روابط دوستانه بین ایران و چین، سابقه تاریخی طولانی دارد. تاریخ این روابط به بیش از دو هزار سال پیش باز میگردد از گذشتههای دور دو ملت تبادلات و دید و بازدیدهای خود را از طریق جاده ابریشم که شهرت جهانی دارد، آغاز کردند و توانستند نیازهای یکدیگر را تامین کنند و مناسبات اقتصادی و فرهنگی بین دو ملت را توسعه دهند. بنا به موقعیت استراتژیک ایران در خلیجفارس و ارتباطش با کشورهای منطقه قفقاز و آسیای مرکزی و نیز موقعیت سیاسی چین و نقش فزاینده این کشور در صحنه جهانی ارتباط ایران و چین چه در گذشته و چه در حال از حساسیت ویژهای برخوردار بوده است.
در دهه 70 میلادی سیاست چین متمرکز بر رقابت شدید با شوروی بود و از این بابت قرابت و نزدیکی با سیاستهای دولت قبلی ایران داشت. در دوران پس از انقلاب اسلامی، رقابت با شوروی و موقعیت جدیدی که ایران در منطقه و جهان بوجود آورده بود، ارتباطات دو کشور را وارد مرحله جدیدتری کرد بطوریکه در دوران جنگ تحمیلی یکی از معدود دوستان نزدیک ایران در صحنه بینالمللی محسوب میشد. پس از فروپاشی شوروی و به موازات آن تلاش چین برای ورود به جرگه کشورهای بزرگ یا به اصطلاح کلوپ جهانی روابط دو کشور وارد مرحله نوینی شد که هم اکنون در آن بسر میبریم.
در حال حاضر محور اصلی ارتباطات نزدیک بین دو کشور را باید نظرگاه مشترک آنها در بوجود آوردن جهانی چند قطبی دانست اگر چه ممکن است هرکدام از دو کشور از زوایهای مخصوص به خود به این مساله بنگرند ولی بهرحال در مرحله فعلی تلاشهای دو کشور در سطح جهانی در این سمت به یکدیگر خورده است. ایران و چین با رد "جهان تک قطبی" که واشنگتن را به تلاش برای اعمال آن متهم میکنند در زمینه سیاسی همکاری بسیار نزدیکی دارند. چینیها از رفتار سلطهجویان آمریکا در قبال کشورهای مستقل حمایت نکرده و به طور کلی با سیاست هژمونی و زورگویی مخالف بوده و بارها با اعمال فشار تحریم و مداخله در امور کشورها مخالفت کرده و میکنند.
چین و ایران هر دو معتقد بر جهان چندقطبی هستند و خواستار یک نظم نوین خردمندانه و منطقی اقتصادی، سیاسی بینالمللی میباشند. پکن اهمیت زیادی برای نقش مهم تهران در امور بینالمللی قایل باشند. چین و ایران هردو از کشورهای در حال توسعه هستند. اساس دیپلماسی چین بر تقویت همکاری و اشتراک مساعی با ایران و دیگر کشورهای در حال توسعه استوار است.
از دیدگاه اقتصادی چین همچنان بر موضع همکاری با ایران در سطوح گستردهتری چون مخابرات و ارتباطات و انرژی و تقویت همکاری و یافتن راههایی برای همکاری نزدیکتر ایستاده است. شاخصه اصلی و ثابت درکلیه این مراحل راباید روند روبه روشد ارتباطات ایران و چین در کلیه زمینههای سیاسی، نظامی اقتصادی و فرهنگی دانست. چین یکی از بهترین بازارهای دنیا برای تولیدات پتروشیمی است و این امکان درباره همکاری در بخش نفت بسیار بیشتر است هم اینک زمینههای جدیدی در روابط دو کشور در بخش همکاریهای نفتی بروز کرده که بسیار قابل تامل است.
بعد از شرکتهای فرانسوی و کرهای چینیها در یک حوزه نفتی خلیجفارس وارد اکتشاف و حفاری برای ایران شدهاند. از سوی دیگر در اکتشافات داخلی کشور نیز آنها توانستهاند جایگاه جدیدی بدست آورند. همچنین در توسعه و تجهیز پالایشگاههای ایران و در زمینه خرید گاز طبیعی مایع حضور فعال پیدا کردهاند. در زمان حاضر نیز ایران و چین خود را برای عقد یک قرار داد چند میلیارددلاری برای توسعه میدان نفتی "یادآوران" در غرب ایران آماده میکنند. نزدیکی ایران و چین در خصوص ادامه مذاکرات نفتی آمریکاییها را سخت آشفته و نگران کرده است. این یک تحلیل واقعگرایانه است که چینیها تلاش خود را برای تلاشهای مضاعفی در رفع نیازمندیهای انرژی در اقتصاتی که در حال گسترش است متمرکز کردهاند.
فروش گاز طبیعی و مشارکت چین در ساخت تاسیسات برق در ایران به عنوان دو مورد مهم در همکاریهای دو کشور حایز اهمیت فراوان است. در زمینه همکاری نظامی این همکاریها میان دو کشور به جنگ ایران و عراق در سالهای 1980- 1988 باز میگردد که در آن دوره چین و کرهشمالی از مهمترین منابع تسلیحاتی آسیایی ایران بودند و هنوز هم کمابیش این روابط ادامه دارد. اما مهمترین بحث روز در روابط ایران و چین بحث در خصوص مواضع چین در قبال مسایل هستهای ایران است.
در مسایل هستهای ایران تاکنون چینیها برخوردهای متفاوتی داشتهاند این نکته که چین با بیمیلی و از روی اکراه در گزارش شدن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد رای مثبت داد با توجه به روباط حسنه و دیدگاههای استراتژیک پکن نسبت به ایران بدون تردید امری گذرا او کوتاه مدت بوده است از این رو برخی از کارشناسان اقدام پکن را نشانهای از کنار گذاشتن کوتاهمدت منافع خود برای ثبات منطقه و جهان تلقی کردند، به نظر میرسد چین مواضع خود را به سرعت تغییر داده و هیات اقتصادی چین که احتمالا در ماههای آینده به ایران سفر خواهد کرد و آمدن "لو گوازنگ" معاون وزیر خارجه چین که از کارشناسان مسایل خاورمیانه است و دیدار سه روزه او از تهران نخستین نشانههای این تغییر سیاست باشد.
هر چند پکن مایل است خود را از رویایی با ایالات متحده و متحدانش دور کند ولی درعین حال علاقمند است از تحریم بر ضد ایران که ممکن است صدور منابع انرژی را به خطر اندازد جلوگیری کند. کارشناسان معتقدند چنانچه چین نیز در پروژه احتمالی غنی سازی اورانیوم در خاک روسیه مشارکت کند خطر وابستگی صرف به روسیه در تامین سوخت هستهای کاهش مییابد. چین از این که گامی در جهت تحریم ایران برداشته شود، هراس داشته و بسیار نگران است که این مساله ابعاد پیچیدهتر و غیرقابل کنترلی یابد. در مجموع چین به انزوا کشاندن و تحریم ایران را از سوی واشنگتن نه تنها امری نامطلوب دانسته بلکه معتقد است آمریکا در چنین صورتی باید بهای سنگینی بپردازد.