تاریخ انتشار : ۱۸ آذر ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۷  ، 
کد خبر : ۱۹۲۷۴۸
با آیت‌الله سیداحمد خاتمی امام جمعه موقت تهران:

کینه ‌از اسلام باعث ایجاد تفکرحذف روحانیت شده است

مریم جمشیدی اشاره: گروه سیاسی: بحثی که رهبر معظم انقلاب اخیرا در سفر به شهر قم مطرح کردند و درباره شبهه حکومت منهای روحانیت و همچنین انتظاراتی که از حوزه‌های علمیه قم وجود دارد، سخن گفتند، موضوعی بود که با آیت‌الله سیداحمد خاتمی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و امام جمعه موقت تهران، در میان گذاشتیم. عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری در گفت‌وگو با «جام‌جم» با تاکید بر این‌که واژه حکومت آخوندی به علت داشتن بار منفی، از سوی مخالفان نظام دینی و انقلاب اسلامی ایران مطرح می‌شود، به بیان پیشینه شکل گرفتن این واژه پرداخت. خطیب نماز جمعه تهران البته در ادامه تاکید دارد که جریان اسلام منهای روحانیت اخیرا شکل نگرفته بلکه این جریان قبل از پیروزی انقلاب وجود داشته است، منتها با پیروزی انقلاب اسلامی این جریان افول کرد و نتوانست خودی نشان دهد و بعد از آن، مجددا سربرآورد. این عضو جامعه مدرسین در بخشی دیگر از این مصاحبه به انتقاداتی که از حوزه علمیه وجود دارد پاسخ می‌دهد که البته این بحث و همچنین سوالات مربوط به تشکل متبوع او، به علت ضیق وقت ناقص ماند. مشروح این مصاحبه در پی آمده است.

 * رهبر معظم انقلاب در بیانات اخیرشان در جمع طلاب قم، در باب روحانیت با حکومت اسلامی مطالبی را بیان کردند. به نظر شما فلسفه این بحث رهبری چه بود؟‌
** زمینه صحبت رهبر معظم انقلاب این بود که ضد انقلاب از آغاز پیروزی انقلاب مدام به دنبال آن بود نظام دینی را نظام آخوندی معرفی کند و این نظام را در حد یک نظام صنفی پایین بیاورد و چنین تلقی کند که این نظام مردمی نیست بلکه یک صنف بر دیگر اصناف غلبه کرده و حکومت را در اختیار گرفته است. رهبر معظم انقلاب به این شبهه پاسخ دادند که در ایران حکومت یک صنف نیست، حکومت دین است، حکومت ارزش‌هاست و معیارهای دینی. بر اساس این معیارها حکومت اداره می‌شود. لکن این گروه‌هایی که در حقیقت از حاکمیت دین در هراسند، چون نمی‌توانند به صراحت با دین مقابله کنند،‌ در مبارزه با حکومت دینی این چنین مسائلی را مطرح می‌کنند. این موضوع نیز در یکی دو دهه اخیر مطرح شده چرا که زمان حیات حضرت امام خمینی(ره)‌، خیلی جرات نمی‌کردند این مسائل را مطرح کنند و بگویند آخوند حکومتی. واژه آخوند حکومتی در زمان طاغوت مصطلح بود و بار منفی داشت. در واقع به آخوندی گفته می‌شد که با دربار طاغوت همراه بود. لذا آن بار منفی را بر سر روحانیون طرفدار نظام اسلامی پیاده می‌کردند و به این ترتیب می‌خواستند حمایت از نظام اسلامی را مثل حمایت از نظام طاغوت، ضدارزش نشان دهند. در سال‌های اخیر نیز این واژه به خصوص در جریان فتنه رنگ بیشتری به خود گرفت و جریان فتنه سعی می‌کرد این تعبیر را نسبت به روحانیون طرفدار نظام اسلامی به کار ببرند تا این حمایت را ضد ارزش معرفی کنند و در حقیقت حمایت از نظام اسلامی را امری غیرارزشی عنوان کنند. رهبر معظم انقلاب به این شبهه‌افکنی پاسخ دادند و فرمودند رابطه نظام اسلامی و روحانیت، رابطه حمایت ناصحانه است. یعنی روحانیت ضمن حفظ استقلال کامل خویش، از دولت اسلامی حمایت می‌کند و موارد نقد را هم مورد نقد قرار می‌دهد و بدین ترتیب پاسخ فرهنگ‌سازی دیگرشان را هم دادند.
* در صحبت‌هایتان اشاره کردید به این‌که عده‌ای درصدد بوده‌اند که این گونه القا کنند نظام جمهوری اسلامی ایران،‌ نظامی صنفی است. تلاش برای ایجاد چنین شبهه‌ای از چه پیشینه‌ای برخوردار است؟
** پیشینه این شبهه به تولد نظام اسلامی بر‌می‌گردد و با آن شکل گرفت. از فجر انقلاب اسلامی ضدانقلاب تمام تلاشش را برای مقابله با نظام به کار بردند از جمله فرهنگ‌سازی با ساختن واژه‌هایی این گونه و این روش نیز همچنان ادامه دارد و آنچه که ترفندشان را خنثی کرده، آگاهی مردم است.
* شما به افرادی اشاره کردید که از دین در هراسند. ماهیت این افراد چیست و شامل چه گروه و جریانی است؟ به نظر شما در حال حاضر در داخل کشور حضور دارند یا ساکن خارجند؟‌
** ابهامی در این جمله‌ام نیست. منظور تمام آنانی است که حاکمیت دین را نمی‌پسندند. چه آنان که به هیچ دینی معتقد نیستند و لامذهبند و چه آنانی که یک دین تشریفاتی را قبول دارند اما حاکمیتش را نمی‌پسندند؛ همانانی که اسمش را جریان سکولار می‌گذاریم. جریان سکولار جریانی است که حاکمیت دین را در عرصه حکومت برنمی‌تابد. جریان سکولار در حقیقت به دنبال حذف و نفی دین از عرصه سیاست و حکومت است. زیرمجموعه این موضوع، اسلام منهای سیاست هم هست که از سوی این جریان پیگیری می‌شود و رهبر معظم انقلاب نیز در سخنرانی عمومی شان به این مساله اشاره کردند. این جریان سکولار همچنان فعال است و متاسفانه در این طیف، جریان روشنفکر بیمار نیز وجود دارد. به عبارتی جریان فتنه سال 88، عقبه همان جریان سکولار است. اینها نمی‌خواهند دین در امر سیاست دخالت داشته باشد و البته برخی از متحجرین هم با آنان همراه هستند. حالا خواسته یا ناخواسته با این جریان همراه شده‌اند. این‌که می‌گویم ناخواسته، منظورم این است که چه بسا ظاهر تدین را دارند اما ضدانقلابند؛ اگر مجلسی می‌گیرند سعی می‌کنند در این مجلس از ارزش‌های انقلاب سخنی به میان نیاید. می‌گردند آخوند یا مداح ضد انقلاب یا حداقل بی‌تفاوت را پیدا کنند. این دو جریان شاید در ظاهر با یکدیگر هم اختلاف نظر داشته باشند اما در واقع دو صیغه یک فکرند که اسلام ناب محمدی را می‌خواهند قیچی کنند.
* پس شما به شخصه اعتقاد دارید جریانی در کشور شکل گرفته که به اسلام منهای روحانیت اعتقاد دارد؟
** معتقد نیستم این جریان اخیرا شکل گرفته بلکه بر این باورم جریان اسلام منهای روحانیت قبل از پیروزی انقلاب وجود داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی این جریان افول کرد و نتوانست خودی نشان دهد و بعد از آن، مجددا سربرآورد. البته این جریان بسیار منزوی است و هیچ عقبه مردمی ندارد.
* شما به متحجرین اشاره کردید. یکی از دغدغه‌هایی که در سال‌های اخیر مطرح شده، فعالیت مجدد انجمن حجتیه است. به نظر شما آیا ردپای این جریان در تلاش برای حذف روحانیت از دین دیده می‌شود؟
** این جریان، جریانی منفی است. جریانی است که از سوی امام راحل عظیم الشان، منقوض ( محروز ) شد.انجمن حجتیه، جریان کم‌ارزشی است لکن برخی از این نام، به تعبیر مولا کلمه حقی را می‌جویند که از آن اراده باطل کنند. منظور این است که هیچ گروهی از جریان اصولگرا از حجتیه‌ای‌ها حمایت و دفاع نکرده و نمی‌کنند و نخواهند کرد منتها برخی می‌خواهند از این واژه سوءاستفاده کرده و علیه رقیبشان به کار می‌برند. در واقع تهمت به رقیب می‌زنند. ما ضمن آنکه به صراحت جریان حجتیه را محکوم کرده و می‌کنیم، مراقب سوءاستفاده از این جمله نیز هستیم. یعنی کسانی که علیه ولایت فقیه شمشیر از رو کشیده‌اند و در طول 16 ماه فتنه، بدتر از انجمن حجتیه علیه نظام رفتار کرده‌اند، اینها تهمت انجمن حجتیه را به برخی دیگر می‌زنند لذا باید مراقب سوءاستفاده این افراد هم بود.
* اما من پاسخ سوالم را نگرفتم !
** بنده که واضح و شفاف پاسخ دادم. دیگر صریح‌تر از این بگویم؟
* شما فرمودید که هیچ طیف اصولگرایی را حامی یا عضو انجمن حجتیه نمی‌دانید، اما می‌خواهم بدانم که رد پای انجمن حجتیه را در موضوعی که رهبر انقلاب نسبت به آن هشدار دادند، می‌بینید یا خیر؟
** این گروه که ارزشی ندارند، اصلا اینها که نمود و بروزی ندارند تا بخواهند چنین تاثیرگذاری‌هایی داشته باشند. این جریان، جریانی انحرافی است و زمان امام (ره) نیز با آن مبارزه شد. منتها یکی دو سال است کسانی که رویارو با ولایتند، بیش از انجمن حجتیه به نظام و دین ضربه زده‌اند. آنها دارند خطر حجتیه‌ای‌ها را بزرگ می‌کنند. ما معتقدیم این استفاده ابزاری از جریان ضدانقلاب انجمن حجتیه است. سخنم این است افرادی که دائما حرف از خطر انجمن حجتیه و فعال شدن مجدد آنها می‌زنند، بیشتر از خود انجمنی‌ها برای حکومت دینی خطرناکند. انجمن حجتیه جریانی انحرافی بود اما دیگر خطری برای نظام ندارد چرا که هیچ ارزشی در جامعه ندارند اما آنانی که 16 ماه است در قالب فتنه علیه نظام و ولایت رفتار کرده‌اند و از قضا درباره انجمن حجتیه به عنوان یک خطر هشدار می‌دهند، بیشتر برای کشور هزینه ایجاد کرده‌اند و تهمت زده‌اند. برای همین باید مراقب اینها بود. چرا که بدتر از انجمن حجتیه‌ای‌ها علیه نظام کار کرده‌اند. در واقع از این انجمن استفاده ابزاری شده که ما باید با آن مقابله کنیم.
* چه عواملی باعث شده تا برخی نسبت به حذف روحانیت از دین امیدوار شوند؟ آیا عملکرد روحانیون در 30 سالی که از عمر انقلاب می‌گذرد، باعث شده تا چنین امیدی به وجود بیاید یا عوامل دیگری را در این باره موثر می‌دانید؟
** اصلی‌ترین عوامل را من در کینه آنان از اسلام و دین می‌دانم. سخن این است که آنها از دین و اسلام ضربه خورده‌اند. از سویی می‌بینند آن جریانی که از دین دفاع کرد و نظام دینی را بر قله پیروزی رساند، جریان روحانیت بود و مردم هم با این جریان روحانیت همکاری کردند و آن را مورد حمایت تمام و کمال خود قرار دادند تا این‌که انقلاب اسلامی پیروز شد. آنها می‌خواهند این قدرت را بشکنند، این عقبه مردمی نظام را بشکنند؛ چرا که نسبت به روحانیت کینه دارند. این اساسی‌ترین عامل است. البته ما هیچ گاه از هر عمامه به سری حمایت نکرده ، نمی‌کنیم و نخواهیم کرد. ما معتقدیم روحانیت به ارزش‌هاست و تنها به لباس نیست. روحانی واقعی آن است که جانش مملو از حمایت از دین و مکتب باشد، منش علوی داشته باشد و بصیرت داشته باشد چنین کسی را ما روحانی می‌نامیم وگرنه دیروز بودند کسانی که ملبس به لباس روحانیت بودند اما به نظام طاغوت خدمت می‌کردند و حامی آن بودند. امروز هم کسانی هستند که به این لباس ملبسند اما سخت‌ترین ضربه‌ها را به دین و نظام می‌زنند. با گفتار و رفتارشان به آرمان‌های این لباس و ارزش‌های این لباس ضربه می‌زنند. بعضی‌هایشان نیز از کشور گریخته‌اند و به صراحت شمشیرشان را علیه نظام می‌کشند.
* یکی از تاکیداتی که همیشه وجود داشته، بحث خروجی حوزه‌های علمیه است و این‌که در خصوص معضلات اجتماعی، اقداماتی کاربردی داشته باشند. به عنوان نمونه بحث ماهواره و طرح حجاب و عفاف که همواره از دولت‌ها انتظار رفته که به این مسائل بپردازند و مشکلات را رفع کنند. چرا به مسوولیت حوزه در این زمینه اشاره نمی‌شود و اصلا چرا حوزه اقداماتی برای رفع این مسائل انجام نمی‌دهد؟
** این مسائلی را که می‌گویید کاملا نشان می‌دهد از کارکرد حوزه و روحانیت بی‌اطلاعی وجود دارد.
* یعنی فرهنگ‌سازی در زمینه مصادیقی که عنوان کردم، جزو وظایف روحانیون نیست؟ نباید این قشر در جامعه مذهبی مسوولیتی در این رابطه داشته باشند؟
** روحانیت کاملا با طرح وارد میدان شده است. تمام موضوعاتی که شما می‌گویید روحانیت با طرح وارد آن شده است. مثلا در خصوص حجاب، طرح مورد قبول روحانیت که جامعه مدرسین هم به صراحت از آن حمایت کرد، طرح عفاف و حجاب مصوب سال 1384 است.
* خب شاید من منظورم را خوب مطرح نکردم. بحثم این است در کشوری که 30 سال است در آن نظام دینی حکومت‌داری می‌کند، چرا باید بحث حجاب و عفاف مطرح شود؟‌ چرا روحانیت در این 30 سال نتوانسته کاری کند که مردم آنقدر دیندار بشوند که احتیاجی به تذکر در خصوص مثلا حجاب نباشد ؟ آیا افزایش تعداد بی‌حجاب‌ها عیبی برای یک نظام اسلامی محسوب نمی‌شود؟‌ اینجاست که این سوال پیش می‌آید که حوزه علمیه و روحانیت چه اقدامی می‌توانسته انجام بدهد که نداده؟
** این وقتی عیب است که تریبون‌های مخرب دیگری به صحنه نیامده بودند. ما اول انقلاب کجا این همه ماهواره و سایت‌های ضدانقلاب داشتیم؟ اما اینها بعدا پیدا شدند. ما این طرف فقط یک صدا و سیما داریم با نهایتا ده ـ پانزده شبکه و آن طرف ماهواره‌های بیگانه متعدد با ده‌ها شبکه‌های زیاد داریم و میلیون‌ها سایت اطلاع‌رسانی بنابراین قصه دقیقا قصه جنگ احزاب است. قصه این است که دشمن با تمام قوا به صحنه آمده و تمام قدرتش را با جنگ نرم‌افزاری، سخت‌افزاری و پول علیه اسلام بسیج کرده است بنابراین طبیعی است در عرصه این چنینی ما نمی‌توانیم این مشکلاتی را که هست و روحانیت خود در خط اول انتقاد از آنهاست، رفع بکنیم. بنده معتقدم همین مقدار تدینی که به فضل الهی در کشور باقی مانده، ‌همین معنویتی که در کشور باقی مانده، مدیون تلاش‌های گسترده روحانیت و همراهی مردم عزیز است و اگر روحانیت نبود با این هجمه‌ای که وجود دارد، اثری از همین مقدار ظواهر دینی هم باقی نمی‌ماند.
* شما می‌گویید که رقیب قوی‌ای دارید به اسم ماهواره یا شبکه‌های اینترنتی. از طرف دیگر، رهبر معظم انقلاب هم به خلأ روحانیون در صدا و سیما و آموزش و پرورش تاکید داشتند. چرا این موضوع مغفول مانده است؟
** رهبر معظم انقلاب نفرمودند خلأ روحانیت در صدا و سیما هست. شما به این شبکه‌های تلویزیونی که نگاه کنید در هر شبکه، یک روحانی حضور دارد، ‌پاسخ به سوالات دارد، تحلیل کارشناسی دارد. لذا حضرت آقا فرمودند نظارت بر صدا و سیما، مدیریت عالی نه در عرصه اجرایی بلکه در عرصه سیاستگذاری صدا و سیما باید با روحانیت باشد و این نیازمند چهره‌هایی است جامع که هم دین را بشناسند، هم هنر را بشناسند، هم ظرافت‌های هنر و رسانه را بشناسند که البته باید روی آن کار بشود. به هر حال یک انقلاب بزرگ به پیروزی رسید و برای اسلامی کردن این حکومت، همه نیروها از جمله تمام روحانیت به صحنه آمدند. طی این 30 سال، روحانیت تمام ظرفیت‌هایش را در راستای خدمت به نظام به کار گرفته است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات