صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۳ فروردين ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۵  ، 
کد خبر : ۱۴۱۲۰۵

اوباما و غلط های زیادی !



بصیرت:ساعت 8 و 15 دقیقه روز دوشنبه 6 اوت 1945- 15 مرداد 1324- هواپیمای آمریکایی 29-B که با دستور مستقیم هری ترومن- رئیس جمهور وقت آمریکا- به پرواز درآمده بود یک فروند بمب اتمی 9000 پوندی با نام رمز «پسر کوچک-LITTLE BOY» را بر فراز شهر هیروشیما رها کرد. حرارت تولید شده از این بمب چند میلیون درجه سانتیگراد بود. این گرمای عظیم همه آنچه را که تا شعاع 5/1 کیلومتری محل اصابت بمب قرار داشت، به طور کامل ذوب کرد. بمب اتمی رها شده بر فراز هیروشیما در لحظه اصابت جان بیش از 90 هزار نفر از مردم این شهر را گرفت و ده ها هزار نفر دیگر تا پایان همان سال -1945- بر اثر جراحات وارده جان باختند. صدها هزار نفر نیز طی چند دهه اخیر و در پی آثار تخریبی آن بمباران اتمی، معلول و همراه با بیماری های صعب العلاج به دنیا آمده اند. 3 روز بعد از بمباران هیروشیما، آمریکایی ها دومین بمب اتمی با همان مختصات و با اسم رمز «مرد چاق-FAT MAN» را بر فراز شهر ناکازاکی رها کردند و تلفات مشابهی به بار آوردند که رقم انسانی این دو بمب اتمی در اولین دقایق پس از اصابت 220 هزار نفر بوده است.
بازخوانی پرونده بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی نشان می دهد که آمریکایی ها تا چه اندازه وحشی، خونریز، بی رحم و فاقد کمترین ارزش های اخلاقی و انسانی هستند. این وحشی گری تاکنون در تمامی دولت های بعدی آمریکا نیز به وضوح دیده شده است. هیچ یک از دولت های آمریکا طی 65 سال گذشته نه فقط آن جنایت هولناک را محکوم نکرده اند بلکه ادعا می کنند با بمباران هیروشیما و ناکازاکی به جنگ جهانی دوم خاتمه داده و از کشتار بیشتر در جریان جنگ یاد شده جلوگیری کرده اند! این ادعای مسخره و برخاسته از خوی وحشی گری دولت های آمریکا در حالی است که جنایت هیروشیما و ناکازاکی بعد از قطعی شدن پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم صورت پذیرفته بود. زیرا از 3 دولت محور آلمان، ایتالیا و ژاپن که در مقابل متفقین قرار داشتند، دولت های آلمان و ایتالیا در ژوئن 1945- خرداد 1324- یعنی نزدیک به 2 ماه قبل از بمباران هیروشیما و ناکازاکی، بدون قید و شرط تسلیم شده بودند، هیتلر، رهبر آلمان نازی در پناهگاه خود دست به خودکشی زده و موسولینی رهبر ایتالیا بازداشت و به جوخه آتش سپرده شده بود و ژاپن درباره شرایط تسلیم با متفقین در حال رایزنی و گفت و گوی رسمی بود. بنابراین در حالی که دو کشور اصلی و قدرتمند در ائتلاف محور، بی آن که از بمب اتمی علیه آنها استفاده شود، تسلیم شده بودند، به کارگیری سلاح اتمی برای وادار کردن ژاپن به تسلیم- آنگونه که دولت های آمریکا ادعا می کنند- با هیچ تاکتیک جنگی و منطق نظامی قابل توجیه نبوده و نیست و این حرکت وحشیانه آمریکا برای همیشه به عنوان یک داغ ننگ بر پیشانی دولت های آمریکا باقی است.
گفتنی است، ژنرال «هنری آرنولد» فرمانده ارتش آمریکا و نیروی هوایی این کشور در دولت ترومن تاکید می کند «همیشه به نظر ما اینطور می رسید که ژاپنی ها در هرحال سقوط می کردند و فرقی نمی کرد که از بمب اتمی استفاده شود یا نشود» و ژنرال «ویلیام لیهی» رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا اعتراف می کند که «ژاپن قبل از بمباران هیروشیما و ناکازاکی شکست خورده و آماده تسلیم بود. ژاپنی ها از دو ماه قبل یعنی ژوئن 1945 برای تسلیم اعلام آمادگی کرده و با ما در حال مذاکره بودند، بنابراین احساس من آن است که استفاده ما از بمب اتمی چیزی شبیه برخورد آدم های وحشی و قرون وسطایی بود». درباره این جنایت هولناک اگرچه گفتنی های فراوان دیگری نیز هست که شنیدن آن نشان می دهد مقایسه این جنایت با «برخورد آدم های وحشی و قرون وسطایی» که در اعترافات ژنرال لیهی آمده، بسیار محترمانه!! است ولی از آن میان تنها به دو نکته دیگر بسنده می کنیم، و آن این که؛ آمریکایی ها پروژه تولید بمب اتمی را با نام «پروژه منهتن» از مدت ها قبل کلید زده بودند و این پروژه در ژانویه 1945 به نتیجه رسیده بود. «جک مدیگان» مشاور وقت وزارت جنگ آمریکا اعتراف می کند که «دانشمندان آمریکایی آزمایش های اولیه خود را با تزریق پلوتونیوم به بیماران و زندانیان و بدون اطلاع آنها آغاز کردند» و در ژانویه 1945، پروژه منهتن با تولید بمب هسته ای به موفقیت رسید و تاکید می کند که «بمب اتمی تولید شده نیاز به آزمایش داشت و چنانچه نتیجه آزمایش موفقیت آمیز بود، دیگر نیازی به ادامه تحقیق نبود و فرصت آزمایش نیز همیشه به دست نمی آمد»! تا همین جا میزان اعتقاد دولت های آمریکا به انسانیت و حقوق بشر و ده ها ادعای دهان پرکن دیگر را ارزیابی کنید! تا به نکته دوم که فقط «یک حرف از آن هزاران است» بپردازیم.
روز 20 ژوئن 1945 شورای عالی سیاستگذاری جنگ ژاپن که با حضور امپراتور، وزیر خارجه و فرماندهان نیروهای دریایی و هوایی ژاپن تشکیل شده بود با تسلیم ژاپن مشروط به باقی ماندن نظام امپراتوری- یعنی درخواستی که بعد از پایان جنگ نیز متفقین پذیرفتند- موافقت می کنند و این موافقت را رسما به اطلاع متفقین می رسانند، اما آمریکا خواستار تسلیم بدون قید و شرط می شود. برخی از ژنرال های آمریکایی از مخالفت آمریکا با درخواست تسلیم ژاپن- با حفظ امپراتوری- تعجب می کنند، چرا که تسلیم با حفظ نظام امپراتوری ژاپن، خواسته قبلا اعلام شده آمریکا بود!
سه هفته قبل از بمباران هیروشیما و ناکازاکی- اواسط جولای 1945- ژنرال «رالف بارد» معاون فرمانده نیروی دریایی آمریکا با ارسال نامه ای رسمی برای «استیسون» وزیر جنگ، ضمن اشاره به تلفات انسانی سنگین و هولناک بمب اتمی و با تاکید بر درخواست ژاپن برای تسلیم، و ضرورت «بازی عادلانه»! توصیه می کند اکنون که تصمیم برای بمباران اتمی ژاپن در حال قطعی شدن است، بهتر است «اطلاعات لازم درباره قدرت تخریبی بمب اتمی اعلام شود» و نتیجه می گیرد که «ژاپن در حال تسلیم به طور قطع بعد از اطلاع از قدرت تخریبی بمب های اتمی، بدون قید و شرط تسلیم خواهد شد.» اما این توصیه کمتر وحشیانه از سوی «ترومن» رئیس جمهور وقت آمریکا رد می شود و انتشار هرگونه اطلاعات درباره بمب اتمی ممنوع اعلام می شود. ژنرال «رالف بارد» بعدها در خاطرات خود نوشت: «رد پیشنهاد وی تردیدی باقی نمی گذارد که ادعای آمریکا درباره استفاده از بمب اتمی برای پایان دادن به جنگ جهانی دوم، فقط می تواند یک شوخی تلخ - BITTER JOKE- باشد و انگیزه اصلی در این جنایت هولناک، آزمایش تلفات انسانی بمب اتمی و ایجاد رعب و وحشت از قدرت آمریکا در جهان بوده است و....»
آنچه گذشت، تنها شرح مختصر و البته مستندی بود از جنایت هولناک آمریکا در هیروشیما و ناکازاکی و انگیزه دولتمردان آمریکا از آن جنایت وحشیانه. آیا هیچ انسانی که کمترین بویی از انسانیت - دین و اخلاق و آزادگی و جوانمردی پیشکش!- برده باشد را می توان یافت که دولتمردان آمریکایی را وحشی، آدمکش، حیوانات درنده زنجیر گسیخته و جنایتکاران حرفه ای نداند؟! ممکن است گفته شود که این جنایت را دولتمردان وقت آمریکا - دوران ریاست جمهوری ترومن - مرتکب شده اند و نمی توان همه دولتمردان آمریکایی را اینگونه تلقی کرد! که باید گفت؛ اگرچه می توان برخی از دولتمردان آمریکایی را بیرون از این قاعده دانست ولی اولاً؛ تعداد آنها بسیار اندک بوده و هست و ثانیاً؛ این عده اندک فقط یک استثناء در مقابل قاعده کلی هستند که شرح آن به درازا می کشد. اما اوباما، رئیس جمهور کنونی آمریکا بی تردید و به یقین یکی از همان دولتمردان وحشی آمریکاست. تعجب نکنید، بخوانید!
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در شماره روز سه شنبه 17 فروردین 89- 6 آوریل 2010- به نقل از اوباما در مصاحبه با این روزنامه نوشت «من به عنوان رئیس جمهور آمریکا متعهد می شوم که آمریکا هرگز از سلاح هسته ای علیه رقبای خود که این سلاح را در اختیار ندارند و به مقررات منع گسترش تسلیحات اتمی احترام می گذارند، استفاده نکند... البته کشورهای خارج از این معیار، مانند ایران از استثناهای این مقررات جدید خواهند بود»!
اوباما، رئیس جمهور مدعی حقوق بشر آمریکا در این مصاحبه که بازتاب جهانی گسترده ای داشته و خشم بسیاری از مجامع رسمی و ملت ها را برانگیخته است، با تلویحی نزدیک به تصریح، مردم ایران را به حمله اتمی تهدید می کند. اکنون با توجه به شرح مختصری که از جنایت وحشیانه و هولناک بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی گذشت، چه احساسی نسبت به اوباما دارید و آیا در پس آن لبخندهای مصنوعی، جانوری درنده، وحشی و زنجیرگسیخته ای را نمی بینید که کمترین نشانه ای از انسان و انسانیت ندارد؟! آدم نمایی که صد البته، حماقت او خیلی بیشتر و غلیظ تر از وحشی بودن اوست. وقتی اوباما با شعار «تغییر» و پز حقوق بشری و صلح طلبی به ریاست جمهوری آمریکا رسید، کیهان با بهره گیری از آموزه های امام راحل(ره) و خلف حاضر او درباره ماهیت آمریکا با تیتر «آن باز در لباس کبوتر آمد!» به استقبال ریاست جمهوری او رفت و هنگامی که در نقاب صلح دوستی از مذاکره با جمهوری اسلامی ایران سخن گفت؛ رهبر معظم انقلاب که بارها نشان داده است، هرجا، همه «مو» می بینند، ایشان از «پیچش مو» خبر می دهند، با درایتی مثال زدنی و همیشگی فرمودند «دولت جدید آمریکا می گوید ما مایلیم با ایران مذاکره کنیم، ما به سوی ایران دست دراز کردیم، خب! این چه جور دستی است؟ اگر دستی دراز شده باشد که یک دستکش مخملی رویش باشد، اما زیرش یک دست چدنی باشد، این هیچ معنای خوبی ندارد».
و دیروز وقتی با تهدید اتمی آمریکا آنچه را که آقا در خشت خام دیده بودند، همه جهانیان در آینه شفاف مشاهده کردند، ضمن تحقیر شخصیت رئیس جمهور بی شخصیت آمریکا فرمودند؛ «این سخن بسیار عجیب است و دنیا نباید از آن بگذرد، زیرا در قرن بیست ویکم که قرن ادعاهای حمایت از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم است، رئیس یک کشور تهدید به حمله اتمی می کند» ایشان با اشاره به تبلیغات آمریکایی ها درباره غیرقابل اعتماد بودن برنامه هسته ای ایران، گفتند «غیرقابل اعتماد، آن دولت هایی هستند که بمب اتمی دارند و با بی حیایی دیگران را تهدید به بمب اتم می کنند بنابراین سخنان رئیس جمهور آمریکا رسواکننده است».
اوباما می داند- یعنی به او فهمانده اند- که به قول حضرت امام(ره)، «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» و اظهارات اخیر وی قبل از آن که قلدرمآبانه باشد، نشان دهنده وحشت از اقتدار جمهوری اسلامی است. اما اظهارات اوباما برخلاف انتظار وی نه فقط از نگاه جمهوری اسلامی ایران تهدید تلقی نمی شود، بلکه حاوی نکات خشنودکننده ای نیز هست. این- به زعم اوباما- تهدید، نشان می دهد که؛
1- دشمنی آمریکا با ملت ایران است. پیش از آن نیز «واین برگر» وزیر دفاع وقت آمریکا گفته بود «ایران را به عنوان یک ملت باید نابود کرد»! رجز خنده داری که ماهیت واقعی آمریکا را برملا می کند و این افشای ماهیت، به نوبه خود موهبت بزرگی برای ایران و همه ملت های مسلمان است.
2- اوباما در اظهارات اخیر خود اعتراف می کند که تمامی توطئه ها و سرمایه گذاری های آمریکا و متحدانش برای مقابله با ایران اسلامی ناکام مانده و شکست خورده است که تازه ترین نمونه آن فتنه 88 بود.
3- او تاکید می کند که آنهمه رجزخوانی درباره جنگ نرم و سرمایه هنگفت رسانه ای و جاسوسی که با بهره گیری از وطن فروشان داخلی برای مقابله با ایران اسلامی به کار گرفته بود، دود شده و به هوا رفته است. یعنی به قول آقا، مردم ایران نشان داده اند در مقابله با جنگ نرم، نیز به اندازه مقابله با جنگ نظامی و سخت، کارآمد و قدرتمندند.
4- و بالاخره، اگرچه دراین باره سخن بسیار است ولی در محدوده این یادداشت محدود، این نکته نیز گفتنی است که هرچند ایران اسلامی درپی تولید و بهره گیری از سلاح هسته ای نیست ولی استفاده از سلاح اتمی در دنیای امروز نمی تواند یکجانبه باشد و از کجا معلوم که آمریکا در خاک خود با حملات تلافی جویانه مشابهی روبرو نشود؟ سلاح هسته ای که فقط در اختیار آمریکا نیست. هم اکنون صدها موشک با کلاهک های ویران کننده هسته ای به سوی آمریکا نشانه رفته است. به قول حضرت امام(ره) قصه قدرت های استکباری شبیه حلقه گرگ های درنده است که هریک منتظر کوچکترین حرکت دیگری برای پیشدستی در حمله هستند. و صد البته ایران اسلامی نیز از تمامی قوای خود و سایر ملت های مسلمان و فداکار جهان برای حملات پشیمان کننده و ضربات خردکننده علیه آمریکا در همه جای دنیا استفاده خواهد کرد. بنابراین بهتر است اوباما سخن امام راحل(ره) ما را آویزه گوش کند و دیگر از این غلط های زیادی نکند!
حسین شریعتمداری
 

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات