تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۳۸۹ - ۱۱:۰۰  ، 
کد خبر : ۱۸۵۸۹۸
تحلیل نمایندگان مجلس و صاحبنظران سیاسی درباره موضعگیری‌های اخیر هاشمی‌رفسنجانی

مردم اگر دیدگاه هاشمی را قبول داشتند به او رای می‌دادند


یحیی‌زاده نماینده محترم تفت و میبد در مجلس
من نمی‌توانم باور کنم که شخصیتی همچون آقای هاشمی با آن همه تجربه‌های سیاسی چنین سخنانی را گفته باشد

* یالثارات: اخیراً شبهه‌ای توسط برخی اشخاص مطرح شده است مبنی بر اینکه برخی تغییر و تحولاتی که در دولت به وقوع پیوسته است، باعث دلسردی مدیران و طرد و انزوای آنان خواهد شد. این در حالی است که تغییر و تحول توسط دولتی که شعار تحول‌گرایی و برهم زدن مناسبات رانت‌سالار و قبیله‌گرای 16 ـ 15 سال گذشته را سر داده است امری غیرطبیعی شمرده نمی‌شود. ارزیابی حضرتعالی در این زمینه چیست؟
**‌ یحیی‌زاده: لزوم تغییر در مدیریت کشور امر جدیدی نیست. حتی آقای خاتمی که 8 سال پیش در مسند ریاست جمهوری قرار گرفت، ‌با وجود آنکه از لحاظ دیدگاه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بسیار نزدیک به آقای هاشمی‌رفسنجانی بود ولی در مدت کوتاهی، بسیاری از مدیریت‌های میانی و مدیریت‌های درجه 1، 2 و 3 و حتی مدیریت‌های رده‌های پایین‌تر را به سرعت تغییر داد. باز هم تأکید می‌کنیم که ایشان از لحاظ دیدگاه به دیدگاه‌های رییس‌جمهور قبلی بسیار بسیار نزدیک بود. حال یک رییس‌جمهور جدیدی با رأی قاطع مردم بر سر کار آمده است، شعار تحول‌خواهی هم سر داده است که طبیعتاً متناسب با شعار او تغییر مدیریت هم بوجود می‌آید. البته در این چند ماه، هر چند تغییراتی در برخی رده‌های مدیریتی صورت گرفته است اما مشاهده می‌شود که بسیاری از مردم ناراحت و ناراضی هستند که چرا بعضی از مدیران گذشته که مناسبات غلطی داشته‌اند تغییر نکرده‌اند. ما که در درون مردم هستیم از آنها می‌شنویم که ناراحت هستند که چرا بسیاری از گذشتگان همچنان بر مصدر کار قرار دارند. بنابراین می‌بینیم که حتی خود مردم توقع بیشتر تحول‌گرایی در مدیریت‌ها را دارند. 3 تیر اتفاقی در این مملکت افتاد و این تغییر و تحولات با شعار دولت 3 تیر هماهنگ است. البته امر جدیدی هم نیست چرا که قبلاً هم اتفاق افتاده است. اما آن چیزی که در اینجا جای تأمل دارد آن است که شخصیتی مثل آقای هاشمی‌رفسنجانی در موارد بسیار مهم که در سال‌های گذشته پیش آمد و خیلی از دلسوزان دیگر به سرعت موضع گرفتند، ایشان به شکل صریح و آشکار موضع نگرفت اما الان وارد صحنه شده و موضع‌گیری کرده است. این هم جای تعجب دارد، هم جای تأسف. افزون بر این در شأن ایشان نیست به ویژه که ایشان رقیب رییس‌جمهور محبوب فعلی ماست. شاید بعضی از مردم، این موارد را حمل بر برخی مسایل دیگر کنند و بگویند که ادامه رقابت انتخاباتی موجب این موضع‌گیری‌ها شده است. بدین جهت بنده عرض می‌کنم که با توجه به اینکه آقای هاشمی‌رفسنجانی شخصیتی وزین بوده که در موضع‌گیری‌ها با متانت برخورد می‌کرده است، نمی‌بایست وارد این مسایل می‌شد. من به یاد ندارم که در مسایل بسیار حساسی همچون تحصن تعدادی از نمایندگان مجلس ششم، آن هم در آن مدت طولانی یا برخوردی که با انتخابات مجلس هفتم صورت گرفت، یا حتی برخوردی که از سوی مجلس ششم در مورد مساله هسته‌ای ما صورت گرفت، ایشان چنین موضع تند و صریحی نسبت به آن موضع‌گیری‌های کاملاً ناصحیح آشکار اتخاذ کرده باشد. هم پیشینه و هم روش و هم شخصیت ایشان چنین کاری را توجیه و تأیید نمی‌کند و ای کاش آقای هاشمی که در این 27 ـ 26 سال در موضع‌گیری‌ها، با دشواری می‌توانستیم موضع ایشان را بفهمیم که در مسایل مختلف چه موضعی دارند و کاملاً سیاسی عمل می‌کرد در این مورد هم اگر می‌خواست تذکری بدهد به صورت‌های حداقل غیر آشکار تذکر می‌داد تا مردم دلسوز و مؤمن و متدین ما که با اکثریت قاطع جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد را برگزیدند، اینگونه قضاوت نکنند که رقیب رییس‌جمهورشان با این سرعت و به این زودی‌ با رییس‌جمهوری منتخب و محبوبشان مخالفت می‌کند و در برابر او موضع‌گیری می‌کند.
* یالثارات: در سخنرانی‌ای که در جمع ائمه جمعه ایراد شد، آمده بود که اگر شرایط به همین روند ادامه پیدا کند 4 سال دیگر کسی از عهده کارها برنمی‌آید. ما در 15 ـ 10 سال گذشته مشاهده کردیم که نه تنها تحولی اساسی رخ نداد بلکه روند مفسده‌انگیز گذشته دنبال می‌شد. ارزیابی شما از این سخنان چیست؟
**‌ یحیی‌زاده: عقیده من آن است که روند و شیوه جدیدی در حال شکل‌گیری و حاکم شدن است و کسانی که این شیوه را برنتابند و تحمل نکنند و به همان شیوه 16 سال گذشته بخواهند مسیر کشور را سمت و سو بدهند نخواهند توانست مسیر قبلی را هدایت کرده و دنبال کنند. به هر حال مردم با انتخاب نوین خود نشان دادند که بدنبال مسیر جدیدی هستند. طبیعتاً اگر مردم تحول را نمی‌خواستند به خود این شخصیت رأی می‌دادند تا روش قبلی ادامه پیدا کند. بنابراین مردم که تعیین‌کننده هستند و روش حکومتی و سیاست مملکت‌داری نظام را با رأی خود تعیین و تبیین می‌کنند، دیدگاهی مخالف دیدگاه آقای هاشمی داشتند.
* یالثارات: متأسفانه در آن سخنرانی تأکید شد که شرایط داخلی خطر تهاجم خارجی را علیه کشور ما جدی ساخته است. اما در مقابل وقتی که تاریخ انقلاب اسلامی را مرور می‌کنیم مشاهده می‌کنیم که هرگاه عده‌ای مرعوب داخلی، چراغ سبز به خارج و بیگانگان نشان دادند، آن هنگام بوده است که طمع اجنبی به مملکت و ملک و ملت افزون شده است، نه آن هنگام که مردم و دولت یکصدا و منسجم در برابر تهاجمات ایستاده‌اند که در آن حالت دشمن مجبور به عقب‌نشینی شده است. ارزیابی شما از این سخنان چیست؟
**‌ یحیی‌زاده:
من واقعاً نمی‌توانم باور کنم که یک شخصیت سیاستمدار دیندار همچون آقای هاشمی با آن همه تجربه‌های سیاسی و مملکت‌داری چنین سخنانی را زده باشد. اصلاً نمی‌خواهم باور کنم. به خاطر آنکه پاسخ این مسأله به حدی روشن است که فکر می‌کنم هر فرد ایرانی و ایران دوستی جواب این مطلب را می‌داند. ما در این مملکت رهبری مقتدر داریم که خط‌مشی‌های کلان و کلی سیاسی کشور بوسیله ایشان ترسیم می‌شود و اندیشه‌های تابناک امام راحل را هم در ذهن و خاطره داریم. هر دو بزرگوار در مورد اینگونه موضع‌گیری‌های قاطع و محکم در برابر استکبار نظر مثبت داشته‌اند.
این روزها مقام معظم رهبری بارها نسبت به سخنان شجاعانه و موضع‌گیری‌های قاطع آقای رییس‌جمهور، حمایت خود را اعلام داشته‌اند. ایشان بارها در خطبه‌های نماز جمعه و سخنان در جمع مسئولان نظام و در جمع ائمه جمعه و... تأکید کردند که بایستی از این دولت حمایت کرد، در حالی که اگر موضع‌گیری‌ آقای احمدی‌نژاد موضع‌گیری خلافی بود قطعاً مقام معظم رهبری بدین شکل و با این شفافیت و با این همه تأکید از ایشان حمایت نمی‌کردند. موضع نظام، رهبری، مجلس و مردم همین است که رییس‌جمهور بیان کرده است و این، موضع‌گیری صریح و شفاف و روشن می‌طلبد و اگر ما چنین نظراتی که از سوی ایشان عنوان شده است معتقد بودیم، اساساً نمی‌بایست انقلاب می‌کردیم. اساساً انقلاب ما نوعی درگیری با استکبار و مستکبرین عالم لست که به نحوی این اشکال ـ در صورت پذیرش از سوی ایشان ـ در اصل انقلاب هم وجود داشته است.
شخصیت‌هایی همچون آقای هاشمی بایستی خودشان، خودشان را حفظ کنند. البته مردم هم بایستی آنها را حفظ کنند چرا که سرمایه‌های انقلاب هستند. برای حفظ سرمایه‌های انقلاب، خودشان می‌بایست شأنیت و شخصیت خودشان را لکه‌دار نکنند و وزانت خود را حفظ کنند.
* یالثارات: اساساً به نظر شما تهاجم خارجی دشمن چه موقع شکل جدی به خود می‌گیرد؟ زمانی که نمایندگان مجلس ششم پیام‌هایی آشکار و پنهان برای دولت‌های غرب و آمریکایی می‌فرستند و این سیاست در دولت هم پیگیری می‌شود طمع بیگانه بیشتر می‌شد یا حال حاضر که مجلس و دولت و مردم همگی با اقتدار مقابل بیگانگان ایستاده‌اند این خطر بیشتر است؟
**‌ یحیی‌زاده:
بنظر می‌رسد که هر انسانی که با الفبای سیاست جهانی امروز آشناست کاملاً بر این مطلب تأکید می‌کند که اگر در حال حاضر ما دچار مشکلاتی هستیم بخاطر همانگونه موضع‌گیری‌ها بوده است. دشمن احساس کرده است که هنوز هم چند سربازی در این مملکت دارد و فعلاً هم احساس می‌کند که خیلی از سنگرهای آن سربازان توسط مخالفین استکبار فتح شده است. اما در عین حال در حالت دلواپسی به سر می‌برد. شاید به دنبال آن است که در جای دیگری یک تعدادی از آن افراد را کشف و پیدا کند. به نظر من همان موضع‌گیری‌هایی که برخی از افراد در طول چند سال گذشته دنبال می‌کردند مقداری کارها را دچار مشکل کرد و دشمن را به طمع انداخت و همان مطالب مقداری امنیت ما را با خطر مواجه کرد. الان با توجه به مواضع رییس‌جمهور ما که تأکید و تأیید کرد، دشمن بیشترین وحشت را از نظام اسلامی در دل دارد. در همین مجلس شورای اسلامی از مجموع 197 نماینده حاضر، 183 نفر برای کلیات طرح یک فوریتی الزام دولت به تعلیق اقدامات داوطلبانه در صورت ارجاع یا گزارش پرونده هسته‌ای به شورای امنیت رأی مثبت دادند. بنده که تمام آمار مخالف و موافق و ممتنع را ضبط و در دفتر خاصی یادداشت می‌کنم واقعاً بدون هیچ پیش‌داوری، رأیی در این حد بالا و پر وفاق کمتر مشاهده کرده‌ام. این نشان می‌دهد که در مجلس ما که برخاسته از آراء ملت است در مسائل استراتژیک همچون مسایل هسته‌ای بین طیف‌ها و جریانات مختلف اجماع وجود دارد و اصولاً آمریکا و دشمنان ما بایستی این مطلب را درک کنند که با رهبری که ما داریم و با این مجلس و حکومت و دولت و به ویژه مردمی که بسیار پشتیبان ولی فقیه فداکار و سیاستمدار هستند آنها به یاری حق هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند.
* یالثارات: مقام معظم رهبری در فرمان 8 ماده‌ای خود در امر مبارزه با مفاسد اقتصادی تأکید کردند که اگر مبارزه با مفاسد اقتصادی به صورت جدی پیگیری شود، ابتدا زمزمه‌ها بعد فریادها و سپس نعره‌ها به گوش خواهد رسید و آنان به انحاء مختلف در این مسیر سنگ‌اندازی خواهند کرد. آیا برخی مقابله‌‌هایی که اخیراً با دولت نوپا عدالت‌خواه، توسط برخی رسانه‌ها و برخی سایت‌ها و بعضی افراد در گوشه و کنار شکل گرفته است، می‌تواند این نوید را بدهد که این دولت در امر مبارزه با فساد اقتصادی جدی است و می‌خواهند مناسبات غلط 16 ساله گذشته را تغییر دهد؟ آیا این همان زمزمه‌ها نیست؟
**‌ یحیی‌زاده:
دقیقاً همین‌طور است. همان‌طوری که مشاهده می‌کنید، بحمدالله دولت در ارتباط با مبارزه با مفاسد اقتصادی خوب شروع کرده است. برای جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده از بیت‌المال، از خودش هم شروع کرده است. اینکه سفرهای رییس‌جمهور و بعضی از همایش‌ها و دعوت‌ها و جلسات و برنامه‌هایی که دارند برخلاف روش 16 سال گذشته کاملاً با سادگی برگزار می‌شود و دولت و حکومت به شدت به دنبال صرفه‌جویی در بیت‌المال است، نشان‌دهنده آن است که حرکت بسیار خوبی از خود دولت شروع شده است. به هر جهت به یاری حق بعضی از آن دانه درشت‌ها هم که سال‌ها خود را مخفی کرده بودند، شناسایی شده‌اند و امیدواریم که با آنها برخورد صورت گیرد. همان‌طوری که آقای رییس‌جمهور هم در سخنان اخیر خود ذکر کردند، به هر حال یکی از مخالفت‌ها و مقاومت‌هایی که صورت می‌گیرد از ناحیه اینگونه افراد است. ناگفته نماند که به نظر من بعضی از افراد دیگر هم که می‌بینند دولت بدین شکل با مفاسد اقتصادی و دانه درشت‌ها مبارزه می‌کند، آنها موقعیت سیاسی و مقبولیت و مطلوبیت مردمی‌شان را از دست می‌دهند، طبیعتاً بعداً هم جایگاهی در حکومت نخواهند داشت، آنها هم در حال سنگ‌اندازی و مخالفت هستند. یعنی بعضی از مخالفین سوءاستفاده‌گران و مفسدان اقتصادی هستند و بعضی دیگر از آنها هم مفسدان سیاسی‌اند، یعنی آنهایی که می‌خواهند حکومت را در دست خود داشته باشند و اگر چند صباحی حکومت از دستشان گرفته شده است، دوباره به موضع قدرت و مسئولیت کلان کشور باز گردند. طبیعتاً خیلی از آنها هم موافق نیستند که دولت در این مسایل موفقیتی داشته باشد و طعم شیرین مخالفت و مبارزه با مفسدان به کام مردم بنشیند. از این جهت است که آنها هم بدین شکل هیاهو کرده و گرد و خاک به راه می‌اندازند تا مردم نتوانند واقعیات را بدان شکل که هست مشاهده نمایند.
حجت‌الاسلام و المسلمین میرتاج‌الدینی نماینده محترم تبریز در مجلس شورای اسلامی
در گذشته شیوه‌های انفعالی بود اما در حال حاضر، دیپلماسی فعال در دستور کار قرار دارد
* یالثارات: ارزیابی شما از تغییر و تحولاتی که در دولت به وقوع پیوسته است، چیست؟ آیا این تحولات همچون ادعای برخی که خود سابقه حذف و طرد دلسوزان انقلاب را در کارنامه خود دارند منجر به انزوا و طرد مدیران خواهد شد، یا اساساً انتظار از دولت تحول‌گرا برخاسته از آراء پرشور و آگاهانه ملت ایران، انتظاری شایسته و بجا است؟ آیا برهم زدن مناسبات غلط و انزوای قشر پرتوقع مدیران فاسد به صلاح کشور نیست؟
** میرتاج‌الدینی:
بحث تغییر و تحول مدیریت‌ها و جابه‌جایی مدیران یک امر طبیعی است، مردم هم به این رویکرد اقبال نشان داده و بدای رأی داده‌اند برای آنکه دولت به آنها خدمت کند. البته دولت جدید همانند همه دولت‌ها در معرض نقد مردم و حتی آیندگان خواهد بود که آیا شعارهایی که داده است را عمل می‌کند یا خیر. به همین جهت بایستی مدیرانی بر سر کار باشند که به این شعارها اعتقاد دارند و با این رویکرد همسو و هم‌جهت هستند تا آنکه بشود دولت را در جهت عمل به شعارهایش پاسخگو دانست.
اگر فقط رییس‌جمهور و کابینه تغییر یابد و سپس تمام کسانی که در گذشته کارها در دستان آنها بود و سیاسی کاری را دنبال کردند به همان شیوه عمل کنند طبیعی است که این ضعف را نمی‌توان به حساب دولت جدید گذاشت. در واقع این همان مدیریت گذشته است که ادامه پیدا می‌کند. البته این مطلب بدین معنا نیست که همه مدیرت‌ها بایست تغییر یابد. بنده می‌گویم بایستی یک تحولی در مدیریت اجرایی کشور پیش آید و البته شرایطی دارد. طبعاً این تغییر و تحولات، بیشتر در بخش سیاسی مدیریت‌ها اتفاق می‌افتد تا بخش اجرایی مدیریت‌ها، یعنی مدیرانی که بیشتر صبغه سیاسی دارند، اینان تغییر و تحول می‌یابند همچون استانداران یا بعضی از معاونین آنها. اما مدیریت‌هایی که بیشتر جنبه اجرایی و تخصصی ویژه داشته‌اند، می‌مانند و با رویکرد جدید دولت هم می‌توانند کار خود را ادامه دهند. البته در انتخاب مدیریت جدید هم همچنانکه هست، شایسته‌سالاری بایستی رعایت شود. شایسته‌سالاری این است که فرد هم تخصص و توانایی داشته باشد و هم تعهد و سلامت فکری و اخلاقی و عمبکردی و البته می‌بایست همسو و هم جهت دولت نیز باشد. یعنی اگر دولت در انتخاب مدیریت جدید، بعد از شایسته‌سالاری را رعایت کند این جا به جایی به راحتی صورت خواهد گرفت.
* یالثارات: اخیراً عده‌ای مدعی شدند که اگر شرایط به همین روند ادامه پیدا کند چهار سال دیگر کسی از عهده کارها برنمی‌آید. آیا اگر شرایط به همان روند پانزده، شانزده سال گذشته طی می‌شد، چهار سال دیگر اساساً کشور باقی می‌ماند که کسی بخواهد بر آن مدیریت کند؟
** میرتاج‌الدین:
البته بایستی از کسانی که چنین سخنانی گفتند جویا شد که چرا چنین سخنانی گفتند. به هر حال دولت نهم در بوته نقد و آزمایش است. شعارها و وعده‌هایی به مردم داده شده و مردم منتظر عمل مسئولان به این شعارها هستند. اگر بتوانیم به این شعارها عمل کنیم و مشکلات مردم را با رویکرد عدالت‌طلبی حل کنیم، مردم به خاطر اعتمادی که در سوم تیر به دولت جناب آقای احمدی‌نژاد داشتند، آن را ادامه خواهند داد. البته اگر در مرحله حرف باقی ماندیم و گفتمان گفتاری غالب بود تا گفتمان عملی، آن موقع مردم هم ما را نقد خواهند کرد. باید در عمل ثابت کرد که متفاوت از گذشته رفتار کرده‌ایم و همانند دولت‌های پیشین تنها حرف نزده‌ایم، بلکه رویکرد جدید را در عمل اثبات کرده‌ایم. مردم در اقبال را حفظ خواهند کرد، چرا که مردم بهترین داور نسبت به عملکرد مسئولان هستند. البته قضاوت در مورد عملکرد دولت در حال حاضر زود است، تازه دولت شکل گرفته است. بایستی از او حمایت و پشتیبانی کرد و در عین حال بایستی نظارت و تذکرات لازم را به موقع داد تا به مرحله‌ای برسد که انشا‌ءالله به مرحله نتیجه‌گیری و قضاوت برسیم.
* یالثارات: در اجلاس ائمه کشور، کسانی گفتند که شرایط داخلی خطر تهاجم خارجی را علیه کشور ما افزون ساخته است. آیا زمانی که نمایندگان مجلس ششم از درون مجلس، چراغ سبز به بیگانه نشان می‌دادند و عده‌ای در دولت هم آشکار و پنهان دستهای خود را برای حضور آنان بالای سر گرفته بودند، طمع دشمنان برای تهاجم بیشتر بوده است یا الان که دولت همنوا با ملت، مصمم و مقتدر بر پای ارزش‌های ملت ایستادگی می‌کند خطر بیشتر شده است؟
** میرتاج‌الدین:
ما همیشه در سیاست خارجی سه اصل را مبنای کاری خود قرار داده‌ایم. این سه اصل از سیاست‌های اصلی نظام است که از سوی مقام معظم رهبری هم تایید و تبیین شده است. اصول عزت، حکمت و مصلحت، یعنی ما در برخورد با بیگانگان بایستی این سه اصل را رعایت کنیم. اصولی است که بایستی در همه موضعگیری‌ها مورد توجه مسئولان چه در داخل و چه مسئولان سیاست خارجی مدنظر قرار گیرد. اما مطلب دیگر هم آن است که ما هر چه در داخل محکمتر، متحدتر و قوی‌تر باشیم امید و طمع دشمنان نسبت به تهاجم به ملت و نظام و کشور را از بین برده‌ایم و آنها دندان طمع خود را خواهند کشید. من معتقدم که شرایط داخلی نسبت به گذشته خیلی بهتر شده است و این وحدت بسیار مناسب و هماهنگی که بین سه قوه ایجاد شده است در گذشته بدین صورت سابقه نداشته و حداقل کم نظیر است و این استحکام داخلی را بیشتر کرده و مردم هم همواره پشتیبان چنین جریان و مجموعه‌ای هستند. بنابراین، بنده چنین تحلیل دارم که نخیر،‌شرایط داخلی ما، زمینه هر نوع طمع و تهاجم بیگانه را مسدود کرده است. دولت هم در پرونده هسته‌ای با همان اصول سه‌گانه حرکت می‌کند و شیوه‌ها جدیدتر هم شده است. در گذشته شیوه‌ها گاهی انفعالی بود اما در شیوه حال حاضر دیپلماسی فعال در دستور کار قرار دارد و این مطلب هم تا به نفع نظام جمهوری اسلامی تمام شده است.
حجت‌الاسلام و المسلمین سیدسعید لواسانی، پژوهشگر و معاونت سیاسی بنیاد شهید و امور ایثارگران
سالهاست که ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی تشکیل شده ولی اصلاً بازدهی نداشته است

* یالثارات: ارزیابی شما در تغییر و تحولاتی که اخیرا در دولت نهم و در سطوح مدیران به وقوع پیوسته چیست؟ آیا این تغییرات همانند آنچه که عده‌ای مطرح می‌کنند، طرد مدیران و انزوای آنان است و در چهار سال دیگر کشور را به جایی خواهد رساند که کسی نتواند آن را اداره کند یا آنکه این تحولات طبیعی به نظر می‌رسد و در هر دوره‌ای وجود داشته بخصوص که دولت نهم شعار تحولگرایی نیز سر داده است.
** لواسانی:
بایستی گفت که متاسفانه برخی از افراد پیام سوم تیر مردم در انتخابات را درک نکردند و با کمال تاسف حتی خود آفرینندگان سوم تیر هم هیچگاه نیامدند تا سوم تیر را همچنان که شایسته است، تبیین کنند که در مملکت ما چه اتفاقی رخ داد. اگر مقداری به گذشته باز گردیم و حوادث خردادماه و اوایل تیرماه را مرور کنیم، می‌بینیم که تقریبا تمامی سیاسیون جامعه و آن کسانی که در دوره بیست و پنج سال گذشته اکثریت آنها و به ویژه در دوره شانزده سال گذشته به نحوی حاکمیت داشته‌اند و در راس امور دولت بوده‌اند، اینها در یک جبهه قرار گرفته بودند و در مقابل، گروهی از نیروهای اصولگرا در این دوره کاملا کنار گذاشته شده بودند و به عمد هم کنار نهاده شده بودند در جناح دیگر قرار داشتند. خب، در یک انتخابات کاملا آزادانه که اتفاقاً از جهت بعد تبلیغی کاملا فعالیت این دو جناح نابرابر بود، یعنی آن جناحی که در این دوره حاکمیت داشت تمامی بوق‌های تبلیغاتی را در اختیار داشت و از داخل و خارج فشار وارد می‌آورد اما این جناح دیگر از جهت تبلیغی ابتدایی‌ترین امکانات را نیز در اختیار نداشت، اما از جهت انتخاب، ملت با فراغ بال به گروهی رای دادند که به گروه اصولگرا معروف بودند،‌ یعنی گروهی که در این مدت کنار گذاشته شده بودند. این مطلب اصل مهمی است و بنده بر روی آن تاکید می‌کنم که گروهی که در دوره شانزده سال گذشته اکثریت آنها مجبور به انزوا شده بودند، البته یک سری از آنها برای مدتی در مجلس بودند و در بعضی نقاط دیگر حضور داشتند، اما در راس نقاط حاکمیت دولت به عنوان قوه مجریه ما از آنها نشانی نمی‌یابیم یا کمتر نشانی را در می‌یابیم. این گروه افرادی بودند که به همین دلیل تجربه حکومت هم نداشتند و آشنایی با خیلی از اصول مدیریت و حکومت هم نداشتند. دلیل آن هم این بود که نگذاشتند خیلی از این افراد جلو بیایند.
اما در سوم تیر این سد به طور کامل شکسته شد و هنگامی که این سد شکسته شد اتفاقی افتاد که این اتفاق همان رایی بود که مردم دادند. یعنی مردم معتقد بودند که بایستی تحولاتی اتفاق بیافتد، تحولی که در جهت عدالت و محو مدیریت ناکارآمد سابق و بر سر کار آمدن مدیریت جوان و تحولگرا باشد. مدیریتی که درست است که جوان است و جدید است اما با رویکرد عدالت‌محورانه و رویکرد مذهبی و مبارزه با ظلم و فساد و تبعیض بایستی بر سر کار آید.
وقتی که چنین اتفاقی افتاد به صورت طبیعی آن کسانی که در دوره سابق بودند به مخالفت برمی‌خیزند. این طبیعی است و ما نمی‌بایست این مطلب را نادیده بگیریم.
* یالثارات: به نظر شما چرا این عدم درک به وجود آمد و ثمرات عدم درک پیام سوم تیر چیست؟
** لواسانی:
واقعیت قضیه آن است که کسانی که از دولت انتقاد می‌کنند و آن را به عدم شفافیت و کفایت سیاسی و... متهم می‌کنند ـ دولتی که تنها سه ماه از دوره حاکمیتش می‌گذرد ـ مشکل اساسی اینها این است که پیام سوم تیر را درک نکرده‌اند. من مجدد به این نکته توجه می‌دهم آنها به دلیل این عدم درک، گمان می‌کنند که می‌بایست پس از سوم تیر، هم همان اتفاقی می‌افتاد که قبل از سوم تیر اتفاق افتاده بود. خب، اگر قرار بود که همان اتفاقات بیفتد ملت به همان جیان رای می‌دادند. اما در هر حال به آن جریان رای نداد. اما اینان دولت را به شعارگرایی و... متهم می‌کنند.
* یالثارات: متاسفانه این افراد با ارایه آدرس غلط تاکید کردند که شرایط داخلی خطر تهاجم خارجی را جدی کرده است. آیا از منظرگاه منطقی و عقلی زمانی که عده‌ای مرعوب داخلی به بیگانه چراغ سبز نشان می‌دهند این خطر افزونتر می‌شود یا زمانی که مردم با ایستادگی خود در برابر بیگانه دولت را هم در کنار خود پویا و مقتدر مشاهده کنند؟
** لواسانی:
در صورتی ما دچار چالش می‌شویم و خطر در کمین خواهد نشست که ما ضعیف باشیم، این مطلبی طبیعی است. اگر ما قوی باشیم و پرتوان باشیم دشمن ما جلو نخواهد آمد، اما اگر ناتوان باشیم دشمن جلو آمده و عرصه را برای ما تنگ خواهد کرد. حالا بایستی دید که کسانی که چنین حرفهایی می‌زنند چه مقصودی دارند؟ کسانی چنین سخنانی را بر زبان می‌رانند به کجا اشاره می‌کنند؟ آیا به خاطر آنکه ما محک حرف می‌زنیم و بر اصول اولیه‌مان پای می‌فشاریم دشمن با ما دشمنی می‌کند یا آنکه آن زمان خطر برای ما افزایش می‌یابد که ما از اصولمان دست برداریم و مرعوب باشیم. بنده شدیداً با این حرف مخالفم و معتقدم که اگر دولت محترم اصولگرا براساس اصول پا برجا باشد و محکم بایستد و ذره‌ای از آن اصول عزت،‌حکمت و مصلحت کوتاه نیاید، یقیناً هیچ خطری ما را تهدید نخواهد کرد. آنها شاید شعارهایی بدهند اما آن شعارها مهم نیست و اتفاقاً آن شعارها برای مرعوب کردن ما است اما واقعیت جهان آن است که علیرغم تمام شعارها و حرفهایی که می‌زنند جرأت آن که بخواهند عزت ما را لکه‌دار کنند، ندارند. به شرطی که ما بر اصول و ضوابط خود بایستیم اصولی که حضرت امام(ره) ترسیم فرمود و مقام معظم رهبری بر آن پای می‌فشرند. اما اگر هنگامی خدای ناکرده ما مقداری مرعوب شویم آنان جلو خواهند آمد.
* یالثارات: مقام معظم رهبری در فرمان هشت ماده‌ای خود در قضیه مبارزه با مفاسد اقتصادی تاکید کرد که اگر علم مبارزه برداشته شود، ابتدا زمزمه‌ها و سپس فریادها و در ادامه نعره‌ها به هوا برخواهد خواست و به هر نحو مانع پیگیری امر مبارزه با مفاسد اقتصادی خواهند شد. به نظر شما تهاجم اخیری که به دولت صورت می‌گیرد و توسط رسانه‌ها و سایت‌ها و برخی مطبوعات و عده‌ای در گوشه و کنار پیگیری می‌شود همان زمزمه‌هایی است که از بیم پیگیری مفاسد اقتصادی به جنجال‌‌آفرینی مشغول شده‌اند؟
** لواسانی:
البته من معتقدم که این جنجالها دیگر زمزمه نیست بلکه فریاد است. دولت نهم هیچگاه نگفته است که ما با سرمایه و کار مخالفیم بلکه حمایت جدی خود را از سرمایه و کار انجام داده است اما در مقابل فشار، مبارزه با فساد را برای خود شعار اساسی قرار داده است، آن هم مبارزه غیر سیاسی و جناحی، به صورتی که واقعیت را به مردم بشناسانیم و مردم، رانت‌خواران و پدیده‌های زشتی را که در جامعه وجود داشته است ببینند. در برابر این شعارها که هنوز عملی نشده است و ما نماد عینی آن را نمی‌بینیم و شفافیت لازم وجود ندارد و رشحاتی از آن بیان شده است فریادها بلند شده است که از وضع موجود و گذشته دفاع می‌کند. من عرض می‌کنم که ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که از نظر نیروی انسانی از بهترین نیروی انسانی برخورداریم. از جهت تفکر و اندیشه و کار این نیرو منحصر به فرد است. از لحاظ سرمایه و از لحاظ پول هم ما به هیچ‌وجه کمبود نداریم. پس ما هم نرم‌افزاری و هم سخت‌افزاری مشکل نداریم. اما همین جامعه با مشکلات اساسی و مهم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دست به گرریبان است. دلیل این مطلب چیست؟ چرا این فاصله عجیب طبقاتی در جامعه ما به وجود آمده است؟ این جای تحلیل و پرسش دارد. آیا جواب آن نیست که شاید ما سرمایه را به نحو صحیح به کار نگرفته‌ایم و کاری کرده‌ایم که گروهی به وجود بیایند که به راحتی بتوانند با استفاده از امکانات نامشروع ثروت‌های آنچنانی کسب کنند و آیا ما نباید با این مطلب مبارزه کنیم؟ سالهاست که ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی تشکیل شده است ولی هیچ بازده خارجی نداشته است.
اگر این مبارزه بخواهد شیر بی‌یال و دم و شکم باشد، هیچکس هم با آن کاری نخواهد داشت. اما اگر این ستاد بخواهد با جدیت کار کند و نتیجه کار را هم به مردم نشان دهد آن موقع صداها بلند خواهد شد.
این مطلبی است که ما بایستی خوب مورد دقت قرار دهیم. من برخلاف عقیده برخی افراد معتقدم که اگر بر روی چند محور فعالیت شود که یکی بحث عدالت است و دیگری بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی و آنکه در اقتصاد مردم را شریک کنیم ما در چهار سال آینده بسیار جلو رفته‌ایم و امیدواریم که دولت نهم بتواند این کار را انجام دهد.
* یالثارات: وظیفه نیروهای اصولگرا در سراسر کشور در مواجهه با دولت اصولگرای احمدی‌نژاد چیست؟
** لواسانی:
ما به عنوان نیروهای اصولگرا بایستی تعامل جدی با دولت نهم داشته باشیم. این تعامل به معنای تبعیت محض نیست. تبعیت محض سخنی غلط است. در عین حال هم نباید انتقاد صرف داشته باشیم که متاسفانه خیلی‌ها این روش را پیشه ساخته‌اند و بلکه بالاتر از آن حالت تخریب به خود گرفته‌اند. دولتی که سه ماه است سرکار آمده و تازه کار خود را شروع کرده و بسیاری از مواردی را هم که اجرا می‌کند مصوبه سال قبل است و می‌دانید که بودجه مصوبه سال قبل است و اعتبارات برای سال گذشته است و تازه این دولت مشغول بودجه‌نویسی برای سال 85 است و نمی‌تواند تغییر زیادی در مصوبه سال گذشته انجام دهد، اینگونه مورد هجمه واقع شده است. لذا بنده مسایل جاری را حتی در مرحله انتقاد هم نمی‌بینم و بلکه آن را تخریب می‌بینم. اما وظیفه ما همکاری، حمایت و هدایت دولت اصولگرا است و این مقتضای اصولگرایی است. ما بایستی از دولت حمایت کنیم و بالاتر آنکه آن را هدایت کنیم یعنی نقد منصفانه و سازنده داشته باشیم. اما همه این مطالب به یک اصل باز می‌گردد و آ اینکه ما بپذیریم که با دولتی رو‌به‌رو هستم و با نیروهایی مواجهیم که بسیاری از آنها نیروهای اصولگرایی هستند که در دوره شانزده سال گذشته به نوعی کنار بوده‌اند. تجربه آنها هم کمتر است. البته مگر آن افرادی که در حال حاضر ادعای تجربه دارند آن زمان همین تجربه را داشتند؟
نخیر، سالهای متمادی بر سر کار بودند و حال به این تجربه رسیده‌اند. این دولت هم باید این نیروها آمده که دشمن زیاد دارد و کادر با تجربه هم کم دارد اما کادر با استعداد فراوان دارد انشاءالله. و ما آرزو می‌کنیم که موفق به خدمتگزاری به جامعه ایران باشیم.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات