تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۷:۵۵  ، 
کد خبر : ۱۳۹۸۹۳
مطبوعات، رسانه‌ها و دولت نهم در گفت‌وگو با مشاور مطبوعاتی احمدی‌نژاد

رسانه‌ها را به دلیل نقد دولت تحت فشار قرار نمی‌دهیم

رعنا زوره مقدمه: علی اکبر جوانفکر، متولد 1338 دانشجوی دکترای مدیریت و دارای فوق لیسانس و مدرس امور رسانه ای و ارتباطات است که امروز بر مسند مشاور مطبوعاتی محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت اصولگرا نشسته است. پیش از این نیز رئیس جمهور فعلی را در همین مسند، اما در شهرداری تهران همراهی می‌کرد. جوانفکر از سال 1359 به عنوان خبرنگار در خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در حوزه سیاسی مشغول به کار شد و در سال 62 عازم کشور اسپانیا شد تا آنجا دفتر ایرنا را تاسیس کند و پس از آن دو سال و سه ماه در این کشور مشغول به کار خبری شد، اما اواخر سال 1367 به دلیل دفاع از حکم حضرت امام(ره) مبنی بر مرتد شناخته شدن سلمان رشدی از اسپانیا اخراج شد و به کشور بازگشت. او از همان سال به مدت 12 سال مسئولیت پوشش اخبار دفتر مقام معظم رهبری را بر عهده گرفت و در خرداد ماه سال 1379 برای بار دوم به اسپانیا رفت و مسئول دفتر ایرنا شد. از سال 82 تا امروز نیز در شهرداری تهران و نهاد ریاست جمهوری به محمود احمدی نژاد مشاوره می‌دهد. البته او در دانشکده خبر نیز مدرس دروس روزنامه نگاری است. علی اکبر جوانفکر در تحلیل محدود شدن نقد دولت در رسانه‌ها نسبت به دوره گذشته معتقد است که برخی از رسانه‌ها مرزهای نقد و انتقاد را پشت سر گذاشته اند و به ‌هتاکی، توهین، بی‌احترامی و دروغ پراکنی متوسل شده‌اند. مشاور مطبوعاتی احمدی‌نژاد بر این باور است که احمدی‌نژاد بیشترین تعامل را با رسانه‌های داخلی و خبرنگاران آنها دارد. مشروح مصاحبه علی اکبر جوانفکر، مشاور رئیس جمهور در امور مطبوعاتی در پی می‌آید:

* چرا هیچگاه در نظام جمهوری اسلامی تفکیکی بین مرزهای اطلاع رسانی و تبلیغات قائل نمی‌شویم؟ دلیل تاکید بر تبلیغ و عدم توجه به اطلاع رسانی چیست؟
** این نکته درستی است که بعضا شاهد خلط دو مبحث اطلاع رسانی و تبلیغات در عرصه فعالیت رسانه ای هستیم اما تصور نمی کنم میان این موضوع با نظام جمهوری اسلامی که در سوال شما اشاره شد، ارتباطی وجود داشته باشد و تصور می‌کنم که در این زمینه نباید به اشتباه بیفتیم و اگر نقصی در کار وجود دارد، بی‌ دلیل آن را متوجه نظام کنیم.
هر فعالیت تبلیغاتی در جای خود، دارای یک ماهیت اطلاع رسانی به افکار عمومی است و ارائه کنندگان آن به دنبال تحقق اهداف مشخصی مانند فروش یک نوع کالا یا ترویج یک نگاه یا مفهوم خاص اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هستند. بنابراین با توجه به ماهیت کار تبلیغات و هزینه بر بودن آن، می‌توان گفت که تبلیغات چی‌ها با شناسایی فرصت‌ها و ظرفیت‌های اطلاع رسانی رسانه ها، از این عرصه نیز برای تحقق اهداف تبلیغاتی مورد نظر خود استفاده می کنند و این کار بهضا با اطلاع، همکاری و هماهنگی دست اندرکاران امر اطلاع رسانی انجام می‌شود.
از طرف دیگر شاهد این واقعیت هستیم که سایه آگهی‌های تبلیغاتی و تجارتی بر فضای مطبوعات پرشمارگان و سراسری ما، سنگینی می‌کند. کافی است به نیم تای پایین صفحات مطبوعات پرشمارگان توجه شود، خواهیم ید که آگهی‌های تبلیغاتی و تجاری تا چه میزان ماموریت اصلی رسانه‌های مکتوب را تحت الشعاع و تحت تاثیر خود قرار داده و حجم سنگین آگهی‌های تجاری و تبلیغاتی، فضای رسانه‌ها را برای انتشار اخبار و اطلاعات به شدت تنگ کرده است. البته هیچکس مخالف جذب آگهی‌های تجاری و تبلیغاتی از سوی رسانه‌ها نیست بلکه آنچه موجب نگرانی است، تحت الشعاع قرارگرفتن ماموریت و مسئولیت اصلی رسانه‌ها در خبر رسانی و آگاهی بخشی به جامعه درباره رویدادهای داخلی و خارجی است.
امروزه بیشترین و جدی ترین رقابت در عرصه رسانه ای کشور به تلاش برای جذب آگهی مربوط می‌شود. نمی‌توان با رقابت در این عرصه مخالفت کرد اما واقعیت پیش روی ما از نبود رقابت بر سر انتشار سریعتر، جامع تر، کاملتر و جذابتر رویدادها حکایت می‌کند. اگر رسانه‌ای خواستار موفقیت در رقابت بر سر کسب آگهی بیشتر باشد باید قبل از هر چیز به رسانه‌ای موفق و پرمخاطب تبدیل شود و اتفاقا موفقیت در جلب مخاطب بیشتر سبب جذب آگهی بیشتر نیز خواهد شد.
بنابراین می‌توان گفت که دست اندرکاران رسانه‌های ارتباط جمعی چه مکتوب و چه تصویری، پاسداران اصلی مرزهای اطلاع رسانی و تبلیغات هستند و آنها باید از خلط شدن دو مبحث جلوگیری کنند.
* نگاه دولت نهم به رسانه‌ها چگونه است و چه توقعی از رسانه‌ها دارد؟
** رسانه‌های ارتباط جمعی باید درخط مقدم حمایت از اهداف بلند و آرمان های اصیل و ارزشمند ملت ایران قرار داشته باشند و به همین دلیل انتظار می‌رود با هر فرد، دستگاه یا نهادی که منادی این آرمان ها و ارزش‌هاست، همصدایی و همراهی کنند. رسانه‌های داعیه دار دفاع از حقوق ملت ایران در واقع همکار و پشتیبان دولت برآمده از اراده ملی برای اعاده این حقوق محسوب می‌شوند. همچنین از رسانه‌هایی که در موضع اصلاح طلبی و دفاع از اصلاحات قرار دارند، انتظار نمی‌رود که خود را از تصمیمات، اقدامات و مصوبات اصلاح طلبانه دولتی که برای استقرار عدالت، قطع دست چپاولگران از بیت المال، ایجاد اشتغال، عمران و آبادانی کشور، سهیم کردن محرومان در دارایی‌های دولت، رفع فقر و تبعیض تلاش می‌کند، بری بدانند و چشم خود را بر این همه تحولات شگرف و پی درپی پیش روی خویش ببندند.
* با این نگاه نظر شما درباره رسانه‌ها و نوع اطلاع رسانی آنها چیست؟
** در سال‌های اولیه انقلاب، انبوهی از روزنامه‌ها پا به عرصه وجود گذاشتند و با اینکه جامعه انقلابی در حال گذار از یک دوران پرالتهاب همراه با توطئه‌های گوناگون عوامل داخلی دشمن بود، نظام اسلامی حداکثر بردباری و متانت را در تحمل آسیب‌های ناشی از پیدایش این رسانه‌ها از خود نشان داد و حتی در شرایط جنگی که عرصه کار به طور طبیعی و بدیهی بر رسانه‌ها تنگ می شود، در ایران اسلامی نه تنها شاهد چنین چیزی نبودیم بلکه انتقادهای گاه و بی‌گاه تند مطبوعات نیز، امکان کار و تلاش را بردولت سخت می‌کرد.
بنابراین در سال‌های پس از انقلاب، مطبوعاتی پا به عرصه وجود گذاشتند که هر یک از آنها اهداف خاصی به غیر از رسالت خبری و اطلاع رسانی را دنبال می‌کردند و چون انگیزه‌های قدرت گرایانه بر آنها حاکم بوده است، پس از یک ظهور چند ماهه یا چند ساله، به دلیل اتخاذ رویکردهای تند سیاسی و غیر حرفه‌ای، ناگزیر نتوانستند به حیات خود ادامه دهند.
این دست از مطبوعات، اغلب تمایل داشته و دارند تا برای مردم تصمیم ‌سازی کنند و از طرف آنها نیز تصمیم بگیرند و این شروع آسیب پذیری آنهاست. به اعتقاد من رسانه‌هایی که هدفشان به زیر کشیدن یکی از قدرت و به قدرت رساندن دیگری به جای او یا ممانعت از سقوط یکی از قدرت یا جلوگیری از به قدرت رسیدن دیگری باشد، اولین آسیب را به خود خواهند زد و متاسفانه اغلب رسانه‌های ما، متاثر از این رویکرد بوده و بیشترین آسیب را نیز قبل از هرکس به خودشان زده‌اند. اگر بپذیریم که رسانه‌ها یک پل ارتباطی بین مردم و مسئولان هستند و هدف آنها اطلاع رسانی صحیح و شفاف از رویدادها و وقایع جاری در ایران و جهان است، آنها باید به لوازم این ماموریت و مسئولیت حساس و بسیار مهم نیز متعهد باقی بمانند.
* شما بر اساس یک نگاه و دیدگاه خاص، نوع رسانه‌ها را تحلیل می‌کنید. شفاف‌تر توضیع دهید که این نگاه چه تأثیری را در روند حرکت رسانه‌ها دارد؟
** حاکمیت گرایش‌های خاص سیاسی بر مطبوعات، موجب شده است تا برخی از آنها به موضع تخاصم و بدگویی و برخی دیگر به موضع حمایت و تمجید از دولت‌های مختلف سوق پیدا کنند. یعنی ما رسانه‌هایی داریم که مجیزگوی دولت و رئیس جمهور سابق بودند اما همان‌ها در حال حاضر در موضعی خصمانه و کین ورزانه در برابر دولت و رئیس جمهور فعلی صف آرایی کرده‌اند و این همان چیزی است که با منطق و رسالت کار در مطبوعات به مفهوم انتقال بی‌طرفانه و شفاف اخبار و اطلاعات و انتشار گزراش‌های حرفه‌ای غیرمغرضانه همخوانی ندارد.
این رویکرد رسانه‌ای موجب پیدایش نوعی آشفتگی و درهم‌ریختگی در فرایند اطلاع‌ رسانی به مردم شده است. یعنی آنکه رویدادهای مختلف، ارزش‌های واقعی خود را در نظام اطلاع رسانی کشور از دست می‌دهند و در واقع ارزش خبری هر رویداد قربانی گرایش‌ها و انگیزه‌های خاص سیاسی رسانه‌ها می‌شود و ما با کمال تاسف شاهد آن هستیم که رویدادهای بسیار مهم یا فراموش می‌شوند و یا در حداقل جایگاه رسانه‌ای قرار می‌گیرند و مسائل حاشیه‌ای که از نظر افکار عمومی اهمیت چندانی ندارند، برجسته شده و به تیتر اول برخی از مطبوعات تبدیل می‌شوند و این امر، اکنون به یک واقعیت تکراری در مطبوعات کشور تبدیل شده است.
بدون تردید، آنچه که در این روند مورد غفلت آگاهانه قرار می‌گیرد، منافع ملی است. زیرا در شرایط ویژه‌ای که ملت ایران دارد، چنین رویکرد‌هایی از سوی مطبوعات، بیشترین منافع را عاید کسانی خواهد کرد که در بیرون مرزها با اهداف استعماری به دنبال غافل کردن مردم ایران از متن رویدادها و دست یابی به حاشیه‌های بی‌ارزش و برجسته‌سازی آنها برای ایران و دنیا هستند.
در سال‌های اخیر نظام جمهوری اسلامی ایران با تدابیر هوشمندانه رهبر فرزانه انقلاب، تجارب ممتاز و بی‌نظیری از بردباری و تحمل مخالف را کسب کرده است و ما در ایران اسلامی شاهد رفتارهایی بودیم که در کمتر کشور مدعی دمکراسی در جهان امکان تجلی و بروز پیدا می‌کند.
برای نمونه رسانه‌هایی را شاهد بوده‌ایم که اصل نظام را نیز به چالش کشیدند و حتی خواستار برگزاری رفراندوم شدند و در یک نمونه دیگر، شماری از نمایندگان مجلس از درون حاکمیت علیه حاکمیت سر به شورش برداشتند، دست به تحصن زدند و در پشت سر خود پلاکاردی به زبان انگلیسی آویختند که هدف از آن انتقال پیام‌های خاص برای بیگانگان بود. هیچ نظام دموکراتیک جهان و حتی در هیچ نقطه‌ای از اروپا را نمی‌توان سراغ گرفت که با چنین ضریبی از اقتدار و صلابت و پایداری، مخالفان خود را در درون حاکمیت پذیرفته و با آنها مدارا کرده پذیرفته باشد. این تجربه ثابت می‌کند که در صورت هموار بودن شرایط کشور برانگیخته نبودن آن، نه تنها مخالفان دولت بلکه حتی مخالفان نظام نیز می‌توانند بدون بیم از هرگونه تهدیدی، آزادانه فعالیت کنند.
بنابراین می‌توان گفت که نظام اسلامی در درون خود ظرفیت‌های زیادی برای فعالیت آزاد رسانه‌ای ایجاد کرده است اما مشکل اینجاست که برخی افراد یا جریان‌های سیاسی از این ظرفیت‌ها صرفا با انگیزه‌ها و اهداف قدرت گرایانه استفاده می‌کنند و این رویکرد باعث پیدایش خلا جدی در فعالیت اطلاع رسانی می‌شود و ارزش‌های خبری و اطلاعاتی رویدادها در سایه انگیزه‌های سیاسی صاحبان رسانه از دست می‌رود.
* درمقابل، در عرصه اطلاع رسانی به نظر می‌آید که نوعی عدم اعتماد به رسانه‌های داخلی وجود دارد به شکلی که معمولا رسانه‌های خارجی زودتر از رسانه‌های داخلی به اخبار روز ایران دست پیدا می‌کنند.
** می‌توانید به یک نمونه اشاره کنید.
* برای مثال نامه دکتر احمدی‌نژاد به جرج بوش، پیش از آنکه در اختیار رسانه‌های داخلی قرار گیرد در اختیار رسانه‌های خارجی قرار گرفت.
** شاید مناسب نباشد که یک حکم کلی در مورد بی‌اعتمادی به رسانه‌های داخلی و دسترسی سریعتر رسانه‌های خارجی به اخبار روز ایران صادر کنیم. من خوشحال می‌شوم به تک‌تک مواردی که ممکن است مدنظر شما باشد بپردازیم و دلایل هر کدام را روشن سازیم زیرا دنبال کردن این بحث از منظر بی‌اعتمادی به رسانه‌های داخلی، در واقع به مفهوم پذیرفتن اصلی است که به نظر من وجود خارجی ندارد.
نامه دکتر احمدی‌نژاد به جرج بوش یک نامه سرگشاده نبود بلکه یک نامه در بسته بود که از مجاری رسمی دیپلماتیک برای وی ارسال شد. بنابراین به لحاظ عرف دیپلماتیک و پرهیز از برداشت‌های سوء مانند تبلیغاتی بودن یا سیاسی بودن این نامه، مناسب نبود که تا زمان انتشار آن از سوی گیرنده نامه، اقدامی سوی فرستنده برای فاش کردن آن صورت گیرد. بنابراین مستند کردن این موضوع به بی‌اعتمادی دولت به رسانه‌های داخلی یک نوع قضاوت شتابزده تلقی می‌شود که بهتر است از آن فاصله بگیریم.
اما به نظر من یک اشکال اساسی در فرایند کسب اخبار و اطلاعات از سوی رسانه‌های داخلی وجود دارد که این امر به نوبه خود آسیب‌هایی را به جامعه رسانه‌ای کشور وارد می‌سازد. رسانه‌ها معمولا برای کسب اخبار و اطلاعات ساده‌ترین راه را برمی‌گزینند و با مراجعه به مقامات و مسئولان عالیرتبه یا میانی دستگاهها و سازمانها از آنها خبرگیری می‌کنند. این کار در واقع مضرات مهمی دارد. اولاً منابع خبری رسانه‌ها به مسئولان و مدیران محدود می‌شود، ثانیاً به پدیده مدیرسالاری که در نتیجه آن مدیران نقش هماهنگ کننده بودن را از دست می‌دهند و به صاحبان و مالکان دستگاهها تبدیل می‌شوند و امتیازهای خاص را برای خود دست و پا می‌کنند، کمک شایان توجهی می‌شود و ثالثاً حق تولید کنندگان اصلی اطلاعات که در لایه‌های زیرین هر دستگاه یا هر رویداد خبری قرار دارند، تضییع می‌شود و رابعاً احتمال دست کاری اطلاعات نیز افزایش می‌یابد.
* بعضا مسئولین در عرصه‌های مختلف تمایل بیشتری به انجام مصاحبه با رسانه‌های خارجی دارند و این در حالیست که تلاش خبرنگاران داخلی همواره بدون نتیجه باقی می‌ماند. دلیل این امر چیست؟
** در دولت آقای احمدی‌نژاد، قطعا چنین گرایش یا تمایلی وجود ندارد و معدود مصاحبه‌های انجام شده با چند رسانه خارجی نیز مبتنی بر یک منطق حساب شده بوده است. رئیس جمهور بیشترین تعامل و ارتباط کاری را با رسانه‌ها و خبرنگاران داخلی دارد و کافی است به اظهارات ایشان در رسانه‌ها مراجعه شود تا معلوم گردد که بسیاری از آنها پاسخ مستقیم به پرسشهای خبرنگاران داخلی بوده است.
دفتر رئیس جمهور تا کنون به دهها درخواست مطرح شده از سوی رسانه‌های صاحبنام خارجی برای مصاحبه با رئیس جمهور پاسخ منفی داده است و این امر نیز بیشتر متاثر از مشغله کاری دکتر احمدی‌نژاد است، البته ما امیدواریم که شرایطی فراهم شود تا هم رسانه‌های داخلی و هم رسانه‌های خارجی بتوانند با رئیس جمهور مصاحبه اختصاصی داشته باشند اما حجم سنگین برنامه‌های رئیس جمهور تا کنون این امکان را به دست نداده است.
* در دولت نهم، عدم بر گزاری نشست‌‌‌‌‌‌‌های هفتگی از سوی دولت و بخصوص شخص رئیس جمهور نشان از عدم تمایل وی به برقراری ارتباط با اصحاب رسانه است. در این خصوص تحلیل شما چیست؟
** من این ارزیابی و برداشت را قبول ندارم. دولت نهم یک دولت غیر تشریفاتی و کاملا کاری است که تمامی وقت و همت آن صرف انجام فعالیت‌‌‌های اساسی و ضروری برای پیشبرد امور کشور در ابعاد مختلف و حل مشکلات عمومی جامعه صرف می‌شود. رئیس جمهور هر هفته در میان به یکی از استانهای کشور سفر می‌کند و در این سفرها نیز خبرنگاران دکتر احمدی‌نژاد را همراهی می‌کنند و از نزدیک شاهد تلاشهای خستگی‌ناپذیر ایشان و دولت نهم در عرصه‌های مختلف هستند و به رئیس جمهور نیز برای طرح سوالات خود دسترسی دارند. این ظرفیت‌ها در گذشته وجود نداشته است. امروز شاهد آن هستیم که رئیس جمهور در شش یا هفت ماه پس از شروع فعالیت رسمی دولت خود، دومین کنفرانس مطبوعاتی خود را با خبرنگاران داخلی و خارجی برگزار کرده است. علاوه بر این سخنگوی دولت در نشست هفتگی با خبرنگاران حضور می‌یابد و به پرسشهای آنان پاسخ می‌گوید. با این ظرفیت‌ها، فکر نمی‌کنم حضور تشریفاتی رئیس جمهور در میان خبرنگاران به حل مشکلی از کشور منجر شود و حتما رسانه‌ها نیز متوقع چنین امری نیستند.
* به طور کلی برنامه‌های جدید رئیس جمهور در عرصه اطلاع رسانی و برقراری ارتباط با رسانه‌ها چیست و آیا اصولا قائل به حفظ ارتباط با خبرنگاران از گروهها و طیف‌های مختلف هستند؟
** آزادی عمل رسانه‌‌ها در دولت احمدی‌نژاد با گذشته غیر قابل مقایسه است و شما شاهد آن هستید که رسانه‌ها در نقد دولت و بیان مسائل گوناگون از آزادی کامل برخوردارند و هیچکس نمی‌‌تواند بگوید که به دلیل نقد دولت تحت فشار یا سؤال قرار گرفته است. رسانه‌ها باید قدردان آرامش خاطر قابل توجهی باشند که امروز در فضای رسانه‌ای کشور شاهد هستیم، البته این امر به منزله گله‌مند نبودن دولت از رسانه‌ها نیست. متاسفانه برخی از رسانه‌ها، خود را به رعایت اصول و منطق نقد ملزم نمی‌‌‌دانند و از هتاکی، توهین و بی‌حرمتی به شخصیت‌های مورد احترام و برگزیده مردم نیز ابایی ندارند.
رسانه‌های ارتباط جمعی از اهمیت و جایگاه والایی نزد دولت نهم برخوردارند. البته این جایگاه ربطی به وابستگی‌های گروهی و سیاسی برخی از رسانه‌ها ندارد. رسانه‌ها باید نقش و رسالت مورد انتظار خود را در جامعه ایفا کنند و بر این باورم که وابستگی‌های گروهی و سیاسی، امکان ایفای این نقش را به شکل سازنده و موثر آن، سلب می‌کند و به آنها نیز آسیب می‌زند.
* به عنوان مشاور مطبوعاتی رئیس‌جمهور در چه موارد به ایشان مشاوره می‌دهید؟ با توجه به اینکه اغلب از خبرنگاران خواسته می‌شود بعضا بخشی از سخنان ایشان را منعکس نکنند، آیا مشاوره‌ای در باب چگونگی طرح مسائل به ایشان می‌دهید؟
** مشاوره بنده به رئیس‌جمهور به طور عام به نحوه تعاملات سازنده و ارتباطات گسترده‌تر با رسانه‌ها مربوط می‌شود. البته رئیس‌جمهور دارای نگاه عمیق و دقیقی به رسانه‌ها هستند و هر روز نیز تمامی روزنامه‌های کشور را تورق کرده و با جهت‌گیریهای آنها نیز آشنایی دارند.
مسئولیت هماهنگی‌های خبری و مطبوعاتی مربوط به انعکاس سخنان رئیس‌جمهور با معاونت ارتباطات دفتر رئیس‌جمهور است و بنده در این قسمت هیچ دخالتی نمی‌کنم، اما به طور بدیهی رئیس‌جمهور در محافل تخصصی یا غیر عمومی مطالبی را مطرح می‌کنند که انتشار برخی از نکات آنها به مصلحت نیست. ساده‌ترین راه برای پوشش خبری این سخنرانی‌ها، ممانعت از ورود خبرنگاران و تهیه یک گزارش واحد از آن است اما دفتر رئیس‌جمهور با توجه به ارزش و جایگاه رسانه‌ها از خبرنگاران برای حضور در این مراسم دعوت به عمل می‌آورد و بدیهی است در موارد خاص نیز انتظار می‌رود رسانه‌ها برای منعکس نکردن برخی از مواردی که ممکن است مورد سوءاستفاده اغیار قرار گیرد، همکاری و همراهی کنند.
* برخی سخنان رئیس‌جمهور با بازتابهای نه چندان مثبتی در سطح رسانه‌های خارجی مطرح می‌شود، چه مشورت‌هایی برای اصلاح این موارد به رئیس‌جمهور دارید؟
** این انتظار قابل قبولی نیست که رسانه‌های خارجی همه سخنان رئیس‌جمهور را به شکل مثبتی بازتاب دهند. بدیهی است این آرزوی ماست که آنها چنین کنند و حتی ما باید در این زمینه دست به فعالیت و تلاش همه جانبه بزنیم اما با این همه، از نظر دور نیست که رسانه‌های دنیا تحت تاثیر خبرگزاریها و شبکه‌های بزرگ تلویزیونی وابسته به صهیونیسم قرار دارند و آنچه را منعکس می‌سازند، اغلب از این مجاری به دست می‌آورند. البته گفت‌وگو با رسانه‌های مستقل خارجی که مورد انتقاد شما بود، نیز یکی از راهکارها برای درهم شکستن انحصار خبری و انتقال مطالب دست اول به دنیاست.
بنابراین توجه داشته باشید که نوع انعکاس سخنان رئیس‌جمهور در رسانه‌های خارجی مبنای ضعف یا قوت سخنان ایشان نیست. ضمنا نباید این سخن رهبر کبیر انقلاب را از یاد ببریم که فرمودند اگر دشمنان از شما تعریف و تمجید کردند باید در خودتان شک کنید.
* آقای احمدی‌نژاد چندین بار گفته‌اند که از نقد استقبال می‌کنند ولی منتقدان ایشان بر این باورند که فضای انتقاد نسبت به دولت گذ‌شته محدودتر شده است، شما فضای نقد دولت را در رسانه‌ها چطور می‌بینید و واکنش رئیس‌جمهور به این انتقادات چیست؟
** من قبلا به این سوال پاسخ دادم و روشن کردم که برخی از رسانه‌ها مرزهای نقد و انتقاد را پشت سر گذاشته‌اند و به هتاکی، توهین، بی‌احترامی و دروغ‌پراکنی متوسل شده‌اند که این امر هیچ ارتباطی با نقد دولت ندارد و برای نتیجه‌گیری درست، باید میان این دو رویکرد تفاوت قائل شویم و به افکار عمومی نیز اجازه دهیم تا خود درباره فضای رسانه‌ای کشور قضاوت کند و اینطور نباشد که ما ذهنیت خود را به افکار عمومی تلقین کنیم.
البته باید گفت که برخی از رسانه‌ها در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته مرتکب اشتباهات فاحش و جبران‌ناپذیری در برخورد با یک کاندیدای مشخص و حمایت از یک نامزد دیگر شدند، به طوریکه پس از انتخابات به نوعی خود انزوایی کشیده شدند و این امر خودسانسوری را برای آنها به همراه آورده است. البته این خودسانسوری هر از گاهی با تکرار اشتباهات مشابه دوران انتخابات در هم می‌آمیزد و ما شاهد نوعی سردرگمی و آشفتگی در رویکردهای آنها هستیم. بدیهی است این دسته از مطبوعات، هیچگاه حاضر به قبول خودانزوایی، خودسانسوری و از دست دادن مخاطبان خود نیستند و مدعی می‌شوند که فضای انتقاد نسبت به گذشته محدود شده است.
* از دیدگاه برخی خبرنگاران، رفتار رئیس‌جمهور در مصاحبه‌های مطبوعاتی از جمله نوع الفاظی که برای خطاب قرار دادن خبرنگاران بکار می‌برند تا حدی دور از آداب رسمی یک رئیس‌جمهور است. آیا در این زمینه شما مشورتی به ایشان می‌دهید؟ آیا این نوع برخورد با اصحاب رسانه‌ها که رکن چهارم دموکراسی و آینه‌های تمام نمای حاکمیت برای مردم محسوب می‌شوند مورد تایید شما هست؟
** منظور شما برای بنده مشخص نیست، دکتر احمدی‌نژاد، دارای تجارب کار رسانه‌ای است و پیشتر مدیر مسئول روزنامه همشهری بوده و از نزدیک با بسیاری از خبرنگاران و اصحاب رسانه‌ها نیز آشنایی و ارتباط نزدیک دارد. رئیس‌جمهور بارها بر نقش و جایگاه حساس و با اهمیت رسانه‌ها و خبرنگاران تاکید کرده و آنها را همکاران خود برای پیشبرد مسائل کشور خطاب کرده است. رئیس‌جمهور همچنین کوشیده است یک فضای ارتباطی نزدیک و صمیمی با خبرنگاران ایجاد کند و همواره نیز با احترام از آنان یاد کرده است. من این سوال شما را برآمده از یک سوء برداشت می‌دانم و با شناختی که از رئیس‌جمهور دارم، نمی‌توانم صحت چنین مطلبی را تایید کنم.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات