اسماعیل اقبال
6- ارتقای مساءله فلسطین سطح نازل به سطح عالی در افکار عمومی
گروه بینالملل: تا پیش از وقوع انتفاضه، فلسطین در سطوح بینالملل از جایگاه نازلی برخوردار بود. افکار عمومی بر این باور بود که با امضای قراردادهای صلح میان تشکیلات خودگردان و اسرائیل مسائل فلسطین حل و فصل شده است. با امضای قرارداد اسلو، مسائل مهمی چون ایجاد کشور مستقل فلسطینی، مساءله بیتالمقدس، بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین خود، همه در چارچوب این قرار داد حل شده و دیگر دلیلی برای اجرای قطعنامههای بینالمللی وجود ندارد.
وقوع انتفاضه موجب شد نگرش حاکم بر افکار عمومی بینالمللی نسبت به فلسطین تغییر کند و آن را از جایگاه نازل در سطح بینالمللی به جایگاهی عالی ارتقا دهد. از سوی دیگر انتقاضه موجب شد تا تلاشهای گمراهکنندهای را که در صدد بود تا قضیۀ فلسطین را با امضای قرارداد اسلو پایان یافته تلقی کند و بسیاری گمان میکردند که حقوق فلسطینیها برای همیشه از بین رفته است باشکست روبهرو سازد و بار دیگر فلسطین را در کانون توجه بینالمللی قرار دهد.
امروز بسیاری از کشورهای عربی و گروههای سیاسی منطقه، تاکید میکنند پروندۀ فلسطین باید به سازمان ملل متحد منتقل شود و بار دیگر قطعنامههای مشروع بینالمللی، مرجع و مبنای هر نوع مذاکره و گفتگویی قرار گیرد و از مبنا قرار گرفتن موافقتنامۀ اسلو و سایر قراردادها جلوگیری شود24.
اقامۀ دعوی علیه شارون در دادگاه بلژیک از سوی گروهی از بلژیکیها و مغربیها و فلسطینیها و تقاضای محاکمۀ شارون به دلیل کشتار فلسطینیها در اردوگاههای صبرا و شتیلا، بیانگر توجه بینالمللی به فلسطین است. فاجعه صبرا و شتیلا 20 سال پیش به دست شارون اتفاق افتاد. قانون بلژیک در خصوص رویارویی با جنایتکارانی که مرتکب جنایات ضد بشری میشوند در دادگاههای بلژیک، در سال 1993 به تصویب رسید، اما چرا در حال حاضر این قانون در مورد عامل فاجعۀ صبرا و شتیلا مطرح میشود؟ این به دلیل انتفاضهای است که در فلسطین در حال جریان است.
پس از اینکه آریل شارون در اسرائیل قدرت را در دست گرفت و واکنش خونینی که نسبت به انتفاضه داشت، افکار عمومی جهان را نسبت به رژیم اشغالگر متحول ساخت. شارون نه در داخل اسرائیل و نه در سطح بینالملل از وجهۀ مطلوبی برخوردار نیست. برخورد خونین و وحشیانه او با انتفاضه نیز موجب تغییر نگرش بینالمللی نسبت به این کشور شده است. عدم استقبال تونی بلر از شارون در دیداری که سال گذشته از انگلستان داشت، دلیلی بر تغییر افکار عمومی جهان نسبت به شارون و اسرائیل است، تونی بلر نخستوزیر انگلستان ادعا میکند به دلیل کمی وقت با شارون دیدار نمیکند25.
7- احیای فرهنگ شهادتطلبی در جامعۀ فلسطین
بدون تردید باید گفت که واژه شهادت و شهادتطلبی این روزها یکی از محورهای اساسی انتفاضه ملت فلسطین است.
انتقال چنین فرهنگی از جامعۀ شیعی به جامعهای سنیمذهب، دستاوردهای بسیار بزرگ در معادلات منازعۀ فلسطینیها با رژیم صهیونیستی به شمار میآید. شاید یکی از دلایلی که در پنجاه سال اخیر قیام فلسطنیها را به نتیجۀ مطلوبی نرساند، نبود عاملی چون شهادت به شکلی که امروز در انتفاضه معمول است، بوده است.
نکتۀ قابل ذکر این است که فرهنگ شهادت و شهادتطلبی در مکتب تشیع از جایگاه والایی برخوردار، و همواره در تحقق اهداف جوامع شیعی نقش مهمی داشته است. هر چند تفکر سنی نیز به هیچ وجه با مفهوم شهادت بیگانه نیست این مفهوم در تفکر سنی، مقام محوری ندارد؛ زیرا اسلامی سنی از شخصیت مذهبی مانند امام حسین (ع)، که در راه عقیده خود فدا شده باشد، الهام نمیگیرد. اما در تشیع اثنیعشری، موضوع شهادت امام حسین(ع) و سایر ائمه(ع) محوری است. امام حسین (ع) با قربانی کردن جان خود در راه اسلام تکلیف بعدی شیعیان و موضوع رنج و مشقت (تحمل دشواری در راه آرمان خود) را مشخص کرد. بدین سان فدا کردن جان خود، رفتاری معنوی به منظور تقرب به خداست، در عین حال در این عمل معنوی، اهداف سیاسی نیز حاصل میشود.
با وجود این حقیقت در ماههای اخیر، جهان شاهد تایید عملیات استشهادی از سوی علمای سنی مذهب کشورهای مختلف عربی بوده است. به رغم اینکه مفاهیمی چون شهادت با قیام امام حسین(ع) ارتباط تنگاتنگی دارد، صدور فتاوایی از سوی علمای سنی مذهب، بیانگر همسویی استراتژیک علمای شیعه و سنی در برابر مساله فلسطین است. علمای شیعه عملیات استشهادی فلسطینیها را، که به منظور آزادی سرزمین مقدس فلسطین از زیر سلطه قوای اشغالگر صهیونیست صورت میگیرد با اجماع بینظیر جایز و مشروع دانستهاند. البته چنین فتاوایی زمانی مطرح شد که عدهای از علمای سنی با بیان مسائلی که این شائبه را ایجاد میکرد که عملیات استشهادی اقدامی انتحاری است، قصد داشتند روند مزبور را متوقف سازند؛ اما با ورود علمای مشهور سنی به صحنه و صدور فتاوایی مبنی بر مشروعیت عملیاتهای استشهادی این شائبهها از بین رفت.
علمای سنی الزهر قاهره و سایر کشورهای عربی عملیات استشهادی را مصداق روشن جهاد فیسبیلالله دانستهاند. این علما بر این عقیدهاند که ریشه چنین اقداماتی در اسلام نهفته است، بنابراین میان خودکشی و شهادت، مرز بزرگی است. در اینجا به فتوای یکی از علمای سنی اشاره میکنیم. شیخ احمد کفتارو، مفتی اعظم سوریه، عملیات شهادتطلبانه علیه صهیونیستها را جایز و مشروع دانسته، مجریان این عملیات را شهیدانی میداند که از جانب خدا به آنها وعدۀ بهشت داده شده است. این عالم سنی دربارۀ نامگذاری عملیات شهادتطلبانه به انتحاری میگوید:
گویی میخواهند مردم را متقاعد کنند که این عمل نوعی خودکشی است که رذیلتی بزرگ هم نزد خدا و هم نزد مردم به شمار میرود چه شخصی که اقدام به خودکشی میکند نیت و هدفش کشتن و از بین بردن خویش است و بس؛ در حالی که شهادتطلب، نیت و هدفش پیروزی حق و یاری اسلام و آزادسازی سرزمین واقع در معرض تجاوز و ظلم و بازیابی آزادی و کرامت برای امت، ملت و نسلهای بعد از خویش است26.
تغییر افکار عمومی جهان نسبت به اسرائیل و تأکید مجامع بینالمللی مبنی بر توقف اقدامات تجاوزکارانه این کشور علیه فلسطینیها و تقاضا برای اجرای قطعنامههای بینالمللی مرتبط با فلسطین یکی از دستاوردهای قابل توجه انتفاضه در دو سال اخیر به شمار میآید.
8- موانع انتفاضه
به رغم دستاوردهای قابل توجهی که انتفاضه محقق ساخته و توانسته است افکار عمومی جهانی را تحت تاءثیر قرار دهد، در عین حال با برخی تهدیدات و خطرها نیز رو به رو است. چنانچه شناخت دقیقی نسبت به این خطرها و تهدیدات به عمل نیاید، چه بسا انتفاضه قبل از تحقق اهدافش با شکست روبهرو شود. بنابراین بر تمامی گروهها و رهبران فلسطینی و سایر کشورهای عربی و اسلامی لازم است تا تهدیدها و خطرهای احتمالی را خوب ارزیابی و شناسایی و سپس ضمن برخورد مناسب با این تهدیدات از آثار احتمالی بر آن روند انتفاضه جلوگیری کنند. در این بخش مهمترین تهدیدات و خطرهایی که انتفاضه را تهدید میکند بررسی و تحلیل میشود:
1- تهدیدات اقتصادی
بدون تردید پشتوانۀ اساسی انتفاضه، روحیۀ مذهبی و معنوی جوانان فلسطینی است که ملت فلسطین توانسته است بدون سلاح برای مدت زمانی طولانی در برابر ارتش تا دندان مسلح اسرائیل بایستد. روحیۀ شهادتطلبی در میان جوانان فلسطینی امروز کابوسی برای اسرائیل است که نه سلاحهای پیشرفته، یارای مقاومت در برابر آن را دارد و نه بمبهای اتمی میتواند با آن رویارویی کند. به رغم چنین امتیازی برای انتفاضه و به رغم وجود ارادهای قوی در ملت فلسطین برای استمرار انتفاضه، نباید از این مساءله مهم غافل بود که اسرائیل تلاش گستردهای را به کار گرفته است تا با از بین بردن پشتوانۀ اقتصادی قیام فلسطینیها، آنان را از ادامۀ نبرد باز دارد.
بدون شک محاصرۀ اقتصادی مناطق خودمختار فلسطین با هدف در تنگنا قرار دادن فلسطینیها از لحاظ اقتصادی و سرانجام به تحلیل بردن توان اقتصادی مردم فلسطین صورت میگیرد. اسرائیل به دلیل وابستگی اقتصادی فلسطین به اقتصادی این رژیم سعی میکند با قطع این ارتباط و از سوی دیگر با جلوگیری از فرستادن کمکهای اقتصادی کشورهای عربی و اسلامی، پشتوانههای اقتصادی این قیام را در هم شکند.
طولانی شدن انتفاضه و ورود فلسطینیها به جنگی فرسایشی این احتمال را ایجاب میکند تا مردم فلسطین از ادامۀ مبارزه خسته شوند و بیاینکه به اهداف انتفاضه دست یابند، مبارزۀ خود را متوقف سازند. بنابراین بر تمامی کشورهای عربی و اسلامی لازم است کمکهای اقتصادی و مالی لازم را در اختیار ملت فلسطین قرار دهند. این کمکها تا حدود زیادی میتواند از پیامدها و آثار محاصرۀ اقتصادی اسرائیل علیه مناطق خودمختار بکاهد.
2- موانع سیاسی
دو سال از انتفاضه مسجدالاقصی میگذرد. در این مدت انتفاضه توانسته است متغیرهای جدیدی را وارد منازعۀ اعراب و اسرائیل بویژه گفتگوهای فلسطینی و اسرائیلی سازد. یکی از موانع مهم انتفاضه، این است که رهبران فلسطینی مذاکره صلح را به همان روش و چارچوب گذشته ادامه دهند. برخی از رهبران فلسطینی به رغم تحولات جدیدی که در عرصۀ مبارزه با رژیم صهیونیستی اتفاق افتاده است، باز بر همان روش گذشته تاءکید میکنند. البته فشارهای زیادی از سوی برخی از کشورهای جهان بویژه آمریکا بر رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین وجود دارد، مبنی بر اینکه مذاکرات صلح را چون گذشته از سر گیرند و خشونت را متوفق سازند.
از سرگیری مذاکرات به روش گذشته بدین معنا خواهد بود که انتفاضه دو ساله فلسطینیها تنها مانعی بر سر راه صلح بوده و هیچ تحول جدیدی را به وجودنیاورده است؛ حتی ممکن است این سوال مطرح شود که اگر انتفاضه به وجود نمیآمد، امروز مذاکرات صلح به نتیجه رسیده بود؛ اما بر رهبری فلسطین لازم است با توجه به متغیرهای جدیدی که انتفاضه به وجود آورده است از سر گیرد. از سرگیری مذاکرات صلح بدون توجه به دستاوردهای انتفاضه و بدون اعتنا به اهداف انتفاضه،میتواند میان رهبران انتفاضه این نگرانی را ایجاد کند که برخی از شرکتکنندگان در انتفاضه ممکن است با ورود به کانالهای سری و برقراری تماسهای سری به اهداف انتفاضه پشت کنند، در نتیجه این روند را متوقف سازند.
همچنین برخی از این مساله نگران هستند که موفقتنامههای صلح به توقف تظاهرات و عملیاتها منجر خواهد شد و این امر زمینه را برای تبادل اتهامات میان نیروهای فلسطنی و دولت خودمختار فلسطین فراهم خواهد ساخت27. جنین ضعیتی به وحدت ملی، که در نتیجه انتفاضه میان گروهها و جریانات سیاسی فلسطین به وجود آمده است، ضربۀ بزرگی خواهد زد. چون همان طور که قبلاً نیز اشاره شد، یکی از آثار منفی قرارداد اسلو و گفتگوهای سری میان ساف و اسرائیل، این بود که در صفوف فلسطینیها تفرقه و انفکاک بزرگی ایجاد کرد. آثار منفی این مذاکرات و امضای قرارداد تا امروز حتی پس از وقوع انتفاضه ادامه داشته است. همچنین لازم به یادآوری است که یکی از عوامل مهمی که انتفاضه اول (1987) را متوقف ساخت، موافقتنامۀ اسلو بود. از سرگیری گفتگوهای صلح به همان روش گذشته و امضای قراردادهای صلح مشابه گذشته شاید یکی از مهمترین خطراتی است که انتفاضه در آینده با آن رو به رو است.
3- درگیر شدن فلسطینیها در جنگی فرسایشی
یکی دیگر از خطرهای انتفاضه وارد شدن مبارزان انتفاضه در جنگی فرسایشی است. نکتۀ قابل توجه اینکه اسرائیل سال 2000، اسرائیل سال 1987 نیست. انتفاضه الاقصی نیز انتفاضه اواخر دهۀ هشتاد نیست، بنابراین رژیم اشغالگر با نگاهی کارشناسانه به رویارویی با انتفاضه پرداخته و برخورد با آن را دگرگون ساخته است. سازمانهای نظامی و امنیتی، خود را برای رویارویی با انتفاضه از قبل آماده ساختهاند. رژیم صهیونیستی این قدرت را یافته است که چگونه با پیامدهای احتمالی انتفاضه برخورد کند این رژیم روشهای بدیعی را برای رویارویی با انتفاضه ابداع کرده است. بنابراین انتفاضه مسجدالاقصی مانند انتفاضه ابداع کرده است. بنابراین انتفاضه مسجدالاقصی مانند انتفاضۀ اول، حادثهای غیر منتظره نیست، بلکه این رژیم از قبل آمادگیهای لازم را برای رویارویی با این پدیده، مهیا ساخته است.
از زمان وقوع انتفاضه 28 سپتامبر 2000 در دورۀ نخستوزیری «باراک» تاکنون سیاسیت واحدی بر اسرائیل حاکم بوده است و آن اینکه باید با وارد ساختن ملت فلسطین در جنگی فرسایشی، آن را در برابر خواستههای و شروط اسرائیل به تسلیم وا داشت. در رویاروییهای روزانه که میان فلسطنیها و نیروهای اشغالگر پیش میآید خسارات زیادی در همۀ زمینهها به ملت فلسطین وارد میشود. این خسارات با خساراتی که به دشمن وارد میشود قابل مقایسه نیست. بنابراین با توجه به اینکه ملت فلسطین از امکانات و تواناییهای تسلیحاتی دشمن برخوردار نیست، وی با استفاده از پیشرفتهترین سلاحهای روز، اردوگاهها، منازل، سازمانها و رهبران فلسطینی را مورد هدف قرار داده است. بیم این میرود ملت فلسطین با وارد شدن در جنگی فرسایشی از ادامۀ نبرد خسته شود.
البته اگر فلسطینیها میتوانستند تعادلی در میزان خسارات و تلفات وارد شده به دشمن به وجود آورند، این امر میتوانست به ایجاد بحثها و مناقشات زیادی در جامعۀ صهیونیستی منجر شود و بر رهبران صهیونیستی فشار وارد سازد تا به مطالبات فلسطینیها پاسخ دهند. اما این رژیم برای اینکه موضع رهبری فلسطینی را تضعیف کند،در برابر هر نوع عمل خشونتبار از سوی فلسطینیها با بمباران، تخریب و کشتارهای جمعی پاسخ میدهد و از این طریق میخواهد با افزایش خسارت و تلفات چنین وانمود سازد که این انتفاضه و استمرار آن است که موجب چنین خساراتی میشود. ادامه دارد