تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۲  ، 
کد خبر : ۱۷۵۱۲۸

سونامی؛ زلزله دریایی یا انفجار هسته‌ای؟(بخش دوم و پایانی)

اشاره: در شماره قبل اشاره شد که «جووایلز» روزنامه نگار جنجال برانگیز اینترنت با مقالات افشاگرانه خود درباره شماری از حوادث قابل تامل سیاسی، توجه بسیاری از خوانندگان آمریکایی را بخود جلب کرده است. وی در مقاله ای درباره فاجعه زلزله دریایی سونامی که سال گذشته در اقیانوس هند اتفاق افتاد، پرده از حقایق زیادی برداشت. وی که دوماه بعد از نوشتن این مقاله بطرز مشکوکی بیمار شد و سپس جان باخت، با تحلیل های افشاگرانه خود و استناد به واقعیات پنهان این حادثه، نتیجه می گیرد که سونامی 26 دسامبر 2004 در نزدیکی منطقه «آچه» اندونزی با جمعیت دهها میلیونی مسلمان، یک حادثه طبیعی نبوده بلکه نتیجه یک انفجار هدفدار هسته ای توسط آمریکا بوده است. قسمت اول متن ترجمه شده مقاله «وایلز» در شماره دیروز روزنامه به چاپ رسید. اینک بخش دوم و پایانی آن را باهم پی می‌گیریم.

بگفته جان اف کندی «این ملت (آمریکا) می تواند قدرتمند باشد لکن هرگز نمی تواند ابراز ضعف کند. ما هرکاری بتوانیم باید انجام دهیم تا قدرتمند شویم و قدرتمند باقی بمانیم.»
علیرغم وجود تعداد بیشمار قربانیان سونامی در ایالت تامیل نادوی کشور هند، این کشور در کمتر از 72 ساعت کشتی را به یک بیمارستان 50 تخته مبدل LNS Nirupak بازرسی نمود و سپس بدون مسلح نمودن، آن را روانه منطقه آچه در اندونزی کرد. طی اقدامی مشابه، آمریکا کشتیهای جنگی و دریانوردان مسلح خود را به همان منطقه اعزام کرد.
نیروی Comfort دریایی آمریکا دو ناو بیمارستانی تحت نام «تسکین» هریک مجهز به 1000 تختخواب دارد، لکن Mercy و «ترحم» هیچیک از این دو راهی منطقه نشدند. در حالیکه ناو «تسکین» در پی کشته شدن 3000 آمریکائی در سپتامبر 2001 عازم نیویورک شد، عدم اعزام این ناو نشان میدهد که کشته شدن 150 هزارتن (اکثرا مسلمان) در جنوب شرقی آسیا و مصدوم شدن نزدیک به نیم میلیون نفر برای قدرتمندان نیویورک اهمیت زیادی نداشت.
رویداد حقیقا مزورانه و توجیه ناپذیر زمانی بروز نمود که هر دو ناوگان وارد آبهای اقیانوس هند گردیدند. ناو آبراهام لینکن که بطور عادی حدود 500 تفنگدار دریائی را حمل میکند، علاوه بر همراه داشتن 70 هواپیمای جنگنده، این بار مجهز به 2000 جنگجوی مارین (تفنگدار دریایی) بود. چنین ناوگان پر قدرت نظامی عظیم عجیب است که در نزدیکی خیابانهای خالی از شهروند آچه لنگر انداخته باشد، در حالیکه وال استریت ترجیح میدهد سربازان آمریکائی فدای اهداف صهیونیستها در عراق شوند. ناوگان نخستین قبل از ترک هنگ کنگ از کجا می دانست که نیاز به تعداد بیش از حد معمول از مارین ها دارد انگار 1500 تن مارین مازاد بر معمول کنار بندر هنگ کنگ آماده نشسته بودند تا سوار ناو شوند.
زمانیکه دو ناوگان ظاهرا در دو جهت مختلف در اقیانوس هند به حرکت درآمدند، اتفاق غریب تری رخ داد. گرچه «نیروی گسیلشی تهاجمی گروه پنج» که ظاهرا ماموریتی انساندوستانه داشت قرار بود به کمک قربانیان سریلانکا برود، در عوض مارین های مستقر بر ناو USS Binhomme و Richard به ناو USS Duluth Amphibious Transport Dock Vessel منتقل شدند و از ناوگان گروه پنج جدا شده بطرف تیم یک به حرکت درآمدند. بنابراین، بدون اطلاع مردم اندونزی، ناو بظاهر بی خطر و بزرگ USS Abraham Lincoln مبدل به وسیله ای شد که انتقال 3500 رزمنده مارین مسلح آمریکائی به منطقه کوچک آچه را از دیدها پنهان نگاه دارد.
یک فیلمبردار تلویزیون استرالیا موفق شد از بعضی از این مارین های کاملا مسلح که مشغول بازرسی یک پایگاه نظامی صدمه دیده اندونزی برای کشف تسلیحات بودند، فیلمبرداری کند. اگر این مارین ها و اربابانشان می خواستند درست عمل کنند مسئولیت اینگونه عملیات باید به عهده نظامیان اندونزی گذارده می شد.
از لحاظ تئوریک، کلاهک هسته ای 9 مگاتنی آمریکا به نام که در عکس سمت چپ صفحه 5 این مقاله دیده W -35 می شود براحتی می تواند در حفره ای کوچک مشابه حفره عکس دست راست همین صفحه که شباهت به سفینه های غواصی  Saturation Diving Chamber دارد جاسازی شود تا بدینوسیله از فشارهای عظیم 10 هزار پوند بر هر اینچ وارده بر گسله سوماترا در امان بماند. کل این تجهیزات کمتر از 5 پوند وزن داشته و براحتی میتوان آن را در عقب یک کشتی حاوی تجهیزات مربوط به حفر چاه که نزدیک به سیصد واحد آن در آسیا موجودند، بدون جلب توجه جای داد.
البته من سعی می کنم راحت به نتیجه گیری نرسم و این سئوال را مطرح کنم که دقیقا چگونه یک سلاح دما هسته ای به گسله سوماترا انتقال یافت، گرچه کلیه اطلاعات زلزله سنجها و آمادگی قبلی نظامیان دال بر تحقق چنین سناریوئی است. سئوال دیگری که اینجا مطرح است اینست که چه کسی آنقدر دیوانه است که بخواهد بخاطر حفظ قدرت دست به کشتن 150 هزار غیرنظامی بزند. با درنظر گرفتن عملکرد آمریکا در عراق و دیگر کشورهای بخت برگشته جهان می بینیم تنها کاندیدای اجرای چنین عملیات ظالمانه ای «ولفوویتز» و دستیارانش می باشند که مانند همیشه در رویای استقرار یک حکومت جهانی بسر می‌برند.
تردیدی نیست دیگر قدرتهای جهانی مانند روسیه و چین از چنین کشتار جمعی سودی نبرده و دلیلی برای چنین اقدامی نداشتند. بگفته شرلاک هولمز «اگر سناریوهای غیرممکن را کنار بگذارید آنچه می ماند ممکنات است که عین حقیقت می باشد هر چند بعید بنظر برسد».
برای صهیونیستها دستیابی به یک سلاح دما هسته ای در آمریکا کار دشواری نیست بویژه وقتی می بینیم یکصد کلاهک اتمی هوا به هوا که «قدیمی شده بودند» چگونه از در پشتی پنتاگون بطور قاچاق خارج شدند تا هسته مرکزی زرادخانه اتمی اسرائیل را تشکیل دهند. باید در نظر داشت به محض اینکه سلاحی در آمریکا «قدیمی» و «غیرقابل استفاده» تشخیص داده می شود، ردیابی آن توسط پرسنل نظامی غیر ممکن می‌گردد.
افرادی که شک دارند چگونه یک سلاح بظاهر کوچک میتواند گسله کف اقیانوس را در عمق بیست هزار فوتی تکان داده و موجب بروز سونامی عظیم در اقیانوس هند گردد کافیست به تصویر جمله معروف سد شکن علیه آلمان نازی در 16 مه 1943 (صفحه 5) نگاهی بیاندازند.
طراح این بمب «پویا» دانشمندی بنام بارنز والاس است که بخاطر طراحی بمب ولینگتون Barnes Wallace شهرت یافته است. بمب ولینگتون با در نظر Wellingtin گرفتن سطح کروی زمین طراحی شده و بنابراین تحت شرائط سخت مقاومت نموده و به موقع منجر می شود. بعضی از این بمبها پس از اینکه از کار افتادند در اعماق دریای شمال رها شدند. والاس میدانست بمباران سد به طور عمودی کاری عبث بوده و اتلاف وقت میباشد و تنها راه مین گذاری در عمق آب در نزدیکی پایه سد میباشد. در صورتیکه مین درست به بدنه سد نخورده و از آن فاصله داشت انرژی ناشی از انفجار، موجی در آب ایجاد نموده و صدمه ای به سد نمی‌زد.
گرچه یک بمب افکن لنکستر به تنهائی نمی توانست با بکارگیری تنها یک بمب دیواره سد را منجفر کند چرا که وزن زیاد آن اجازه نمی داد هواپیما از زمین بلند شود، والاس معتقد به این پدیده علمی بود که فشارهای مرکب cumulative stress موجب اصابت بمب به نقطه موردنظر خواهند شد و حدس او درست بود. سد عظیم Mohne Dam آلمانها بدینگونه در اثر اصابت 13 هزار پوند مواد منفجره Tri - nitro Toluene کاملا منهدم شد.
آنچه در اعماق گسله سوماترا حائز اهمیت است تراکم ناپذیری آبهای این بخش از اقیانوس است. در این اعمال فشاری معادل ده هزار پوند بر هر اینچ بروی سلاح مورد نظر وارد میشود و در بالای این سلاح 20 هزار پا آب وجود دارد که عامل این فشار زیاد است. علاوه بر این گسله بتدریج کم عمق تر می شود و بنابراین سلاح در شیار گسله محدوده شده و قادر خواهد بود صفحه های تکتونیکی زمین را به حرکت درآورد.
در این مورد بخصوص نیازی به تکان خوردن و بحرکت درآوردن صفحه تکنونیکی نبوده و نگرش علمی به این مسئله نشان می دهد در صورتیکه این انفجار موجب تکان خوردن صفحه تکنونیکی شده بود، چندین پس لرزه بسیار قدرتمند بوقوع می پیوست چنانچه در نیمی از زلزله های عمده سطح زمین این پس لرزه ها بروز نموده است. اما همانطور که قبلا ذکر شد، اگر آمریکا را نادیده بگیریم، ما اعلام خطرهای غیرواقعی NOAA حتی یک مورد پس لرزه ای که بتوان آنرا به «واقعه» گسله سوماترا در ساعت 58 : 7 بامداد 26 دسامبر 2004 مرتبط نمود، وجود ندارد.
برای تحت نفوذ درآوردن کشورهای آسیایی و حصول اطمینان از سود سرشار ناشی از پروژه های بازسازی در این منطقه تنها لازمه اش بروز یک سونامی عظیم در بخش خاصی از منطقه بود که یک سلاح دماهسته ای قابلیت ایجاد آنرا داشت. بکارگیری امواج عظیم بعنوان یک سلاح مخرب پدیده نوظهوری نیست. بر کسی پوشیده نیست که بمدت بیش از سی سال هم آمریکا و هم شوروی سابق مشغول مطالعه بروی چنین تکنیکی جهت نابودسازی شهرهای یکدیگر بودند. موج عظیم ناشی از انفجار در اعماق دریا نسبتا «تمیز» بوده و به متجاوزین اجازه میدهد که سرزمینها و ساختمانهائی را که سالم مانده اند بدون تاخیر تحت تصرف درآورند.
اگر همه چیز طبق نقشه عملی می شد، اندونزی، سریلانکا و هندوستان برای سی چهل سال آینده در گرو صندوق بین المللی پول و بانک جهانی باقی می ماندند و در این فاصله قیمت نفت که بعد از بحران عراق بالا رفته بود، کاهش می یافت. از طرف دیگر اگر دولت هند بدام می افتاد، محور روسیه ـ چین هند ـ برزیل فرو می پاشید. همه اینها تنها با بکارگیری یک سلاح دماهسته ای که دیگر مورد استفاده نظامی نداشته و بالطبع کسی از وجود آن خبر نداشت، امکان پذیر بود.
شاید بنظر برسد که اینجا میادین عظیم نفتی شرکتهای اکسان و موبیل در آچه نادیده انگاشته شده است، در صورتیکه چنین نیست. شکی نیست که این میادین در اعماق زمین تولیدات بسیار چشمگیری دارند و بمحض انجام تعمیرات سطحی بار دیگر قادر به تولید میزان قابل توجهی گاز خواهند بود. لکن این میادین به تنهائی قادر به نجات صهیونیسم نوین از فروپاشی نیستند و «وال استریت» نیاز به برنامه های بازسازی کلان دارد تا بار دیگر برپای خود بایستد.
یاداشت 26 ژانویه 2005
اخبار نشان می دهد که سونامی از کنار پایگاه اتمی حاوی بهترین جتهای جنگنده هند رد شده و به آن آسیبی نرساند.
رآکتور هسته ای هند در چناییChennai (ایالت تامیل نادو) که از دوسو مجهز به جتهای فوق العاده قوی Sukhoi SU 03 بود وضعیتی انعطاف پذیر داشت چرا که در جزیره نیکوبار مستقر بود که موج عظیم سونامی گسله سوماترا نخست بسوی آن حمله برد.
هندوستان دارای یک پایگاه عمده نیروی هوائی در جزیره کارنیکوبار Car Nicobar می باشد که مدافع خط مقدم حریم هوائی هند  در خلیج بنگال است. این پایگاه قرار بود در این کشور تبدیل به احسن شده و مجهز به 25 جت روسی Sukhoi SU 03 نیروی هوائی هند شود که هریک قادرند علاوه بر موشکهای ضدکشتی دریانورد، موشکهای Onyx Mach 2. و Sunburn را نیز پرتاب کنند.
قرار بود در تاریخ 14 Sukhoi عجبا که گردان هوائی دسامبر وارد «کارنیکوبار» شود لکن بعلت کارهای ساختمانی گردان مزبور در این تاریخ وارد جزیره کارنیکوبار نشد. در حالیکه امواج عظیم سونامی بر این جزیره فرود می آمدند و باندهای فرودگاه آن در هم شکسته می شد، هندوستان گردان هوائی فوق العاده ارزشمند خود را مسلح در تیررس ناوگان دریائی آمریکا مستقر در اقیانوس هند قرار داده بود.
ارتشبد نیروی هوائی هند «کریشنا سوامی» در رابطه با صدمات وارده به این پایگاه خاطر نشان ساخت: «ظرف یک سال این پایگاه را کاملا بازسازی خواهیم کرد. تنها مشکل، انتقال وسائل ساختمانی از طریق کشتی و هواپیما به این نقطه میباشد. ما حتی سیمان لازم برای بازسازی باند فرودگاه را به این منطقه انتقال خواهیم داد».
این احتمال نیز وجود داشت که فاجعه ای عظیم در منطقه چنایی در «تامیل نادو» ایالت جنوبی هند که مقر راکتور هسته ای این کشور نیز میباشد، رخ دهد. در صورتیکه موج زلزله دودهم درصد قویتر بود جهان و بویژه هندوستان شاهد فاجعه چرنوبیل دیگری می بود. اما خوشبختانه بگونه ای که انگار تقدیر در آن دست داشت امواج سونامی تنها به سردکن ها لطمه وارد آوردند که نقشی در پروسه هسته ای ندارند.
امروز (26 ژانویه) بلومبرگ خبر انتقال فرماندهی از ناوگان گروه پنج به ناو آبراهام لینکلن را در کنار منطقه آچه تایید نمود. هیچ کمکی برای یکصدو ده هزار مسلمان ساکن این منطقه اندونزی در راه نیست مگر این دو ناوگان عظیم نظامی آمریکا.
سفارت آمریکا در جاکارتا طی یک نامه الکترونیکی اعلام نمود امروز دو ناو USS Duluth و USS Bonhomme Richard وارد آبهای سوماترا شدند و بیش از دویست هزار پوند (90 هزار کیلوگرم) مواد را از داخل دو انبار به نواحی مصدوم که از طرق دیگر به آنها دسترسی نبود رساندند. این دو ناو هر یک شامل 25 فروند هلیکوپتر بودند.
در 4 فوریه 2005 اظهارات متبکرانه باورنکردنی «کاندالیزا رایس» وزیر خارجه آمریکا در مورد «مزایای» سونامی قابل توجه بود.
طی جلسه کمیسیون روابط خارجی سنای آمریکا در مورد انتصاب «کاندالیزا رایس» بعنوان وزیرخارجه دولت بوش رایس اظهار داشت: سونامی «موقعیتی بی نظیر است که نه تنها دولت آمریکا بلکه مهربانی مردم آمریکا به جهان نشان داده شود». وی اضافه نمود «من معتقدم این واقعه مزایای فوق العاده ای برای ما در برداشته است.»

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات