فریبرز کلانتری / fariborzkalantari@yahoo.com
بیشک عوامل آشکار و پنهان «فرقهگرایی» و آثار و نتایج آن از دو منظر اندیشمندان غرب و جهان اسلام پوشیده نیست.
اما اینکه چرا فرقههای شبهعرفانی خطرناکند، باید به علت فاعلی آنها که دسیسههای دشمنان امت اسلامی، جهل و تعصب، افراطگرایی، جدایی دین از اخلاق، قشری و سطحسازی دین و شریعت، جداسازی دین و علم، دوری از دین ناب و احکام عقلی و منطقی و گرفتار آمدن در افکار پوچ اشاره کرد.
روز پنجشنبه، هفدهم تیر ماه، نشستی در سالن هلال احمر از سوی دانشجویان دانشگاه علمی ـ کاربردی برگزار شد که بحث اصلی سخنران آن، عرفانهای کاذب و وارداتی بود. جدای از آنکه سخنران چه گفت و محتوای سخنانش چه بود، دو نکته حایز اهمیت اتفاق افتاد؛ یکی اینکه مریدان یک شبکه غیرقانونی شبهعرفانی مجلاتی را توزیع و از این شبکه دفاع کردند و دیگر آنکه برخی از مریدان، تلاش کردند سخنران این همایش را با پرسشهای خود به مباحث این شبکه وارد کنند؛ اما صحبت یکی از خانمهای حاضر در جلسه که گفت: من درباره خیلی از مکاتب مطالعه کردهام ولی این مکتب را از همه بهتر دیدم، جالب توجه است.
این خانم، شبکه شبهعرفانی را یک مکتب معرفی میکند! اما کدام مکتب و با کدام ایدئولوژی؟ آیا این سخن غیر از این است که گفته میشود این شبکه یک فرقه است، آن هم با ایدئولوژی خاص که به مثابه یکی از شبهعرفان های وارداتی عمل میکند؟
مگر فرقه ایجاد کردن چه شاخصهایی دارد که این شبکه را فاقد این شاخصها بدانیم؟ و مگر کسی که فرقه تشکیل میدهد، تابلو میزند که اینجا فرقه تشکیل شده است؟ و مگر رهبر یک فرقه، اعلام میکند که رهبر یک فرقه است؟ خیر اینگونه نیست، بلکه اتفاقا مقاومت هم میکند و فرقهای بودن خود و تشکیلاتش را نفی میکند.
اما ما در اینجا شاخصهای یک فرقه را نوشته و با شبکه شبهعرفانی تطبیق میدهیم تا مشخص شود این مکتب نوظهور درواقع یک فرقه وارداتی است!
و اما شاخصهای یک فرقه:
1. داشتن رهبری خودخوانده که دقیقا درباره این شبکه صدق میکند؛ بنابراین، کافی است از رهبر این شبکه پرسش شود استادش کیست و نزد کدام یک از عرفا یا متخصصان طب و یا کدام دانشمند تلمذ کرده و استاد مبانی اعتقادی وی کیست؟ قطعا هیچ استادی معرفی نمیشود و این فرد میگوید هرچه دارد و هرچه تدوین کرده است، بدون شاگردی در مقابل بزرگان عشق و معرفت بوده است و این یعنی خودخوانده بودن، پس از این بعد فرقه بودن شبکه اثبات شده و هیچ شکی در آن نیست.
2. این تشکیلات و رهبر آن مانند دیگر شبکههای ایجادشده و وارداتی و وابسته به شبهعرفانهای مسیحی، یهودی و بودایی مانند راما...، tsm، tm و ... عرفان را سرلوحه کار خود قرار داده و دم از عرفانگرایی میزنند، ولی این عرفان منطبق بر کدام عرفان الهی و دینی است و نقش مذهب آن هم مذهب نورانی تشیع در کجای این عرفانگرایی است و برداشتهای قرآنی در این حلقه عرفانی از کدام یک از مفسران بزرگ قرآن گرفته شده است؟ و اساسا مگر رهبر این شبکه غیرقانونی قرآن بلد است که اصرار دارد شبکه خودساختهاش را با آیات نورانی قرآن اثبات کند؟ این دومین دلیل فرقه بودن این شبکه شبهعرفانی است.
3. معمولا فرقهها (رهبران و مریدان اصلی) هیچ کدام به مراجع معظم تقلید رجوع نمیکنند و بنای شرعیات با تشخیص خودشان است. خوب است مریدان از این رهبر خودخوانده سؤالی کنند با نظرات فقهی کدام یک از مراجع جلو رفته است و در مقابل سؤالات آیا خود پاسخگو بوده یا ارجاع به نظرات فقیه جامعالشرایط داده است؟ و یا اساسا خمس و زکات و ... را به کدام یک از مراجع داده و یا در ایام عمرش مقلد بوده یا خود اجتهادی داشته و سواد اجتهادش را از کجا آورده است؟ این سومین دلیل فرقه بودن این شبکه غیرقانونی است.
4. معمولا در چند سال اخیر، رهبران فرقهها برای اینکه خود را بین دیگران مطرح کنند و در آشکار و پنهان مرید جمع کرده و روی آن اثر بگذارند، سعی در طرح قدرت ماورایی دارند، مثلا داشتن انرژی درمانی، شفادرمانی، اسکندرمانی و یا ارتباط با ارواح و اجنه و موکل و دیگر موجودات ماورایی و یا ارتباط با غیب و ملکوت و ... و اتفاقا رهبر این شبکه غیرقانونی نیز با طرح اینکه با کانالهای منفی و مثبت در هستی و نهایتا روحالقدس ارتباط دارد، سعی در نشان دادن قدرت خود به دیگران داشته و با این شیوه، درمانگری را پیشه کرده و بدین واسطه و با درمانگری ماورایی، مریدپروری کرده و جالب است که اگر بیمار درمان نشود، میگویند وی تسلیم نشده و مقاومت کرده است، زیرا در این نوع از درمانگری، باید فرد اول کاملا تسلیم شود و خود را در اختیار درمانگر بگذارد و بعد از تسلیم و با القائات انجامشده، خود را شفا یافته بیابد؛ بنابراین، اگر این کار، یعنی فرادرمانی یک اصل باشد، پس چرا منطبق به علم روز دنیا نیست و دانشگاهها و اطبای حاذق، دارودرمانی را تجویز میکنند؟ به هر جهت بیشتر رهبران فرقههای وارداتی میکوشند از این راه قدرتنمایی داشته باشند و ... .
5. یکی دیگر از شاخصهای فرقهها، ایجاد تشکیلات و دایر کردن کمیتهها و حلقههای گوناگون پنهان و آشکار است که معمولا به صورت هرمی پیش میرود و فراگیر میشود و هر کدام از این کمیتهها و حلقات وظایف خاصی دارند؛ مانند وظیفه آموزش، حقوقی، آرشیو، نشر، ارتباطات، پژوهش، سایت و ... شبکه شبهعرفانی فوق نیز از این جهت مستثنا نبوده و کمیتهها و حلقات مختلفی دارد و البته گاه حلقههای پنهان مانند کمیته ارتباط با خارج، کمیته انضباطی، کمیته جمعآوری پول و هزینه و ... نیز فرقهها را در راه اهدافشان کمک میکند.
6. یکی از اهداف فرقهها نفوذ و عاملگیری در مراکز حساس و مهم است؛ بنابراین، خوب است این شبکه شبهعرفانی هم که عوامل خاصی در مراکز رسمی و غیررسمی رسانهای، آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و ... دارد، بررسی و از آن پرسیده شود که چرا و به چه دلیل، سعی دارد در این مراکز افرادی را جذب کند تا بتواند اهداف خود را پیش ببرد. این حرکت نیز در مورد فرقههای راما...، tsm و ... نیز صادق است بنابراین کلیه مراکز رسمی باید در این زمینه توجه بیشتری داشته و مراقبت کند اسناد و مدارک درون سازمانی ایشان به راحتی در اختیار این فرقهها قرار نگیرد.
7. یکی از شاخصهای دیگر فرقهها، تهدید کسانی است که به شکلی با رهبر فرقه و یا مریدان در افتاده و مخالفت با روند کار آنها دارد، با این افراد به شدت برخورد میشود و مورد بایکوت قرار میگیرند و تا مرحله حذف فیزیکی پیش میروند که با توجه به رخدادهای سال گذشته، میتوان در مورد این شبکه شبهعرفانی به نتایج خاصی رسید که البته تشخیص با نیروهای انتظامی و قضایی است که باید بررسی دقیق کنند.
8. از دیگر شاخصهای یک فرقه، ایجاد شبهه در اعتقادات اسلامی و قرآن و اهل بیت ـ سلام الله علیهم ـ و ... است که این شبکه شبهعرفانی نیز این راه را پیشه خود کرده است؛ بنابراین، در برخی جلسات شبهات اساسی به وحی و راه انبیا ـ علیهم السلام ـ وارد میکنند و با این قید که میخواهند رحمانیت عام الهی را برشمرند، مسیر حق معصومین ـ علیهم السلام ـ حذف و ارتباط انسانها مستقیم با روحالقدس مطرح میشود؛ همچنان که در اساسنامه این شبکه شبهعرفانی این شبهات آشکارا دیده میشود. همانگونه که در اساسنامه این شبکه شبهعرفانی، این شبهات آشکار دیده میشود.
9. شاخص دیگر تشکلهای شبهعرفانی، ایجاد گستردگی و شاخههای گوناگون در درون و بیرون کشور است که این شبکه هم در برخی کشورهای شرقی و غربی، حلقههایی را ایجاد و سعی در معرفی، عضوگیری و گسترش شبکه خود دارند؛ با اهداف از پیش تعیین شده به ویژه ایجاد شبکه ماهوارهای.
10. همه فرقههای شبهعرفانی در آغاز، تلاش دارند خود را غیرسیاسی و تنها فرهنگی و اجتماعی معرفی کنند؛ اما به موقع و در برخی تنگناها به ناگاه سیاسی میشوند و چهره عوض میکنند و حتی اصول شبهعرفانی خود را نیز کنار میگذارند. خوب است هنگامی که رهبران این فرقهها دستگیر میشوند به عملکرد مریدان و تحلیلها و برخوردها و تهدیداتشان نگاهی انداخته شد تا این قضیه به وضوح اثبات شود.
در مجموع با تعمقی در گروههای شبهعرفانی و بررسی اهداف ایشان در تشکیل فرقههای فرادینی و فرامذهبی به این نتیجه خواهیم رسید که دشمنان اسلام و مسلمین به ویژه دشمنان تشیع، هیچ راهی جز ایجاد فرقههای گوناگون در ایران برای بر هم زدن صفوف مسلمین ندارند و میخواهند از این راه جامعه مسلمین را به ضعف بکشانند تا شیاطین به راحتی در ایمان مسلمانان رسوخ کند؛ بنابراین تنها راهش شناخت و معرفی این شیاطین در تشکیل فرقههاست.