صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱۳۸۶ - ۱۰:۴۹  ، 
کد خبر : ۱۷۹۱۷

فرصت های فراروی تهران و قاهره ؛ گامی به سوی انسجام اسلامی


با سفر اخیر دکتر علی لاریجانی نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی به قاهره، روابط ایران و مصر وارد مرحله جدیدی گردید. در ماه های اخیر علاوه بر سفر مقام های دیپلماتیک دو کشور به تهران و قاهره، شاهد اظهارنظرهای صریح و روشنی مبنی بر ضرورت ارتقای روابط ایران و مصر بودیم که اوج آن را می توان در سخنان دکتر محمود احمدی نژاد در سفر به امارات دانست که در پاسخ به سوال یک خبرنگار مصری پیرامون جایگاه مصر در سیاست خارجی ایران، گفت: «اگر مقامات کشور شما آماده باشند ما حاضریم تا پایان وقت اداری امروز، سفارت خود را در قاهره افتتاح نماییم.»

در این نوشتار سعی داریم نخست، اشاره ای به سوابق تاریخی روابط دیپلماتیک ایران و مصر داشته و سپس نکاتی را درباره ضرورت ارتقای روابط ایران و مصر یادآور شویم.

تاریخچه روابط دیپلماتیک ایران و مصر

اگر چه سابقه روابط فرهنگی، دینی و اقتصادی ایران و مصر عمری حداقل هزار ساله دارد، اما آغاز روابط دیپلماتیک تهران و قاهره به 139 سال قبل باز می گردد.

پس از امضای معاهده «ارض روم» میان ایران و حکومت عثمانی، ایران اجازه یافت در حیطه قلمرو این امپراتوری کنسولگری بازکند. در آن زمان مصر بخشی از حاکمیت عثمانی بود.

در سال 1247 شمسی، نخستین سرکنسول کشورمان به نام «حاج محمد صادق خان» از طرف حکومت قاجار راهی قاهره گردید. پس از فروپاشی حکومت عثمانی، مصر تحت الحمایه دولت بریتانیا قرار گرفت. در سوم بهمن 1300 شمسی، مصر استقلال خود را از انگلیس جشن گرفت. در آن سال حکومت ایران بلافاصله ضمن به رسمیت شناختن دولت مصر، سرکنسولگری خود را در قاهره به سفارت ارتقا بخشید. در آن زمان احمدشاه آخرین سال های حکومت خود را پشت سر می گذاشت.

در سال 1307، اولین قرارداد رسمی دولتی میان ایران و مصر امضا شد. در آن دوران، رضاخان در تهران، آتاتورک در ترکیه، امان الله خان در افغانستان و خاندان فواد در مصر، تحت فشار غرب به ویژه بریتانیا، بر طبل جدایی دین از سیاست و اسلام زدایی می کوبیدند.

در سال 1317 یعنی دو سال ونیم قبل از سقوط رضاخان، پسرش محمدرضا با فوزیه دختر ملک فواد و خواهر ملک فاروق، ازدواج کرد. این دوران را می توان دوران طلایی روابط دو کشور دانست. این ازدواج در سال 1327 به متارکه انجامید. در سال 1331 حکومت سلطنتی ملک فواد با کودتای نظامیان چپگرا به رهبری ژنرال محمدنجیب و جمال عبدالناصر سقوط کرد. به دلیل مواضع ضد آمریکایی و ضد انگلیسی نجیب و ناصر، روابط ایران و مصر به تیرگی گرایید. در این دوران بود که به دلیل حمایت ناصر از مبارزات مردم ایران در موضوع ملی شدن نفت، زمینه ای برای سفر دکتر محمد مصدق به مصر فراهم گردید و وی در میان استقبال باشکوه مقامات مصری وارد قاهره شد.

کودتای 28 مرداد، روابط ایران و مصر را سردتر کرد. در سال 1339 جمال عبدالناصر دستور قطع رابطه قاهره و تهران را به دلیل همدستی محمدرضا با صهیونیست ها را صادر کرد. در سال 1338 روابط ایران و اسرائیل به صورت رسمی آغاز شده بود و سال بعد نیز صادرات نفت ایران به تل آویو افزایش یافته بود. در 5 مرداد 1339 شیخ شلتوت رئیس الازهر با صدور بیانیه ای شناسایی رژیم صهیونیستی را توسط کشورهای اسلامی، خیانت به آرمان ملت فلسطین و جهان اسلام دانست. قطع ارتباط ایران و مصر تا سال 1349 یعنی یک ماه پیش از مرگ ناصر ادامه یافت.

در مراسم تشییع پیکر جمال عبدالناصر، هیأتی از ایران به ریاست هویدا نخست وزیر وقت حضور پیدا کرد. در سال 1350 انورسادات برای دیدار و گفت وگو با مقامات رژیم پهلوی وارد تهران شد. در سال 1354 و پس از شکست مصر در جنگ رمضان، سادات به اسرائیل سفر کرد. در 25 خرداد 1355، سادات برای دومین بار به تهران آمد. در این سال ها بود که فرح همسر محمدرضا نیز سفرهایی به مصر داشت و توافقنامه هایی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را امضا کرده بود. ایران در نزدیکی کانال سوئز اقدام به سرمایه گذاری در بخش های نساجی، بافندگی و تولید شکر کرده و وام هایی را نیز به دولت مصر داده بود.

در سال 1356، انورسادات مجددا به بیت المقدس سفر کرد تا مقدمات پیمان کمپ دیوید فراهم گردد. در همان زمان نیز حسنی مبارک معاون سادات به تهران آمد تا گزارشی درباره اقدامات انجام شده جهت برقراری صلح و به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی توسط دولت مصر، ارائه دهد.

دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره) طی فرمانی خطاب به دکتر ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت نوشت: «جناب آقای دکتر ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه، با در نظر گرفتن پیمان خائنانه مصر و اسرائیل و اطاعت بی چون و چرای دولت مصر از آمریکا و صهیونیسم، دولت موقت جمهوری اسلامی ایران قطع روابط دیپلماتیک خود را با دولت مصر بنماید. روح الله الموسوی الخمینی» فرمان امام به فاصله 5 هفته پس از امضای پیمان کمپ دیوید میان انورسادات رئیس جمهور وقت مصر و مناخم بگین نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی صادر شد.

زمینه های تیرگی روابط تهران و قاهره

امضای پیمان کمپ دیوید، افتتاح سفارت رژیم صهیونیستی در قاهره، میزبانی شاه مخلوع ایران، در اختیارگذاشتن خاک مصر برای تجاوز هواپیماهای آمریکایی به طبس، حمایت مصر از رژیم بعثی صدام در جنگ تحمیلی و اعزام سربازان مصری به عراق، ترور انورسادات توسط خالداسلامبولی و نامگذاری خیابانی در تهران به نام وی، باعث گردید تا روابط دو کشور به صورت کامل قطع گردد.

امضای پیمان کمپ دیوید باعث انزوای مصر در جهان اسلام به ویژه دنیای عرب گردید. در سال های جنگ تحمیلی، دولت مصر برای خروج از انزوا، بلافاصله به پیشنهاد صدام جهت تشکیل اتحادیه ای متشکل از کشورهای عربی پاسخ داد تا مربع مصر، عراق، اردن و یمن شمالی تحت عنوان اتحادیه همکاری کشورهای عربی شکل گیرد. اگر چه این مربع نتوانست فراتر از امضای چند پیمان اقتصادی و تجاری، ظهور و نمود بیشتری در منطقه داشته باشد.

جرقه های یک آغاز

درگیری ایران و عراق از یک سو و انزوای مصر پس از پیمان کمپ دیوید باعث گردید وزن سوریه به رهبری حافظ اسد و عربستان سعودی در تعاملات منطقه ای و بین المللی افزایش یابد. در سال های پیش از این، کارشناسان سیاسی منطقه به صراحت اعلام می کردند راه ورود به جهان عرب تنها از سه دروازه قاهره، دمشق و ریاض می گذرد. اما انزوای مصر در سال های پس از 1357 این امتیاز را از مقامات قاهره ربوده بود.

در سال 1371، رژیم صدام به کویت حمله کرد تا آن کشور را ظرف 24 ساعت به اشغال خود درآورد. محکومیت این تجاوز توسط کشورمان و حمایت از مردم و دولت کویت باعث گردید روابط تهران با کشورهای عرب منطقه از جمله مصر تا حدودی بهبود یابد به گونه ای که یک سال بعد دفتر حافظ منافع دو کشور در تهران و قاهره گشایش یافت. در سال 1376، حسنی مبارک پیروزی سیدمحمد خاتمی را در انتخابات ریاست جمهوری تبریک گفت و سپس در سال 1378 خاتمی و حسنی مبارک در حاشیه اجلاس فناوری اطلاعات در ژنو سوئیس با یکدیگر دیدار و گفت وگو کردند. در خرداد 1379، اجلاس گروه 15 در قاهره برگزار شد. در این سال بود که تهران درخواست عضویت در گروه را داده بود. علیرغم حمایت کشورهای آمریکای لاتین از عضویت کلمبیا، با رایزنی های مصر و برخی کشورهای اسلامی، تک سهمیه این گروه به ایران تعلق گرفت تا ایران به عضویت گروه 15 درآید. ساعاتی پس از عضویت ایران، حسنی مبارک در تماس تلفنی با سیدمحمد خاتمی، این موفقیت دیپلماتیک را به دولت و مردم ایران تبریک گفت.

در همان سال و در حاشیه اجلاس وزرای خارجه کشورهای اسلامی در کوالالامپور، عمروموسی و کمال خرازی وزرای خارجه دو کشور با یکدیگر دیدار و گفت وگو کردند. در این سال بود که روابط ایران و مصر با حضور نمایندگان مجلس، هنرمندان، ورزشکاران، اساتید دانشگاه، روحانیون برجسته و پژوهشگران دو کشور در تهران و قاهره، رو به گسترش نهاد و در این سال بود که پگاه آهنگرانی در جشنواره فیلم قاهره به خاطر بازی در فیلم دختری با کفش های کتانی به عنوان بهترین بازیگر شناخته شد.

انجمن دولتی ایران و مصر همچنین حضور تیم ملی فوتبال مصر را در بازی های چهارجانبه تهران در سال 1380 تدارک دید و سپس دولت مصر اقدام به نمایش فیلم ایرانی «فرزند مریم» برای آرام کردن فضای متشنج و درگیری های خونین مسلمانان و مسیحیان در استان سوهاج مصر نمود. داستان این فیلم درباره روابط یک پسر مسلمان با کشیشی مسیحی است که در دوره های سخت زندگی به کمک یکدیگر شتافته و به عنوان یار و مددکار هم ظاهر می شوند. در این ایام بود که احمد ماهر وزیر خارجه مصر، به صراحت اعلام کرد کمپ دیوید به تاریخ پیوسته است و شرایط و دوران امضای این قرارداد تغییر کرده است و نباید اقتضائات یک دوره را به سال های بعد تسری داد. اجازه دولت مصر به مهندسان و معماران ایرانی برای بازسازی، مرمت و گسترش محوطه پیرامونی مسجد حضرت زینب(س) در قاهره، روند بهبود روابط دو کشور را تسریع بخشید. متعاقب این روابط بود که به دعوت وزیر اوقاف مصر، روحانیون برجسته ای چون آیت الله جنتی، تسخیری و واعظ زاده در کنفرانس شورای عالی امور اسلامی قاهره شرکت کردند و سال بعد هم شیخ الازهر به همراه رئیس دانشگاه الازهر، مفتی بزرگ مصر و تنی چند از مقامات وزارت اوقاف آن کشور در کنفرانس وحدت اسلامی تهران حضور یافتند. در سال 1382، دولت های مصر و ایران برای کنار زدن موانع جانبی فرار وی، اقدام به تعویض نام های خیابان «خالداسلامبولی» در تهران و «محمدرضا پهلوی» در قاهره نمودند. نام «انتفاضه» جای شهید سروان خالداسلامبولی نشست و نام «دکتر محمد مصدق» جایگزین رضا پهلوی گردید.

شتاب در روابط تهران و قاهره

باروی کارآمدن دولت نهم، روند نزدیکی تهران و قاهره از شتاب بیشتری برخوردار گردید به گونه ای که تنها در همین ماه های اخیر شاهد سفر عراقچی معاون حقوقی و بین الملل وزیر خارجه، دکتر لاریجانی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی و محرابیان وزیر صنایع به قاهره بوده ایم. به یقین جدی ترین این اقبال ها را هم دکتر احمدی نژاد در امارات از خود به نمایش گذارد که در پاسخ به سوال خبرنگار مصری به صراحت اعلام کرد اگر مقامات قاهره آمادگی داشته باشند ما تا پایان وقت اداری امروز، سفارت خود را در قاهره بازگشایی می کنیم. دولت قاهره هم در این ایام پا به عقب نگذاشته و احمدابوالغیظ وزیرخارجه را برای حضور در اجلاس وزرای خارجه کشورهای همسایه عراق، خانم نائله جبر معاون وزیرخارجه را برای شرکت در اجلاس وزرای خارجه کشورهای عدم تعهد و حسین فرار معاون وزیر خارجه را برای دیدار و گفت وگو با مقامات کشورمان به تهران اعزام کرده است تا در کنار آن نیز اقدام به انتشار گزارش کمیسیون روابط خارجی پارلمان مصر نماید که در آن خطاب به مقامات وزارت خارجه آمده است: «با توجه به تغییرات منطقه ای و بین المللی و تاثیر و نفوذ تهران در تعیین معادلات منطقه خاورمیانه، تاکید می نماییم باید برای از سرگیری روابط کامل دیپلماتیک با ایران همت گمارد چرا که قطع روابط دو کشور به نفع جهان اسلام ، کشورهای عربی و به ویژه مصر نخواهد بود.» متعاقب این گزارش بود که حسام زکی سخنگوی وزارت خارجه مصر، از سرگیری روابط دو کشور را از برنامه های حتمی و ضروری قاهره دانست.

دستاوردهای نزدیکی ایران و مصر

برخورداری مصر از تمدنی کهن و مردمی با فرهنگ، جایگاه فکری و آموزشی دانشگاه الازهر به عنوان یکی از مراکز مهم فرهنگی جهان اسلام، موقعیت ژئواستراتژیک مصر که باسه قاره آفریقا، آسیا و اروپا پیوند خورده است، تسلط برکانال سوئز، ظرفیت های عظیم کشاورزی، صنعتی و جهانگردی این کشور، در کنار برخورداری آن از جمعیتی 70 میلیونی که پرجمعیت ترین کشور عربی به حساب می آید، همسایگی با کشورهای شمال آفریقا، هم مرز بودن با فلسطین اشغالی، فعال بودن جنبش های اسلامی به ویژه اخوان المسلمین و ده ها عامل دیگر، نقشی مهم و استراتژیک به این کشور بخشیده است. در عین حال جمهوری اسلامی ایران می تواند به افزایش وزن استراتژیک مصر در جهان اسلام و خاورمیانه کمک شایانی نماید. دولت و مردم مصر می توانند یکی از مخاطبان ایران در پروژه «اوپک هسته ای» باشند، قاهره تا سال 1986 از پیشگامان کشورهای اسلامی در دستیابی به تکنولوژی هسته ای بود که با فشار غرب و تهدیدهای مستمر رژیم صهیونیستی مجبور به توقف طرح های هسته ای خود گردید. روابط هسته ای ایران و مصر می تواند علاوه برآنکه تبلیغات غرب را برای بزرگنمایی خطر ایران هسته ای خنثی نماید، چراغ سبزی برای کشورهای منطقه جهت بهره مندی از فناوری هسته ای ایران باشد. فناوری ای که به قیمت بسیار کمتر و بدون دریافت امتیاز و چشمداشتی در اختیار ملت های مسلمان منطقه قرار خواهد گرفت.

در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران از آن چنان ظرفیتی برخوردار است که می تواند نقش تاریخی مصر را در تحولات منطقه خاورمیانه احیا نماید. حضور موثر و قدرتمند ایران در تحولات منطقه به ویژه عراق، فلسطین و لبنان، می تواند جای پای دوباره ای را برای این کشور فراهم سازد. علاوه بر آنکه همکاری نزدیک تهران و قاهره، می تواند اعتماد سلب شده جهان اسلام از قاهره را بازبینی و بازیابی نماید. تعامل نزدیک ایران و مصر در سال 1356 که پس از آتش سوزی مسجدالاقصی شکل اسلامی و منطقه ای به خود گرفت، باعث شکل گیری سازمان کنفرانس اسلامی گردید. این تجربه شیرین تاریخی می تواند در قالب روابط نزدیک ایران و مصر، بارها و بارها تجربه گردد.

علیرغم همه فرود و نشیب هایی که پس از امضای کمپ دیوید درجایگاه منطقه ای، اسلامی و عربی مصر در سه دهه اخیر شاهد بوده ایم، باید بپذیریم که این کشور به دلیل بهره مندی از ظرفیت های وسیع و عمیق سیاسی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و ژئواستراتژیک، هنوز در بسیاری از عرصه ها کشور اول عربی است و از این جهت رقیبی جدی برای عربستان سعودی که خود را ام القرای دنیای اسلام می پندارد، به حساب می آید. دولت مصر برای تثبیت و یا باز پس گیری برخی جایگاه های از دست رفته، نمی تواند بدون کمک و یاری جمهوری اسلامی ایران به موفقیتی دست یابد بنابراین چاره ای جز چنگ انداختن به ریسمان مستحکم ارتباط قاهره و تهران ندارد.

در عین حال جمهوری اسلامی ایران نیز با درک موقعیت استراتژیک مصر، نمی تواند از این ظرفیت رشک برانگیز چشم پوشی نماید. دولت مصر می تواند به عنوان یک پل ارتباطی مطمئن، مسیر ورود ایران به شمال آفریقا و روابط نزدیکتر با کشورهایی چون الجزایر، مراکش و تونس را فراهم آورد. تعاملات نزدیک تهران، قاهره، دمشق و بغداد، نقشی انکارپذیر در حل بحران های منطقه ای ایفا خواهد نمود و تحرکات سال های اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی در انتقال مرکز ثقل سیاسی از قاهره به کشورهای حاشیه خلیج فارس را کم رنگ خواهد نمود.

دولت مصر با چشم پوشی از کمک سالیانه 2 میلیارد دلاری آمریکا، می تواند از مسیر ایران خود را مهیای ورود به شرق آسیا، آسیای مرکزی، قفقاز و کشورهای جنوب غرب آسیا نماید. پتانسیل های فنی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در صدور خدمات مهندسی، سرمایه گذاری در بخش های انرژی و صنعت، اعزام سالیانه حداقل 500 هزار جهانگرد ایرانی به قاهره، تجربیات قابل اتکای متخصصان کشورمان در سدسازی، سیلوسازی، راه سازی، ساخت اسکله ها و بنادر دریایی، نیروگاه های برق، مخابرات و از همه مهمتر احیای روابط فرهنگی، اجتماعی و دینی دو کشور تاریخ ساز ایران و مصر، می تواند زمینه ساز ارائه الگویی جامع از تمدن اسلامی در جهان معاصر باشد. هیچ محقق و اندیشمندی نمی تواند منکر نقش تاثیرگذار نظامیه اسکندریه، بغداد و خراسان در شکل گیری تمدن و فرهنگ بشری باشد.

تجربه شیرین حکومت فاطمیون در مصر، کام مردم این کشور را هنوز شیرین نگاه داشته است. علقه های فکری، دینی و فرهنگی مردم ایران و مصر، مقامات مصری را ترغیب نموده تا همسو با خواست ملت خویش، به تعامل جدی تر با مردم ایران بیندیشند و این اراده همکاری می تواند به ارتقای سطح روابط موجود کمک شایانی نماید. فرهنگ و تمدن کهن مصر هنوز در نقش رهبر فکری جهان عرب، نقشی تاثیرگذار و غیرقابل انکار دارد و این نقش در پیوند با تعاملات دیپلماتیک می تواند ظرفیت های جدید و ماندگاری را برای دولت قاهره فراهم آورد. همگرایی قطب های موثر جهان اسلام، هرگز خوشایند دنیای غرب به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی نخواهد بود وگوش ها و چشم های عاقل و دوراندیش در منطقه می توانند با تدبیر و هوشمندی، تبلیغات واهی و دروغین غرب را نقش برآب نمایند.

دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران نیز نباید به هیچ وجه از تعمیق روابط و برطرف کردن استفهامات و یا نقاط مبهم در موضوعات مربوط به جهان اسلام شانه خالی نماید و با توجه به واقعیت ها و رویکردهای منطقه، همپیمانان استراتژیکی را برای خود و ملت های مسلمان رقم بزند. تهران می تواند و باید پایه گذار روابطی در منطقه باشد که عامل اصلی آن، تامین مصالح و منافع ملت های مسلمان بدون دخالت عنصر خارجی باشد. این روابط می تواند ضمن برهم زدن توهم خطر ایران در میان کشورهای خاورمیانه، شناسایی و معرفی تهدیدات واقعی را جایگزین تهدیدات موهوم نماید. درک این موقعیت که جمهوری اسلامی ایران، خاکریزی مستحکم برای کشورهای عربی و اسلامی منطقه در برابر تهاجمات و زیاده خواهی های دنیای غرب به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده و چنانچه پایداری و پایمردی ملت ایران نبود، مرزهای سیاسی و جغرافیایی خاورمیانه به گونه ای دیگر رقم می خورد، چندان مشکل نیست و این واقعیت می تواند زیربنای تجدید روابط سالم و شکل گیری پیمان های مشترک منطقه ای باشد.

به اعتراف دوست و دشمن، جمهوری اسلامی ایران امروز یک واقعیت غیرقابل انکار، یک وزنه موثر و یک برگ برنده تعیین کننده است که این شاه کلید می تواند قفل های بسیاری را گشوده و افق های روشنی را فراروی دولت ها و ملت های مسلمان و مظلوم منطقه بگشاید. چشم پوشی و یا دوری گزیدن از این سرچشمه حیات، به نفع هیچ دولت و ملتی نیست و باید طرحی نو در انداخت.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات