*تعیین اول ماه شوال و آخر ماه مبارک رمضان بر اساس چه مبانى فقهى صورت مىگیرد؟ و علت برخى اختلاف نظرات در خصوص تعیین این موضوع چیست؟
**مسئله رویت هلال ماه مخصوصا در اول ماه مبارک رمضان و اول ماه شوال بسیار حائز اهمیت است. به این دلیل که وجوب روزه با حلول ماه مبارک است و در اولین روز از شوال روزه گرفتن حرمت دارد لذا همیشه در طول تاریخ مورد اهتمام بوده و مسئله رویت یکى از دغدغههاى مهم مخصوصا در سالهاى اخیر بوده است.
ماه در ماه قمرى در یک مدت زمانى حدود 29 روز و 12 ساعت و 44 دقیقه و 2 ثانیه بر گرد زمین حرکت و تقریبا 2 روز و چند ساعت حالت محاق دارد و در تحت الشعاع شمس واقع مىشود و قابل رویت نیست. زمانى که مقارنه که اصطلاحا مقارنه نیرین به آن مىگویند تحقق پیدا مىکند به منزله این است که ماه یک دور کامل را به دور زمین زده است و مىخواهد دور جدیدش را شروع کند. در این قسمت آن چیزى که مهم است مسئله رویت است. در منابع فقهى ما و در روایات ما مبنا براى وجوب روزه و لزوم افطار همان رویت است. در روایات داریم که تا رویت تحقق پیدا نکند، اول ماه رمضان ثابت نیست تا بخواهد روزه واجب شود واگر در اول ماه شوال هم ماه رویت نشود عید فطر ثابت نخواهد شد و روزه گرفتن در آن روز حرام مىشود. لذا مبناى فقهى مراجع عظام تقلید نوعا عبارتست از رویت. منتها تفاوتهایى وجود دارد. بعضى رویت هلال ماه را با چشم عادى ملاک مىدانند و استفاده از وسایل امروز از جمله تلسکوپ و دوربین را نمىپذیرند و فقط روى چشم عادى تاکید دارند تا رویت براى همه مردم امکان پذیر باشد ولى عدهاى معتقدند با هر وسیلهاى که امکان رویت فراهم شود، کفایت مىکند. اما رویت هلال ماه در شب اول یکسرى شرایط و ضوابطى دارد. از جمله اینکه ماه باید از زمانیکه از تحت الشعاع شمس خارج مىشود تقریبا 12 ساعتى فاصله داشته باشد تا ماه قابل رویت شود و همچنین یک زاویه انحرافى تقریبا 7 درجهاى با شخصى که مىخواهد ماه را رویت کند ایجاد شده باشد. اگر در نقطهاى از زمین قرار بگیرد که زاویه دید 7 درجه ایجاد نشده باشد طبیعى است که حتى با وجود نو شدن ماه و خارج شدن آن از طرف تحت الشعاع قابل رویت نخواهد بود و در جاهایى که فاصله زمانى به این اندازه نیست، شب بعد ماه قابل رویت مىشود و اینکه مىبینیم گاهى شب اول ماه کشیده است و گاهى کوتاه است تابع عمر ماه است که از تولد ماه چه مدت زمانى گذشته است. دورانى که ماه تحت الشعاع شمس قرار گرفته به دوران جنینى معروف است و وقتى از تحت الشعاع خارج مىشود دوران تولدش آغاز مىشود. اما ممکن است گاهى ماه بعد از 12 ساعت رویت شود و یا گاهى بعد از 20 ساعت یا بیشتر رویت شود. از این جهت بعضى وقتها مىبینیم که هلال ماه قبلى باریک و کوتاه و گاهى کشیده و بلند است.
علاوه بر این منبع رویت یعنى چشم عادى یا غیر مسلح، مبانى دیگرى هم وجود دارد وآن عبارتست از حجت دانستن قول کارشناسان. اگر منجمین و کسانى که علم هیئت مىدانند و آشنا با این مسائل هستند بر اساس محاسبات دقیقى که دارند مقارنه نیرین را مشخص کنند و اینکه ماه در چه زمانى از تحت الشعاع شمس خارج مىشود و در نهایت مشخص مىکنند که اول ماه شده است یا نه، در این جهت هم مسئله حالت اختلافى پیدا مىکند. مثلا اول ماه مبارک امسال تقریبا ساعت 3 و پانزده دقیقه بعد از ظهر روز جمعه مقارنه انجام شده بود، بعضىها صرفا مقارنه را کافى مىدانند و مىگویند ماه تمام شده است و کافى است مقدارى حالت مقارنه به هم بخورد، زاویه پیدا کند ولو تحت الشعاع شمس باشد اما بالاخره این ماه، دور جدید خود را شروع کرده که بخشى از آن تحت الشعاع است و لذا شنبه را بر این مبنا مىتوانند اول ماه مبارک تلقى کنند و یا بعضىها خروج از تحت الشعاع شمس را ملاک قرار مىدهند. براساس نظر آنها شب یکشنبه از تحت الشعاع شمس خارج شد و یکشنبه را اول ماه اعلام کردند. اما بر مبناى نظر مراجع عظام تقلید که نوعا رویت را ملاک مىدانند، دوشنبه را اول ماه مبارک اعلام کردند. همین اتفاق در پایان ماه مبارک و اول ماه شوال هم مطرح است. صبح دوشنبه یعنى تقریبا 20 دقیقه به 9 صبح، ماه از تحت الشعاع شمس خارج مىشود و تا غروب چیزى حدود 10 ساعت فاصله است و احتمال قوى دارد که شب سه شنبه ماه رویت شود و به هرحال همین اندازه هم اگر رویت نشود، آنهایى که مبناى خروج از تحت الشعاع شمس را قائل هستند،قطعا روز سه شنبه را عید خواهند گرفت. منتها باز بر مبناى رویت اگر در این فاصله 10 ساعته که از عمر ماه مىگذرد، در جایى از کشور ماه رویت شود، سه شنبه عید خواهد بود و الا روز چهارشنبه همانطور که در تقویمها آمده اول ما شوال و روز عید سعید فطر خواهد بود. بعضىها هم اختلاف افق را قائل هستند به این معنا که اگر مثلا در نقطه شرقى کشور ماه رویت شود براى مناطقى که در غرب قرار گرفتهاند ملاک است اما اگر در آخرین نقطه غربى کشور رویت شود براى شهرها و مناطق شرقى حجت و ملاک نخواهد بود.
*به نظر شما براى اینکه این اختلاف نظرها در جامعه ایجاد مشکل نکند چه راهکارى باید پیشبینى کرد؟
**گرچه ما این مبانى فقهى را داریم اما به عنوان یک موضوع از اختصاصات حاکم شرع و ولى فقیه است و لذا ما براى اینکه این اختلافات مطرح نباشد باید تابع نظر ولى فقیه باشیم و منتظر بمانیم تا ببینیم که از دفتر مقام معظم رهبرى چه اطلاعیهاى صادر مىشود تا تکلیفمان مشخص شود. مقام معظم رهبرى سالیان طولانى است که گروههاى استهلال در سطح کشور تشکیل دادهاند. گروههاى آموزش دیده و مورد وثوق و اطمینان که در سرتاسر کشور زیر نظر ائمه جمعه حضور دارند.
لذا اگر براى دفتر مقام معظم رهبرى رویت ماه ثابت نشود ما باید اطمینان پیدا کنیم که آن روز اول شوال نیست و بدون دغدغه روزههایمان را ادامه دهیم تا روز بعد. ما باید توجه داشته باشیم که تعیین موضوع و صدور حکم از اختصاصات حاکم شرع و ولى فقیه است و ما باید به این معنا خودمان را ملتزم بدانیم تا اختلافى در این زمینه پیش نیاید.
*ما در سالهاى گذشته شاهد بودیم که عدهاى از مراجع یک روزى را عید اعلام کردهاند و عدهاى دیگر روز دیگرى را. از آنجایى که روزه گرفتن در روز عید حرام است و روزه نگرفتن در روز آخر ماه مبارک هم حرام تکلیف چیست؟
**بله، حتى بعضى از متدینین احتیاط مىکنند و از آنجایى که موضوع برایشان ثابت و روشن نیست، سفرى انجام مىدهند و از حد ترخص خارج مىشوند و آن روز را افطار مىکنند اما مسئله مهم این است که اگر براى کسى ثابت بشود فلان روز عید است این اثبات براى شخص او حجت است و براى دیگران حجت نیست یعنى اگر کسى با چشم خودش ماه را ببیند، این براى خود او حجت خواهد بود.
نظر او براى دیگران حجت نیست، افراد باید به حاکم شرع یا مرجع تقلید خود مراجعه کنند تا مسئله براى آنها روشن و اثبات شود. مسئله رویت ماه فقط اینگونه نیست که افرادى بخواهند پیروى کنند. این مسئله حکم تعیین مصداق است. یک زمانى مرجع تقلید مىفرماید روزه اول ماه شوال حرام است، این یک فتوا است و مقلدان باید طبق این نظر عمل کنند اما در مواردى که جنبه حکم دارد، حکم توسط حاکم شرع و به صورت واحد صادر مىشود و تعدد بردار نیست، که عدهاى در یک روز روزه بگیرند و عدهاى روزهخوارى کنند. یکى از نکاتى که در تمام رسالههاى عملیه آمده حکم حاکم است. چه بسا حاکم حکم کند سهشنبه اول ماه شوال است و باید عید بگیریم ولو طبق نظر دیگران ممکن است آخر ماه مبارک رمضان باشد.
*یکى از تکالیفى که در پایان ماه مبارک و در روز عید فطر بر عهده مسلمانان گذاشته شده است دادن زکات فطریه است. این موضوع از چه فلسفه وجودى برخوردار است؟
**انسان مسلمان پس از آنکه یک ماه روزهدارى کرد و به تکالیف دینى خود عمل نمود اول ماه شوال را عید مىگیرد. در این روز تجمعى به نام نماز عید فطر صورت مىگیرد که در دوران غیبت نماز عید فطر امر مستحب موکدى است و به شکرانه این توفیق خداوند متعال واجب کرده انسان قسمتى از مال خود را به مستمندان بدهد.
این مقدار بسیار کم است و از عهده هر خانوادهاى بر مىآید. از مسلمانان خواسته شده سه کیلو از قوت رایج غذاى خود را به مستمندان و نیازمندان بدهند. همچنین مىتوان به جاى آن وجه نقد پرداخت کرد که باید این وجه قبل از نماز عید خارج شود و بعد به افراد مستحق بپردازند که هم حالت شکرگزارى دارد که انسان توفیق روزهدارى پیدا کرده و هم بیانگر این است که ارتباط با خدا بریده از ارتباط با مردم نیست و همه انسانها باید در حد توان خود مساعدت کنند تا خلا هایى که در جامعه وجود دارد رفع شود.
*آیا دادن زکات فطریه فقط براى روزهدارها و کسانى که روزه گرفتهاند واجب است یا اینکه براى همه مسلمانان واجب است؟
**براى همه مسلمانان واجب است. حتى فرد لازم نیست که به سن تکلیف هم رسیده باشد. بلکه به تعداد سران نان خور باید زکات فطریه پرداخت شود. یعنى اگر یک ساعت به غروب آخرین روز ماه مبارک رمضان کسى صاحب فرزندى شود براى آن نوزاد یک ساعته هم دادن زکات فطریه بر کسى که متکلف هزینههاى خانواده است واجب است.