سیروس محمودیان
ابطحی با اشاره به حضور خود در برخی راهپیماییهای غیرقانونی خیابانی از تحلیل کودکانه مهدی کروبی نیز برای حضور در کف خیابانها اینچنین خبر میدهد: «کار بدی کردم که در راهپیماییها شرکت کردم ولی کروبی به بنده گفت که ما با این رای کم نمیتوانیم مردم را به خیابانها دعوت کنیم، ولی خود برویم تا به نوعی اعتراضمان را نشان بدهیم». ابطحی در بخش دیگری از اعترافات علنی خود از مبانی فکری موسوی و انحصارطلبی و قدرتجوییهای او خبر میدهد: «موسوی به کروبی پیغام داده بود که من چیزی برای از دست دادن ندارم، موسوی اگرچه چیزی برای از دست دادن نداشت ولی با توجه به رای 13 میلیونی با این پیگیری آشوبها خیلی چیزها را از دست داد و ما افتخار این حضور 40 میلیونی را از دست داده و آن را خدشهدار کردیم، ما میتوانستیم در دنیا بهتر از این باشیم». ابطحی در ادامه بهخوبی از چهره ضدانقلابی و ضدامام (ره) موسوی نقاب میافکند: «موسوی در بسیاری از موارد میگفت ما طرفدار مردم مسلمان هستیم. این در حالی است که این آشوبها دلبستگیهای مردمان مسلمان را نسبت به ایران قطع کرد.
موسوی میگفت که من طرفدار خط امام هستم و همیشه روی نظام و امام تاکید میکرد، بنده میگویم که هیچکس نمیتواند روی امام و نظام تاکید کند ولی در عین حال کوچکترین عملی انجام دهد که نظام را هم به خطر بیندازد چرا که امام فرمودهاند حفظ نظام از اوجب واجبات است». ابطحی در بخش دیگری از اعترافاتش از نیات اصلی سازماندهندگان کودتای مخملی خبر میدهد: «اگر مقام معظم رهبری نبودند یا اگر ایشان یک قدم به عقب مینشستند امروز هلال ناامنی ایران، افغانستان و پاکستان شکل میگرفت و در صورتی که این هلال تشکیل میشد دیگر هیچجا و آثاری از انقلاب نمیماند. از این رو ملت ایران باید از تیزهوشی مقام معظم رهبری و سربازان با نام و بینام ایران که این کشور را از این مساله نجات دادند تشکر کند». وی با بیان اینکه معمولا ما نیمی از شجاعت را تعریف کردهایم، اظهار کرد: «شجاعت بزرگتری هم وجود دارد که بنده از آن استفاده میکنم لذا اگر انسانی احساس کند که به دیدگاهی رسیده و این دیدگاه به نفع نظام است بیان آن شجاعانهتر است از بیان دیدگاه و نظر اپوزیسیون در مقابل حکومت و نظام». و در خاتمه اعترافات او با صدایی رسا از همفرقههایش دوستانه میخواهد که بیش از این آب به آسیاب دشمنان نظام نریخته و به آغوش ملت بازگردند. او خطاب به دوستانش میگوید: «به همه دوستان میگویم و همه دوستانی که صدای ما را میشنوند، بدانند که موضوع تقلب در ایران دروغ بود و در واقع تقلب موضوعی بود تا آشوبها شکل بگیرد تا ایران همانند افغانستان و عراق بشود تا جایی که کشور دچار آسیب و سختی بشود».
به هر حال سیدمحمدعلی ابطحی در تاریخ ۳۰ آبان ۱۳۸۸ به 6 سال حبس تعزیری محکوم میشود که در پی اعتراض صالح، وکیل مدافع وی به رای صادره او پس از ۱۶۰ روز تحمل حبس اول آذر ۱۳۸۸ با سپردن وثیقه بهطور موقت آزاد میشود تا شاید فرصتی مجدد برای جبران گذشته تاریک و خیانتبار خویش داشته باشد. در خاتمه گفتنی است که شاید اصرار بازجوها بر کشف روابط ویژه سیدمحمدعلی ابطحی با جاسوس معترف «رامین جهانبگلو» و تبیین علل واقعی دفاع جانانه ابطحی در ایام بازداشت جهانبگلو و تلاش برای زیر سوال بردن اعترافات داوطلبانه وی با جمله «...آدمی مثل جهانبگلو اگر اعتراف کرده که قصد انقلاب مخملین داشته است، حتما مخاطبانش را دست انداخته است!» و همچنین بیان جزئیات و مطالب مطروحه در جلسه مهم و دیدار ناگهانی 5 مهر 1385 جهانبگلو به همراه همسر با مهدی کروبی در محل اقامت دبیرکل حزب اعتماد ملی از ریشههای «شورشهای خیابانی 88» که «تقلب در انتخابات» واژه رمز آغاز آن بود رمزگشایی کند چرا که سالها پیش رامین جهانبگلو در تدوین شیوههای عملی رسیدن به جامعه مدنی همسو با حزب منحله مشارکت شورشهای کف خیابان را گریزناپذیر اعلام کرده بود و البته نباید فراموش کنیم که معدوم عبدالمالک ریگی، سرکرده گروهک تروریستی «جندالشیطان» در ایام بازداشت جهانبگلو همزمان با تلاشهای نفسگیر ابطحی برای تطهیر وی به جمهوری اسلامی پیشنهاد میدهد: «ما حاضریم در برابر آزادی شخصیتی مثل دکتر جهانبگلو که برای دموکراسی، حقوق بشر و حقطلبی ایستادگی کرده، گروگانهایمان را با جمهوری اسلامی مبادله کنیم. از هر کس که حس آزادگی داشته باشد، مثل بهاییها دفاع میکنیم. با جمهوری اسلامی میجنگیم تا مردم برای اختیار کردن مذهب و روش زندگی و سیستم سیاسی آزاد شوند».