درباره شخصیت امام خمینی (ره) باید بیشتر تحقیق و مطالعه کرد. شایسته و ضروری است صاحبنظران و نویسندگانی که از نزدیک با امام (ره) تماس داشتهاند و از آغاز متوجه نقش امام در پایهگذاری انقلاب، فعالیتهای انقلابی و قدرت رهبری ایشان شده بودند، شخصیت امام خمینی را بیشتر و بهتر بررسی کنند و ابعاد و ویژگیهای این رهبر فرزانه را مشخص سازند تا آیندگان با مطالعه رفتار و گفتار آن بزرگمرد تاریخ معاصر، راه این رهبر حکیم را ادامه دهند و افکار و اندیشههای سترگ امام را راهنمای خود در مسیر تداوم انقلاب اسلامی و حفظ دستاوردهای این نهضت عظیم قرار دهند.
حضرت امام خمینی (ره)بدون تردید یکی از الگوهای برجسته تربیت اسلامی بود.
این مرجع عظیمالشأن و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان طراح و بانی اندیشه اسلامی در قرن حاضر با الهام از مکتب حیاتبخش و رهایی ساز اسلام در خصوص تعلیم و تربیت در مناسبتهای مختلف، مطالب ارزشمندی مطرح ساختهاند. وقتی که مجموعه آنها را به صورت یک "کل" مینگریم، وحدت و انسجام خاصی بین آنها میبینیم. به گونهای که بعضی از عناصر جنبه زیربنایی دارند و در بخش جهانبینی و انسانشناسی قرار میگیرند و برخی از آنها به بایدها و نبایدهای تربیتی مربوط میشوند و در بخش ایدئولوژی جا دارند.
در اندیشه حضرت امام خمینی (ره) میتوان انسجام خاصی بین عناصر و مفاهیم اساسی تعلیم و تربیت، یعنی انسانشناسی، جهتگیری تربیتی، مفهوم تربیت، هدف تربیت، محتوا و اصل تربیت، روشهای تربیت و محصول و عوامل تربیت ملاحظه کرد.
این نکته را نیز باید در نظر داشت که اسوهها و الگوها همواره نقشی اساسی در تحول انسانها داشتهاند و این امر است که ریشه در سرشت انسانها دارد و بدین جهت است که انسان همواره برای خود اسطورهها و قهرمانانی را ترسیم کرده و صفات و رفتار آنها را سرمشق و الگوی خویش قرار میداده است. امروزه در روانشناسی اصلی را به عنوان "مشابه بودن" مطرح میکنند که برخاسته از همین حالت روحی و نفسانی است.
شهید مطهری در کتاب" تعلیم و تربیت در اسلام مینویسد:" مسئله ارادت و شیفتگی به یک شخص معین، بالاترین و بزرگترین عامل است در تغییر دادن انسان و این اگر بجا بیفتد فوقالعاده انسان را خوب میکند و اگر نابجا بیفتد آتشی است که دامن را آتش میزند.1 در این راستاست که پیامبران، امامان و رهبرانی نخبه و فرزانه چون امام خمینی به عنوان مربیان بزرگ الهی از میان انسانها انتخاب میشدند تا نقش الگویی و اسوه آنان مؤثر باشد. با این دیدگاه، رهبران وارستهتر و مهذبتر که میخواهند تحول عمیقتری در روح پیروان و ملت خود به وجود آورند، اصلاح خود را مقدم بر اطلاح دیگران دانستهاند؛ چنانچه حضرت امام در یکی از بیاناتشان در این زمینه میفرمایند: هر اصلاحی نقطه اولش خود انسان است؛" چنانچه خود انسان تربیت نشود، نمیتواند دیگران را تربیت کند."2
این فقیه عارف، بیش از هر عمل به تهذیب و خودسازی و تربیت نفس خویش اشتغال داشت؛ به طوری که بسیاری از نوشتههایش تا این اواخر حیات مادی ایشان مجهول مانده بود و چه بسیار عالمان حوزوی و دانشگاهی که بیشتر از آنکه ایشان را فیلسوف و عارفی والامقام بشناسند، او را اهل سیاست میدانستند و این موضوع هم به قول فرزند گرامیاش مرحوم حاج سید احمد آقا، قول فرزند گرامیاش مرحوم حاج سیداحمدآقا، از مظلومیتهای آن نادره دوران بود. از منظر نزدیکان امام (ره)، آنقدر نکات آموزنده و تربیتی در مشی عملی و رفتارهای سیاسی، عبادی، اجتماعی و خانوادگی حضرت امام (ره) وجود دارد که ما را به هدفهای تربیتی مورد نظر امام و فهم شیوههای تربیتی ایشان راهنمایی میکند و این به مراتب بیشتر و مؤثرتر از آن چیزی است که در گفتهها و نوشتههای ایشان است.
باور امام در طول حیات علمی و عملیاش در تمامی عرصههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بر این معنا استوار بوده که تربیت انسان، اساسیترین کار انبیاء باید در نظر گرفته شود و در اعتقاد ایشان، هدایت انسان که فلسفه بعثت رسولان و نزول وحی و کتب آسمانی بوده است، هرگز یک مقوله در عرض دیگر نیازهای آدمی نیست که اختصاص به اوقاتی خاص داشته باشد؛ بلکه تربیت و هدایت صحیح، بستر انسانی شدن آدمی است. تربیت صحیح است که استعدادهای واقعی انسان را در همه ابعاد شکوف میسازد و به فعلیت میرساند. تربیت است که تمدن واقعی میآفریند. 3 جامعهشناسان منصف بر این موضوع اتفاقنظر دارند که علت موفقیت امام (ره) در پیشبرد نهضت و پیروزی انقلاب و علت اینکه یک نفر و یک نفس آن همه تأثیر در تحولات فرهنگی و اجتماعی ملت ایران و حتی بسیاری از جوامع اسلامی داشته و این تأثیرگذاری روزبهروز نیز افزون میشود؛ همین حقیقت است که در رفتارش، گفتارش، در درس و بحث و زعامت دینی و قیام و انقلابش و در جهتگیریهای اقتصادیاش و در نوع مدیریت سیاسی و نوع حکومت انتخابیاش تابع یک نظام عقیدتی و فکری واحد و به هم پیوسته بود. 4 همه کسانی که با زندگی و سیر نهضت حضرت امام (ره) آشنایی دارند بر این نکته واقفند که امام (ره) بیش از آنکه یک سیاستمدار قاطع و انقلابی باشد و پیش از آنکه به عنوان مرجعی عام زعامت دین و مرجعیت را معنای تازه بخشد، یک مربی بزرگ و معلمی نمونه بود که توانست با دریافتی عمیق از اصول اخلاقی و مبانی تلعیم و تربیت الهی، هم یک مربی و معلمی بزرگ خویشتن را در میدان سخت مجاهده با نفس و تزکیه دائمی بیازماید و مراحل مختلف آن را در عالیترین سطوح طی کند و هم به تربیت و تعلیم نسلی همت گمارد که بار اصلی نهضت و انقلاب اسلامی را بر دوش خواهند کشید. 5 امام (ره) اعتقاد داشتند که حتی "علم اخلاق و توحید" نیز اگر توأم با تربیت صحیح و تزکیه نفس نباشد به عنوان ابزاری در خدمت قدتممندان بکار گرفته خواهد شد و نتیجه، همان رنج و ستمهایی میشود که امروز در جوامع صنعتی و سرمایهداری- و تا دیروز در جوامع کمونیستی- شاهد آن بوده و هستیم. تاخت و تاز آمریکا در نیم قرن اخیر، خاصه یک دهه گذشته در خاورمیانه که مبین این همه جنایات فجیع، ستمها و خیانتها در اقصی نقاط عالم از افغانستان گرفته تا عراق ایران، فلسطین و ... است و در پیش چشم جهانیان انجام میشود، نتیجه حاکم شدن صاحبان قدرتی است که تهذیب نگردیده و سرنوشت جوامع در دست گرفتهاند. لذا افکار عمومی غرب به وسیله کسانی رهبری و هدایت میشود که از تربیت الهی و ارزشهای متعالی مکاتب انبیاء بهرهای نبردهاند و جز به قدرت و ثروت نمیاندیشند. حضرت امام خمینی (ره) قدرت متکی بر تسلیحات مدرن و پیشرفتهای تکنولوژیک که در اختیار انسانهای غیرمهذب قرار گرفته را به شاخ گاوی وحشی تشبیه میکردند که ثمرهای جز نابودی و خرابی در پی نخواهد داشت. 6 و تا زمانی که اعتقاد به خدا و تربیت الهی بر رفتار و روابط انسانی و جوامع بشری حاکم نگردد، جامعه انسانی روی سعادت را نخواهد دید و رنجها ادامه خواهد یافت و حتی تکیه بر دینزدایی و گرایش به اومانیسم و اصالت انسان و مادهگرایی نیز نمیتواند هیچ کمکی به حل مشکلات اساسی جامعه انسانی نماید. مسئولان نظام اسلامی ایران اگر دلشان برای این ملت میسوزد و خواهان پیشرفت، عمران آبادانی این کشور پهناور هستند بدانند که اصلاح مشکلات اساسی جامعه، نیل به رفاه و کوشش برای توسعه اقتصادی، سیاسی، صنعتی و تعالی فرهنگ کشور و رسیدن به خودکفایی و استقلال واقعی در همه زمینهها جز با پرورش انسانهایی مهذب و کار آزموده و مسئولیتپذیر امکانپذیر نیست و اینجاست که توجه به نقش تربیت در مراحل مختلف رشد شخصیت انسان و دریافت اهداف و مبانی و روشهای تربیت صحیحی و اسلامی کلید حل معضلات است.
اکنون به برخی از دیدگاههای امام (ره) در این زمینه اشاراتی کوتاه میکنیم:
1- تربیتپذیری آدمی:
از دیدگاه امام خمینی (ره) انسان فطرتاً نیک آفریده شده و در عین حال میتواند به واسطه تربیتهای گوناگون به "اسفل السافلین" سقوط کند و یاه "اعلی علیین" صعود نماید.
گوشههایی از دیدگاههای معظم له در این زمینه به شرح زیر است:
- انسان از اول این طور نیست که فاسد به دنیا آمده باشد. از اول با فطرت خوب به دنیا آمده؛ با فطرت الهی به دنیا آمده، کل مولود یولد علی الفطره، که همان فطرت انسانی است، فطرت صراط مستقیم، فطرت اسلام است، فطرت توحید است. این تربیتهاست که یا همین فطرت را شکوفا میکنند و یا جلو شکوفایی فطرت را میگیرند." 7
- کودکان از اولی که وارد میشوند در محیط تعلیم، یک نفوس سالم ساده و بیآلایش قابل قبول هر تربیتی و هر چیزی که به آنها القا میشود، هستند." 8
- این جوانها نفوسشان مستعد است از برای گرفتن هر چیزی که وارد بشود در نفوس- نفوس جوانها یک آئینه صیقلی است که هنوز از آن فطرت خودش جدا نشدهاست و این آئینه همه چیز در آن نقش میشود، ببندد.9"
امام (ره) معتقد است که این تربیتپذیری انسان به لحاظ لاحدی او محدودیت ندارد؛ یعنی تمام انسانها حتی پیامبران و ائمه اطهار (ع) در تمام زمانها و مکانها نیازمند تربیت هستند. به این فراز از دیدگاه امام (ره) توجه کنید: همه جمعیت دنیا احتیاج به تعلیم و تربیت دارند. هیچکس نمیتواند ادعا کند که من دیگر احتیاج ندارم به اینکه تعلیم و تربیت بشوم، رسول خدا هم تا آخر احتیاج داشت، منتهی احتیاج او را خدا رفع میکرد." 10
با توجه به مواضع بیان شده، قطعاً از جمله ویژگیهای انسان تربیتپذیری او است که با توجه به برخورداری از اراده و اختیار، قابلیت تربیت را دارد و لذا امام (ره) با توجه به این قابلیت، بر تربیتپذیری انسان تکیه داشتند و میفرمودند: "انسان قابلیت این را دارد که تربیت بشود." 11
2- اهمیت تربیت:
تربیت از نظر امام (ره) از اهمیت فوقالعادهای برخوردار بوده است؛ به نحوی که پیوسته آن را با توج به آثار آن گوشزد میکردند و فقدانش را به عنوان یک خطر بزرگ تعبیر میکردند و خطر آن را از خطر مغول هم بالاتر میدانستند 12 و میفرمودند: "انبیایی که از طرف خدای تبارک و تعالی آمدهاند برای همین تربیت بشر و برای انسانسازی آمدهند. تمام کتب انبیاء خصوصاً کتاب مقدس قرآن کریم کوشش دارند به اینکه انسان را تربیت کنند، برای اینکه با تربیت انسان، عالم اصلاح میشود...
انسان عصاره همه موجودات است و فشرده تمامی عالم است و انبیاء آمدهاند برای اینکه این عصاره بالقوه را بالفعل کنند و انسان یک موجود الهی بشود." 13" انسان اگر درست بشود همه چیز عالم درست میشود." 14
در فرازهایی دیگر معظمله میفرمایند: "علم و دانش اگر در کنار آن تربیت نباشد مضر است. تربیت کنید که مهم تربیت است علم تنها فایده ندارد. علم تنها مضر است." 15" مسامحه و سهلانگاری در تعلیم و تربیت خیانت به اسلام و جمهوری اسلامی و استقلال فرهنگی یک ملت و کشور میباشد و باید از آن احتراز کرد." 16
تربیت از نظر امام به قدری اهمیت دارد که میفرمایند: "در صورتی که امر دائر باشد بین علم و تربیت و اینکه کدام را رها کنیم؛ باید علم شود.
3- نقش اراده در تعلیم و تربیت:
صاحبنظران عقیده دارند که اگر چه بعضی از مکاتب، اراده انسان را در تعلیم و تربیت، چندان دخیل نمیدانند و نقش اصلی را به عامل وراثت و محیط اجتماعی و طبیعی میدهند ولی حضرت امام خمینی (ره) نقش اصلی را در تعلیم و تربیت به اراده و تصمیم خود انسان میدهد و میفرماید:" هیچ پیروزی بالاتر از تصمیم و عزم و اراده استوار برای رسیدن به حق نیست." (18) برای ترغیب جامعه در جهت قطع وابستگی بر دو نکته تکیه کردند که اول آن اتکاء به خدا و تلاش برای طلب رضایت او جهت قطع وابستگی مملکت به اجانت است و دومی آن مأیوس نشدن. ایشان اعتقاد داشتند: "کارهای بزرگ باید به تدریج صورت گیرد و این بستگی به اراده انسان دارد. وقتی انسان اراده کرد به پیش میرود." (19)" از حجم کار زیاد نترسید که کار هر قدر هم زیاد باشد در مقابل اراده انسان ناچیز است و اگر انسان بخواهد میتواند همه کارهای عظیم را با حجم هر قدر هم زیاد به انجام برساند." (20)
4- نقش اراده در تربیت معنوی و تهذیب نفس در دوران جوانی:
از منظر اخلاقیون، انسان پیوسته تحت تاثیر هواهای نفسانی است و با تأثر از آلودگیهای معنوی قلب انسان کدر میشود و زمینه رشد اخلاق فاسد را در قلب او فراهم میکند و ریشه آن در قلب قوی میگردد، باید در دوران جوانی با اراده و تصمیم از آلوده شدن نفس و ابتلاء به وسوسههای شیطان خود را حفظ کند و در طریق صالحان گام بردارد.
امام خطاب به فرزندش میفرمایند: "چون تو نعمت جوانی داری و قدرت اراده، امید است بتوانی راهی طریق صالحان شوی. "(21)، "تویی جوانی و با قدرت جوانی که حق داده است میتوانی اولین قدم انحراف را قطع کنی و نگذاری به قدمهای دیگر کشیده شوی که هر قدمی قدمهایی در پی دارد و هر گناهی- گرچه کوچک- به گناهان بزرگ و بزرگتر انسان را میکشد؛ به طوری که گناهان بسیار بزرگ در نظر انسان ناچیز آید، بلکه گاهی اشخاص به ارتکاب بعضی کباثر به یکدیگر فخر میکنند و گاهی به واسطه شدت ظلمات و حجابهای دنیوی، منکر به نظر معروف و معروف منکر میگردد." (22)
بنابراین اگر انسان بخواهد در صراط مستقیم حرکت کند و سلوک الی الله داشته باشد، باید تلاش نماید تا خود را به مطلوب برساند؛ زیرا به تعبیر حضرت امام (ره)، آنچه بر سر انسان میآید از خیر و شر، از خود آدم است. آنچه که انسان را به مراتب عالی انسانیت میرساند کوشش خود انسان است و آنچه که انسان را به تباهی در دنیا و آخرت میکشد خود انسان و اعمال خود انسان است (23)
5- جهتدار بودن تعلیم و تربیت:
یکی از اصولی که در تعلیم و تربیت باید مورد توجه قرار گیرد و حضرت امام خمینی (ره) بر آن تاکید داشتند، موضوع جهتدار بودن تعلیم و تربیت است؛ زیرا صاحبنظران معتقدند که هدف از تعلیم و تربیت، ساختن انسانی مسئول است تا بتواند در برابر شرائط مقاومت کند و بر شرائط و عوامل محیطی موثر واقع شود و تلاش کند تا بر محیط اثر گذارده و آن را بسازد. این مرجع عظیمالشان اعتقاد راسخ داشتند که : "بیاموز، نه آموزش مطلق، علم تحصیل کن نه علم مطلق و تحصیل مطلق. علم جهتدار، آموزش جهتدار، جهت اسم رب است. توجه به خدا است برای خدا و برای خلق خدا." (24) و باز اعتقاد داشتند: "اگر کشور ما علم را بیاموزد، ادب را بیاموزد، هیچ قدرتی نمیتواند بر او حکومت کند..." (25) و در فراز دیگری فرمودهاند: "هر قدمی که برای تعلیم و تربیت و تعلم برمیدارید همره آن قدم، قدمی باشد برای مهار کردن نفستان... اگر یک همچو تعلیم و تربیتی در کشور باشد، این کشور میتواند مستقل باشد، آزاد باشد، میتوانند اقتصادش را تامین کند، میتواند فرهنگش را درست کند، میتواند همه چیزش را اصلاح کند." (26)
6- هدفهای تربیتی:
در فعالیت تربیتی، هدف نقش اساسی دارد. کلیه برنامهها و فعالیتهای تعلیم و تربیت در پرتو هدف جهت مییابد و به وسیله هدف منطق پیدا میکند. در یک نظام تربیتی نوع هدف به وسیله نوع نگرش به انسان تعیین میشود. علت تفاوت هدفهای تعلیم و تربیت، تفاوت در انسانشناسی مکاتب مختلف است. در اندیشه حضرت امام(ره) تربیت الهی یک هدف اساسی تربیتی است. ایشان در این زمینه میفرمایند: "هرکدام بچه دارید، تربیت کنید، تربیت الهی کنید، تربیت شیطانی نکنید." (27)
"کودکان خود را تهذیب کنید، کودکان خود را اسلامی بار بیاورید (28). "یعنی تربیت انسان مهذب هدف دیگر تعلیم و تربیت در نظام فکری حضرت امام است؛ همانگونه که تربیت الهی انسان را یک هدف اساسی معرفی مینمودند.
7- شیوههای تربیت:
شیوهها و روشهای تعلیم و تربیت جنبههای عینی و عملی اصول تعلیم و تربیت هستند. در تفکر حضرت امام (ره) روشهایی برای خودسازی و تربیت دیگران مورد تأکید قرار گرفته است که با هدفها و اصول و عناصر دیگر تعلیم و تربیت مورد نظر ایشان هماهنگی دارد.
به عنوان مثال، تکرار و تلقین یکی از آنها است. در دیدگاه حضرت امام(ره) تکرار میتواند پیام تربیتی را در جان و دل متربی تقویت کند. به چند فراز از دیدگاههای ایشان در این زمینه بسنده میکنیم:
اگر بخواهید یک بچهای را شما تربیت کنید باید یک مسئله را چندین دفعه با چند زبان با چند وضع برای او بخوانید. مطلب یکی باشد لکن طرز بیانش به گونهای باشد که در قلب او نقش ببندد(29)."
"این ادعیه، انسان را از این ظلمت بیرون میبرد. وقتی که از این ظلمت بیرون رفت، انسانی میشود که برای خدا کار میکند(30)
همانطوری که ملاحظه فرمودید "دعا" روش دیگری است که در نظام فکری حضرت امام (ره) معنادار است. البته روشهای دیگر مورد نظر ایشان مانند روش مشاهده و تعقل، تکردیم کودکان و معرفی اسوه و غیره همه با هم با عناصر دیگر تعلیم و تربیت هماهنگی دارند.
8- محصول تعلیم و تربیت:
کارشناس محترم آقای(31) "حسن ملکی" به درستی اعتقاد دارند که نظام تعلیم و تربیت از طریق محصول و نتیجهای که میدهد شناخته میشود. برای شناخت عظمت و ابعاد تعلیم و تربیت اسلامی باید انسانهای اندیشید که با تعلیمات اسلامی پرورش یافتهاند. ما اگر افرادی مانند ابوذر، سلمان، مقداد، یاسر، میثم و... را به عنوان انسانهای نمونه و شاخص میشناسیم به دلیل ویژگیها و اسراری است که در دین مبین اسلام وجود دارد. وقتی که در اندیشه حضرت امام(ره) تأمل میکنیم، میبینم چند شخصیت درآثار ایشان زیاد تکرار میشوند: شهید مدرس، حضرت فاطمه زهرا(س) و محمدحسین فهمیده. مدرس به عنوان عالمی مجاهد، حضرت فاطمه(س) به عنوان اسوه زنان عالم، و فهمیده این شهید دوازده ساله به عنوان یک انسان عالی و تربیت شده.
9- تربیت دینی
حضرت امام خمینی(ره) آن تربیت را تربیت صحیح و کارساز میداند که منطبق بر اصول تربیت اسلامی و نشأت گرفته از تعالیم عالیه اسلامی باشد. ایشان در هنگام حیات طیبه خود به دفعات هدف اساسی تعلیم و تربیت را "تربیت دینی" دانسته و تأکید میورزیدند که تنها تربیت دینی میتواند افراد را به راه راست هدایت کند. به بیان معظمله در این زمینه دقت فرمائید: "همه میدانیم که اساس تربیتهای دینی توجه دادن توده به فضایل روحی و معنویات و توسعه دادن نظرهای محدود مردم است. از این چهار دیوار کوچک جهان مادی به یک فضای غیرمتناهی، جهان نوارنی غیبی و اساس تربیتهای مادی امروز، زینت دادن همین زندگی مادی طبیعی است و منحصر کردن زندگانی است به همین زندگی جهان ظاهری (32)".
10- نقش مادران در تربیت انسانها:
اقشار و افراد مختلفی در تربیت انسانها مؤثرند. همچنین عوامل بسیاری چون محیط، وارثت، ارتباطات جمعی، اجتماع رسانههای عمومی و حکومت و... سازندگی و اصلاح فرد و جامعه یا در گمراهی آنان اثر میگذارند. در این ارتباط زنان به عنوان مادران نقش ویژهای را ایفاء مینمایند؛ زیرا مهمترین نقش را در تربیت روحی فرزندان بر عهده دارند. اگر تربیت در دامان مادر نتواند خلأهای عاطفی، اخلاقی و تربیتی فرزندان را پر کند، بدون شک تلاش دیگر نهادهای تربیتی در این زمینه نمیتواند کارساز باشد. حضرت امام(ره) در این راستا در فرازهایی از سخنان خود به مطالب زیر اشاره فرمودهاند:
- "دامن مادر بزرگترین مدرسهای است که بچه در آنجا تربیت میشود. آنچه که بچه از مادر میشنود، غیر از آن چیزی است که از معلم میشنود. مادری یک وظیفه انسانی است. یک وظیفه الهی است. یک امر شریف است. انسان درست کردن است."(33)
-" این مادر که بچه در دامن او بزرگ میشود، بزرگترین مسئولیت را و شریفترین شغل را دارد. شریفترین شغل در عالم بزرگ کردن یک بچه است و تحویل دادن یک انسان به جامعه."(34)
11- نقش صدا و سیما و مطبوعات و نشریات:
با توجه به گستردگی پوشش رادیو و تلویزیون به طور عام و دیگر رسانههای گروهی چون مطبوعات و نشریات به طور خاص در سراسر کشور، حضرت امام(ره) نقش این دستگاهها را در راستای تعالی تعلیم و تربیت نسل جوان، نقش مهمی تلقی نموده و در موقعیتهای گوناگون بر بعد تعلیم و تربیتی آنها همواره تأکید داشته و بارها بر لزوم اهتمام هرچه بیشتر مسئولین بر این امر تأکید ورزیدهاند. حضرت امام(ره) در این رابطه میفرمایند: "من همیشه از رادیو و تلویزیون نگرانی داشتهام؛ برای اینکه این رادیو و تلویزیون یک رسانهای است که از تمام این رسانههای گروهی دیگر مهمتر است؛ برای اینکه الآن در تمام دهات، در تمام شهرستانها تقریباً عمومی شده است. این رادیو و تلویزیون باید اصلاح بشود، یعنی متحول بشود به یک رسانه تعلیمی و تعلیمات اسلامی. باید رادیو و تلویزیون مربی جوانهای ما و مربی مردم کشور باشد..."(35)
"در باب نشریات، خودتان میدانید که نقش نشریات در هر کشوری از همه چیزها بالاتر است، روزنامهها و مجلات میتوانند یک کشوری را رشد داده و به راهی هدایت دهند که صلاح کشور است و میتواند هم که بر عکس عمل بکنند..."(36)
این بود گوشههایی از نگرش تربیتی حضرت امام خمینی(ره)، امیدوارم صاحبنظران و کارشناسان این امر به دیگر موضوعات مطرح نشده در این مقاله که در سخنرانیهای حضرت امام راحل مورد تأکید قرار گرفته است، پرداخته و شیفتگان راهش را از چشمه زلال اندیشه نابش سیراب نمایند.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.