بصیرت:رسانه های بیگانه که در آستانه 22 بهمن بر تحریک سازی معترضان انتخاباتی و حامیان جنبش موسوم به سبز و فراخوانی آنها به تداوم حرکت های اعتراضی در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران تمرکز کرده اند با بهرهگیری از تکنیک ها و استراتژی های متعدد تبلیغی- رسانه ای در این راستا به فضاسازی می پردازند آنها با استفاده از تکنیک تبلیغی مقایسه سازی و سیاه نمایی درباره وضعیت کنونی ایران در مقایسه با ایرانِ قبل از 22 بهمن 57 را در پیش گرفتهاند و در مقایسه با آن دوره درباره کارنامه سیساله جمهوری اسلامی ایران را به چالش می کشند از منظری دیگر به گونه ای هدفمند "بازخوانی" روند تحولات و اعتراضهای پس از انتخابات و نحوه برخورد با بازداشت شدگان و .... را در دستور کار تبلیغی خود قرار داده و در این راستا میکوشند معترضان وجنبش موسوم به سبز را به بهرهداری از فرصت 22 بهمن همانند دیگر مناسبتهای ملی ومذهبی جمهوری اسلامی ایران در ماه های پس از انتخابات اقناع نمایند.
رسانه های بیگانه سپس در بررسی فعالیتهای هسته ای ایران رویکرد چند سویه ای را در پیش گرفتند آنها براساس رویکرد مبتنی بر "تحریم و تهدید نظامی" با هدف وادار نمودن تهران به پذیرش پیشنهاد مبادله اورانیوم به فضاسازی پرداختند. رسانه های بیگانه که در نهایت پیش بینی میکنند چین با تشدید تحریم ها علیه ایران موافقت خواهد کرد، میکوشند این گزاره را القاء نمایند که ایران بر سر دوراهی پذیرش پیشنهاد مبادله اورانیوم یا متحمل شدن تشدید تحریم ها قرار گرفته است.
براین اساس در فضای رسانه ای بیگانه به موازات فضاسازی درباره سیاست هسته ای ایران (ادعای نظامی بودن برنامه هسته ای ایران) درباره تنش اخیر میان چین و آمریکا و نقش موضوع هسته ای ایران در این تنش مدعی میشود "ایران به خودی خودش چنان وزنهای بین دو کشور نیست که سبب ساز بحران باشد، اما آنچه که در سیاستگذاری های تبلیغاتی امریکا مطرح است این هست که به جهانیان هم بگوید که ما با یک کشوری (جمهوری اسلامی ایران) که میثاق های جهانی را رعایت نمی کند روبرو هستیم و انتظار داریم از قدرت های بزرگ مثل چین در کنار ما در کنار اتحادیه اروپا باشند و با اعمال فشارهایی بر ایران جلوی بسط سیاستگذاری های نظامی ایران را بگیرند!"
نکته اول :
مقایسه اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران اسلامی با ایران قبل از 22 بهمن 57 یکی از محورهایی است که این روزها در دستور کار تبلیغی رسانههای بیگانه قرارگرفته است. رسانه های بیگانه که در سلسله گزارش ها و گفتگوهایی به این موضوع می پردازند، آن را در پیوند با اعتراض ها و اغتشاشات پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بررسی میکنند و می کوشند از آن برای ترغیب و تحریک معترضان و مخالفان در راستای تداوم بخشی به اعتراض ها و ناآرامیهای بهرهبرداری تبلیغی نمایند از این منظر درفضای رسانهای بیگانه وضعیت کنونی ایران پرتنش القاء می شود و با طرح وتبلیغ این گزاره که در آستانه سی ویکمین سالگرد انقلاب اسلامی بسیاری از موافقان ومخالفان حکومت خود را برای شرکت در راهپیمایی های 22 بهمن آماده میسازند؛ از سویی وضعیت ایران اسلامی به لحاظ سیاسی و اجتماعی محدودتر از ایران قبل از انقلاب 57 القاء میشود و از سوی دیگر فضاسازی میگردد که چارچوب جمهوری اسلامی ایران قابلیت پاسخگوی نیازها و خواستههای جامعه به خصوص قشر جوان جامعه را ندارد!! در مجموع به نظر می رسد رسانه های بیگانه از این فضاسازی خط تبلیغی تقابل سازی مردم با حاکمیت را پیگیری می کنند.
نکته دوم:
در یک هفته مانده به 22 بهمن، ملتهب سازی فضای سیاسی و اجتماعی ایران در دستور کار تبلیغی رسانههای بیگانه قرار گرفته است. این رسانهها که براساس استراتژی تداوم بخشی به اعتراض ها و ناآرامی ها در ایران به بهانه انتخابات چنین رویکردی را در پیش گرفتهاند، تلاش میکنند روز 22 بهمن به عنوان روز وحدت ملی ایران را مخدوشسازی نمایند در این راستا از منظری ادعای نقض حقوق گروه های مختلف سیاسی و اجتماعی ایران (دانشجویان، زنان، جوانان و... ) را طرح می کنند و از منظری دیگر مدعی می شوند که حاکمیت به دلیل نگرانی از حضور گسترده معترضان در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران، علاوه بر بازداشت، محاکمه و صدور حکم اعدام برای برخی بازداشت شدگان، حملات لفظی علیه سران معترض و تهدید آنها به برخوردهای شدیدتر را افزایش داده است از این منظر درخواست برخی مسولان جمهوری اسلامی ایران از سران فتنه برای بازگشت وتوبه از مسیر چند ماه اخیر و اتخاذ موضع صریح و شفاف، به مثابه تلاشی برای جلوگیری از حضور گسترده معترضان در خیابانها در روز 22 بهمن القاء و گفته میشود هفت روز دیگر باید صبر کرد و دید که آیا این آرزوی 9 ماهه حکومت محقق خواهد شد یا خیر؟!
نکته سوم:در بررسی فضای خبری- تبلیغی رسانه های بیگانه درباره موضوع هستهای ایران، به نظر می رسد پس از مخالفت چین با تشدید تحریم ها علیه ایران، سیاست چند سویه ای در دستور کار محافل رسانه ای و سیاسی غرب قرارگرفته است. رسانه های بیگانه که با هدف متقاعد نمودن ایران به عقبنشینی در بحث هسته ای و به ویژه ارسال اورانیوم 5/3 درصدی برای مبادله با سوخت تقریباً 20 درصدی را هدف دارند در این راستا از طرفی ایران را تشدید تحریمها تهدید میکنند و از سوی دیگر بار دیگر ادعای تکراری" گزینه نظامی روی میز است" را در پیش گرفتهاند براین اساس مجدداً در این جنجال سازی رسانه ای - تبلیغاتی، غربی ها سویه هشدار به تشدید تحریم ها را یادآور می شوند و رژیم صهیونیستی، سویه گزینه نظامی؛ این در حالی است که دو طرف این جنجالسازی که مدعیاند برنامه هسته ای ایران نظامی است، از طریق مطرح نمودن این گزاره تبلیغی که برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای از طریق سیاسی هنوز هم دیر نشده، اما زمان می گذرد!! ، به نوعی تلاش میکنند ضرورت سازی تشدید تحریم ها را القاء نمایند.
از منظری دیگر محافل رسانه ای و سیاسی غرب در واکنش به اظهارات آقای احمدینژاد درباره طرح مبادله اورانیوم، به موازات طرح ادعاهای تکراری در قبال سیاست هسته ای ایران به ویژه ادعای وقت کشی، به نوعی تلاش می کنند تهران را رودروی آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دهند تا از این طریق به نوعی ادعاهای خود درباره فعالیت های هسته ای ایران را واقعی و قانونی القاء نمایند که اظهارات هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا مبنی بر اینکه "آمریکا انتظار دارد از طریق آژانس که کانال صحیح آن است پاسخ رسمی ایران را دریافت کند!" از این منظر قابل ارزیابی است.