تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۳۸۹ - ۰۸:۰۵  ، 
کد خبر : ۱۷۵۱۵۳

چرا خرافاتی شده‌ایم


بسم الله الرحمن الرحیم
« ما باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی ـ صلی الله علیه و آله ـ برسیم . و امروز غریب ترین چیزها همین اسلام است , و نجات آن قربانی می خواهد. دعا کنید من نیز یکی از قربانی های آن گردم » .
این , فرازی از نامه حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه به یکی از علمای حوزه علمیه است که در تاریخ 67,7,12 نگارش یافت و در روزنامه های 13 مهر ماه همان سال منتشر شد و در جلد 21 صحیفه امام صفحه 160 ثبت است .
ماجرای این نامه به پاسخی مربوط می شود که امام خمینی به استفتائی در باره بازی شطرنج داده بودند و آن عالم بزرگوار با ارسال نامه ای به محضر ایشان , ایرادهائی به فتوای امام وارد کرده بود و امام نیز به آن ایرادها پاسخ داده بودندو چون در آن پاسخ , تعریض هائی به آن عالم ارجمند وجود داشت , امام حدود 10 روز بعد در نامه ای دیگر در صدد دلجوئی از وی برآمدند و نامه 12 مهرماه , که فرازی از آن در آغاز این مقاله آمده است , را مرقوم فرمودند.
همینجا خوبست یادی هم از مرحوم حاج احمد آقای خمینی رحمه الله علیه نمائیم که در شامگاه 12 مهرماه 67 در یک تماس تلفنی به نگارنده این سطور خبر داد که امام , چنین نامه ای مرقوم فرموده اند و خوبست شما در صفحه اول روزنامه جمهوری اسلامی قسمت هائی از آنرا بیاورید تا نظر امام که دلجوئی از مخاطب نامه است تامین شود که بحمدالله انجام شد.
برای تکمیل آنچه در صدد هستیم از حضرت امام خمینی در این مقاله نقل کنیم و بهره ببریم , خوبست فرازی از نامه اول ایشان که در جواب ایرادهای آن عالم بزرگوار نگاشته شده بود را نیز در اینجا بیاوریم . امام , بعد از توضیحات لازم و جواب به ایرادها , مرقوم فرمودند :
« شما خود می دانید که من به شما علاقه داشته و شما را مفید می دانم , ولی شما را نصیحت پدرانه می کنم که سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت تاثیر مقدس نماها و آخوندهای بیسواد واقع نشوید , چرا که اگر بناست با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدس نماهای احمق و آخوندهای بیسواد صدمه ای بخورد , بگذار هر چه بیشتر بخورد » . (صحیفه امام جلد 21 صفحه 152 ) .
از سال 1367 تا کنون , جامعه ما دستخوش تحولات گسترده ای در زمینه های مختلف شده است . از یکطرف , پیشرفت های علمی و صنعتی افتخارآمیزی همچون دستیابی به فن آوری هسته ای , تولید و تکثیر وانجماد سلولهای بنیادی , رشد صنایع دفاعی , ارتقا چشمگیر نوجوانان و جوانان کشورمان در المپیادهای جهانی و توسعه همه جانبه زیرساخت های کشور نصیب شده است . از طرف دیگر همزمان با تحولات شگفت انگیز جهانی در زمینه ارتباطات , دگرگونی های چشمگیری در نگرش مردم بویژه نسل جوان به مسائل مختلف اجتماعی , سیاسی و فرهنگی بوجود آمده که علیرغم ریزش ها , که از عوارض طبیعی هر تحولی است , رویش های امیدبخشی را در زمینه های مختلف به همراه آورده است . و در عین حال از جانبی دیگر , و در نهایت شگفتی و تحیر , رواج خرافات , باورهای جاهلانه وتمسک به امور سطحی در همین جامعه انقلابی و رشد یافته علمی و دینی بشدت گسترش پیدا کرده است . وضعیت اکنون بگونه ایست که به نظر می رسد جمله اول همان فراز از نامه حضرت امام خمینی به آن عالم بزرگوار که مرقوم فرمودند : « ما باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی ـ صلی الله علیه و آله ـ برسیم » بیانگر نیاز امروز است و در این مدت 17 سال که از نگارش آن نامه گذشته , نه تنها در عرصه مبارزه با خرافات پیشرفتی نداشته ایم بلکه دچار عقب نشینی نیز بوده ایم و حصارهای جهل و خرافه , بلندتر و قطورتر نیز شده اند!
جای شهید مطهری خالی است که با تحریفات عاشورایش به میدان مبارزه با مداحان بیسوادی بیاید که با حصارهای جهل و خرافه , در حریم مقدس چهارده معصوم , حرمت شکنی می کنند و با استخفاف و غلو و گزافه گوئی هایشان کار را به جائی رسانده اند که مراجع تقلید را وادار به شکوه و اعتراض کرده اند , رهبری نظام وانقلاب نیز بارها نگرانی خود را ابراز نموده اند و حتی آیت الله سیستانی از عراق در پیامی به آیت الله فاضل لنکرانی وسایر مراجع عظام در باره خطر بزرگی که ایران را از این ناحیه تهدید می کند هشدار دادند.
دشمنان نیز بشدت در حال برنامه ریزی و توطئه هستند. در ماه مبارک رمضان گذشته , عکس یک دختر که گویا موش شده بود بر روی یک پایگاه اینترنتی ظاهر شد که در توضیح آن آورده بودند این , قیافه مسخ شده دختری است از اهالی یک کشور عربی که با مادر خود , که به مناسبت ماه مبارک رمضان قرآن می خواند مخالفت کرد و قرآن را مورد اهانت قرار داده و به همین جرم , دچار غضب الهی گردیده است ! بعدها معلوم شد این , تصویر یک مجسمه است که یک مجسمه ساز در یکی از کشورهای غربی ساخته و هیچ ارتباطی با مادر و دختری که به آنها اشاره شد ندارد. البته در مدتی که این داستانسرائی توطئه آمیز جریان داشت , وهن های زیادی نسبت به دین مبین اسلام صورت گرفت و بدخواهان تا توانستند افکار عمومی را علیه این آئین پاک الهی برانگیختند.
و حالا نوبت به توطئه ای دیگر رسیده است . ورود یک سگ به حرم مطهر رضوی و داستان سرائی های عجیب و غریب و مشغول نگهداشتن افکار مردم و بار دیگر بالا بردن حصارهای قطور جهل و خرافه . سیل « سی .دی » های تصویری این ماجراست که در نقاط مختلف کشور به فروش می رسد , سودجویان مشغول سوداگری هستند و چهره پاک اسلام وسیمای نورانی امام معصوم هر روز با حصارهای جهل و خرافه پوشانده و پوشانده تر می شود و کسی نیست که علیه این ظلم آشکار که به تنها امام معصوم مهمان ما ایرانیان و پیروان اهل بیت علیهم السلام روا داشته می شود برآشوبدو فریاد برآورد که چرا اینهمه ما خرافاتی شده ایم !
نه تنها کسی فریاد اعتراض بر نمی آورد , بلکه اگر کسی پیدا شود که در ناکجاآباد آلوده به جهل و خرافات جرات کند و سخنی در مخالفت بگوید یا بنویسد , گرفتار تیرهای مسموم اتهام بی دینی و بی اعتقادی می شود! ما را چه می شود که اینهمه به جهل و خرافات میدان می دهیم و حتی لحظه ای به سرنوشت جوانانی نمی اندیشیم که در جهان به سرعت در حال تحول امروز با هزاران سئوال و ابهام مواجهند و بشدت نیازمند مجهز شدن به سلاح اعتقاد و ایمان به معارف ناب اسلام و اهل بیت برای مقابله با سیل تهاجمات هستند؟ آیا این , افتادن به دام اخباریگری و فاصله گرفتن از خردگرائی که از ویژگیهای شیعه در دوران بازگشت به اصول است نخواهد بود؟!
حتی اگر توطئه ای در کار نبوده باشد و چنین واقعه ای بطور طبیعی رخ داده باشد , اصولا این چه فضیلتی برای یک امام معصوم با آن مقام رفیع که ما شیعیان برای معصومان قائلیم می تواند باشد که در بوق و کرنا بدمیم که یک حیوان نجس العین به حرم مطهر آنحضرت پناه آورده و گریه کرده و حاجت خواسته؟ بگذریم از انبوه سئوالهائی از قبیل اینکه این سگ چگونه توانسته آنهمه مسافت صحن ها و درها و ایوان و رواق را در میان آنهمه جمعیت طی کند و بدون کمک و برنامه ریزی خاص , خود را تا سه متری ضریح مطهر برساند؟ مردم چرا مانع نشدند؟ خدام چرا جلوگیری نکردند؟ این صحنه ها چطور فیلمبرداری شد؟ دوربین های مداربسته حرم چگونه درست بر روی همین سگ میزان شدند؟ حالا که چنین واقعه ای رخ داده , چه چیزی تغییر کرده چه مشکلی حل شده؟ چه حاجتی از آن سگ روا شده؟ چه فضیلتی بر فضایل , افزوده شده؟ چند درجه بر ایمان ها اضافه شده؟ آیا جز اینست که فقط خرافه ای بر خرافه های موجود در انبان تهی از حقیقت مداحان بیسواد افزوده ایم؟!
واقعا عقل ما کجا رفته که ما چنین خرافه هائی را می پذیریم؟ چرا ما خرافاتی شده ایم تا چه وقت باید آلت دست این و آن باشیم تا هر طور که اراده می کنند بتوانند ما را بازی بدهند و زمینه را برای سست شدن اعتقادات جوانان ما فراهم سازند؟
ما برای تنها امام معصوم که مهمان ما ایرانیان است اگر از ما بپرسند چرا اجازه می دهید در نظام جمهوری اسلامی چنین بی حرمتی هائی نسبت به این نور پاک صورت بگیرد چه جوابی داریم؟ در این نظام دینی مبتنی بر تعالیم اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله چرا اجازه داده می شود حصارهای جهل و خرافه هر روز قطورتر و بلندتر شود؟ کتاب عقل و جهل را مرحوم کلینی به این دلیل در صدر مجموعه کافی آورده است که ما همانطور که در روایات این کتاب آمده این واقعیت را درک کنیم که اگر به عقل پناه ببریم همه چیز خواهیم داشت و اگر عقل را کنار بگذاریم دچار هزاران مشکل خواهیم شد.
آیا وقت آن فرا نرسیده است که نخبگان جامعه ما به حصارهای جهل و خرافه هجوم ببرند و به این داستان غم انگیز پایان دهند علمای دینی , سخنوران , صاحبان قلم , اصحاب مطبوعات , اساتید دانشگاه , خطبای دانشمند و مداحان باسواد و صاحب درد باید سهم عمده ای در تلاش همه جانبه برای پایان دادن به این بازی خطرناک بر عهده بگیرند واجازه ندهند فرصت درخشانی که انقلاب اسلامی برای ملت بزرگ ایران فراهم آورده , به تهدیدی برای خود این انقلاب و معارف زلال اسلام ناب محمدی که نظام جمهوری اسلامی بر آن مبتنی است تبدیل شود. از این فرصت طلائی باید برای ترویج معارف بلند اسلام ناب حداکثر بهره برداری را بعمل آوریم تا به فرموده امام خمینی , حصارهای جهل و خرافه را بشکنیم و به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی ـ صلی الله علیه و آله ـ برسیم . مطمئن باشید اگر چنین نکنیم , دشمنان برای زیرسئوال بردن مکتب پرافتخار تشیع , که حقیقت اسلام است , پیروز خواهند شد , و چنین مباد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات