تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۳:۳۷  ، 
کد خبر : ۲۱۰۸۴۲

ابعاد مختلف زمینه‌سازی شرایط ظهور و انقلاب جهانی مهدوی (بخش اول)

نویسنده:مرتضی صادق عمل نیک چکیده: نظام مقدس جمهوری اسلامی برای شکل گیری و حرکت نیاز به الگو و نمونه دارد. الگوی نظام و جامعه ما، الگوی جامعه پیامبر(ص) و چند سال حکومت حضرت علی(ع) و الگوی جامعه عادلانه مهدوی است. بنابر این درک و شناخت شاخص ها، اهداف، راهبرد ها، و سیاستگذاریها و برنامه ریزی هاو نحوه اجرای برنامه ها برای رسیدن به اهداف جامعه توحیدی و عدالت اجتماعی جامعه مهدوی مهمترین مسئله ما است. برای رسیدن به جامعه و انسان آرمانی بایستی زمینه سازی کنیم و برای زمینه سازی بایستی برنامه ای مدون در ابعاد و زمینه های مختلف داشته باشیم. جهت برنامه ریزی راهبردی ضروری است تا ابعاد مختلف زمینه سازی ظهور تبیین شود. مهدویت را می توان در دو محدوده طرح نمود. اول در محدوده ایران اسلامی که بر استبداد داخلی پیروز شده و دست ابرقدرتها را از نظام اسلامی قطع نموده است. دوم در محدوده کل جهان می توان طرح نمود و در باره آن بررسی نمود. اصولا بحث مهدویت در اسلام از تفکر و نگرش و جهان بینی توحیدی نشئت گرفته است. حضرت مهدی(ع) بعنوان انسان کامل و خلیفه اللهی است که تجلی همه زیبایی ها، خوبی ها، محبت ها، جاذبه ها و دافعه هاست. در این مقاله ابعاد مختلف دکترین مهدویت، زمینه سازی شرایط ظهور، و انقلاب جهانی مهدوی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. این انقلاب دارای ابعاد مختلفی می باشد، که مهمترین آنها را می توان در شانزده بعد تقسیم نمود، که هر بعد خود انقلاب بزرگی در انسان، جامعه و طبیعت است. ابعاد مختلف انقلاب جهانی مهدوی شامل: ابعاد، اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی، پژوهشی، علمی، فناوری، عمرانی، قضایی، قانونگذاری، امنیتی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و زیست محیطی می باشد. محور اساسی حرکت عدالت در ابعاد مختلف آن می باشد. در این مقاله، ابعاد مختلف ابعاد مختلف اعتقادی، اخلاقی، پژوهشی، علمی، فناوری و آبادانی در راستای انقلاب جهانی مهدوی با تکیه بر آیات قرآن، احادیث، سنت و سیره پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم (ع) مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. منتظران، چشم انتظار لیلای وجودند، آنها که عظمت درونی خویش را با تمام وجود، دریافته اند. آنهایی که برای پیمودن راه حق، در نبرد همیشگی حق و باطل، ظهوری موثر داشته و بی تفاوتی را محکوم، و حسین وار ثار داده اند و خون می دهند، و راه سرخ شهادت را برای نابودی ظلم و فساد، باز گذاشته اند. آنهایی که با صبر و شکیبایی، ابراهیم وار بر علیه بت های زمانه می شورند و از هدایت پیوسته حق بهره می جویند، آنهایی که در لحظه لحظه زندگی خویش، با قطره قطره خون خویش، و با تکه تکه پوست و گوشت و استخوان خویش، به نگرش و نظام عدالت محور توحیدی شهادت می دهند و در جهت تحقق توحید و عدالت و نابودی ظلم و ستم فریاد می زنند. آنهایی که برای پیروزی جبهه توحید و عدالت اجتماعی با شرک و تبعیض و ظلم و فساد می جنگند و در این راه از همه چیز خود گذشته اند. آنهایی که به پیروزی قطعی راهشان با تمام وجودبه یقین رسیده اند.

مقدمه:
خداوند در نگرش توحیدی

امروزه هیچ ایده و تفکر و اندیشه ای به اندازه اندیشه مهدویت و منجی گرایی در عرصه های مختلف، فردی و اجتماعی، اعتقادی، اخلاقی، علمی و فناوری، فرهنگی، سیاسی، هنری در جوامع مختلف به ویژه در جهان تشیع کارساز و تاثیر گذار نمی باشد. مهدویت راه رسیدن به جامعه و انسان ایده آل و کامل است، راه بسیج محرومین و مستضعفین جهان و استراتژی راهبرد نظام جمهوری اسلامی ایران است. مهدویت زمینه سازی و نزدیک کردن ادیان و به حرکت درآوردن مستضعفین جهان علیه ظلم و استکبار، استثمار است، مهدویت برای حرکت به سمت حکومت جهانی عادلانه است. مهدویت، طراحی و برنامه ریزی مهندسی فرهنگی، اعتقادی، اخلاقی، علمی، اجتماعی، سیاسی، قضایی، قانونی و نظامی خود، جامعه و جهان بر اساس جهان بینی، اعتقادات، اهداف، راهبرد ها و سیاستگذاریها و آموزه های مهدویت است.
درروایتی از قول پیامبر اکرم(ص) آمده است که "یخرج ناس من المشرق فیوطئون للمهدی سلطانه؛ جماعتی از مشرق زمین به پامی خیزند و زمینه ظهور آن حضرت را فراهم می سازند ". این حدیث شاید به انقلاب اسلامی ایران اشاره می کند. بنابراین انقلاب ما انقلاب زمینه ساز می باشد. نظام و دولت زمینه ساز، کلیه قوای سه گانه اش، ارتش و سپاهش، کلیه وزارتخانه ها و سازمانهایش بویژه آموزش و پرورشش، آموزش و عالی اش، در حوزه های علمیه اش، در صداوسیمایش بایستی در جهت زمینه سازی ظهور حرکت نمایند و دارای ویژگیها و شاخص هایی باشند، که نشان می دهد نظام و دولت اسلامی در جهت زمینه سازی حرکت می کند.در اینجا لازم است از خود بپرسیم آیا نظام و دولت ما در مسیر زمینه سازی برای تحقق اهداف و راهبردهای مهدویت حرکت می کند یا در جهت مخالف آن، و یا در این مسیر سردرگم هستیم و نمی دانیم چه کاری بایستی انجام دهیم و یا خدایی نکرده بی تفاوت می باشیم. انشاء الله انقلاب ما ونظام و دولت ما دولت زمینه ساز است و به فرموده رهبر انقلاب امام خمینی باید این حکومت را به دست صاحب اصلی اش تحویل دهیم.
جهان بینی ما جهان بینی توحیدی است و لازم است در ابعاد و زمینه های مختلف در جهت عدالت اجتماعی حرکت نمائیم. و برای زمینه سازی طرح و برنامه ای مدون داشته باشیم. بنظر می رسد خداوند متعال مانند طراح یا معمار و برنامه ریز و پرورش دهنده ماهر و سناریو نویس بسیار دقیق در فرایند تکوین و تشریع و در کل نظام جهان کارش را به نحو احسن انجام داده است. همه حوزه ها و زمینه های تاریخی از قبل از آفرینش انسان تا ابتدای خلقت انسان، و از آن هنگام تا کنون و تا آینده، زنجیره ای به هم پیوسته است. انسان هایی که می خواهند درک و بینش خود را نسبت به خود و جامعه و تاریخ و طبیعت و خدای خود بالاببرند در این اقیانوس شنا می کنند و با کنکاش و مهارت و غواسی مطالبی را بدست می آورند و چیز هایی را از این اقیانوس با غواسی در می آورند و اسراری را کشف می کنند.
قصه آدم و حوا، هابیل و قابیل، حرکت و نهضت حضرت نوح، قیام ابراهیم بر علیه نمرود، قیام موسی در برابر فرعون، و حضرت موسی در مقابل قیصر، انقلاب پیامبر اسلام در مقابل نظام جاهلیت، ازدوج حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه (ع) و تولد یازده امام معصوم بعنوان جانشینان پیامبر(ص) و علی (ع)، غیبت امام زمان (عج) و مسئله انتظار و زمینه سازی شرایط ظهور، انقلاب جهانی عادلانه مهدوی و تحقق نگرش توحیدی و عدالت اجتماعی در جامعه جهانی و هزاران اسرار دیگر وجود دارد.
امروزه انتظار سازنده و مثبت به مفهوم ابزاری برای رسیدن به جامعه عادلانه مهدوی و در تداوم حرکت بسوی انسان ایده آل که به جز خدا نبیند و انسان را به مقام خلیفه الهی برساند. توجه پژوهشگران و دانشمندان را به خود جلب نموده است. ازطرف دیگر استکبار جهانی و محافظه کاران زر و زور و تزویر تداوم سلطه خود را مغایر با رشد و گسترش مهدویت می داند، و در نتیجه با تمام امکانات تلاش می کند انتظار مثبت و زمینه سازی شرایط ظهور را از بین ببرد. انتظارمثبت یعنی اعتراض نسبت به وضع نا عادلانه موجود، انظار یعنی تغییر و تحول اساسی در فرد و جامعه، یعنی حرکت و تعالی جویی و زندگی موثر و با کیفیت، یعنی حرکت بر اساس مکتب اعتقادی مهدویت، یعنی مسئولیت و شهادت، یعنی ایثار و شهادت و حضور همیشگی و جاودانه در جامعه، زمان و تاریخ است. انتظار عاری از هر گونه نژاد، قومیت، مذهب، دین و آیین است. انتظار در اعماق سرشت انسان و فطرت پاک او وجود دارد.
اعتقاد به مهدویت و انتظارمثبت، و زمینه سازی حکومت عادلانه که ظلم و فسادی در آن نباشد رمز نجات هر مکتب و مذهبی است. بخش انتظار و منجی گرایی در ادیان و مذاهب مختلف بخصوص در دین اسلام و مذهب شیعه از ظرفیت بالایی برخوردار است. و دارای ظرفیت بالایی در زمینه ها و ابعاد مختلف می باشد، که ضروریست ابعاد مختلف آن به صورت شفافی تبیین شود.
امروز نظام استکبار جهانی به درستی درک کرده است که اعتقاد به مهدویت چه اعتقادی در افراد ایجاد می کند و چه انگیزه ای برای اجرای امربه معروف و نهی از منکر در آنها ایجاد می کند. به همین خاطر دشمن با تمام وجود و با تمام امکانات و منابع خود در جهت مقابله و مبارزه با ایده مهدویت، که ریشه استکبار و ظلم و فساد را خواهد سوزاند، سرمایه گذاری نموده است.
امروز بزرگترین معروف حرکت در جهت عدالت فردی، اجتماعی و جهانی است و اینکار بدون بسیج و به حرکت دادن مستضعفین جهان ومبارزه خستگی ناپذیر با استکبار جهانی میسر نیست. امروز بزرگترین منکر نظام استکبار جهانی است که منافعش در مقابل منافع محرومین مستضعفین جهان است. کافی است اهداف و راهبرد ها و سیاستگذاریهای مهدویت را برای مردم جهان از طریق ادیان خودشان روشن کنیم و منافع فردی ، اجتماعی و جهانی آنها را به این باور و اعتقاد روشن کنیم. و خوراک فکری برای تمام ادیان در زمینه مهدویت فراهم نمائیم.
به عقیده آیت الله مصباح یزدی در حرکت به سوی حکومت عادلانه جهانی مهدوی در زمین، در ابتدا لازم است هدف به روشنی تعریف شود. مقصد اصلی حرکت نیز خداوند است و بقیه چیز ها وسیله ای است برای رسیدن به هدف نهایی است. هدف از آفرینش انسان در آیه "وما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون " مشخص شده است. در این حرکت ضروریست تا در هر قدم که بر می داریم، یک قدم ما را به عدالت اجتماعی، بالارفتن علم و دانش و استاندارد های زندگی و رفاه و امنیت و آماده کردن شرایط ظهور نزدیک نماید، و ما را به اهداف عالی یعنی آفرینش انسان و رسیدن به مقام خلیفه الهی نزدیک نمایدخداوند به انسانی که کار شایسته و عمل صالح انجام دهد و به خدا ایمان آورد و تنها او را پرستش نماید، تا به مقام خلیفه الهی برسند. وعده داده است که "لیستخلفنهم فی الارض و ...). همچنین فرموده است که جانشین و وارث گذشتگان شوند. "ان الارض یرثها عبادی الصالحون ". افراد صالح وقتی قدرت را دردست بگیرند، بر گردنکشان و سلطه طلبان تسلط پیدا می کنند و نا امنی ها را که توسط سلطه طلبان ایجاد شده بود امن می کنند "و لیبدلنهم من بعد خوفهم آمنا ".
تشکیل حکومت وسیله ای است جهت رسیدن به جامعه ایده آل و رسیدن به اهداف نهائیش یعنی انسان ایده آل و بنده خدا بودن و پرستش خالص الهی و جانشینی خدواوند در روی زمین است. و خداوند را مالک همه چیز و دارای همه کمالات، فضیلت ها و ارزشها بداند. انسان در مکتب قرآن و سنت و عترت پیامبر (ص)، خود را همچ.ن خمیری در اختیار آنها قرار دهد تا به هر شکل و روشی که آنها می خواهن شکل بگیرد و طوریتربیت شود که در هر لحظه و در هر مکان و زمانی احساس کند سر و کارش با خداوند است. در گفتار، کردار و اعمال خود و در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی به جز خدا نبیند و خواسته ای جزخواسته خداوند نداشته باشد. خداوند وعده می فرمایدکسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام دهند خداوند بر آنها منت می گذارد و به ایشان توفیقی می دهد که جامعه ای تشکیل دهند که فقط خدا را پرستش کنند و برای او شریکی قائل نشوند. و خود را بنده خدا ببینند و خداوند را مالک همه چیز ببینند. این جامعه نیاز به قوه قهریه دارد که قوانین و دستورات الهی ضامن اجرای عملی داشته باشد. منساء این قدرت و حکومت خداوند است و حرکت بر اساس خدا محوری است.. هیج کسی از ناحیه خودش هیچ قدرت و اعتباری ندارد، نه قدرت تکوینی و نه قدرت اعتباری و قانونی "له الخلق و الامر " هم افرینش و هم حکمرانی از آن خداوند است. مالک قدرت قهریه خداوند است و اگر کسی بخواهد اعمال قدرت در جامعه بکند بایستی از طرف مالک قدرت یعنی خداوند اجازه داشته باشد. انسان ها هر آنچه دارند از خداوند عاریه گرفته اند و کسی چیزی از خود ندارد که به دیگری ببخشد. هر آنچه مردم در دست دارند خداوند به آنها داده است.
نه تنها همه چیز از آن خداوند است بلکه ایمان بخ خداوند و مرگ انسان ها هم منوط به اذن خداوند است "و ما کان لنفس ان تموت الا باذنه " و ما کان لنفس ان تومن الا باذن الله " این اذن اذن تکوینی است نه تشریعی. قرآن می خواهد انسان ها طوری تربیت شوند تا سر منشع همه قدرتها و اسباب و مسببات را قدرت الهی بدانند و بدون آن، برای هیچ چیز قائل نباشند.
همه چیز در پرتو الهی معنی دارد و اگر قدرت و اذن و اراده ای نباشد، هیچ چیز نیست. بر اساساین نگرش، کسی که در راس حکومت و قوای قهریه قرار می گیرد بایستی به اذن خداوند باشد. و دستورات الهی را اجرا نماید. او در ملک خداوند بی اذن خداوند نمی تواند تصرفی داشته باشد. فرمان و قدرت اوبایستی از طرف خداوند است. انسانی نمی تواند بدون اجازه خداوند به انسان دیگری دستور دهد و امر و نهی نماید. حتی اگر خداوند به پیامبر نفرموده بود که "اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم "، اگر امر خداوند به اطاعت از پیامبر نبود، پیامبر حق نداشت که به مردم دستور دهد بلکه حق داشت که بعنوان رسول پیام الهی را ابلاغ نماید "و ما علی الرسول الا البلاغ " پیامبر به عنوان رسول فقط باید ابلاغ رسالت کند. اگر پیامبر دستور دهد که شما بایستی چنین و چنان کنید این نیاز به اذن دیگری دارد. لازم است تا خداوند مطاعیت را به پیامبر مطا کند و به او منصب فرمان روایی و اولی الامری را به او عطا کند تا اطاعتش واجب شود. در نگرش الهی و توحیدی، انسان بنده خداست و از خود هیچ چیزی ندارد. هر آنچه انسان دارد تکوینا از خداست و هر مقامی که انسان اعتباری داشته باشد بایستی به اذن خدا باشد.
پیامبران و اولیای الهی در طول تاریخ آمدن موعود را برای امت خود نوید داده و بهروزی و عدالت جهانی مهدوی را ترسیم نموده اند. حضرت داود(ع) در فصل های مختلف زبور، از شادی آسمانیان، مسرت خاکیان، غرش دریا ها، به وجد آمدن صحرا ها، ترنم درختان جنگل، آبادانی جهان، آسایش انسانها و آرامش همه گان اشاره نموده است1. حضرت حیقوق نبی(ع) نوید ظهور او را داده، از طول غیبتش سخن گفته و به امت خود فرموده است: اگر چه تاخیر نماید، برای ظهورش منتظر باش، که البته خواهد آمد2. اشعیای نبی(ع) از گسترش عدل و بر چیده شدن ظلم و ستم بدست آن یگانه دوران خبر داده است و از رجعت مردگان سخن گفته و منتظران ظهور را ستوده است3. حضرت دانیال نبی(ع) از وقایع آخر زمان به تفصیل سخن گفته و در انتها فرموده است: خوشا به حال آنها یی که انتظار کشند4. حضرت عیسی(ع) در بیش از 50 مورد در باره منجی عالم سخن گفته و به انتظار سازنده فرمانداده5 و از غفلت و بی توجهی بر حذر داشته است6. رسول اکرم(ص) پس از دیدن نوردرخشان حجت قائم(عج)، چون ستاره ای فروزان در شب معراج7، به خیل منتظران پیوسته و با منطق وحی از این سوز و گداز، پرده برداشته8، و می فرماید: ظوبی لمن لقیه، و طوبی لمن احبه و طوبی لمن قال به9؛ خوشا به حال کسی که او را دیدار نماید؛ خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد؛ خوشا به حال کسی که به امامت او معتقد باشد.
امام علی(ع) بر منبر کوفه از حضرت مهدی (عج) سخن می گوید و می فرماید: برترین قله شرف، دریای بی کران فضیلت، شیر بیشه شجاعت، ویرانگر کاخ های ستم، جهاد گر همیشه پیرور، قهرمان دشمن شکن و ...درپایان آهی می کشد و می گوید چقدر مشتاق دیدار اویم( هاه، شوقا الی رویته10).هر یک از امامان معصوم (ع) در باره ویژگیهای حضرت مهدی(ع) و زمان دوران او سخن گفته اند که برخی از این سخنان در منبع11 آمده است.
امام کار خود را زمینه سازی ظهور امام عصر می داند. انتظار ظهور به مفهوم امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ظلم و فساد واستکبار و تلاش جهت تحقق توحید و عدالت اجتماعی در ابعاد فردی، اجتماعی و چهانی است.
عدالت در ابعاد و زمینه های مختلف صدای بلند فطرت پاک انسان است که در طول تاریخ، و در همه مکانها و در تمامی زمان ها شنیده می شود. عدالت شعار زیبایی است که ملاک همه زیبایی ها و رمز و راز پیدایش خلقت و استمرار هستی است و جهان طبیعت، و خلقت انسان بر آن اساس استوار است. تحقق عدالت در جامعه مهدوی مایه شکوفایی استعداد های نهفته در عمق وجود انسانها، جامعه، و طبیعت است و مایه بقا و صفای آن خواهد بود. عدالت خواهان در طول تاریخ، به انتظار ظهور فردی نشسته اند که می تواند عدالت را در ابعاد مختلف آن در تمامی جوامع بشری و در کل جهان مستقر نماید. او دارای خصوصیات و ویژگیهایی است که در دل عاشقان و شیفتگانش تاثیر می گذارد و همچون آهن ربایی، آنها را به سوی خود جذب می کند. در طول تاریخ هر انسان فطری و کمال جویی در هر شرایط مکانی و زمانی به سوی او جذب می شود. تمامی کمالات انسانی در او حمع شده است. او امام، الگو، شاهد و ناظر است ودر هر لحظه ممکن است به امر خداوند ظهور کند.
از ادیان الهی گرفته تا مکاتب بشری، همه به آینده ای ایده آل برای زندگی بشر معتقدند و مژده آن را داده اند. اکنون محتوای مهدویت بر تاریخ و بر افکار بیشتر انسانها حکومت می کند. همه معتقدین بر این نکته اتفاق دارند که روزی ظلم و ستم نابود و بشریت به آرامش و سعادت خواهد رسید.
از ویژگیهای انقلاب جهانی مهدوی عبارتند از: الف- معصوم بودن رهبر انقلاب و منزه از خطا و اشتباه و ظلم و فساد؛ ب- رشد و تکامل بینش و عقلا نی مردم (اعتقادات، اخلاق، علم و فناوری) ؛ ج- همراهی کردن عصاره تاریخ با حضرت (313 نفر)؛ د- آماده بودن زمینه ظهور؛ ه- داشتن برنامه ای مدون؛ و- قدرت مستحکمی که به تواند چندین میلیارد انسان را در جهان مدیریت نماید.
برنامه حضرت مهدی در قرآن وجود دارد و همان برنامه ای است که درنهضت های انبیا وجود داشته است(ولی یا ما در اختیار نداریم و یا اگرهم در اختیار داریم نمی توانیم آنها را خوب درک کنیم). به همین خاطر تعبیر شده که او دین جدیدی می آورد.
در اکثر احادیت پیامبران و اوصیای الهی در باره ظهور حضرت مهدی(ع) و عدالت اجتماعی و ابعاد مختلف آن صحبت شده است.
پیامبر اکرم (ص) درپایان عمر با حضرت فاطمه(ع) به تفصیل در باره حضرت مهدی(عج) صحبت می کند و به او می گوید که "المهدی من ولدک " دخترم این مهدی از تبار توست12. امام رضا(ع) وقتی نام "قائم آل محمد " را می شنود، بر می خیزد، دست به سر می گذارد و برای تعجیل فرج آن بزرگوار دعا می کند13.حضرت علی(ع) می فرماید: الحادی عشر من ولدی، هو المهدی یملا ها عدلا کما ملئت جورا و ظلما، تکون له حیره و غیبته، یضل فیها اقوام و یهتدی فیها آخرون14؛ او یازدهمین فرزند منست، او همان مهدی است که جهان را پر از عدل کند؛ آنگونه که پر از جور و ستم شده است. برای او دوران حیرت و غیبتی خواهد بود، که گروه هایی در آن گم گشته و گروه های دیگری در آن هدایت خواهند یافت. امام حسن عسگری(ع) فرزندش (حضرت مهدی (عج)) را در شب بدر، به شیفتگانشان نشان داده و خطاب به احمد بن اسحاق فرمود: اگر نبود که تو در نزد خدا و اولیای خدا منزلت خاصی داری، فرزندم را به تو ارائه نمی دادم15. امام هادی(ع) از اختصاص روز های جمعه به آن حضرت سخن می گوید16.
امام حسن عسگری(ع) به احمدبن اسحاق فرمود: سپاس خداوند را که مرا ازدنیا بیرون نبرد، تا امام بعد از خود را دیدم. او شبیه ترین مردمان است به رسول خدا، در خلقت و سیرت. خداوند او را در عالم غیبت نگه می دارد. سپس ظاهر می سازد تا جهان را پر از عدل و داد کند؛ چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد17. امام صادق(ع) می فرماید: چون قائم ما قیام کند، جامه علی(ع) را می پوشد و سیره او را می پوید18.
در احادیث زیادی روایت شده: اگر یک لحظه حجت خدا در روی زمین نباشد، زمین ساکنان خود را در کام خود فرو می برد19. در احادیث بسیاری از آشکار شدن گنج ها، فراوانی باران و کشاورزی، توسعه امنیت و آبادانی و عمرانی، رفتن کینه و بخل از دل بندگان خدا، رفتن بدی ها و بد ها و باقی ماندن خوبی ها و خوبها، عدالت بالسویه اجتماعی، جوشش چشمه ها، جمع شدن گرگ و میش با هم اشاره شده است.
در فرازی از زیارت حضرت مهدی(عج) در روز های جمعه می خوانیم: "عجل الله لک ما وعدک من النصر و ظهورالامر ... وانتظر ظهورک و ظهور الحق علی یدیک20 "؛ ای مهدی حجت خدا در زمین او و نور خدا در میان خلق او، خداوند عملی شدن و وعده هایی از پیروزی و قدرت که به تو داده، هر چه زودتر تحقق بخش .... و من در انتظار ظهور تو و ظهور حق بر دستان تو به سر می برم.
طرف داران عدالت اجتماعی و عدالت خواهان در طول تاریخ به انتظار ظهور هرچه سریعترش، تلاش می کنند تا زمینه ظهور آن امام عدالت گستر را فراهم نمایند و در این زمینه به بررسی راهکار های مختلف زمینه سازی شرایط ظهور و تحقق آن می پردازند. برای بررسی و تحقیق دکترین مهدویت و زمینه سازی شرایط ظهور و درک زمان ظهور حضرت مهدی(عج) ضروریست از قرآن کریم، سنت و سیره پیامبر و احادیث و سیره امامان معصوم(ع) به ویژه دوران حکومت پیامبر اسلام(ص) و علی(ع) و عقل و اندیشه استفاده شود.
بطور کلی عدالت مهدوی ناشی از عدالت الهی است و عدل مانند توحید امری فطری است. اما چون تمدن موجود بشری افسار گسیخته و به دور از شاخص های عدالت فطری است. حضرت مهدی(عج) عدالت فطری و الهی را پیاده خواهد کرد. بنا براین نظام عادلانه مهدوی با نظام ناعادلانه تمدن موجود نا سازگاری دارد. در اینجا لازم است عدالت را بعنوان محور حرکت انقلاب جهانی مهدوی تعریف شود و ابعاد مختلف حکومت عادلانه مهدوی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
عدالت چیست؟
تعاریف مختلفی از عدالت شده است مانند: قرار دادن هر چیز در جای خود؛ دادن حق هر ذی حقی؛ اعتدال و میانه روی و دوری از افراط و تفریط؛ موزون و متعادل و متناسب بودن؛ تساوی و نفی هر گونه تبعیض؛ برابری اجتماعی در ابعاد مختلف (عدالت اجتماعی، سیاسی، قضایی، اقتصادی، فرهنگی و ...) و تعاریف دیگر که منظومه ای از عدالت اخلاقی و اعتقادی، فردی و اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، عدالت آفاقی و انفسی، تکوینی و تشریعی، می باشد. بطور کلی عدالت یعنی پذیرش حاکمیت الهی و قرآنی در سه عرصه رندگی است. در عرصه اول پذیرش حاکمیت الهی در درون وجود انسان، عرصه دوم پذیرش حاکمیت الهی در عرصه بیرونی انسان (جامعه) است، عرصه سوم پذیرش حاکمیت الهی در طبیعت و در کل نظام هستی است. انسان ها، و جوامع زمانی به تعادل و عدالت می رسند که الله و معیار ها و ارزش های الهی در فکر و دل و ذهن آنها و در جامعه حاکم شود. زمینه سازان شرایط ظهور بایستی دارای چنین ویژگیهایی باشند. عدالت ریشه در فطرت پاک انسان دارد. هر انسانی بطور فطری تشنه عدالت است و با تمام وجود آرزوی استقرار عدالت اجتماعی را در جامعه دارد. این شیفتگی و ارزو از اعماق وجود او ناشی می شود.
از آن جا که محور حرکت انقلاب جهانی مهدوی بر پایی حکومت عدل الهی و نابودی ظلم و ستم در سراسر جهان است، بطور طبیعی با چالشها، و موانع بسیاری روبرو خواهد بود. ضروریست تا با استفاده از قرآن و سنت پیامبر و سیره امامان معصوم(ع) از سد آن موانع عبور کرده تا بتوانیم عدالت را در همه ابعاد آن در جهان مستقر و نهادینه نمود.
شهید مطهری راجع به عدالت می فرماید: " در قرآن از توحید گرفته تا معاد و از نبوت گرفته تا امامت و زعامت و از آرمان های فردی گرفته تا هدف های اجتماعی، همه بر محور عدل استوار شده است. عدل قرآن همدوش توحید، رکن معاد، هدف تشریع نبوت و فلسفه زعامت و امامت، معیار کمال فرد و مقیاس سلامت اجتماع است21. "
علی(ع) به دولت مردان چنین توصیه می کند اجعل العدل سیفک22؛ عدالت را شمشیر کار خود قرار دهید.
علی(ع) حکیم سخن می فرماید العدل اساس به قوام العالم23؛ عدل پایه و ستونی است که هستی بدان پا برجا و استوار است.
حکیمه خاتون از نخستین سخنی که حضرت مهدی(عج) در آغاز تولد به زبان آورده، چنین روایت می کند: "آن امام بزرگ در لحظات نخستین پس از تولد، لب به سخن گشود و به یکتایی خداوند و رسالت حضرت محمد(ص) و امامت همه امامان (ع) گواهی داد. سپس چنین فرمود: پروردگارا، وعده هایت را در مورد من جامعه عمل بپوشان و کار مرا به پایان رسان، گام هایم را استوار بدار و به وسیله من، زمین را از عدل و داد پر کن24.
در فرهنگ قرآنی مترادف عدالت، قسط است و متضاد کلمه عدل، جور است25.
قسط حق و حقوق دیگران را رعایت کردن و تجاوز نکردن است. بیشتر به روابط انسانی و اجتماعی و طبیعی توجه دارد. در صورتی که عدل، علاوه بر آن، به رابطه انسان با خود، و خدا هم توجه دارد، همچنین رعایت اعتدال و تعادل و برابری در تمامی امور فردی ، اجتماعی و زیست محیطی است. این امور کلیه امور اعتقادی، اخلاقی، امور تفکری و پژوهشی، امور علمی و فناوری، امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت، و همچنین امور امنیتی، عمرانی و زیست محیطی را شامل می شود.
حضرت مهدی (عج) در هنگام نماز عشا ظهور می کند، پس از بجا آوردن نماز عشا، با صدای رسا و بلند خود می فرماید: ای مردم! خدا و روز واپسین را که درپیشگاه او می ایستید، به یاد شما می آورم، او حجت خود را برگزید... من شما را به خدا و رسولش و عمل به کتاب خدا و ترک باطل و احیای سنت او دعوت می کنم.....26
یکی از ضروریات هر نهضت انقلابی، برای تحقق عدالت در ابعاد مختلف، تربیت مهره های کارآمد و مجریان و کارگزاران حق جو، عادل و ظلم ستیز است. عدم وجود چنین افرادی که در کنار رهبر ، موجب شکست بسیاری از حرکت های آزادیخواهی و عدالت خواهانه شده است. امام مهدی(عج) که قرار است ارمانی ترین نظام عادلانه را در جهان ایجاد نماید، به مهره هایی محکم و استوار نیاز دارد. زیرا هر قدر معیار ها و ارزش ها و آرمانهای یک مکتب بالاتر باشد، نیاز به مهره های آگاه تر، خود ساخته تر و نیرومندتر است. بنابر این دوران غیبت امام، بهترین فرصت برای خود سازی و رسیدن به درجه ای است که افتخار عضویت در صفوف یاران امام کسب شود.
حمران از امام باقر(ع) می پرسد: ای کاش می فرمودید قیام حضرت چه زمانی اتفاق خواهد افتاد تا دل ما شاد گردد! امام(ع) در قالب یک حکایت پر معنا، زمان را به سه دوره تقسیم می کند: زمان گرگ، زمان میش، و زمان ترازو. به این صورت حمران را متوجه این نکته می کند که، تا زمان ترازو فرا نرسد، زمان ظهور و حاکمیت امام عدالت گستر نیز فرا نخواهد رسید27.
منظور این است که اگر مردم گرگ صفت باشند، پدیده غصب خلافت رخ خواهد داد. و اگر میش صفت باشند، هر چند که تمایل دارند که خلافت را باز گردانند، اما عملا چنین اتفاقی نخواهد افتاد. ولی اگر مردم ترازو صفت و عدالتمدار باشند، حق غصب شده امامت را به صاحبان اصلی آن باز می گردانند. برای تربیت و هدایت محرومین و مستضعفین و برای از میان برداشتن موانع و سد راه انسانها که نظام سلطه و نیرو های استکباری و مفسدین در مقابل نیروهای حق طلب ایجاد نموده اند، راهی جز جنگ و کاربرد نیروی نظامی به عنوان یک ضرورت برای دستیابی به عدالت اجتماعی و استقرار نظام توحیدی حکومت جهانی عادلانه مهدوی بر ویرانه های نظام استکباری نمی باشد. قرآن می فرماید "قاتلو هم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله...28.
تعبیر های کوبنده احادیث در ترسیم حرکت حضرت مهدی(عج) بسیار در خور توجه است. علی(ع) می فرماید: "....بابی ابن خیره الاماء....یسومهم خسفا و یسقیهم بکاس مصبره، و لا یعطیهم الا السیف هرجا....28 ". پدرم فدای پسر بهترین زنان! (یعنی حضرت صاحب الزمان)... ظالمان را خوار و ذلیل می کند و جام زهرآگین به کامشان خواهد ریخت و با شمشیر و کشتاری فراگیر با آنان برخورد خواهد کرد.
همه پیغمبران و اولیای الهی برای این آمدند که پرچم توحید را در عالم گسترش دهند؛ پرچم توحید را به اهتراز درآورند و روح توحید را در زندگی انسان ها زنده کنند. بدون عدالت، بدوت استقرار عدل و انصاف، توحید معنایی ندارد. یکی از نشانه ها یا ارکان توحید، نبودن ظلم و نبودن بی عدالتی است.لذا شما می بینید که پیام استقرار عدالت، پیام پیغمبران است29.
حرکت و فلسفه تارخ، حرکت همه جوامع بشری و حرکت جوامع اسلامی به سوی خیر و صلاح است؛ به سوی حکومت حق و عدالت است؛ به سوی نابودی خواسته های ظالمانه، خودخواه هانه و استبدادی است؛ به سوی روی کار آمدن مستضعفان بیدارشده است که در شکل عادل ترینش در دوران ظهور ولی عصر(عج) تامین می شود30.. با بررسی موارد فوق می توان نتیجه گرفت که عدالت، حد وسط و حد اعتدال است، رعایت تساوی و نفی هرگونه تبعیض، رعایت حقوق الهی، اجتماعی، فردی و طبیعی است. دادن حق به حق دار و قرار گرفتن هرچیز در جای خود می باشد.
نزدیک کردن پیروان ادیان و مذاهب مختلف از طریق دکترین مهدویت
انسانها درمعتقد به هر دین و آیینی که باشند دارای مسائلی می باشند و به امید ظهور منجی می باشند تا مسائلشان را حل کند. آنها با مسائلی مانند ظلم و فساد و تبعیض و نابرابر یهای و دور شدن از عدالت اجتماعی روبرو هستند و به امید ظهور منجی عدالت گستری هستند تا آنها را از ستم کشی و بدبختی و ظلم و فساد و استضعاف نجات دهد و مسائل روحی روانی و مادی آنها را حل نماید و به آنها امید و نشاط دهد و حکومت عادلانه ای ایجاد نماید. رسالت جمهوری اسلامی و که از این فرصت خدادادی استفاده نماید و با ایجاد انگیزه، کنجکاو کردن آنها وادارشان کنیم که در باره منجی گرایی، ایجاد جامعه عادلانه و نابودی ظلم و فساد و مبارزه با استبداد و نظام سلطه فکر کنند و عمیق تر بیندیشند.
بنابر این ضروریست در مرحله اول همه ادیان و مذاهب مختلف جهان و در مرحله دوم ادیان ابراهیمی را در زمینه منجی گرایی و مهدویت بسیج نمائیم. تا موعود گرایی از زبان علمای ادیان و مذاهب جهان به روزنامه ها، رادیو ها و تلویزیون های جهان وارد شود و بسیجی در سطح جهان در زمینه منجی گرایی ایجاد شود. این مصلح عدالت گستر را که در همه ادیان و مذاهب است را بایستی توسعه و گسترش دهیم تا یک حرکت و نهضت جهانی از طریق نزدیک کردن ادیان و دلهای معتقدین به دیان ایجاد کنیم.
اعتقاد به منجی عدالت گستر در جهت منافع مادی و معنوی مردم است. محبت مردم را نسبت به یکدیگر و نسبت به منجی و خدایشان بیشتر می کند. ملت ها و ادیان و مذاهب را بهم نزدیکتر می کند. ساختار چنین منجی و مصلح جهانی بر اساس ظلم ستیزی و عدالت اجتماعی است و به نفع تمام مستضعفین عالم است. برای اینکار ضروریست تا اقدامات زیر انجام شود:
ایجاد بانک اطلاعاتی از ادیان و مذاهب جهان و درک دقیقی از منجی گرایی در آنها شناسایی سران، علما و دانشمندان ادیان و مذاهب مختلف جهان و ایجاد ارتباط با آنها برپایی میز گرد ها، سمینارها و همایش های بین المللی بین مسلمانها (شیعه و سنی)، بین ادیان ابراهیمی (یهودی، مسیحی، اسلام) و تمامی ادیان با منشاء الهی و بشری (مانند هندوئیزم، بودایی، شنتویی، زرتشتی، ادیان آفریقایی و ادیان ابراهیمی و اسلام)
چاپ نشریات، مجموعه مقالات کنفرانس های منجی گرایی، مهدویت، و کتابها
نوشتن داستان ها، و رمان ها در زمینه مهدویت
بسیج هنرمندان، شاعران، خطاط ها، نقاشان در حوزه مهدویت
تهیه فیلم هابرای سنین مختلف در زمینه منجی گرایی و مهدویت
تهیه نرم افزار های مشترک در حوزه ادیان الهی و تمامی ادیان و مذاهب جهان
ایجاد خبرگزاری های مختلف در حوزه منجی گرایی و مهدویت و موعود گرایی به زبان های زنده دنیا
تاکید بر موعود گرایی بعنوان محور مشترک ادیان مختلف و نزدیک کردن ادیان، ملت ها و مردم جهان بهم
بسیج بخش فرهنگی سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران جهت شناخت و ارتباط موثر با صاحب نظران، رهبران ادیان و مذاهب در ترویج فرهنگ انتظار و انتظار به منجی و زمینه سازی شرایط ظهور
هماهنگی با وزارت امورخارجه برای تسهیل در رفت و آمد و صدور ویزا و دعوت از اندیشمندان و رهبران ادیان و مذاهب مختلف برای زمینه سازی، توسعه و گسترش فرهنگ انتظار
ابعاد مختلف نظام و دولت زمینه ساز شرایط ظهور
ابعاد مختلف نظام و دولت زمینه سازی شرایط ظهور دارای همان ابعاد و زمینه هایی است که در انقلاب جهانی مهدوی وجود دارد. ابعاد مختلف نظام و دولت زمینه سازشرایط ظهور را می توان در 15 بعد زیر خلاصه نمود. هر بعد خود یک انقلابی است که در یکی از ابعاد و نیاز های چنین انقلاب عظیمی را تامین می کند. هر بعد از انقلاب با ابعاد دیگر بصورت یکپارچه مرتبط است و تمام زوایای اعتقادی، اخلاقی، علمی و فناوری، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، امنیتی، قضایی، زیست محیطی، انسان، جامعه و طبیعت را شامل می شود. محور انقلاب جهانی مهدوی، عدالت اجتماعی و ظلم ستیزی، کتاب خدا قرآن، سنت پیامبر و سیره و روش امامان معصوم و عترت، و عقلانیت است. برای زمینه سازی شرایط ظهور و انقلاب جهانی عادلانه مهدوی لازم است در ابعاد مختلف و در زمینه های فردی، اجتماعی و زیست محیطی در جامعه تغییر و تحول و انقلاب اساسی ایجاد شود. ابعاد مختلف انقلاب جهانی مهدوی عبارتند از:
بعد اعتقادی یا انقلاب اعتقادی
بعد اخلاقی یا انقلاب اخلاقی
بعد پژوهشی یا انقلاب پژوهشی
بعد علمی یا انقلاب علمی
بعد فناوری یا انقلاب فناوری
بعد عمرانی یا انقلاب عمرانی
بعد فرهنگی یا انقلاب فرهنگی
بعد اجتماعی یا انقلاب اجتماعی
بعد سیاسی یا انقلاب سیاسی
بعد اقتصادی یا انقلاب اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت
بعد امنیتی یا انقلاب امنیتی
بعد قضایی و حقوقی یا انقلاب قضایی و حقوقی
بعد نظامی یا انقلاب نظامی
بعد زیست محیطی یا انقلاب زیست محیطی
ابعاد مختلف نظام و دولت زمینه ساز ظهور در شکل(1) نشان داده شده است.
1- بعداعتقادی و معرفتی یا انقلاب اعتقادی
یکی از ویژگیهای حکومت جهانی مهدوی، افزایش معرفت و دانش و شناخت انسان از خود، خداوند، جامعه، طبیعت و جهان است. با چنین شناختی انسان به قدرت الهی پی برده و برای نقش آفرینی مثبت در مسیر قرب الهی افکارش متمرکز شده و قدرت بیشتری برای پیمودن راه رشد و کمال پیدا می کند. بنابراین بالاترین معرفت ها معرفت نفس است، که در زمان ظهور و در سایه عدالت او قابل دسترسی همه انسانها می باشد. در آن روز زمینه آگاهی بخشی به صورتی است که همه انسانها به این معرفت و آگاهی خواهند رسید و کلید گنج سعادت را بدست خواهند گرفت.
دوران ظهور، دورانی سراسر آگاهی، روشنایی و عصر شناخت کامل انسان از خود، خداوند، جامعه و هستی است. عصری است که همه زوایای زندگی انسان در ابعاد مختلف روشن می شود.
عدالت ریشه ای فطری و اعتقادی دارد. هر انسانی به طور فطری و اعتقادی تشنه عدالت است. این تشنگی و شیفتگی از اعماق وجود انسان سرچشمه می گیرد. بنابراین هر چقدر انسان از نظر اعتقادی بتواند خود را به فطرت پاک خویش نزدیک کند، نیازش به عدالت در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره بیشتر می شود.
امام علی(ع) در باره حضرت مهدی(ع) می فرماید: "... فیریکم کیف عدل السیره و یحیی میت الکتاب و السنه31 "، او به هنگام قیام، عدالت اسلامی و دادگری و روش پیامبر در عدالت را در چشم انداز جهانیان قرار خواهد داد و کتاب و سنت را که پیش از او مرده اند، زنده خواهد کرد.
در زمان حضرت مهدی(عج) با توجه به رشد عقلانیت انسان، آنها که از این موهبت الهی محروم بودند در آن زمان به چنان بلوغ و رشد فکری میرسند که زنها می توانند در منزل بنشینند و قضاوت نمایند.
در حدیثی در باره زمان حضرت مهدی(ع) آمده است: " و توتون الحکمته فی زمانه حتی ان المراه لتقضی فی بیتها بکتاب الله و سنه رسول الله32 "؛ در دوران او، شما از حکمت برخوردار می شوید؛ تا آن جا که زن در خانه خود، برابر کتاب خدا و روش پیامبر (ص) قضاوت می کند.
گسترش و ارتقاء معرفت انسان نه تنها به استقرار عدالت فردی و اجتماعی کمک می کند بلکه ضامن تداوم جریان عدالت خواهی و تحقق آن می شود. عدالت در دکترین مهدویت بر اساس سه مولفه زیر می باشد: الف- عدالت در پناه وحدانیت و توحید (عدالت در جهان بینی توحیدی، مقصود نهایی الهی است) ؛ ب- بنیاد عدالت بر معرفت و توسه و گسترش مبانی معرفتی در جامعه مهدوی است؛ ج- اصل عزت و کرامت انسانی در جامعه مهدوی است33.
از جمله اهداف تربیتی انسان در دکترین مهدویت، وظایف انسان نسبت به خود می باشد. انسان معتقد و منتظر لازم است تلاش کند روز به روز به نگرش و اعتقادات خود عمق دهد و ایمان و اعتقاد و اخلاق خود را کامل تر نماید، و با تهذیب نفس و خودسازی، خود را به صفات الهی آراسته سازد و حق خلیفه الهی را به خوبی به جا آورد34.
انسان به گونه ای خلق شده است که می تواند خود را با صفات و ویژگیهای انسانی که در فطرت الهی او ریشه دارد بیاراید و با کسب فضایلی مانند حقیقت جویی ، کمال جویی و تقوی و احسان به مردم، وحرکت در مسیر الهی، خود را به مرز انسان کامل نزدیک نماید.
در نظام دکترین مهدویت، انسان ها بایستی بدنبال به دست آوردن معارف و علوم برای سعادت دنیا و آخرت خود باشند؛ و روز به روز به ذخایر معرفتی و عقلی خود بیفزایند.
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: "و قل رب زدنی علما35 "، و بگو: پروردگارا، بر دانشم بیفزا.
در زمان ظهور انسان خفته بیدار و قلب و دل انسان از خواب غفلت بیدار و دین و سنت پیامبر زنده می شود
" احیی به مناهج سبیله و فرائضه و حدوده 36 "، خداوند به وسیله اوراه های هدایت و فرایض و حدود خویش را زنده می سازد.
در زمان ظهور، استعداد های نهفته در عمق وجود انسانها شکوفا می شود.
" ویثیروالهم دفائن العقول 37 "، تا برایشان گنج های اندیشه و عقل را استخراج نموده نمایان سازند.
در زمان ظهور، خداوند دل های مسلمین را تسکین می دهد.
" یشفی الله قلوب اهل الاسلام 38 "، خداوند به دست او دل های مسلمین را تسکین می بخشد.
در آنزمان اندیشه و معرفت انسان متمرکز می شود و در مسیر الهی شکوفا می شود.
"فجمع به عقولهم و کملت به احلا مهم ثم مدالله فی ابصارهم و اسماعهم 39 "، خرد های آنان را گرد آورد، رشد های آنان را کامل گرداند و خداوند بر وسعت بینایی و شنوایی آنان می افزاید.
جای عقل و فطرت انسانی حاکمیت است تا بتواند عدالت را در جامعه مستقر کند. خود شناسی و خدا شناسی لازمه تحقق عدالت اجتماعی است. انسان منتظر بایستی تلاش کند به فطرت پاک خویش برگردد و عقلانیت خود را ارتقاء دهد.
بنابر این در دکترین مهدویت لازم است اول به سراغ انسان شناسی برویم. تا بینش و نگرشمان را نسبت به خود و خدا و مردم بر اساس معیار ها و ارزشهای قرآنی تغییر ندهیم محال است بتوانیم عدالت اجتماعی را در جامعه مستقر نمائیم. به گفته آیت الله حائری شیرازی ما یک مبارزه بین عقل و جهل داریم و یک جهانی شدن عقل و یک جهانی شدن جهل. مردم جهان(نه حاکمان ظالم و مفسد) رو به جهانی شدن عقل و حاکمیت عقل می روند.عقل نور است و حضرت مهدی(ع) هم نور و همدیگر را جذب می کنند. بایستی مردم زمینه را برای ظهورش فراهم نمایند تا او قدرت را از دست حاکمان ظالم و ستمگر و سرکشان بگیرد 40. حقایق حیات بخش و تابناک قرآن، که در طول اعصار و قرون توسط اولیای امور دستخوش تغییرات و تفسیر ات نادرست شده است، زمانی که آن حضرت ظهور می کنند، حقایق قرآن را با تفسیر درست و دقیق عرضه می کنند به صورتی که مردم تصور می کنند آن حضرت کتاب و شیوه تازه ای آورده است.
پس از ظهور حضرت مهدی(عج) اینطور نیست که مردم یکباره به او به پیوندند و انسان ها فرشته شوند و دیگر نتوانند گناه کنند. در آن زمان هم مانند شرایط کنونی هر کس طلب هر چه که هست (پست و مقام، مال و ثروت، برتری جویی و غیره) در آن جهت تلاش می کند. حضرت مهدی(عج) سعی می کند آنها را هدایت و حجت را برای آنها تمام کند. آنها یا حق را می پذیرند و یا با آن مبارزه می کنند. در این صورت حضرت مهدی(ع) با آنها یی که عناد می ورزند می جنگد. حضرت مهدی(عج) که می خواهد حکومت عادلانه جهانی را تشکیل دهد، لازم است از تیم و کادر بسیار مجهزی برخوردار باشد.
کادر مرکزی امام از 313 نفر از انسانهای کاملی، که دارای تقوی، مدیریت علم و دانش و اخلاس و ایثار تشکیل می شود.حضرت مهدی(عج) پس از اتمام حجت با مردم، نسبت به آنهایی که فقط از روی عناد و دشمنی با حق مبارزه می کنند، با ْآنها می جنگد. زمینه سازان ظهور تلاش می کنند تا با تغییر و تحول درونی خود و جامعه زمینه را برای ظهور حضرت مهدی(عج) فراهم نمایند و خود را در جبهه یاران حضرت مهدی(عج) قرار دهند و خود را با عبودیت خداوند و با تقوا و جهاد و شهادت و ایثار و مبارزه با استکبار و ظلم و فساد برای استقرار عدالت اجتماعی در جامعه به کادر مرکزی حکومت جهانی مهدوی نزدیک نمایند.
2- بعد اخلاقی یا انقلاب اخلاقی
یکی از اهداف انقلاب جهانی مهدوی، تغییر و تحول انسان و وظایف انسان نسبت به خود است. بنابر این لازم است انسان تلاش کند تا از طریق انقلاب اعتقادی، روز به روز نگرش و دیدگاهش را نسبت به خود و خدا، و جامعه و هستی، عمیق تر نماید؛ و ایمان، اعتقاد و اخلاقش را بطور مستمر کامل تر نماید و با تهذیب و خودسازی، خود را به صفات الهی آراسته نموده، تلاش کند تا در جمع یاران حضرت مهدی(عج) قرار گیرد و تلاش کند تا حق خلیفه اللهی را به جا آورده و با تبعیت از حضرت مهدی(عج) خود را به انسان کامل نزدیک نماید.
همچنین تلاش کند تا با انقلابی فرهنگی، زمینه رشد اعتقادی و اخلاقی را در جامعه بوجود آورد. انسان به گونه ای خلق شده که دارای فطرتی پاک است و دارای صفات الهی است. بنابراین انسان لازم است تلاش کند تا خود را به صفات الهی که در فطرت پاک او ریشه دارد بیاراید؛ و با تزکیه، خودسازی و حقیقت جویی و کمک به انسان ها و زمینه سازی ظهور حضرت مهدی(عج) و انقلاب جهانی مهدوی خود را به مرز انسان کامل نزدیک نماید. در این صورت است که بهترین نوع زندگی را برای خود و جامعه فراهم نموده است.
حضرت مهدی در زمان ظهور چنان مردم را با قرآن و سنت پیامبر آشنا می کند و آنرا در طی یک انقلاب فرهنگی نشر می دهد که انسان ها به معرفت و تزکیه الهی دست می یابند و آن هدفی که در آیات قرآن برای رسالت انبیا مطره شده "یعلمهم الکتاب و الحکمه و یزکیهم " تحقق می یابد. اخلاق، رفتار و عمل امام زمان(عج) به عنوان انسان کامل، به همراه یاران خالص و با وفا و از خود گذشته و کامل خود در عرصه های فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، علمی، عمرانی و...موجب می شود تا مردم متحول شوند و ساختار و نهاد های غیر الهی بتدریج اصلاح و ساختار های و نهاد های جدیدی منطبق با نظام عادلانه مهدوی بوجود آید. ساختارهای جدید به تدریج اعتقادات انسانها را عمیق و خلق و خوی آنها را اصلاح می کند و با ارتقاء عقلانیت و عدالت فردی و اجتماعی روز به روز آنها را بسمت انسان کامل و نخبه هدایت می کند.
از علی(ع) روایت شده، وقتی مهدی(عج) ظهور کند در هیچ سینه ای کینه ای باقی نخواهد ماند.
در دوران حضرت مهدی(عج) حیوانات به سازگاری می رسند
روایت شده است، فردی نزد امام صادق(ع) می آید، می گوید ما با دوستان سازماندهی کرده ایم برای سرنگون کردن بنی عباس. امام صادق(ع) از آنها می پرسد بین شما این مقدار گذشت هست که اگر کسی نیاز داشت، دست در جیب دیگری بکند، و او هیچ ناراحت نشود. آیا با هم اینطوری هستید؟ آن فرد گفت خیر. امام گفت شما که در دادن مال بخیل هستید نسبت به نثار خون برای جامعه بخیل تر هستید.
در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) هر کسی نیاز دارد به اندازه نیازش دست می کند در جیب برادرش و به اندازه نیازش پول برمی دارد، بدون آنکه او ناراحت شود. در زمان جنگ در جبهه که نهار می آوردند، گاهی دیده می شد که فرمانده تیپ یا لشکر غذا را تقسیم می کرد، بعد خودش در انتها اگر غذا می ماند، بعد از اینکه همه میل کردند غذا را میل می کرد. همچنین در زمان جنگ در بعضی مناطق صندوقی می گذاشتند، هر کسی هرجه پول داشت در آن می گذاشت، هر کسی هم هر چقدر لازم داشت از آن صندوق برمی داشت. این کار ها جرقه هایی از جامعه مهدوی و بخشی از زیبایی های جبهه بود.
امام باقر(ص) می فرماید: "گاذا قام القائم جائت المزامله و یاتی الرجل الی کیس اخیه فیاخذ حاجته لا یمنعه41 " ،هنگامیکه قائم(ع) قیام کند، رفاقت و دوستی خالصانه (در میان مردم) رایج می گردد و اگر مردی دست در جیب برادرش فرو برد و به اندازه نیازش بردارد برادرش او را منع نمی کند.
در حدیث دیگری امام باقر(ع) می فرماید: "اذا قام قائمنا وضع یده علی روس العباد، فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم42 "، هنگامی که قائم(ع) ظهور کند شعاع نورانیت و هدایتش همه بندگان خدا را فرا می گیرد و عقول مردم متمرکز و اخلاقشان به واسطه آن امام بزرگوار کامل می شود. از جمله خصوصیات یاران مهدی دوری از بخل، اسراف و افراط و تفریط است. پیروان و یاران مهدی انسانهایی متعادل و حد وسط می باشند.
امام صادق(ع) در یک تمثیل فرق بین بخل، اسراف و قوام را مشخص می کند. امام یک مشت سنگریزه را گرفته و آن را با دست می فشرند، به گونه ای که هیچ دانه ای از آن فرو نیفتاد، سپس فرمودند: " این رفتاری است که خداوند در کتاب خود، از آن به بخل یاد کرده است ". آن گاه امام دست خود را به طور کامل باز کرد، به گو.نه ای که هیچ ریگی در آن باقی نماند. بعد امام فرمود: "این نیز اسراف است ". سپس امام مشتی دیگر از ریگ برداشت و دست را به گونه ای گشود که مقداری از ریگها ریخت و مقداری در آن باقی ماند و فرمود "این است قوام و حد وسط43 ".
از نظر احمدبن محمد مهدی النراقی: ملاک تشخیص اعتدال و حد وسط عرف است، زیرا مرجع در شناخت حقایق معانی لغوی مصادیق عرفی است و از نظر عرف حدوسط عبارت است از هزینه کردن مال به اندازه نیاز و یا به مقداری که با موقعیت شخص تناسب دارد. بنابر این هر گونه هزینه و انفاق مال خارج از این دو ملاک- رعایت نیاز و تناسب با موقعیت- اسراف است؛ چه این که اتلاف و تضییع مال باشد، خارج از موقعیت فرد باشد و یا مورد نیاز نباشد44.
در آن زمان با رشد و شکوفایی فکری کینه ها به محبت و دوستی تبدیل می شود، و روابط اجتماعی بر اساس قرآن و سنت رسول(ص) و انسان دوستی شکل می گیرد.
امیر مومنان علی(ع) می فرماید: "ولو قد قائم قائمنا...لذهبت الشحناء من قلوب العباد45 "؛ چون قائم ما قیام کند کینه از دل ها بیرون رود.
در سایه انقلاب عادلانه مهدوی خداوند بی نیازی را در دل انسان ها قرار می دهد و حرص و آزمندی از قلب انسان خارج می شود.
پیامبراکرم (ص) در وصف دوران حضرت مهدی(عج) میفرماید: "و یجعل الله الغنی فی قلوب هذه الامه46 "؛ خداوند بی نیازی و غنا را در دل های این امت پدید آورد.
در نظام تربیتی مهدوی، به واسطه عنایات خاص خداوند به انسانها، روحیه کمال طلبی و اخلاق پسندیده در میان مردم رونق می گیرد، ظلم و فساد و کدورت و دشمنی و دیگر صفات شیطانی از زندگی مردم رخت می بندد. گسترش اتحاد و برادری و ارتباط سالم در بین مردم موج می زند.
امام صادق(ع) می فرماید: و یحسن حال عامه العباد و یجمع الله الکلمه و یولف بین قلوب مختلفه.47 "، و (در زمان حضرت) حال مردم سامان می یابد و یک دستی و وحدت کلمه میان مردم به وجود می آید و افکار و عقاید ناسازگار با هم الفت ودوستی پیدا می کنند.
رسول اکرم (ص) می فرماید: "به یمحق الله الکذب و یذهب الزمان الکلب و یخرج ذل الرق من اعناقکم 48 "، خداوند به وسیله او، دروغ و دروغگویی را نابود می سازد، روح در زندگی و ستیزه جویی را از بین می برد و ذلت بردگی را از گردن آن ها بر می دارد.
از ویژگیهای اخلاقی وحکومت حضرت مهدی(ع)، سخت گیری بر مسئولین کشور و دولتمردان و با رئوفت و مهربانی با محرومین و مستضعفین برخورد می کند
"المهدی سمح بالمال، شدید علی العمال رحیم بالمسکین 49 "، حضرت مهدی(ع)، بخشنده ای است که مال را به وفور می بخشد، بر مسئولین کشور بسیار سخت می گیرد و بر بی نوایان بسیار رئوف و مهربان است.
در آن زمان تلاش برای شناخت حقیقت و کسب ایمان وفضائل اخلاقی و تقوی و احسان به مردم موجب می شود انسان در مسیری قرار گیرد که با تبعیت از امام زمان خویش در نهایت به انسان کامل و خلیفه الهی برسد. این چنین است که پیامبراکرم (ص هدف از بعثتش را گسترش اخلاق و صفات الهی در میان مردم معرفی می نماید و می فرماید:
" انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق50 "، همانا من به خاطر این مبعوث شدم که مکارم و خوبی های اخلاقی را کامل گردانم           ادامه دارد...

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات