تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۸۹ - ۰۸:۳۴  ، 
کد خبر : ۱۹۷۶۲۸
بررسی نقش بیگانگان در فرقه ضاله بهائیت

طاعون سیاه


محمودرضا قاسمی
بهاییت کمتر از 170 سال سابقه دارد.این فرقه از زمان پیدایش تاکنون، بدون پشتیبانی خارجی هیچگاه زنده و فعال نبوده است و به ترتیب، روسیه، انگلیس، امریکا و رژیم‌صهیونیستی در این مدت از این فرقه حمایت کرده‌اند. ایجاد ادیان و فرق ساختگی، یکی از ترفندهای مرسوم دولت‌های استعمارگر برای به انحراف کشیدن جریان صحیح دینداری بوده است. در حقیقت هدف کلی این بوده که فرق دست‌ساز در نهایت جایگزین ادیان الهی شده یا حداقل چهرۀ ادیان الهی را مشوش سازند.

1. روسیه؛ سفارت روسیه از آغاز فتنه بابیه و پیدا شدن فرقه بابیه و بهاییه از رهبران این فرقه حمایت می‌‌کرد. به عنوان مثال دالگورکی، سفیر روسیه در تهران، برای نجات بهاء اله از زندان پادرمیانی کرد و فرستاده خود را با وی همراه نمود تا به سلامت از ایران خارج شود.
زمانی که بهاءاله، در عهد ناصری به سفارت روس پناهنده شد، سفیر و دولت روسیه تزاری از وی حمایت کردند. وی، مدّتی در مقرّ تابستانی سفارت روس در «زرگنده» (شمیران) به سر برد و به استناد منابع بهایی، به رغم اصرار سفیر روس بر ادامه اقامت وی در آنجا و امتناع از تسلیم او به نمایندگان شاه، سرانجام، سفیر از وی خواست که به خانه صدر اعظم برود و «ضمناً از مشارالیه [میرزا آقا خان نوری، صدراعظم] به طور صریح و رسمی خواستار گردید امانتی را که دولت روس به وی می‌سپارد، در حفظ و حراست او بکوشد» ! «و اگر آسیبی به بهاءاله برسد و حادثه‌ای رخ دهد، شخص صدراعظم، مسئول سفارت روس خواهد بود.»
شوقی افندی ـ نیز از «نهایت اهتمام» و تلاش «سفیر دولت بهیه [روسیه] ایده الله تبارک و تعالی در استخلاص» بهاء از زندان دولت ایران، سخن گفته و از «حمایت» مخلصانه و «فی‌سبیل الله» جناب «اعلی حضرت امپراتور دولت بهیۀ روس ایده الله تبارک و تعالی» از بهاء قدردانی کرده است!
به نظر می‌‌رسد روسیه پس از مقاومت دلیرانه مردم ایران در جنگ‌های ایران و روس(1828-1803 م.) و حکم جهاد علما علیه روس _ به‌رغم به سرانجام رسیدن عهدنامه‌های ننگین گلستان و ترکمانچای به نفع روسیه، به دو نکته اساسی در رابطه با ایران شیعی پی برد؛ نخست، بحث جهاد و قدرت بسیج نیروها توسط علما و دیگری اعتقاد و امید به امام زمان (عج)، که همواره امید به او راهگشای جریان‌های شیعی، در طول تاریخ بوده است. بنابراین نتیجه، می‌‌توان تلاش روسیه را در حمایت از بابیت و بهاییت و ضربه زدن به اعتقاد مهدویت و جهاد روشنتر تحلیل نمود.
2. دولت انگلستان؛ بعد از انتقال رهبری بابیت و بهاییت به عراق و سپس فلسطین، رهبران این فرقه به تبعیت استعمار انگلیس درآمدند. در اواخر جنگ جهانی اول، وزیر امور خارجۀ انگلیس در نوامبر 1917م. اعلامیه خود را بر مبنی بر تشکیل وطن ملی یهود در فلسطین صادر کرد و در همین ایام، جمال پاشا، فرماندۀ کل دولت عثمانی، به دلیل حمایت عبدالبهاء از انگلیس و دادن آذوقه به ارتش انگلیس، تصمیم به قتل وی و انهدام مرکز بهاییت در عکا و حیفا گرفت. وزیر خارجۀ انگلیس با واکنش تند و جدی به سالار سپاه انگلیس دستور داد تا با جمیع قوا در حفظ و صیانت حضرت عبدالبهاء بکوشد و بر اثر همین حمایت عبدالبها از انگلیس، فلسطین به دست سپاه انگلستان افتاد و زمینۀ به وجود آمدن رژیم صهیونیسم به وجود آمد ؛ به طوری که پس از پایان جنگ جهانی اول، به پاس خدماتی که عبدالبهاء برای استعمار انگلیس انجام داده بود، طی مراسمی لقب سِر(Sir) و بزرگ‌ترین نشان خدمتگزاری، نایت هود(Knight Hood) را دریافت کرد.
‌ در واقع، عباس افندی به وسیلۀ همکاری با ارتش بریتانیا در فتح قدس و گرفتن نشان از پادشاه انگلیس و دعا برای جرج پنجم، راهی را در تاریخ این فرقه گشود که در سراسر قرن بیستم و تا امروز، با قوت ادامه دارد.
در اعلامیه‌ای که ارگان محفل بهاییان (اخبار امری) در شماره 4 خود (مرداد 1329) منتشر کرد، خاطر نشان شده که محفل بهاییان انگلیس، در امر پیشبرد تبلیغات بهاییت در قارۀ سیاه، با مراکزی چون انجمن پادشاهی آفریقایی (انگلیس)، مدرسه السنه شرقی لندن و شعبه‌ای از دانشگاه آکسفورد و شعبه‌های دیگر در اداره آفریقای شرقی و غیر آن رایزنی داشته و از آنها کمک فکری و اطلاعاتی گرفته است. نشانه‌ها و نتایج این امر را در موارد زیر می‌بینیم:
‌24 دی 1339ش، ام‌المعابد (مشرق الاذکار مرکزی) بهاییان در آفریقا واقع در کامپالا (پایتخت اوگاندا) توسط روحیه ماکسول، همسر شوقی افندی، افتتاح شد و در مراسمی که به همین مناسبت برگزار شد، نمایندۀ حکومت انگلستان و برادر پادشاه اوگاندا، با خانواده خود و جمعی از مأموران عالی رتبۀ کشوری و لشکری دولت دیکتاتوری اوگاندا، شرکت کردند.
3. امریکا ؛ بر اثر حمایت‌های امریکا، بهاییان به ستون پنجم و یکی از ابزارهای استکباری امریکا بعد از جنگ جهانی اول مبدّل شد.
از نظر بهاییان، مهد بهاییت ایران است؛ ولی مهد نظم اداری و در واقع مرکز سازماندهی تشکیلاتی بهاییت در امریکا قرار دارد. دومین مشرق الاذکار بهاییان در جهان نیز در شهر شیکاگوی امریکا بنا شده که عباس افندی در سفر به آن دیار، سنگ بنای آن را گذاشت.
بر اساس آمار منتشر شده توسط سایت رسمی محفل ملی بهائیان امریکا، تعداد کل بهاییان امریکا رقمی در حدود 155 هزار نفر است که شامل ایرانی‌های بهایی در امریکا هم می‌شود. همین منابع، تعداد کل بهاییان دنیا را رقمی در حدود شش میلیون نفر اعلام می‌کنند و این بدان معناست که بهاییان امریکا در حدود
5 / 2 درصد کل بهاییان جهان را تشکیل می‌دهند. با توجه به این امر، جای این پرسش وجود دارد که: چرا در حالی که تنها 5/2 درصد بهاییان، مقیم امریکا هستند، 70 تا 80 درصد کرسی‌های نه نفره بیت‌العدل اعظم در قبضه امریکایی‌ها قرار دارد؛آن هم امریکایی‌هایی که نه بهایی‌زاده بوده و نه سابقه درخشانی در بهاییت داشته‌اند.
احسان طبری، عضو ارشد و مغز متفکر حزب توده در این باره گفته است:«درباره رابطه محافل بهایی با انگلستان و امریکا مطالب زیادی گفته می‌شود. جهان وطنی بهاییان و عقاید آنها و دوری آنها از مذهب مسلط در کشور و وجود مراکزی از آنها در امریکا و اروپا و کیفیت نیمه مخفی کار آنها و همبستگی درونی آنها، همه و همه به این شایعات مایه می‌دهد. آنچه مسلم است نمی‌توان هر بهایی را یک عامل بیگانه دانست؛ ولی در وجود رابطه ما بین مراکز عمده بهایی، مانند مراکز داشناک و صهیونیست (صهیونیسم) با محافل امپریالیستی، تردیدی نیست و می‌توان حدس زد که سازمان‌های جاسوسی امپریالیستی، از قبیل سیا و اینتلجنت سرویس از سازمان بهایی برای مقاصد خود استفاده می‌کنند...».
عباس افندی (پیشوای بهاییان) طی سال‌های1913 ــ 1911 سفری به مغرب زمین کرد و طی نطق‌های متعددی که در مجامع گوناگون (اغلب ماسونی) اروپا و امریکا ایراد نمود، از امریکا جانبداری، بلکه تقدیس کرد. وی در یکی از اظهارات خود ادعا کرد که: «قطعۀ امریکا نزد حق، میدان اشراق انوار است...»!
او در سخنرانی دیگر خود اظهار کرد: «از برای تجارت و منفعت ملت امریکا، مملکتی بهتر از ایران نیست؛ چه که مملکت ایران مواد ثروتش همه در زیر خاک پنهان است. امیدوارم ملت امریکا، سبب شوند که آن ثروت، ظاهر شود»!
درهمان زمان، مرید و منشی عباس افندی و یکی از مسئولان بهاییت در امریکا (علیقلی خان نبیل‌الدوله) نیز نقشی اساسی در انتخاب و اعزام شوستر، «مستشار امریکایی» به ایران ایفا کرد و برای نخستین بار او بود که پای کمپانی‌های نفتی امریکایی را به ایران باز کرد.
ورود مورگان شوستر امریکایی به ایران، ارتباط او با انجمن‏های سری و گروه‏های افراطی، تروریستی و رهبران جامعۀ بهایی، باعث شکل‌گیری یکی از کانون‏های بحران دورۀ قاجار شد. فعالیت‏های تروریستی این دوره از مسائل پیچیده و مبهم تاریخ ایران است. فعالیت‏های تروریستی دوران انقلاب مشروطه و پس از آن، ارتباط نزدیکی با شبکۀ بهاییت دارد. عضویت افراد بهایی در انجمن‏های مخفی تروریستی، از جمله «کمیتۀ مجازات» و نقش مؤسسان بهایی این گروه تروریستی، از جمله مسائل بازبینی نشدۀ تاریخ ایران است. ابوالفتح‏زاده، منشی‏زاده و مشکات الممالک عضو فرقۀ بهاییت بودند، که پایه‌گذاران کمیتۀ مجازات شناخته شده‏اند. بر اساس اسناد موجود، شوستر امریکایی با این شبکه در ارتباط نزدیک بوده است.
زمانی هم که شوستر و همکاران امریکایی‌اش برای تصدی ادارات گمرک و مالیه ایران در ماه می 1911 م. برابر جمادی الاول 1329ق. وارد تهران شدند، محفل بهاییان ایران، توسط نبیل‌الدوله استقبال باشکوهی از شوستر به عمل آورد.
4. رژیم صهیونیستی؛ بهائیت از آغاز پیدایش خود با یهود همکاری داشت، به طوری که دکتر احمد شلبی در بیان عقاید این فرقه در کتاب «مقارنة الادیان الیهودیه» می‌‌نویسد: هیئت بین المللی حیفا در نامه‌ای به محفل روحانی ملی بهاییان ایران، در اول ژوئیه 1952 رابطۀ شوقی افندی را با حکومت اسرائیل اعلام داشت.
تشکیل رژیم اشغالگر قدس در سال 1948 در زمان حیات شوقی افندی اتفاق افتاد و قبل از آن، در سال 1947م. سازمان ملل، کمیته‏ای برای رسیدگی به مسئلۀ فلسطین تشکیل داد. شوقی در 14 جولای 1947م. طی نامه‏ای به رئیس این کمیته، بر مطالب جالب توجهی از علائق مشترک بهاییت و صهیونیسم به فلسطین، تأکید ورزید و ضمن مقایسه‏ منافع بهاییت با مسلمانان و مسیحیان و یهودی‏ها در فلسطین، نتیجه گرفت که «تنها یهودیان هستند که علاقه آنها نسبت به فلسطین، تا اندازه‏ای قابل قیاس با علاقه بهاییان به این کشور است؛ زیرا که در اورشلیم، بقایای معبد مقدسشان قرار داشته و در تاریخ قدیم، آن شهر، مرکز مؤسسات مذهبی و سیاسی آنان بوده است...»
روحیه ماکسول، همسر شوقی افندی در دیدار با بن‏گوریون، نخست وزیر وقت اسرائیل، چنین اظهار می‌‌دارد : «ما به اینجا (اسرائیل) تعلق داریم. اگر قرار باشد قائل به تمییز و امتیاز هم شد من ترجیح می‏دهم که جوان ترین ادیان در یکی از تازه‏ترین کشورهای جهان، نشو و نما نماید و در حقیقت باید گفت: آینده ما چون حلقات زنجیر به هم پیوسته است.»
با توجه به مطالب فوق، معلوم می‌‌شود که فرقه بهاییت از آغاز تأسیس تا زمان حال، همیشه وسیله‌ای برای خیانت به مسلمانان و حمایت از دولت‌های استعماری بوده است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات