هنوز زمان زیادی از سفر جورج بوش رئیسجمهور آمریکا به پاکستان نگذشته که آمریکاییها برای حمایت از انتقال گاز ایران به هند از طریق خط لوله صلح زیر حرف خود زدند.
جورج بوش در سفر خود به پاکستان اعلام کرده بود که شرایط پاکستان را برای عبور خط لوله صلح از این کشور درک میکند و به تامین گاز هند از این طریق اعتقاد دارد، اما اکنون با آغاز مذاکرات سه جانبه ایران، هند و پاکستان، آمریکا سعی دارد چوب لای چرخ اجرای این پروژه بگذارد تا ایران را در شرایطی سخت قرار دهد.
ساموئل بودمن وزیر انرژی آمریکا که برای حل مشکلات انرژی پاکستان به این کشور سفر کرده حامل پیام تردید جدی آمریکا برای حمایت از پروژه خط لوله صلح است.
در حالی که اکنون معاون وزیر نفت این کشور بر سر میز مذاکره با ایران و هند نشسته است آمریکا با موضعگیری در مقابل پروژه خط لوله صلح در عین حال سعی دارد تا هند را بیش از پیش به تامین گاز مورد نیاز خود از طریق قزاقستان یا ترکمنستان ترغیب کند.
وزیر انرژی آمریکا برای تحریم صادرات گاز ایران به هند حتی پروژههایی چون استفاده از انرژی هستهای یا فناوری زغال سنگ را نیز به هند پیشنهاد کرده است.
اکنون 10 درصد از مخازن گاز طبیعی دنیا در اختیار ایران قرار دارد و در شرایطی که هند به بحران انرژی خود ظرف 25 سال آینده اذعان کرده بنابراین خط لوله صلح بهترین گزینه موجود برای تامین انرژی مورد نیاز این کشور است به شرط اینکه بتواند آمریکا را متقاعد کند.
پروژه خط لوله صلح پروژهای عظیم است که امکان ادامه آن تا چین نیز دور از انتظار نیست.
بدین ترتیب کشورهای مسیر خط لوله صلح میتوانند بازار پررونق خریداران گاز ایران را فراهم کنند، ضمن آنکه به لحاظ سیاسی نیز به توان چانهزنی ایران بیفزایند.
رونق بازار گاز ایران به عنوان یک قطب بزرگ ذخیره گاز چنان تحت تاثیر مسائل سیاسی قرار گرفته که شریک دشداشهپوش عرب از سال 1991 برداشت از میدان گازی پارس جنوبی را آغاز کرده و گوی سبقت را برای تبدیل شدن به بزرگترین صادرکننده گاز جهان از ایران ربوده است.
تردیدی نیست که با آغاز مذاکرات سه جانبه خط لوله صلح ایران یک گام به اجرایی شدن این طرح نزدیک شده است. اما مخالفت آمریکا با این طرح اجرای آن و به سرانجام رسیدن این مذاکرات را در هالهای از ابهام فرو برده است.
به گفته اکبر ترکان قرار بود مهندسی خط لوله صلح در سال 2005 و مقارن با برنامههای اجرایی پارس شمالی به پایان رسد. این لوله قرار بود طی 4 سال آماده استفاده از گار شود. در حال حاضر رشد بیرویه مصرف گاز در داخل کشور موجب شده تا مصارف ذخایر گاز پارس شمالی به مصرف داخلی برسد و در این صورت اختصاص این گاز به خط لوله صلح کاری دشوار خواهد بود. بنابراین ایران هر روز بیشتر به مرحله پرداخت هزینههای گزاف به دلیل عدم اجرای پروژه خط لوله صلح نزدیک میشود.
اکنون ایران بیش از طرف تجاری خود - هند - تحت فشار قرار دارد. هند گزینههای دیگری چون قزاقستان و ترکمنستان را برای حل بحران انرژی پیش رو دارد اما ایران در صورت لغو پروژه خط لوله صلح بار سنگینی بر دوش خواهد داشت.
اینک منافع اقتصادی ایران پای میز مذاکرهای تعیین میشود که آمریکا از دور روند پیشرفت آن را هدایت میکند.
تردیدی وجود ندارد که ایران گزینهای مطمئن برای تامین انرژی غولهای آسیایی آینده به شمار میرود اما رویگردانی کشورهای منطقه از منابع انرژی ایران موجب خواهد شد تا روزهای سختی پیش روی اقتصاد ایران قرار گیرد. درست است که مسوولان اقتصادی ایران نسبت به اداره کشور بدون درآمد نفت هم اطمینان دارند اما از دست رفتن قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات خط لوله صلح حاصلی جز از دست رفتن حقوق مسلم ایرانیان و در عین حال تبدیل قطر به بزرگترین صادر کننده گاز جهان در بر نخواهد داشت.
اکنون قطر در حال بهرهبرداری از منابعی است که میتواند رونق تضمین شده اقتصاد ایران را به سفرههای ایرانیان میهمان کند.