خسرو مطلع
تأسیس امارات متحده MADE IN England
امارات متحده عربی UAE متشکل از 7 امیرنشین کوچک است که مجموعه مساحت آن به استان یزد ایران نمیرسد و از لحاظ موقعیت جغرافیایی در حاشیه جنوب خلیجفارس قرار گرفته است.تا سال 1351 هجری شمسی (1973 میلادی) این 7 شیخنشین کوچک زیر پرچم انگلستان قرار داشتند و امور دفاعی و امنیتی و حتی بسیاری از امور داخلی آنها توسط مستشاران و نظامیان انگلیسی اداره میشد. سابقه حضور نظامی و سیاسی انگلستان در این منطقه صحرایی به 200 سال قبل بازمیگردد و انگلیسیها پس از چندین نبرد دریایی بزرگ و کوچک با خارج کردن پرتغالیها و اسپانیاییها از خلیجفارس در این منطقه حاکم شدند. سرزمینهایی که امروزه امارات متحده عربی UAE خوانده میشوند تا قبل از سال 1351 هجری شمسی بیابانها و شنزارهای لمیزرع و کم تراکم جمعتی بودند که اهمیت آنها برای دولت استعماری انگلستان از نقطهنظر سوقالجیشی و نظارت بر استخراج و صادرات نفت در منطقه بود.
نفتی که انگلیسیها (بریتیش پترولیوم B.P) از عربستان سعودی و کویت و عراق و ایران غارت میکرد باید از خلیجفارس توسط ناوگان تجاری انگلستان خارج میشد و انگلیسیها با استقرار نظامی در حاشیه جنوبی خلیجفارس با ناوهای جنگی خود امنیت این انتقال نفت را تضمین میکردند. 7 شیخنشین کوچک (دوبی ـ ابوظبی ـ شارجه ـ عجمان ـ امالقوین ـ راسالخیمه ـ فجیره) با جمعیت اندک خود و به دلیل شرایط بسیار بد آب و هوایی در شرایط نامساعد اقتصادی و اجتماعی با کمکهای مالی دولت استعماری انگلستان روزگار میگذرانیدند و کلنیهای جمعیتی آن اکثرا در کنار دریا زندگی میکردند و به کار ماهیگیری و صید مروارید اشتغال داشتند. گروه اندکی هم به کار پرورش شتر در صحرا سرگرم بودند. سیستم اجتماعی این سرزمینهای کوچک سیستم بدوی قبیلهای بوده و هست که در آن شیخ رئیس قبیله محسوب میشد و در حقیقت هر کدام از این شیخنشینها قبیلهای بودند که رئیس قبیله شیخ (امیر) خوانده میشد (و میشود!)
در سال 1350 هجری شمسی دولت وقت انگلستان (دولت کارگری) به دلیل شرایط بد اقتصادی انگلستان (همزمان با افزایش قیمت نفت) تصمیم گرفت به منظور کاهش مخارج کلان نظامی، نیروهای دریایی خود را از خلیجفارس خارج کند. در این زمان شاه ایران که از افزایش بهای نفت منتفع شده بود ماموریت یافت تا بخشی از این درآمد را به نیابت از انگلستان (و جهان غرب) خرج تامین امنیت خلیجفارس کند و وظیفهای را که تا آن زمان انگلستان به عهده داشت و مخارج آن را میپرداخت تقبل کرده و این هزینه سنگین را از جیب ملت ایران بپردازد. انگلستان همزمان با این تصمیم به طراحی کشور جدیدی در منطقه متشکل از 7 امارت کوچک سابق پرداخت و شیوخ (رؤسای قبیله و عشایر) به دستور لندن اتحاد خود را اعلام و با صلاحدید دولت انگلستان کشور مینیاتوری امارات متحده عربی در سال 1351 هجری شمسی تاسیس شد؛ کشوری که از نظر سابقه تاریخی و استقلال (با 37 سال سابقه!) جوانترین کشور جهان محسوب میشود و همراه با لبنان و بحرین، سومین کشور کوچک جهان عرب و خاورمیانه است.
صوت امارات- صوت لندن
در دوران اشغال نظامی 200 ساله خلیجفارس توسط انگلستان، بحرین و تعدادی از جزایر ایرانی خلیجفارس نیز به اشغال انگلستان در آمده بود.
در سال 1350 هجری شمسی و حدود یک سال قبل از تاسیس امارات متحده عربی دولت انگلستان طبق توافقنامهای 3 جزیره ایران خلیجفارس (تنب بزرگ ـ کوچک و ابوموسی) را به ایران مسترد داشت. البته در تمام دوران اشغال (مطابق اسناد وزارت خارجه انگلستان) دولت لندن همواره حاکمیت تاریخی ایران بر این جزایر را به رسمیت میشناخت و در همه اسناد و مدارک بینالمللی از جمله اسناد غیرقابل تشکیک سازمان ملل متحد این جزایر جزء لاینفک سرزمین ایران بودهاند.
در زمان خروج نیروهای انگلستان از خلیجفارس (1350 هجری شمسی) چون هنوز امارات متحده عربی روی نقشه جهان وجود نداشت و این کشور مینیاتوری 7 تکه(!) تاسیس نشده بود، موافقتنامهای با شیخنشین شارجه درباره این جزایر امضا شد و شارجه که قبل از آن در بعضی مواقع و با اشاره حاکمان انگلیسی ادعاهای پوچی را درباره این جزایر مطرح کرده بود بر حق حاکمیت تاریخی ایران بر این جزایر صحه گذاشت. در آن موقع بعضی از کشورهای عرب که با حکومت وقت ایران در تضاد بودند، نظیر مصر، عراق و لیبی به شورای امنیت سازمان ملل متحد شکایت کردند که شورای امنیت این شکایت را وارد ندانست و شکایت آنها به بایگانی سپرده شد (و مطابق قوانین سازمان ملل متحد شکایتی که یکبار در شورای امنیت رد شده باشد هرگز قابل طرح مجدد در این شورا نیست).
متاسفانه چون بهرغم خروج نیروهای نظامی انگلستان از سواحل این شیخنشینها حضور سیاسی، امنیتی و اقتصادی آنها حتی پررنگتر هم شده است (و بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی مجددا ناوگان نظامی آنها و سایر متحدان غربیشان به خلیجفارس بازگشتند) گاه و بیگاه صدای استعمار انگلستان (که همچنان معتقد است باید اختلاف انداخت و بر منطقه حکومت کرد!) از حلقوم بعضی افراد بازیخورده اماراتی بیرون میآید که به دنبال لقمه بزرگتر از دهان خود هستند و در حالی که «حاکمیت» بر کل امارات متحده عربی در دست کمپانیهای استعمارگر غربی و نیروهای امنیتی و نظامی انگلستان و جهان غرب است به دنبال خیال واهی «حاکمیت» بر 3 جزیره ایرانی خلیجفارس هستند!
در امارات این مثل عربی وجود دارد که میگوید: «شتر در خواب خارهای مغذی میبیند!» (همان که در فارسی میگوییم: شتر در خواب بیند پنبهدانه!) تا قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران هیچ صحبتی از 3 جزایر ایرانی نبود و فقط پس از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، دست حامیان غربی عراق به منظور افزایش فشارهای دیپلماتیک بینالمللی بر ایران از آستین شیوخ منطقه بیرون آمد و منجر به طرح ادعاهای واهی از نوع خوابی که شترها میبینند شد! برعکس ادعاهایی که گاه و بیگاه مطرح میشود و هیچ پایه و اساس تاریخی و مستندی ندارد، سراسر سرزمینهای جنوب خلیجفارس از دوران باستان تا حداقل زمان نادرشاه افشار متعلق به ایران بوده است و همانطوری که در تاریخ و مستندات غیرقابل انکار موجود است هنگامی که نادرشاه افشار تصمیم گرفت پرتغالیها را از سرزمینهای جنوبی خلیجفارس (امارات متحده کنونی) بیرون کند، دریانوردان ایرانی به فرماندهی سردار معروف امامقلیخان خیمهها و اردوگاه خود را در منطقهای برپا کردند که به همین سبب راسالخیمه نام گرفت که مقر فرماندهی امامقلیخان (خیمه فرمانده سپاه- سرخیمهها) بود.
حتی به دلیل حضور 2500 ساله ایرانیان در منطقهای که اعراب آن را محل حضور عجمها (فارس- ایرانی) مینامیدند، امروزه هم عجمان نامیده میشود. حتی نام دوبی برگرفته از زبان اصیل ایرانی قبل از مادهاست و به معنای دو ـ بی (بحر) است و به دلیل آن گذاشته شد که خور دوبی (آبراه مسدود و بن بست) شهر را به 2 قسمت تقسیم میکند. جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس (و به محض فروپاشی حکومت نژادپرست و وابسته به امپریالیسم شاهنشاهی پهلوی) براساس آموزههای دین مبین اسلام بر اتحاد ملل اسلامی تاکید داشته و کوشیده است بویژه با همسایگان مسلمان خود روابط برادرانهای داشته باشد، متاسفانه بعضی از حکومتگران در این شیخنشینها که از فرمانبران بیچون و چرای لندن و واشنگتن هستند با طرح ادعاهای واهی سبب رنجش ملت بزرگ و دولت مقتدر ایران اسلامی میشوند. این افراد باید بدانند که ناوگانهای توپدار متجاوز غربی نمیتوانند تا ابد در خلیج همیشه فارسی باقی بمانند اما این شیخنشینهای کوچک و کشورهای مینیاتوری حاشیه جنوب خلیجفارس به جبر جغرافیا و وضعیت کره زمین مجبور هستند تا پایان جهان در کنار ایران و در همسایگی جمهوری اسلامی زیست کنند(!)و این نکتهای است که نباید هرگز آن را فراموش کنند.
آینده نامعلوم امارات متحده عربی
یک مستندساز انگلیسی در اواخر اسفندماه سال 1388 سرگرم ساختن مستندی درباره «دوبی» بود. من این مستندساز را به طور اتفاقی در میدیاسیتی یا شهر رسانههای دوبی ملاقات کردم. در میدیاسیتی اکثر روزنامهها و خبرگزاریها و رسانههای صوتی و تصویری عمده جهان دفتر نمایندگی دارند. روزنامههای معروف منطقهای نظیر الشرق الاوسط، الحیات یا تلویزیونهای العربیه و سی ـ ان ـ ان و امثال آن. گفته میشود پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و بویژه شروع جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی، سازمانهای جاسوسی غرب در پوشش این بنگاههای خبری، میدیاسیتی را به مرکزی برای جاسوسی علیه ایران تبدیل کردند. مستندساز انگلیسی به نام ادوارد. جی. لمبرت به من گفت: «رویای جنونآمیز دوبی یک شبه فرو ریخت! و من نام فیلم مستند خود را رویای برباد رفته (!) گذاشتهام. در هیچ کجای دنیا و در هیچ برههای از تاریخ معاصر چنین دیوانگیای به دست بشر انجام نشده است! آنچه به عنوان احداث یک شهر قرن بیست و یکم در دوبی انجام دادهاند، در حقیقت یک کلاهبرداری عظیم بوده است!»
کلاهبرداران بینالمللی در دوبی
پس از تشکیل امارات متحده عربی در اواخر سال 1351 هجری شمسی و تا قبل از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، اقتصاد امارات متحده عربی بسیار ضعیف و ناتوان بود. در این 7 شیخنشین موجود که در سیاست خارجی و دفاعی متحد هستند و در سایر امور استقلال کامل از یکدیگر دارند فقط ابوظبی از منابع قابل توجه نفت و گاز برخوردار است و سایر شیخنشینها همچنان به صورت سنتی روزگار میگذراندند. 2 حادثه مهم در منطقه سبب توجه شرکتهای چند ملیتی و غارتگر به دوبی شد. تا قبل از شروع جنگ داخلی لبنان، بیروت تنها بندر آزاد خاورمیانه بود که باراندازی برای کشورهای آمریکایی و اروپایی محسوب میشد و اکثر کالاهای مورد نیاز کشورهای خاورمیانه از بیروت تامین میشد. جنگ داخلی گسترده و تخریب کامل بنادر لبنان و بویژه بیروت سبب متروکه شدن این کشور و بنادر آزاد بیروت و صور و صیدا شد.
در حالی که کمپانیهای چندملیتی و غارتگر غربی به دنبال محل دیگری برای ایجاد یک بندر آزاد و ری ـ اکسپورت RE – EXPORT کالاهای خود به کشورهای منطقه بودند، شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و شرایط ویژهای که در منطقه بهوجود آمد، اهمیت خلیجفارس را دوصدچندان کرد و کمپانیهای غربی که مجبور به تحریم ایران شده بودند به خاطر آنکه فواید سرشار معامله با ایران را از دست ندهند اقدام به تاسیس شرکتهای جدیدی برای فرار از قانون تحریمها کردند و مجموع این عوامل بندر دوبی را که تا قبل از آن یک بندر ماهیگیری کوچک بود مطمعنظر شرکتهای چندملیتی قرار داد و در مدت کوتاهی همه شرکتهای معتبر غربی که دفاترشان در لبنان و بیروت تعطیل شده بود به دوبی آمدند. مستشاران انگلیسی حاکم دوبی طرح تبدیل دوبی به یک شهر چندملیتی و ویژه بازرگانی را با وی مطرح کردند و با احداث یک کاخ عظیم که از روی کاخ ورسای فرانسه کپی شده بود در ابتدای ورودی صحرای دوبی به شیخ این امارات کوچک کلید دوبی را از او تحویل گرفتند! ب
ا شروع فعالیتهای اقتصادی، کمبود نیروی انسانی در همه امور محسوس بود. در مدت کوتاهی اتباع هندوستان، پاکستان، بنگلادش، اندونزی، فیلیپین، اتیوپی، سوریه، مصر و سایر کشورهای منطقه به دوبی سرازیر شدند. اتباع کشورهای فقیر منطقه در کارهای ساختمانی و خدماتی به کار گرفته شدند. اکثر رانندگان تاکسی را اتباع پاکستان، بنگلادش، هندوستان، کشمیر و سریلانکا تشکیل میدهند که حقوق ماهیانه آنها حداکثر 400 دلار آمریکایی است. اتباع کشورهای فیلیپین، اندونزی و مصر بویژه زنان بیشتر در امور خانهداری و آشپزی سرگرم هستند. فیلیپینیها و اتباع جنوب شرقی آسیا در کابارهها و هتلها سرگرم کار هستند. اگرچه بسیاری از آنها در فرودگاهها و شغلهای حساس هم به کار گرفته شدهاند. شرکتهای عمده تجاری و بازرگانی بینالمللی در دوبی دفتر و نمایندگی دارند. بیشتر این شرکتها به دلیل محاصره اقتصادی ایران و فشار دولتهای خود برای عدم معامله با ایران دفاتری در دوبی تاسیس کرده و با گرفتن شریک اماراتی و دور زدن قوانین تحریم و کشورهای خود کوشیدهاند از بازار 70 میلیونی ایرانی بهرهمند شوند.
اگرچه بندر آزاد دوبی به باراندازی برای صادرات دوباره RE-EXPORT به بسیاری از کشورهای منطقه تبدیل شده است اما فقط حجم معاملات آن با ایران قابل توجه است و کل صادرات دوباره دوبی به پاکستان، افغانستان و کشورهای عرب همسایه به یک سوم معاملات آن با ایران نمیرسد. در یک جمله میتوان گفت اقتصاد امارات متحده عربی، بویژه در شرایط کنونی که بازار مسکن در امارات کاملا تعطیل شده است به معاملات این مینیکشور با ایران بزرگ بستگی دارد و در صورت کاهش سطح معاملات ایران با امارات، اقتصاد ضعیف شده این شیخنشین از نفس خواهد افتاد. برای احساس بهتر از وضعیت اقتصادی کنونی شیخنشین امارات کافی است به خبری در شماره 18 اسفندماه 1388 نشریه ارتباط دوبی (صفحة 16) توجه کنید که بنا به اظهارات مقام مسؤول وزارت بازرگانی امارات می نویسد: «حجم مبادلات تجاری اروپا با امارات متحده عربی در سال گذشته 36 درصد کاهش یافته است!»
سالی 2 میلیون ایرانی در امارات!
یکی از منابع ارزی عمده امارات متحده عربی از محل گردشگری است. امارات متحده عربی چون در یک شنزار صحرایی بد آب و هوا قرار گرفته و فاقد اماکن طبیعی و جذاب برای توریستها است و شرایط آب و هوایی آن برای گردشگران خارجی بیرون از سرزمینهای عربی و شمال آفریقا (که به گرمای شدید عادت دارند) قابل تحمل است، کوشید تا این شیخنشین کوچک را به یک فروشگاه بزرگ تبدیل کند که به دلیل پایین بودن سطح مالیات و عوارض دریافتی از اجناس وارداتی بهای کالاهای عرضه شده در آن به اندازهای پایین باشد که تجار معروف به «چمدانی!» برای خرید به این شیخنشین سرازیر شوند. به همین دلیل در امارات بویژه دوبی فروشگاههای عظیم معروف به سیتیمال، امارات مال، دوبی مال و... احداث شد که بزرگترین آن بازار ابنبطوطه است که میتوان آن را بزرگترین بازار جهان نامید.
در کنار فروشگاهها و بازارهای عظیم فروشگاههای کوچک و متوسط زیادی هم توسط ایرانیان، هندیها و پاکستانیها، افغانیها و ... تاسیس شده است که اگرچه رونق سالهای قبل را از دست دادهاند، اما هنوز هم قیمتهای اجناس آنها نسبتا ارزانتر از سایر بازارهای کشورهای منطقه است. باید توجه داشت که قبل از سایر ملل و بسیار دورتر از آنکه پای دیگر ملل منطقه به دوبی و امارات برسد، ایرانیان، بویژه اهالی لارستان، بوشهر، فارس در دوبی و شیخنشینهای منطقه حضور داشتهاند و نخستین هتل بزرگ و آبرومند امارات متعلق به یک ایرانی به نام آقای گلهداری بود که سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در دوبی ساخته است.
مواد غذایی، بویژه میوه و سبزیجات تازه و صیفیجات نیز از صدها سال قبل از ایران به دوبی فرستاده میشده است و روابط تجاری ایران و امارات متحده به دورانهای کهن میرسد که ناوگانهای تجاری ایران بر سر راه خود یا بازگشت از آفریقا در بندر دوبی لنگر میانداختند. براساس آخرین آمارها سالانه یک میلیون و 700 هزار ایرانی از دوبی بازدید میکنند که اگر هر ایرانی حداقل یکهزار دلار در دوبی هزینه کند (که با توجه به میزان بار چمدانی که همراه هر مسافر برگشتی از دوبی است بسیار بیشتر از این مبلغ است!) نزدیک به 2 میلیارد دلار ارز همه ساله توسط مسافران ایرانی به اقتصاد امارات تزریق میشود! و تازه این مبلغ البته در مقابل میلیاردها دلار سودی که امارات متحده از صادرات دوباره RE-EXPORT به ایران به دست میآورد رقم ناچیزی محسوب میشود!
کلاهبرداریهای میلیاردی در دوبی
در سالهای رونق دوبی، هجوم اتباع بیگانه به این شیخنشین و شیخنشین مجاور آن (ابوظبی) و تا حدودی شارجه (که در مجاورت دوبی قرار دارد) نیاز به مسکن را در این شیخنشین تشدید کرد. قبلا منطقه شهری دوبی محدوده کوچکی در اطراف میدان رقه و جمال عبدالناصر بود که جمعیت اندکی از بروکراتهای این شیخنشین و ثروتمندان دوبی در خانههای سنتی آن زندگی میکردند. با هجوم جمعیت خارجی به دوبی و نیاز به مسکن، ابتدا شرکتهای ساختمانی کوچک منطقه دعوت به کار شدند، اما بازار پر رونق مسکن سبب شد خود شیوخ امارات به فکر سود بردن از این بازار رو به رشد بیفتند. یک شرکت ساختمانسازی دولتی به نام «دوبی ولد» تاسیس شد که سهامداران عمده و اصلی آن شیوخ دوبی، ابوظبی و در مراتب بعدی سایر شیوخ امارات بودند.
شرکت «دوبی ورلد» با همکاری کمپانیهای آمریکایی، فرانسوی، مالزیایی و سایر کشورهای صاحب تجربه در احداث بناهای عظیم شروع به احداث برجهای عظیم مانند برجهای دوقلوی دوبی ـ برج العرب و هتلهای سر به فلک کشیده در جمیرا بیچ ـ کرد. در حالی که شرکت دولتی «دوبی ورلد» اکثر پروژههای سوپر سودآور را به خود اختصاص داده بود سر و کله سایر شرکتهای ساختمانی هم در این شیخنشین پیدا شد و شرکتهایی هم که فقط روی کاغذ وجود داشتند شروع به پیشفروش طرحهایی کردند که فقط ماکت آنها تهیه شده بود! بسیاری از کلاهبرداران، بویژه ایرانیان مقیم آمریکا که پس از پیروزی انقلاب به آمریکا و اروپا گریخته بودند به دوبی سرازیر شدند و با تبلیغ در شبکههای تلویزیونی فارسی زبان ماهوارهای به بهانه پیشفروش آپارتمان در برجهای رفیع از هموطنان خود که از ایران به دوبی میرفتند کلاهبرداری کردند و گریختند.
یک وکیل ایرانی که در خیابان خالدبن ولید دوبی دفتر دارد در این باره میگوید: «پروندههای زیادی در محاکم قضایی دوبی و ابوظبی و سایر امیرنشینها داریم که شاکیان عموما مالباختگانی هستند که بین 30 تا 80 درصد بهای آپارتمانهایی را در برجهایی که اثری از آنها وجود ندارد و حتی یک فوت مربع از آنها ساخته نشدهاند، پرداختهاند و کلاهبرداران پولها را جمع کرده و گریختهاند! یا آپارتمانهایی را خریداری کردهاند که پس از بروز بحران مسکن در دوبی سازندگان آنها این برجها را نیمهکاره رها کرده و گریختهاند!
شهر اموات
دوبی را باید در کتاب رکوردهای گینس مالک و صاحب بزرگترینها دانست. همه چیز در دوبی بزرگترین است؛ بزرگترین بازار جهان، بزرگترین جزیره مصنوعی جهان، مرتفعترین برج جهان و... . به این فهرست اکنون باید یک رکورد دیگر را هم اضافه کرد.
بزرگترین بدهکار جهان
امارات با توجه به مساحت و جمعیت اندک به بدهکارترین کشور جهان تبدیل شده است. اگرچه مسؤولان امارات برای جلوگیری از تخریب بیشتر وجهه اقتصادی این شیخنشین سعی میکنند بدهی این شیخنشین را 60 میلیارد دلار اعلام کنند اما گفته میشود بدهیهای این شیخنشین فقط با شرکتهای ساختمانسازی خارجی بالغ بر 80 میلیار دلار و با احتساب دیگر بدهیهای خارجی بالغ بر 140 میلیارد دلار است و به این دلیل امارات از بازپرداخت بدهیهای خود (اصل و فرع) بازمانده و در ماه گذشته میلادی رسما اعلام کرده است از بازپرداخت بدهیهای خود تا 8 سال دیگر عاجز است و طلبکاران باید بدهیهای این شیخنشین را استمهال کنند! رونق بازار مسکن در امارات و عدم وجود زمینهای مناسب برای ساختمانسازی سبب شد تا به فکر خشک کردن دریا و پیشروی در دریا بیفتند!
اقدامی که محیط زیست دریایی خلیجفارس و زندگی مرجانهای نایاب آن را در معرض نابودی کامل قرار داده است! در یکی از بزرگترین تخریبهای محیط زیستی توسط انسان میلیاردها تن سنگ و خاک و سیمان و بتون را در جنوب خلیجفارس به دریا ریختهاند و 4 مجموعه جزایر مصنوعی «نخل دیره» (Palm Deira)، «دنیا»( The World) ، «پالم جمیرا» ( Palm Jumeirah )و «پالم جبلعلی»( Palm Jebel Ali) را بهوجود آوردهاند. در این جزایر مصنوعی 7 کاخ عظیم افسانهای برای 7 شیخ حاکم بر شیخنشینهای هفتگانه امارات ساخته شده است و بقیه اراضی مصنوعی را به ساخت ویلاهای مجلل اختصاص دادهاند. شرکتهای سازنده برای جلب مشتری بعضی از این ویلاها را به چهرههای ورزشی و سینمایی معروف جهان رایگان هدیه دادند تا سبب استقبال خریداران عادی از ویلاهای این جزایر مصنوعی شود، اما به علت آب و هوای گرم و شرجی و وزش بادهای شن و گرد و غبار، استقبالی از این ویلاها به عمل نیامد.
آنچه مزید بر مشکلات قبلی شد، افزایش سطح آب و خطر زیر آب رفتن جزایری است که با صرف میلیاردها دلار هزینه ساخته شده است، بهطوری که هم اکنون جزیره مصنوعی جهان The World که شبیه نقشه کره زمین ساخته شده بود به علت زیر آب رفتن بخشهایی از آن از شکل اولیه خود خارج شده است و در دیگر جزایر مصنوعی هم مسؤولان با دستپاچگی سرگرم ساختن سد و موانعی در برابر نفوذ آب و به زیر آب رفتن جزایر هستند!
بلندترین آسمانخراش خاموش جهان!
در آخرین ماه سال گذشته میلادی مرتفعترین سازه دست بشر در دوبی افتتاح شد. این برج که با هزینه 1/5 میلیارد دلاری طی 6سال ساخته شده است 828 متر ارتفاع و 160 طبقه دارد. برج قرار بود «برج دوبی» خوانده شود اما با بروز بحران اقتصادی و بحران مسکن در دوبی ساخت آن نیمهتمام ماند. این برج که به نماد غرور ملی اماراتیها تبدیل شده بود با نیمهکاره ماندن به مرتفعترین ساختمان متروکه جهان مبدل و نماد شکست رویاهای دور و دراز اماراتیها شد. شرکت دولتی «دوبی ورلد» که با کمک پیمانکاران بینالمللی سرگرم احداث این برج بود متعلق به شیخ دوبی و چند تن از شاگردان اماراتی نظیر شیخ احمد (برادر کوچک شیخ امارات) است. بدهیهای کلان دوبی به پیمانکاران خارجی و خالی شدن خزانه امارات سبب شد تا بخشی از این برج عظیم به شیخ ابوظبی فروخته شود. پس از آنکه شیخ ابوظبی بیش از یک میلیارد دلار در این برج سرمایهگذاری کرد، برج دوبی به برج خلیفه تغییر نام داد.
دوبی امیدوار بود با تکمیل این مرتفعترین برج جهان بازار مسکن دوبی را که موتور محرک اقتصاد این شیخنشین بود به حرکت دوباره در بیاورد، اما تزریق این یک میلیارد دلار هم کاری از پیش نبرد و سرمایهگذاران و پیمانکاران ساختمانی که از دوبی گریخته بودند به این شیخنشین بازنگشتند و اگرچه برج خلیفه افتتاح شد اما از فردای افتتاح چراغهایش خاموش شد! برج خلیفه با 828 متر ارتفاع دارای پرسرعتترین آسانسورهای جهان است که با سرعت 64 کیلومتر در ساعت مسافران را جابهجا میکنند. پس از افتتاح برج به منظور کسب درآمد از توریستها، قرار شد برای بازدید از برج از هر نفر بازدیدکننده 50 دلار ورودیه اخذ شود که برای چند روزی این بازدید ادامه داشت اما ناگهان درهای برج بسته شد! «محمد حلواجی» یک بحرینی مقیم دوبی در این باره به روزنامه «بحرین تایمز» گفته است: «مقامات دوبی با دریافت گزارشهایی درباره احتمال حمله تروریستی به برج خلیفه، درهای آن را بستند!» پس از افتتاح بلندترین برج جهان، یک پیام صوتی از سوی القاعده دریافت شد که نوید تکرار حادثه تروریستی 11 سپتامبر نیویورک را در دوبی میداد و در آن گفته میشد که این برج با 828 متر ارتفاع بهترین هدف برای یک حمله تاریخی(!) است.
مافیای دوبی
از زمان تشکیل امارات متحده عربی در 37 سال قبل تاکنون رقابت سنگینی میان امرا و شیوخ 7 منطقه قبیلهای تشکیلدهنده امارات وجود داشته است. بعضی از شیوخ دیگر متحدان خود را متهم میکنند که با تاسیس انواع شرکتها و مؤسسات مالی، اعتباری، ساختمانی و بازرگانی و نظایر آن کل اقتصاد امارات را قبضه کردهاند بهطوری که فقط در یک مورد خانواده شیخ خلیفه بن زاید آل نهیان، حاکم ابوظبی (تنها امارات نفتخیز) کل فواید ناشی از فروش نفت و گاز را به خود اختصاص داده و صاحب ثروتی بین 600 تا 800 میلیارد دلار است! بنا بر گزارش نشریات معتبری مانند «فوربس» و «فورچون» خانواده شیخ خلیفه که صاحب یک شرکت خانوادگی هستند بیش از 800 میلیارد دلار فقط در اروپا و آمریکا سرمایهگذاری کردهاند. ماه گذشته جنازه مدیر جوان این شرکت خانوادگی به نام شیخ احمد بن زاید آل نهیان (42 ساله) در حومه شهر «رباط» پایتخت مراکش (مغرب) پیدا شد که گفته میشود قربانی رقابتهای تجاری شده است.
همچنین بعضی نشریات منطقه اطلاع میدهند شیخ احمد بن زاید آل نهیان با بن لادن (رهبر القاعده) ارتباطات سیاسی و تجاری گستردهای داشته و سازمان استخبارات امارات اخیرا ردپای «بن لادن» را در چند شرکت بینالمللی مستقر در دوبی پیدا میکند که نظیر بیبسی کولا سرمایهگذاریهایی را در کشورهای منطقه با حمایت برادر کشته شده رئیس امارات انجام داده بود و حتی فراتر از آن گفته میشود «بنلادن» از برادر کشته شده شیخ امارات کمکهای مالی دریافت میکرده است. یکی از کارکنان شرکت بیبسی بینالمللی ـ دفتر دوبی ـ در این باره اطلاعاتی را در اختیار نشریات سعودی چاپ جده قرار داده است. خبرنگار سعودی مینویسد: «حلواجی یکی از مدیران فروش بیبسیکولا در دوبی که دارای ملیت مضاعف بحرینی است، نماینده «بنلادن» در خرید امتیاز تولید بیبسیکولا در کشورهای منطقه است که پس از مرگ شیخ احمد، به مناطق قبیلهای افغانستان گریخته است!
در حال حاضر با نابودی اقتصاد دوبی، هراس از ناامنی هم این شیخنشین را دربر گرفته است. وحشت از عملیات تروریستی سبب شده است تا این شیخنشین به یک پادگان پلیسی و امنیتی تبدیل شود، بهطوری که مسافران خارجی از بدو ورود به فرودگاه دوبی و دیگر شهرهای مهم امارات تحت نظر قرار میگیرند و همه هتلها و معابر مهم و خیابانها و اماکن عمومی تحت کنترل 24 ساعته دوربینهایی قرار دارند که به مراکز پلیس امنیتی وصل هستند. در سال گذشته میلادی برای نخستینبار آمار قتل و جنایات نیز در امارات افزایش یافته و چندین تبعه خارجی بویژه در دوبی به قتل رسیدهاند!
رؤیای بر باد رفته!
در امارات متحده عربی فروش مشروبات الکلی در سطح شهرها ممنوع است. براساس قوانین موجود فحشا نیز منع شده است. اما به محض ورود به فرودگاههای مهم امارات متحده نظیر فرودگاه دوبی و ابوظبی آنچه جلب نظر میکند وجود انواع و اقسام مشروبات الکلی از سراسر جهان است که در فروشگاه های بدون مالیات DUTY FREE فرودگاه به بهای ارزان فروخته میشوند و هر مسافر ورودی میتواند به هر تعداد و مقدار که مایل است این مشروبات الکلی را خریداری و با خود وارد امارات کند! همچنین در همه هتلهای 5 ستاره به بالا بار مشروبات الکلی و رستورانهایی که این مشروبات را سرو میکنند وجود دارد. در بعضی مناطق مانند برجالعرب (طبقه 24) نیز رستورانهای ویژه مخصوص صرف مشروبات الکلی وجود دارد.
همچنین در صدها کاباره و نایتکلاب موجود در شهرهای مهم امارات نظیر دوبی و ابوظبی مشروبات الکلی سرو میشود. بهرغم ممنوعیت فحشا، از سراسر دنیا فواحش رسمی در این کشور سرگرم کار هستند که محل فعالیت آنها در بارها و کابارهها و نایت کلابهای شبانه است و همچنین شبها در حاشیه خیابان شیخ زاید اتباع کشورهای فیلیپین، تایلند و کشورهای مشترک المنافع شوروی سابق، بویژه آذربایجان سرگرم خودفروشی هستند. پلیس (شرطه) چشم خود را روی این قانونشکنی بسته است زیرا بنا به گفته یکی از مدیران بحرینی شرکتی در میدان عمار (خیابان شیخ زاید) اگر این منبع درآمد و عامل جلب توریست (!) هم از امارات گرفته شود، آخرین چراغهای امارات هم خاموش خواهد شد!