تاریخ انتشار : ۲۳ ارديبهشت ۱۳۸۹ - ۱۰:۱۹  ، 
کد خبر : ۱۴۲۶۷۱
گروهی از کارشناسان غربی عنوان کردند:

روسیه، چین، برزیل و هند مخالف رویکرد آمریکا به پرونده هسته‏ای ایران

اشاره: چهار نفر از کارشناسان غربی مسائل بین‏المللی با اشاره به اختلافات روسیه، چین، برزیل و هند با آمریکا بر سر مسئله هسته‏ای ایران تصریح کرد که این کشورها آمریکا را در مواجهه با ایران همراهی نخواهند کرد.

به گزارش فارس، پایگاه اینترنتی بنیاد "هریتیج " (Heritage) در مقاله‏ای به قلم گروهی از نویسندگان به نام‏های "دکتر آریل کوهن " (Ariel Cohen, Ph.D.)، کارشناس مسائل روسیه و امور مربوط به انرژی، "لیزا کورتیس " (Lisa Curtis)، کارشناس مسائل جنوب آسیا، "دکتر درک سیزورز " (Derek Scissors, Ph.D.)، کارشناس سیاست‏های اقتصادی مربوط به آسیا و "دکتر ری والسر " (Ray Walser, Ph.D.)، کارشناس مسائل سیاسی آمریکای لاتین تصریح کرد: در پانزدم و شانزدهم آوریل سال جاری، شهر برازیلیا پایتخت برزیل میزبان اجلاس سران چهار کشور برزیل، روسیه، هندوستان و چین بود. این گروه از کشورها به اختصار "BRIC " خوانده می‏شوند. از سال 2001 که اقتصاددانی به‏نام "جیم اونیل " (Jim O’Neill) به استخدام BRIC درآمد تا به دستیابی این کشورها به بازارهای فروش بیشتر کمک کند، جهان برخورد سرسختانه‏ای با BRIC داشته است.
در اجلاس BRIC، "هو جین تائو " از چین، "مانموهان سینگ " از هند، "دیمیتری مدودوف " از روسیه و "لولا دا سیلوا " از برزیل شرکت می‏کنند تا به دنبال راه‏هایی برای افزایش تاثیر گروه BRIC بر اقتصاد و سیاست جهانی باشند. با توجه به عملکرد دولت اوباما و کاهش رقابت‏پذیری آمریکا در سطح جهان و در نتیجه ورود جهان به "دوران پس از سیطره آمریکا " به نظر می‏رسد که تاثیر گروه BRIC می‏تواند بیشتر نیز باشد. به این ترتیب، پنج فرضیه در خصوص BRIC وجود دارد که آمریکایی‏ها باید پیش از آنکه خود را به "تقدیرگرایی " اوباما بسپارند به آنها توجه کنند.
اقتصاد کشورهای عضو BRIC ایالات متحده را تحت‏الشعاع قرار می‏دهد
نظر به نرخ رشد اقتصادی نجومی چین به نظر می‏رسد که آمریکایی‏ها وزن اقتصادی BRIC را بیش از حد ارزیابی کرده‏اند. بر اساس گزارش‏های صندوق بین‏المللی پول (International Monetary Fund)، بر اساس استاندارد GDP، مجموع چهار کشور عضو BRIC تنها 15 درصد از اقتصاد آمریکا قوی‏ترند اما به هر حال، اقتصاد آمریکا با پشتوانه 14 تریلیون دلاری، همچنان به تنهایی 60 درصد بزرگتر از مجموع اقتصادهای 4 کشور مذکور با تنها 6/8 تریلیون دلار پشتوانه اقتصادی است. چهار کشور عضو BRIC مجموعا 15 درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارند اما آمریکا به تنهایی دارای 25 درصد اقتصاد جهان است. بر اساس قدرت خرید شهروندان نیز، هر شهروند آمریکایی به طور متوسط هشت برابر یک شهروند عضو BRIC قدرت خرید دارد. تعداد شهروندان آمریکایی 307 میلیون نفر و مجموع تعداد شهروندان BRIC برابر با 6/2 میلیارد نفر است اما بر اساس استاندارد GDP، توان خرید هر شهروند آمریکایی 15 برابر شهروندان این کشورهاست.
کشورهای عضو BRIC از مقبولیت بیشتری برخوردارند
نویسندگان مقاله در ادامه می‏افزایند: هر چند که کشورهای عضو BRIC تلاش می‏کنند تا نفوذ اقتصادی و امنیتی خود را در سطح بین‏المللی افزایش دهند اما باید دانست که بین خود این چهار کشور بیش از آنکه همبستگی و مشابهت وجود داشته باشد، اختلاف وجود دارد.
بر اساس استاندارد GDP، اقتصاد چین به تنهایی از اقتصاد سه کشور دیگر عضو این گروه بزرگتر است اما بر اساس درآمد سرانه شهروندان، چین از روسیه و برزیل در سطح پایین‏تری است حال آنکه از هندوستان بسیار بالاتر است. در حالی که چین بزرگترین وارد کننده مواد خام در جهان است، روسیه و برزیل از بزرگترین صادر کنندگان این کالاها محسوب می‏شوند. صادرات روسیه بیشتر به هیدروکربن‏ها و منابع طبیعی اختصاص دارد اما سه کشور دیگر صاحب اقتصادهای صنعتی بزرگ هستند. افزایش جمعیت هندوستان در حدی است که جهان تاکنون به خود ندیده است، جمعیت چین هم بیش از آنکه در حال ثروتمند شدن باشد در حال پیر شدن است و جمعیت روسیه نیز در حال متمرکز شدن در سرزمین‏هایی خاص است.
به اعتقاد نویسندگان سایت هریتیج، در عرصه سیاسی روسیه تمایل دارد تا بار دیگر به دوران شوروی سابق بازگشته و خود را همتای آمریکا ببیند. مسکو بیش از سایر اعضای BRIC خواهان کاهش قدرت آمریکا است. از سوی دیگر هندوستان در تلاش است تا نشان دهد که سیاست خارجی این کشور بر اساس عدم وابستگی و استقلال راهبردی بنیاد نهاده شده است. در طول سال‏های جنگ سرد، هندوستان از اعضای بزرگ جنبش عدم تعهد محسوب می‏شد و چپگرایان امروز هندوستان نیز با بهبود روابط این کشور با ایالات متحده مخالفت می‏کنند. مانموهان سینگ نخست وزیر این کشور و کابینه وی از سوی دیگر شدیدا به بهبود روابط با آمریکا راغبند اما در عین حال تمایل دارند تا به عنوان یک قدرت اقتصادی نوظهور در BRIC نقش داشته و ضمنا عملکرد داخلی خود را ارتقا بخشند.
به رغم روسیه و چین، دولت برزیل دارای ریشه‏های دموکراتیک بوده و کمترین دسترسی به جهان و کمترین قوای نظامی را در میان اعضای BRIC به خود اختصاص داده است. رئیس جمهور چپگرای این کشور طرح‏های اقتصادی بزرگی را پیاده کرده اما امسال باید کرسی ریاست جمهوری را ترک کند. او امیدوار است که افزایش نقش بین‏المللی برزیل از جمله میراث دولت وی باشد و تمایل دارد تا کشورش به یک کرسی دائم در شورای امنیت سازمان ملل متحد دست یافته و نفوذ این کشور در آمریکای لاتین گسترش یابد. برزیل به عنوان یک عضو گروه BRIC خواهان دستیابی به نفوذ اقتصادی و دیپلماتیک در سطح جهان است.
به علاوه، نگرانی‏های امنیتی دیرپایی نیز میان اعضای BRIC وجود دارد که می‏تواند منجر به ایجاد شکاف در میان اعضای این گروه شود. از جمله این نگرانی‏ها اختلافات مرزی چین و هند و اتکای هند به روسیه از نظر نظامی جهت جبران کمبودهای خود در برابر چین و همچنین هراس روسیه از هجوم مهاجرین چینی به مناطق کم‏جمعیت شرقی این کشور است.
دنیای چندقطبی منجر به افزایش امنیت بین‏المللی می‏شود
بر اساس مقاله فوق، اخیرا یک سخنگوی وزارت خارجه روسیه از BRIC به مثابه عاملی پایدارکننده یاد کرده و افزوده است که " BRIC ستونی مستحکم در شکل‏گیری جهانی چندقطبی، عادلانه و دموکراتیک است. " متاسفانه، این ادبیات یعنی خواستار تغییر در نظم جهانی شدن، به پوششی برای رهبرانی بدل شده است که ضدغرب، ضد آمریکا و ضد دموکراسی هستند.
رهبران ضد آمریکایی جهان از قبیل "رابرت موگابه " زیمباوه‏ای، "هوگو چاوز " ونزوئلایی و ... همواره تمایل خود را برای شکل‏گیری یک جهان چندقطبی در راستای از میان برداشتن نفوذ آمریکا اعلام کرده‏اند. اعلام به وجود آمدن یک نظم جهانی با مرکزیت BRIC تنها به ادبیات چنین رهبرانی کمک خواهد کرد.
آیا BRIC می‏تواند به محدود ساختن برنامه هسته‏ای ایران کمک کند؟
در اجلاس اخیر امنیت هسته‏ای برگزار شده در آمریکا، دولت اوباما تلاش کرد تا نشان دهد که شرکت‏کنندگانی همچون چین و روسیه مایلند که در مسیر افزایش تحریم‏های ایران با ایالات متحده همکاری کنند. خارج از مدار جاذبه اوباما، مقامات چینی از جمله هو جین تائو بارها اظهار داشته‏اند که به گفتگو و مذاکره با ایران پایبندند و این موضع نشانگر آن است که آنها تمایلی به انجام هیچ کاری از آن دست که آمریکایی‏ها می‏خواهند ندارند. همکاری روسیه در زمینه‏های هسته‏ای و موشکی با ایران همچنان در مسیر برنامه هسته‏ای این کشور حیاتی به شمار می‏رود و سینگ، نخست وزیر هند نیز اظهار داشته است که تحریم تنها به طبقات ضعیف جامعه ایران آسیب می‏زند. در واشنگتن رئیس جمهوری برزیل نیز از حق ایران حتی برای دستیابی به سلاح هسته‏ای حمایت کرده و اعلام داشت که نظر به مسلح بودن رژیم صهیونیستی و پاکستان به این نوع تسلیحات باید نگرانی‏های امنیتی ایران را درک کرد. وی قرار است که در ماه می از تهران دیدن کند.
در نتیجه به نظر می‏رسد که وقتی پای برنامه هسته‏ای ایران در میان باشد، رهبران BRIC حمایت دیپلماتیک مورد نیاز آمریکایی‏ها را از خود بروز نخواهند داد.
آمریکا از اقدامات BRIC منتفع نخواهد شد
نویسندگان مقاله تصریح می‏کنند: هر چند که خرید مواد خام از سوی چین منجر به افزایش رشد اقتصادی کشورهای آمریکای لاتین شده است اما این کشورها همچنان با کمبود سرمایه‏گذاری مواجه بوده و ظرفیت این منطقه در راستای کاهش وابستگی به صادرات مواد خام کاهش یافته است و صنایع داخلی این کشورها نیز عموما توان رقابت با کالاهای چینی را ندارند.
روابط روسیه با ونزوئلا نیز که اکنون بیشتر بر حوزه انرژی، تسلیحات و انرژی هسته‏ای متمرکز شده است باید نگرانی واشنگتن را برانگیزد چرا که می‏تواند منجر به ناامنی منطقه‏ای و افزایش فروش تسلیحات شود. از نقطه‏نظر منافع و نفوذ آمریکا، عملکرد چین و روسیه به نفع نیمکره غربی نیست.
واکنش کارآمد
در پاسخ به چالش آمریکا با BRIC، نویسندگان مقاله توصیه‏های زیر را خطاب به دولت اوباما و کنگره آمریکا ارائه کرده‏اند:
• آمریکا باید با هر یک از دول عضو BRIC به صورت دوجانبه وارد همکاری شود تا حمایت ایشان را برای افزایش تحریم‏ها علیه ایران جلب کرده و به ایشان یادآوری کند که این حمایت به آزمایش تورنسل برای روابط این کشورها با آمریکا شبیه بوده و برای صلح و امنیت جهانی ضروری است.
• آمریکا باید باور کند که کشورهای عضو BRIC در حال سرمایه‏گذاری زیاد بر روی دیپلماسی عمومی خود هستند. لازم است که آمریکا نیز تلاش خود را در این مسیر افزایش داده و سطح آگاهی خود در خصوص BRIC را بالا ببرد.
• آمریکا باید به اصول خود بازگشته و از رقابت اقتصادی و قراردادهای تجارت آزاد حمایت کند. BRIC در حال تجمیع قوای اقتصادی است و این در حالی است که دولت اوباما با کسری بودجه، قوانین دست و پا گیر فدرال و سیستم تجاری تنبل مواجه است. دولت اوباما یک راهبرد درست برای رشد اقتصادی در عین امنیت به مردم آمریکا بدهکار است.
تمرین صحنه‏سازی
نویسندگان در پایان آورده‏اند: رهبران BRIC در عین دلواپسی نسبت به کنار هم قرار دادن قوای اقتصادی و سیاسی خود، قصد دارند که در برازیلیا اقدام به یک صحنه‏سازی بین‏المللی کنند، حال آنکه ایشان مدت‏هاست که در کشورهای خویش به صحنه‏سازی اشتغال دارند. در مقابل، آمریکا نیز باید قدرت ایشان را به رسمیت شناخته و آماده مواجهه با چالش‏های آتی باشد. مردم آمریکا نمی‏توانند با چشمان بسته رهبری خویش را در مسائلی همچون تجارت، دموکراسی و سلاح‏های هسته‏ای ایران از دست بدهند!

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات