خبرگزاری اسوشییتدپرس در گزارشی به قلم لارا سوختیان از دوبی مینویسد: حسین درخشان وبلاگ نویس ایرانی مقیم کانادا در اخرین دیدار خود از ایران بازداشت شد و مورد بازجویی قرار گرفت. او سپس مجبور به امضای نامه عذرخواهی در مورد نوشتههایش شد و بعدا اجازه یافت از ایران خارج شود. در مقایسه با دیگران درخشان ادم خوش شانسی بود.
دهها وبلاگ نویس ایرانی در طول دو سال گذشته با ازار و اذیت دولت روبرو شدهاند، به علت ابراز دیدگاههای مخالف بازداشت شدهاند و از ترس تعقیب قضایی از ایران گریختهاند. در جمهوری اسلامی محافظهکار که در ان دولت کنترل وسیعی بر روزنامهها و رادیوتلویزیون دارد وبلاگها یکی از اخرین پایگاههای بیان ازاد محسوب می شوند . مردم در وبلاگها می توانند ازادانه درباره هرچیزی از سکس گرفته تا فناوری هستهای صحبت کنند. اما وبلاگها به شکل فزایندهای با خطر سانسور روبرو شدهاند.
جامعه وبلاگ نویسان ایران که به وبلاگستان شهرت دارد نسبتا جدید است. این جامعه در سال دو هزار و یک و بعد از انکه تندروها که در حال مقابله با یک رئیس جمهور اصلاحطلب بودند بیش از یکصد روزنامه و مجله را تعطیل کردند و نویسندگان را به زندان انداختند پا به عرصه حیات گذاشت . در ان زمان درخشان دستورالعمل هایی به زبان فارسی در اینترنت درباره برپا کردن وبلاگ منتشر کرد.
از ان زمان تا به حال جامعه وبلاگنویسان ایران به تدریج رشد کرده است . گرچه شمار دقیق وبلاگنویسان مشخص نیست اما کارشناسان تخمین می زنند که احتمالا بین هفتاد هزار تا یکصد هزار وبلاگ فعال در ایران وجود دارد. اکثریت این وبلاگها به فارسی هستند اما تعداد اندکی به زبان انگلیسی هم در بین انها وجود دارد. به گفته کورت هاپکینز رئیس گروه ان لاین موسوم به کمیته حفاظت از وبلاگنویسان که در شهر سیاتل در ایالت واشنگتن مستقر است درکل درصد ایرانی هایی که از وبلاگ استفاده می کنند خیلی زیاد است. او افزود: مردمی بسیار باهوش و اجتماعی وجود دارند که حرفهای زیادی برای گفتن دارند. انها در مقابل گروه کوچکی ذر داخل دولت قرار گرفتهاند که تلاش دارند همه را ساکت نگه دارند.
دولت ایران برای تقویت تلاش خود در این راستا یکی از گستردهترین و پیشرفتهترین فعالیتها را برای سانسور و فیلتر کردن محتوای اینترنت به راه انداخته است که فقط برنامه دولت چین در این مورد از برنامه ایران بزرگتر و وسیعتر است. بر اساس گزارش یک گروه موسوم اوپن نت اینیشی ای تیو ایران همچنین یکی از شمار در حال افزایش کشورهای خاورمیانه است که برای فیلتر کردن بر نرمافزارهای تجاری امریکایی تکیه دارند. این گروه اعلام کرده است ایران از این نرمافزار برای مسدود کردن ان دسته از پایگاههای اینترنتی خارجی که به زبان انگلیسی هستند و همچنین پایگاههای اینترنتی داخلی استفاده می کند.
ایران مجموعه گستردهای از قوانین دارد که در حکم مکملی برای فرایند فیلتر کردن عمل می کنند. مشترکان ارائه خدمات اینترنتی ای اس پی باید سندی را امضا کنند که در ان انها متعهد شدهاند امکان دسترسی افراد به پایگاههای غیراسلامی را فراهم نکنند . تمام ای اس پیها باید سازوکارهایی برای فیلتر کردن پایگاههای اینترنتی و همچنین خدمات پست الکترونیک داشته باشند.
درخشان می گوید: فیلتر کردن به شکل نظامندی در حال تشدید است. اما این نکته که دولت ایران به این علت که دهها هزار وبلاگ ایرانی به دولت توهین می کنند یا خواستار انقلاب می شوند احساس تهدید میکند زیاد واقعیت ندارد.
خبرگزاری اسوشییتدپرس در بخش دوم و اخر گزارش خود مینویسد: مباحث مطرح شده در وبلاگهای ایرانی به ندرت سیاسی هستند. شایع ترین موضات مسائل فرهنگی، اجتماعی و جنسی هستند. وبلاگها همچنین محل خوبی برای چت گفتگوی اینترنتی در جامعهای هستند که در ان مردان و زنان جوان نمیتوانند اشکارا اوقات خود را در کنار هم بگذرانند. وبلاگهایی وجود دارد که به مسائل زنان می پردازند و همچنین وبلاگهایی که در ارتباط با هنر یا عکاسی هستند.
اما در ایران فعالان می گویند مقامات مسئول تمام مباحث را به شکل برابری تهدید تلقی می کنند . وبلاگنویسانی که در ایران زندگی می کنند این نکته را بهتر از هر کسی درک می کنند . پرستو دوکوهکی بیست و پنج ساله که یکی از محبوب ترین وبلاگهای ایران را اداره می کند می گوید: من خیلی احتیاط می کنم. هر وبلاگنویسی در ایران که نام خود را می نویسد باید احتیاط می کند. من خطوط قرمز را می شناسم و هرگز از انها عبور نمی کنم . این روزها این خطوط قرمز در حال پر رنگتر شدن هستند.
دوکوهکی مستقیما درباره مسائل سیاسی نمی نویسد . او عمدتا به مسائل اجتماعی می چسبد اما در ایران مسائل اجتماعی هم در حکم تابو هستند و میگوید: من درباره پیامدهای اجتماعی تصمیمات دولت می نویسم و انها از این امر خوششان نمیاید چون قادر به کنترل ان نیستند. وبلاگنویسانی که مستقیما درباره مسائل سیاسی می نویسند با محدودیت های شدیدتری مواجه هستند.
حنیف مزروعی در سال هزار و نهصد و نود و چهار بازداشت شد و به اقدام علیه نظام اسلامی از طریق نوشتههایش متهم شد. او شصت و شش روز در زندان بود و سپس تبرئه شد. مزروعی می گوید: احضار و تهدید وبلاگنویسان برای مقامات امری عادی است، دولت همچنان به ازار و اذیت مزروعی ادامه می داد و سه ماه قبل مقامات یکبار دیگر او را احضار کردند و به او گفتند که هرگز درباره مسائل هستهای مطلب ننویسد . مزروعی بعد از اینکه ازاد شد وبلاگ خود را تعطیل کرد .
او می گوید: انها همچنان به اعمال فشار بر من ادامه می دهند. ارش سیگارچی یک روزنامه نگار و وبلاگنویس ایرانی بازداشت شد و به توهین به مقام معظم رهبری، همکاری با دشمنان، تبلیغات علیه جمهوری اسلامی و تشویق مردم به، به خطر انداختن امنیت ملی متهم شد. سیگارچی شصت روز در زندان بود تا اینکه به چهارده سال زندان محکوم شد. او به این حکم اعتراص کرد و به قید ضمانت از زندان ازاد گردید. اما گرچه مدت زندان سیگارچی به سه سال تقلیل یافته است او هنوز با اتهامات توهین به مقم رهبری و تبلیغات علیه نظام روبروست.
یک وبلاگنویس دیگر به نام مجتبی سامی نژاد از فوریه سال دو هزار و پنج در زندان بسر می برد. او اولین بار در نوامبر سال دو هزار و چهار به علت صحبت علیه بازداشت سه نفر از همکارانش دستگیر شد . بنا بر اعلام کمیته حفاظت از وبلاگنویسان پایگاه اینترنتی سامی نژاد توسط افرادی که وابسته به جریان حزب الله بودند هک شد.
سامی نژاد بعد از ازادی وبلاگ خود را با یک ادرس جدید راه انداخت که این امر منجر به دومین بازداشت او در فوریه سال دو هزار و پنج شد. سامینژاد به دو سال زندان محکوم شد و سپس به علت انچه که مسائل غیراخلاقی توصیف شده به ده ماه زندان دیگر هم محکوم گردید. با وجود این سرکوبها اکثر وبلاگنویسان ایرانی می گویند دولت علاقهای به حذف کامل جریان وبلاگنویسی ندارد.
در عوص انها بر این اعتقاد هستند که مقامات مسئول قدرت وبلاگها را درک می کنند و می خواهند از انها در راستای اهداف خود استفاده کنند. فرید پویا وبلاگنویس ایرانی مقیم بلژیک اشاره می کند که دولت مسابقهای را برای انتخاب چهار وبلاگ برجسته ترتیب داده است. موضوع این مسابقه انقلاب اسلامی و قران است. فرید میگوید: دولت با دقت تماشا کرد و دید که وبلاگها مهم هستند و انها میخواهند از ان بهرهبرداری کنند. انها می خواهند هدایت جریان وبلاگ را به دست گیرند و ان را کنترل کنند.