رئیس مجلس شورای اسلامی دکتر حدادعادل طی سفری به مصر با حسنی مبارک رئیسجمهور دائمی این کشور دیدار و گفتگو کرد. این سفر که در 30 سال گذشته نخستین دیدار بالاترین مقام عالیرتبه ایران با مقامات مصر است، با ارزیابیهای متفاوتی مواجه شد. هر چند پیش از این طرف ایرانی و مصری سیگنالهای مثبتی از یکدیگر جهت آغاز روابط گسترده دریافت کرده بودند. با این حال از آنجایی که این دو کشور در منطقه خاورمیانه، کشورهایی قدرتمند با سابقه تمدنی کهن و دارای ظرفیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری زیادی محسوب میشوند، این سوال مطرح میشود که چرا تاکنون این روابط گسترش نیافته و اصلاً این گسترش روابط به نفع ایران خواهد بود یا خیر؟
سابقه روابط دو کشور
زمانی که در سال 1979 انورسادات رئیسجمهور وقت مصر به خاطر منافع اقتصادی پیمان کمپ دیوید را امضاء نمود، مصر از جهان اسلام و عرب رانده و منزوی شد و هنگامی که سفارت رژیم صهیونیستی در قاهره گشایش یافت و سادات میزبانی شاه مخلوع ایران را پذیرفت روابط ایران و مصر به پائینترین حد خود تنزل یافت و علیرغم اینکه دو کشور طی سالهای قبل از این مساله با یکدیگر روابط گستردهای داشتند، اما در تاریخ 11/2/58 به دستور امام خمینی(ره) رابطه ایران با مصر قطع شد.
این روند تا سال 1997 که منجر به دیدار خاتمی با حسنی مبارک شد، ادامه داشت، اما از این تاریخ دو طرف کمکم نشانههای مثبتی را جهت گسترش روابط از سوی یکدیگر دریافت کردند و در مجامع بینالمللی مقامات دو کشور هرازگاهی با یکدیگر دیدار نموده و خواستار گسترش روابط با یکدیگر شدند. از این رو دفاتر حفاظت منافع دو کشور در تهران و قاهره در حد یک سفارت کار میکرد.
با روی کار آمدن دولت نهم و اراده بیشتر دولتمردان جهت گسترش روابط با کشورهای اسلامی و استفاده از ظرفیتهای مغفول، دیدارهایی بین وزرای خارجه ایران و مصر در تهران صورت گرفت و زمانی که رئیسجمهور احمدینژاد در پاسخ به خبرنگار مصری از آمادگی ایران جهت گشایش سفارت ایران در مصر خبر داد، سرعت گسترش روابط دو کشور افزایش یافت. اما به هر حال هر چند روابط سیاسی ایران و مصر توسعه زیادی نیافته است اما دو طرف از روابط اقتصادی بالایی برخوردار هستند. به گونهای که در زمینههای نساجی، مواد غذایی، کشاورزی و روابط بانکی همکاریهای زیادی وجود دارد. در حال حاضر سطح روابط تجاری دو کشور فراتر از نیم میلیارد دلار است و مصر در یک نوبت 150 میلیون دلار جهت احداث کارخانه شکر در ایران سرمایهگذاری نموده است. ایران نیز حتی از قبل انقلاب در منطقه آزاد تجاری مصر، سرمایهگذاریهای زیادی را در زمینه نساجی در صنایع مصر انجام داده است و مهمتر اینکه در سفر اخیر وزیر صنایع ایران به مصر کارخانه تولید خودرو پارس در این کشور افتتاح شد. استقبال گسترده تجار مصری از محرابیان (وزیر صنایع) نشان میدهد که علایق همکاری اقتصادی روزبهروز بین دو کشور افزایش مییابد. از سوی دیگر روابط فرهنگی مطلوبی بین ایران و مصر در جریان است به گونهای که هماکنون زبان فارسی در دانشگاههای الازهر، اسکندریه، اسیوط و عینالشمس تدریس میشود و در مجموع حدود 140 کرسی دانشگاهی مصر را به خود اختصاص داده است. با این وجود تنها روابط سیاسی دو کشور است که پیرامون آن اما و اگرهای زیادی وجود دارد.
موانع و ظرفیتهای گسترش روابط سیاسی
1ـ در حال حاضر هنوز اعتماد کافی بین مقامات سیاسی دو طرف وجود ندارد. دولت مصر گمان میکند که جریان اسلامگرایی این کشور در نتیجه گسترش روابط با ایران، قویتر شده و مانع حکومت دائمی مبارک میشود. البته هر چند احتمال این مساله بعید نیست اما این نگرش بدبینانه و تعبیر سوء از نتیجه رابطه با ایران ناشی از قدرتطلبی مبارک است. به هر حال از نظر مقامات ایرانی هم اعتماد کافی به رئیسجمهور مصر مبنی بر اینکه مهره و یا عامل آمریکا و رژیم صهیونیستی نباشد وجود ندارد. مصر اولین کشور عربی است که با امضاء پیمان کمپدیوید، راه سازش با رژیم صهیونیستی را هموار نمود و هنوز هم اراده جدی از سوی سران این کشور برای مقابله با تهاجمات گسترده این رژیم وجود ندارد.
2ـ مصر با آمریکا رابطه ویژهای دارد. هماکنون این کشور سالیانه حدود 2 میلیارد دلار از آمریکا کمک دریافت میکند و این موضوع نفوذ آمریکا بر سیاستمداران مصری را کاهش نخواهد داد. طبیعی است که نفوذ آمریکا مانع جدی در روابط ایران و مصر محسوب میشود به ویژه اینکه در حال حاضر آمریکا با شکست در منطقه، حساسیت بیشتری را به روابط کشورهای عربی با ایران پیدا نموده است. با این وجود، موضوع دخالت آمریکا اکنون مورد انتقاد جدی نمایندگان و نخبگان مصری است و در صورت ادامه این روند چشمانداز مطلوبی میتواند رقم بخورد.
3ـ ایران و مصر دو کشور بزرگ اسلامی در منطقه محسوب میشوند که گسترش روابط این دو کشور باعث نزدیکی بیشتر کشورهای اسلامی با یکدیگر و ایجاد وحدت اسلامی در مقابل سلطهگران خواهد شد. از سوی دیگر نقش مؤثر مصر در سرنوشت مردم فلسطین ایجاب میکند که تهران و قاهره با همفکری یکدیگر راه احیاء حقوق فلسطینیها را در پیش بگیرند و مانع از تجاوز بیشتر رژیم صهیونیستی شوند.
4ـ مصر دارای روابط بینالمللی گستردهای است و گسترش روابط با این کشور میتواند به افزایش محیط بازیگری ایران کمک نماید.
نتیجهگیری
با توجه به موارد گفته شده درباره موانع و ظرفیتهای رابطه با مصر، باید گفت که این رابطه از شفافیت لازم و یا به عبارتی از ریسک پائینی برخوردار نیست. به طور کلی گسترش روابط خارجی با یک کشور باید از همان ابتدا چشمانداز مطلوبی را در بیشتر زمینهها داشته باشد نه اینکه در برخی از زمینهها، ابهامات و شک و شبهههایی موجود باشد. از این رو به نظر میرسد که در مورد رابطه با مصر ظرافتهای خاصی وجود دارد که به صورت موردی بیان میشود:
1ـ در رأس حکومت مصر، شخصیت اقتدارطلب و فردی وابسته به آمریکا وجود دارد که نمونه آن در حکومت پاکستان و حکومتهای سلطنتی منطقه مشاهده میشود. خاصیت اینگونه حکومتهای اقتدارطلب و وابسته اینکه قابل اعتماد نیستند و همراهی آنها با یک کشور مقطعی و فصلی خواهد بود. البته شاید این سخن در مورد شیخنشینهای حوزه خلیجفارس با توجه به رفتار کنونی برخی از آنها کمتر صادق باشد. اما به هر حال درباره شخص حسنیمبارک باید گفت که هنوز رفتار او اعتماد کافی را نشان نمیدهد. مبارک در برخورد با جریانات اسلامگرای مصر چندان دوستانه رفتار نکرد که در سطح خارجی بتوان نظر دوستانه آن را نسبت به کشوری که پرچمدار اسلامگرایی است ـ یعنی ایران ـ صادق دانست.
2ـ ایران در سطح منطقه قدرت اول محسوب میشود و این مساله مورد تائید و تاکید تمامی کارشناسان و نخبگان سیاسی غرب میباشد. این جایگاه ایران هیچ ارتباطی با گسترش رابطه با مصر ندارد و مصر کوچکترین نقشی در افزایش قدرت ایران بازی نکرده است. این سخن بدان معنا است که بدون مصر، میتوان هنوز هم در منطقه قدرت اول بود. حتی چه بسا رابطه با مصر منجر به این شود که حسنی مبارک منفعتطلب از توان و ظرفیت ایران جهت افزایش جایگاه خود در منطقه استفاده نماید. بنابراین رابطه با مصر باید کاملاً از موضع عزت باشد.
3ـ با وجود چنین مسائلی آنچه گزینه برتر در رابطه با مصر محسوب میشود اینکه اولا روابط اقتصادی و تجاری و فرهنگی تا سرحد امکان گسترش یابد و دیدارهای مقامات مربوطه نه در سطح عالی بلکه در سطح وزیر و معاون رئیسجمهور افزایش یابد و ثانیاً گسترش روابط سیاسی را منوط به زمان بیشتر نمود و محتاطانه و از موضعی کاملاً عزتمندانه این کار را دنبال نمود. در این زمینه موضعگیری مطلوب مقامات ایرانی و استفاده از مشوقهای اقتصادی تأثیر خوبی خواهد داشت. کوتاه سخن اینکه هیچ عجلهای برای گسترش روابط سیاسی با مصر وجود ندارد و تنها اوضاع وخیم مردم فلسطین ایجاب میکند که رایزنیها با مصر در سطح نه چندان عالی رقم بخورد.