الف – مشکلات:
1- مشکلات سیاسی – نگرش امنیتی به کردها و کردستان، بزرگترین معضل کردستان و مناطق کردنشین است. این مشکل خود بسترساز و موجود زمینه، برای ایجاد مشکلاتی دیگر است. علیرغم مشارکت قابل توجه حضور مردم شریف، در زمان انقلاب، ایام ویژه و خاص ملی و یا مشارکت به عنوان رایدهنده در انتخاباتهای گوناگونی، که طی سالیان گذشته، انجام شده است. هنوز با شفافیت و روشنی میتوان دیوار قطور و بلند بیاعتمادی را، نسبت به کردها دید و ملاحظه و لمس کرد. احتمالا منافع برخی در این است که این دیوار بیاعتمادی نه تنها از بین نرود، بلکه روز به روز مرتفعتر و مستحکمتر شود. این در شرایطی است، که هیچ شخص متعهد و دلسوز ایرانی، نمیتواند منکر زیانهای ملی حاصل از تفرقه و عدم وحدت باشد. طبیعی است که وحدت با شعار و گفتمان زیبا، حاصل نمیشود. وفاق و وحدت، نیازمند آشتی ملی، آن هم، خیلی صمیمانه و صادقانه است. بازگو کردن خاطرههای تلخ و یادآوری این نوع خاطرهها، چاره کار نیست. این چنین شیوهای به وحدت و وفاق ملی صدمه میزند. همیشه ایام و به ویژه در این روزها، که منطقه خاورمیانه، روزهای سخت و حساسی را میگذراند، بدیهی است مهمترین امر و رکن دارای اولویت، برای افزایش ضریب امنیت ملی، همدلی و وفاق ملی است. به دلیل همان نگرش امنیتی و تبعیت از قانون نانوشته شهروند درجه 1 و درجه 2، پتانسیل و توان شایستگان کرد، در عرصه ملی فرصت خدمت پیدا نکردهاند. ناگفته پیداست وقتی بخشی از توانهای شایسته کشور، فرصت خدمت نیابند، منافع ملی به مخاطره افتاده و به سمت زیان ملی، جهتگیری مینماید. مگر میشود، گفت، که بین حدود 10 تا 15 میلیون نفر کرد ساکن ایران، افراد شایستهای وجود ندارند، که در مدیریتهای کلان و میانه کشور، به ایشان مسئولیت داده شود!! پس چگونه، هر ساله، جوانان کرد، در عرصه ملی آزمونهای ورودی به موسسات آموزش عالی و دانشگاههای کشور حضوری موفق و شایسته دارند و در تمام دوران تحصیل نیز، از برجستگان دوره آموزشی هستند؟! چرا، این شایستگان بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی از رشد و انتصاب، در مناصب باز میمانند؟ به عبارت دیگر حتی برای پستهای غیرمدیریتی نیز، تعداد قابل توجهی از همین شایستگان در گزینشها، حذف و به امید خدا، رها میشوند.
2- مشکلات اقتصادی – توهمات و نگرش امنیتی از یک طرف و در خط مقدم جبهه قرار گرفتن کلیه مناطق کردنشین منجمله استان کردستان در سالهای جنگ تحمیلی باعث شده است که سرمایهگذاریهای کلان دولتی در این مناطق و استان انجام نشود. این بیتوجهی در زمان جنگ تحمیلی با توجیه جنگ گسترده و خط مقدم و مرزی بودن و بعد از آن هم با عنوان ظاهرالصلاح و دهن پرکن، اتمام پروژههای نیمه تمام، باعث به جای ماندگی مناطق کردنشین و استان کردستان در امور اقتصادی شده است. زیرساختها به طور عموم در این استان و مناطق، ساخته نشده است. بیانصافیست، اگر گفته شود، هیچ کاری انجام نشده، خیلی کارها هم صورت پذیرفتهاند. اما این کارها لازم بوده لیکن کافی نیست. هنوز این استان فاقد یک سیستم ترابری هوایی و پروازهای مرتب است. از حمل و نقل ریلی و خط آهن به کلی محروم میباشد. راههای ارتباطی، از نوع معمولی و درجه یک بوده و فاقد آزادراه میباشد (البته چهار بانده کردن راه سنندج به همدان خود نوید بزرگیست) دولت محترم از بودجههای کل کشور، ارقام قابل توجهی در تولید و خدمات سرمایهگذاری در دگر استانهای کشور کرده است، استانهای مرزی و غرب کشور عموما از این سرمایهگذاریها محروم بودهاند. با آنکه ضریب امنیت استان کردستان با تمام مضایقی که برای مردم وجود دارد از خیلی از استانهای دیگر کشور بیشتر است و خوشبختانه این مناطق از امنیت کامل برخوردار میباشند، عدهای تلاش دارند، که یا حقایق را از ملت بزرگ ایران پنهان و یا عکس آن را جلوه دهند و به نمایش گذارند. تا کردستان حتی از وجود سرمایهگذاریهای بخش غیردولتی نیز برخوردار نشود. در حالیکه مردم منطقه از سرمایهگذاریهای انجام شده هم استقبال و هم چون جان خویش از آنها حفاظت کرده و میکنند. به هر حال شاخصهایی، چون مجموع درآمد استان، درآمد سرانه، تولید ناخالص استان، اشتغال و غیره، نشاندهنده مشکلات اقتصادی مناطق کردنشین و استان کردستان میباشد.
3- مشکلات فرهنگی – کردها، دارای زبان مخصوص و فرهنگ و آداب خاص خود میباشند. علاقه، به حفظ فرهنگ نزد کردها، به صورتیست که میتوان گفت "با شیر به اندرون شد و با جان برون رود". اما، متاسفانه در گذشته تلاش زیاد و گستردهای برای محو این هویت فرهنگی صورت گرفته و در حال حاضر نیز در جهت توسعه فرهنگی اقدامی درخور و شایسته از طرف حکومت صورت نمیگیرد.
شاخصهایی، چون درصد بیسوادی و تعداد نشریات کردی، مراکز و مجتمعهای فرهنگی و کمبود شدید این فضاها، خود گواه صادقی بر این مدعاست. کمبود فضاهای آموزشی نیز خود مزید بر علت میباشد، هنوز هم خیلی از کودکان لازمالتعلیم کرد یا از تحصیل محروم هستند و یا در مکانهای غیراستانداردی که تابلوی مدرسه را بر سر خود دارند، آموزش میبینند و به تحصیل مشغول میباشند. گروهی از کردها دارای مذهب شیعه و گروهی دیگر اهل تسنن هستند. ضمن آنکه همه دارای مضایق و مشکلات مشترک میباشند. اما کردهای سنی مذهب مشکلات مضاعف را تحمل میکنند. شبکه استانی سیما، که باید در خدمت حفظ و ترویج فرهنگ کردی باشد. کمترین توجه را به فرهنگ کردها داشته، بعضا دانسته یا ندانسته بنا به گفته و تصدیق مردم کرد، در جهت مخدوش کردن آن اقدام مینماید. کردهای اهل تسنن از شنیدن "اذان محمدی" از رادیو و تلویزیون محلی به وقت و برابر اعتقادات مسلمانان شافعی مذهب محروم میباشند. سالهاست این خواسته بسیار ساده این مردم بلاجواب و بدون پاسخ مانده است.
برابر اصل 15 قانون اساسی و به استناد مشروح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی، دولت مکلف به فراهم نمودن امکانات برای تدریس زبان کردی است. اما متاسفانه علیرغم پیگیریهای مجدانه و متعدد، هنوز این حق قانونی کردها، اداء نشده است. آن هم در شرایطی که فرهیختگان، فرزانگان و هنرمندان کرد، بزرگترین خدمات را به ملت ایران در عرصه فرهنگ و هنر نمودهاند. ترجمههای متعدد از شاهکارهای ادبی جهان، تالیف و تدوین کتابهای متعدد، توسعه و ارتقای موسیقی کشور، از کمترین نشانههای این خدمات ارزنده است و همه آنها قابل ارائه و عرضه میباشند.
4- مشکلات اجتماعی – بدیهی است، که معضلات اجتماعی، تابعی است، از شرایط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی. باید دید، که واقعاً مشکلات اجتماعی در مناطق کردنشین و کردستان، به طور ذاتی و فطریست، یا عرضی و وارداتیست و ناشی از شرایط بیرونی و تحمیل شده به آن؟ بدون آنکه خواسته باشم غلو کنم و یا کردها را، که خود عضو کوچکی از جامعه بزرگ ایشان هستم، گل بیخار و بیعیب و نقص جلوه دهم. به صراحت میگویم به نسبت خیلی از نقاط دیگر کشور، مناطق کردنشین و کردستان، در گذشته نه چندان دور، کمترین ناهنجاری اجتماعی را داشت. اما با کمال تاسف باید بگویم که طی سالیان اخیر، ناهنجاریهای اجتماعی توسعه یافته است، نزد کردها، اعتیاد به مواد مخدر بدترین عادت ممکن بود. لیکن اینک گرچه هنوز، کردستان از نقاط پاک و تمیز به نسبت دیگر مناطق، به حساب میآید. لیکن، این بدان معنا نیست که از توسعه اعتیاد و علل توسعه آن در کردستان غافل باشیم و یا آن را، پردهپوشی نماییم. کردها، عموما، انسانهای دارای عزت نفس بوده و هستند، علیرغم این حقیقت، روز دوشنبه 28/11/81 در صفحات یکی از روزنامهها، گزارشی از توسعه، تکدیگری در سنندج درج شده بود!! واقعا شیوع و گسترش این معلول، ناشی از چه عللی است؟ به طور عموم همه هموطنان، کردها را، انسانهای صحیحالعمل، صادق، پایمرد و رشید، میشناسند. نمیخواهم بیجهت از خودمان تعریف کرده باشم، به راستی همواره و حتی همین روزهای سخت، این خصوصیات نزد اکثریت کردهای پایبند به اصول و ارزشهای هویت فرهنگی خویش وجود دارد؟ اگر جزئی تغییراتی در این صفات پیدا شده است، باید نگران شد و حساسیت به خرج داد. در پی یافتن علل بود و این علل را، از بین برد، تا ناهنجاریها توسعه نیابد و نهادینه نشود. به هر حال مشکلات سیاسی و نگرش امنیتی و قائل بودن به شهروند درجه 1 و درجه 2، محدود کردن آزادیها، مشکلات اقتصادی، کمبود درآمد سرانه، بیکاری و ایجاد روحیه یاس و گرفتن نشاط و شادابی جامعه، مشکلات فرهنگی و تلاش برای عدم توسعه و حفظ هویت فرهنگی، همه و همه، در مشکلات اجتماعی بازتاب خواهد داشت و چون آیینهای شفاف، نتایج عملکرد، در بخشهای فوق را نشان خواهد داد.
ب – استعدادها و امکانات مناطق کردنشین و کردستان:
اگر فاکتورها و مولفههای توسعه پایدار را، نیروی انسانی، آب، خاک، ذخایر زیرزمینی و طبیعت زیبا و محیط زیست سالم و با ظرفیت مناسب، پتانسیل تولید و... بدانیم، به راستی کردستان و مناطق کردنشین تمام خصوصیات لازم را، برای توسعه همهجانبه و موزون پایدار دارا میباشند.
1- از نظر جسمی و روانی عموما کردها افرادی سالم و با ضریب هوشی بالا و امکان فراگیری سریع هستند، یعنی استعداد توسعه انسانی به وضوح نزد کردها، وجود دارد.
2- در قسمت آب و خاک، مناطق کردنشین و به ویژه استان کردستان، دارای خاکی حاصلخیز به تصدیق اهل فن میباشد. ضمن آنکه درصد قابل توجهی از روانآبهای کشور ایران، در رودخانههای مناطق کردنشین و کردستان جاری هستند، در چنین شرایطی درصد بالایی از کشت و زرع در این نقاط، با صورت دیم انجام میشود.
3- از نظر گردشگری و جاذبههای توریستی، فرهنگ مختص و منحصر به فرد و متفاوت کردها، به لحاظ زبان و گویش، موسیقی، لباس، آداب و رسوم ملی و مذهبی، خود جاذبهای بزرگ برای هر غیر کرد است.
به علاوه در جای جای کردستان طبیعت زیبا و چشمنواز و مناظری که خالق تابلوهای آن خدای یگانه است وجود دارد که اگر بخواهم آنها را برشمارم، به واقع خود کتابی خواهد بود. فقط به عنوان مشت نمونه خروار عرض میکنم که، بزرگترین دریاچه آب شیرین به نام زریوار، در مریوان کردستان وجود دارد. طبیعت سرسبز و آبشارها و غارهای طبیعی متعدد و منحصر به فرد با شکوه و جلال خاص آنها در تمام نقاط مناطق کردنشین وجود دارد. از نظر آثار باستانی و میراثهای فرهنگی، گنجینهای گرانبها، در کلیه مناطق کردنشین و کردستان وجود دارد. نگاه کنید به چند نام و خود از آن نتیجه بگیرید. شهر و قلعه باستانی زیویه، تخت سلیمان، طاق بستان، کتبیه بیستون، پلها و مساجد و ساختمانهای اداری دارای هویت معماری ملی و محلی، (نظیر خانههای اورامان)، سنگنگارههای با قدمت 7 هزار سال و... این همه جاذبه گردشگری، خود همانند معادن طلا، بری کشور است، که متاسفانه کمتر از آن بهرهبرداری میشود.
4- در مناطق کردنشین و کردستان، ذخایر عظیم معدنی با تنوع فراوان وجود دارد. از نفت و گاز گرفته، تا سنگهای تزئینی و انواع معادن سیلیس و بیسموت و آنتیموان و طلا به قول کارشناسان معدن، کردستان را باید استان طلا نامید. استخراج و فرآوری این نعمات خدادادی و ذخایر زیرزمینی به تنهایی، میتواند معضلات کمبود درآمد و بیکاری جوانان نه تنها مناطق کردنشین، بلکه نیمی از کشور را علاج نماید.
5- وجود مراتع بینظیر، همانند سارال در دیواندره و چراگاههای متعدد و فراوان دیگر، باعث شده است، که دامداری به طور سنتی از مشاغل اصلی کردها باشد. سرمایهگذاری در این امر و توسعه آن و فرآوری کردن محصولات حاصل از دامداری همانند پوست، سالامبور، کراس و چرم و صنایع و تولیدات چرمی و مواد لبنی و صادر کردن آنها، به خارج از کشور، در نوع خود کماهمیتتر از چاههای نفت نیست.
6- در خصوص توسعه صنعتی و با توجه به بکر، بودن استان و وجود انسانهای مستعد و باهوش و دانشآموخته دانشگاهی که متاسفانه در حال حاضر بیکار هستند، سرمایهگذاری در امر صنعت، به ویژه با توجه به مرزی بودن مناطق کردنشین و استان کردستان و سهولت صادر کردن محصولات صنعتی خود از پتانسیلهای غیرقابل انکار این مناطق است.
7- یکی از مهمترین نکات قابل توجه، این است که کردها، مردمانی حقشناس هستند، خادمین خود را چون چشم خویش دوست دارند. از کسی که به آنها محبت و خدمت کند با فدا کردن جان و مال خود، دفاع مینمایند. بدیهی است که بدخواه خویش و کسانی که ایشان را تحقیر کند و آزار دهد و مانع رشد و ترقی آنها باشد، عمل عکس خواهند کرد. این یک امر طبیعی است و غیر این نباید، انتظار داشت، اگر باد کاشته شود، آتش درو میگردد. این نکته را به این دلیل گفتم که حافظ سرمایهگذاریها در صورتی که در کردستان انجام شود، خود مردم خواهند بود. دولت اگر در امر ایجاد و تکمیل زیرساختها و توسعه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کردستان و مناطق کردنشین اقدام کند، مطمئن باشند، که سیاستی صحیح و پرجاذبه را عملیاتی کرده، یعنی جاذبه را، جایگزین دافعه نموده است.
والسلام