و رسانههای غربی و حامیان ضدانقلاب خارجنشین متهمین به همراه عدهای در داخل کشور به جوسازی علیه دادگاه انقلاب اسلامی پرداختهاند بخشهایی از آنها مطرح میگردد:
* سوابق بازداشت شدگان
اکثریت دستگیرشدگان سابقه فعالیت در گروهکهای ضدانقلاب و غیرقانونی و محکومیت دارند.
الف) دو نفر از دستگیرشدگان پس از پیروزی انقلاب اسلامی با منافقین همکاری داشتهاند و یکی از آنها مدتها مسئول تبلیغات این گروهک بوده و زیر نظر سرکرده این گروهک فعالیت میکرده است و دیگری به خاطر همکاری با منافقین به ده سال زندان محکوم شده بود.
ب ) یکی دیگر از دستگیرشدگان عضو یک گروه غیرقانونی بوده و تا سال 1367 ارتباط مستمر با منافقین داشته و دارای کد ارتباط بوده است.
ج) دو نفر دیگر از دستگیرشدگان عضو یک گروه معاند بوده که به ترتیب به هشت و یازده سال زندان محکوم شده بودند. اینها نمونههایی از سوابق افراد دستگیر شده است که به تدریج سوابق و فعالیتهای افراد دستگیر شده اعلام میشود.
2) ارتباط با کشورهای خارجی و ضدانقلابیون خارج کشور
این گروهها به منظور ایجاد هماهنگی و به اصطلاح تقویت موانع خود، هم با ضدانقلابیون معاند ارتباط برقرار کرده بودند و هم مناسب با شرایط و اوضاع خود با برخی قدرتهای بیگانه، که ذیلاً به مواردی از آنها اشاره میشود:
الف) یکی از متهمین اعتراف دارد که در چند نوبت از طرف یکی از سفارتخانههای خارجی در تهران با او تماس گرفته شده و لااقل دوبار قرار ملاقات داشتهاند که در یکی از آنها درخصوص انتخابات و برنامههای آینده مجلس، اطلاعات و گزارشهایی ارائه کرده است.
ب) گروه به اصطلاح ملی ـ مذهبی به اعتراف متهمین، چند سال گذشته با سرکردگان بعضی از گروهکهای معارض از جمله سازمان ضدانقلاب چریکهای فدایی خلق، شورای به اصطلاح ملی مقاومت و گروههای ملی و سلطنتطلب خارج از کشور ارتباط داشتهاند و در مورد برنامههای خود به تبادلنظر پرداختهاند. گروههای ذکر شده سابقه فعالیتتروریستی و آشوبطلبی در ایران دارند. یکی از متهمین که با مسئول دفتر بنیصدر فراری در پاریس ملاقات و تبادل اطلاعات کرده، هم اکنون از این ملاقات که در جهتبراندازی بوده، اظهار پشیمانی میکند. در یکی دیگر از جلساتی که در حاشیه کنفرانس برلین با اعضای چریکهای فدایی خلق برگزار شد، شش نفر از شرکتکنندگان به اتفاق متهم دستگیر شده، در مورد موانع اصلاحات در ایران به مذاکره پرداختند.
ج) فردی از میان افراد بازداشت شده به همراه عدهای دیگر در سفر به فرانسه در نشستی با حضور معاون وزیر امور خارجه آمریکا و سفیر آمریکا در فرانسه شرکت میکند. در مورد اهداف چنین سفرها و کسانی که هزینه سفر را تقبل کردهاند، طی اطلاعیههای بعدی توضیحات بیشتری ارائه خواهد شد.
3) ایجاد شورش و اغتشاش
الف) این گروه، آشوب و شورشهای اجتماعی را به عنوان یکی از راهکارهای خود مدنظر داشته است. اگرچه بعد از آشوبهای خیابانی 18 تیرماه کوی دانشگاه به ظاهر این را کنار میگذارند اما عناصر به اصطلاح ملی ـ مذهبی در جلسهای که در تیر ماه سال گذشته (1379) در منزل یکی از دستگیرشدگان تشکیل شده بود، راه حل شورش و انفجار در ادامه حرکت براندازی آرام را مطرح میکنند. با تحقیقات انجام شده مطالب جدیدی درخصوص مسائل پشتپرده فتنه تیرماه 1378 بهدست آمده است که در اطلاعیههای بعدی افشا خواهد شد.
ب) همزمان با آشوبطلبیها و شورشهایی که در فاصله بین روزهای 18 تا 23 تیر ماه 1378 اتفاق افتاد یکی از دستگیرشدگان طی ملاقاتی با یکی از عناصر ملیـ مذهبی، پیشنهاد استفاده از پتانسیلهای قوی را به دنبال شورشهای خیابانی مطرح میکند و میگوید: "اگر این کار صورت گیرد، یک کارشناس نظامی آمریکا مستقر در یکی از کشورهای همسایه ایران اعلام کرده است در صورت حرکت، ما آمادگی داریم حمایت همه جانبه به عمل آوریم:
ج) یکی از متهمین در اعترافات خود میگوید: هدف ما از برقراری ارتباط با انجمنهای اسلامی و دانشگاهها این بود که پیوند آنها را از نظر فکری با نظام سست کنیم تا دانشگاه بتواند به نقد و درگیری با قدرت بپردازد و به عنوان یک نهاد معترض، به اهرم فشار از پایین تبدیل شود. نامبرده اعتراف میکند که تعابیری همچون پاره کردن بند از تئوری رسمی حاکم، از مواردی است که تحریک و تشویش اذهان عمومی دانشجویی را به دنبال داشته است.
4) مبارزه مسلحانه
در یکی از جلسات گروه براندازی که نوار و اسناد آن موجود است، راهکار اقدام مسلحانه را به عنوان یک تاکتیک و نه استراتژی مورد بحث قرار میگیرد و عنوان میشود که گهگاهی ترور نیز مفید است.
همچنین در یکی از جلسات دیگر که تحت پوشش مراسم سالگرد "حنیفنژاد " برگزار گردید، در مورد ضرورت تشکیل سازمان برای پیگیری استراتژی "حنیف نژاد " یعنی خطمشی مسلحانه صورت گرفت. اعتراف یکی از متهمین در این زمینه وجود دارد و تحقیقات ادامه دارد.
5) تعرض به دین و مقدسات و ارزشها
افراد دستگیر شده برای رسیدن به هدف خود در صدد بودند تا اعتقادات قلبی و باورهای دینی مردم را سست کنند و بدین منظور مستقیماً مقدسات دینی مردم را هدف قرار میدادند.
الف) یکی از آنها در جلسهای که با حضور جوانان داشت میگوید:
"اسلام یک تلاش شکستخورده برای تحقق جامعه مدنی است ". وی در جای دیگر میگوید: "مرجعیت شیعه صلاحیت خود را از دست داده است ". در همین جلسات پرسش و پاسخ فرد دیگری در مورد جانفشانی رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس عنوان مینماید:
"از نظر من هیچ تفاوتی بین جوانی که تا سرحدجنون دنبال سکس میرود و آن جوانی که زیر تانک میرود، نیست ".
ب) یکی از عناصر ملی ـ مذهبی در مورد عاشورا و مراسم عزاداری عنوان مینماید: "عاشورا یک روی دیگر سکه هم دارد. کارناوالهای عزا وقتگذرانی عبث این هزار میلیون عزادار است که اگر آن روز بودند یا در سپاه یزید بودند یا بیطرف. اینجا سرزمین خرافه است ".
ج) یکی دیگر از متهمین که مرتبط با منافقین نیز بوده است در یک محل اظهار داشته است:
"امروز دین، کپکزده و بوی تعفن آن بلند شده است ".
دهها نمونه از چنین اظهاراتی موجود میباشد که هر کدام در جای خود عناوین مجرمانه و دارای مجازات مشخص میباشد. با توجه به حجم مستندات پرونده ادامه آن طی اطلاعیههای بعدی به اطلاع ملت بزرگوار ایران خواهد رسید.
والسلام
دادگاه انقلاب اسلامی تهران "(4)
"به دنبال اطلاعیه قبلی دادگاه انقلاب اسلامی در مورد دستگیریهای اخیر و اعترافات متهمین، موارد دیگری از پرونده دستگیرشدگان را به اطلاع مردم شریف و بزرگوار ایران میرساند.
تفصیل مستندات و اعترافات متهمین به دادگاه صالحه ارائه شده و مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت لیکن به دنبال تبلیغات منفی دشمنان نظام و سؤالها و ابهامات برخی از گروههای سیاسی بخشی از موارد که به روند رسیدگی پرونده لطمه وارد نمیکند در اختیار افکار عمومی قرار میگیرد:
* روش براندازی
یکی از متهمین اعتراف میکند که هدف خط براندازی، ساقط نمودن حاکمیت در ایران است و این موضوع در دستور کار قدرتهای بیگانه قرار دارد و جریانی که در این مسیر حرکت میکند دو راهکار را در نظر دارد:
اول: زیر سؤال بردن مذهب و تردید افکنیهای جدی در کارآیی و راهگشایی مذهب؛
دوم: زیر سؤال بردن استقلال و حاکمیت ملی به این مفهوم که دیگر در عصر ما یعنی در عصر ماهوارهها و دهکده جهانی امکان مستقل ماندن یک کشور وجود ندارد و کشورها باید در جامعه جهانی مستحیل شوند.
مأموریت تشکیلاتی برخی از متهمین در برقراری ارتباط با دانشجویان و جوانان این بود که اعتقاد آنها را نسبت به دین، قرآن، حکومت دینی، عصمت ائمه، حادثه عاشورا، احکام اسلام و مراجع تقلید سست و نابود کنند.
یکی از متهمین در جلسه محفلی که عمدتاً دانشجو بوده در سخنرانیای که نوار آن موجود است میگوید:
"اسلام اساساً انسان کامل را باور ندارد. ما در دین اسلام انسان کامل نداریم محمد (ص) بارها مورد انتقاد قرآن واقع شده ]است[ ". اسلام در ایران براساس اقتدار فقهی رشد کرده است بدین خاطر در تقابل سنت و اسلام چنین رابطهای (اقتدار فقهی) برقرار شد. این رابطه باعث شد که تا آنجا که ممکن است اسلام تطبیق پیدا کند با ویژگیهای اقلیمی عموماً استبدادی "، "در تفکر سنتی تاریخ تمام شده است. انسانهای مطلقی وجود دارند که قابل نقد نیستند. وقتی حرف میزنی میگویند از علی بهتر در عالم نداریم، ما از محمد (ص) بهتر نداریم یا از قرآن بهتر دیگر کتابی نیست. خلاصه تاریخ در کربلا تمام شده است؛ امام حسین سرور آزادگان است، دیگر آزادهای بعد از حسین نیست. اصلاً کسی امکان رقابت ندارد. این باور در مقابل دنیای جدید نمیتواند مقابله کند. تفکر سنتی باور دارد که جهان تمام شده است؛ بهتر از انسانهایی که او میشناسد دیگر نمیآید؛ بهتر از سیستمهایی که او میشناسد دیگر سیستمی نمیآید. این ساده است؛ زیرا من چقدر از اوشین میدانم و چقدر از فاطمه زهرا(س)؛ من چقدر از زینب میدانم یا مثلاً چقدر از یک ستاره سینما یا قهرمان دو و میدانی؛ اینها تعارض بین سنت و مدرنیزم است ".
* تشکیل ستاد بحران
به دنبال اظهارات وزیر امور خارجه آمریکا در روز اول فروردین سال 1379 که بخشی از نهادهای رفیع و قانونی نظام را غیردموکراتیک قلمداد کرد، یکی از متهمین دستگیر شده اعتراف میکند که هدف از برگزاری یکی از تجمعات اردیبهشت ماه سال 1379، این بود که اعلام کنند تنها مانع آنها در رسیدن به اهداف شومشان همان نهادهای قانونی است که وزیر وقت امور خارجه آمریکا اعلام کرده است.
و به این ترتیب سخنرانی متهم دستگیر شده و عدهای دیگر از شرکتکنندگان در جلسه بر روی همین موضوع متمرکز میشود.
عدهای برای رسیدن به مقصود خود وانمود میکنند که اوضاع کشور بحرانی است و میبایست ستاد بحران تشکیل داد و طرح تعطیل کردن دانشگاهها را ارائه میکنند و برای زمینهسازی در افکار عمومی یک اعلامیه جعلی میسازند و طی آن اعلام میکنند که مسئولان سازمان صدا و سیما و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ستاد بحران درست کردهاند و این اعلامیه جعلی را به صورت گسترده در دانشگاهها پخش میکنند و به دنبال آن ستاد بحران خود را برای نیل به اهداف آشوبطلبانه تشکیل میدهند. در اسناد به دست آمده نمودار تشکیلاتی این ستاد به دست آمده است.
رابط تشکیلاتی گروه به اصطلاح ملیـ مذهبی با دانشجویان، در اعترافات خود به رشد کمی فعالان به عنوان عامل فشار تأکید میکند و میگوید: "به هنگام واکنشهای اعتراضجویانه تحصن، تجمع و اعتصاب، نقش کمیت فعالان دانشجویی مهم است ".
متهم به اعضای این گروه دانشجویی اعلام میکند با توجه به طرح عدم اجازه ورود نیروهای مسلح به دانشگاهها در درون دانشگاه برای تجمع و تحصن امنیت وجود دارد.
* توسعه تضادها در درون نظام
خط ایجاد شکاف بین قوای کشور و نهادهای قانونی نظام، در اعترافات متهمین و اسناد به دست آمده به عنوان یک راهکار تغییر حاکمیت مطرح شده است. متهم دیگر در مورد طرح براندازی از راه توسعه تضادها در درون نظام اعتراف میکند:
میخواستیم به تدریج فاصله حاکمیت را با مردم زیاد کنیم به این ترتیب که اولاً آن دسته از برنامههای دولت که مورد تصویب مجلس و مقام رهبری قرار گرفته پیش نرود و وانمود کنیم که عامل آن جناح مقابل است. ثانیاً نشان دهیم که حاکمیت فعلی در برنامههای خارجی، اقتصادی و امنیتی ناکارآمد است و حتی نسبت به کشورهای همسایه عقبتر است. این متهم اعتراف میکند که من یک طرف اجرای این تئوری بودم و روزنامههای زنجیرهای به صورت پیچیدهتری همین هدف را دنبال میکردند و تلاش میکردند از یک سو مطالبات مخاطبان خود را بالا ببرند و از سوی دیگر سوءظن نیروهای عمیقاً مذهبی را برانگیزند.
* تاکتیک مسلحانه
با توجه به پذیرش راهکار اقدام مسلحانه به عنوان یک تاکتیک که در اطلاعیه قبلی اشاره شد متهم مجدداً تأکید میکند ترور به عنوان یک استراتژی هنوز نه، اما اثرش در ایجاد فضا به هیچ وجه قابل انکار نیست و بعد اعلام میکند: "طبیعی است که ما با حکومت دینی مخالفت میکنیم، ما با حکومت نهاد دینی که ولایت فقیه بخشی از آن است مخالفیم ".
این در حالی است که در اعلام مواضع علنی خود بر نفی خشونت و حرکتهای فرهنگی تأکید میکردند.
* ارتباطات پنهانی گروه غیرقانونی نهضتآزادی با دولتهای خارجی
در پی بازرسی از منزل رئیس گروه که در آمریکا به سر میبرد علاوه بر کشف دو قبضه سلاح غیرمجاز و اسلحه ویژه خودکار و مهمات مربوطه، جاسازی دستگاه الکترونیکی شنود پنهانی، مکالمات کشف شده به علاوه اسناد مهمی حاکی از ارتباطات پنهانی یاد شده با عناصر ضدانقلاب خارج کشور به دست آمده است که متعاقباً به استحضار ملت بزرگوار ایران خواهد رسید.
همچنین متهمین این گروه اعتراف کردهاند که با برخی از سفارتخانههای کشورهای غربی ارتباط داشته و در مورد روند تغییر حاکمیت در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به مذاکره پرداختهاند که به مواردی از آن اشاره میگردد:
"الف) دو تن از متهمین اقرار کردهاند در سال 1378 به اتفاق رئیس گروه غیرقانونی نهضتآزادی و در منزل ایشان با کاردار یک سفارتخانه نزدیک به دولت آمریکا ملاقات داشتهاند.
ب) در شهریور ماه سال 1379 نیز در ملاقات دیگری که در منزل رئیس همین گروه با کنسول یک کشور دیگر اروپایی صورت میگیرد کنسول ضمن مطرح نمودن جریان مجلس در روزهای گذشته، در ارتباط با مسئله اصلاح قانون مطبوعات، خواستار نظر وی و موضعگیری نهضت آزادی در این زمینه میشود و اظهار میدارد خیلی مشخص بود که مقام رهبری در این مورد تحمل هیچ نوع تأخیر و تدافع را نداشته و برای تسریع، شخصاً مداخله کرده است که نامبرده اظهار میدارد بلی ولی این کار هزینه سنگینی خواهد داشت.
در این ملاقات دو تن دیگر از اعضای گروه نیز حضور داشتهاند و علاوه بر اعتراف یکی از متهمین، سند مذاکرات نیز کشف شده است.
ج) [در] آخرین ملاقات قبل از دستگیری نیز سه تن از اعضای گروه در غیاب رئیس گروه با سفیر یک کشور دیگر ملاقات میکنند و درخصوص راهکارهای مربوط به انتخابات ریاست جمهوری سال 1380 به رد و بدل کردن اطلاعات میپردازند. اسناد این مذاکرات نیز موجود است و در مورد دخالت دیپلماتهای خارجی در امور داخلی کشور اقدامات قانونی در دست پیگیری است.
د) یکی از متهمین درخصوص ارتباطات جریان برانداز با بیگانگان اعتراف میکند از آنجا که حکومت جایگزین و حکومت غیردینی مورد نظر ما، نظر غربیها را تأمین میکرد، آنها کنفرانسهایی همچون کنفرانس سیرا، برلین، قبرس و... را برگزار کردند تا بین نیروهای معاند و ضدانقلاب خارج از کشور و جریان برانداز داخل کشور هماهنگی بیشتری در مورد حکومت جایگزین صورت گیرد و درخصوص این کنفرانسها این متهم و دیگر بازداشتشدگان اعترافاتی داشتهاند که در اطلاعیهی بعدی اعلام میگردد ".(5)
"پیرو اطلاعیههای قبلی دادگاه انقلاب اسلامی تهران درخصوص عملکرد گروه به اصطلاح ملیـ مذهبی مذهبی و استراتژی آنان، به اطلاع ملت رشید و بزرگوار ایران اسلامی میرساند اخیراً برخی از متهمین بازداشت شده گفتگویی با صدا و سیمای جمهوری اسلامی داشتهاند که آن را در جهت تنویر افکار عمومی مؤثر میدانند و در این راستا صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اولین مصاحبه را با متهم علی افشاری انجام داده که در اولین فرصت از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش خواهد شد و این مصاحبه به درخواست نامبرده صورت گرفته است.
به علاوه در جریان رسیدگی به پروندهی متهمین، اسناد و مدارک کشف شده نکات دیگری وجود دارد که به استحضار ملت بزرگوار میرسد:
1- براساس اسناد به دست آمده به حساب سه تن از متهمین مقدار معتنابهی مارک آلمان از سوی مراکز و عناصر ضدانقلاب خارج کشور واریز شده است تا جهت اهداف براندازی هزینه شود، فردی که ارزهای خارجی را به حساب متهمین واریز کرده است "حسن ماسالی " نام دارد که از عناصر مؤسس و مؤثر رادیو آزادی میباشد. رادیویی که دولت آمریکا آن را با هدف سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی تأسیس کرده است. ماسالی علاوه بر این، همکاری نزدیکی با سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، (سیا)، دارد.
2- یکی از متهمین در مورد سازماندهی براندازی به روش استحاله نظام توضیح میدهد: "با مشورت و هدایت آقای ابراهیم یزدی رئیس گروه غیرقانونی نهضت آزادی، شرکت جامعه روز تأسیس شد تا بتواند به سازماندهی مطبوعات زنجیرهای بپردازد، وظیفه این شرکت مدیریت و پشتیبانی مالی ـ اقتصادی از نشریات زنجیرهای بود ".
3- متهم دیگری در جلسهای که برای تعیین استراتژی گروههای غیرقانونی ملی برگزار شد، اعلام میکند: "رویکرد ما به جنبش اصلاحات باید تعمیق شکاف میان اصلاحطلبان باشد به این ترتیب که گروههای رادیکال را حمایت و تقویت کنند و در عوض به افشاگری علیه آنهایی بپردازند که با حاکمیت جمهوری اسلامی همسو (و به قول خودش) سازشکار است ".
راهکاری که متهم برای رسیدن به این هدف مطرح میکند "مقاومت فعال " است. او در توضیح این روش میگوید: اعتراض ساده روزنامهها و اعتراضات مکتوب و شفاهی به نتیجه نمیرسد و باید فشار اجتماعی ایجاد کرد، یعنی تحصن کنند، اعتصاب کنند و خلاصه دانشگاهها را به تعطیلی بکشانند. نوار سخنان این متهم که در دی ماه سال 1379 ابراز شده است موجود است.
متهم دیگری درباره همین موضوع اعتراف میکند: "کار ما نفوذ در دانشجویان و هدایت آنها به سمت رادیکالیسم بوده است. متهم تأکید میکند در لایههای عمیقتر کار من و گروههای وابسته دیگر به ائتلاف، حرکت به سمت خشونت و اقدام مسلحانه بوده است ".
4- یکی دیگر از متهمین در مورد ماجرای کوی دانشگاه تهران به نقش خود در شورشهای خیابانی در روز 1378.4.21اعتراف میکند و میگوید: "خود من در سنگپرانی شرکت داشتم و یکی از اعضای حزب غیرقانونی (ملت) که اسم مستعار داشت با موبایل گزارش درگیریها را هر لحظه به رادیو ضدانقلابی لوسآنجلس در آمریکا میداد. "عدهای نقاب بر چهره داشتند و ماشین متعلق به نیروی انتظامی را به آتش کشیدند ".
پس از آنکه گروه غیرقانونی نهضت آزادی و سازمان منافقین در اولین ساعات روز جمعه 18 تیر ماه 1378 اطلاعیه میدهند و به دروغ اعلام میکنند عدهای در درگیریهای کوی دانشگاه تهران کشته شدهاند، یکی از متهمین در جلسه جمعه شب برای تحریک احساسات دانشجویان اعلام میکند: "تعداد زیادی کشته شدهاند، لذا باید با ایجاد بحران در دانشگاهها و ادامه تحصن دانشجویی، انتقام کشتهشدگان را بگیریم ".
در همین ارتباط نماینده ائتلاف به اصطلاح ملی ـ مذهبی به دانشگاه رفته و خواستار ادامه تحصن آنها میشود و از دانشجویان میخواهد در برابر کسانی که در خیابانها سنگپرانی میکنند و مشغول آتش زدن هستند، موضعگیری نکنند تا آشوبها ادامه یابد ".(6)
این بیانیههای افشاگرانه، به مشارکتیها جوابی کوبنده داد و گوشهای از جنایات شبکه براندازان این دوستان مشارکتیها را برای ملت انقلابی ایران آشکار ساخت.
ادامه دارد....
1. روزنامه نوروز، 1380.1.20
2. همان
3. همان
4. روزنامه جمهوری اسلامی، 1380.2.2
5. روزنامه کیهان، 1380.2.9
6. روزنامهی کیهان، 1380.2.27
منبع: کتاب آسیبشناسی حزب مشارکت ایران اسلامی
(انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی)