تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۱۰:۱۱  ، 
کد خبر : ۲۰۶۵۹۵

«سواد رسانه‌ای» و «جنگ نرم» (بخش اول)


امیریزدیان و حامد حاجی‌حیدری
تجربه اصلاحات و رویدادهای دوم خردادی، نشان داد که رسانه‌ها، با گفتن "دانستن حق مردم است"، "فقط برخی چیزها را می‌گویند"، "چیزهای نادرست‏ فراوانی می‌گویند" و "بسیاری چیزها را نمی‌گویند". و این واقعیت، تنها احوالات روزنامه‌نگاران اصلاحات نیست. اولی نبود و آخری نیز نخواهد بود.‏
‏ ... و بسیار مهم است که مردم بتوانند در این بزنگاه‌ها اهل تشخیص باشند. به این نوع تشخیص عمیق‌تر رسانه‌ها، نام "سواد رسانه‌ای" اطلاق می‌کنند.‏
مطلب اول‏
گسترش بی‌سابقه رسانه، الزامات خود را بر ما تحمیل کرده است.‏
این الزمات شبیه هیچ چیز که تا کنون تجربه کرده‌اید نیست.
از جمله این الزامات، خود را در تعلیم و تربیت نشان می‌دهد.
آموزش و تعلیم و تربیت، به ناچار، شتابان، دستخوش تغییر و دگرگونی است.‏
کودکان با‏ اینترنت آشنایی دارند و روی تارهای وب مشغولند.‏
و این فضای جدید، تجربیاتی "برای آنها رقم می‌زند" که والدین و طراحان آموزش آنها، به مخیله خود نیز راه نمی‌دادند.‏
نتیجه، بیش از هر چیز، خود را در تحول در برنامه آموزشی و تربیتی نشان می‌دهد.‏
پروژه دشواری است.
دشوار است، از این بابت که تاکنون مشابه این شرایط تجربه نشده است.‏
رشد شتابان دانش‏ و الزامات تربیت، امکان بازسازی اصولی دانش و موازین تربیتی را در برنامه آموزشی گرفته است.‏
اگر ما و هم‌دوره‌ای‌های ما می‌توانستیم، با الفبا شروع کنیم و با‏ شیب معقولی به سوی سطوح بالای یک رشته علمی حرکت کنیم، امروز، با گسترش انباشت رسانه‌ای دانش، این امکان از دست رفته است.‏
فرزندان ما، مجبورند‏ میان‌بر بزنند.‏
آنها نمی‌توانند با دانش، برخوردی اصولی داشته باشند. به دلیل آنکه مجموعه دانش انباشته و به اشتراک گذاشته شده در اینترنت در مورد هر موضوعی، هم‌اکنون بیش از آن شده است که کسی بتواند در طول یک عمر معمولی یک بار همه آنها را مرور کند.‏
پس، برخورد فنی-کاربردی به یک ضرورت ناگوار در برنامه‌ریزی آموزشی تبدیل شده است.‏
آنچه این ضرورت را ایجاب کرده است، همه‌جایی شدن و فراگیری سهمگین رسانه است.‏
پیشنهاد این است که بیش از هر چیز‏ دیگری در برنامه آموزشی، سواد و دانش افرادبرای بهره‌مندی درست از رسانه را ارتقا بخشیم. به این می‌گویند: "برنامه ارتقای سواد رسانه‌ای".‏
مطلب دوم‏
همان‌گونه که شواهد نشان می‌دهد انسان‌ها شیفتة رسانه‌ها شده‌اند چرا که زمان زیادی را با آنها سپری می‌کنند. از یافته‌های یکی از مطالعات اخیر در زمینة استفاده از رسانه‌ها این‌است که حدود 30 درصد از زمان بیداری افراد در روز، انحصاراً با رسانه‌ها سپری می‌شود و 39 درصد دیگر آن نیز مربوط به استفاده از رسانه‌ها در کنار فعالیت‌های دیگر است. چنین یافته‌ای نشان می‌دهد، تقریباً 70 درصد از زمان روزانة افراد، نوعی استفاده از رسانه را شامل می‌شود. در مقابل، کمتر از 21 درصد از زمان روزانه وقف کارهای دیگر می‌شود.‏
همه ما بارها با این پدیده مواجه شده‌ایم که افراد در مشارکت‌های اجتماعی، به شدت تحت تأثیر پیام‌ها و تبلیغات رسانه‌ای قرار گرفته و تغییر عقیده می‌دهند. گاهی تماشای یک فیلم (تبلیغاتی یا سینمایی)، تأثیراتی عمیق بر ناخودآگاه افراد باقی می‌گذارد؛ تأثیراتی که یکی از اهداف "جنگ نرم" رسانه‌ای قلمداد می‌شود.‏
در چنین شرایطی، افراد و سازمان‌های مختلف، با بهره‌گیری از امکانات رسانه‌ای نوین، تفاسیر ممکن از عملکرد دوران گذشتة خود را در اذهان مردم دستکاری کرده، با منافع خود هم‌راستا ساخته و نهایتاً به هژمونی خود ادامه می‌دهند.‏
از این روی، با قرار دادن پیام‌های ایدئولوژیک در بطن مطالب رسانه‌ای (فیلم، اخبار، تبلیغات و...)، افکار و ارزش‌های خاصی را در سرتاسر دنیا اشاعه می‌دهند تا وجهه مدنظر از خود را بازنمایی کنند.‏
هدف قرار دادن آداب و رسوم و ادیان در کشورهای کمتر توسعه یافته و جهان سومی و به طور کلی تهاجم فرهنگی، خطری است که سیاستمداران و مسئولان ملل هدف همواره از آن بیم داشته و در تلاشند تا مردم خود بخصوص نسل جوان را نسبت به این خطرات آگاه ساخته و در برابر آسیب‌های احتمالی ایمن سازند. در این راستا، یک دیدگاه انتقادی مناسب، افراد را قادر می‌سازد تا در هنگام مواجهه با پیام‌های رسانه‌ای، کلیشه‌های متنوعی چون طبقه، نژاد، جنسیت و روابط را در نظر داشته و کمترین تأثیرپذیری را از رسانه‌ها داشته باشند. ‏
در این میان، ایران به عنوان کشوری اسلامی و با فرهنگ چندین هزار ساله، همواره در معرض حملات رسانه‌ای کشورهای قدرتمند و یا همان "جنگ نرم" بوده و مسئولان نیز سعی دارند افراد تحت آموزش و در سنین تأثیرپذیری را به گونه‌ای آموزش دهند تا پیام‌های رسانه‌ای و اهداف پیدا و پنهان آنها را شناخته و تجزیه تحلیل کنند و در عین حال، کمترین تأثیرپذیری را نیز از این محتوای مخرب این دسته از پیام‌ها داشته باشند. از دیگر سوی، دستگاه سیاستگذاری جمهوری اسلامی ایران، به منظور ارتقای فرهنگ اسلامی-ایرانی در سطح ملی و بین‌المللی به شهروندانی آگاه و با بصیرت نیاز دارد تا فحوای کلام ایدئولوژیک و ارزشی نهفته در پیام‌های رسانه‌ای داخلی را درک کرده، تفسیری آگاهانه به‌دست داده و تأثیرپذیری لازم را از آنها داشته باشند. ‏
‏ "سواد رسانه‌ای" یکی از مهمترین مولفه‌هایی است که در سیاستگذاری‌های رسانه‌ای و ارتباطی در نیم قرن اخیر توسط کشورهای مختلف، جهت تحقیق، تحلیل، آموزش و آگاهی از تأثیرات رسانه‌ها بر روی اقشار مختلف جامعه به کار رفته است.‏
سواد رسانه‌ای توانایی کاربرد صحیح رسانه است؛
سواد رسانه‌ای عبارت است از توانایی دسترسی، تحلیل، ارزیابی و خلق پیام‌هایی که در زمینه‌ها و شرایط مختلف تعریف می‌شوند. ‏
سواد رسانه‌ای مفهومی است که مهارت‌ها و قابلیت‌های مورد نیاز برای پیشرفت را همراه با استقلال و آگاهی، در فضای ارتباطی جدید ‏(دیجیتال، جهان و رسانه‌های چند منظوره) جامعه اطلاعاتی تشریح می‌کند.‏ کسب مهارت‏‌های سواد رسانه‌ای، یعنی کسب دیدگاهی انتقادی و توانایی در درک و ارائة تفسیری صحیح از پیام.‏

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات