سیروس محمودیان
... ابطحی که همچون دیگر نخبههای دگراندیش، انحصارطلب و افراطی دوم خردادی خود را کلیت ملت میپندارند در ادامه از بیانیهنویسی کروبی و موسوی و مراجعهاش به فیسبوک که نقش اصلی را در مدیریت فتنه برعهده داشت خبر میدهد: «با ستادهای مختلف در تماس بودم. مگر میشد خوابید؟ 2بار رفتم پیش آقای کروبی یک بارش ساعت 2 بامداد بود. هر وقت فرصت میکردم به فیسبوک و فرندهای نگران آنجا سر میزدم».ابطحی که تا قبل از اعلام نتیجه انتخابات از دشمنان مدعی میرحسین موسوی محسوب میشد، این بار بر اساس ضرورتهای یک انقلاب مخملی و لزوم دستیابی به یک فهم مشترک از رخدادها و اتخاذ تصمیمات مشترک راهبردی از تماس با اعضای ستاد میرحسین سخن به میان میآورد: «با دوستان مختلف در ستاد آقای موسوی صحبت میکردم. همه شوکه بودند. دوستانی که این بار انتخاب کرده بودند و نتایج را میدیدند و داشتند دق میکردند، میخواستند حرفهای امیدوارکننده بزنم. من هم از این خبرها نداشتم. شرایط سختی بود».کودتای مخملی که در پس افکار ابطحی جا خوش کرده بود موجب میشود وی در نوشته خود فضای کشور را کاملا آشوبزده و بحرانی تصور کند. بهکارگیری واژه «تسخیر شهر» گویای خیلی از مطالب است. ابطحی میگوید: «یاوران آقای احمدینژاد بهرغم ممنوعیت تظاهرات، شهر را تسخیر کرده بودند. 3- 2 ساعتی خوابیدم. صبح به دفتر آقای خاتمی رفتم. از جلسهای آمده بود و در حال رفتن به جلسه مهم دیگری بود. بیانیه آقای موسوی را دیدم. خیلی صریح بود. بعد از آن به دفتر آقای کروبی رفتم. ایشان هم در حال نوشتن این بیانیه بود». مصاحبه ابطحی با BBC و قضاوت زودهنگام وتحلیل بدون سندش از تقلب واضح و اعلام خبر مجعول «مهندسی هوشمندانه انتخابات» هم از زبان ابطحی شنیدنی است: «با BBC فارسی هم گفتوگویی کردم.
تحلیل این تقلب واضح را کردم. یکی از دوستان میگفت در خیابان فردی را دیده که گفته این بار به جای کلاه، گونی بود که به سرمان رفت. مهندسی این انتخابات خیلی هوشمندانه بود. از یکسو رکورد رای دادن در تاریخ انتخابات شکست. اینکه همیشه میگفتند خاتمی در دور دوم بیشتر رای آورد هم باید درهم میریخت و احمدینژاد در این مهندسی باید رای بیشتری از خاتمی به دست میآورد». دفاع سطحی و شتابزده و مغرضانه ابطحی از تعداد محدود آرای مهدی کروبی که با آرای باطله انتخابات رقابت تنگاتنگ و سختی داشت کاملا عادی مینمود. البته نباید از مفاهیم مهمی همچون «بردن موسوی به پایان خط» غفلت کرد. او میگوید: «مهندس موسوی و همه کسانی که همراهش بودند را هم میخواستند به پایان خط ببرند. ماجرای رای 300 هزار نفری آقای کروبی هم بخش مهم این سناریو بود. با اینکه آقای کروبی بیشترین کسی بود که یک مجموعههای ثابت رای داشت اما به دلیل اینکه دیگر کسی از این شعارهای تند و مردممحورانه ندهد و اعلام کنند همه مخالفان و ناراضیان در کشور عددی نیستند، سقف 300 هزار نفری را برایش در نظر گرفتند». اما ابطحی در بخش دیگری علنا از پروژه فتنه پردهبرداری میکند. او مدعی میشود که دیگر امیدی به پیگیری روند اصلاحات از صندوقهای رایگیری وجود ندارد و باید در کف خیابانها پیگیر مطالبات بود. رمزگشایی از واژه پرابهام «جریان غیردولتی و اصلاحطلب» میتواند بازگوی واقعیات جریانات پنهان در متن فتنه باشد. ابطحی معتقد است: «این در حالی است که اخبار رسیده از همه صندوقهای شهرستانها حداقل تساوی آقایان موسوی و احمدینژاد بود. این بار اگر دوباره فراموش نکنیم، جریان غیردولتی و اصلاحطلب را باید به این نتیجه رسانده باشد که دیگر از طریق صندوقهای رای نمیشود به فکر اصلاح بود». اصرار نشدنی فتنهجویان بر تجدید انتخاباتی که هیچ ایراد قانونی نداشته و فقط زیادهخواهان انحصارطلب دوم خردادی خواهان برگزاری مجدد آن هستند زاویه دیگری از زوایای پنهان فتنه را روشن میکند.
ابطحی مینویسد: «انتظار میرود کاندیداها بویژه مهندس موسوی که خود را کاندیدای پیروز اعلام کرده و حرف بیجایی هم نزده است، تلاشهایی را که آغاز کردهاند به نتیجه برسد. ظاهرا میخواهند تقاضای تجدید انتخابات کنند. اما نمیدانم آیا امکانپذیر هست یا نه؟ در هر حال این شوک و بهت غیرقابل توصیف جامعه ما را گرفته است». اعلام نگرانی ابطحی از یأس تلخ نسل جوانی که بعد از اعلام نتیجه انتخابات بالاجبار از کشور مهاجرت خواهند کرد از نکات دیگری است که در ابتدا کمی اغراقآلود به نظر میرسید اما وقایع بعدی روشن کرد که ابطحی چیز پربیراهی هم نگفته است. لابد منظور او از جوانان آرش حجازی قاتل فراری «ندا آقاسلطان» است که با سناریویی تراژدیک او را به قتل رسانده و پس فردایش در انگلیس مصاحبهای افشاگرانه! علیه نظام جمهوری اسلامی برپا میکند و شاید هم منظور ابطحی از مهاجرت نسل جوان، نامزد بدبخت ندا آقاسلطان است که ذلیلانه خود را به آغوش صهیونیستها میاندازد: «نسل جوانی که میخواست خودش را در این نظام تعریف کند دچار یأس تلخی شده است. موج مهاجرت در ذهن جوانان دوباره جدی میشود و هزاران «چیز» دیگر. اما در عین حال دنیا با این اتفاقات پایان نمیپذیرد. سعی کنید زمین نخوریم». ابطحی در ۲۴ خرداد ۱۳۸۸با درج مطلبی تحت عنوان: «دستگیریهای دیشب، بیانیهها و راهکارها در راه است» از ناراحتی وجدان عمومی و عدم پذیرش نتایج اعلامی خبر داده و با آب و تاب فراوانی به اقدامات ضدانقلابی عدهای خشونتطلب میپردازد تا در تاریخ ثبت شود که مدعیان جامعه مدنی چگونه در لحظه تاریخی، طرفدار تمامقد خشونت و خشونتطلبان میشوند.