صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۹:۵۲  ، 
کد خبر : ۲۰۵۶۹۵
در گفت‌وگو با محمدحسین صفارهرندی تبیین شد

عوامل آگاه‌ساز و بصیرت‌افزا در پیروزی انقلاب

سیدمهدى حسینى اشاره: آنچه که مسلم است عوامل متعددی در پیروزی انقلاب اسلامی دخیل بوده است، برخی از آن ها سال ها سابقه داشته و انقلاب اسلامی و جریان مبارزه با رژیم را تقویت می کرده و در سال های 56 و 57 عوامل متعدد و پراکنده را با یکدیگر پیوند داده و موضوع انقلاب و پیروزی انقلاب اسلامی را رقم زده است. برخلاف عده ای که معتقدند انقلاب اسلامی، به صورت دفعی انجام گرفته و آن را مانند کودتاهای معمول دنیا تحلیل می کنند، اما با کمی تأمل روشن می گردد که انقلاب اسلامی سوابق و ریشه تاریخی و اعتقادی دارد و به صورت یک جریان پیوسته از گذشته دور فرایندی را طی نموده که در مقطع 22 بهمن به ثمر نشسته و حاکمیت 2500 ساله نظام شاهنشاهی ایران را به سقوط کشانده است و در همه پرسی 12 فروردین نظام جمهوری اسلامی بنا به آرای قاطع ایرانیان جایگزین آن رژیم شده و این دو پیروزی یعنی سقوط شاه و رفراندوم مردم، از شاهکارهای تاریخ معاصر ایران محسوب می شود. البته در این رابطه سوالات اساسی زیادی مطرح است از جمله اینکه عوامل آگاه کننده و بصیرت زا و برانگیزنده جریان انقلاب چه بوده است که برای پاسخ الزاماً باید به سراغ مبارزین و جوانان و عناصر آگاه آن زمان رفت و باب گفت وگو را با کارشناسان و صاحب نظران گشود تا بخشی از واقعیت های پنهان و ناگفته آشکار گردد. بدین منظور مصاحبه و گفت وگویی را با محمد حسین صفار هرندی، وزیر سابق ارشاد و مشاور فرهنگی فرمانده کل سپاه درخصوص این موضوع به بحث گذاشتیم که ماحصل آن را با هم می خوانیم.

* برای اولین سوال بگویید آیا پیروزی انقلاب مراحلی را طی کرده یا به صورت دفعی و بدون هیچ پیشینه ای 22 بهمن 57 به پیروزی رسیده است؟
** انقلاب اسلامی دارای سابقه تاریخی طولانی است، همراه با اندیشه و تفکرات دینی که از گذشته و در ایران جریان داشته و پس از سال ها مبارزات پیگیر انقلابیون و حضرت امام ... در مقاطع مختلف تاریخی انجام پذیرفته است. یعنی هر چه زمان به جلو آمده، جریان های مبارز پراکنده نسبت به یکدیگر آگاه شده و در سال 57 این عوامل متعدد و پراکنده به هم متصل شدند مثل وجود چندین رودخانه آب که جاری یا راکد بودند، اما با یکدیگر متصل و تبدیل به دریاچه، دریا و اقیانوس شدند که انقلاب اسلامی در ایران را اینگونه می توان تصور کرد.
* از عواملی که به عنوان ریشه های تاریخی آگاه کننده بودند یاد کردید، لطفاً بیشتر توضیح دهید.
** توضیح و ذکر آنها شاید بسیار گسترده است. حالا من هم خیلی دور نمی روم، مثلاً جنبش تنباکو، مشروطه، نهضت جنگل، فدائیان اسلام، مبارزات علمای متعدد مثل شهید مدرس، نهضت ملی نفت که در تاریخ معاصر ایران جریان داشته همه نسل به نسل آمده جلو که در این بین، حضرت امام(راحل) که خودش از مجاهدین فی سبیل الله بوده و بسیاری از این مقاطع را مشاهده کرده و تجربه اندوخته بود، بعدها پرچم مبارزه را بدست می گیرد و با درایتی که داشت، توفیق پیروزی انقلاب و تأسیس نظام اسلامی را رقم می زند.
* با این اوصاف که جناب عالی اشاره کردید، خود تاریخ معاصر ایران دارای یک بستر آگاه سازی انقلاب اسلامی بوده در اینجا این سوال پیش می آید که انقلاب دارای چه پایگاه های اجتماعی بوده است؟
** اینکه تاریخ معاصر ایران یک جریان زنده و پویا و آگاه کننده و آگاه ساز بوده شکی در آن نیست، اما اینکه چه پایگاههایی داشته باید گفت پاتوق هایی بود که الهام بخش نیروهای متعهد و انقلابی بود و چهره ها و شخصیت ها در آن حالت مرجعیت و محوریت جریان انقلاب را داشتند که در واقع عامل آگاه سازی و تبیین کننده برای نسل جوان تر بودند که شاخص ترین آنها حوزه علمیه قم بود که همیشه الهام بخش بوده، بخصوص پس از واقعه خرداد سال 1342 این نقش برجسته تر شد و شاگردان امام (راحل) که آن موقع جوان بودند و در سن 20 تا 30 سال بودند و این بار را بر دوش داشتند و با پراکنده شدنشان در سطح کشور، بزرگترین تأثیر را توانستند به روند انقلاب بگذارند و به مناسبت های ثابتی که در طول سال وجود داشت مانند ایام محرم، ماه رمضان، دهه آخر صفر و حتی اعیاد شعبانیه و غیره برای تبلیغ به شهرهای مختلف رفته و گاهی برای روستاها و شهرهای کوچک برنامه ریزی می کردند و تفکر انقلابی امام راحل توسط همین گروه ها اشاعه داده می شد.
اکثر آقایان و روحانیون که در حال حاضر برخی از آنان هم اکنون مراجع تقلید می باشند از شاگردان امام(ره) بودند. مرحوم فاضل لنکرانی، مرحوم آیت الله مشکینی و ربانی شیرازی، مهدوی کنی، شهید مطهری، شهید قدوسی، شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مفتح، شهید محلاتی و غیره اینها همگی یک دوره درس امام را درک کردند و خودشان هم شاگردپرور بودند و هنوز هم جریان دارد. مثل فعالیت هایی که آیت الله مصباح یزدی دارند و سایرین در قم و تهران و جاهای دیگر نقش آگاه سازی و بیدارکنندگی جامعه و جوانان را عهده دار هستند.
* آیا خارج از حوزه علمیه قم کانون های دیگری هم بوده که نقش انگیزندگی انقلاب را داشته باشد؟
** کانون های فراوانی بودند که شناخته شده ترین آنها مساجد بود که در هر محله سراغ داریم. البته بعضی از مساجد، ممکن بود که آنقدر پرشور نبوده باشند، اما در سال های 56 و 57 تقریباً همه مساجد محور مبارزه بودند و بعضی مساجد، نقش برجسته تری در آگاه سازی مردم داشتند. مثلاً مسجد هدایت را باید از اولین مساجد یاد کنیم که در دهه چهل و پنجاه با هدایت مرحوم آیت الله طالقانی نقش آفرین بود که من خودم در آن زمان دانشجو بودم به این مسجد می رفتم و شاهد حضور خیلی ها بودیم، یا مثل مسجد جلیلی که آیت الله مهدوی کنی امام جماعت آن بود و ظهرها پاتوق دانشجویان بود یا مانند مسجد امیرالمومنین(ع) در خیابان کارگر شمالی که آیت الله موسوی اردبیلی در آن نماز می خواند، نمونه دیگر، مسجد جاوید بود که شهید مفتح در آن نماز اقامه می کرد و در آنجا حضور جوانان انقلابی برجسته بود، بطوری که رژیم شاه درب آن مسجد را بست و اقامه نماز و جلسات آن را تعطیل کرد.
هنگامی که این مسجد بسته شد شهید مفتح، مدتی امام جماعت مسجد قبا شد. این مسجد یکی از اصلی ترین نقاطی بود که پایگاه انقلابیون بود و سرتاسر خیابان منتهی به مسجد، جمعیت موج می زد و هر شب یکی از شخصیت های موثر در آن سخنرانی می کردند و به سوالات جوانان پاسخ می دادند به یاد دارم که حتی برخی از عناصر نهضت آزادی هم دعوت می شدند و سخنرانی می کردند، ادامه نقش مسجدها را در سال 57 شاهد بودیم که برپایی نماز باشکوه عیدفطر و راه پیمایی عظیم مردمی نشانگر هدایت مذهبی مساجد و مبارزین روحانی آن بود.
* صحبت از مسجد قبا شد، حسینیه ارشاد هم در آن نقطه واقع می باشد، آیا این حسینیه هم همانند سایر مساجد نقش آگاه سازی و بیدارکنندگی در جامعه داشت؟
** حسینیه ارشاد یکی از اماکنی بود که پایگاه اجتماعی و مبارزاتی جوانان، به خصوص دانشجویان شده بود. در واقع حسینیه ارشاد در دهه چهل، توسط شهید مطهری و دیگر روحانیون کلنگ خورد و تأسیس گردید و اشخاص از طریق شهید مطهری دعوت می شدند برای سخنرانی و تبیین و تشریح مباحث اسلامی و تفکر دینی، مانند مرحوم سید مرتضی شبستری مرحوم صدر بلاغی، علامه محمدنقی جعفری، مرحوم محیط طباطبایی، مرحوم محمد تقی شریعتی، بعدها دکتر علی شریعتی، فخرالدین حجازی و دیگران که البته تحقیق موضوعات اسلامی و یا فراخوان مقاله نیز در آن انجام می گرفت. تا اینکه در ادامه کار، مدیریت حسینیه ارشاد دچار اختلاف شد. حسینیه ارشاد اندیشه دینی مبتنی بر تفکر اسلامی در بین جوانان منتشر می کرد، لذا عوامل رژیم شاه تاب نیاوردند و در اوایل دهه پنجاه، ساواک آنجا را هم مثل مسجد جاوید تعطیل کرد، اما آنچه که در حسینیه ارشاد به اصطلاح تولید شده بود، در بین مبارزین و انقلابیون دست به دست می گشت که اثرات آگاه کننده ای را در بین جوانان به خصوص، دانشجویان داشت.
* سازمان ها و گروه هایی مانند نهضت آزادی، مجاهدین خلق (منافقین) چه نقشی در روند انقلاب داشتند؟
** البته در همین ایام که مساجد و حسینیه ارشاد فعال بودند، بعضی ها به صورت جمعی و سازمان یافته تر وارد شدند که در واقع از همین کانون ها امثال حسینیه ارشاد الهام گرفته بودند و به سمت و سوی مبارزه با رژیم وارد شدند، اما به علت فاصله گرفتن از روحانیت به انحراف رفتند مثل سازمان مجاهدین خلق که شروع کارشان از درس های قرآن آیت الله طالقانی آغاز شده بود و در نهضت آزادی به عنوان شاخه جوانان بزرگ شدند، اما مسیرشان را جدا کردند و در میانه راه به دلیل پیوند خوردن با جریانات مارکسیستی، آلوده تفکرات ضد اسلامی شدند و منبع اصلی تغذیه شاه هم پول های سهم امام و خمس بود که بعضی از آقایان روحانی مثل آقای هاشمی رفسنجانی هم رابط بود که این پول ها را به کادر سازمان می رساند.
اما دست آخر این سازمان، به نفع جریان مارکسیست ها در سال 54 تغییر موضع ایدئولوژیک داد و شخصیت های برجسته ای مانند شهید مطهری آمدند با طراحی درست، مبانی معرفتی و تفکرات اسلامی را آموزش دادند و از آنجا جوانان انقلابی متوجه شدند که باید محوریت را مسجد قرار دهند و کادر انقلابی پرورش یافت، روحانیون انقلاب و مبارز متدینین از آنها فاصله گرفتند و شروع کردند به روشنگری و آگاه سازی جوانان به راه صحیح انقلاب به رهبری امام راحل.
* درباره جریان های مبارز و آگاه کننده ای که متصل به روحانیت بوده و در مسیر مبارزه هیچ گاه منحرف نشدند، می توانید نمونه ای به یاد آورید؟
** بله چهره های انقلابی فراوان بودند، مثل شهید سیدعلی اندرزگو که در جریان سال 43 و 44 از همرزمان شهیدان بخارایی، امامی، هرندی، نیک نژاد و عراقی بود، برای ادامه راه مبارزه آنها توانست از کمین های ساواک بگریزد و در ایران و خارج از ایران جریان مبارزه را دنبال کرده و زندگی اش حماسی شد و ساواک بر سرش جایزه بزرگی تعیین کردند، اما نتوانستند او را در طی14- 13 سال بعد دستگیر کنند و او موفق شده بود که از کمین های دشواری عبور کند تا بالاخره در رمضان سال 57 شربت شهادت را نوشید.
* این جریان آگاه ساز و بیدارکننده انقلاب آیا فقط مختص تهران بود، در سایر شهرستان ها به چه صورتی بود؟
** در شهرهای بزرگ دیگر هم همانند تهران رایج بود که نمونه آن را در شهر قم اشاره داشتم علاوه بر آن در مشهد هم چهره هایی مثل مقام معظم رهبری به همراه شهید سیدعبدالکریم هاشمی نژاد و آقای واعظ طبسی بودند و شاگردان را تربیت کرده بودند که دانشجویان مقیم مشهد و یا از شهرهای دیگر می آمدند و در مسجد کرامت از درس های مقام معظم رهبری در آن زمان استفاده می کردند، یکی از آن درس ها، سیره مبارزاتی ائمه معصومین(علیهم السلام) بود. در اصفهان هم مرحوم آیت الله حسین خادمی از دوستان حضرت امام (ره) از رهبران مبارزه در این شهر بودند. در شهر شیراز شهید دستغیب، مرحوم آیت الله محلاتی، مرحوم ربانی شیرازی، در همدان مرحوم شهید مدنی و در یزد مرحوم شهید صدوقی، مرحوم شهید قاضی طباطبایی در تبریز و آذربایجان، در کرمانشاه شهید اشرفی اصفهانی همگی از سایر قطب هایی بودند که به امام راحل متصل بوده و جریان انقلاب را توسعه و گسترش می دادند.
* کدام یک از حوادث انقلاب نقش بیدارکننده ای در عموم مردم داشت که دیگر خاموش نشد؟
** مشخصاً باید از شهادت مرحوم آقا مصطفی خمینی یاد کنیم که همه جریان ها را به هم متصل کرد و پاتوق های انقلاب یعنی مساجد و اماکن دینی، مرکزیت اوج گیری بیداری و آگاه سازی مردم شد، پخش اطلاعیه هایی که از طرف امام راحل می آمد و مراسم چهلم شهدایی که گرفته می شد تجمعاتی را بوجود آورد که موج آگاه سازی و بیداری جمعی را رقم می زد. در اینجا دیگر مراکز مبارزه از حوزه مشخص خارج شده و عامل آگاه کننده عوامل دیگری مثل شهادت ها و حماسه ها و روحیه جمعی مبارزه آنچنان تکان دهنده بود که رژیم شاه مجبور شد که دست به حکومت نظامی و تشکیل دولت نظامی بزند، اما سرعت و قدرت فشار انقلاب آنچنان گسترده بود که هر عامل پیش گیرنده ای را به عقب زد و در نهایت به پیروزی انقلاب در 22 بهمن منجر شد.
* سوال آخر اینکه آیا انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای ایران هم پایگاهی داشت؟
** پایگاه اصلی انقلاب در خارج از مرزهای ایران بود چونکه رهبر مبارزه، حضرت امام خارج از کشور بودند که افکار و پیام های ایشان پایگاه های اجتماعی ایران را تغذیه می کرد. علاوه بر امام، عناصر دیگر مبارز به رهبری امام در نقاط جهان پراکنده بودند و یادم هست رادیویی بود که انقلابیون توانسته بودند در خارج از مرزهای ایران راه اندازی کنند که حجت الاسلام دعایی سرپرست فعلی روزنامه اطلاعات مطالب را برای آن رادیو گردآوری می کرد، در اروپا و آمریکا و کشورهایی مانند لبنان، سوریه و فلسطین بعضی از چهره های مبارز پاتوق هایی ایجاد کرده بودند و به تربیت کادر انقلابی و مبارز مشغول بودند.
یکی از آن افراد، مرحوم شهید چمران بود که با حضور در لبنان و کمک به آیت الله موسی صدر یک قطب کادرسازی را شکل داده بود و او با روح عرفانی و جهادی که داشت هیچ عرصه ای را برای تدارک حرکت جهادی و انقلابی رها نکرد و یا شهید محمد منتظری و افراد دیگری که در فلسطین و سوریه آموزش های انقلابی را به دیگران می آموختند و هر کدام از آنان در داخل کشور در آگاه سازی و بصیرت افزایی انقلابی مردم ایران نیز نقش موثری داشتند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات