انتخاب اول
درخشانترین تجربه پارلمانی
سال 1358 را میتوان سال انتخابهای پرشمار در تاریخ انقلاب اسلامی ایران دانست. برگزاری پنج انتخابات در عرض 12 ماه باعث شد، سال 58 به عنوان نقطه عطف در تاریخ دموکراسی ایران خوانده شود. همهپرسی تغییر رژیم در 10 و 11 فروردین 58، انتخابات خبرگان بررسی نهایی قانون اساسی در 12/5/58، همهپرسی تأیید قانون اساسی در 11 و 12/9/58، نخستین انتخابات ریاست جمهوری در 15/11/58 و اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی در 24/12/58 فرازهای اولین سال تجربه انتخاباتی دموکراسیخواهی ایرانیان را تشکیل میدهند.
در نخستین انتخابات مجلس در نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی، نیروهای برآمده از جنبش 57 آماده میشدند تا با صفآرایی در برابر یکدیگر اکثریت کرسیهای پارلمان جدید را در اختیار گیرند.
در این دور از انتخابات تقریباً امکان حضور اکثر جریانهای سیاسی و گروهها فراهم بود و هر کدام از گروهها با ارائه شعارهای انتخاباتی و تبلیغی مختلف و با این ایده که در میان مردم جایگاه والا دارند، برای پیروزی بر رقبای خود تدارک گستردهای دیده بودند. پس از موضوع صفآرایی جریانهای سیاسی در نخستین انتخابات پارلمانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسأله یک مرحلهای یا دو مرحلهای برگزار شدن انتخابات یکی از چالشهای عمده انتخابات بود.
چالش دیگر، «نامزدی اکبر هاشمیرفسنجانی» یکی از سوی حزب جمهوری اسلامی برای نمایندگی مجلس بود. هاشمیرفسنجانی در حالی نامزد تهران شده بود که همزمان مسؤولیت سرپرستی وزارت کشور را نیز برعهده داشت. در نهایت هاشمی به خاطر طرح جدی شبهه جناحهای سیاسی مبنی بر نقض بیطرفی در جریان برگزاری انتخابات از این مسؤولیتها استعفا کرد و جای خود را به محمدرضا مهدویکنی داد. (سایت انتخابات مجلس هفتم ـ خبرگزاری فارس ـ /9/82)
با این وجود انتخابات شروع شد. از همان ابتدا مشخص بود که رقابت اصلی میان چند حزب و جریان نامدار یعنی حزب جمهوری و گروههای همسو، دفتر هماهنگی رئیسجمهوری با مردم، نهضت آزادی، سازمان مجاهدین خلق و فداییان خلق خواهد بود.
در این دور از انتخابات چند گروه سیاسی، ائتلافی را با عنوان «ائتلاف بزرگ» شکل دادند، «ائتلاف بزرگ میان نیروهای طرفدار خط امام صورت گرفت که در آن جامعه روحانیت مبارز تهران قبل از انشعاب حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی (قبل از انحلال و انشعاب) حضور داشتند و در نهایت از سوی این ائتلاف یک لیست سی نفره به مردم معرفی شد. در کنار این لیست، دفتر هماهنگی مردم با رئیسجمهور (بنیصدر)، نهضت آزادی و گروههای اقماری آن به ارائه لیست جداگانه پرداختند. (سعید حجاریان ـ عصر ما ـ 16/12/74)
در این انتخابات حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت بعد از رایزنیهای فراوان بر سر ارائه فهرست مشترک با هم به توافق رسیده و با امضای بیانیهای به امضای آیتالله سیدعلی خامنهای از طرف حزب جمهوری اسلامی و مهدی شاهآبادی از سوی جامعه روحانیت مبارز ائتلاف خود را اعلام کردند. (روزنامه بامداد ـ اسفند 58)
در این ائتلاف علاوه بر گروههای همسو با دو تشکل یاد شده گروههایی نظیر سازمان مجاهدین، سازمان فجر اسلام، نهضت زنان مسلمان، اتحادیه انجمنهای اسلامی و بنیاد الهادی نیز شرکت کردند. نهضت آزادی با وجود استعفای دولت موقت و جریان اشغال سفارت آمریکا فهرست انتخاباتی خود را ذیل عنوان کاندیداهای همگان منتشر کرد. مجاهدین خلق (منافقین) هم در این دور از انتخابات حاضر شدند. سرانجام نخستین دوره انتخابات مجلس در 24 اسفند 1358 در آرامش کامل (علیرغم نگرانیها و اضطراب عمومی) و به جز در کردستان برگزار شد. براساس آمار موجود (آمار این بخش از کتاب معرفی نمایندگان پنج دوره مجلس ـ دیماه 1378 ـ استخراج شده است) جمعیت واجدین شرایط بیست میلیون و 857 هزار و 391 نفر اعلام شده بود که از این تعداد 10 میلیون و 575 هزار و 969 نفر (برابر با 14/52 درصد واجدین شرایط) در کل کشور شرکت کردند. در اولین مرحله انتخابات 97 نفر از سراسر کشور موفق به کسب اکثریت مطلق آرا شدند و در مرحله دوم انتخابات نیز 137 نفر به مجلس راه یافتند که 21 نفر از آنها متعلق به لیست ائتلاف بزرگ و بقیه کاندیداهای نهضت آزادی و یا منفرد بودند. فخرالدین حجازی نماینده اول تهران از لیست «ائتلاف بزرگ» (عصر ما ـ 1374) یک میلیون و 568 هزار و 759 رأی را کسب کرد.
نمایندگان تهران در مرحله اول به ترتیب فخرالدین حجازی، حسن ابراهیم حبیبی، مهدی بازرگان، علیاکبر معینفر، (آیتالله) سیدعلی حسینیخامنهای (ایشان در تاریخ 21/7/60 از نمایندگی استعفا کردند و به ریاست جمهوری اسلامی ایران برگزیده شدند)، محمدجواد حجتیکرمانی، سیدحسن آیت (در 14/5/60 توسط منافقین به شهادت رسید)، علی گلزاره غفوری (4/11/60 از نمایندگی استعفا کرد)، هادی غفاری، سیدمحمد خوئینیها، محمدعلی رجایی (در تاریخ 5/3/60 از سمت نمایندگی استعفا کرد و ابتدا برای نخستوزیری و سپس به ریاست جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد)، علیاکبر ناطقنوری (24/9/60 برای تصدی وزارت کشور از نمایندگی استعفا کرد)، اکبر هاشمی بهرمانی، ابراهیم یزدی، اعظم طالقانی، مصطفی چمران (31/3/60 در جبهه به شهادت رسید) و عزتالله سحابی برگزیده شدند.
در مرحله دوم محسن مجتهد شبستری، گوهرالشریعه دستغیب، علیاکبر ولایتی (24/9/60 برای تصدی وزارت امور خارجه از سمت نمایندگی استعفا داد)، کاظم سامی، یدالله سحابی، محمدباقر حسینی، محمدعلی نجفآبادی، عبدالمجید معادیخواه، حبیبالله عسگراولادی، محمدکاظم موسوی، هاشم صباغیان، مهدی شاهآبادی نیز انتخاب شدند. در انتخابات میاندورهای سال 1360 سیدمحمود دعایی، سیدرضا زوارهای، عباس شیبانی، عاطفه صدیقی رجایی، حسین کمالی و در انتخابات میاندورهای سال 1361 محمدهاشم رهبری، تقی سیدخاموشی و احمد مولایی به مجلس راه یافتند.
از نکات جالب توجه این دوره این بود که نظارت شورای نگهبان برای انتخابات وجود نداشت و تنها در مرحله میاندورهای مجلس اول، شورای نگهبان نظارت را برعهده گرفت. اعضای شورای نگهبان قانون اساسی در 29 تیرماه سال 1359 (پس از تشکیل مجلس) از سوی حضرت امام خمینی(ره) برگزیده شدند عبدالرحیم ربانی شیرازی (در 21/10/60 به رحمت ایزدی رفت)، لطفالله صافی گلپایگانی، محمدرضا مهدویکنی (در 12/6/59 از عضویت خارج شد و مجدداً در 21/11/60 به دلیل فوت آیتالله ربانی شیرازی به عضویت شورا منصوب و بار دیگر 26/4/62 از عضویت خارج شد)، احمد جنتی، غلامرضا رضوانی (26/4/62 از عضویت خارج شد)، یوسف صانعی (27/10/61 به جهت تصدی دادستانی کل کشور از عضویت خارج شد)، ابوالقاسم خزعلی (27/10/61 به جای مهدویکنی آمد)، محمدمهدی ربانی املشی (27/10/61 به جای آیتالله صانعی به عضویت درآمد و 26/4/62 از عضویت خارج شد)، محمد امامیکاشانی، محمد مؤمن، محمد محمدی گیلانی همگی از 7/3/1359 تا 6/3/63 (پایان دوره مجلس اول) در شورای نگهبان عضویت داشتند.
انتخاب دوم
آغاز رقابتها در درون نظام
دومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در 26/1/1363 برگزار شد.
از دور قبلی انتخابات مجلس تا این دوره سه انتخابات ریاست جمهوری [دومین و سومین دوره آن در 2/5/60 و 10/7/60] و اولین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری [19/9/61] در کشور برگزار شد. فضای سیاسی کشور در انتخابات مجلس دوم که نهمین انتخابات در پنجمین سال پیروزی انقلاب بود. بسیار متشنج بود. در دوره اول با تصویب طرح عدم کفایت سیاسی، بنیصدر از ریاست جمهوری عزل شده بود. جنگ تحمیلی با فتح خرمشهر (3/3/1361) وارد مرحله حساسی شد. در کنار این مسائل ماشین ترور اپوزیسیون مسلح به راه افتاد.
حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت دکتر بهشتی و 72 تن از یاران امام در این دوره رخ داد.
در این دور از انتخابات «نیروهای خط امام کماکان دارای لیست مشترکی بود و سایر جریانات غایب بودند.» [عصر ما 16/12/1374] برخلاف دوره پیشین که مهمترین مسأله در دستور کار انقلاب، مسائل سیاسی بود، اینک به سبب ضرورتها و دگرگونیها در ساختار و وضع جامعه عمدهترین مسائل جامعه و انقلاب حول مسأله اقتصادی آرایش گرفت. از این مرحله اولین صفبندی بین دو جناح روحانیت بر سر اقتصاد دولتی و خصوصی شکل گرفت و در این دور از انتخابات فضای سیاسی به گونهای رقم خورد که میان اعضای دولت و مجلس در مورد نوع رویکرد به اقتصاد بازار آزاد و یا اقتصاد دولتی تفاوت دیدگاه به وجود آمد. «عمده نیروهای حزب جمهوری اسلامی و در رأس آن جامعه روحانیت مبارز و جمعیت مؤتلفه اسلامی به سمت اقتصاد باز و ترویج و تقویت بخش خصوصی پیش رفتند و این حرکت با نظر غالب اعضای هیأت دولت در تضاد قرار گرفت». [خبرگزاری فارس ـ 1/10/82]
از اواخر دوره مجلس اول و در آستانه انتخابات مجلس دوم، رایزنیهای گروههای سیاسی برای انتشار فهرست مشترک آغاز شد. در همین زمان اختلافنظری میان اعضای جامعه روحانیت به وجود آمد. بیشتر اعضای این تشکل با ادامه فعالیت میرحسین موسوی نخستوزیر موافق نبودند. اما در بین آنها افرادی نظیر کروبی، دعایی و جلالیخمینی بر ادامه نخستوزیری میرحسین موسوی اصرار ورزیدند.
این مسأله باعث شد که در آستانه انتخابات دومین دوره لیست جامعه روحانیت با اما و اگرهایی منتشر شود. مهدی کروبی میگوید: «در اواخر دوران مجلس اول که دیگر مرحوم بهشتی و مطهری نبودند در تعیین افراد برای فهرست انتخاباتی مسائلی به وجود آمد.» [سخنرانی در کنگره سراسری مجمع روحانیون 13/9/82]
در فهرست اولیه جامعه روحانیت در مورد مهدی کروبی و محمود دعایی توافقاتی صورت گرفت. اما به نام فخرالدین حجازی و سیدمحمد موسویخوئینیها اشارهای نشد. لذا رایزنیها و چالشها ادامه یافت تا اینکه سرانجام نام مهدی کروبی در فهرست جای گرفت و نام دعایی حذف شد. این مسأله نارضایتی مهدی کروبی و طرفداران میرحسین را برانگیخت. [مطبوعات و اخبار نقل شده در خبرگزاری فارس 1/10/82] و منجر به ارسال نامهای از سوی کروبی به مهدویکنی شد. کروبی از ادامه فعالیت در این تشکل کنارهگیری کرد. با این حال، بعدها با میانجگیری هاشمی رفسنجانی در رأیگیری دوباره نام سیدمحمود دعایی نیز در فهرست جامعه روحانیت مبارز گنجانده شد.
در این اثنا دانشجویان پیرو خط امام(ره) که انقلاب دوم و تسخیر سفارت آمریکا را رقم زده بودند، در آن ایام با برخی از نیروهای هوادار دولت پیوندهایی برقرار کردند.
به هر حال در این انتخابات اکبر هاشمی رفسنجانی با یک میلیون و 760 هزار و 187 رأی نفر اول تهران شد و پس از مهدی کروبی، گوهرالشریعه دستغیب، محمدمهدی ربانی املشی [17/4/64 توسط باند مهدی هاشمی به شهادت رسید.] عباس شیبانی، عاتقه صدیقی (رجایی) محمدعلی موحدیکرمانی، جلالالدین فارسی، فخرالدین حجازی، هادی غفاری، سیدمحمود دعایی، مهدی شاهآبادی، قربانعلی درینجفآبادی و محسن مجتهد شبستری در مرحله اول به مجلس راه یافتند (نقل از کتاب نمایندگان 5 دوره مجلس)
در مرحله دوم نیز محمدعلی هادی نجفآبادی، حسین کمالی، محمد یزدی، حسن روحانی، مرضیه حدیدچی دباغ، موسی زرگر، محمدباقر محیالدینانواری، ابراهیم اسرافیلیان، سیدرضا زوارهای، سیدمحمد اصغری، مریم زعفرانی (بهروز)، محمدهاشم رهبری، سیدحسین موسویان، سعید امانی همدانی، عباس دوز دوزانی و اسدالله بادامچیان رأی آوردند.
علیاکبر ناطقنوری نیز در میان دورهای [با 330 هزار و 859 رأی از مجموع 649 هزار و 202 رأی] به جای ربانی املشی وارد مجلس شد.
در مرحله اول در تهران دو میلیون و 308 هزار و 319 نفر و در مرحله دوم یک میلیون و 251 هزار و 160 نفر شرکت کردند.
در دومین دوره انتخابات مجموعاً 24 میلیون و 143 هزار و 498 نفر واجد شرایط بودند که 15 میلیون و 607 هزار و 306 نفر شرکت کردند.
در مرحله دوم نیز 6 میلیون و 679 هزار و 324 نفر شرکت کردند.
در این دوره آیتالله صافی، آیتالله ابوالقاسم خزعلی، آیتالله احمد جنتی، آیتالله محمد امامی کاشانی، آیتالله مؤمن، آیتالله محمدی گیلانی به عنوان فقیه و آقایان حسین مهرپور، محمد صالحی، علی آراد، سیدجلالالدین مدنی، افتخار جهرمی [به جای علی آراد 26/4/65] خسرو بیژنی، حسن خاطری و محمدرضا علیزاده [به جای صالحی در 26/4/65] به عنوان حقوقدانان شورای نگهبان ایفای نقش کردند.
این انتخابات آغاز رقابت نیروهای انقلاب بود و سرآغازی برای ارائه دیدگاهها و فهرستهای فرعی از چپ و راست و بروز تمایلات تمایزطلبانهای بود که در انتخاباتهای بعد به شکل آشکارتری خود را نشان داد.
انتخاب سوم
ظهور رقیبی تازه نفس
در اسفندماه 1366 جمعی از اعضای جامعه روحانیت در پی بروز برخی اختلافنظرها بر سر مبانی سیاسی اداره کشور با این استدلال که دیدگاهها و نظرات آنها در این تشکل کمتر مورد توجه قرار میگیرد جمع نسبتاً قابل توجهی از یاران امام را به سمت راهاندازی تشکلی تحت عنوان مجمع روحانیون مبارز سوق دادند.
این عده قبل از اجرای تصمیم خود، موضوع را به حذف آنکه «ممکن بود به معنای انشعاب و اختلاف در درون تشکیلات روحانیت تلقی شود» [سخنرانی مهدی کروبی 13/9/82 ـ کنگره سراسری مجمع روحانیون] را با امام خمینی(ره) در میان گذاردند. امام(ره) تشکل جدید را نه تنها مایه اختلاف ندانستند بلکه ظهور این تشکل را باعث شفافتر شدن دیدگاهها تلقی کردند. تشکل جدید، لیست کاندیداهای خود را فقط برای تهران منتشر کرد و این لیست توانست در نخستین رقابت میان دو جریان روحانی، اکثریت آرای مردم تهران را کسب کند.
با پیروزی قاطع جناح چپ روحانیت، فضای کشور نسبت به مجلس دوم تغییر کرد. اما پیش از انتخابات حوادث مهمی اتفاق افتاد، جمعه خونین مکه، انتخاب آیتالله خامنهای به عنوان رئیسجمهور در چهارمین دوره ریاست جمهوری 25/5/64، انتخاب میرحسین موسوی به عنوان نخستوزیر و نیز تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام به فرمان امام خمینی(ره).
در این دور از انتخابات، دولت در اختیار «جناح چپ» بود و دستگاههای نظارتکننده در انتخابات نیز در مجموع تحت تأثیر جناح راست بود. ابوالقاسم خزعلی، احمد جنتی، محمد امامی کاشانی، محمد مؤمن، محمد محمدی گیلانی و محمد یزدی اعضای شورای نگهبان بودند که با استعفای محمد یزدی [در 4/4/67 برای تصدی ریاست قوه قضاییه] غلامرضا رضوانی به جای وی منصوب شد.
در این دوره حزب جمهوری اسلامی (اول خرداد 66 و با موافقت حضرت امام خمینی(ره)) و سازمان مجاهدین (مهرماه 1365 با تقاضای آیتالله راستی کاشانی و موافقت امام(ره)) منحل شدند. [سیاستمداران اهل فیضیه، علی دارابی، بهار 79] در این اوضاع و احوال، رقابت شدید انتخاباتی میان دو جناح راست و چپ با به میدان آمدن مجمع روحانیون مبارز به اوج خود رسید. جامعه روحانیت گمان میکرد که به مانند دورههای گذشته پیروز میدان انتخابات است، ضمن آنکه انحلال حزب جمهوری اسلامی نیز اعلام شده بود و اعضای جامعه روحانیت دیگر دغدغه اختلافنظر سیاسی میان حزب جمهوری اسلامی را نیز نداشتند، اما با این وجود در درون تشکیلات خود اختلافهایی را حس میکرد. «مهمترین جریان سیاسی تهران جامعه روحانیت مبارز بود که از درون اختلاف عمیقی پیدا کرد و جریان انتخابات باعث شد تا اعضای این جامعه نتوانند بر سر لیست مشترک به توافق برسند و دو جریان جامعه روحانیت و مجمع روحانیون مبارز حاصل این اختلاف بود که رقبای اصلی را در تهران شکل میدادند.» [سعید حجاریان، عصر ما، شماره 38، 16/12/74] از سوی دیگر همکاری و همسویی جمعیت مؤتلفه اسلامی و اتحادیه انجمنهای اسلامی اصناف و بازار تهران با جامعه روحانیت مبارز نیز مشخص بود و هنگام اعلام اسامی نامزدها جز در موارد جزئی و محدود اشتراک داشتند.
با آنکه مجمع روحانیون مبارز به عنوان یک نیروی تازه نفس درست در زمانی که گروهها در تدارک انتشار فهرست انتخاباتی بودند، پرشتاب وارد صحنه شد، اما جامعه روحانیت آهسته، آهسته قدم در راه مبارزات انتخاباتی گذارد. حتی زمانی که جریانهای سیاسی اقدام به انتشار فهرست نامزدهای خود کردند، جامعه روحانیت با تعللی عمدی و پس از گذشت چند روز فهرست خود را منتشر کرد. این فهرست نشان داد که «فهرست مجمع روحانیون و جامعه روحانیت در هفت مورد مشترک است.» [عصر ما، شماره 38].
این فهرست در یک مورد نیز با کاندیداهای اختصاصی دفتر تحکیم مشترک بود. خود دفتر تحکیم وحدت و انجمن اسلامی معلمان ایران فهرست مشترکی را ارائه کردند که با لیست مجمع روحانیون در 25 نفر مشترک بود. انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها (از گروههای همفکر مجمع) لیستی معرفی کرد که در 23 مورد با مجمع همخوانی داشت. به هر صورت مجمع روحانیون توانست 27 تن از کاندیداهای خود را در انتخاباتی که در 19/1/67 برگزار شد، به مجلس بفرستد.
در مرحله اول 14 تن وارد مجلس شدند. (به نقل از کتاب نمایندگان 5 دوره مجلس) اکبر هاشمی رفسنجانی با یک میلیون و 293 هزار و 273 رأی نفر اول شد. وی در 24/5/68 از سمت نمایندگی تهران [و ریاست مجلس] استعفا کرد و به ریاست جمهوری ایران برگزیده شد. پس از هاشمی، مهدی کروبی، فخرالدین حجازی، هادی غفاری، حسین کمالی [7/6/68 برای تصدی وزارت امور اقتصادی و دارایی استعفا کرد]، گوهرالشریعه دستغیب، محمود دعایی، محمدعلی صدوقی، عاتقه صدیقی رجایی، عباس شیبانی، مصطفی معین [7/6/68 برای تصدی وزارت آموزش عالی استعفا کرد]، محمد اصغری و محمد سلامتی در مرحله اول که یک میلیون و 573 هزار و 587 رأی جمعآوری شد، به مجلس راه یافتند. [به نقل از پایگاه اطلاعرسانی وزارت کشور] در مرحله دوم مرضیه حدیدچی دباغ، مرتضی الویری، حسن روحانی، محمدابراهیم اصغرزاده، عباس دوز دوزانی، حسین فروتن، مرتضی کتیرایی، عباس عمیدزنجانی، عبدالواحد موسویلاری، عیسی ولایی، محمدسعید تسلیمی، نجفقلی حبیبی، سعید رجایی خراسانی، علیاکبر ناطقنوری، حسین مظفرینژاد و محمدرضا باهنر به مجلس سوم راه یافتند. باهنر، ناطقنوری و رجایی خراسانی کاندید اختصاصی جامعه روحانیت بودند. ابوالقاسم سرحدیزاده، محتشمیپور، محمدعلی موحدی کرمانی در انتخابات میاندورهای که یک میلیون و 182 هزار و 230 نفر [به نقل از پایگاه اطلاعسانی وزارت کشور] شرکت کردند، [به جای نوربخش، معین و کمالی] به مجلس راه یافتند، در مجموع 27 کاندید مجمع روحانیون وارد مجلس شدند.
فارغ از جناحبندیهای سیاسی، در این دوره رگههایی از چالشهای اصلی اختلاف هیأت اجرایی نظارت در زمینه بررسی صلاحیت معتمدان پدیدار شد. از اولین جلوههای اختلاف شورا و وزارت کشور این بود که زمانی که شورای نگهبان صلاحیت رضوی، یکی از نامزدهای طیف چپ را با وجود تأیید از سوی هیأت اجرایی رد کرد و وزیر کشور وقت نیز اقدام شورای نگهبان را عملی غیرقانونی دانست. اختلافات تا آنجا بالا گرفت که وزارت کشور به دستور محتشمیپور نام رضوی را در فهرست داوطلبان تأیید صلاحیت شده قرار داد، اما شورای نگهبان به ناظران خود در پای صندوقهای رأی گفت که نام رضوی را در روی فهرستها مخدوش کنند. آهنگ چالش دو نهاد ادامه یافت و در ادامه آن وزارت کشور تصمیم گرفت ناظران صندوقهایی که این حوادث در آن اتفاق افتاد، را بازداشت و شورای نگهبان هم تصمیم به ابطال گرفت. با این حال رضوی سرانجام به توصیه دوستانش و خیرخواهان از صحنه رقابت کنار رفت خبرگزاری فارس به نقل از برخی مصاحبهشوندهها ـ 6/10/82] تا این اختلاف به صورت موقت فروکش کند، اما آگاهان میدانستند که این اختلاف بالاخره در سطحی گسترده در جریان انتخابات مجلس چهارم سرباز خواهد زد.
انتخاب چهارم
همراه با آغاز نظارت استصوابی
انتخابات مجلس چهارم در فضایی برگزار شد که نتایج آن پیشاپیش مشخص بود. اکثریت عناصر وابسته به جناح چپ با اعمال نوع جدیدی از نظارت که بعدها به نظارت استصوابی مشهور شد، ردصلاحیت شدند.
در آستانه برگزاری انتخابات چهارمین دوره مجلس، غلامرضا رضوانی رئیس هیأت مرکزی نظارت در تاریخ 24/2/70 طی نامهای به شورای نگهبان، نظر تفسیری آن شورا در مورد نحوه اجرای اصل 99 قانون اساسی را استعلام کرد. در پاسخ به این استعلام، شورای نگهبان رأیی را صادر کرد که تا امروز منشأ اتفاقات و مناقشات بسیار بوده است. این شورا اعلام کرد: «نظارت مذکور در اصل 91 قانون اساسی استصوابی است و شامل همه مراحل اجرایی انتخابات از جمله تأیید و ردصلاحیت کاندیداها میشود. اعمال این نوع نظارت در جریان انتخابات مجلس چهارم، واکنشهای متفاوت و گوناگونی از سوی جریانهای سیاسی را به دنبال داشت: طیف راست از آن استقبال کرد و افزایش دامنه اختیار این شورا در راستای پاسداری هرچه بیشتر از آن دستاوردهای نظام و دقت نظر در بررسی صلاحیت داوطلبان نمایندگی میخواند، تلقی کرد. در مقابل مجمع روحانیون مبارز و گروههای همفکرش این حرکت شورای نگهبان را جناحی خوانده و نسبت به برخورد با داوطلبان طیف چپ هشدار شدیدی داد. در جریان رسیدگی به صلاحیت داوطلبان نمایندگی انتخابات مجلس، نامزدهای بسیاری از طیف چپ ردصلاحیت شدند اما اصرار شورای نگهبان بر این نحو از بررسی صلاحیت داوطلبان، مجمع روحانیون را واداشت تا در نامهای به مقام معظم رهبری نسبت به این امر اعتراض کند. اتفاق مهم این دوره این بود که در محرومیت جناح چپ روحانیون طیف راست این جریان (جامعه روحانیت مبارز) در سطحی گسترده با شعار پیروی از خط امام، اطاعت از رهبری و حمایت از هاشمی به صحنه انتخابات آمد. گروههای همسو این تشکل همچون جمعیت مؤتلفه، جامعه وعاظ، جامعه اسلامی مهندسین و جامعه اسلامی فرهنگیان، دانشگاهیان و جامعه زینب و جامعه اصناف و بازار نیز از فهرست جامعه روحانیت مبارز کردند.
ردصلاحیت 80 نفر از نامزدهای طیف چپ که 40 نماینده مجلس نیز جزو آنان بودند اجازه نداد که طیف چپ و در رأس آن مجمع روحانیون مبارز امکان حضور در رقابت انتخاباتی را بیابد. عباس شادان در کتاب خود مینویسد: «در انتخابات مجلس چهارم اختلاف جامعه روحانیت و مجمع روحانیون به سه صورت رخ داد اول ردصلاحیت توسط شورای نگهبان بسیاری از عناصر جناح چپ از جمله هادی خامنهای، بهزاد نبوی، هادی غفاری و موسویخوئینیها. دوم، دامن زدن به عدم مقبولیت چهرههای جناح چپ در اذهان عمومی با انتشار شایعات بیاساس و سوم آنکه بین لیست انتخاباتی جامعه روحانیت و مجمع روحانیون به جز چند مورد تمام افراد معرفی شده با هم اختلاف داشتهاند. [احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز ـ صفحه 42] در این دوره تنها سه تن علیاکبر ابوترابی، سیدمحمود دعایی و سیدمحسن یحیوی جزو نامزدهای مشترک دو جریان سیاسی بودند.
در کنار مجمع، ائتلاف خط امام شامل دفتر تحکیم وحدت، انجمن اسلامی معلمان ایران، انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، انجمن اسلامی مهندسین و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی قرار داشتند. سرانجام انتخابات در 21/1/71 برگزار شد که در نتیجه آن در مرحله اول 18 میلیون و 767 هزار و 42 نفر در سراسر کشور شرکت کردند. [به نقل از پایگاه اطلاعرسانی وزارت کشور]
در مرحله اول در تهران یک میلیون و 701 هزار و 299 نفر رأی دادند و از این تعداد سیدعلیاکبر موسویحسینی با 937 هزار و 302 رأی و سیدعلیاکبر ابوترابی با 672 هزار و 155 رأی به مجلس راه یافتند و تکلیف 28 نماینده دیگر به مرحله دوم موکول شد. از 30 نفر مرحله اول، 29 نفر از نامزدهای روحانیت و نفر سیام از مجمع روحانیون بود [آمار از کتاب معرفی نمایندگان پنج دوره مجلس استخراج شده است] مرحله دوم نیز 18 اردیبهشت 71 برگزار شد. در مجموع در مرحله دوم یک میلیون و 25 هزار و 629 نفر [به نقل از پایگاه اطلاعرسانی وزارت کشور] در تهران شرکت کردند در این مرحله 28 نماینده تهران بدین شرح انتخاب شدند: عباس شیبانی، محمدجواد اردشیر لاریجانی، محسن یحیوی، محمدرضا باهنر، علیاکبر ناطقنوری، سیدمحمود دعایی، محمدعلی موحدی کرمانی، سعید رجایی خراسانی، حسن روحانی، علی عباسپور تهرانی، نفسیه فیاضبخش، محسن مجتهد شبستری، علی نقی خاموشی، عباس علی عمید زنجانی، مریم بهروزی، پروین سلیحی، سیدمرتضی نبوی، سیدشهابالدین صدر، مرضیه وحیددستجردی، قربانعلی دری نجفآبادی، منیره نوبخت، علی غیوری نجفآبادی، سیدرضا تقوی، محمدکاظم سیفیان، حبیبالله عسگراولادی، محمدهاشم رهبری، علی موحدی ساوجی و محمود صابر همیشگی. با این نتایج که به پیروزی جامعه روحانیت مبارز منجر شد. مجمع روحانیون مبارز و متحدانش هم به دلیل وجود نظارت استصوابی از مجلس حذف شدند.
پس از این انتخابات، مجمع روحانیون مبارز به دلیل آن که فضا را برای فعالیت خود نامساعد میدید، فعالیت سیاسی خود را تعطیل کرد. یکی از اعضای مجمع روحانیون مبارز در این باره میگوید: «در مجموع شرایط و فضای نامساعدی که قبل و پس از انتخابات چهارمین دوره مجلس به وجود آمد سبب شد مجمع روحانیون فعالیت سیاسی خود را تا ایجاد شرایط مساعد تعطیل اعلام کند [24/7/75 سلام] عباس عبدی نیز در این باره مینویسد: «جناح چپ پس از حذف از قدرت فرصتی یافت تا اجباراً به بازنگری گذشته بپردازد» [سلام 8/3/74] همانگونه که عبدی میگوید، مجمع روحانیون و برخی از متحدانش از صحنه رقابت کنار رفتند اما شاید این کنارهگیری دست آورد بزرگتری داشت که 5 سال بعد از آن به بار نشست و آن هم چیزی نبود جز ظهور قدرتمندانه و نوسازی شده جریان چپ در سازمانی به نام «دوم خرداد».
انتخاب پنجم
بروز گسستها و پیوندها
ناکامی تلاشهای اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور وقت و مهدویکنی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز برای به صحنه آوردن مجمع روحانیون مبارز در انتخابات مجلس پنجم [که از حمایت علیاکبر ناطقنوری و حسن روحانی نیز برخوردار بود] نشان داد که تصمیم جناح اقلیت مجلس چهارم، [مجمع روحانیون مبارز] برای دوری از میدان رقابتی که ناعادلانه میخواند جدی است. درست در این زمان یعنی هنگامی که جامعه روحانیت مبارز [جریان پیروز انتخابات مجلس چهارم] نیز حاضر نشد نام جمعی از مدیرانی که کارگزاران نام گرفتند را در فهرست انتخاباتی خود بیاورد، جلساتی برای شکلگیری فعالیت مستقل سیاسی مدیران دولت با موافقت اکبر هاشمی رفسنجانی رئیسجمهوری وقت برگزار شد. حاصل این نشستها صدور بیانیه 27 دیماه 1374 بود که در پای آن نام 10 وزیر و چهار معاون رئیسجمهور و 2 مدیر ارشد دولت به چشم میخورد. در این بیانیه آمده بود «مجلس پنجم با اتکال به لطف پروردگار متعال و با بهرهگیری از حجت بالغه الهی برای مقابله به دشمنان اسلام و ایران، نقطه عطفی خواهد بود که نیروهای کارآمد و تحت امر سردار صحنه سازندگی و توسعه به نهاد قانونگذاری کشور ملحق شوند و توان ملی را مضاعف سازند و زمینه رشد و بالندگی نظام را در بستر توسعه و تعمیم عدالت اجتماعی مبتنی بر اهداف بلند رهبری معظم انقلاب و راهنماییهای مشفقانه را روحانیت دلسوز و صادق فراهم سازد.» [پیام امروز شماره 10 ـ اسفند 74 صفحه 10] در آن موقع این بیانیه که منشأ ظهور نیروی جدیدی در صحنه ایران و مقابل جناحبندی سنتی روحانیت موجب شد محافل داخلی و خارجی جناح اکثریت مجلس چهارم را «راست سنتی» خواند و نیروی نوظهور کارگزاران را «راست مدرن» از همین ایام بود که تشکل جمعی از کارگزاران سازندگی که بعدها به کارگزاران سازندگی مشهور شد شکل گرفت. تندترین مخالفتها با این گروه تازه تأسیس از سوی جمعیت مؤتلفه اسلامی و گروههای همسو با جامعه روحانیت صورت گرفت. در مقابل برخی گروههای نزدیک به کارگزاران نیز همچون خانه کارگزاران دفاع کرد. با این حال در همین ایام، چند تشکل وابسته به جناح چپ [برخی نشریات آن موقع از شش تشکل نام میبرند] تصمیم گرفتند که همانند مجمع روحانیون در انتخابات نامزدی معرفی نکنند. مهدی کروبی در این باره میگوید: «در انتخابات مجلس پنجم به دوستان گفتیم که فعال باشند و هرکدام که فکر میکنند میتوانند رأی بیاورند وارد عرصه بشوند اما رسماً وارد قضیه نشدیم ولی در تمام مسائل اظهارنظر میکردیم [13/9/82 کنگره سراسری مجمع روحانیون]
درست یک روز پس از آنکه شش گروه مذکور تصمیم گرفتند در انتخابات نامزدی معرفی نکنند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی قویترین گروه از این جناح، اعلام کرد که با معرفی کاندیدا در انتخابات شرکت خواهد کرد. این گروه با اشاره به تجربه مجلس چهارم یادآور شد: «اگر صلاحیت نامزدهای این سازمان توسط شورای نگهبان رد شود و یا به هر ترتیب راه فعالیت آزاد سیاسی آنها بسته شود، با اعلام انصراف از ارائه لیست، دلایل خود را به مردم عرضه خواهند داشت. [پیام امروز ـ شماره 10 ـ اسفند 74]
واکنش با اهمیت دیگر در مورد این انتخابات باز هم از سوی مهدی کروبی دبیر مجمع روحانیون مبارز صورت گرفت که در مصاحبهای گروه کارگزاران را به عنوان نیروهای انقلابی، معتقد به نظام و خدمتگزار به مردم تأیید کرد، وی همچنین اظهار داشت که از اعضای مجمع در شهرستانها خواسته تا هر کجا که زمینه را مساعد میدانند کاندیدا شوند. [مطبوعات اول بهمنماه 1374]
در فاصله دو هفتهای بعد از این اظهارنظرها جز سازمان مجاهدین، دفتر تحکیم وحدت و تشکیلات همسو با آنها دهها گروه و جمعیت دیگر اعلام حضور کردند و نهضت آزادی یکی از این تشکلها که اعلام کرد در این انتخابات شرکت میکند اما «با شروع بررسی صلاحیتها، عدهای از منتسبین به مجمع ردصلاحیت شدند. این امر موجب شد که مجمع روحانیون با اعتراض به ردصلاحیت گسترده کاندیداهای خود، صحنه انتخابات را ترک کنند.» [احزاب و جناحهای سیاسی امروز ص 77] اما این پایان ماجرا نبود، تشکلی دیگر آرام و بیصدا ظهور کرد. این گروه تحت عنوان جمعی از دلسوزان انقلاب با چهره شاخصاش محمد محمدی ریشهری در بیانیهای اعلام موجودیت کرد و سپس با عنوان جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب به صحنه آمد و فهرست انتخاباتی خود را منتشر کرد. لیست نامزدهای این گروه برای انتخابات در واقع تلفیقی از فهرستهای خدمتگزاران و جامعه روحانیت بود. سرانجام رقابت انتخاباتی دوره در قالب چهار فهرست ائتلاف خط امام، جامعه روحانیت مبارز، گروه کارگزاران و جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب آغاز شد. [عصر ما 16/12/1374] در حالی که این گروهها کوشیدند تا خود را برای انتخابات مجلس پنجم آماده کنند، جامعه اسلامی پژوهشگران و کارگزاران راستین سازندگی [گروهی همنام با کارگزاران سازندگی] نیز اعلام موجودیت کردند. از میان 3228 نفر که صلاحیت آنها تأیید شد عده زیادی قبل از انتخابات انصراف دادند. جنجالیترین اعتراض به آرای صادره شورای نگهبان نامه 30 تن از ردصلاحیتشدگان خطاب به رئیسجمهوری بود که نمایندگان قبلی مجلس چهارم و مجالس قبلی آن را امضا کرده و نسبت به اقدام شورای نگهبان اعتراض کردند. [سلام 22 فروردین 1375] نهضت آزادی نیز در بیانیهای به دلیل آنچه عدم تأمین شرطهای لازم برای انتخابات آزاد خواند انصراف خود را اعلام کرد. با پایان یافتن شمارش آرا مشخص شد که دو میلیون و 444 هزار و 415 نفر در انتخابات شرکت کردند. در حالی که هنوز اسامی قطعی نمایندگان تهران اعلام نشده بود، هر دو گروه کارگزاران و روحانیت ادعا داشتند که پیروز انتخابات هستند اما نتایج نشان میداد که سرنوشت انتخابات مجلس پنجم در مرحله دوم مشخص خواهد شد. برحسب این نتایج در مرحله اول فقط علیاکبر ناطقنوری با 879 هزار و 893 رأی و فائزه هاشمی با 852 هزار و 609 رأی میتوانستند به مجلس راه یابند [همشهری 25/11/74] در مرحله دوم تمامی 29 کاندیدای باقیمانده جامعه روحانیت در فهرست دوره دوم نیز حضور داشتند. از فهرست کارگزاران هم 29 مورد که 9 مورد آن با جامعه روحانیت مشترک بود، در فهرست این گروه حضور داشت. از کاندیداهای ائتلاف خط امام 12 نفر در دور دوم حضور داشت که 8 تن آنها توسط کارگزاران معرفی شده بود. جمعیت دفاع از ارزشها و جامعه اسلامی دانشجویان نیز به تشکلی دیگر در مرحله دوم حضور پیدا کرد. سرانجام «اینبار در غیبت کامل جناح چپ و عدم ارائه لیست از طرف مجمع روحانیون به دلیل ردصلاحیتهای گسترده، رقابت جدی بین گروه کارگزاران و جامعه روحانیت برگزار شد که به پیروزی نه چندان قاطع ائتلاف نیروهای همسو انجامید» [احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز ـ صفحه 43] به هر حال نتایج دور دوم بدین شرح شد: [نتایج و آمار این بخش از کتاب معرفی نمایندگان پنج دوره مجلس استخراج شده است]
سیدعلیاکبر ابوترابیفرد، عباس شیبانی، مرضیه وحیددستجردی، محمدرضا باهنر، محمدعلی موحدی کرمانی، نفسیه فیاضبخش، قربانعلی دری نجفآبادی (در 29/5/76 برای تصدی وزارت اطلاعات استعفا کرد)، سهیلا جلودارزاده، محسن یحیوی، حسن روحانی، سیدمحمود دعایی، عبدالله نوری (در 29/5/76 برای تصدی وزارت کشور استعفا داد)، منیره نوبخت، علیرضا محجوب، ابوالقاسم سرحدیزاده، سیدرضا اکرمی، موسی زرگر، محمدجواد اردشیر لاریجانی، مجید انصاری، داود دانشجعفری، فاطمه رمضانزاده، سیدمرتضی نبوی، سیدرضا تقوی، علی موحدی ساوجی، شهابالدین صدر. در این مرحله 1 میلیون و 431 هزار و 431 رأی به صندوقها ریخته شد. در انتخابات میاندورهای 22/12/77 هم به جای عبدالله نوری و دری نجفآبادی، فاطمه کروبی و علی عباسپور تهرانیفرد به مجلس راه یافتند.
اعضای شورای نگهبان هم در این دوره به عهده غلامرضا رضوانی، ابوالقاسم خزعلی (تیرماه 78 پس از 20 سال از شورای نگهبان خارج شد) احمد جنتی، محمد امامی کاشانی (تیرماه 78 پس از 16 سال از عضویت شورای نگهبان خارج شد) محمد مؤمن، سیدمحمود هاشمی شاهرودی (اسفندماه 73 به عضویت شورا منصوب و در مرداد 78 به جهت تصدی ریاست قوه قضاییه خارج شد) سیدحسن طاهری خرمآبادی (از تیرماه 78 به جای خزعلی) رضا استادی (از تیرماه 78 به جای امامی کاشانی) محمد یزدی (از تیرماه سال 78 به جای هاشمی شاهرودی آمد)
با این ترکیب مجلس پنجم شکل گرفت. در جریان همین مجلس حماسه دوم خرداد 76 رخ داد اما هیچکس باور نداشت که اکثریت این مجلس پس از چهار سال روز چهارم خرداد 79 تمامی صحنه را به جناح رقیب خود واگذار کرد. در مجلس پنجم دو استیضاح وزیر مقتدر دولت دوم خرداد رخ داد. طرح اصلاحیه قانون مطبوعاتی که مورد اعتراض بسیاری از روزنامهنگاران بود، نیز تصویب شد. اما سرانجام شادمانهای خرداد 71 در مجلس چهارم، [جناح پیروز انتخابات] این بار پس از هشت سال حضور در مجلس ناخرسند، اکثر صندلیهای قوه مقننه را به جناح چپ داد.
انتخاب ششم
مجلس نخستینها
وقتی نمایندگان مجلس پنجم بر پلههای مجلس در معرض دوربین تصویربرداران قرار گرفتند برای بسیاری از ناظران نکتهسنج فضای مجلس سوم و داستان انتقال بین جناحین حاکمیت تداعی شد. در آن زمان نیز مهدی کروبی رئیس و اعضای هیأت رئیسه با امید دوباره به بازگشت، خانه ملت را وداع میگفتند. با این همه مجلس ششم روز هفتم خرداد 79 گشوده شد. این نخستین مجلس در طول بیست سال عمر قانونگذاری جمهوری اسلامی که تا یک هفته قبل از تشکیل، تکلیف انتخابات مهمترین شهر کشور ـ تهران ـ در آن معلوم نبود و سرانجام هم به گفته رضا زوارهای «شورای نگهبان نمیتوانست این انتخابات را تأیید کند اما از دستور مقام معظم رهبری اطاعت شد» [رسالت ـ خردادماه 1379] انتخابات ششم، انتخاباتی بود که به زعم مدیران روزنامههای جناح بازنده انتخابات «نادرستترین» و از دید وزیر کشور و مسؤولان دولت «سالمترین» بود.
همزمان با افتتاح مجلس جدید، شورای نگهبان اختلافنظر خود را با وزارت کشور به صورت شکوائیهای درآورد و به قوه قضاییه برد. این نخستین بار بود که از ابتدای تأسیس نظام جمهوری اسلامی، شورای نگهبان به دادگستری میرفت تا قوه قضاییهای را به داوری درباره مهمترین انتخابات تاریخ ایران بکشاند.
به هر حال شمارش معکوس انتخابات مجلس ششم در سالی آغاز شد که چند بحران بزرگ از جمله حادثه 18 تیر رخ داده بود. عبدالله نوری وزیر کشور دولت خاتمی که مسؤولیت مدیر مسؤولی روزنامه خرداد را برعهده داشت در دادگاه ویژه روحانیت با دریافت حکم پنج سال زندانی به حبس رفت. در همین ایام تعدادی از روزنامهنگاران نیز به سمت اوین راهی شدند. شرایط سخت و نفسگیر بود. سیاستمداران از تکرار حادثه مجلس چهارم هراس داشتند اما فضای کشور بسیار پرنشاط و پرتحرک بود. در حالی که قطار انتخابات به ایستگاه مهم خود نزدیک میشد [ثبتنام داوطلبان] هاشمی رفسنجانی اعلام کرد که برای دنبال کردن طرحهایی که به مصلحت انقلاب است. داوطلب نمایندگی مجلس ششم خواهد شد [مطبوعات 25 آذر 1378] با آمدن هاشمی رفسنجانی بسیاری از محورهای تبلیغاتی حول و حوش رئیسجمهور سابق و عملکرد او در دوران سازندگی متمرکز شد.
فضای این انتخابات متفاوت از چهار انتخابات قبلی مجلس بود، گرچه در انتخابات مجالس قبلی به ویژه چهارم و پنجم حملات سنگینی علیه بعضی از گروههای چپ انجام شد ولی در این دوره فضای انتخابات عموماً متأثر از فضای دوم خرداد بود. حزب مشارکت نزدیکترین گروه به سیدمحمد خاتمی برای نخستین بار اراده سیاسی خود را به آزمایش گذاشت.
جبهه مشارکت ایران اسلامی در قامت یک گروه به اصطلاح چپ مدرن در صحنه حاضر شد و پس از انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری و پیروزی قاطع سیدمحمد خاتمی شعارهای محوری رئیسجمهوری منتخب را به عنوان مبنای برنامه خود قرار داد. شعارهایی نظیر ایجاد جامعه مدنی، قانونگرایی، تنشزدایی، توسعه فرهنگی. این شعارها که تا آن زمان تا حدی توسط نیروهای چپ سنتگرا چون مجمع روحانیون و با سازمان مجاهدین مطرح شده بود، در عین نو بودن برای مردم بسیار امیدبخش بود. جبهه مشارکت در تاریخ 1/12/77 از وزارت کشور مجوز فعالیت رسمی را دریافت کرد. در سال 1378 در انتخابات مجلس ششم با شعار ایران برای همه ایرانیان، معنویت، عدالت و آزادی در صحنه انتخابات حاضر شد. نقد مجلس گذشته، ارائه برنامه انتخاباتی و حرکت در چارچوب ائتلاف دوم خرداد از جمله محورهای رفتار انتخاباتی این حزب بود. همزمان سایر گروههای جناح چپ هم در قالب ائتلاف جبهه دوم خرداد در صحنه انتخابات حضور پیدا کردند و در نهایت تمام گروههای دوم خرداد [16 گروه] یک فهرست 25 نفره مشترک را صادر کردند.
ثقل چالش گروههای دوم خردادی در این انتخابات قرار گرفتن با نگرفتن هاشمی رفسنجانی ـ پرآوازهترین کاندید این انتخابات ـ بود. او پس از پایان دوران ریاست جمهوریاش برای نخستین بار بود که پای به صحنه انتخابات میگذاشت و پیدا بود که با سؤالهای بسیاری روبرو شود. عباس عبدی [که اکنون بیش از 14 ماه است که در زندان به سر میبرد] قبل از آمدن هاشمی رفسنجانی به صحنه انتخابات منتقد اصلی جریان چپ از هاشمی بود اما با آمدن هاشمی عده بیشتری از فعالان عرصه سیاست و قلم درباره سردار سازندگی ـ اصطلاحی که از اواخر دوران ریاست جمهوری او بر آن شهرت یافت ـ سخن گفتند اما با این وجود سرنوشت او تا آخرین روز معلوم نشد. محافظهکاران نام وی را در صدر فهرست خود قرار دادند. جامعه روحانیت مبارز بیسروصداتر از همیشه در انتخابات مجلس ششم شرکت کرد. جامعه روحانیت که در پنج انتخابات گذشته هیچگاه چنین آرام و ساکت نبود، در این دوره در شهرستانها فهرست انتخاباتی نداد. تشکلهای همسو با این جناح که اینبار با نام ائتلاف گروههای خط امام و رهبری به میدان آمده بودند تا آخرین روز پیش از رأیگیری از انتشار فهرست انتخاباتی خودداری کردند.
این جناح در حالی که تا دو ماه «قبل از نامزدی هاشمی رفسنجانی برای نمایندگی مجلس به انتقاد از هاشمی رفسنجانی و کارگزاران سازندگی میپرداخت و در بین اظهارنظرهای خود او را عامل شکست نامزد مطلوبشان (ناطقنوری) در انتخابات دوم خرداد به حساب میآوردند، از هاشمی دفاع کردند [پیام امروز ـ شماره 38] اما حزب کارگزاران سازندگی که در انتخابات مجلس پنجم از همین جناح جدا شده بود، پس از آنکه چند ماه قبل از انتخابات رسماً پروانه تأسیس حزب را دریافت کرد و با شعارهای گذشته خود، یعنی عزت اسلامی تداوم سازندگی و آبادانی ایران شرکت کرد. این حزب با تمام وجود از هاشمی رفسنجانی دفاع کرد. محمد و فائزه هاشمی در این راستا بیشترین جدال روزنامهای را با نویسندگان جبهه مشارکت [اکبر گنجی و عبدی] پیدا کردند. مجمع روحانیون مبارز و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، دفتر تحکیم وحدت و ائتلاف روزنامهنگاران اصلاحطلب هم از جریانهای فعال صحنه بودند که در قالب جبهه دوم خرداد در انتخابات شرکت کردند. این گروهها نیز نام هاشمی را در فهرست انتخاباتی خود قرار ندادند.
سرانجام روز انتخابات فرارسید. پیروزی هواداران اصلاحات از قبل آشکار بود. اما ابتدا اخبار نتایج انتخابات شهرستانها رسید. تقریباً هیچیک از چهرههای مشهور جناح محافظهکار و باسابقه نتوانسته بودند به مجلس راه بیابند ولی شوک اصلی با اولین آرای تهران اتفاق افتاد، نتایج نشان داد [ارقام این بخش به نقل از پیام امروز شماره 38 آمده است] که از 187 نماینده برگزیده در مرحله نخست 134 نماینده از جبهه دوم خرداد 29 نماینده از جناح محافظهکار و 14 نماینده مستقل هستند. گرچه 28 تن از نمایندگان جناح محافظهکار نیز در تبلیغات انتخاباتی خود را مستقل خوانده بود. در استان اصفهان هر 17 نماینده، در خراسان از 23 نماینده 18 نماینده، در فارس از 16 نماینده 13 نماینده و در استانهای آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، گیلان، مازندران، یزد، همدان و... هم وضع به این صورت بود. آمار نشان داد که موفقترین حزب سیاسی در ترکیب مجلس ششم مشارکت است. کارگزاران، جناح راست و مستقلها در ردیفهای بعدی قرار دارند. ناکامیابترین گروه نیز جمعیت مؤتلفه اسلامی بود. با این حال در هیچ کجا پیروزی جبهه دوم خرداد به اندازه تهران پرسروصدا و تعیینکننده نبود. انتشار اسامی حائزین اکثریت نشان داد که در تهران مردم در اکثریتی بیتردید، به فهرست جبهه مشارکت و روزنامههای دوم خرداد رأی دادند. نفر اول تهران محمدرضا خاتمی با یک میلیون و 226 هزار و 418 رأی از مجموع 2 میلیون و 304 هزار و 847 رأی بود. فهرست روزنامههای دوم خردادی با 27 نماینده، مشارکت با 27 نماینده، مجمع روحانیون با 20 نماینده، کارگزاران با 10 نفر که همگی به جز هاشمی در فهرست جبهه مشارکت بود. ائتلاف خط امام و رهبری نیز به جز هاشمی رفسنجانی یک نماینده [حداد عادل] آن هم بعد از جابهجایی و ابطال آرا به مجلس فرستاد.
بعد از محمدرضا خاتمی، جمیله کدیور، علیرضا نوری [در تاریخ 8/8/81 در حادثه رانندگی درگذشت] سیدهادی خامنهای، محسن آرمین، سهیلا جلودارزاده، مجید انصاری، محسن میردامادی، بهزاد نبوی، احمد بورقانی، وحیده علائی طالقانی، احمد پورنجاتی، داود سلیمانی، سیدعلیاکبر موسوی خوئینی، محسن صفایی فراهانی، علی شکوریراد، الهه کولایی، ابوالقاسم سرحدیزاده، محمدرضا (میثم) سعیدی، فاطمه حقیقتجو، سیدشمسالدین وهابی، مهدی کروبی، بهروز افخمی، محمد نعیمیپور، محمود دعایی، فاطمه راکعی، غلامعلی حدادعادل، سیدعلیاکبر محتشمیپور [این فهرست اسامی افراد بعد از استعفای هاشمی و جابهجایی آرا و از سوی شورای نگهبان اعلام شد] در کنار نتایج و پیروزی چشمگیر دوم خرداد، چند نتیجه دیگر هم به دست آمد. نخستین نتیجه مربوط به پرسروصداترین نامزد انتخابات مجلس ششم هاشمی رفسنجانی بود. وی در انتهای جدول جای گرفت. وی نفر اول فهرست محافظهکاران بود.
اما در آغاز مجلس از سمت خود استعفا داد و به جای او در انتخابات میاندورهای الیاس حضرتی به مجلس راه یافت. اما این پایان ماجرا نبود. قبل از آنکه هاشمی استعفا دهد بعد از چهار ماه بلاتکلیفی، بازشماری و جنجال در مورد شمارش آرا، درست یک روز قبل از آغاز کار مجلس 700 هزار رأی مردم تهران ابطال شد و هاشمی رفسنجانی از ردیف سیام به بیستم و حدادعادل از سی و دوم [خارج از لیست] به بیست و هشتم آمد و علیرضا رجایی و رسول منتخبنیا نیز با کاهش آرا مواجه شدند و از فهرست نمایندگان حذف شدند.
هنگام برگزاری این دوره از انتخابات، اعضای شورای نگهبان غلامرضا رضوانی، احمد جنتی، محمد مؤمن و سیدحسن طاهری خرمآبادی، رضا استادی و محمد یزدی بودند. یکی دیگر از شگفتیهای این انتخابات، این بود که در مجموع سراسر کشور 26 میلیون و 82 هزار و 157 نفر از 38 میلیون و 726 هزار و 431 واجد شرایط در انتخابات شرکت کرد که در طول برگزاری انتخابات شش دوره مجلس بیسابقه بوده است. از شگفتیهای دیگر آن ابطال آرا در حوزههای انتخابیه بندرعباس (3 نماینده) جیرفت، دماوند، فیروزکوه، سقز و بانه، خوی، نقده و اشنویه، داراب، اسلامآباد غرب، گچساران، میناب بود که هر کدام یک نماینده از سوی شورای نگهبان صورت گرفت. همچنین اعتبارنامه نمایندگان خلخال و کوثر، سنقر و کلیایی و اراک [نفر دوم] رد شد. اما با همه این حوادث انتخابات پایان گرفت. مجلس شروع به کار کرد اما این شیرینی حضور مردم در انتخابات بیست روز بعد با ترور سعید حجاریان عضور ارشد جبهه مشارکت [جناح پیروز در انتخابات] تلخ شد.
انتخاب هفتم؛؟
کمتر از پنجاه روز دیگر انتخابات مجلس هفتم در فضایی پرابهام برگزار خواهد شد. یکی از نگرانیهای این دوره از انتخابات چگونگی حضور مردم در پای صندوقهای رأی است. در آخرین انتخابات برگزار شده ـ انتخابات شوراها ـ مردم استقبال سردی از خود نشان دادند. در این دوره چگونگی بررسی صلاحیتها و تکرار رویداد مجلس چهارم ـ حذف نیروهای طیف چپ و اصلاحطلب ـ با نظارت استصوابی دغدغه و دلمشغولی بسیاری از سیاستمداران است. جبهه دوم خرداد در جلسات بسیار خود سعی در حفظ ائتلاف و کشاندن مردم به پای صندوقهای رأی دارد، در مقابل جناح منتقد دولت که در فضایی پر از سکوت در صحنه انتخابات حضور دارند فهرست انتخاباتی خود را بدون دغدغه ردصلاحیتها را تنظیم کرده است. این جناح با تبلیغاتی که صورت گرفته خود را صرفنظر از میزان حضور مردم، پیروز میدان میداند. محور تبلیغاتی جناح منتقد بر روی عملکرد منفی مجلس ششم کشیده شده است. این در حالی است که آمارها میگوید: اکثریت مجلس ششم بسیاری از طرحها و لوایحی را که به مردم وعده داده بود در مجلس بررسی و تصویب کرده است. طرحهایی چون منع شکنجه، جرم سیاسی، سرمایهگذاری خارجی، تجمیع عوارض، اصلاح قانون انتخابات، اصلاح قانون مطبوعات، اصلاح قانون اختیارات ریاست جمهوری، طرح نظام صنفی، طرح هیأت منصفه، طرح حمایت از متهمان و محکومان، لایحه پیوستن به کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان و لایحه اصلاح و ساختار چند وزارتخانه و سازمان از جمله اقدامات مثبت مجلس ششم بود. البته بسیاری از آنها در شورای نگهبان با ایراد مواجه شد و هنوز برخی از آنها نیز در کریدورهای مجلس و شورای نگهبان در رفتوآمد است. در کنار این مسأله طرحهای تحقیق و تفحص از موضوعات مختلف سیاسی، قضایی، فرهنگی و اجتماعی، استیضاح وزیران و گزارشهای نظارتی نیز در مجلس مطرح و بررسی شد. در این مجلس، اقدامات جالبی هم افتاد، پروندهسازی برای برخی نمایندگان و بازداشت آنان از جمله این اتفاقات بود که در تاریخ مجالس پس از انقلاب برای نخستین بار رخ داده است. با تمام این احوال ترکیب پارلمان هفتم همه چیز را مشخص خواهد کرد. اینکه کدام گروه رأی اول را میآورد یا کدام تشکل بازنده انتخابات خواهد بود، اول اسفند مشخص خواهد بود.