این موسسه تحقیقاتی تاکید میکند گسترش منطقی دکترین یاد شده این است که فقط آن دسته از کشورهایی که به طور پایدار همپیمان آمریکا هستند باید اجازه دستیابی به تسلیحات هستهای یا حتی گسترش قابلیت انجام چنین کاری را داشته باشند.
به گفته نویسنده این گزارش، برای مثال، اسرائیل دارای سلاحهای هستهای است، اما هنوز درخواست تحریم این رژیم یا بازرسی از آنها مطرح نشده است. دلیل آن بسیار ساده است، اسرائیل یکی از همپیمانان آمریکا است. هند و پاکستان از امضای معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای خودداری کردند و سلاحهای هستهای را گسترش دادند، اما هیچ درخواستی برای تحریم آنها یا حتی بازرسی آنها مطرح نشد. دلیل آن بسیار ساده است: آنها همپیمانان آمریکا هستند.
گلوبال ریسرچ سپس با بیان این موارد اینگونه ادامه داد که ایران و کره شمالی در معرض تحریمهای اقتصادی قرار گرفتهاند و درخواستهایی برای تحریمها آنها مطرح شده است و حتی این دو کشور تهدید به حمله نظامی شدهاند. دلیل این امر بسیار ساده است: آنها همپیمانان آمریکا نیستند.
بنابر این گزارش، قانون حاکمیت ملی شامل دخالت نکردن قدرتهای خارجی در امور داخلی کشورها است. این مسئله اساس مهم صلح و امنیت واقعی بینالمللی و در کنار دیگر موارد مرتبط، مانند پذیرفتن و احترام به تنوع فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جهان است.
یکی از عناصر حاکمیت ملی این است که تحت قانون بینالمللی، جنگهای تهاجمی علیه کشورهای دیگر ممنوع است.
به نوشته سومر، جنگهای تهاجمی در دادگاههای «نورنبرگ» پس از جنگ جهانی دوم، غیرقانونی اعلام شد، در نتیجه، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، قطعنامههایی را به تصویب رساند که تهاجم، حملات، و اشغال یک کشور توسط کشور دیگر را، به جز در موارد دفاع از خود که در آن، اول کشور هدف حمله کرده باشد، ممنوع اعلام کرد.
ایران در این برهه از زمان، فقط به علت گسترش نیروگاههای هستهای خود مشهور است و هرگز به آمریکا یا کشور دیگری حمله نکرده است. اما هنوز در معرض تحریمها قرار دارد و آمریکا خواستار اعمال تحریمهای بیشتر علیه آن شده و این کشور را حتی به تهاجم نظامی احتمالی تهدید کرده است.
بنا بر این گزارش، حقیقت پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای برای امضا کنندگان این است که به عنوان مثال، ایران نباید سلاحهای هستهای گسترش دهد، حتی پیمان منع گسترش سلاح هستهای به هریک از امضاکنندگان خود حق حاکمیت میدهد تا به طور اختیاری از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای کنارهگیری کنند که برای این کار باید از سه ماه قبل مدیریت آژانس بینالمللی انرژی اتمی را مطلع کنند و پس از آنکه اقدام به انجام چنین کاری کردند، این کشور تحت قانون بینالمللی حق مسلم گسترش تسلیحات هستهای در قلمرو خود را داراست.
کره شمالی، که ابتدا پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را به امضا رساند و سپس از آن کنارهگیری کرد، هماکنون حق قانونی گسترش سلاحهای هستهای را داراست. هند و پاکستان هرگز پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را به امضا نرساندند، بنابراین حق گسترش سلاحهای هستهای را دارا هستند. سیاستمداران غرب و رسانهها به جای آنکه به چنین وقایعی اعتراف کنند، به صورت نظاممند، این وقایع را از عموم پنهان میکنند و به جای بیان حقیقت، وردهای مبهمی چون به مبارزه طلبیدن جامعه بینالملل را به این دلیل که مقابل خواستهای آمریکا تسلیم نمیشوند، تکرار میکنند.
«گلوبال ریسرچ» سپس مثالی را مطرح و اعلام کرد که در یک مثال بارز از این نوع لفاظیهای فریبنده، باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا اعلام کرد: «آنها [ایران] علیرغم گرفتن این ژست که انرژی هستهایشان برای استفاده صلحآمیز است، شیوهای را دنبال میکنند که به تسلیحاتی شدن میانجامد و این برای جامعه بینالملل قابل قبول نیست.»
به نوشته سومر، به طور قطع، «جامعه بینالملل» در سخنان اوباما به معنای کشورهای جهان نیست، بلکه منظور او آمریکا و همپیمانان این کشور است.
فقدان استدلال قانونی
«گلوبال ریسرچ» سپس به بیمنطق بودن سخنان اوباما اشاره کرد و اینگونه نوشت که نبود هرگونه استدلال قانونی در سخنان اوباما، نمایانگر این واقعیت است که هیچ استدلال قانونی علیه برنامه هستهای ایران وجود ندارد و اینکه حتی گسترش تسلیحات، در صورتی که ایران از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای کنارهگیری کند، قانونی خواهد بود.
نویسنده این گزارش در ادامه به تهدیدهای آمریکا مبنی بر اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران اشاره کرد و گفت که تحریمهای آمریکا بخشی از امپریالیسم است.
وی سپس در توضیح این مطلب اینگونه نوشت: برای آنکه به طور کامل سیاست آمریکا در قبال ایران و کره شمالی را درک کنیم، باید این مسئله را در تلاش گستردهتری که به منظور گسترش ماشین نظامی آمریکا بر سراسر جهان صورت می گیرد و همچنین حذف هرگونه مانع بر سر راه تسلط این کشور [آمریکا] بر سراسر جهان، ببینیم.
بنا بر این گزارش، آمریکا هماکنون حدود 700 پایگاه نظامی در خارج از آمریکا دارد و در پروژه وسیعی شرکت کرده است دامنه دسترسی ناتو را [در سراسر جهان] به وسیله ادغام تعداد زیادی از کشورهای اروپای شرقی و بخشهای سابق اتحاد جماهیر شوروی، گسترش دهد.
«گلوبال ریسرچ» در اثبات این مسئله که آمریکا به دنبال تسلط نظامی بر سراسر جهان است، نوشت: آمریکا همچنین به دنبال آن است که از لحاظ سیاسی، روسیه و چین را با استقرار موشکهایی در دریا، استقرار پایگاههایی در کشورهای همسایه، ارائه تسلیحات با فناوری برتر به تایوان یا مسلح کردن کشورهای کوچک ضد روسی همچون گرجستان، به محاصره خود درآورد.
پایگاههای آمریکا همچنین در برخی کشور آمریکای جنوبی مثل کلمبیا که در نزدیکی ونزوئلا قرار گرفته، بنا شده است.
این گزارش نتیجهگیری کرد که مخالفت آمریکا با برنامه هستهای ایران، با هدف کمک به تضمین این تئوری است که فقط آمریکا و همپیمانان مهم هستهای این کشور چون انگلیس، فرانسه، هند یا پاکستان، میتوانند جهان را به سلطه درآورند. مخالفت آمریکا با برنامه هستهای ایران، همچنین با هدف تضعیف توانایی کشورهای خاورمیانه برای مقاومت در مقابل سلطه آمریکا بر منطقه ابراز میشود.
پایان امپراتوری آمریکا
در همین حال، یک روزنامه فرامنطقهای در مقالهای با اشاره به تهدیدهای آمریکا علیه ایران، تاکید کرد که هرگونه اقدام آمریکا در آغاز تهاجم به ایران به معنای امضای سند پایان امپراتوری آمریکاست.
روزنامه فرامنطقهای «القدس العربی» در مقالهای با اشاره به تهدیدهای رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران تاکید کرد که اگر آمریکا اقدامی نظامی علیه ایران انجام بدهد، این کار به پایان امپراتوری آمریکا منجر میشود.
«القدس العربی» با بیان اینکه آمریکا دیگر آن آمریکای پیش از حمله به عراق و افغانستان نیست، نوشت: آمریکای امروز، آمریکای ناتوان اقتصادی است که وجهه نظامی آن بدنام شده است.
این روزنامه نوشت: پس از شکست آمریکا در جنگ با طالبان و پس از گذشت هشت سال از شکست این کشور در عراق و مجبور شدن آن به عقبنشینی بدون تحقق اهداف راهبردی، آمریکا دیگر آن آمریکای سابق نیست.
«صالح عوض» نویسنده مقاله نوشت: امپراتوری آمریکا در مراحل خطرناک عمر خود به سر میبرد، زیرا آمریکا نتایج وخیم جنگهای خود را درنیم قرن گذشته درک نکرده است.
الان مقابل اسرائیل فرصتی تاریخی وجود دارد که آمریکا را به جنگی سوق دهد که در دل آن به دلیل قدرت روزافزون ایران، خطری راهبردی نهفته است و اگر به چنین کاری اقدام کند، شکست سنگین راهبردی خواهد خورد و نظم منطقه به صورتی دیگر شکل خواهد گرفت.
«القدس العربی» تصریح کرد: ورود آمریکا به جنگ با ایران به معنای امضای سند پایان امپراتوری بزرگ این کشور است و عمر فرضی آقایی آمریکا بر دنیا پایان میپذیرد و این امپراتوری وجودی در زندگی جهانیان نخواهد داشت.
«القدس العربی» در ادامه افزود: مشکلی که آمریکا در یک جنگ احتمالی با ایران با آن روبرو خواهد بود، این است که آمریکا همان آمریکای قبل از جنگ عراق و افغانستان نیست.
دوران سپری شده
این روزنامه نوشت: زمانی که آمریکا ده سال پیش به سوی سرزمینهای عربی و جهان اسلام حرکت کرد، با نظریه پایان تاریخ و حاکم شدن نظام سرمایه داری بر جهان تغذیه و این نظریه با پیشگوییهای خاندان بوش نیز تقویت شده بود. خاندان بوش بر این باور بود که رسالت الهی به این خانواده و دیک چنی واگذار شده است تا بشریت را با به راه انداختن جنگهای صلیبی، نجات دهند! آمریکا که بزرگترین اقتصاد جهان و دارای بیشترین هیبت و عظمت بود، امروز آمریکایی است که از نظر اقتصادی ناتوان و از نظر نظامی بدنام شده است، به خصوص پس از آنکه نتوانست جنگ با طالبان را یکسره کند، یا اینکه بیش از هشت سال زمان صرف کرده و نتوانسته به نزاع در عراق خاتمه دهد و مجبور است از عراق خارج شود، بیآنکه توانسته باشد اهداف راهبردی خود را از این حمله غیرقابل توجیه، محقق کند.
این روزنامه نوشت: «فرانسیس فوکویاما» صاحب نظریه «پایان تاریخ» طی سخنانی در استرالیا تاکید کرده بود: «با اینکه آمریکا از جایگاه بینالمللی برتر برخوردار است، اما نمیتواند آنگونه که میخواهد و دوست دارد ساختار جهان را بازسازی کند، بویژه پس از آنکه معلوم شد دخالت نظامی برای جلوگیری از گسترش سلاح کشتار جمعی یا تعامل با خطر تروریسم گزینه موثری نبوده و حتی نتایج معکوس خطرناکی در پی داشته است.»
در این مقاله آمده است: امپراتوری آمریکا در مرحله خطرناکی از عمر خود به سر میبرد. تردید واشنگتن برای ورود به جنگ با ایران که آشکارا اعلام میکند از توانمندیهای زیادی برخوردار است، به این معنی است که آمریکائیها بر سر دو راهی قرار گرفته?اند. آمریکا یا باید اعلام کند در برابر اصرار ایران شکست خورده است و در پی آن ایران تحرکاتی خواهد داشت تا از دادههای جدید استفاده و نفوذش را بر صحنه حوادث منطقهای اعمال کند، یا آمریکا علامت موافقت با جنگ را بدهد که تقریباً غیرممکن است.
بدون تردید تصمیم جنگ، پیامدهای خطرناکی به ویژه برای آمریکا خواهد داشت نه فقط اقتصاد آمریکا با لرزههای خطرناکی روبرو خواهد شد، بلکه پایگاههای آمریکا در خلیج فارس و ارتش آمریکا در عراق نیز با خطراتی جدی روبرو خواهند بود.