ژاک شیراک رییسجمهوری فرانسه که سرگرم دیدار از هند است، در برابر دیدگان نظارهگر جهانیان، سیاست دوگانهای را در قبال برنامه هستهای دو کشور ایران و هند به نمایش گذاشت. دولتمداران فرانسه از یک سو جمهوری اسلامی را مورد تهدید قرار میدهند و برنامه صلحآمیز ایران را مخفیانه و با هدف ساخت سلاح اتمی میدانند اما از سوی دیگر، دست همکاری خود را با کشور هند در زمینه ساخت نیروگاههای اتمی و صنایع نظامی و دفاعی در این کشور دراز میکنند. رییسجمهوری فرانسه در تلاش است تا در هند قرارداد ساخت نیروگاههای اتمی در این کشور را با مقامات دهلی منعقد نماید. ژاک شیراک با انعقاد قرارداد همکاری هستهای با دهلینو، زمینه بهرهمندی بیشتر ملت هند را از انرژی هستهای از جمله برای تولید برق که جهان آینده نیاز مبرمی به آن خواهد داشت، فراهم میکند اما وی و متحدانش همواره ملت ایران را از دستیابی به این انرژی باز میدارند.
این در حالی است که ایران انپیتی را امضا کرده و از نظر حقوقی حق برخورداری از انرژی هستهای را دارد اما هند بر اساس همین معاهده نه تنها حق برخورداری از انرژی هستهای را ندارد بلکه نمیتواند از کمک سایر کشورها در زمینه این فناوری برخوردار باشد. کارشناسان، این سیاست دوگانه شیراک در برابر برنامههای صلحآمیز انرژی هستهای دو کشور هند و ایران را نگاه بازاری، تجارتی و سودجویانه رییسجمهوری فرانسه قلمداد میکنند که پیشرفت سایر ملل در فروع آن قرار دارد. روزنامه لیبراسیون چاپ پاریس روز (دوشنبه) نیز به این سیاست یک بام و دو هوای ژاک شیراک انتقاد کرده و نوشت: شیراک در شرایطی که در خصوص استفاده صلحآمیز هستهای با ایران در تنش است اما برای به دست آوردن قرارداد ساخت نیروگاههای اتمی در هند، با این کشور چانهزنی میکند. به نوشته روزنامه لیبراسیون، شیراک با سخنان ملایم خود در خصوص حق برخورداری هند از انرژی هستهای، درصدد است تعهدات فرانسه را در مقابل هند عادی نشان دهد و این کشور را در جایگاه دیگری و در ورای تعهدات بینالمللی قرار دهد. این سیاست دوگانه زمانی بیشتر آشکار میشود که نظری به موضع اخیر فیلیپ دوست بلازی وزیر خارجه فرانسه که فعالیتهای هستهای ایران را مخفیانه و نظامی خوانده است، بیافکنیم. به نوشته این روزنامه فرانسوی، فرانسه قول داده است که در صورت تصاحب بازار اتمی هند، با رایزنی بین کشورهای بزرگ هستهای در خصوص کمک هستهای این کشورها برای دهلینو، استثناء قائل شوند. لیبراسیون ادامه داده است: آمریکا نیز برای انجام این قراردادهای اتمی با هند، در سال 2005 میلادی توانست با امضای معاهدات رضایت دیگر کشورهای بزرگ اتمی جهان را بدست آورد. ژاک شیراک که در چانهزنی شهرت دارد برای فروش نیروگاههای خود توجیه نیز دارد ولی اعلام کرده است چنانچه هند نتواند نیاز روزافزون خود را به برق از طریق انرژی هستهای تامین کند، ناچار است از نیروگاههای آلودهساز استفاده کند و در نتیجه باعث افزایش شدید گازهای گلخانهای شود. بازار کنونی اتمی هند، ساخت بین 25 تا 30 نیروگاه اتمی را طلب میکند. به عقیده کارشناسان این امر برای اقتصاد بیمار فرانسه که با مشکل بیکاری و کمبود بودجه تاریخی روبهروست، میتواند بسیار امیدوار کننده باشد. زبان دوگانه دیپلماسی هستهای مدتهاست که در ادبیات دیپلماتیک غرب رایج و به گونهای برخاسته از ماهیت ویژه این نوع از فناوری در غرب است. ریشه این دوگانگی به زمان جنگ سرد برمیگردد که در واقع خود غربیها پدید آورنده قدرت اتمی و پایهگذار زبان دوگانه آن هستند. نگرانی غربیها از اینکه کشوری به فهرست کشورهای دارای توان اتمی افزوده شود و در حقیقت رقیبی برای پنج قدرت هستهای عضو شورای امنیت سازمان ملل پدید آید، کشورهای تصمیمگیر اروپا و آمریکا را بر آن داشته است تا از هر راه ممکن مانع دستیابی به حقوق مسلم کشورهای دیگر شوند. به اعتقاد آنان، اگر این امر گسترش یابد، به تدریج تمام قوانین بینالمللی تضعیف شده و کشورهای مختلفی خواهند توانست بدون مانع، یکدیگر را تهدید کنند. غربیها بر این باورند که داشتن سلاح اتمی، فرهنگ لازم خود را میخواهد و به همین دلیل تصمیم گرفتهاند در این زمینه مدارا را کنار گذاشته و با اقدام پیش از موعد، جلوی خطر را بگیرند. مورد ایران مدتهاست که در دستور کار قدرتهای بزرگ قرار گرفته است ولی آنها حتی دامنه کار را تا پاکستان نیز گسترش میدهند. به باور غربیها، تولید و غنیسازی اورانیوم حتی در پاکستان به هیچوجه به مصلحت غرب نیست. غربیها امروز حتی در این فکرند که قوانین آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز نمیتواند به آنان تضمین کافی دهد و محدوده اختیارات و امکانات قانونی باشگاه کشورهای دارند سلاح هستهای در این آژانس به شدت مورد تردید قرار دارد.
از همین رو، آمریکاییها در تلاشاند با ایجاد اجماع میان کشورهای غربی و اروپایی بتوانند امنیت حوزه تکثیر این سلاح را محدود و مهار نمایند. آنان در درون آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز تلاش میکنند با اجبار کشورهای عضو به رعایت مقررات، همچنین ممانعت از خروج کشورهای عضو از این پیمان و بالاخره تشویق کشورهای غیرعضو به ورود در این آژانس، کنترل خود را اعمال کنند. در این میان غربیها معتقدند که باید بر ایران و کره شمالی فشار آورد تا از اهداف ملی خود دست بکشند و از سوی دیگر تلاش برخی بر این است تا رژیم صهیونیستی، پاکستان و هند را به عضویت آژانس درآورند. آمریکا قانع شده است که با کره شمالی معاملهای زمانبندی شده پیشه کند ولی به اعتقاد آنان ایران را باید در اولویت برخورد گذاشت و هر چه زودتر تکلیف تهران را باید روشن کرد. از سوی دیگر، کشورهای غربی نیز به دلایل فراوان و از جمله نگرانی از پایان سوخت فسیلی، خود را از منافع رو به ازدیاد این انرژی حساس، محروم نکرده و با وجود حساسیت افکار عمومی نسبت به این مساله و فریاد روزافزون مردم در کشورهای غربی، از آن چشمپوشی نمیکنند. با همه این مسایل، پایبندی ایران به قوانین بینالمللی و پیمانهای موجود در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بهانه مستدل را از دست بهانه جویان بینالمللی گرفته و تمامی همت آمریکا مصروف تنظیم منطق و گفتمانی میشود که ما به ازای خارجی نداشته و دیکته آن به اروپاییان فقط به منطق زور عریان متکی است.