گروه سیاسی: قیام مردم مصر که پس از 18 روز موجب استعفای مبارک از سمت خود شد، مسؤولان رژیم صهیونیستی را در سردرگمی فرو برده است. تحولات اخیر در همسایه غربی رژیم صهیونیستی که 35 سال از متحدان استراتژیک این رژیم به حساب میآمده است به هیچوجه به نفع اسرائیل رقم نخورد و مصر در آستانه پیوستن به گروه کشورهای صهیونیسمستیز منطقه قرار دارد. روزنامه اسرائیلی هاآرتص در نوشتاری تازه به بحث ایران، مصر و اسرائیل میپردازد و مینویسد: وداع حسنی مبارک با قدرت در حقیقت احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران را به صفر رساند. به گزارش ایران دیپلماسی، این روزنامه در ادامه مینویسد: اکنون اسرائیل از جانب مرزهای غربی خود مطمئن نیست و بر همین اساس نمیتواند با خیال راحت تاسیسات هستهای ایران را هدف قرار دهد. در فضایی که لبنان و حماس و سوریه موافق ایران هستند و موانعی در برابر حمله احتمالی اسرائیل به ایران محسوب میشوند، اکنون مصر هم به این چالشهای اسرائیل اضافه شده است. به گفته هاآرتص، این حقیقت این روزها سیلی میشود و به صورت اسرائیلیها میخورد. حسنی مبارک برای 3 دهه ضامن امنیت و آرامشی بود که اسرائیلیها از آن بهره میبردند.
در 3 دهه گذشته در خاورمیانه هر خیزشی که رخ داد، مصر عامل ایجاد یا مهار آن بود. قدرتی که همواره در خاورمیانه حرفی بسیار جدی برای گفتن داشته است. اسرائیلیها همواره اطمینان خاطر داشتند که در جبهه چپ خود همسایهای گوش به فرمان را در اختیار دارند. اسرائیل و مصر با هم در جریان توافقنامه کمپ دیوید دست دوستی دادند و این دوستی همواره زنده ماند. هاآرتص در ادامه آورد: 18 روز اعتراضهای خیابانی در مصر در نهایت حسنی مبارک 83 ساله را خانهنشین کرد. اکنون دورهای از ابهام و سردرگمی برای غرب آغاز شده که البته در راس این هرم سردرگمی هم اسرائیل ایستاده است. اسرائیلیها به زمامداریهای طولانی مدت یک نفر در جهان عرب عادت کردهاند. حافظ اسد 30 سال بر مسند قدرت در سوریه نشسته بود و در نهایت هم مرگ وی را از این کرسی جدا کرد. ملک حسین و یاسر عرفات هم از این قاعده مستثنا نبودند. زمانی که این قبیل زمامداران به آرامی از صحنه قدرت کنار میروند اعتبار و امنیت آنها سر جای خودشان باقی میماند. حسین و اسد هر دو قدرت را به فرزندان خود واگذار کردند. عرفات هم جای خود را به محمود عباس داد که در جامه معاون ارشد وی فعالیت داشت. بر همین اساس بود که تبادل قدرت در اردن، سوریه و فلسطین به نظر اسرائیلیها بسیار عادی آمد. این قبیل تغییرها هیچگونه دغدغه و نگرانی برای اسرائیل به وجود نیاورد.
هیچ کدام از این جابهجاییها وحشتناک هم نبود. در مصر اما هیچکدام از این خوشبینیها محقق نشد. مبارک از قدرت بیرون رانده شد. وی در حالی از قدرت و قاهره خداحافظی کرد که نه توانست جانشینی برای خود تعیین کند و نه ردای ریاست جمهوری را بر تن فرزندش، جمال بیندازد. جمال حتی زودتر از پدر قدرت را واگذار کرد و رفت. ارتش در حال حاضر زمام امور را در اختیار گرفته و تمام عزم خود را برای مهار اوضاع به کار گرفته است. البته ژنرالها وعده دادهاند که بستر را تنها برای انتقال قدرت مهیا خواهند کرد و قرار نیست نظامیگری در مصر حرف نخست را بزند. یونیفرمپوشها ادعا میکنند که قرار است انتخابات آزاد برگزار شود اما هیچکس در این شورای نظامی که اختیار امور را در دست گرفته نمیداند که این انتقال قدرت باید چگونه انجام گیرد. تاریخ نشان میدهد که همواره پس از انقلابها چند سالی طول میکشد تا اوضاع به ثبات سیاسی برسد. این ابهام بنیامین نتانیاهو را به دردسر انداخته است. عکسالعملهای وی در روزهای نخست همگی حاکی از این بود که اسرائیل میرود تا رفیق شفیق خود را در منطقه از دست بدهد. اسرائیلیها گمان کردند که معاهده کمپ دیوید به تاریخ خواهد پیوست. بنیامین نتانیاهو تمام تلاش خود را به کار گرفت تا وداع مبارک از قدرت را به تاخیر بیندازد. این تلاشها اما بی ثمر به پایان رسید.
با این حال نخست وزیر اسرائیل، زمانی که ارتش در بیانیهای اعلام کرد که دولت جدید به همه تعهدنامههای امضا شده در سطح بینالمللی پایبند است، خوشحالی خود را ابراز کرد. الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران نخستین نگرانی مقامات صهیونیست از پیامد انقلاب مردمی مصر است. به گفته کارشناسان، روی کار آمدن یک دولت اسلامگرا و مخالف سیاستهای رژیم صهیونیستی در همسایگی غربی این رژیم میتواند آغازی برای فروپاشی اسرائیل محسوب شود. به نوشته روزنامه هاآرتص، نتانیاهو بیم این را دارد که شاید مصر هم تبدیل به جمهوری اسلامی دیگری شود. مصر اگر ایران شود و مخالف اسرائیل، کار تلآویونشینها تمام است. اسرائیل این روزها آرزو دارد که مصر الگوی ترکیه را برای خود انتخاب کند. هر چند تلآویو با آنکارا هم رابطه حسنهای ندارد اما ترجیح میدهد قاهره را نزدیک به الگوی ترکها ببیند و نه نسخه پارسیها. اسرائیل ترجیح میدهد کشوری را در همسایگی خود داشته باشد که سفارتخانه این رژیم در آن به چشم بخورد تا رابطه دیپلماتیک برقرار بماند و البته تمام دوستیها هم جای خود را به دشمنی ندهند. البته نتانیاهو اگر تعارف را به حاشیه براند میتواند به مصریها بگوید: لطفا اگر میخواهید از ترکها الگوبرداری کنید از ترکهای پیش از روزهای اردوغان نسخه بردارید. نتانیاهو و مبارک هر دو یک دغدغه مشترک داشتند: افزایش نفوذ ایران در منطقه. مصر در جهان اهل تسنن نقش بسیار کلیدی را بازی میکرد.
این کشور تمام تلاش خود را برای مقابل ایران علم کردن اهل تسنن به کار گرفت. در این ماجرا عربستان سعودی هم به کمک مصر آمد. نوار غزه، سوریه و حزب الله لبنان در کنار ایران چهار ضلعی بودند که مصر و اسرائیل از آنها واهمه داشتند. این روزنامه اسرائیلی در ادامه مینویسد: این جملات بدین معنا نیست که دولت آتی در مصر فرمان حمله به تاسیسات هستهای ایران را صادر میکند. بر عکس این دولت در چند سال نخست جان گرفتن باید به نتیجه نظرسنجیهای عمومی توجه کند. اینکه افکار عمومی در جهان عرب و البته در داخل مصر چه میگوید. اعراب هم مخالف حمله بازدارنده به ایران هستند. بدون مبارک بیشک حملهای به تاسیسات هستهای ایران انجام نخواهد گرفت. تمام کسانی که در ساختار اسرائیل اصرار داشتند که حمله به ایران خطرناک است و تبعات بسیاری به همراه دارد، اکنون میتوانند با خیال راحت وداع مبارک را بهانه کنند. یک روز ایهود اولمرت این جمله را در تاریخ اسرائیل ثبت کرد: «ما به سختی به صلح تن خواهیم داد». اکنون نتانیاهو میتواند این جمله را ثبت کند: ما به سختی به جنگ تن خواهیم داد.