صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۸ بهمن ۱۳۸۸ - ۰۹:۲۰  ، 
کد خبر : ۱۳۸۱۵۱

نگاهی به فضای کلی رادیوهای بیگانه:سید رضا صدرالحسینی18بهمن

بررسی کمی و کیفی تعداد و عمق خبرها، تحلیل‌ها و تبلیغاتی که در فضای رسانه‌ای غرب درباره ایران در 24 ساعت گذشته پژواک یافته، حاکی از آن است که حجم کمی و کیفی خبرها عمدتا میان دو قلمروی موضوعی داخلی و خارجی به طور نسبتا برابری توزیع یافته است و..

در سطح خارجی، این روزها موضوع هسته‌ای البته عمدتا تحت تاثیر اظهارات جدید آقای احمدی‌نژاد درباره اصل پیشنهاد مبادله اورانیوم و تکرار آن توسط علی اصغر سلطانیه از یک سو و برخی بده بستان‌ها و پیغام‌ها- پسغام‌ها میان رهبران کرملین ، کاخ سفید و نیز پکن از سوی دیگر به گونه‌ای غلیظ و سدیدی در فضای رسانه‌ای بیگانه پژواک می‌یابد. در یک تحلیل کلی، آنچه در این خصوص در جریان است ترویج نوعی بی‌اعتمادی و بی‌اتکایی به سیاست هسته‌ای ایران به طور عام و اظهارات اخیر آقایان احمدی‌نژاد و سلطانیه به طور خاص در درجه اول و تدارک فضایی رو به انسجام، همگرایی و اجماع میان اعضای شرقی و غربی گروه پنج به علاوه یک در درجه دوم است.
در سطح خارجی البته روابط رو به رشد و بالندگی میان تهران – آنکارا نیز در کنار موضوع و سوژه هسته‌ای به نوعی به یک دغدغه و دل‌نگرانی غرب و رسانه‌های هم‌ارز، همراه و حامی آن بدل شده است و از این رو در پی ریشه‌یابی، بیان پیامدها و چشم‌اندازهای آینده این مناسبات هستند!
در سطح داخلی اما سازماندهی یک التهاب، یک شورش و یک خیابان‌گردی سیاسی اعتراضی در سی‌ویکمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران به استراتژی کلان رسانه‌های بیگانه بدل شده است. از همین رو، شاهد تولید خبرها و گزارش‌هایی هستیم که در برخی موارد بر پایه و مایه چگونگی سازماندهی نحوه پوشش خبری خبرنگاران و عکاسان و فیلمبردان ایرانی و بین‌المللی از مراسم 22 بهمن امسال به نفع معترضان و به ضرر حاکمیت تهیه شده‌اند. همچنین به نوعی تلاش شده تا ضمن طرح ادعای خلاء رسانه‌ای در شرایط کنونیِ ایران به بررسی و مقایسه‌ای سوگیرانه میان سطح و نوع پوشش خبری- تبلیغی رسانه‌های گروهی پس از انقلاب و قبل از انقلاب اسلامی بپردازند و از این رهگذر، نوعی روند و حرکت قهقرایی در عرصه آزادی رسانه‌ها و مطبوعات را به ذهن خام مخاطب تلقین نماید!
نکته اول:
اعلام آمادگی آقای احمدی‌نژاد در یک مصاحبه تلویزیونی برای مبادله اورانیوم با اعضای گروه‌پنج به علاوه یک و تایید و تکرار این اظهار نظر توسط نماینده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از آنجا که به عنوان موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران مورد تایید قرار نگرفته، همچنان در چارچوب ادعایی تحت عنوان سیاست "خرید(دفع) وقت" با هدف "تفرقه‌افکنی" میان اعضای پنج به علاوه یک به ویژه میان روسیه- چین در یک طرف و آمریکا و تروئیکا در طرف دیگر مورد خوانش و روایت‌پردازی‌های بیگانه قرار گرفته است. این اعلام آمادگی به ویژه وقتی به عنوان موضع رسمی و شفاف تهران در قبال پیشنهاد هسته‌ای وین در نظر گرفته نمی‌شود، به عنوان نشانه‌ای از عدم وجود "حرف‌آخر" یا نبود تعمدی اراده سیاسی برای بیان حرف آخر در مقوله هسته‌ای ارزیابی می‌گردد!!
نکته دوم:
به نظر می‌رسد آن "سیاست چماق و هویج" یا استراتژی "نیش و نوشی" که مدت‌هاست در ادبیات رسانه‌ای - دیپلماتیک از سوی اعضای شورای امنیت علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران مطرح شده این بار توسط بخشی از جامعه به اصطلاح جهانی علیه بخش دیگر آن قرار است به کار بسته شود! بر اساس این استراتژی نوین که می‌توان به آن "شیفت چماق/ هویج از یک به چند هدف" نام داد، این بار دولت روسیه در مقابل چماق و دولت چین در مقابل هویج اعضای غربی(متعلق به فرهنگ آنگلوساکسونی) ایستاده است!! به دیگر سخن، آمریکا و تروئیکای اروپا(آلمان،‌ انگلیس و فرانسه) بر آنند تا با هدف تسهیل و تقدیر حتمی وضع تحریم‌های جدید علیه ایران پس از مسکوت ماندن سرنوشت پیشنهاد هسته‌ای وین، از یک سو دلدادگی‌های اقتصادی چین را به بازار بکر و جذاب ایران(در خلاء حضور رقبای آمریکایی، اروپایی و روسی) کمرنگ و محو نمایند و از سوی دیگر روسیه را از ادامه برخی همکاری‌های نظامی با ایران به ویژه در صنایع موشکی(به ویژه اخیرا احتمال عملی شدن فروش موشک‌های استراتژیک اس.سیصد) باز دارد. در این راستا، آن گونه که از فضای تحلیلی و تبلیغی غرب و رسانه‌های آن بر می‌آید، آمریکا روش تنبیه(ابزار چماق و نیش) را برای روسیه و ابزار تطمیع(ابزار هویج و نوش) را برای چین برگزیده است. به همین دلیل است که شاهد دعوت‌های واشنگتن از پکن برای ائتلاف علیه تهران و ارسال برخی پیام‌ها و نشانه‌های مثبت از سوی آمریکا برای ایران در یک طرف و تصمیم جدی و حتمی آمریکا برای استقرار سیستم دفاع ضدموشکی در رومانی البته اسما با هدف مقابله با تهدید بالقوه نظامی ایران اما حقیقتا با هدف چنگ و دندان نشان دادن به روسیه مایل به ادامه همکاری نظامی با ایران هستیم!!
مع‌الوصف، سیاست نوش آمریکا- غرب در قبال چین یک سویه درونی نیز دارد که به سازماندهی برخی اعتراضات داخلی و بین‌المللی علیه همکاری و همراهی دولت چین با ایران در زمینه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی و امنیتی با وجود بحران‌های داخلی سیاسی بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری در ایران می‌پردازد و بیشتر از یاداور سیاست نقد و طرد چین است!
همچنین سیاست نیش آمریکا در قبال روسیه به نوعی با سرمایه‌گذاری روانی و تبلیغی غرب روی برخی انگیزه‌های سیاسی خاص برای همراه‌سازی کامل مسکو با واشنگتن - غرب در نشان دادن شدت عمل در قبال تهران در تحریم‌های جدید علیه ایران همراه و قرین شده است. به عنوان مثال در برخی رسانه‌های غربی مانند رادیو کلن، طرح غرامت‌خواهی دولت دهم از مسکو به علت خسارات وارد کرده علیه ایران از طرف روسیه در زمانه جنگ دوم جهانی برجسته سازی شده است و این برجسته‌سازی هدفی جز زمینه‌سازی روانی برای همراه‌سازی روسیه با غرب در بررسی‌های آینده آخرین فعالیت‌های هسته‌ای ایران نخواهد داشت؛ زمینه‌سازی‌ای که البته در کنار برخی طرح‌های تهدیدآمیز علیه روسیه مانند طرح استقرار سپر دفاع ضدموشکی آمریکا در رومانی معنا و مفهوم می‌یابد!!
نکته سوم:
روی کارآمدن حزب اعتدال و توسعه در ترکیه و کم شدن از شدت برخی حرکت‌های اسلام‌ستیزانه در عرصه عمومی از همان اول به مذاق غرب و رسانه‌های غربی خوش نیامد. با همین رویکرد و ایستار منفی و غیرسازنده، سیاست نوین سران آنکارا و استراتژیست‌های ترکیه تحت عنوان "نگاه به شرق" به ویژه ایران در منظر و منظور غربی‌ها و رسانه‌های آنها زیر علامت سئوال رفته است. همگرایی جدید و رو به رشد میان تهران - آنکار از سویی به عنوان نشانه‌ای از روند رو به ایدئولوژیک و در عین حال محافظه‌کار شدن دولت سکولار ترکیه ارزیابی شده است. از سویی، دیپلماسی نوین ایرانوفیلی ترکیه به مثابه نومیدی آنکارا از روند استقبال اتحادیه اروپا از پذیرش ترکیه در این اتحادیه قلمداد و ارزیابی شده است. برخی نیز جسته و گریخته نزدیک شدن ترکیه سکولار به حکومت دینی ایران را ناشی از تلاش آنکارا برای به عهده گرفتن نقش موثر جدید در میانجیگری میان تهران- واشنگتن خوانده‌اند.
صرف‌نظر از تحلیل و ریشه‌یابیِ علت تعمیق سیاست ایرانوفیلی آنکارا و و ترکیه‌دوستی تهران، رویکرد غیرسازنده و منفی غرب و رسانه‌های آن به این همگرایی و قرابت حاکی از آن است که استراتژی ائتلاف منطقه‌ای ایران در مقابل تلاش بیگانه برای نگه‌داشتن جمهوری اسلامی ایران در به اصطلاح گود انزوا استراتژی‌ کارامد و موثری بوده است که توانسته از عمق نفوذ و تاثیرگذاری تحریم‌های بین‌المللی از سوی اعضای شورای امنیت علیه ایران تا حدی بکاهد!! جنگ رسانه‌ای و تبلیغی غرب علیه ترکیه در چنین شرایطی بر اساس "مغالطه یا تکنیک دوراهی" نظم و نسق یافته است. به این معنا که غرب بر آن است تا ترکیه را در یک دوراهی "انتخاب استراتژیک" میان ایران و جامعه غربی قرار دهد و از این رهگذر آنکارا را تحت فشار سیاسی- رسانه‌ای برای جداشدن از ایران قرار دهد.
نکته سوم:
«ایران با شکستن رکورد چین عنوان بزرگترین زندان روزنامه نگاران در جهان را دارد» اعلام این آمار ادعایی از سوی "کمیته حمایت از روزنامه نگاران" در نیویورک آن هم در زمانه و زمینه حساس کنونی که ایران خود را برای برگزاری مراسم حساس سی‌ویکمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن آماده می‌کند چه معنا و مفهوم سیاسی‌ای دارد؟!

به نظر می‌رسد در شرایطی که استراتژی امنیتی"بازدارندگی شورش" با ابزار "مهار رسانه‌های آشوب" در دستور کار تصمیم‌گیرندگان و مسئولان امنیتی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است،‌ این‌گونه گزارش‌ها و فضاسازی‌ها به نوعی با هدف تحت فشار قرار دادن افکار عمومی جامعه ایرانی علیه حاکمیت و دولت دهم در رسانه‌های غربی مطرح می‌شود. اینان به زعم خود بر آنند تا به نوعی آنچه را "خلاء رسانه‌ای"!! در ایران در شرایط حساس کنونی می‌دانند، با برخی تحرکات از سوی مراجع و محافل به اصطلاح حقوق بشری و حامی روزنامه‌نگاری آزاد!! و نیز مصاحبه با برخی روزنامه‌نگاران بریده از جمهوری اسلامی ایران از جمله "مجتبی واحدی"، سرمقاله نویس معروف روزنامه آفتاب یزد که اخیرا به بهانه‌ای به لندن رفته پر کنند و برخی معترضان و اخلال‌کنندگان در امنیت ملی را در آستانه 22 بهمن علیه حاکمیت بشورانند و بخروشانند!!
نکته چهارم:
این روزها رادیو فردا به بهانه دهه فجری که در آن هستیم سلسله گزارش‌هایی را تحت عنوان "مقایسه وضع و سطح پوشش رسانه‌ای قبل و بعد از انقلاب اسلامی" در گفت‌وگو با برخی روزنامه‌نگاران خارج‌نشین ترتیب داده است. این بار قرعه فال فضاسازی و تخطئه کردن سطح آزادی بیان و پوشش رسانه‌ای به نام هادی خرسندی طنزپرداز ( توهین کننده دائمی به مقدسات) و روزنامه‌نگار فراری زده شده است و وی با رویکردی که حاکی از به استهزا‌ء گرفتن اصل آزادی بیان و آزادی پوشش رسانه‌ای به تحلیل این موضوع پرداخته است.
نکته‌ای که در طلیعه شوم گزارش شب‌ گذشته رادیو فردا/رسانه وابسته به سیا/ توجه را به خود جلب می‌کند، این است که آمادگی برای برپایی راه‌پیمایی 22 بهمن امسال مختص به نیروهای وفادار به انقلاب و متعهد به حاکمیت و نظم سیاسی حاکم نیست بل مخالفان وضع سیاسی موجود نیز بر آنند تا این روز را به "روز معرکه‌گیری" و "گرده‌گیری" سیاسی!! تبدیل کنند. به عبارت دیگر، 22 بهمن سال 1388، به روزی برای رقابت سیاسی گروه‌های موافق و مخالف دولت و حکومت بدل شده است و همانند نقاط عطف مذهبی- ملی و سیاسی در شش ماه گذشته به کانون جدیدی برای بحران علیه حاکمیت تغییر کارکرد و ماهیت داده است!!
 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات