حرکت مقتدرانه ملت ایران تا خوداتکایی هسته‌ای

ضرورت واقع‌نگری برای تحلیل صحیح مسائل
این یک واقعیت غیرقابل انکار است که در صحنه بین الملل یک رویارویی جدی و تمام عیار بین ملت ایران و جبهه استکبار با سابقه 31 ساله در جریان است. به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران علوم سیاسی و روابط بین الملل، انقلاب اسلامی مردم ایران و در پی آن استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران با اصول، مبانی، آرمان ها و اهداف خاص در مقیاس جهانی، مسائل مختلف در حوزه های گوناگون را طی 13 سال گذشته تحت تأثیر قرار داده است. انقلاب اسلامی توانست جمهوری اسلامی و ملت ایران را به یک کانون الهام بخشی در مسائل جهانی تبدیل نماید.با الهام بخشی و تأثیرگذاری انقلاب اسلامی، بسیاری از روندهای موجود در گذشته متوقف و روندهای جدیدی شکل گرفت. در واقع تحولات دنیای کنونی به لحاظ ماهیت و جهت کاملاً متفاوت از تحولات دوران قبل از انقلاب اسلامی ارزیابی می گردد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، توجه به واقعیات موجود در جبهه بندی میان ملت مسلمان و انقلابی ایران با جبهه استکبار را برای رسیدن به یک تحلیل صحیح در مسائل داخلی و خارجی ضروری و مهم دانسته و برخی از این واقعیات را به شرح زیر برشمردند:
1-تداوم حرکت ملت ایران و جمهوری اسلامی در همان راه و اصول و اهداف انقلاب و امام (ره).
2-مخالفت بنیانی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی با خلق و خوی استکباری آمریکا و موجودیت نامشروع رژیم صهیونیستی.
3-مخالفت بنیانی آمریکا و رژیم صهیونیستی با انقلاب و نظام اسلامی.
4-دشمنان به دروغ جبهه مقابل جمهوری اسلامی را جامعه جهانی می خوانند، در حالی که نظام سلطه با محوریت آمریکا و رژیم صهیونیستی در برابر جمهوری اسلامی قرار دارد.
5-جبهه دشمنان ملت ایران دارای روندی رو به ضعف و جمهوری اسلامی دارای حرکت صعودی است.
تأمل در این واقعیت که نظام سلطه و به ویژه محوریت آن یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی دارای روند رو به ضعف و در حال افول بوده و در نقطه مقابل جمهوری اسلامی به عنوان یک قدرت نوظهور در آغاز هزاره سوم دارای یک حرکت صعودی است، دورنمایی از واقعیات آینده جهان را ترسیم نماید. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در تشریح دلایل و مصادیق روند رو به ضعف جبهه دشمنان انقلاب و ملت ایران، محروم بودن آمریکا و رژیم صهیونیستی از هر گونه عقبه مردمی در جهان را مورد اشاره قرار دادند و فرمودند: «نفرت ملت ها از این دو رژیم، ناکامی آنها در حوادث نظامی سال های اخیر در عراق و افغانستان و فلسطین، گرفتار آمدن در رکود اقتصادی سنگین، ناکامی در سیاست های خاورمیانه ای در سوریه و لبنان و فلسطین، کاهش اعتماد به نفس مسئولان آمریکایی و اسرائیلی و عاجز ماندن آمریکا در تصمیم گیری هایی مانند ادامه اشغال یا خروج از عراق و افغانستان، از نمودهای روند رو به تزلزل جبهه دشمنان ایران است.
 اعتراف غربی‌ها به این واقعیت‌ها
طی سال های اخیر اندیشمندان بسیاری در غرب به بیان روند رو به ضعف نظام سلطه و به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی پرداخته و بعضاً با صراحت از فروپاشی امپراطوری آمریکا و پایان یافتن عمر رژیم صهیونیستی سخن گفته اند. گسترش بیش از اندازه در جهان، بدهی 14 هزار میلیاردی و کسری بودجه نزدیک به 1500 میلیارد دلاری به همراه شکست های پی در پی در سال های اخیر به ویژه در خاورمیانه از دلایل این اندیشمندان و موسساتی است که آمریکا را به یک قدرت در حال فرو ریختن تشبیه کرده اند. به نمونه هایی از این اظهار نظرها اشاره می شود.
1- پیش‌بینی سقوط امپراطوری آمریکا
افراد زیادی هستند که سقوط امپراطوری آمریکا طی چند سال آینده را پیش بینی کرده اند. آقای «جوهان گالتونگ» موسس رشته مطالعات صلح و منازعه در آمریکا، چندی پیش کتابی را با عنوان «سقوط امپراطوری آمریکا» به رشته تحریر درآورد و منتشر ساخت. ایشان در خصوص نظریه خود طی مصاحبه ای می گوید: « من در سال 1980 فروپاشی شوروی را پیش بینی کردم که طی 10 سال رخ خواهد داد و این اتفاق در سال 1989 به وقوع پیوست. الآن نیز پیش بینی مشابهی برای آمریکا دارم. حضور نیروهای ویژه آمریکا از 330کشور به 40 تا 50 کشور افزایش یافته و ما ساختاری را شکل داده ایم که در حال مرگ است.»
پیش از این نیز آقای «ریچارد اف هاس» رئیس شورای روابط خارجی آمریکا با اشاره به مشکلات و ناکامی های آمریکا در عراق با صراحت گفته بود که مشکل اصلی این است که اساساً دوران امپراطوری آمریکا در خاورمیانه به پایان رسیده است.
2- پیش‌بینی پایان نظام سرمایه‌داری
بحران های عمیق در اقتصاد نظام سرمایه داری به گونه ای است که برخی از صاحب نظران را به این جمع بندی رسانده که این نظام در حال رسیدن به نقطه پایان عمر خویش است. پروفسور «آلن اتورباخ» استاد دانشگاه کالیفرنیا در همین راستا می گوید: «آمریکا باید برای کاهش بدهی و کسری بودجه طی 15 سال آینده تلاش کند. در غیر این صورت تا 15 سال آینده دیگر اثری از قدرت اقتصادی آمریکا و نظام سرمایه داری باقی نخواهد ماند.»
روند افزایش بدهی و کسری بودجه آمریکا حالت صعودی دارد. حضور نظامی با حدود 700 پایگاه در سراسر جهان، افزایش روز افزون هزینه های هر سرباز آمریکایی در خارج از مرزهای این کشور، امیدها را برای اصلاح کسری بودجه و کاهش بدهی در آمریکا از بین برده است. تنها راه برای کاهش این هزینه ها، خروج نظامیان آمریکا از بسیاری نقاط جهان و پایان دادن به اشغال نظامی افغانستان و خروج کامل از عراق است. چنین اقدامی در واقع همان فروپاشی امپراطوری آمریکاست که سردمداران کاخ سفید به شدت با تصور آن به وحشت می افتند.
3- جایگزینی هزاره آسیا با سده آمریکا
در سال 1995 به بهانه تدوین استراتژی 30 ساله نیروی هوایی آمریکا گزارشی منتشر گردید. یکی از نکات قابل توجه در این گزارش ترسیم دورنمای جهان در سال 2025 می باشد. در این ترسیم آمده که در آن زمان (سال 2025)، «سده آمریکا» جای خود را به «هزاره آسیا» می دهد و امپراطوری آمریکا با مشکلات عدیده ای روبه رو خواهد شد.
4- پیش‌بینی نابودی رژیم صهیونیستی
بسیاری از کارشناسان مسائل بین الملل و حتی خود صهیونیست ها، روند کنونی را روند فروپاشی رژیم صهیونیستی می دانند. اما در این میان نکته جالب، پیش بینی چنین روندی در گزارش محرمانه سازمان سیا می باشد که به نوعی فاش گردید. در گزارش محرمانه سازمان سیا با اشاره به عدم امکان تشکیل دو دولت از یک طرف و روند مهاجرت ها پیش بینی شده که براساس روندهای موجود تا 20 سال آینده فروپاشی اسرائیل اتفاق خواهد افتاد.
ایران یک قدرت نوظهور در نظم جدید
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار دلایل حرکت صعودی جمهوری اسلامی و روند رو به پیشرفت ملت ایران در حوزه های گوناگون به ویژه در عرصه های علمی و فناوری را بر شمرده و فرمودند: «علاوه بر حرکت درخشان در عرصه های مختلف، از لحاظ اجتماعی و معنوی ملت ایران از روحیه ملی بالا برخوردار است و اصل حضور 40 میلیونی در انتخابات سال گذشته نشان دهنده شور و نشاط اجتماعی و سیاسی در کشور است.»
یکی از دلایل دشمنی های نظام سلطه و آمریکا با جمهوری اسلامی، همین قدرت یابی روزافزون ایران در منطقه راهبردی خاورمیانه و عرصه بین الملل می باشد. صاحب نظران زیادی با اشاره به پایان یافتن عمر کوتاه نظم نوین مورد نظر آمریکا مبتنی بر یک نظام تک قطبی سلسله مراتبی، از نظم نوین چند قطبی با ظهور قدرت های جدید از جمله ایران سخن می گویند. «السیتر کروک» از محققان آمریکایی چندی قبل طی تحلیلی که در مجله «فارین پالیسی» آمریکا انتشار یافت، رفتار شتابزده آمریکا در به تصویب رساندن قطعنامه 1929 و وضع تحریم های یک جانبه علیه ایران در کنگره آمریکا را نشانه ای از نگرانی این کشور در بر هم خوردن نظم مورد نظر آمریکا و شکل گیری نظم جدید با ظهور قدرت های جدید از قبیل ایران اعلام کرد. در تحلیل کارشناسان غربی یک نقطه مشترک وجود دارد و آن قدرت یابی ایران به عنوان پرچمدار اسلام سیاسی است. بر همین اساس، غربی ها به شدت نگران تجدید حیات اسلام و ظهور تمدن نوین اسلامی با محوریت ایران هستند. پروژه های اسلام هراسی و ایران هراسی که در سال های اخیر آمریکایی ها طراحی و اجرا نمودند به خاطر همین نگرانی ها می باشد. هر چند دشمنان در این عرصه بسیار سرمایه گذاری کرده اند، لکن شواهد و قرائن نشان می دهد روند تحولات به صورت بازگشت ناپذیر همان است که حضرت امام خمینی (ره) پیش بینی کرده و ضمن اشاره به قدرت اسلام در به مذلت کشاندن ابرقدرت ها فرمودند: «من با اطمینان می گویم اسلام سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد.»
 با آمریکا مذاکره نمی‌کنیم
نفی مذاکره در شرایط کنونی با آمریکا، یکی از محورهای راهبردی فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران و مسئولان نظام اسلامی بود که بازتاب های گسترده ای در رسانه های جهان داشت. موضع صریح رهبر انقلاب اسلامی در قبال آمریکا در شرایطی که دولتمردان این کشور آمادگی خود برای مذاکره با ایران را مطرح ساخته اند، از اهمیت بالایی برخوردار است. اتخاذ چنین مواضع صریح و قاطع از سوی معظم له، از یک طرف بیانگر عظمت و اقتدار جمهوری اسلامی و از طرف دیگر به نیات آمریکایی ها از مذاکره با ایران برمی گردد. رهبر انقلاب در تبیین و تشریح دلایل عدم مذاکره با آمریکا، به این نکته اشاره فرمودند که در واقع آنها اهل مذاکره نیستند. واقعیت نیز همین است. آمریکایی ها با اعمال فشار بر ایران از طریق تصویب قطعنامه ها و تحریم یک جانبه و عملیات روانی و تهدید به اقدام نظامی، به دنبال تحمیل خواست و اراده خود به ایران هستند و بدیهی است که ملت هوشیار و انقلابی ایران هرگز زیر بار چنین مذاکره ای نخواهد رفت. آمریکایی ها در مذاکره به همان چیزی می خواهند برسند که با تحریم اقتصادی و تهدید نظامی خواهان تحقق آن هستند. هدف نهایی آنان نفی موجودیت جمهوری اسلامی به دلیل اختلافات بنیانی نظام اسلامی با نظام سلطه است. بدیهی است که جمهوری اسلامی با اقتدار از موجودیت خود دفاع کرده و هرگز پای میز چنین مذاکراتی حاضر نخواهد شد.
ملت ایران دنبال خوداتکایی هسته‌ای است
از دیگر محورهای راهبردی در فرمایشات مقام معظم رهبری، موضوع هسته ای و رفتارهای غیرصادقانه و عوام فریبانه غرب در این خصوص بود. طی سالیان اخیر، غربی ها تمام توان خود را به کار بستند تا از هسته ای شدن جمهوری اسلامی ایران جلوگیری نمایند. فشار غرب بر ایران با مقاومت ملت ایران با پافشاری بر حق طبیعی خود برای برخورداری از انرژی هسته ای روبه رو گردید و اکنون با راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر، ایران یک کشور هسته ای و برخوردار از چرخه سوخت می باشد. بسیاری از صاحب نظران مسائل ایران بر این اعتقاد هستند که ایران هسته ای مدیون تدابیر حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب است. ایشان طی سال های گذشته دولت و ملت ایران را برای رسیدن به این حق طبیعی به خوبی هدایت کرده و تمامی توطئه های دشمنان را خنثی کرده اند. مقام معظم رهبری در این دیدار نیز بار دیگر چرخه سوخته هسته ای را حق طبیعی ملت ایران خواندند و تأکید کردند: «ملت و مسئولان ایران از این حق کوتاه نمی آیند و ان شاءالله با ایجاد نیروگاه های هسته ای و تولید سوخت آنها در داخل، این حق طبیعی را دنبال خواهند کرد.» این فرمایشات رهبری معظم انقلاب اسلامی را می توان به عنوان سیاست هسته ای ایران تلقی کرد و دورنمای فعالیت های هسته ای کشور را ترسیم نمود. ایران بنا دارد با احداث نیروگاه های هسته ای طی سال های آینده، حدود 20هزار مگاوات برق هسته ای تولید نماید. جهت گیری سیاست هسته ای با تدابیر رهبری معظم انقلاب اسلامی در مورد احداث نیروگاه های هسته ای به گونه ای است که باید سوخت آنها تماماً در داخل تولید گردد. در واقع می توان گفت براساس این سیاست، حرکت مقتدرانه ملت ایران تا خوداتکایی هسته ای ادامه خواهد یافت و هیچ فشار خارجی نمی تواند ملت ایران و نظام اسلامی را از دست یافتن به این حق طبیعی باز دارد.
میدان مقابله احتمالی را ملت ایران تعیین می‌کند
مقام معظم رهبری در این دیدار درباره تهدید نظامی آمریکا فرمودند: «بعید است آنها این حماقت را انجام دهند، اما همه بدانند اگر این تهدید عملی شود میدان مقابله ملت ایران فقط منطقه ما نخواهد بود، بلکه این مقابله، میدان گسترده تری خواهد داشت.» طی سال های اخیر و در پاسخ به تهدیدات نظامی آمریکایی ها و صهیونیست ها، مقامات ایران همواره بر این سیاست تأکید کرده اند که دفاع در برابر یک تجاوز نظامی احتمالی، محدود به قلمرو جغرافیایی و سرزمینی ایران نخواهد بود و این ملت ایران است که میدان نبرد و صحنه های درگیری را برای دفاع از منافع خود تعیین خواهد کرد. چند سال قبل که تهدیدات نظامی آمریکایی ها پر رنگ شده بود، رهبری معظم انقلاب اسلامی و فرماندهی کل قوا، با صراحت فرمودند اگر دشمن منابع و امنیت ملت ایران را مورد تعرض قرار دهد، در هر کجای دنیا که ممکن باشد به منافع متجاوز ضربه خواهیم زد. در کنار این عزم و اراده جدی برای مقابله با تجاوز احتمالی، آنچه دشمنان را به شدت نگران ساخته، توانایی و ظرفیت های جمهوری اسلامی برای تحقق بخشی به این سیاست دفاعی است. آنان تا حدودی با توانایی های نظامی ایران و سرپنجه های قوی آن در منطقه و فرامنطقه آشنا هستند. خلیج فارس، تنگه هرمز، دریای عمان، اقیانوس هند، پایگاه های آمریکا در منطقه و موجودیت متزلزل رژیم صهیونیستی هدف های نزدیک برای نیروهای مدافع انقلاب اسلامی بوده و سرپنجه های دفاعی و هسته های مقاومت در سراسر جهان، دستان بلند نیروهای علاقه مند به انقلاب اسلامی هستند که دشمنان حتی قادر به تصور آن هم نیستند که در صورت دست زدن به یک اشتباه راهبردی چه بر سر آنان خواهد آمد. این سرپنجه های دور و نزدیک بسیاری قوی عمل می کنند و اگر دشمنان خواهان درکی درست از توان و قدرت این سرپنجه ها هستند، کافی است که مروری بر جنگ های 33 روزه و 22 روزه داشته باشند.
تقویت وحدت فریضه و اخلال در آن غیرمشروع
در شرایطی که دشمنان به اختلافات داخلی امید بسته اند و دائماً تلاش می کنند تا با واسطه های خود بر تنور اختلافات دمیده و شکاف هایی را میان مسئولان نظام ایجاد نمایند، بدیهی است که وحدت و عمق بخشی به آن از چه اهمیت والایی برخوردار است. در چنین فضایی رهبری معظم انقلاب اسلامی، وحدت و همدلی را تکیه گاه اساسی ملت و نظام در ادامه حرکت مقتدرانه انقلاب اسلامی دانستند و می فرمایند: «اتحاد و همدلی مسئولان کشور یک فریضه است و تعهد در مخالفت با آن، به خصوص در سطوح بالا خلاف شرع است.» در طی 31 سال بعد از انقلاب از ابتدا تا به امروز وحدت همواره به عنوان یک اصل اساسی مورد تأکید امام (ره) و رهبری بوده و حفظ آن را واجب و هر گونه اقدام برای ایجاد اختلاف و تفرقه در صفوف نیروهای انقلاب و مسئولان کشور را یک حرام شرعی دانسته اند. اهمیت این موضوع در فضای جنگ نرم و فتنه انگیزی دشمنان دو چندان می شود. در جنگ نرم و فتنه، دشمنان تلاش می کنند تا مردم نسبت به مسئولان نظامی بی اعتماد گردند. حرف های تفرقه افکن و اختلاف برانگیز از سوی هر کس می تواند دشمن را در رسیدن به چنین خواسته ای موفق نماید. بر این اساس رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در این دیدار می فرمایند: «دشمن در صدد بی اعتماد کردن مردم به مسئولان است و هیچ کس نباید به گونه ای سخن بگوید که مردم به دولت، مجلس و قوه قضاییه بدبین شود.»