صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۳۸۹ - ۱۱:۱۳  ، 
کد خبر : ۱۸۴۳۱۱
یکسال پس از انتخاب مجدد ضرغامی

نقش رسانه ملی در جنگ نرم


آرش فهیم
پس از انتصاب مجدد سید عزت الله ضرغامی به ریاست سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی مقام معظم رهبری در حکم ایشان مشاهده تحول در صدا و سیما را در یک سال اول مسئولیت جدیدشان را خواستار شدند که قابل تبیین و بررسی است. در این حکم معظم له چنین فرمودند: «سفارش اساسی اینجانب نزدیک کردن و رساندن این رسانه فرهنگ ساز به تراز رسانه ای است که دین و اخلاق و امید و آگاهی، بارزترین نمود آن باشد و رفتار اجتماعی مخاطبان و نیز نهاد حساس و مهمی چون خانواده بر اساس آن شکل گیرد و هنر و شیوه های گوناگون حرفه ای و آزموده شده یا نوپدید، یکسره در خدمت رشد این شاخصها در آید. از تجربه های موفق یا ناموفق دوره پنج ساله باید برای رساندن این رسانه به این کیفیت برتر سود ببرید و با زمانبندی برنامه ها و تعیین شاخص های قابل اندازه گیری، حرکت مجموعه را تکمیل یا تصحیح نمائید. انتظار دارد نشانه های این تحول در اولین سال مسئولیت جناب عالی مشاهده شود.» br> قصد این نوشتار بازخوانی عملکرد آقای ضرغامی نیست، بلکه هدف، طرح یک مسئله در مورد بایدها و نبایدهای مبارزه صدا و سیما در جنگ نرم است. چرا که طی یکی، دو سال اخیر، با افزایش هجوم فرکانس های بیگانه به حریم زندگی مردم ایران، برجستگی نقش رسانه ملی ضرورت بیشتری پیدا کرده است. شکی نیست؛ خط مقدم نبرد رسانه ای در جبهه ایران، صداوسیماست. گرچه نمی توان جایگاه سایر رسانه ها را نادیده گرفت، اما می توان گفت که برآیند و نتیجه غالب فعالیت های فرهنگی و رسانه ای کشور، از دریچه صدا و سیما تکثیر و اشاعه می یابد. به همین دلیل، رسانه ملی بیشترین قابلیت را برای تحکیم اتحاد ملی و تسخیر سنگرهای رسانه ای مهاجم دارد.
این وضعیت حساس، آزمون و فرصتی پیش روی این رسانه ملی است. چالش های رسانه ای جدید، می تواند بستری برای بیدار کردن بسیاری از استعدادهای خفته، جاری ساختن نیروهای تازه و فتح کردن قله هایی مرتفع تر را می طلبد وضع فعلی رسانه ملی، تنها بخش کوچکی از داشته ها و توانمندی های آن است و معتقدیم اگر صدا و سیما ویژگی های بالقوه خود را بیش از پیش بالفعل نماید، می تواند بسیاری از مشکلات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور مان را برطرف کند.
عملکرد صدا و سیما در یک سال اخیر در جهت بروز و ظهور بیشتر این قابلیت بوده است، اما هنوز راه فراوانی تا هدف نهایی مانده است. این هدف، خارج شدن روز افزون از انفعال، خنثی سازی ناتوی فرهنگی و شبیخون رسانه ای غربی ها (جنگ نرم)، واکسینه کردن جامعه در مقابل جنگ نرم و در نهایت صدور بیش از پیش ارزش های انقلاب اسلامی به جهان است. اما نقشه راه رسانه های مهاجم به ایران چیست و آنها قصد تسخیر چه چیزی را دارند؟
محور اصلی جنگ نرم
جنگ نرم پهنه وسیعی است که حوزه ها و مصادیق بسیاری را دربر می گیرد، اما مهم ترین وسیله در این جنگ، رسانه ها هستند که در این میان شبکه های ماهواره ای نقش پررنگ تری را برعهده دارند.
محور اصلی فعالیت شبکه های بیگانه را می توان بخشی از مهندسی معکوس غرب علیه ایران دانست، اما مهندسی معکوس چیست؟ «فرانسیس فوکویاما»، نظریه پرداز مشهور غربی سال ها قبل و در جریان پیروزی های پی در پی رزمندگان اسلام بر دشمن در جنگ هشت ساله، نظریه مهندسی معکوس را برای مقابله با ایران ارائه داد. «فوکویاما» این نظریه را در قالب مقاله ای با عنوان «بازشناسی هویت شیعه» در کنفرانس شیعه شناسی که سال 1366 در اورشلیم برگزار شد، آشکار کرد. در این مقاله تصریح شده است: «شیعه، پرنده ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست. پرنده ای که دو بال دارد: یک بال سبز و یک بال سرخ.» او بال سبز این پرنده را مهدویت و عدالت خواهی و بال سرخ را شهادت طلبی، معرفی می کند که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فناناپذیر کرده است. «فوکویاما» همچنین شیعه را دارای بعد سومی هم می داند و معتقد است ته اهمیت آن بسیار بیشتر از سایر ابعاد شیعه است و آن ولایت فقیه است. وی در این باره می گوید:«این پرنده، زرهی به نام ولایت پذیری به تن دارد و قدرتش با شهادت دو چندان می شود. شیعه، عنصری است که هر چه او را از بین می برند، بیشتر می شود.» وی با اشاره به پیروزی های آن زمان ایران در جنگ نوشت: «این ها فاو را تسخیر کرده اند، می روند کربلا را هم بگیرند و این، یعنی فتح قدس، اگر کربلا را بگیرند، اینجا را هم قطعاً می گیرند.» او در این مقاله، شیعیان را شکست ناپذیر معرفی کرده و تنها راه مغلوب ساختن آن ها (ما) را اجرای طرحی به نام مهندسی معکوس می داند. به این ترتیب که: «مهندسی معکوس برای شیعیان این است که ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید. تا این را خط نزنید، نمی توانید به ساحت قدسی کربلا و مهدویت تجاوز کنید... برای پیروزی بر یک ملت باید میل مردم را تغییر داد... ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید، در گام بعد، شهادت طلبی این ها را به رفاه طلبی تبدیل کنید. اگر این دو تا را خط زدید، خود به خود اندیشه های امام زمانی از جامعه شیعه رخت بر می بندد... بعد از آن شما بیایید برای غرب هم امام زمان و کربلا و ولی فقیه بتراشید.»
هم خود غربی ها و هم برخی افراد بی اطلاع در داخل، جنگ نرم را نوعی توهم توطئه می دانند، اما رسانه های غربی آنقدر منسجم و هماهنگ در حال فعالیت حول محور مهندسی معکوس هستند که توهم دانستن جنگ نرم، نوعی تجاهل و تغافل است. به طوری که تخریب سه شاخصه ولایت پذیری، شهادت طلبی و عدالت خواهی به شکل آشکاری در دستور کار رسانه های غربی، به خصوص رسانه های فارسی زبان قرار دارد.
با بررسی آنچه از شبکه های مهاجم به ایران پخش می شود، می توان فرآیند مهندسی معکوس را توسط آن ها به عینه دید. آن ها در شبکه های سیاسی خود از جمله بی بی سی فارسی و صدای آمریکا در پی مخدوش کردن تفکر ولایی هستند و در شبکه های تفریحی خود نظیر «فارسی وان» رفاه طلبی و بی قید و بندی را ترویج می کنند. علاوه بر این، در فیلم های سینمایی و سریال های استراتژیک خود نیز در پی فرهنگ سازی در راستای این نظریه هستند.
رسالت صدا و سیما
بنابراین تنها راه صدا و سیما نیز تضاد با همان مهندسی معکوس است. یعنی تقویت ولایت پذیری، شهادت طلبی و عدالت خواهی. در این راه جذابیت و سرگرم سازی باید با تأثیرگذاری در راستای این شاخصه های هویتی همراه شوند.
ضمن این که مشغول شدن صدا و سیما به رقابت صرف با شبکه های متجاوز غربی، افتادن در مسیر روزمرگی و منفعل شدن است. رسانه ملی با پررنگ تر کردن تشخص، هویت و تمایز خودش با سایر شبکه های جهان، پویاتر شدن بیش از پیش در زمینه باز تولید فرهنگ ایرانی- اسلامی و بومی ساختن ذائقه مخاطبانش در گستره ای جهانی، می تواند از موضع مدافع به مقام مهاجم ارتقا یابد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات