صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۳۸۸ - ۰۹:۵۸  ، 
کد خبر : ۱۳۸۳۴۰

گزیده سرمقاله‌ برخی از روزنامه‌های صبح 20بهمن88


بصیرت:برخی روزنامه های صبح امروز سرمقاله های خود را به موضوعات زیر اختصاص دادند.

* تهران امروز

روزنامه تهران امروز در یادداشت خود با عنوان "تاملی در جایگاه 22 بهمن "به قلم امیر دبیری‌مهر آورده است:‏ پس از 30 سال، به‌رغم اینکه درباره انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در 15 سال اخیر مقالات زیادی نوشته‌ام و سخنرانی‌های فراوانی کرده‌ام اما هنوز این دو مفهوم دارای جاذبه فراوان برای نوشتن و سخن گفتن هستند و گویی هر سال روحی نو و تازه در کالبد انقلاب اسلامی دمیده می‌شود و از این روست که در بحث‌های مربوط به فلسفه انقلاب اسلامی تاکید می‌کنیم انقلاب اسلامی یک پدیده تاریخی نیست بلکه روندی پویا و مستمر است و ندانستن این دقیقه منشأ بسیاری کژفهمی‌ها و انحرافات در انقلاب اسلامی است.» انقلاب اسلامی را می‌توان با چند معیار بازشناسی کرد که عبارتند از: 1 - فراگیری: انقلاب اسلامی برخلاف جنبش‌های اجتماعی مرسوم جهان محدود و بخشی نیست بلکه مردمی بوده و وسعت و فراگیری‌ای حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران دارد. چنانچه دست‌کم سه دهه است خاورمیانه را تحت تاثیر قرار داده است.2 - رابطه با دین: انقلاب اسلامی یک انقلاب کاملا دینی و اعتقادی است که بدون تردید ملهم از عاشورای حسینی است. وجه ستم‌ستیزی؛ آزادیخواهی و مبارزات این انقلاب ریشه در مجاهدت‌های شیعه در سده‌های اخیر دارد.3 - نوگرایی و پیشرفت‌خواهی: انقلاب اسلامی از آن‌رو که رهبر و رهبرانی نوگرا و پیشرفت‌خواه داشت که خواسته‌های تاریخی ملت را می‌شناختند وجه برجسته‌ای از پیشرفت‌خواهی و مبارزه و تقابل با عقب‌ماندگی و جهالت دارد.4 - ضدوابستگی: این انقلاب مردمی وجه پررنگی از گرایش‌های ضداستکباری و ضداستعماری و استقلال‌طلبانه دارد و حول مفهوم عزت معنا پیدا می‌کند. 5 - مبتنی بر اجتهاد و تحجرستیز: حضور روحانیون اصولی و مجتهد شیعه و در رأس آنان امام‌خمینی(ره) در نهضت اسلامی، این انقلاب را در مقابل جریانات متحجر و خرافه‌گرا و متعصبی قرار داد که تاب تحمل تدریس فلسفه آقا روح‌الله را در حوزه علمیه نداشتند.

همراهی بسیاری از روشنفکران دانشجویان و نویسندگان با رهبر کبیر انقلاب، از این وجه روشنگرانه و تحجرستیز انقلاب بود. انقلابی که در دوران استقرار نیز با کلید اجتهاد و فقه پویا مشکلات را مرتفع کرده است.6 - آزادیخواهی: رهایی از یوغ استبداد، استحمار و استضعاف و تخفیف و تحقیر انسان‌ها از آرمان‌های اساسی انقلاب اسلامی بود و به نظر من اگر شناخت دقیقی از گفتمان امام راحل داشته باشیم این بعد آزادیخواهی در شخصیت امام بسیار پررنگ بود. آنجا که شاه را برای تحقیر شدنش در برابر بیگانگان سرزنش می‌کردند. از آنجا که انقلاب اسلامی حرکتی مستمر و پویاست نمی‌تواند از ریشه‌ها و خاستگاه‌های خود جدا شده و از مطالبات مذکور که در شعار اصلی انقلاب یعنی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» تبلور یافته است منفک شود. به عبارت دیگر «مردمی بودن و متکی بر آرا و عواطف مردم بودن»، «دینی و اسلامی بودن و حرکت در چارچوب متقن شرعی و اعتقادی»،«نوگرایی و پیشرفت‌خواهی و آبادی‌طلبی»، «استقلال‌طلبی و عزت‌خواهی»، «اجتهاد، نوآوری و انعطاف‌پذیری» و«آزادیخواهی» جزو ذات انقلاب اسلامی است و جمهوری اسلامی با تکیه بر این محکمات توان استمرار در سایه انقلاب اسلامی را دارد و به تعبیری استحاله انقلاب اسلامی زمانی آغاز می‌شود که هر یک از ابعاد و وجوه شش‌گانه آن فراموش شده یا کم‌اهمیت شود.22 بهمن روزی است که یک ملت درخصوص این شش وجه بنیادین که محکمات انقلاب اسلامی است با هم تجدید میثاق می‌کنند و با هم یکصدا و همداستان می‌شوند که ایرانی می‌خواهیم اسلامی، متکی برآرای مردم، در حال پیشرفت، مستقل، آزاد و نوگرا، ایرانی می‌خواهیم که آرمان‌های آن در قانون اساسی احصا شده است،ایرانی که با خون صدها هزار شهید و برای زنده ماندن آرمان‌های تاریخی و اعتقادی‌اش رنگین و پابرجا مانده است. 22بهمن روز همدلی و هم‌رایی و

هم صدایی ملتی بزرگ برای تجدید بیعت با آرمان‌هایی متعالی است که فراموش‌نشدنی است و عبور سال‌ها و فراز و نشیب‌های سیاسی و اجتماعی غباری بر آن نمی‌نشاند.

* اعتماد

روزنامه اعتماد در یادداشت خود با عنوان "مردم فقط سخن راست می طلبند "به قلم قدرت الله علیخانی *آورده است:‏

«والفجر و لیال عشر و الشفع و الوتر... هل فی ذلک قسم لذی حجر»

با یاد و نام خداوند بزرگ و بزرگداشت یاد امام بزرگوار که نام مبارکش همواره با دهه فجر انقلاب اسلامی قرین و عجین است.دهه فجر انقلاب اسلامی هر سال یادآور بزرگ ترین حادثه پرشکوه قرن حاضر در سرزمین ایران اسلامی است.ایام الله دهه فجر تجدیدکننده خاطرات عظیم حضور و بازگشت رهبر بزرگ انقلاب، حضرت امام خمینی سلام الله علیه به سوی ملت قدردان و بزرگواری است که با اعتقاد و اعتماد سالیان متمادی زیر چتر هدایت های آن امام همام، در برابر جور و ستم حکومت غاصب پهلوی، ایستاده اند و با مقاومت سرسختانه و شهادت طلبانه خود، فرزندان دلبند خویش را فدا کردند و هزاران هزار شهید تقدیم اسلام کردند و درخت تناور اسلام و انقلاب و ایمان را در سرزمین مقدس ایران آبیاری کردند.دهه فجر تصویر تمام عیاری است از وحدت ملت و اتحاد و یکپارچگی مردم با رهبری انقلاب که به برکت آن، قیام شکوهمندشان را به ثمر رساندند و غاصبان و جباران را به زباله دان تاریخ ریختند و بنای جمهوری اسلامی را برپایه شعارهای کلیدی انقلاب- استقلال، آزادی- بنا نهادند.نظام جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر اصول مطرح شده بنا شد و 10 سال با هدایت ها و سیاست های داهیانه و الهی حضرت امام راحل، روز به روز به قوام و دوام و عزت و اعتبار این نظام افزوده شد.امام امت در سال 68، با قلبی آرام و ضمیری امیدوار به فضل خدا و با اطمینان به نفس، با ملت خویش وداع کرد و اراده نظامی که به همت ملت سلحشور خود پایه گذاری کرده بود را به دوش خلف شایسته و عظیم الشأن خویش، حضرت آیت الله خامنه یی (حفظ الله) رهبر بزرگوار انقلاب واگذار کرد و اوست که از برکات و آثار جاودان حضرت امام دفاع کرده و می کند.اما تکلیف ملت پیرو خط امام و رهبری پس از سه دهه از آغاز نهضت انقلاب چیست؟امروز چه باید کرد؟ امروز وظیفه ملت بزرگوار و آحاد طبقات مردم در قبال نظام و انقلاب چگونه است؟ امروز تکلیف ما نمایندگان ملت در این برهه حساس و کلیدی چیست؟ رمز ماندگار و جاودانه حیات نظام و انقلاب امام راحل، در همیشه تاریخ قیام او و پیروزی بزرگ او وحدت کلمه، حول کلمه توحید و یکدلی و همدلی با ملت بزرگوار بود که توسط رهبران عالیقدر نظام تعیین شده است.امام عظیم الشأن در طول دوره نهضت اسلامی و پس از آن یک دهه مدیریت عالی نظام و انقلاب و پس از ایشان مقام معظم رهبری طی دو دهه رهبری با کفایت خویش، بر همه مصائب روزگار فائق آمده اند. بدیهی است مهم ترین عاملی که علت ایجاد انقلاب بوده است و طی سه دهه مایه بقا و تداوم آن بوده است همین عامل حیاتی وحدت کلمه و اتحاد مردم حول رهبری و مصالح نظام بوده است. در روزگار فعلی که بحران های سیاسی بیش و کم رخ نشان داده است و همه دلسوزان نظام، امروز با چشمانی نگران و توجهی شایان، مسائل را دنبال می کنند، به این نکته سخت باور دارند که باید همه وجهه همت خویش را صرف تقویت این اتحاد کنند و برای تحقق این اراده بزرگ روز به روز اندیشه کنند. ما اکثریت نمایندگان ملت بر این باوریم که ادای دین به امام و اسلام و نظام و رهبری در حال حاضر تقویت بنیان های وحدت ملی در جامعه و استحکام خط اعتدال در همه عرصه های تصمیم سازی در کشور و نظام است و باید تلاش مضاعف کنیم که هیچ گونه اختلاف و تخریب در صفوف اتحاد ملت و مسوولان نظام به وجود نیاید و هر حرکتی برخلاف این روند خیانت به اسلام، انقلاب و کشور است. اینجانب به ضرس قاطع معتقدم و اعلام می دارم که برای فائق آمدن بر همه مشکلات، به خصوص در شرایط کنونی که دشمنان قسم خورده درصدد نفوذ در صفوف ملت برای ایجاد اختلاف و تفرقه هستند، باید با همه توان تلاش کنیم که خط اعتدال بر همه شئون کشور و ملت حاکم شود. مسوولان نظام و به خصوص دولتمردان باید برای افزایش اعتماد فی مابین خود و جامعه مخاطب خویش، یعنی ملت، راست کرداری و راست پنداری و راستگویی را سرلوحه اقدامات خویش قرار دهند. برای افزایش اعتماد بین دولتمردان و مردم، مردم فقط سخن راست می طلبند، مردم اگر از دولتمردان خویش صداقت و راستی را دریابند، با همه مشکلات می سازند و بر مصائب و تنگناها صبر می کنند. مردم کلمه خلاف و خدای ناخواسته دروغ را در هیچ بعدی از ابعاد زندگی فردی و جامعه خویش برنمی تابند. ما در این ایام مبارک و مقدس انقلاب که دهه آغازین حرکت ظفرمند ملت است، از جایگاه رفیع نمایندگی مردم باید با مردم پیمان ببندیم که پناهگاه ملت باشیم و سعی کنیم نگرانی های مردم اعم از سیاسی، اجتماعی و معیشتی آنان را برطرف کنیم و آرامش را به جامعه برگردانیم و از شعارهایی که هرگز تاکنون اجرایی نشده و بعد هم اجرایی نخواهد شد، پرهیز کنیم. ما نمایندگان مردم در این ایام پرقداست با خدای خویش پیمان می بندیم که صادقانه همه حقایق را با ملت در میان بگذاریم. ما نمایندگان باید از خط اعتدال و عقلانیت در همه سطوح دفاع کرده و لحظه یی از پای ننشینیم. ما نمایندگان مردم به مردم قول شرف می دهیم که با تدبیر و بردباری، راهنمای خوبی برای دولت باشیم و به دولت و دولتیان تذکر می دهیم که بزرگ ترین سرمایه و رابطه فی مابین امام راحل و ملت را که همانا صداقت و راستی و درست کرداری بود، به خوبی حفظ کنند و به عمق آن بیفزایند و بدانند صلاح و فلاح آنها در اعتقاد راسخ به خط امام و رهبری است. دوری از شعار و مقابله با خلاف گویی، از مهم ترین عوامل موثر در تقویت اعتماد فی مابین دولت و ملت است و از هرگونه گسست و شکاف جلوگیری می کند. دولتمردان با خدای خود عقد خویش را تجدید کنند که با صداقت نسبت به مردم و عمل صالح خویش به عزت انقلاب و نظام و امام و رهبری بیفزایند و به گونه یی نباید عمل کنند که خدای ناخواسته، با عملکرد مساله دار خویش و دادن شعارهایی که قابلیت اجرایی نداشته و ندارد، چهره مقدس نظام را مخدوش کنند. ای خدای بزرگ از تو می خواهیم که روح پرفتوح امام راحل را در درجات عالی جنت رضوان خویش مستقر و محکم فرمایی و ما را قدردان آن وجود شریف قرار دهی.

*نماینده مردم قزوین، آبیک و البرز در مجلس شورای اسلامی

* جام جم

روزنامه جام جم در یادداشت خود با عنوان "ا‏مام «شاخص» مردم "به قلم بیژن مقدم آورده است:

1- امام خمینی شخصیتی است فراتر از افراد، گروه‌ها و جریان‌های سیاسی، به همین دلیل تمام تلاش‌‌های صورت گرفته در زمان حیات ایشان و پس از آن برای منحصر کردن ابعاد وجودی و شخصیتی امام در قالب‌‌های تنگ فکری و سیاسی با شکست مواجه بوده است.

خوشبختانه به دلیل وجود اسناد و آثار متقن از حیات، مبارزات و سلوک فردی و حکومتی حضرت امام و وجود مجموعه سخنان و مکتوبات ایشان عملا امکان تحریف دیدگاه‌های امام وجود ندارد.

این سخن به آن معنا نیست که عده‌ای در مقاطع مختلف تاریخی درصدد چنین اقدامی برنیامده‌اند. کما این که پس از رحلت حضرت امام برخی افراد که درصدد تشکیک در دیدگاه امام درخصوص گروه نهضت آزادی بودند، با ارائه نامه مکتوب امام که در پاسخ وزیر کشور وقت (آقای محتشمی)‌ نوشته شده بود، ناکام ماندند.

2- سیره عملی و بویژه حکومتی امام در 10 سال رهبری ایشان پس از انقلاب اسلامی تصویری کامل از انسانی جامع، عارف، سیاستمدار، شجاع، فهیم، اسلام‌شناس، مردمدار، ساده‌زیست، سازش‌ناپذیر و هوشمند ارائه می‌کند.

و وظیفه رسانه ملی و دیگر رسانه‌ها به تصویر کشیدن و شناساندن چنین امامی به نسل جوان و بهره‌گیری عملی از روش امام در مواجهه با بحران‌ها و توطئه‌هاست. تنها این شیوه است که می‌تواند امام را برای امروز و همیشه زنده نگهدارد.

لذا اقدام صدا و سیما طی سالیان اخیر در این مسیر قابل ارزیابی است. بنی‌صدر یک شخصیت درون نظام و در راس قوه مجریه بود، اما امام پس از ایستادگی او در برابر نظام و پیوند با منافقین، ضمن نصیحت، امر به معروف گام به گام و روشنگری، با عزل وی از فرماندهی کل قوا راه را برای تصمیم نهایی مجلس در اعلام بی‌کفایتی سیاسی او باز کرد و نشان داد در دفاع از نظام اسلامی هرکس در مقابل مردم و جمهوری اسلامی بایستد، هیچ ملاحظه‌ای درباره او صورت نمی‌گیرد.

این همان مسیری بود که امام با نهضت آزادی و بعدها با آیت‌الله منتظری طی نمود تا نشان دهد افراد در هیچ مقام و موقعیتی نمی‌توانند مانع حرکت قطار انقلاب و یا باعث انحراف آن باشند.

3- پاسخ امام به استعفا‌نامه آقای میرحسین موسوی در تاریخ 15/6/67 نیز حاوی نکات درس‌آموز برای شرایط امروز کشور است.

امام در نامه خود ضمن اظهار تعجب از استعفای ناگهانی ایشان یادآوری می‌نمایند: «همه باید به خدا پناه ببریم و در موقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوءاستفاده کنند. مردم از این گونه حرکات در طول انقلاب زیاد دیده‌اند. این حرکات هیچ تاثیری در خطوط اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت.»

بی‌تردید یادآوری مشی امام در مواجهه با بحران‌سازی‌هایی از این دست نباید به معنای تحریف یا ارائه تصویری غیرواقعی از امام تلقی شود.

4- واکنش حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی به برنامه تلویزیونی «شاخص» نیز بر این اساس قابل ارزیابی است. نکته مهم آن که انتشار نامه اعتراض‌آمیز از سوی شخصیتی محترم در حالی صورت گرفته که ایشان براساس محتوای نامه شخصا این برنامه را ندیده‌اند و افراد دیگری در این باره نظر داده‌اند که منشا ارسال نامه شده است.

آیا واقعا می‌توان بدون دیدن یک فیلم یا یک مجموعه تلویزیونی، بدون خواندن یک مقاله و... اقدام به اظهارنظر، مکاتبه، اعتراض و انتشار علنی آن کرد؟

5- آنچه از واکنش متن مردم و بسیاری از دلسوزان انقلاب و امام به دست آمده، استقبال آنان از روشنگری صدا و سیما و بازخوانی مجدد اندیشه‌ها و عمل امام در شرایط فعلی کشور است. بدیهی است در چنین شرایطی نمی‌توان نظرات افرادی معدود و ناشناس و یا به تعبیر حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی، «موثق» را مبنای عمل قرار داد و از تلاش هوشمندانه و شجاعانه برای معرفی همه ابعاد شخصیتی امام راحل چشم پوشید.

* رسالت

روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان " 22 بهمن؛استمرارحماسه9دی " به قلم صالح اسکندری آورده است:برخلاف برخی از تحلیل ها و گمانه زنی های هدفمند طی چند هفته گذشته، رهبر معظم انقلاب دیروز در بیانات مهمی تاکید کردند: “در22 بهمن امسال ملت ایران با نمایش وحدت کلمه خود جبهه استکبار را مبهوت خواهد کرد.”راهپیمایی22 بهمن امسال اگر چه ممکن است به عنوان یک حرکت متعارف و همه ساله فاقد برخی ویژگی های حماسه میلیونی و خودجوش ملت در “نهم دی” باشد اما مطمئنا با توجه به حوادث چند ماه گذشته در نوع خود بی نظیر و بی سابقه خواهد بود.22 بهمن1388 نمایشگاه وحدت و انسجام ملی در امتثال امر از ولی فقیه زمان و پاسخ دندان شکنی به فتنه گران است.

گفتمان انقلاب در دهه80 ضمن احیا و بازسازی خود به طور بی وقفه و خستگی ناپذیر در حال بازتولید مفاهیم و نشانه های انحصاری خود است. تحقق عدالت، پیشرفت علمی کشور، خدمت به مردم، انس و ارتباط مستمر با محرومان، استکبارستیزی، شجاعت در تصمیم گیری و ... در گفتمان انقلاب روز به روز بازتولید می شود. اخبار حیرت انگیز از پیشرفت های زیستی، دفاعی، پزشکی، هسته ای، لیزری و...، شجاعت مسئولان عالی رتبه کشور در اتخاذ سیاست های اصولی، انقلاب اقتصادی جهت تحقق عدالت اقتصادی و گذار از بیماری های حاد و مزمن اقتصاد ایران، دفاع قاطعانه نظام از رای و اراده ملت، ایستادگی کم نظیر مسئولین در تامین منافع ملی و استکبارستیزی و ... واتاب تنها بخشی از فرایند بازتولید گفتمانی انقلاب است.

این در حالی است که دشمن و ایادی فتنه گر، جاهل، غافل و حتی خائن در کشور هنوز در فضای10 یا20 سال گذشته سیر می کنند و سرگرم توطئه های ملون و نخ نمای خود هستند. مسئله مهم این است که مردم نظاره گر محق و منصف بروندادهای گفتمانی انقلاب و رفتارهای خصمانه و لجوجانه رهبران و رهروان گفتمان دشمن در داخل و خارج از کشور هستند.نوعا اعتقاد بر این است تداوم سیطره و تسلط گفتمان انقلاب بر فضای عمومی کشور22 بهمن هر سال را پرشور تر و بی سابقه تر از سال گذشته خواهد کرد به خصوص اگر مردم برای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی احساس خطر و وظیفه کنند. امسال تسلط گفتمانی انقلاب در موضع ایجابی در انضمام با احساس مسئولیت مردم در دفاع از انقلاب، رنگ گرم و کم نظیری را به راهپیمایی22 بهمن می زند.

ما زمانی باید احساس خطر کنیم و نسبت به حضور مردم در صحنه نگران باشیم که نفس های گفتمان انقلاب به شماره افتاده باشد و برخی به اسم اصلاحات، دموکراسی، حقوق بشر و ... در فضای گفتمانی جامعه یکه تازی کنند و حرف ها و مفاهیم دشمنان انقلاب را به زبان مادری بازتولید کنند.

جامعه ایران یک جامعه هوشمند و متعهد به گفتمان انقلاب است. این موجود زنده و باهوش به سرعت در مقابل ایده ها و تحرکاتی که اصل انقلاب را نشانه گرفته باشد واکنش نشان می دهد و در مقابل آن موضع می گیرد. ثبات و اقتدار معنوی جمهوری اسلامی مرهون همین تعهد به شعارها و آرمان های انقلاب اسلامی است که بیش از آنکه شعار و آرمان باشند بخش معظمی از مطالبات ملی محسوب می شوند.

حماسه میلیونی مردم در نهم دی امسال به عنوان یک حرکت خودجوش در دفاع از انقلاب، تجلی گاه و نمایشگاه راز ماندگاری انقلاب اسلامی بود. راز ثبات، اقتدار معنوی و ماندگاری انقلاب اسلامی اتکا به خداوند متعال و ایمان مردم است. دشمن از فهم این واقعیت در31 سال گذشته عاجز مانده است. در شرایط کنونی نیز تسلط گفتمان انقلاب حداقل میدان بازی را از ایادی و عناصر دشمن در داخل ربوده است و کالبدهای بی رمق را به مهره هایی سوخته و بی ارزش تبدیل کرده است.تصور دشمن این بود با بزرگنمایی و غلو رسانه ای در مورد عده محدودی از عناصر ضد انقلاب،ورشکستگان سیاسی،

زخم خوردگان و کسانی که از اساس با اجرای احکام اسلامی در این کشور مخالف هستند و هیچ وقت( نه در شکل گیری نهضت، نه پیروزی انقلاب، نه دفاع از کشور در8 سال جنگ تحمیلی و ...) در این انقلاب نقشی نداشته اند، می تواند بین مردم شکاف ایجاد نماید و با تخم گذاری منافقانه در این شکاف رویاهای31 ساله خود را تعبیر کند. اما زهی خیال باطل! چرا که به یمن امدادهای پنهان و آشکار الهی، رهبری داهیانه مقام معظم رهبری و حضور هوشمندانه مردم در صحنه امروز مشخص شد کسانی که در مقابل عظمت ملت ایران در انتخابات ایستادگی کردند نه تنها بخشی از مردم نیستند بلکه عده محدودی از ضد انقلابند که افرادی بر اثر خیانت، لجاجت و جهالت نیز با آنها همراه شده اند.

* کیهان

روزنامه کیهان در یادداشت روز خود با عنوان "دوباره نگاه کنید " به قلم مهدی محمدی آورده است: شاید هیچ کس، نه غربی هایی که پس از انتخابات تلاش کردند دولت اصولگرا را تا اعلی درجه ممکن ضعیف کنند و نه داخلی هایی که کمک کار آنها در این پروژه بودند، تصور نمی کرد خبر آغاز غنی سازی اورانیوم تا 20 درصد در خاک ایران به این زودی ها اعلام شود. رییس جمهور با اقدام خود بسیاری از توهماتی را که طی ماه های گذشته در ذهن طرف غربی نقش بسته بود، باطل کرد. اکنون معلوم شده است که نه کسی در ایران به دنبال تعدیل سیاست رسمی نظام درباره پیشنهاد وین وکوتاه آمدن از شروط اصلاحی است، نه اظهارنظرهای قبلی در مورد توانایی ایران برای تولید سوخت راکتور تهران در داخل بلوف بوده و نه -مهم تر از همه و برخلاف توهم غربی ها- دولت در اثر حوادث پس از انتخابات چنان ضعیف شده که نتواند یک تصمیم مهم در عرصه سیاست خارجی بگیرد. مخاطب این تصمیم، مستقیما مقام های امریکایی هستند که در ماه های گذشته مکررا گفته اند علت عدم پاسخگویی رسمی ایران به پیشنهاد وین آن است که دولت در اثر مشکلات داخلی نمی تواند در سیاست خارجی گام های استراتژیک بردارد. لابیست ها در واشینگتن، حالا باید پاسخ خود را گرفته باشند.

تصمیم به آغاز غنی سازی 20 درصدی در ایران بر مبانی بسیار شفافی استوار است. اکنون بیش از 8 ماه است که ایران با هدف یافتن راهی برای تامین سوخت راکتور تهران مشغول مذاکره با غرب است و در تمام این مدت، طرف های مذاکراتی ایران از اینکه بتوانند یک پاسخ روشن و منسجم به درخواست های ارائه شده فراهم کنند عاجز بوده اند. طبعا ایران نمی توانست به غربی ها تا ابد زمان بدهد که مشکلات خود با یکدیگر را حل کنند یا برای تقویت دوستان ناکامشان در داخل هر روز یک نقشه جدید بکشند؛ چرا که بیمارانی که در بیمارستان های مختلف منتظر دریافت رادیودارو هستند نمی توانند تا ابد صبر کنند. گذشته از این، از حیث دیپلماتیک و امنیتی هم این تصمیم به روش های بسیار مختلفی قابل دفاع است.

1- ایران اکنون تا حدود زیادی مطمئن شده که غربی ها قصد تامین سوخت 20 درصد برای مصرف در راکتور تهران را ندارند. البته از ابتدا هم نگرانی هایی وجود داشت که پیشنهاد وین یکسره توطئه ای برای تهی کردن ذخیره استراتژیک مواد هسته ای در ایران باشد، اما دو عامل این نگرانی را کاملا جدی کرد. عامل نخست تاکیدهای پی در پی و غلاظ و شداد طرف های غربی بر این نکته بود که از ارائه پیشنهاد وین نهایتا یک هدف بیشتر ندارند و آن هم این است که با گرفتن یکباره 1200 کیلو اورانیوم کم غنی شده از ایران در اولین دور مبادله ، به قول خودشان یک تاخیر زمانی حدودا یک ساله در دستیابی ایران به سلاح هسته ای ایجاد کنند! این تاکید ها از مقطعی به بعد این یقین را در تهران ایجاد کرد که غرب اساسا به دنبال کار دیگری است و تامین سوخت راکتور تهران برای آن هیچ اهمیت و فوریتی ندارد. عامل دوم وقتی خود را نشان داد که غرب پیشنهاد های اصلاحی ایران را به منزله رد پیشنهاد وین تلقی و اعلام کرد ایران باید پیشنهاد وین را «دقیقا به همان شکل که غرب ارائه کرده» بپذیرد. برای تحلیلگران در تهران این به هیچ وجه قابل هضم نبود که اگر غربی ها راست می گویند و هدفی جز مبادله ندارند، چرا نباید اصلاحاتی را بپذیرند که نه تنها معامله را منتفی نمی کند بلکه اتفاقا برعکس ضمانت هایی فراهم می آورد که معامله حتما انجام خواهد شد. اصلاحات مدنظر ایران مانند اینکه مبادله حتما باید به طور تدریجی، داخل خاک ایران و با تقدم دریافت سوخت 20 درصد نسبت به تحویل مواد 5 درصد انجام شود، تنها تضمین هایی است که می تواند هر ناظر بی طرفی را مطمئن کند غربی ها جایی در میان کار در پهلوی ایران خنجر فرو نخواهند کرد، همان کاری که پیش از این بارها کرده اند. برخورد غیرمنطقی غرب با این اصلاحات موجب شد این دیدگاه در ذهن طرف ایرانی کاملا تثبیت شود که هدف واقعی غربی ها آن چیزی نیست که به ظاهر می گویند و پس پرده توطئه ای در کار است.

2- علاوه بر این، این احساس اکنون به طور گسترده وجود دارد که غرب باید بفهمد که در محاسباتش درباره محیط داخلی ایران دچار اشتباه شده و حوادث پس از انتخابات هیچ تاثیری بر تصمیم ها و رفتارهای استراتژیک ایران نداشته است. یک تحلیل کاملا مستند و قابل دفاع وجود دارد که غربی ها پس از انتخابات به دنبال آن بودند که با استفاده از روش «مواجه کردن ایران با گزینه های دشوار» اختلافات داخلی ایران را تحریک کنند و با تشدید این اختلافات نظام را چنان از درون ضعیف سازند که خود به خود به تعدیل موضوعاتی مانند برنامه هسته ای ایران منجر شود. موضع عجولانه میرحسین موسوی در قبال برخی اخبار مجعول که از نهایی شدن ارسال بی قید و شرط مواد هسته ای به خارج خبر می داد، این دیدگاه را تقویت کرد که بین طرف خارجی و نیروهای داخلی آن از این حیث هماهنگی کاملی وجود دارد. ایران در ماه های گذشته با اعلام خبر ساخت 10 سایت هسته ای جدید تلاش کرد به غربی ها بفهماند که طرفی از این پروژه نخواهند بست اما این هشدار کارگر نیفتاد و همچنان می شد دید که طرف های غربی امید خود به اختلافات درونی ایران را از دست نداده اند. اعلام خبر آغاز غنی سازی 20 درصد پیام دیگری است که ایران امیدوار است غربی ها بتوانند معنای واقعی آن را که یکدستی و یکپارچگی حاکمیت و قدرت آن برای ایستادن در مقابل هر نوع باج خواهی است درک کنند.

غرب اکنون با صحنه ای در برنامه هسته ای ایران مواجه است که نمی تواند از تبعات استراتژیک و مذاکراتی آن بگریزد. وقتی ایران غنی سازی 20 درصد را آغاز کرد کاملا روشن است که دیگر هرگز به مرحله ماقبل آن که غنی سازی در حد 5-5/3 درصد است بازنخواهد گشت. طرف های غربی دیر یا زود ناچارند دوباره پای میز مذاکره با ایران برگردند. در واقع جز مذاکره هیچ راه دیگری پیش پای آنها نیست و خودشان هم می گویند که به تهدید و تحریم به عنوان تکمیل کننده مذاکرات می نگرند نه به عنوان جایگزین آن. بسیار خوب. فرض کنیم که غربی ها نهایتا و مثل همیشه با تحمیل نظر خود به شورای امنیت یک قطعنامه ضد ایرانی از شورای امنیت بگیرند. بعد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ هیچ سناریویی جز این وجود ندارد که دیپلمات های غربی قطعنامه خود را دست بگیرند و دوباره وارد اتاق مذاکره شوند. اما آیا ایران در آن صورت با همان شرایط قبلی گفت وگو خواهد کرد؟ نکته کلیدی اینجاست که مسلما پاسخ این سوال منفی است. در هرگونه مذاکرات آتی، غنی سازی 20 درصد از دید ایران کف مذاکرات و غیر قابل گفت وگو خواهد بود. اگر غربی ها تا به حال شانسی داشتند که فعالیت ایران را در حد 5 درصد نگه دارند حالا دیگر این شانس را از دست داده اند و باید ایران را به عنوان کشوری که اورانیوم را بیش از حد مورد نیاز برای تامین سوخت راکتورهای قدرت آب سبک، غنی سازی می کند بپذیرند همانطور که قبلا آن را به عنوان یک کشور دارای توان غنی سازی زیر 5 درصد پذیرفتند. یعنی یک گام ایران به پیش و گام دیگر غرب به عقب.

* جمهوری اسلامی

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان "ناکامی اشغالگران عراق در توسل به بعثی ها " آورده است: دخالت های آمریکا در عراق برای باز گرداندن بعثی ها به قدرت ابعاد آشکار و تکان دهنده ای به خود گرفته است .

از یکطرف « کریستوفرهیل » سفیر آمریکا در عراق صریحا می گوید آمریکا در کنار گذاشتن بعثی ها از قدرت مرتکب اشتباهات بزرگی شده است و خواستار بازگشت بعثی ها گردیده و از سوی دیگر « جوزف بایدن » معاون رئیس جمهور آمریکا با اعمال فشار بر دولت مالکی و مجلس ملی عراق خواستار تمهید مقدمات برای ورود بعثی ها به ساختار قدرت رسمی در مجلس و سایر ارکان قدرت گردیده است

با اینهمه آنچه در صحنه و در پشت صحنه برای باز گرداندن بعثی ها به قدرت رخ می دهد فقط در همین حد خلاصه نمی شود و آمریکا عملا برای تمامی سالهای گذشته علیرغم ادعای پاکسازی بعثی ها سرگرم مهره چینی در عراق و باز گرداندن تدریجی بعثی ها به قدرت بوده است .

1 ـ واشنگتن از طریق شرکت به اصطلاح امنیتی « بلک واتر » به جذب بعثی ها و سازماندهی آنها در چارچوب « شوراهای بیداری » پرداخته و بعثی ها را بهمراه طیف وسیعی از عناصر شورشی به استخدام خود در آورده و ضمن مسلح کردن آنها به انواع سلاحهای خودکار و مدرن یک شبکه به اصطلاح امنیتی موازی ارتش و پلیس عراق را به وجود آورده است . از نکات عجیب و حیرت انگیز در تاریخ معاصر عراق اینکه آمریکا از این طریق سلاحها و جنگ افزارهائی در اختیار بعثی ها و شورشیان قرار داده که حتی در اختیار ارتش رسمی و پلیس این کشور نیست و اگر قرار باشد روزی این دو نیرو در مقابل یکدیگر صف آرائی کنند برتری تجهیزاتی شوراهای باصطلاح بیداری پیشاپیش محرز است .

2 ـ آمریکا ضمن ارتباط گیری های مخفیانه با برخی عناصر درون حاکمیت از جمله برخی نمایندگان سنی در مجلس ملی عراق آنها را برای زمینه سازی و حمایت از طرح بازگشت بعثی ها به قدرت در چارچوب « اعلام عفو عمومی » و اقدامات مشابه تحریک و تطمیع نموده و با ریخت و پاشهای مالی آنها را در مسیری به کار گرفته است که عملا زمینه های مورد نظر برای احیای شبکه جهنمی بعثی ها در عراق را فراهم سازد.

با اینهمه شدت و دامنه رنجی که ملت مظلوم عراق در طول چندین دهه حاکمیت پرننگ و نکبت بعثی ها متحمل شده به قدری عظیم و گسترده بوده است که نه تنها دولتمردان و نمایندگان مجلس ملی عراق که حتی مردم مظلوم این کشور نیز یکپارچه علیه بعثی های شرور موضع روشنی دارد و باتمامی وجودشان علیه آنها وارد عمل شده اند.

3 ـ ناگفته پیداست که اشغالگران از طریق باز گرداندن بعثی ها به قدرت درصدد انتقام جوئی از مردم عراق و جبران شکست ها و ناکامیهای چند سال اخیر هستند.

اشغالگران عراق تعمدا فراموش کرده اند که بوش کوچک به مردم عراق وعده می داد که دوران حاکمیت منفور بعثی ها به سر آمده و عراق دیگر هرگز بعثی ها را در موضع قدرت نخواهد دید و دوره رنج ملت عراق به پایان رسیده است .

گویا اشغالگران حافظه تاریخی ملت بزرگ عراق را دستکم گرفته اند و تصور می کنند گوئی این ملت مراتب تعهدات و اظهارات بوش کوچک از خاطره اش محو شده و از یاد برده است که بوش با چه جملات فریبکارانه ای وعده می داد که گویا امریکا برای نجات ملت عراق از شر بعثی ها وارد عمل شده است . البته این رفتار سیاسی ـ تبلیغاتی فریبکارانه فقط در عراق روی نداده بلکه در افغانستان هم این روزها آمریکا و انگلیس با تمامی توان خود سعی دارند گروهک تروریستی طالبان را به قدرت در افغانستان باز گردانند.

4 ـ حتی بدون وجود این صحنه ها و بدون این حمایت آشکار اشغالگران در حمایت از تروریستهای بعثی و طالبان هم کاملا روشن بود که آلترناتیو اصلی اشغالگران و حاکمیت مطلوب اشغالگران برای عراق و افغانستان را همین بعثی ها و طالبان جنایتکار تشکیل داده و می دهند. این از افتخارات ملتها در عراق و افغانستان است که با رفتار سیاسی خود دست رد بر سینه اشغالگران زدند و به دنیای معاصر مراتب فریبکاری و زشتی و پلشتی رفتار ضد افسانه ای اشغالگران را نشان دادند. در واقع آنچه این روزها می بینیم چهره بدون نقاب اشغالگران است که آشکارا و در نهایت گستاخی مراتب حمایت آشکارو نهان خود از اشرار بعثی در عراق و تروریستهای طالبان در افغانستان را بنمایش گذاشته اند.

اگر تا دیروز کسی درباره احتمال بازگشت بعثی ها و نقش اشغالگران در این مقوله سخن می گفت و آنرا یک اتهام علیه آمریکا و انگلیس تلقی می کرد امروزه مقامات رسمی اشغالگران درباره ضرورت بازگشت آنها به قدرت بعنوان یک راهکار جدی و موثر برای بازگشت آرامش به عراق سخن می گویند و حال آنکه این طرحی برای فردا نیست بلکه اشغالگران در طول سالهای گذشته نیز نقش جدی و اساسی در سازماندهی بعثی ها داشته اند و به تعبیر مقامات ارشد عراقی « بعثی ها ستون فقرات شوراهای بیداری را تشکیل می دهند. »

این امر نشان می دهد که علیرغم فریبکاریهای امروز آمریکا سیاست احیای شبکه جهنمی بعثی ها طرح تازه ای نیست بلکه اساسا آنچه امروز رخ می دهد « آشکارسازی حضور بعثی ها در قدرت » است نه « باز گرداندن آنها به قدرت » .

5 ـ اشغالگران تصور نکنند که با این اقدامات ضدانسانی خود می توانند شکستهای مستمر خود را در عراق و افغانستان جبران کنند . البته این آرزوی آنها است که با این ترفندهای حیله گرانه و شرم آور انتقام سختی از ملتها بگیرند ولی تجربه نشان داده است که این قبیل شیوه ها هم دقیقا به زیان آنها تمام خواهد شد و از این طرح نیز نه تنها هیچگونه نفعی عاید اشغالگران نخواهد شد بلکه فقط باعث بی اعتباری و بی آبروئی افزونتر و آشکارتر برای آنها خواهد گردید.

چه کسی تصور می کرد که حمایت های شرق و غرب از صدام باعث رسوائی آنها شود چه کسی تصور می کرد که بعثی ها علیرغم آنهمه جنایت و ددمنشی روزی به چنین فلاکتی بیفتند که مجری طرحهای جنایتکارانه آمریکا و انگلیس شوند چه کسی تصور می کرد که 7 سال جنایت آمریکا و انگلیس به چنین نتایج شرم آوری منجر شود و عراق را به باتلاق عظیمی علیه اشغالگران مبدل سازد البته تمامی این فجایع به زیان ملت عراق تمام شد ولی اشغالگران از آن سودی نبردند و فقط بر خفت و خواری و بدنامی خود افزودند و خشم و نفرت ملتها علیه خود را دامن زدند.

هشدارهای اخیر « جلال طالبانی » رئیس جمهور و « نوری المالکی » نخست وزیر عراق و سایر مقامات این کشور درخصوص طرح اشغالگران برای بازگرداندن بعثی های بدنام به قدرت قطعا ابعاد نگرانی دولتمردان و ملت بزرگ عراق را بازگو می کند ولی اشغالگران خوب می دانند که این نیز ترفندی شرارت آمیز است که عواقبی غیر از بی آبروئی روزافزون آنها را به دنبال نخواهد داشت و بر پرونده جنایات آنها برگهای دیگری خواهد افزود : و این پرونده قطور و دهشت انگیز را باز هم قطورتر خواهد ساخت .

اشغالگران می دانستند که در عراق فاقد هرگونه جایگاه و پایگاهی هستند ولی امروز خوبست بهتر بدانند که حتی با توسل به بعثی ها بیش از پیش نزد دولت و ملت عراق و سایر ملتهای منطقه و نزد دنیای معاصر رسوا خواهند شد. تاریخ گذشته و معاصر همه تردیدهای موجود در این زمینه را از بین می برد.

* مردمسالاری

روزنامه مردمسالاری در یادداشت روز خود با عنوان "روزهای پیوند ارتش و مردم "به قلم محمود شجاعی آورده است: رمز موفقیت انقلا ب و منحصر به فرد شدن رهبری نهضت اسلا می، تنها خصوصیاتی مثل صداقت یا شهامت یا قاطعیت و امثال آن نبود که شاید این صفات در افراد دیگری وجود داشت، بلکه امام خمینی(ره) به این علت رهبر بلا منازع و بلا معارض این نهضت شد که علا وه بر اینکه واقعا شرایط و مزایای یک رهبر در فرد ایشان جمع بود بلکه در مسیر فکری و روحی و نیازهای مردم نیز قرار داشت. اگر امام عنوان پیشوائی مذهبی و اسلا می را نمی داشت و ارتش و مردم ایران نیز در عمق روحشان یک نوع آشنایی و انس و الفتی با اسلا م و خاندان پاک پیامبر(ص) نداشتند و اگر نبود این مردم و ارتش حس کردند که این ندای پیامبر(ص) و ندای حضرت علی(ع) یا ندای امام حسین(ع) است که از دهان این مردم بیرون می آید، محال بود نهضت و انقلا بی به این وسعت در مملکت ما به وجود آید.

در واقع رمز موفقیت رهبر در این بود که مبارزه را در قالب مفاهیم اسلا می پیش بردند و مفاهیمی همانند ظلم ستیزی، مخالفت با جدایی دین از سیاست و مساله آزادی و آزادی خواهی را در نقش یک پیشوای دینی و مذهبی و در قالب های اسلا می تبلیغ و ترویج کردند و مردم و ارتش آن را پذیرفتند.

ارتش یکی از سازمانهایی بود که شاه برای سرکوب حرکت انقلا بی مردم به آن شدیدا دل بسته بود و امیدوار بود در لحظات حساس با کمک ارتش به متوقف کردن روند انقلا ب اسلا می بپردازد. ارتش در آن شرایط اگر چه کلیه ابزار لا زم برای قتل و خونریزی را در سراسر کشور در دست داشت و می توانست مانع بزرگی در مقابل انقلا ب اسلا می ایجاد کند و طبیعتا هم به دلیل نزدیکی با شاه و متقابلا تبلیغات گسترده ای که صورت گرفته بود چنین انتظاری می رفت، اما از آنجایی که بدنه اصلی این ارتش به جامعه اسلا می ایران تعلق داشت و از سوی دیگر انقلا ب اسلا می نیز در اقصی نقاط ایران نفوذ کرده بود، خیلی زود و پیش از آن که مقابله ارتش با مردم به مرز حساس و خطرناکی برسد، پرسنل آن با پشت کردن به شاه و پیوستن به صفوف گسترده و فشرده تظاهرات انقلا بی مردم، پشت رژیم و حامیان آن را لرزاند. با نگرشی بر علل و ریشه های حرکت توفنده ملت مسلمان ایران در به بار نشستن نهال انقلا ب وشکستن پیکر حکومت طاغوت، به خوبی در می یابیم که این حرکت ریشه در باورهایی عمیق از مکتب حیات بخش اسلا م داشت و در کنار آن آگاهی پرسنل ارتش از شرایط خاص اجتماعی آن روز و لمس مصائب و مشکلا تی که دشمنان اسلا م و ایران برای ادامه حکومت شیطانی خود بر ملت تحمیل کرده بودند آنان را بر آن داشت که از رویارویی مستقیم با ملت پرهیز کنند. در آن لحظات حساس شاه می کوشید تا به تنها تکیه گاه خود که سخت بدان امیدوار بود توسل جوید و ارتش را به بهانه های گوناگون از پادگان ها بیرون کشیده و علی رغم وظیفه اصلی آن، که دفاع از مرزهای میهن و حفظ حقوق و مصالح و شرف ملت ایران است رویاروی مردم قرار داده و توسط معدودی سرسپرده و بیگانه از اسلا م و قرآن، فرزندان مسلح ملت را به ستیز علیه ارزش های هموطنان خود وادارد. اما هنگامی که فطرت های پاک پرسنل ارتش از خروش و قیام ملت متاثر شد و جرقه های اسلا م خواهی و مردم دوستی در قلب های آنان درخشیدن گرفت، تنها امیدرژیم که به استوانه تنومند نیروهای مسلح و در راس آن ارتش متکی بود بر باد رفت و این تنها حامی رژیم سلطنتی در داخل کشور به جریان حرکت خروشان انقلا بی مردم پیوست.

اگر چه وجود پرسنل مومنی که تلا ش وسیع خود را در زمینه طرح نظرات امام خمینی (ره) در ارتش به کار گرفته بودند ارتش را به انقلا ب وصل کرده بود، اما پیوستن گروه گروه از ارگان های نظامی و پرسنل ارتشی به صفوف گسترده تظاهرات مردمی در خیابان ها این اتفاق و اتحاد را آشکار کرد که به عنوان نمونه و مهمترین اقدام می توان از حرکت آگاهانه و متهورانه پرسنل ارتش در 19 بهمن ماه 1357 یاد کرد. دراین روز که امسال نیز به یاد بود آن ارتشیان به دیدار مقام معظم رهبری رفتند پیروزی این حرکت ارتشیان باعث شد تا تمامی موانعی که در راه پیروزی انقلا ب اسلا می بود از سر راه برداشته شود.در حقیقت پرسنل ارتش با حرکت متهورانه خود (انجام رژه در برابر امام خمینی (ره)) در پیوستن به سیل خروشان ملت مبارز و حضور در اقامتگاه فرمانده بزرگ انقلا ب اسلا می، سرعت خیره کننده ای به روند تکوینی انقلا ب دادند و در این روز به یاد ماندنی سندی از افتخار، حماسه، رشادت و ایمان را در کتاب زرین تاریخ انقلا ب اسلا می برجای گذاردند. نقش ارزنده همبستگی با شکوه ارتش در اضمحلال و شکست رژیم شاهنشاهی نشان دهنده شعور ایمانی و انقلابی این عزیزان فداکار و عشق ورزیدن به آرمان های مقدس آزادی خواهان ملت ایران برای پیاده شدن نظام اسلامی در این سرزمین بود که بر آن شد تا علیرغم فشارها و اختناق شدید، ارتش گام در میدان مبارزه با نظام حاکم برداشته و یکصدا با ملت دلاور، حماسه پرشکوه این بیعت را در صفحات تاریخ انقلاب اسلامی ثبت کنند. حماسه هایی که پرسنل متعهد ارتش در جریان انقلاب آفریدند و از خودگذشتگی هایی که برای روز تثبیت پیروزی انقلاب از خود نشان دادند همیشه مایه افتخار و مباهات بوده و هست. عظمت این رویداد باشکوه نه تنها در خاطره نسل انقلاب بلکه در اذهان نسل های آتی کشور نیز به عنوان یک حماسه جاویدان متجلی و منور خواهد ماند. امروز پس از گذشت بیش از سه دهه از پیروزی معجزه آسای انقلاب اسلامی ایران، هنوز اعلامیه ها، فرامین و اوامر و نواهی رهبر کبیر انقلاب در گوش ها طنین انداز است. اگر روز 22 بهمن، روز سقوط قطعی رژیم سفاک ستمشاهی و پایان 2500 سال استبداد سلاطین نامگذاری شده، از روز نوزدهم تا بیست و دوم بهمن، باید روزهای سقوط ارزش های شاهنشاهی در درون ارتش و روزهای پیوستگی کامل ارتش به مردم و انقلاب نامیده شود.

* قدس

روزنامه قدس در سرمقاله روز خود با عنوان "راهبرد ولایت ؛ شاخص بصیرت "به قلم غلامرضا قلندریان آورده است:‏ حضرت آیةا... خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا دیروز در دیدار جمع زیادی از فرماندهان، افسران، خلبانان و کارکنان نیروی هوایی ارتش، که در سالروز بیعت تاریخی جمعی از افسران و کارکنان نیروی هوایی با امام خمینی(ره) در 19 بهمن سال 57 انجام شد، حادثه نوزده بهمن 57 را یک خط شکنی بزرگ سیاسی خواندند و تحلیل جامعی از وضعیت کنونی انقلاب اسلامی و خصومتهای مستکبران را بدین شرح مطرح نمودند:

عجز دشمنان از درک ثبات و اقتدار نظام اسلامی

انقلاب اسلامی با محوریت ارزشهای دینی و معنوی توانست در عصر سیطره ایده های ماتریالیستی به پیروزی دست یابد. این موفقیت موجب حیرت تئوریسینهای انقلاب در غرب گردید، به گونه ای که «تدااسکاچپل» اعتراف نمود: «وقوع انقلاب اسلامی نظریات مرا بی اعتبار کرد.» و یا «میشل فوکو» از اندیشمندان پسامدرن در خصوص وقوع انقلاب ایران اذعان نمود «هر انقلابی که در قرن بیستم اتفاق افتاده، در راستای بسط مدرنیته بوده، بجز انقلاب اسلامی ایران که در جهت خلاف مدرنیته بوده است.»

پر واضح است، عوامل معنوی استقرار نظام، موجب استمرار جمهوری اسلامی می شود؛ مسأله ای که دشمنان از درک آن عاجزند. باید به این واقعیت اذعان داشت که فضای فکری و تحلیلی متفکران مغرب زمین به دلیل متأثر بودن از مبانی نظری مدرنیسم، سنخیتی با ادبیات دینی ندارد و همین موضوع سبب گردیده خروجی برآوردهای استراتژیک و تصمیمهای کلان آنها نسبت به ایران به بن بست برسد.

دروغ بودن شعارهای حقوق بشر و دموکراسی از سوی غربیها

دولتهای غربی با استفاده ابزاری از برخی مفاهیم نظیر حقوق بشر و دموکراسی، کشورهای مستقل و غیرهمسو با منافع استکباری را مورد اتهام و انواع تهاجم قرار می دهند. آنچه تاکنون از صورت بندی مدل دموکراسی غربی برای کشورهای دیگر مطرح گردیده است، این موضوع را ثابت می کند که در الگوی پیشنهادی آنها مردم شامل همه شهروندان یک کشور نمی شوند، بلکه با برخی معیارهای پیش ساخته سیاسی، مخالفان آمریکا را با عنوانهایی همچون تروریست، از حقوق شهروندی محروم و از صحنه رقابتها حذف می کنند.

از سوی دیگر، این بازیگران در حالی شعار دموکراسی را به عنوان شناسنامه نظامهای سیاسی خود بر گزیده اند که رفتار آنها کاملاً مغایر با مفاد دموکراسی مطروحه است.

حقوق بشر سوژه دیگری است که دولتهای خارج از منظومه سیاسی غرب همواره با این مفهوم مورد اتهام واقع می شوند، به گونه ای که با توجه به ناامیدی کشورهای غربی بویژه آمریکا از موضوع هسته ای ایران، این کشورها هم اکنون در تلاش هستند تا سناریوی جدیدی را در قبال ایران در پیش بگیرند و در همین راستا نیز شورای حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرده است در نشستی به بررسی وضعیت حقوق بشر در 11 کشور جهان از جمله ایران خواهد پرداخت.

حضرتآیةا... خامنه ای با تأکید بر اینکه ابراز نفرت مردم دنیا از سران استکبار نشانگر این است که افکارعمومی دنیا شعارهایی همچون حقوق بشر و دموکراسی را از آنان باور نمی کند، خاطرنشان کردند: «کسانی دم از حقوق بشر می زنند که ابتدایی ترین حقوق انسانها را در زندانها و در سراسر دنیا و حتی در مورد ملت خود لگدمال و شکنجه را رسماً قانونی می کنند. آیا این مایه سرافکندگی برای یک کشور نیست؟»

پیشرفت جمهوری اسلامی در فضای تهدید و تحریم

کشورهای مخالف جمهوری اسلامی از بدو پیروزی همه همتشان را به کار گرفتند تا مانع پیشرفت و دستیابی ایران به توسعه شوند. این در حالی است که انقلاب اسلامی با وجود کاستیها و تنگناهای عدیده توانست به پیشرفتهای شگرف کنونی در عرصه های دفاعی و علمی و فناوری دست پیدا کند که این دستاوردها نه تنها موجب حیرت دشمنان گردید، بلکه سبب شد الگوی توسعه ایران مورد توجه برخی کشورها نیز قرار بگیرد.

پیگیری تفرقه در فتنه پس از انتخابات

دشمن تلاش نمود با بهره گیری از ابزارهای رسانه ای عرصه جنگ نرم، در دوران فتنه بعد از انتخابات بین شهروندان شکاف ایجاد کند که بیداری و هوشیاری مردم سبب گردید نتوانند به هدفهای شومشان دست پیدا کنند. بهترین مصداق برای این ادعا حضور خود جوش و بی نظیر مردم در 9 دی ماه سال جاری بود. عظمت این راهپیمایی به گونه ای بود که حتی دشمنان نتوانستند این حضور حماسی و با شکوه را کم اهمیت جلوه دهند و برخلاف میل خود آن را تأیید نمودند.

کسانی که در مقابل عظمت ملت ایستادند باید بدانند که مواضع آنها همراهی با مخالفان انقلاب تعبیر می گردد، زیرا حامیان گفتمان امام و رهبری به گونه ای اتخاذ موضع می کنند که خروجی اظهارات آنها با دشمنان قابل تفکیک باشد. به عبارت دیگر، اگر بیگانگان از آنها تمجید نمودند، باید مرز خود را به طور شفاف اعلام و از آنها جدا کنند. کسانی که دل در گرو آرمانهای بنیانگذار انقلاب و منویات رهبری نظام دارند، باید با تمکین به قانون و محوریت رهبری مشکلات را حل کنند و پیگیری راه حلهای دیگر که مغایر با منافع ملی و امنیت ملی است، توجیه ناپذیر می باشد.

از آنجا که انقلاب اسلامی متکی به خداوند متعال و ایمان مردم است، تاکنون در برابر تهاجمهای گوناگون دستگاههای رسانه ای و تبلیغاتی غرب مقاومت کرده و توانسته است مسیر الهی خویش را با همه مشکلات استمرار بخشد.

بنابراین، مردم همان گونه که در طول 30 سال گذشته از دستاوردهای نظام اسلامی دفاع نموده اند، از این به بعد نیز با هوشیاری کامل آماده هرگونه هزینه برای صیانت از آرمان انقلاب، گفتمان امام و رهبری می باشند؛ موضوعی که هیچ گاه از دید دشمنان این مرز و بوم نیز پنهان نمانده است.

دشمنان و بدخواهان و کسانی که در صدد ضربه زدن به آرمان انقلاب هستند، باید بدانند این امت همان گونه که تاکنون ثابت کرده است، مدافع ارزشهای انقلاب می باشد و اکنون نیز با تمام وجود با پیروی از ولایت فقیه، از میراث امام(ره) دفاع خواهد کرد. مردم عزم و اراده همراهی و پاسداری از انقلاب را در راهپیمایی با شکوه 22 بهمن امسال در معرض قضاوت همگان خواهند گذاشت و بار دیگر ثابت خواهند کرد که تبلیغات دشمنان برای ایجاد تفرقه بین مردم ایران تلاشی بیهوده است، چنانکه در طول سالیان متوالی این موضوع را تجربه نموده اند.

* ابتکار

روزنامه ابتکار در نگاه ویژه خود با عنوان " 22 بهمن، ختم پرسوز نامحرمان " به قلم حسن وزینی آورده است:‏ روز ملی 22بهمن در راه است. روزی که می توان گفت در میان مناسبت های پس از انتخابات، ملی ترین و عمومی ترین رویداد است که سرمنشا و نقطه آغازین حیات یک نظام سیاسی را رقم زده است. در سه دهه اخیر، استقبال از 22بهمن و شرکت باشکوه ملت، علامت روشن سیالیت سه آرمان بزرگ بوده است; استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی. درواقع 22بهمن مانند پرچمی است که این سه آرمان، ترکیب آن هستند. بدون آزادی، بدون استقلال و بدون جمهوری اسلامی، 22بهمن هیچ اعتباری ندارد. پیوند عمیق این سه مفهوم با همدیگر، هارمونی عزت و هویت ملی را ساخته بنابراین طبیعی است نه فقط دولت ها که شهروندان و آحاد ملت هم صیانت از هارمونی و زیربافت نظام سیاسی برآمده از 22بهمن را برعهده دارند. بی جهت نبوده که در سالیان اخیر هرچه فشارهای خارجی، تهدیدات دشمنان و... شدت گرفته، گرمای ملی 22بهمن بر سرمای زمستانی آن فزونی گرفته است. اکنون در آستانه چنین روزی برخی می پندارند که 22بهمن آزمایشی تازه برای ملت است، حال آنکه بهتر است گفته شود فرصت تازه ای برای نمایش روشن پایبندی پیش روی همه گروه های سیاسی به آرمان های سه گانه انقلاب اسلامی قرار گرفته است. نه جمهوری ایرانی جایگزین مناسبی برای جمهوری اسلامی است و نه استقلال سیاسی و اقتصادی قابل خدشه دار شدن است. همانطور که «آزادی» از تارک انقلاب و نظام سیاسی حذف شدنی نیست و تندروها در هرسو زحمت بی نتیجه می کشند. برای چنین روزی، باید و نبایدهایی است که شرایط روز کشور آنها را ایجاب می کند. تاکنون بایدها بی کم و کاست از سوی مردم به اجرا درآمده است. اکنون با توجه به شرایط اخیر باید از «نبایدها» نیز سخن گفت. این نبایدها نه فقط به حکم قانون که به حکم وظیفه انقلابی تک تک شهروندان و مسئولان معنا می یابد. نبایدهای این روز سه حوزه کلی را شامل می شود; خدشه دار نکردن ترکیب جمهوریت و اسلامیت، کمرنگ نساختن ارزش استقلال و کم اهمیت تلقی نکردن آزادی. بلوغ سیاسی و پایبندی به هویت خویشتن ایجاب می کند که مناسبتی چون 22 بهمن که متعلق به همه مردم است موجب بازخوانی روش ها و هدف ها شود. هر هدفی که مغایر اصول سه گانه است باید طرد شده و هر روشی که در راه اعتلای این سه اصل مانع ایجاد می کند تعدیل و اصلاح شود. هر حرکت دشمن پسند چهره پرعطوفت و نازنین روز ملی 22 بهمن را لکه دار می کند. بنابراین از بایدهای دوره اخیر این روز، می توان به پایبندی همه گروه ها و طیف ها و آحاد ملت به آرمان های انسانی برآمده از مناسبت 22بهمن اشاره کرد. بنابراین هیچ تلاشی برای انحصاری کردن این روز ملی و خدشه دارکردن هارمونی سه وجهی آن، نباید صورت گیرد. چنانکه با توجه به آرامش و ثبات اخیر و هوای تازه سیاست ایران که به خصوص با ورود به ماه بهمن دیده می شود، به نظر می رسد جشن باشکوه ملت، ختم پرسوزی برای نامحرمان باشد.

*دنیای اقتصاد

روزنامه دنیای اقتصاد در سرمقاله خود با عنوان " تاملی بر درآمد واگذاری‌ها در بودجه سال آینده " به قلم علیرضا کدیور آورده است:‏در شرایطی که نمایندگان مجلس در کمیسیون‌های مختلف تخصصی درگیر بررسی سرفصل‌های بودجه 89 کل کشور هستند،

اظهارنظرهای نمایندگان در بخش‌های مختلف حکایت از غیرواقعی بودن ارقام لحاظ شده در بودجه در زمینه درآمدها و هزینه‌های دولت برای سال آینده دارد. به طور قطع انحراف هر یک از درآمدها و هزینه‌های پیش‌بینی شده در بودجه، می‌تواند دولت و مجلس را درسال آینده مجبور به تغییر سرفصل‌ها (جابه‌جایی بودجه عمرانی و جاری)، حذف بخش‌هایی از بودجه (کاهش بودجه‌های عمرانی) و ارائه متمم برای پوشش هزینه‌ها کند.یکی از نمونه‌های درآمدهای غیرواقعی لحاظ شده در بودجه 89 به پیش‌بینی تحقق 7 هزار و 500 میلیارد تومان از محل واگذاری سهام شرکت‌های دولتی بازمی‌گردد. براین اساس دولت پیش‌بینی کرده که در سال آینده از محل فروش سهام شرکت‌های دولتی به صورت خرد و بلوک و اقساط سهام فروخته شده از سنوات قبل به درآمد فوق‌الذکر دست یابد. برای بررسی دقت و ضریب اطمینان حصول این درآمد، توجه به چند نکته ضروری است.

1 - پیش‌بینی درآمد حاصل از واگذاری‌ها در بودجه 88، معادل 5 هزار میلیارد تومان لحاظ شده است. این در حالی است که پس از گذشت 5/10 ماه از سال جاری، تنها 2700 میلیارد تومان به حساب خزانه واریز شده است (که از این محل نیز یک هزار میلیارد تومان بابت رد دیون به تامین اجتماعی داده شده است) و تا پایان سال نیز با توجه به نبود واگذاری عمده، امکان افزایش با اهمیت درآمد دولت از این محل وجود ندارد. به بیان دیگر کسری دومیلیارد دلاری درآمد دولت در بودجه سال جاری از محل واگذاری‌ها قطعی به نظر می‌رسد.

2 - از مجموع 2700 میلیارد تومان واریزی به خزانه، 1600 میلیارد تومان مربوط به واگذاری بلوک استثنایی 50 درصدی «مخابرات» بوده است. به بیان دیگر، بدون در نظر گرفتن بلوک مزبور، درآمد حاصل از واگذاری‌ها در سال‌جاری به 1100 میلیارد تومان محدود می‌شود.

3 - بررسی روند واگذاری‌ها طی سه سال گذشته (پس از ابلاغ سیاست‌های کلی اصل 44) نشان می‌دهد سال 88 به واسطه افزایش مشوق‌ها برای خریداران بلوک‌های دولتی (از طریق کاهش نرخ سود سالانه خرید اقساطی، افزایش دوره بازپرداخت اقساط واستمهال بدهی خریداران)،کاهش سهم ذی‌نفعان از درآمد واگذاری‌ها (از طریق حذف سهم شرکت‌های مادر تخصصی)، واگذاری بلوک‌های مدیریتی چندین شرکت بزرگ دولتی از طریق مزایده (از جمله پتروایران، هلی‌کوپتری، شرکت ملی فولاد و ...) و ضرب‌الاجل زمانی برای واگذاری سهام شرکت‌های ذیل اصل 44 تا پایان امسال، سالی استثنایی به لحاظ کسب درآمد حاصل از واگذاری‌ها بوده است. در واقع بررسی روند واگذاری‌ها نشان می‌دهد، واریزی به خزانه طی سال‌های 86 و 87 رقمی کمتر از یک هزار میلیارد تومان بوده و سال 88 نیز دولت با وجود مزیت‌های فوق تنها به درآمدی کمی بیش از هزار میلیارد تومان دست یافته است.

4 - رییس سازمان خصوصی‌سازی پیش از ارائه لایحه بودجه توسط دولت به مجلس، پیش‌بینی درآمد حاصل از واگذاری‌ها در سال 89 را 3 هزار میلیارد تومان اعلام کرده بود.

5 - بررسی ترکیب درآمد پیش‌بینی شده از محل واگذاری‌ها برای سال آینده نشان می‌دهد، در صورت پرداخت اقساط از سوی خریداران بلوکی سنوات قبل، دولت امکان دریافت 100 میلیارد تومان از خریداران بلوک مدیریتی مخابرات و 500 میلیارد تومان از سایر خریداران را دارا است. همچنین در بهترین حالت، دولت می‌تواند دو هزار میلیارد تومان از بابت اقساط سهام عدالت درآمد کسب کند؛ رقمی که به معنای عدم‌دریافت سود از سوی سهامداران عدالت است. از سوی دیگر در بهترین حالت و به واسطه واگذاری اکثر شرکت‌های بزرگ، دولت حداکثر می‌تواند 1000 میلیارد تومان درآمد از محل واگذاری‌های جدید کسب کند؛ ارقامی که در مجموع معادل کسری حداقل 3 هزار میلیارد تومانی(3میلیارد دلار) درآمد حاصل از واگذاری‌های 89 است.با توجه به موارد فوق، به نظر می‌رسد نمایندگان مجلس، به‌ویژه اعضای کمیسیون اقتصادی و تلفیق باید در بررسی بودجه سال آینده و ضریب تحقق درآمد‌ها، روند گذشته خصوصی‌سازی در کشور و واقعیت‌های پیش‌رو در این بخش را مدنظر قرار دهند تا سال آینده نیز دولت با کسری ناخواسته در بودجه خود مواجه نشود.

*جوان

روزنامه جوان در یادداشت خود با عنوان " رمز ماندگاری انقلاب " به قلم احمد حاجیان آورده است:در طول سی و یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کمتر دورانی را می‌توان یافت که ایران اسلامی از تهدیدات متنوع و متکثر دشمنان متأثر نباشد. این تهدیدات که از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در اشکال مختلف نظامی، فرهنگی، اقتصادی و ... عملیاتی شده است، هر یک به تنهایی برای فروپاشی یک نظام سیاسی کفایت می‌کرد.

تحمیل 3 کودتا در سال‌های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی،‌ ترور گسترده مسؤولان نظام در سال‌های اولیه پیروزی انقلاب که در نقطه اوج آن حوادث 7 تیر 1360 و 8 شهریور 1360 به تنهایی برای سقوط حاکمیت سیاسی یک کشور کفایت می‌کرد و همچنین جنگ 8 ساله و تهاجم فرهنگی و تحریم اقتصادی پس از آن و جنگ نرم کنونی دشمن علیه انقلاب اسلامی نمادی از تنوع و تکثر این تهدیدات علیه نظام اسلامی است.

مقایسه تطبیقی شرایط پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب‌ها اگر چه به لحاظ خاستگاه فکری و فرهنگی آنها امکان‌پذیر نیست، اما در نوع و شکل تهدیدات نیز قابل مقایسه نمی‌باشد. در دوران جنگ تحمیلی، آمریکا و مرتجعین منطقه صرفاً با هدف خاموش کردن چراغ روشن انقلاب بیش از 43 کشور را در حمایت از صدام به صحنه کشاندند و با کمک‌های مادی و در اختیار قرار دادن آخرین تجهیزات نظامی تصورشان این بود که می‌توانند اراده مردم مسلمان ایران را بشکنند و به تسلیم وادارند، به گونه‌ای که تا حمله شیمیایی به شهرها و زدن هواپیمای مسافربری ایران نیز پیش رفتند، اما ملت ایران محکم و استوار پشت سر امام (ره) ایستادند و با جانفشانی در عرصه‌های دفاع مقدس دشمنان را به زانو در آوردند. مقام معظم رهبری در سخنان دیروزشان در جمع فرماندهان و مسؤولان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران رمز ماندگاری و بقای نظام اسلامی در برابر این تهدیدات را اتکا به خداوند متعال و ایمان مردم دانسته و می‌فرمایند: هرگاه توده‌های عظیم مردم در سراسر کشور برای انقلاب احساس خطر جدی می‌کنند، بدون فراخوان به خیابان‌ها می‌آیند و این همان اتفاقی بود که در روز 9 دی افتاد.» مقام معظم رهبری سپس با اشاره به وجود فضای تهدید، تهمت و تحریم جمهوری اسلامی در طول 30 سال گذشته و هوشمندی و تجربه‌اندوزی مردم ایران از این حوادث، به دستاوردهای شگرف علمی و صنعتی اخیر ایران اشاره کردند و یادآور شدند: «نظام اسلامی در چنین فضای سنگین تبلیغاتی و انواع فشارها توانسته است به پیشرفت‌های شگرف کنونی در عرصه‌های دفاعی، علمی و فناوری از جمله زیست‌شناسی و هسته‌ای لیزری دست پیدا کند.»

اکنون و در آستانه سی و یکمین سالگرد انقلاب اسلامی در حالی که جبهه متحد کفر این بار پشت سر عوامل داخلی در «جنگ نرم» علیه انقلاب اسلامی صف‌ بسته‌اند و در این جبهه‌بندی مرزی میان منافقین و سلطنت‌طلب‌ها و صهیونیست‌ها و ... نیست، باز هم همان شاخصه‌ها و مؤلفه‌ها، حامی مردم مسلمان ایران در مواجهه با این فتنه است و به همین دلیل دشمنان این بار وحدت مردم را هدف گرفته‌اند. ایشان در این زمینه می‌فرمایند: مهم‌ترین هدف از حوادث دوران فتنه بعد از انتخابات، ایجاد شکاف بین آحاد مردم بود که این هدف به دست نیامد و اکنون کاملاً مشخص شده است کسانی که در مقابل عظمت ملت ایران در انتخابات ایستادند، از ملت نیستند بلکه افراد ضدانقلاب صریح و یا افرادی هستند که بر اثر جهالت و لجاجت خود همان کار ضدانقلاب را انجام می‌دادند و ربطی به توده مردم ندارند. مقام معظم رهبری آنگاه با اشاره به تجلی روح وحدت ملی در شرایط کنونی و به‌رغم تلاش‌های دشمنان بیرونی و داخلی، خاطرنشان کردند: ملت عظیم ایران با وجود برخی سلایق سیاسی متفاوت، در مسیر اسلام و اجرای احکام الهی با یکدیگر متفق و متحد هستند. به حول و قوه الهی ملت ایران در روز 22 بهمن با وحدت کلمه و اتحاد خود همه مستکبران از جمله آمریکا، انگلیس و صهیونیست‌ها را همانند گذشته مبهوت خواهند کرد.

از این رو باید گفت 22 بهمن امسال آزمون دیگری است که ملت ایران همچون گذشته سربلند از آن بیرون خواهند آمد و بار دیگر چشم طمع دشمنان را که بیش از 7 ماه با فضاسازی خبری و جنگ روانی به دنبال ایجاد شکاف در بدنه ملت هستند کور خواهند کرد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات