تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۰:۵۰  ، 
کد خبر : ۲۱۰۶۱۷

بوسنی: در راهی پر خطر

اشاره: به موجب پیمان صلح بوسنی _ دیتون، قرار است 60 هزار نیروی نظامی که چارچوبه اصلی خود را از ناتو می‌گیرد، تضمین آتش‌بس و اجرای صلح را بر عهده گیرد. یک سوّم از این نیروها از آمریکا می‌آیند. محافل سیاسی و نظامی آمریکا عقیده دارند، تک‌ تیراندازان مخالف صلح دیتون، میادین مین‌گذاری شده مجاهدان مسلمان غیر بومی و شرایط اقلیمی بوسنی عملیات صلح‌بانی را با خطر مواجه ساخته است. آنها با تبلیغ بهانه‌های مزبور می‌خواهند توان و تکنولوژی نظامی خویش را در مقابل دشمنان و یا دوستان رقیب به رخ بکشند. آمریکا می‌خواهد در قلب اروپا به عنوان نقش اول سناریوی صلح بازی کند. لذا در این جریان نفس صلح تحت‌الشعاع رقابت پنهان برای در اختیار گرفتن کنترل عملیات صلح‌سازی می‌شود. با این وجود هنوز هم محافل سیاسی نسبت به آینده امیدوار نیستند. آیا نمایش جدید پایانی متفاوت از نمایش‌های گذشته خواهد داشت؟ بخش سیاسی خارجی

کریسمس سفیدی بود، چون زمینهای توزلا از برف سفید سفیدپوش شده بود. ولی آیا این کریسمس، کریسمس شادی هم خواهد بود؟ در روزها و هفته‌های آینده هوا به نحو گزنده‌ای سرد می‌شود. بوی گازوییل فضا را پر کرده است. گرچه کهنه سربازان انگلیسی و فرانسوی در منطقه برای خود آشپزخانه‌های صحرایی به راه انداخته‌اند. فرودگاه سابق یوگسلاوی برای هواپیماهای شکاری فقط یک باند پرواز دارد، که هنوز می‌توان گودالهای پر شده ناشی از گلوله‌های خمپاره صربها را بر روی آن به خوبی مشاهده کرد. برنامه‌ها ایجاب می‌کند که هر بیست دقیقه یک فروند هواپیمای ترابری آمریکایی در روز و شب فرود آید. و هر بار تنها سه فروند هواپیما در زمین متوقف خواهد بود. آیا این برنامه بلندپروازانه طبق جدول زمانبندی شده اجرا می‌شود؟
سرهنگ هوایی « نیل پاتون »، مسئول نصب چراغهای باند و راه‌اندازی تجهیزات ناوبری و آماده‌سازی فرودگاه، در تماس تلفنی از برج کنترل سوراخ سوراخ شده ابراز اطمینان می‌کند که فرودگاه می‌تواند ترتیب آمد و شد برنامه‌ریزی شده هواپیماها را بدهد. اما برف و دید ناکافی در هفته گذشته باعث گردید چندین هواپیما در پایگاه هوایی راشتاین در آلمان زمینگیر شوند یا بیهوده بر فراز توزلا بچرخند و سپس، بدون آنکه بتوانند فرود آیند، بازگردند.
از بیست هزار مجری صلح آمریکایی، کمتر از 1000 نفر تا کریسمس در اطراف توزلا مستقر شدند. شمار بیشتری با قطار از راه اتریش و جمهوری چک به نقطه‌های شروع مسیر در مجارستان می‌روند، و از آن جا، پس از پیمودن 80 کیلومتر در کرواسی به بوسنی _ هرز‌گوین می‌رسند. دیگران در پایگاههای خود در آلمان می‌مانند، انتظار نوبت خود را برای سوار شدن به قطارها می‌کشند، و تعدادی نیز تا اواسط بهمن ماه اعزام نمی‌شوند. به هر حال، فرماندهان ارتش به شدت تکذیب می‌کنند که تقویت نیروها از برنامه عقب افتاده است. سرهنگ « مایک سالیوان »، سخنگوی اصلی ارتش آمریکا در اروپا می‌گوید: «ما دقیقاً خواهان اعزام آرام و تدریجی سربازان هستیم. این امر فراگرد بسیار سنجیده و دقیق در هوایی بس نامساعد و در سرزمینی نامهربان! است، و ما از همه این حقایق آگاهیم. قصد نداریم سربازان و تجهیزات آنان را تا زمان آمادگی کامل در معرض این مخاطرات قرار دهیم.»
ورود به بوسنی کار چندان آسانی نیست. پلهای روی رودخانه « شاوا »، بین کرواسی و بوسنی، یا با آتش توپخانه ویران شده‌اند یا سست هستند. آمریکائیان برای اینکار به پلهای شناور روی آوردند. پلها زیر سنگینی تانکها 15 تا 20 متر نشست می‌کنند و آب تا شنی آنها می‌رسد، و چنین به نظر می‌رسد که تانکها روی سطح آب حرکت می‌کنند. از طرف دیگر جاده‌هایی که دره‌های پرپیچ و خم را دور می‌زنند، در برابر تک تیراندازان در کوهستانهای اطراف بسیار آسیب‌پذیرند. پیشقراولان باید تپه‌های اطراف را جست‌و‌جو کنند تا همقطارانشان بتوانند در سلامت از این جاده‌ها عبور کنند، در توزلا و اطراف آن، آنان یک منطقه حایل 800 کیلومتری را اشغال می‌کنند تا صربها را از نیروهای مسلمان و کروات جدا سازند، پستهای بازرسی و گشتهایی خواهند داشت تا مطمئن شوند کسی بی‌جهت از این خط عبور نمی‌کند.
خطرناکترین مأموریت در بوسنی این جا نیست. چنین مأموریتی به عهده 10000 سرباز فرانسوی در بخش سارایوو نهاده شده است. قرارداد صلحی که در کاخ الیزه پاریس در 23 آذر امضاء شد. تقریباً ناآرامی آینده در پایتخت بوسنی را تضمین کرد. بر اساس پیمان، چند حومه صرب‌نشین در اختیار دولت بوسنی قرار می‌گیرد. صربها، به جای زیستن در کنار دشمنان خود، تهدید کرده‌اند خانه‌های خود را در این حومه‌ها و در دالان گوراژده در شرق بوسنی رها کرده و خواهند رفت. در اطراف گوراژده، شماری از صربها خانه‌های خود را از همه چیزهای قابل حمل _ حتی ظرفشویی آشپزخانه _ خالی کردند و رهسپار جمهوری «صرپسکا» که موافقت‌نامه پاریس به تازگی به رسمیت شناخته است، شدند. ستونی از کامیونهای نظامی، شبانه، از دامنه‌های خطرناک کوهستان فرود می‌آیند و تجهیزات کارخانه‌ها و پایگاههای نظامی را بار زده و می‌برند. احتمال بروز دوباره خشونت زمانی آشکار شد که چند دقیقه پس از پایان پخش تلویزیونی مراسم امضای پیمان، دو نارنجگ و یک خمپاره از سمت اراضی تحت کنترل صربها در منطقه‌ای غیر اشغالی در سارایوو منفجر شدند. در همان روز، نیروهای دولتی بوسنی به یک هلیکوپتر فرانسوی تیراندازی کردند و سربازان کروات با مجاهدین و داوطلبان مسلمانی که کنار مسلمانان می‌جنگند، درگیری به راه انداخته و شش تن از آنان را کشتند.
مراسم اعضاء چندان سرورآمیز نبود. « علی عزت بگوویچ » رئیس‌جمهوری بوسنی با ناراحتی گفت: «دولت من بدون هیچ ذوق و شوقی در مراسم امضاء این موافقتنامه شرکت کرده، ولی مانند کسی که دارویی تلخ اما مفید را مصرف می‌کند. او آشکارا گفت آیا بوسنی متمدنی که پیمان پیش‌بینی کرده «واقعاً تحقق می‌یابد یا اینکه تنها روی کاغذ باقی ماند؟» « فراینو توجمان » رئیس‌جمهوری کرواسی، ریشه‌های بحران بوسنی را در بیش از 15 قرن پیش، هنگامی که «امپراتوری روم غربی از امپراتوری روم شرقی جدا شد» ردیابی کرد، یعنی اینکه زخمها را به این زودیها نمی‌توان درمان کرد.
می‌توان استدلال کرد که برغم امضاء این پیمان، هنوز صلحی در بوسنی وجود ندارد که از آن پاسداری شود. صلح‌بانان سازمان ملل سالها با چنین مشکلی روبه رو بودند، و نیازی نیست که سربازان فرانسوی و بریتانیایی مجری پیمان را از خطرهای برقراری صلح در میان مردمی آگاه ساخت که هنوز دشمن یکدیگرند. هر دو کشور در نیروی قدیمی سازمان ملل شرکت داشتند، و بسیاری از سربازان آنها اینک سادگی کلاه‌خودهای آبی سازمان ملل را اب اونیفورمهای ملی خود عوض خواهند کرد. تفاوت بزرگ این است: آنان، به عنوان سربازان سازمان ملل مسلح به سلاحهای سبک، تحت شرایط بسیار محدودکننده درگیری انجام وظیفه می‌کردند و بهای سنگینی پرداختند. نیروی صلح‌بان سازمان ملل در بوسنی بیش از 100 قربانی داشت، از جمله 56 سرباز فرانسوی و 18 انگلیسی.
فرانسویان، انگلیسیها، آمریکاییان و دیگر اعضای نیروی بین‌المللی 60000 نفری مجری صلح _ 32 کشور در عملیات تلاش مشترک شرکت دارند _ تحت فرماندهی ناتو جنگ‌افزارهای سنگین خواهند داشت و مجازند نه تنها به هنگام تیراندازی به سویشان مقابله به مثل کنند بلکه در صورت احساس خطر هم شلیک خواهند کرد. دستور آتش هم نباید سلسله مراتب فرماندهی را طی کند. یک گروهبان هم در محل می‌تواند چنین دستوری صادر کند.
با این وجود، بوسنی مأموریتی خطرناک است. در صدد فهرست نگرانیهای همه، از سرباز صفر در منطقه تا ژنرال پنتاگون‌نشین، مینهای زمینی قرار دارند. کارشناسان فکر می‌کنند شمار مینهای کاشته در یوگسلاوی پیشین، بین دو تا شش میلیون است. گفته می‌شود در بخش آمریکایی، سه میدان بزرگ مین، و تعداد بیشماری مین کاشته شده توسط افراد و دسته‌های کوچک وجود دارد. « توره اسکه سمو »، کارشناس مین سازمان ملل، می‌گوید همه طرفهای جنگ بوسنی _ صربها، کرواتها و مسلمانان _ تا 30 آبانماه که قرارداد صلح در دیتون، اوهایو، امضا شد، «تا توانسته‌اند مین کاشته‌اند.»
هلیکوپترهای «آپاچی» از هوا می‌توانند تعدادی از مینها را شناسایی کنند. سگهای تعلیم دیده و تانکهای مجهز به چنگک و غلتک می‌توانند در میدانهای مین راهی باز کنند، ولی بسیاری از مینها را باید با دست بیرون آورد. ژنرال « جان شالیکاشویلی »، رئیس ستاد نیروهای مسلح آمریکا، می‌گوید: «به همین دلیل است که سربازان در جریان مانورهای تمرینی در آلمان این همه وقت را صرف چهار دست و پا راه رفتن کردند.» اگر جاده‌ها و دشت از برف پوشیده باشد مشکل پاک‌سازی مینها دو چندان می‌شود.
مسأله نگران‌کننده دیگر مجاهدین مسلمان هستند. بین 2500 تا 40000 نفر از آنان در بوسنی کنار همکیشان خود می‌جنگیدند ولی تحت فرماندهی کسی نبودند _ حدود 1000 تن از آنان در بخش آمریکایی هستند. بیشتر آنان اصول‌گرایان اسلامی هستند که همه غربیان، بویژه آمریکاییان، را با بدگمانی و دشمنی می‌نگرند. طبق شرایط پیمان صلح، همه نیروهای خارجی غیرمجاز، از جمله مجاهدین، باید ظرف 30 روز از بوسنی خارج شوند. شاید تعدادی از آنان بودند، ولی مسئولان پنتاگون از آن نگرانند که سایرین زیرزمینی شوند. مسئولان آمریکایی خاطرنشان می‌سازند که 20000 سرباز آمریکایی در امتداد 800 کیلومتر منطقه جداسازی، یا در هر کیلومتر 25 نفر، پراکنده می‌شوند، بنابراین تمرکز عمده‌ای به عنوان هدف اتومبیل بمب‌گذاری شده‌ای نیست. یکی از مسئولان بلندپایه می‌گوید: «ما از بیروت درس زیادی آموختیم»، که 241 سرباز آمریکایی در انفجار پادگان تفنگداران در سال 1362 کشته شدند. با این وجود نه نگرانی از چنین حمله‌هایی وجود دارد _ نفت سفید و کود شیمیایی، عناصر ساخت بمبی ساده ولی پرقدرت، به وفور در بوسنی یافت می‌شود.
ژنرال « شالیکا شویلی » برای اطمینان بخشیدن به مردم که سربازان برای مأموریتی بی‌پایان و رو به وخامت اعزام نمی‌شوند، به همه چیزهایی اشاره کرد، که سربازان انجام نخواهند داد. او گفت: «نیروی مجری مسئول عملیات امدادرسانی نیست. نیروی پلیس هم نخواهد بود. به کشور آفرینی هم نمی‌پردازد. این نیروی خلع سلاح یا تعقیب افراد برای گردآوری جنگ‌افزارها نیست. مسئولیت جابجایی آوارگان نیز بر عهده این نیرو نیست.» به کلام دیگر، این بار از «مأموریت خزنده» خبری نیست _ اصطلاحی در پنتاگون برای گسترش دامنه وظایف، که مداخله در سومالی را از موفقیت ابتدایی به فاجعه کشاند.
به هر حال، کسی خطرهای انجام وظایف محدود نظامی مأموریت را کوچک جلوه نمی‌دهد. برای خنثی کردن این خطرها، برنامه‌ریزان نظامی شدیداً به تجهیزات مراقبتی و تمرینها وابسته‌اند. دو فروند هواپیمای « جی _ استارتس » (مخفف سیستم رادار شناسایی مشترک حمله به هدف) با پرواز در ارتفاع 13 کیلومتری دریای آدریاتیک یا مجارستان مراقب بوسنی خواهند بود. کامپیوترهای آنها می‌توانند جابجایی پرسنل و سربازان را شناسایی کنند. ولی بدون کمک، قادر به تشخیص تانک از خودرو نیستند. طبق برنامه‌ها همه محلهای استقرار زرهی بالکان به بانک حافظه کامپیوتر داده می‌شود از این رو هواپیماهای « جی _ استارتس » می‌توانند جابجاییها را در این مناطق شناسایی کنند. در صورتی که مه همیشگی برفراز توده‌های برف بوسنی برطرف شود، هلیکوپترهای آپاچی بر فراز واحدهای آمریکایی پرواز دایم خواهند داشت.
ماهیت مأموریت ناتو _ مراقبت از «مناطق جداسازی» طولانی و مارپیچ بین جناحهای درگیر _ به این معناست که سربازان هرگز از تیررس خمپاره و توپخانه دور نخواهند بود. هر سربازی در بالکان به آسانی می‌تواند چند گلوله به سوی آنان شلیک کند.
با این حال یکی از برنامه‌ریزان ارتش آمریکا ادعا می‌کند: «انتظار داریم پاسخ آتش توپخانه را تقریباً پیش از اصابت گلوله آنها به زمین بدهیم.»
مانورهای تمرینی در آلمان، در سرمای شدید، تقریباً همه وضعیتهای قابل پیش‌بینی را در برگرفته است: کمینها، آتش تک تیراندازان، 200 نفری که نقش آواره‌ها را بازی می‌کنند و درخواست غذا و آب می‌کنند، به سربازان گفته شده مؤدب باشند و خصمانه رفتار نکنند ولی غذا هم به آنان ندهند. بعضی از تمرینها در میان صداهای گوشخراش آتش توپخانه انجام شده است. در کلاسهای آشنایی با مین، به سربازان دستور داده شده در مناطق غیرآشنا، هرگز از جاده‌های فرعی استفاده نکنند و هرگز راساً اقدام به خنثی‌سازی مینها نکنند. به جای آن به آنان گفته شده این مناطق را علامت‌‌گذاری کنند به نحوی که، به گفته «استوار چارلز برادلی» در پایگاه « شوتزنیگن »، آلمان، «حتی کودنترین فرد واحد قادر به شناسایی آن باشد.»
تمرینهای زیادی درباره گشودن باب گفتگو با شهروندان محلی صورت گرفته که ممکن است اطلاعات ارزشمندی داشته باشند ولی آنها بدگمان‌اند و انگلیسی بلد نیستند. « برادلی » در برنامه‌های آموزشی خود به سربازان به آنان اندرز می‌دهد: «این جور آدمها را به گروه خود بیاورید، با اینها می‌توان ارتباط برقرار کرد.» تعدادی از سربازان، در درسی عملی، زیر نظارت «برادلی» نوعی نمایش اجرا کردند. جوان ژولیده‌ای از بوته‌ها بیرون می‌جهد و سر راه ستونی از سربازان قرار می‌گیرد. به شدت دستهایش را تکان می‌دهد، به زبانی غریب حرف می‌زند و با حرکاتش روشن می‌سازد که سربازان نباید پیشروی کنند. یکی از سربازان انتخاب می‌شود تا اطلاعاتی درباره مینهای سر راه واحد کسب کند، ولی مرد جوان رفتاری خصمانه دارد و قبول نمی‌کند آنان سربازان آمریکایی هستند. او فریاد می‌زند: «نه آمریکایی، نه!» ولی یکی از سربازان کارت شناسایی ارتش آمریکا را نشانش می‌دهد؛ دیگری به او آب می‌دهد. مرد جوان _ که البته سربازی آمریکایی است که نقش بازی می‌کند _ حالتی دوستانه پیدا می‌کند و برای اینکه نشان دهد مینها قلابی‌اند برای منصرف کردن سربازان از پیشروی کار گذاشته شده‌اند آنها را لگدمال می‌کند.
به هر حال، در آمریکا سنا تنها غرولندکنان قطعنامه حمایت از سربازان را تصویب کرد ولی نه لزوماً مأموریت را، مجلس نمایندگان بر ضد سیاست دولت رأی داد، ولی نتوانست لایحه قطع بودجه را تصویب کند.
برخی از سربازان نیز نسبت به مأموریت بوسنی تردید دارند. در شبکه‌های کامپیوتری، آن عملیات را زیرا که منصفانه! خوانده‌اند. (مداخله جورج بوش در پاناما در سال 1368 عملیات «آرمان منصفانه»! نام داشت.) گروهبانی در پایگاه ارتش آمریکا در « باوم هولدر »، آلمان، برای تهدید به کشتن پرزیدنت کلینتون در جریان دیدارش در اواسط آذرماه، زندانی شد.
از جانبی دیگر در آمریکا به سربازان اعزامی به بوسنی گفته شده وصیت‌نامۀ خود را بنویسند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات