تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۱:۲۷  ، 
کد خبر : ۱۴۹۹۲۵

گفتگوی «آرمان» با دکتر داوود هرمیداس باوند (بخش اول)

فرزاد رمضانی بونش مقدمه: هر چند بحث تغییر در ساختار سازمان ملل و شورای امنیت از دهه‌ها قبل مطرح بوده؛ اما در سالهای اخیر نگاه کشورها به این مقوله با توجه بیشتری روبرو شده است همین امر بهانه‌ای شد تا در گفتگویی با دکتر هرمیداس باوند به این بحث بپردازیم.

* همزمان با آیین گشایش شصت و چهارمین دوره مجمع عمومی سازمان ملل علی عبدالسلام الترکی رییس جدید مجمع عمومی سازمان ملل از ساختار موجود شورای امنیت انتقاد و تصریح کرد: مجمع عمومی باید تجدید سازمان شود. در واقع این بحث از دهه‌ها قبل مطرح بوده است. قبل از هر چیز پرسشی که مطرح می‌شود این که پیشینه مباحث در شکل‌گیری سازمان ملل و رویکردهای موجود در تغییر و دگرگونی ساختار سازمان ملل و شورای امنیت از چه زمانی طرح و دارای چه درخواست، پیشنهادها و مفاهیمی بوده است؟ به علاوه سازمان ملل در پیشبرد اهداف خود چه موفقیتهایی داشته است؟
** سازمان ملل با تجارب و نافرجامی جامعه ملل در رابطه با حفظ صلح، امنیت بین‌المللی و ناکارآمدی سیستم امنیت دسته‌جمعی سبب شد که با تجارب نارسایی‌ها و نابسامانی‌ها، منشور سازمان ملل، بر مبنای جدیدی همسو با تحولات و نیازهای نوین جامعه بین‌المللی ایجاد شود در تدوین منشور دو نگرش مطرح بود یکی دمکراتیسیم و برابری حاکمیت کشورها اعم از بزرگ و کوچک و دیگری نگرش الیتیسم نقش و جایگاه قدرتهای فاتح در جنگهای بین‌المللی دوم. در مورد نکته اول مشکلی نبود چون در بیانه ملل متحد در 1943 تصریح شده بود که یک سازمان بین‌المللی براساس برابری حاکمیت کشورهای عضو اعم از بزرگ و کوچک تشکیل شود. اما در مورد الیتیسم بحث‌های زیادی در بین نمایندگان چهار کشور فاتح یعنی آمریکا، شوروی، ‌انگلستان و چین صورت گرفت. (چون فرانسه در آن تاریخ حضوری در این کنفرانسهای دوران جنگ نداشت) همان طور که می‌دانید فرانسه اشغال شده بود، دولت ویشی با آلمانها همکاری را در پیش گرفته بود و دولت تبعید در لندن هم به رهبری دوگل حضوری در کنفرانسهای طول جنگ به خصوص کنفرانس مسکو یا کنفرانس روسای سران در تهران یا در کنفرانس واشنگتن نداشت. این کشورها راجع به دو نکته نتوانستند به توافق برسند یکی راجع به عضویت دائم و دیگری حق وتو و نهایتا در کنفرانس یالتا در 1945 در این مورد دو نکته توافق حاصل شد یعنی عضویت دائم دولتهای فاتح که (البته با اصرار چرچیل، فرانسه هم در زمره اعضای دائم پذیرفته شد. گویی اینکه استالین وروزولت زیاد نظر مساعدی نداشتند). نهایتا بررسی نهایی در کنفرانس سانفرانسیسکو در پاییز 1945 صورت دادند. در آنجا برخی دولتهای شرکت کننده، برخی‌ها راجع به حق وتو ایرادهایی داشتند. ولی در آن شرایط قدرتهای فاتح موضع مسلطی داشتند، بنابراین با تعدیلات جزیی منشور سازمان ملل متحد به تصویب رسید. منشور برمبنای همکاری اعضای دائم شورای امنیت یعنی برمبنای استمرار همکاری قدرتهای فاتح در طول جنگ و بعد از جنگ پیش‌بینی شده بود. ولی با بروز جنگ سرد که نقطه عطف آن در 1948 و 49 بود. بنابراین آن زمینه‌ای که اساس موفقیت سازمان ملل و به خصوص شورای امنیت پیش‌بینی شده بود به دلیل اختلاف و تعارض بین شوروی از یک طرف و سه یا چهار کشور دیگر اعضای (دائم به خصوص با در نظر گرفتن اینکه 1949 چین کمونیست توانست بر سرزمین اصلی چین تسلط پیدا بکند و دولت چین ملی پناه برد به جزیره فرمز الذالک چین ملی کماکان به عنوان نماینده مردم چین در سازمان ملل حضور داشت که تا سال 1971 طول کشید). تا زمان بروز جنگ سرد که کارایی شورای امنیت در مورد حفظ صلح و امنیت بین‌المللی براساس سیستم امنیت دسته‌جمعی دچار نافرجامی‌هایی شود و به خصوص بروز جنگ کره که تصمیمی که شورای امنیت گرفته بود در مورد تجاوز کره شمالی علیه کره جنوبی و اقدامات دسته‌جمعی طبق فصل هفتم منشور به خصوص مواد 42 به بعد که در غیاب شوروی (نماینده شوروی) انجام گرفته بود. در منشور پیش‌بینی شده بود تصمیمات شورای امنیت در مسائل ماهوی باید با آراء موافق پنج عضو دائمی باشد. شوروی معتقد بود عدم حضوش سبب می‌شد که امکان تصمیم‌گیری وجود نداشته باشد و بنابراین با بازگشت شوروی اقدامات شورای امنیت تقریبا مورد چالش قرار گرفت و برای برون‌رفت از این وضعیت قطعنامه اتحاد برای صلح به اهتمام وزیر خارجه آمریکا دین آچسن به تصویب مجمع عمومی رسید. براین اساس بر مبنای توصیه مجمع عمومی اعضای سازمان ملل اقدام به یک همکاری دسته‌جمعی علیه دولت متجاوز می‌کنند که همین مکانیزم اتحاد برای صلح در قضیه بحران کانال سوئز 1956 و همچنین در مورد بحران کنگو در 1960 استفاده شد. هدفهای پیش‌بینی شده در منشور سازمان ملل در عرصه‌های مختلفی بوده است گویی اینکه مساله حفظ صلح و امنیت بین‌المللی اولویت اساسی نسبت به هدفهای دیگر منشور ملل متحد داشته است. هدفهای منشور گذشته از مساله حفظ صلح و امنیت براساس سیستم امنیت دسته‌جمعی مساله حل و فصل مسالمت‌آمیز اختلافات بین‌المللی بود به خصوص اختلافاتی که ادامه آنها ممکن بود تهدیدی برای امنیت و صلح بین‌المللی تلقی شود و برای این منظور مکانیزم‌هایی پیش‌بینی شده بود به خصوص اینکه چارچوب ماده سه منشور مذاکره یا گفتگو میانجی‌گری و استفاده از کمیسیون تحقیق، کمیسیون سازشی، سیستم داوری تصویه قضایی یعنی ارجا، اختلاف به دیوان بین‌المللی دادگستری، سیستم‌های حل و فصل مسالمت‌آمیز منطقه‌ای و هدف دیگر مساله همکاری بین‌المللی برای توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مهمتر از همه مساله رعایت حقوق بشر و آزادی‌های اساسی بدون هرگونه تبعیض از لحاظ جنس نژاد، زبان و مذهب و بالاخره ختم استعمار که در دو محدوده مطرح شده بود. از جمله وظایف کمیسیون چهارم مجمع عمومی و دیگری در رابطه با سیستم قیمومیت یا سرپرستی که در صلاحیت شورای سرپرستی یا قیمومت بود. باید بگوییم که در مورد مساله ختم استعمار اقدامات سازمان ملل متحد قرین موفقیت بود. همانطور که می‌دانید هنگام تدوین و تصویب منشور ملل متحد کشورهای شرکت کننده در کنفرانس سانفرانسیسکو بین 50 تا 51 کشور بودند ولی در پرتو به خصوص مساله ختم استعمار و اقداماتی که از طریق کمیسیون سوم از یک سو و کمیسیون چهارم و همچنین کمیته 24 نفری ختم استعمار صورت گرفت و موفقیت و پیشرفت مکانیزم‌های پیش‌بینی شده تا حدی بود که نهایتا تعداد اعضای سازمان ملل متحد با پایان استعمار از 51 کشور امروز به 193 کشور افزایش پیدا کرده است. یعنی اصل جامعیت یا یونیورسالیسم که یکی از اهداف‌های منشور ملل متحد بود تحقق پیدا کرده است نکته‌ای هم در عرصه مسائل حل و فصل مسالمت‌آمیز که اشاره کردم این مکانیزم‌های مذاکره میانجی‌گری کمیسیون تحقق کمیسیون سازش داوری تصویه قضایی و ترتیبات پیش‌بینی شده در سازمان‌های بین‌المللی بسیاری از اختلافات بین‌الملی اختلافات مرزی و مسائل مربوط به تحدید حدود فلات قاره از این طریق حل و فصل شد، یعنی در این زمینه هم تا حدودی مساعی سازمان ملل قرین موفقیت بود. عرصه سوم تدوین حقوق بین‌الملل و توسعه مترقیانه حقوق بین‌الملل بود که از جمله اقداماتی که شد تشکیل ایجاد کمیسیون حقوق بین‌الملل کمیسیون حقوق تجارت بین‌المللی بود، در این راهگذر ما شاهد هستیم که کنوانسیون‌های بیش از شاید صدها یا چند صد کنوانسیون در زمینه‌ها و عرصه‌های مختلف مربوط به کنوانسیون‌ها مربوط به مزایا و مصونیت دیپلماتیک، کنوانسیون مربوط به اصلاح حقوق معاهدات، مساله جانشینی دولتها کنوانسیون‌های مربوط به امور امنیتی مثل کنوانسیون منع آزمایش هسته‌ای، کنوانسیون منع گسترش هسته‌ای و در مورد فضای ماورای جو، کنوانسیون‌های استفاده صلح‌جویانه از فضای ماورای جو و اجسام سماوی غیرنظامی و غیره‌ هسته‌ای کردن فضای ماورای جو و کنوانسیون‌هایی در رابطه با محیط زیست و مسائل مختلف و فراتر از همه گذشته از خود دیوان بین‌المللی دادگستری، دادگاههای موقتی و بالاخره دیوان کیفری بین‌المللی همه اینها در پرتو مسائل سازمان ملل انجام گرفت. در زمینه مسائل توسعه اقتصادی با وجود اینکه نهادها و مکانیزم‌هایی مثل صندوق بین‌المللی پول، بانک بین‌المللی توسعه و عمران، گات (که بعدها تبدیل به سازمان نجات جهانی شد) یا آنستیرا، کنفرانس ملل متحد برای توسعه و تجارت و UNPP، برنامه ملل متحد برای توسعه UNIDO،UNITAD تشکیل شده بود و فراتر از همه کمیسیون‌های اقتصادی منطقه‌ای اروپا، آسیا، آمریکای لاتین، و آفریقا، مع‌الذلک سازمان ملل موفق نشده به شکاف اقتصادی بین کشورهای فقیر غنی به آن مقاصد اعلام شده در منظور ملل متحد دسترسی پیدا کند. در این زمینه می‌توان گفت؛ مساعی سازمان ملل متحد تا حدودی موفقیت‌آمیز بوده است و از آن هدف اعلام شده هنوز فاصله بسیاری دارد به خصوص در پرتو جهانی شدن انتظار می‌رفت که این شکاف گسترده‌تر شده است در مسائل حقوق بشر باید اذعان کرد که مساعی سازمان ملل در این رهگذر تا حدودی می‌توان گفت که گام‌های مثبتی برداشته شده به خصوص گذشته از اصول مندرج در منشور مثل مواد 13، مواد 76، 55، 54، 53 در مورد حقوق بشر و آزادیهای اساسی خالی از هرگونه تبعیض، اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق حقوق اقتصادی اجتماعی، فرهنگی کنوانسیون‌های منع ژنو ساید یا کشتار جمعی کنوانسیون، رفع تبعیضات نژادی کنفرانسیون محو هرگونه تبعیض علیه زنان و حقوق زن، حقوق کودک و کنوانسیون منع جلوگیری از شکنجه همه از چهره‌ها و صورتی از حقوق بشر بوده که گام‌های مثبتی در این راه برداشته و فراتر از آن شورای امنیت در پرتو تفاسیر و مترقیانه از اصول و اهداف منشور به خصوص در زمینه حقوق بشر موفق شده است به صلاحیت‌های جدیدی دست پیدا کند. به خصوص در مورد دخالت‌های انسان‌دوستانه؛ یعنی اگر در منشور تاکید بر نقش شورای امنیت برای حفظ صلح و امنیت بین کشورها بوده است در پرتو این تفاسیر مترقیانه صلاحیت برای حفظ صلح و امنیت در درون کشورها در زمانی که نقض فاحش حقوق بشر انجام شود تحت عنوان دخالت‌های انسان‌دوستانه و ایجاد دادگاههای موفقی در مورد دولتهایی که مرتکب جنایات بین‌المللی مثل جنایات علیه بشریت، جنایات جنگی یا ارتکاب و کشتار دست جمعی می‌شوند. از آن جمله وقایعی که در بوسنی و هرزگوین نسبت به رهبران یوگسلاوی میلوسویچ و دیگران در مورد روآندا، سیرالئون و بالاخره در مسائل کوزوو و غیره اضافه بر آن از ایجاد دیوان کیفری بین‌المللی در رابطه با ارتکاب جنایات بین‌المللی علیه بشریت و جنایات جنگی گام‌های مثبتی است که در زمینه حقوق بشر برداشته است. فراتر از آن اقداماتی است که بعدها در زمینه به اصلاح حفظ محیط زیست و تشکیل برنامه متحد برای محیط زیست و تشکیل برنامه ملل متحد برای محیط زیست و کنوانسیون‌هایی درباره کیوتو و ریودوژانیر و برای گرم شدن گازهای گل‌خانه‌ای و گرم شدن فضای جو، تاثیری بر مناطق قطبی و آب شدن یخ‌ها و آثار زیان‌بار بر افزایش آب اقیانویس‌ها و غیره و در عرصه‌های دیگر جلوگیری از آلودگی دریاها و منابع زمینی یا آلودگی‌های فضایی، در این زمینه هم اقدامات سازمان مل در خور توجه بوده است در نتیجه در دو عرصه هست که سازمان ملل متحد متاسفانه نتوانسته است آنچنان که انتظار می‌رفت موفقیت‌آمیز باشد. یکی در مورد حفظ صلح و امنیت بین‌المللی که اشاره شد و دیگری در مورد توسعه اقتصادی و اجتماعی که این دو مورد انتقاد شدید است پیشنهادهایی شده برای اصلاح و تجدیدنظر در منشور منتهی مکانیزمی‌ که برای مساله پیاده شده اصلاح یا تجدیدنظر در منشور به دو طریق ممکن است انجام بگیرد، یکی مجمع عمومی براساس دو سوم آرا تصمیم بگیرد و اگر با دو سوم آرا برای اصلاح، تجدیدنظر موفقیت‌آمیز بشود منوط به این هست که به تصویب دو سوم کشورهای عضو از جمله 5 عضو دائم شورای امنیت انجام بگیرد یا اگر به اهتمام سازمان ملل و از جمله یک کنفرانس بین‌المللی تشکیل شود برای تجدیدنظر در منشور باز نهایتا دو سوم آرا تصویب کشورها و از جمله اعضای شورای امنیت لازم است. تا الان اعضای دائم شورای امنیت این آمادگی را نداشته‌اند و حاضر نشده‌اند که اقداماتی در مورد اصلاح و تجدیدنظر در منشور باشد. البته یک اصلاح جزیی از منشور شد در مورد افزایش اعضای غیردائم شورای امنیت و افزایش اعضای شورای اقتصادی و اجتماعی و حدنصاب رای‌گیری براساس افزایش ولی فراتر از آن منشور دچار تغییرات نشد. البته در مورد شورای امنیت تعدیلی که انجام شد یا تغییری که صورت گرفت بدون آنکه منشور اصلاح شود براساس یک رویه تحت عنوان (یک توافق جوانمردانه) بود. چون همانطور که قبلا اشاره شد در منشور ملل متحد قید شده بود که تصمیمات شورای امنیت در مسائل ماهوی باید به اکثریت 9 عضو شورا من جمله آرای موافق 5 عضو دائم برسد. بنابراین غیبت یک عضو دائم یا حضور و یا عدم شرکت در رای و یا رای ممتنع به عنوان رای موافق تلقی نمی‌شد برای اینکه این مشکل را حل کنند یک توافق جوانمردانه صورت گرفت. بدون اینکه منشور اصلاح شود بر این اساس که غیبت یک عضو دائم یا حضور عضو دائم و عدم شرکت در رای یا رای ممتنع او به عنوان رای مخالف یا وتو تلقی نمی‌شود. این یک تغییری بود که در سیستم رای‌گیری اعضای دائم به وجود آمد. بدون اینکه اصلاحی صورت بگیرد ولی در چارچوب توافق جوانمردانه. تلاشی که اخیرا صورت گرفته یکی در مورد افزایش اعضای شورای امنیت. البته این نکته را یادآوری کنم که از سال 1946 به بعد پیشنهادهایی برای الغاء حق وتو در سازمان ملل مطرح شد و این الغاء ره به جایی نبرد. بعد یک کمیسیونی برای اصلاح و تجدیدنظر منشور ایجاد شد که قضیه را پیگیری کند البته این کمیسیون موفق شد از لحاظ سیستم اداری تغییرات و تعدیلاتی را انجام دهد از نظر مسائل بودجه سازمان ملل برای کارآیی اقداماتی صورت گرفت ولی در مورد مسائل دیگری (مساله وتو و...) به هیچ وجه نتوانستند به موفقیتی دسترسی پیدا کنند. اخیرا در مورد افزایش اعضای شورای امنیت پیشنهادهایی شده است. با توجه به افزایش اعضای سازمان ملل متحد که در آن تاریخ 51 کشور بود حالا 193 هستند و پیشنهادهای مختلفی شده است از جمله برای اعضای غیردائم پیشنهادهای مختلفی شده است در مورد اعضای دائم ابتدا آمریکا پیشنهاد کرد با توجه به جایگاه اقتصادی کشورهایی مثل آلمان و ژاپن (که در تامین سهمیه بودجه سازمان ملل نقش عمده‌ای بعد از آمریکا دارند) این دو کشور به عنوان اعضای دائم شورای امنیت پذیرفته شوند. البته قبل از این تاریخ ژاپن پیشنهاد کرده بود که عضو دائمی شورای امنیت بودن حق وتو شود ولی بعد از آن که پیشنهاد جدید مطرح شد ژاپن قویا خواستار این بود که عضو دائم شود با حق وتو، وقتی این پیشنهاد مطرح شد هندوستان هم معتقد بود با توجه به جمعیتی که دارد به مرز یک میلیارد نفر آدم هم رسیده است، درخواست عضویت دائم را کرد. از سویی کشورهای آمریکای لاتین که عضو دائمی نداشتند برزیل که بزرگترین کشور و پرجمعیت‌ترین آنها بود، مدعی عضویت دائم شد. در همین رهگذر اندونزی به عنوان اینکه پرجمعیت‌ترین کشور اسلامی هست هم خواستار عضویت دائم در شورای امنیت شد. کشورهای آفریقایی معتقد بودند که این قاره هیچ است و بنابراین در آن تاریخ چون نیجریه پرجمعیت‌ترین کشور آفریقایی جنوبی بود ظاهرا کاندید شد و مصر هم چون کشور آفریقایی و هم کشور عربی خاورمیانه‌ای مهم بود هم از آفریقا نامزد شد، بعد از اینکه مسائل آپارتاید حل شد آفریقای جنوبی موفق به بازگشت به سازمان ملل شد. آفریقای جنوبی هم کاندید عضویت دائم در شورای امنیت شد. البته بازگشت آفریقای جنوبی به معنای اخراج از سازمان ملل نبود بلکه آمدند از مکانیزمی به این ترتیب استفاده کردند. که در کمیسیون اعتبارنامه‌ها که هر سال آغاز کار سازمان ملل اعضای هیات‌های نمایندگی معرفی می‌شوند و این کمیسیون جنبه تشریفاتی دارد و تایید می‌کند در مورد آفریقای جنوبی از تایید این کشور خودداری می‌کرد. یعنی آفریقای جنوبی آن تابلو عضویتش در مجامع و کمیسیون‌های مربوطه بود ولی خودش حضوری نداشت. اینکه اشاره کردم بازگشت آفریقای جنوبی نه اینکه اخراج شده باشد در واقع به این ترتیب مانع حضور آفریقای جنوبی شده بود.
* ‌آیا پاکستان و آرژانتین هم نامزدی خود را برای عضویت دائم مطرح کرده بودند؟
** نه اینها هم مخالفت‌هایی داشتند به خصوص پاکستان که نسبت به هند که عضو شود ادعایی داشت یا چین نسبت به ورود ژاپن نظر مساعد نداشت یا آرژانتین و مکزیک که خودشان را کمتر از برزیل نمی‌دانستند نیز ادعایی داشتند اما ادعای آنها جدی نشد که به عنوان نامزد اصلی مطرح شوند در نتیجه یک پیشنهادی هم دبیرکل سابق کرد که بیایند تقسیم کنند به کشورهایی که به عنوان اعضای دائم بدون حق وتو باشند یا پیشنهاد ایتالیا بود که بر اساس چرخش و گردش وتو باشد مثلا از اروپا، تنها آلمان نباشد و ایتالیا و دیگران هم باشد. برزیل پیشنهادی کرد که در صورت پذیرش عضویت دائم آنها ده سال از حق وتو برخوردار نباشند ولی بعد از ده سال برای آنها پیش‌بینی شود. در مورد لغو حق وتو هیچ زمینه مساعدی وجود ندارد و گویی اینکه پیشنهاد از سال 1946 اولین بار به وسیله نمایندگی کوبا مطرح شد ولی به هیچ وجه شرایطی برای الفبای وتو وجود ندارد.
البته پیشنهادهایی هم شد از سوی برخی از کشورها که سازمان کنفرانس اسلامی هم نامزد باشد چون براساس مناطق جغرافیایی نه براساس سازمان‌های بین‌المللی به آن ترتیب به علاوه کشورهایی مثل اندونزی، نیجریه، مصر مدعی بودند آنها هم اسلامی بودند عضو سازمان کنفرانس اسلامی بودند.
* آیا ایران نیز در این مورد ادعایی داشته است؟
** در مورد ایران هم من پیشنهاد‌دهنده‌اش بودم در کنفرانس یونسکو ما این جور ارزیابی کردیم که منطقه خاورمیانه سابقا با کشورهای عرب خاورمیانه شناخته می‌شدند ایران و ترکیه هم که به عنوان کشورهای حلقه شمالی می‌گفتند ولی بیشتر در خاورمیانه اعراب بودند. با استقلال کشورهای آسیای مرکزی، قفقاز، هند و پاکستان سازمان اکو که 10 کشور بودند مطرح شد که ایران در یونسکو از آنجا که مشکلات سیاسی کمتری داشت پیشنهاد شود و با توجه به ابعاد و گستره جدید خاورمیانه آسیای مرکزی، قفقاز، ترکیه، ایران، پاکستان، افغانستان، ایران هم عضو دائم شود. ولی نمایندگانی که در اجلاس قزاقستان رفته بودند می‌گفتند ما که مطرح کردیم، قزاق‌ها که خودشان را اروپایی می‌دانستد استقبال و... نشد.
* چه تاریخی این امر اتفاق افتاد؟
** تقریبا همان آغاز 9-8 سال پیش بود. اتفاقا پیشنهادش را خود من مطرح کردم و گفتند از این پیشنهاد ایران استقبالی نشد.
* در مورد حقوق بشر چه تغییراتی پیش آمد؟
** در مورد حقوق بشر یک گام جدیدتر داشته شد. پایان دوره کمیسیون حقوق بشر که یکی از کمیسیون‌های شورای اقتصادی – اجتماعی بود و تشکیل شورای حقوق بشر جدید است که ایجاد شده است. حتی در طرح‌های پیشنهادی نظم نوین جهانی که بوش پدر در 1991 از جمله پیشنهادهای گذشته از تجدیدنظر در ساختار نظام و اقتصادی بین‌المللی یکدیگر از پیشنهادهای تقویت سازمان ملل متحد بود و جلوگیری از اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی، مساله حقوق بشر و مبارزه با تروریسم بین‌المللی بوده است. بعد از 11 سپتامبر هم درباره تعریفی که از نظم نوین جهانی شد مساله تقویت یا تجدیدنظر در سازمان ملل متحد مطرح شده است و در اجلاس سران برای هزاره بیست و یکم هم بر آن تاکید شد. تنها تغییری که حاصل شد همین مساله ایجاد شورای حقوق بشر بود در این زمینه کمیسیون و نهادی تشکیل شده است. اینها تنها تغییراتی است که حاصل شده است. در هر حال در اجلاس‌های مجمع عمومی سازمان ملل مرتبا پیشنهادهایی (از جمله در اجلاس اخیر) تجدیدنظر در منشور ملل و تقویت سازمان ملل متحد مطرح می‌شود.
* پس سازمان ملل با وجود نقدهایی زیاد بر آن حد زیادی موفق بوده است؟
** همانطور که اشاره کردم سازمان ملل در مورد مساله ختم استعمار در مساله به صورت کامل موفق بوده است در مورد مساله تدوین و توسه مترقیانه حقوق بشر تا حدودی موفقیت‌آمیز بوده است. در مورد حقوق بشر البته گام‌های مثبتی برداشته شده است. البته هنوز راه زیادی داریم تا به اهداف اصلی برسیم، اما متاسفانه در مورد حفظ صلح و امنیت بین‌المللی، در رابطه با مساله رفع شکاف اقتصادی و اجتماعی تلاشهای سازمان ملل با وجود مکانیزم‌های متعددی ایجاد شده است و این موفقیت نبوده است در مورد مساله محیط زیست که پدیده‌ای جدید به سر می‌برد چه در مساله‌ فضای ماوراء جو و زمین، دریاها و هم نهادهای جدیدی ایجاد شده است. تصمیماتی اتخاذ شده است به خصوص درباره مساله گازهای گلخانه‌ای و گرم شدن زمین و فرایندهای منفی آن با وجود اینکه کنوانسیون‌هایی تدوین شده ولی هنوز توافق و همکاری‌های اساسی و جدی که مورد نظر هست نتوانسته است موثر شود.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات