حنیف غفاری
دانشجویان، اتحادیههای کارگری و بسیاری دیگر از شهروندان فرانسوی لحظهای آرام و قرار ندارند. توقف حرکت قطارها، مسدود کردن پل ارتباطی "دولوروپ" میان فرانسه و آلمان و درگیری با پلیس طی روزهای اخیر در صدر اخبار مربوط به تحولات اروپا جای گرفتهاند. در عین حال پافشاری "دومنیک دو ویلپن" بر سر لزوم اجرای قوانین جدید با بیتدبیریهای کاخ الیزه و شخص "ژاک شیراک" گره خورده است تا "پاریس" هر لحظه وارد مرحلهای سختتر شود.
در حالی که هنوز ابعاد و زوایای شورش در حومه پاریس که به دنبال کشته شدن دو نوجوان آفریقایی تبار 14 و17 ساله توسط پلیس فرانسه به وقوع پیوست، لاینحل و ناشناخته باقی مانده است. شورشی جدید حیات سیاسی کاخ الیزه را مورد تهدید مستقیم قرار داده است. میان این دو شورش علیرغم تفاوتهای ظاهری آنها فاصلهای وجود ندارد.
پیام دو شورش اخیر شکل گرفته در فرانسه وجود ناعدالتی، بیتدبیری و بیکفایتی نخستوزیر فرانسه و اعضای کاخ الیزه در ترسیم فرمولهای سیاسی و اجتماعی مطلوب شهروندان این کشور است. در شورش نخست "نیکولا سارکوزی" مسبب ایجاد و تداوم بحران بود. وزیر کشور فرانسه بدون توجه به آنچه در محافل داخلی و خارجی علیه پاریس به وجود آمده بود با غرور و بیتدبیری کامل مقابل دوربینهای تلویزیون قرار میگرفت و سخنان نژادپرستانه خود را علیه حومهنشینان پاریس تکرار میکرد.
هماکنون تنها پس از گذشت چند ماه از بحران نژادپرستی در فرانسه بحران اجتماعی شدیدی بر بدنه این کشور تزریق شده است. البته این بار مسبب و تشدید کننده این بحران شخص نخستوزیر و رئیسجمهور فرانسه هستند.
جمع میان این دو بحران باعث تزلزل شدید پایههای مقبولیت کاخ الیزه شده است. "ژاک شیراک" و "دوویلپن" بدون آنکه از بحران نخست درس عبرتی جدی بگیرند زمینه را جهت ایجاد بحرانی دیگر در بستر کشورشان فراهم ساختهاند.
رفتارها و گفتارهای چند روزه اخیر مقامات فرانسوی نشان داده است که در سیاست داخلی کاخ الیزه "تنشزایی" جای "تنشزدایی" را اشغال کرده است. بر اساس معادلات شناخته شده در روابط میان ملتها و دولتها در صورت تداوم چنین جابهجایی غیرقابل تحملی سقوط سیستم سیاسی حاکم در آیندهای نه چندان دور قطعی خواهد بود.
هماکنون برای فرار از بحران بسیار دیر است. حتی اگر شورشها در نقطه کنونی متوقف شوند نمیتوان عواقب و طبعات آنها را در سطوح زیرین اجتماع از بین برد. در صورت سقوط دولت فرانسه دیگر ژستهای "دوویلپن" با "شیراک" در مقابل چشمان میلیونها معترض به حال آنها سودی نخواهد داشت. این موضوع حقیقتی است که کاخ الیزه هنوز نسبت به آن واقف نیست.
در چنین شرایط دشواری بهتر است "ژاک شیراک" به جای سخن گفتن از تهدیدات هستهای ایران و مقابله هستهای با دشمنان غرب! نیمنگاهی به نظرسنجیهای انجام شده پس از وقوع حوادث چند ماه اخیر در فرانسه بیاندازد. نظرسنجیهایی که نتایج آنها برای کاخ الیزه حکم کابوسی سخت را دارد. مقامات فرانسوی مانند شیراک برای فرار از پاسخگویی به علل و ریشههای وقوع حوادث چند ماهه اخیر فرانسه و انحراف افکار عمومی و رسانهها از این ناعدالتی و شکافهای اجتماعی فزاینده در این کشور به جوسازی و اتخاذ موضع علیه فعالیت صلحآمیز هستهای روی آوردهاند.