تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۳۸۹ - ۰۷:۱۴  ، 
کد خبر : ۱۶۳۷۵۱
مدیر امور بین‌الملل شرکت ملى نفت در گفت‌وگوى با «ایران» تشریح کرد

چرا نفت ایران ۱۰دلارارزان تراز جهان است

اشاره: روز گذشته بخش اول مصاحبه «ایران» با دکتر حجت الله غنیمى فرد را خواندید. این شماره قسمت دوم و پایانى این گفت وگو را مى خوانید:

* البته همانطور که گفتید آلاسکا على رغم خواست آنها هنوز ممنوعیت تولید دارد.
** بله تولید و اکتشاف در تمام بخش هایى که مورد نظر لایحه بود مورد تصویب قرار نگرفت و بالاخص آلاسکا و این نتوانست براى تولید نفت در آمریکا به میزان بیشترى که مورد انتظار بود، راهگشا باشد.
* آقاى دکتر این سؤال پیش مى آید که طبق تعریفى که شما از شوک نفتى ارائه دادید، آیا احتمال بازگشت شدید قیمت ها هست یا اساساً چه افق زمانى را براى سقوط قیمت نفت مى توان پیش بینى کرد؟
** زمانى که از قیمت ها صحبت مى شود، باید بررسى کرد که وضعیت کنونى دنیا در مورد افزایش قیمت ها یک «افزایش ناگهانى» بوده یا یک «افزایش قابل پیش بینى» ولى «با سرعتى پیش بینى نشده؟» باید گفت کمابیش از سال گذشته تمام مراکز تحلیل کننده بازار انرژى در جهان با توجه به افزایش تقاضا در بخش نفت معتقد بودند که قیمت نفت نمى تواند در سطوح پایین سال گذشته باقى بماند. البته هیچ کس توقع نداشت که در عرض پنج، شش ماه ۴۰ درصد افزایش قیمت رخ دهد. در نتیجه این افزایش قیمت به این میزان مورد انتظار نبود، ولى افزایش قیمت به صورت کلى مورد انتظار و پیش بینى بود. در توضیح علت مى توان گفت عوامل مؤثر در رشد قیمت ها عملاً اثرشان افزایش قیمت بیشتر از مقدار پیش بینى قبلى، اعمال شد. مثلاً تقاضایى که براى نفت خام ها وجود داشت، به نظر نمى آمد در یک دوره کوتاه مدت از یک فصل به فصل دیگر در بازار اثراتى به این قدرت براى فشار به قیمت ها به سمت بالا بگذارد. مورد بعد کمبود ظرفیت هاى پالایشى است که به نظر مى آمد به صورت کلى بتواند از بخش هاى مختلف و بویژه نیم کره شمالى و جنوبى که از نظر فصلى با هم تفاوت دارند جبران شود، ولى عملاً موقعى که به اواسط سال ۲۰۰۵ میلادى رسیدیم مشخص شد فقط آمریکا نیست که با کمبود ظرفیت پالایشى روبرو است، بلکه کل جهان نسبت به مصرفى که جهان مى تواند از نقطه نظر واردات و صادرات داشته باشد با این کمبود روبرو است. همین امر حتى در مورد چین وجود دارد. چین با مشکل کمبود برق و خاموشى طى تابستان مواجه شده است.
شما در نظر بگیرید که در آن کشور اگرچه از زغال سنگ استفاده مى شود، ولى استفاده از نفت و فرآورده هاى نفتى رو به افزایش است. به هر حال در چین هم مصرف نفت خام على رغم بالا بودن قیمت ها کاهش پیدا نکرده است.
به طور کلى مى توان گفت ظرفیت پالایشى در جهان به میزان کافى نیست و در نتیجه فرآورده مورد نیاز جهان از نقطه نظر نفتى به مقدار کافى تولید نمى شود. عامل دیگرى که به نظر مى آید اثر خواهد داشت و مى تواند این روند افزایشى را ادامه بدهد عاملى است که شاید در کشورى مثل ایران و کشورهاى با سوخت هاى هنوز هم نامرغوب چندان اثر گذارنده نباشد ولى در رعایت مسائل محیط زیست، روند تقاضا براى فرآورده هاى بسیار پاکیزه در آینده را روند بسیار افزایشى نشان مى دهد. این روند افزایشى، همراه با کمبود امکانات پالایشى تولید این فرآورده هاى بسیار تمیز است. مقررات محیط زیستى براى آمریکا، اروپا، کشور هاى جنوب شرق آسیا حتى هند و چین، به گونه اى است که طى سالهاى آینده فرآورده هاى بسیار پاکیزه تر از وضعیت کنونى را طلب مى کنند در حالى که سرمایه گذارى براى تولید این فرآورده ها در پالایشگاههابه اندازه کافى انجام نشده لذا بخشى از این عامل بر مى گردد به تقاضا براى فرآورده هاى بسیار پاکیزه که اگر نفت خام هم باشد باز مشکل وجود دارد چون حتى اگر با سرمایه گذارى هایى که شده و با برخى امکانات تولیدى بتوان نفت را با هزینه زیاد به روى زمین آورد این نفت خامها باید بتوانند پالایش بشوند و فرآورده هاى بسیار مرغوب و تمیز بدهند که این امکان فعلاً وجود ندارد. عاملى دیگر که هم اثر کوتاه مدت خود را نشان داده و هم مى تواند اثرات میان مدت و بلند مدت داشته باشد اینکه با توسعه اقتصادى در کشورهاى اصطلاحاً کم توسعه یافته قبل و کنونى، شهرنشینى افزایش پیدا مى کند، در زندگى شهر نشینى حمل و نقل یکى از عوامل تعیین کننده است. چه براى زندگى در داخل شهر و چه در خارج شهر. در نتیجه این عامل با آمارهایى که مثل رشد اقتصادى که در چین و هند و برخى کشورهاى آسیایى و غیر آسیایى مى بینید، بیان کننده تقاضاى فرآورده هاى نفتى در آینده است که براى تولید این فرآورده ها هنوز سرمایه گذارى کافى در پالایشگاهها انجام نشده است. به عبارت دیگر در آینده تقاضاهایى براى فرآورده هایى که هم از نظر محیط زیستى پاکیزه باشند و هم به مراتب بیشتر از وضعیت کنونى تولید شوند وجود دارد که این امکان هنوز فراهم نیست.
* مگر این تقاضاها از قبل قابل پیش بینى نبود؟
** بعضى از اینها نبود. مثل روند ادامه دار رشد اقتصادى در کشور چین براى دوره بلندمدتى به بیش از ۸درصد. همچنین رشد اقتصادى بالا براى هندوستان که در این حد قابل پیش بینى نبود. به نظر نمى رسید که بعضى کشورهاى خاورمیانه بتوانند در رشدهاى بالایى خودشان را حفظ بکنند، باید دید کشورها هرچه در سطوح اقتصادى پایین تر باشند و با این رشدها حرکت کنند از نظر فرآورده هاى نفتى چه اتفاقى مى افتد؟ اگر کشور چین را در نظر بگیریم، یکى از مراحل ابتدایى در توسعه این کشور ساختن جاده هاى بیشتر و ساختمانهاى بیشتر است و در این راستا فرآورده نفتى اى چون قیر مورد استفاده قرار مى گیرد.
پس از احداث اینها امکان حمل و نقل افزایش مى یابد و براى خودروهاى شخصى، بنزین و وسایل نقلیه سنگین هم گازوئیل نیاز است پس از همین مراحل ابتدایى توسعه ، چین و کشورهاى دیگر انرژى مى خواهند. از طرفى کمبود امکانات ظرفیتى در دنیا، رشد اقتصادى این کشورها را متأثر مى کند و چون این کشورها نمى خواهند رشد اقتصادیشان را به علت کمبود انرژى تحت تأثیر قرار بدهند آماده اند با قیمتهاى بالاتر همان مقدار انرژى موجود را به سمت خود ببرند.
* در مورد آمریکا وضعیت فرق نمى کند؟
** یکى از عواملى که در آمریکا اثر کرد و نباید آن را ندیده بگیریم، ادامه دار شدن تضعیف دلار نسبت به ارزهاى قوى است. بخشى از این امر باعث شد که خرید نفت براى کشورهایى که پول ملى قوى در مقابل دلار دارند با سهولت بیشترى انجام شود. وقتى چندین سال متمادى را با الآن مقایسه مى کنید مى بینید که در یک زمان هر ۸۹ - ۸۸ سنت آمریکا معادل یک یورو بود. قدرت دلار مشخص بود. بعد به برابرى یک دلار و یک یورو رسید و بعد همین طور دلار در برابر یورو تضعیف شد. طورى که در یک دوره زمانى بیشتر از ۳۵درصد تضعیف دلار را در مقابل ارزهاى قوى داشتیم. حال یورو را در نظر بگیرید. فرض کنیم که هر بشکه برنت قیمتى معادل ۶۰دلار داشته باشد و با احتساب ۳۵درصد تضعیف دلار نسبت به پنج سال پیش باید ۳۵درصد از قیمت ۶۰دلار کم کنید و قیمتى که براى اروپاییان نسبت به آن زمان مقایسه مى کنند حدود بیست و چند دلار مى شود. پس زمانى که حتى از نفت برنت ۶۰دلارى صحبت مى کنیم در آنجا قیمتى زیر ۴۰دلار براى برنت داریم. پس براى این است که در اروپا على رغم بالا بودن قیمت نفت فشار اقتصادى چندانى به آنها وارد نمى شود. این امر حتى در کشورهایى دیگر که پول قوى دارند مثل آسیاى جنوب شرقى هم مصداق پیدا مى کند. در نتیجه ضعیف بودن دلار، تقویت تقاضا را در کشورهایى با پول غیردلار ولى قوى تشدید کرده است. مورد بعد در رابطه با مقایسه ظرفیت پالایشى است و اینکه ظرفیت پالایشى به سمتى مى رود که بتواند کمترین سرمایه گذارى و بیشترین بازده را داشته باشد. در آمریکا طى نزدیک به دو دهه گذشته ظرفیت پالایشى نه تنها افزایش پیدا نکرده بلکه کاهش یافته است. این کاهش ظرفیت به علت از مدار تولید خارج شدن برخى از پالایشگاهها و یا غیراقتصادى بودن این پالایشگاهها بوده است. باید دانست سرمایه گذارى براى نفت خام هاى سنگین و ترش که اکثریت تولید جهان را تشکیل مى دهد تا فرآورده هاى بسیار مرغوب دربیاید بیشتر از آن خواهد بود که در نفت خام هاى بسیار سبک و شیرین باید سرمایه گذارى انجام شود تا فرآورده هاى بسیار مرغوب به دست بیاید. پس در کشورى که مقدارى از سرمایه گذارى ها در بخش پالایشگاهها جواب منفى داده و قسمتى از ظرفیت را از دست دادند آیا شما به نظرتان مى آید که با یک دوره شش ماهه، یک ساله یا دوساله بالا بودن قیمتها، سرمایه گذارى به سمت تأسیس پالایشگاه جدید به سهولت انجام شود؟
بسیارى ازکسانى که دست اندرکار این صنعت بودند به یاد مى آورند که مجبور شدند صنعت پالایش و کار را تعطیل کنند چون سودآور نبود حالا آیا آنها به راحتى دوباره سرمایه گذارى مى کنند؟! در نتیجه این عامل هم تشدید کننده است. بعضى عواملى که به آنها اشاره کردم در سال ۲۰۰۵ میلادى و ۲۰۰۶ میلادى اثبات عواملى است که در آینده کوتاه مدت نمى تواند به نفع کاهش قیمت ها اثر بگذارد و به همین علت اضطراب اینکه این تشدید، اثرى بیشتر از پیش بینى هاى قبل بگذارد، فشار بر قیمت را بازهم بیشتر مى کند.
* در این میان کشورهاى تولیدکننده نفت از جمله ایران شرایط حساسى پیش رو دارند. به نظر شما ایران باید به این سمت برود که افزایش تولید بدهد تا در روند صعودى قیمت ها از بازار سهم بیشترى به دست آورد یا اینکه ساخت پالایشگاهها تولید فراورده هاى نفتى و صادرات آن را در پیش گیرد؟
** بدیهى است که اگر بتوانیم در افزایش تولید خود به سمتى برویم که تولید اضافه تر را با ارزش افزوده بیشتر در داخل تبدیل به فرآورده و صادر بکنیم منطق اقتصادى پاسخ مى دهد که حتماً ارزش اضافى فرآورده هاى نفتى را در داخل داشته باشیم ولى دقت داشته باشید که افزایش ظرفیت تولید حدود سه سال طول مى کشد آن هم چنانچه به سمتى برویم که مطمئن باشیم جایى که اکتشاف مى کنیم به نفت مى رسیم . از طرف دیگر براى ساختن پالایشگاهى مثلاً با ظرفیت ۱۰۰هزار بشکه در روز حداقل یک دوره دوساله از دوره طراحى تا اتمام نیاز است. یعنى حتى اگر این دو را با هم بخواهیم انجام بدهیم یک فاصله زمانى بیش از دو سال نیاز داریم تا این ارزش افزوده را در داخل ایجاد کنیم بدیهى است چنانچه ظرفیت پالایشى فعلى را با سرمایه گذارى کافى که بتواند با تکنولوژى روز بهترین فرآورده هاى موردخرید بازار جهانى را تولید کند، مجهز نماییم، دراین صورت مى توانیم مقدار بسیار زیادى از این ارزش افزوده را در داخل داشته باشیم ولى تا آن زمان به نظر نمى رسد امکانى غیرازاین داشته باشیم که بخش مازاد تولید برامکان فرآورش در داخل را صادر کنیم براى اینکه از درآمد حاصل از صادرات براى بخش هاى دیگر اقتصادى کشور سرمایه کافى ایجاد و این سرمایه را از زیرزمین به روى زمین تبدیل کنیم .
* ولى به نظر نمى رسد همین مقدار تولید هم قابل توجه و قابل عرضه به بازار باشد.
** البته درست نیست فکر کنیم که همه نیاز بازار را باید ما تأمین کنیم چون اگر این طور پیش برویم وابستگى خودمان را به بخش صنعت نفت بیشتر و بیشتر کرده ایم. من معتقدم ایران که پس از انقلاب تولید روزانه ۷ میلیون بشکه را به ۳ میلیون بشکه کاهش داد، به دنبال آن بودکه اقتصاد خود را از وابستگى به صادرات نفت خام کاهش بدهد و اگر جنگ تحمیلى به وقوع نمى پیوست به احتمال زیاد این مهم به طور کامل محقق مى شد. ولى براى اینکه بتوانیم به ظرفیت هاى بالاتر برسیم، باید ببینیم آیا ظرفیت اضافى تولید مى کنیم تا جایگاه خود را در بازار جهانى نفت به عنوان بازیگر اصلى نگه داریم یعنى این فقط یک بازى اقتصادى نیست بلکه به توان امنیتى کشور هم اضافه مى کند یا آن که فقط دنبال این هستیم افزایش تولید بدهیم تا به عنوان عرضه کننده اى باشیم که هر میزان نفت که بازار به دنبال آن است را به هزینه ملت ایران تولید کنیم.
* اما مى توان از بعد اول نیز به قضیه نگاه کرد. در آن صورت افزایش تولید نفت با افزایش توان امنیتى ایران در منطقه و جهان پیوند مى خورد.
** ما باید با افزایش مقدار تقاضایى که در پیش بینى هاى متعدد مؤسسات معتبر جهانى (که فقط از یک زاویه موضوع را بررسى نمى کنند) مى آید، پیش رویم و جایگاه فعلى را نباید به هیچ ترتیبى از دست بدهیم یعنى با افزایش تقاضاى جهانى نفت بتوانیم افزایش ارز هم داشته باشیم البته باز این بدان معنا نیست که ما با هزینه ملت ، ظرفیت اضافى ایجاد کنیم و ظرفیت مازاد بر تولیدى که جهان نیاز دارد ، باعث سقوط قیمت ها یا کاهش قیمت ها شود در آن صورت نه درآمدى افزایش داده ایم و از طرف دیگر هزینه اى هم بر ملت اضافه کرده ایم.
* با این توصیف، افزایش قیمت نفت را تا چه سطحى به نفع کشورهاى تولید کننده مى دانید؟
** کشورهاى تولید کننده با ساختارهاى مختلف اقتصادى هستند بعضى از آنها با آمریکا روابط نزدیک اقتصادى دارند و با هر یک دلارى که از درآمد نفت براى اینها مى ماند، معادل یک دلار صنعت، خدمات، تکنولوژى و... مى توانند از این کشور وارد کنند.
پس به علت اینکه به غیر ازدلار تبدیل نمى کنند، کاهش ارزش دلار براى آنها ضررى ندارد. مخصوصاً اینکه کاهش ارزش دلار براى آنها که کالاها و خدمات یا تکنولوژى مى خرند ارزانتر تمام مى شود ولى بعضى از کشورها مثل کشور ما که از آمریکا نمى توانند خریدى داشته باشند اولین ضررى که مى کنند این است که بخش عمده اى از این پول به ارزهاى دیگرى تبدیل مى شود و در این تبدیل کاهش دلار، تضعیف خودش را درایجاد درآمد تبدیل شده غیردلارى براى ما ظاهر مى کند. یعنى وقتى مجبورید دلار را به پوند انگلیس یا یورو تبدیل کنید قدرت خرید ضعیف شده دلار باعث مى شود که از این ارزها به شما کمتر داده شود. درنتیجه نباید فکرکنید در کشورى مثل ایران هریک دلار افزایش قیمت نفت به همین مقدار، افزایش قدرت خرید از دنیا براى شما ایجاد مى کند. چون ایران و آمریکا ارتباطى ندارند.
* با این حساب شما از بحثى که چندى پیش براى معامله نفت به غیردلار مطرح شده بود حمایت مى کنید؟
** اصطلاح خرید به غیر دلار مطرح بوده و حتى در نشست بین مصرف کنندگان و تولیدکنندگان نفت هم این موضوع مطرح شد که علاقه مندى براى خرید نفت به غیردلار وجوددارد ولى در وضعیت کنونى اعلام قیمت هاى نفت در جهان و قراردادهاى نفتى از تولیدکننده و مصرف کننده به استناد این شاخص و براساس دلار است. البته در بندى از قرارداد که مربوط به پرداخت ها است، هر کشورى مى تواند با طرف مقابل توافق کند که زمان سررسید پول نفت خریدارى شده به جاى دلار، قیمت را محاسبه کند و به غیردلار بگیرد.
این عمل بانکى است و یک عمل نفتى محسوب نمى شود. در آن صورت شما نباید بگویید این معامله خرید و فروش نفت به غیردلار بوده چون شاخص قیمت ها هنوز دلار است.
* منظور من تغییر شاخص به غیردلار است.
** این نکته درحال حاضر در هیچ کدام از بورس هاى موجود در جهان به این شکل وجودندارد، نه بورس نایمکس، نه IPE و ... همه ارقام با شاخص دلار اعلام مى شود.
* آخرین محور گفت وگو به بررسى روند قیمت نفت خام ایران در چندماه اخیر اختصاص دارد. طى این مدت و در جریان افزایش شدید قیمت جهانى، فروش نفت ایران چه وضعیتى پیداکرده است؟
** دراین خصوص باید نکته بسیار مهمى را موردتوجه قرار دهیم. اینکه مقایسه قیمت هابا لحاظ کردن کیفیت نفت خام صادراتى صورت گیرد چون این نفت خام ها بسته به نوع و کیفیت، تفاوت قیمت دارند. لذا هرگونه بررسى قیمت باید باتوجه به نوع نفت فروخته شده انجام شود.نسبت به سالهاى گذشته براى نفت هاى بسیار سبک و شیرین کاهش تولیدى ایجاد شده که در آینده هم ادامه دارد. باید قبول کنیم که نفت هاى خام بسیار سبک و بسیار شیرین، تولید کمترى دارند ازطرفى نیاز بازار به ویژه در نیمکره شمال غربى جهان به این نفت خام بیشتر است.
در این زمینه یعنى نیاز زیاد به مصرف نفت خام بسیار سبک و شیرین، علل محیط زیستى و ضرورت تولید فرآورده هاى مرغوب نیز تأثیرگذار است.
به هرصورت با کمبودى که دراین بخش وجوددارد این نوع نفت خام ها افزایش قیمت بسیار سریعى پیداکردند.
درمقابل نفت خام هایى ازجمله نفت خلیج فارس و ایران قراردارند که به علت ترش یا سنگین و متوسط بودن، و بخاطر مازاد نیازى که در جهان براى آنها وجوددارد همپاى نفت شیرین و سبک افزایش قیمت نشان نمى دهند. یعنى در نفتى چون نفت خام ایران، افزایش قیمتى که براى نفت شیرین و سبک ایجادشده رخ نداده است. براى تشریح این مورد مى توان به تفاوت قیمتها اشاره کرد.
مثلاً اگر یکى ازنفت خامهاى منطقه را نفت خام دبى بدانیم و نفت خام دبى را مثل نفت خام سنگین ایران در نظر بگیریم مى توان گفت در سال گذشته و به طور دقیق در ۲۸ مردادماه سال ۱۳۸۳ فاصله قیمت نفت برنت با نفت دبى (یعنى نفت خام شیرین و سبک با نفت خام سنگین و ترش) ۴ دلار و ۳۷ سنت بود. همین فاصله در ۲۸ مردادماه سال ۱۳۸۴ به ۹ دلار و ۳۴ سنت رسید. فاصله مذکور نشان دهنده این است که افزایشى که در قیمت نفت خام شیرین ایجاد شده به همان نسبت در نفت خام ترش ایجاد نمى شود چرا که در آن صورت بایدفاصله قیمت دو نوع نفت خام در سال جارى در همان حد ۴ دلار مى ماند. حالا اگر این بررسى را ادامه دهید مى بینید طى سال ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ فاصله قیمتى، تغییرات بسیار زیادى داشته و سال ۱۳۸۳ در برخى از زمانها بین نفت برنت و دبى فاصله به ۱۴ دلار و ۲۵ سنت رسیده است. در این مورد به فاصله قیمت این دو نفت خام در ۲۶ ماه اکتبر سال ۲۰۰۴ اشاره مى کنم. اگر این فاصله قیمت را در نظر داشته باشیم فرض مى کنیم که تفاوت قیمت، به علت نیاز بازار و نیز نوع محصولاتى که نفت خامها مى توانند به بازار ارائه کنند، باید تأمین شود. در سال ۲۰۰۵ میلادى فاصله دو نفت خام مذکور طى ۷‎/۵ ماه سپرى شده به بالاتر از ۹ دلار و ۵۲ سنت رسیده است. طى این مدت، این بالاترین رقمى بوده که در تاریخ ۱۲ اوت سال ۲۰۰۵ در بازارها ملاحظه کردیم جالب است بدانید این روز، روزى است که قیمت برنت به بالاترین قیمت خودش یعنى ۶۷ دلار و ۳۲ سنت رسید و نفت WTI هم به بالاترین حد خود یعنى ۶۶ دلار و ۸۶ سنت رسید، مى توان نسبت به این نکته اطلاعات دیگر ارائه بدهیم. یعنى در دوازدهم اوت سال ۲۰۰۵ فاصله قیمتى ۹ دلار و ۵۲ سنت بود و در سال گذشته فاصله همین دو نفت خام (برنت و دبى) در ۱۲ اوت ۵ دلار و ۶۳ سنت بوده است و باز هم به این معنى است که این دو نفت خام به یک نسبت افزایش قیمت ندارند.
البته این امر فقط در مورد نفت خام ایران نیست. هر چه نفت خام سنگین تر باشد این مورد بیشتر صادق است. مثلاً نفت خام سنگین عربستان که نوع API آن نشان مى دهد از نفت خام سنگین ایران هم سنگین تر است و یا نفت خام میادین سروش و نوروز ما و یا نفت خام هایى که توسط ونزوئلا فروخته مى شود و یا مکزیک دارد. پس این فقط منحصر به نفت خام ایران در بازار نیست.
جالب اینکه تمامى این موارد در سایت هاى خبرى مؤسسات و خبرگزارى هاى انرژى که اطلاعات روزانه را اعلام مى کنند وجود دارد و نیازى نیست که به این امر اصرار کنیم تمام اطلاعات براى تمام کسانى که علاقه مند هستند قابل دسترسى است.
* آیا مى توان به صورت کمى مقایسه اى صورت داد یعنى بگوییم قیمت نفت ایران چند درصد به نسبت افزایش قیمت نفت برنت رشد یافته است؟
** از نظر آمارى رابطه بسیار راحتى وجود دارد که مى توان گفت براساس سرى زمانى مثلاً فاصله همین دو نفت خام را در نظر بگیریم و ببینیم این اثرات براساس افزایش قیمت برنت یا افزایش قیمت دبى چگونه است و چگونه تغییر روند پیدا مى کند.
* آیا قابل تخمین است؟
** قابل محاسبه است ولى من محاسبه دقیق نکردم.
فقط الآن مى توانم بگویم که عکس العمل بازار نسبت به افزایش قیمت نفت شیرین معادل عکس العمل آن نسبت به نفت خام ترش نیست.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات