تاریخ انتشار : ۰۸ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۱:۱۲  ، 
کد خبر : ۲۱۸۱۸۶

واکاوی عملکرد رسانه‌ها در جمهوری آذربایجان


علی مهردوست
امروزه رسانه های گروهی یکی از موثر ترین و کارآمدترین ابزارها جهت انتقال خواستها و مطالبات مردم به دولتها محسوب می شوند بنا براین تلاش می کنند از طریق ارتباط گیری با مردم و رساندن دغدغه های مردم به گوش مسئولان از طرق مختلف چون نقد برنامه هاو سیاستهای دولتها، تهیه گزارش از مشکلات مردم و... روز بروز بر مخاطبان خود افزوده و گوی سبقت را از یکدیگر بربایند.
البته لازمه موفقیت و پیروزی در همین رقابت؛ مردم گرایی آنها و شناخت صحیح مردم و خواسته های آنهاست. استقلال فکری، مالی و ... رسانه ها یکی دیگر از مولفه های موثر بودن در این رقابت است و یکی از راههای استقلال رسانه های مستقل، بوجود آمدن آنها از بطن مردم است نه از بطن احزاب و باندهای قدرت و وابسته به حکومتها.
تجربه نشان داده هرگاه رسانه ها به باندهای قدرت و حکومتها وابسته شدند بهمان اندازه از مردم فاصله گرفته اند. امروز اکثر شبکه های تلویزیونی بالاخص شبکه های خصوصی به انحاء مختلف تلاش می کنند بعنوان زبان مردم و واسطه مردم با حکومت کنندگان در روشنگری و ارائه طریق صحیح و واقعی انتقال واقعیت جامعه به دولتها همانند ناظر مستقل و بیطرف و یک بازوی قدرتمند نقش اساسی و کلیدی ایفا کنند و با اطلاع رسانی صحیح و شفاف سازی امور قادر به دنبال یک فرصت و بستر هستند تا هم دولت را در مسیر هدایت جامعه و سیاستگذاری های کلان اداره کشور یاری نمایند و هم مردم را در کمک رسانی به برنامه های دولت توجیه و همسو کنند.
شبکه های تلویزیونی جمهوری آذربایجان از این قاعده مستثنی نیستند شبکه هایی که همه عنوان خصوصی دارند و به قول خودشان مستقل از دولت عمل می کنند و دارای استقلال فکری، مالی و... هستند. اما نگاه کوتاه به محتوای برنامه های کانالهای تلویزیونی این کشور نشان از واگرایی و شکاف عجیب بین آنها با دغدغه ها و مطالبات مردمی دارد.
امروز 7 شبکه تلویزیونی جمهوری آذربایجان نه تنها سعی نمی کنند در بطن مردم باشند و مطالبات و خواسته های مردم را به گوش دولت و مسئولان برسانند و نقش واسطه را بین ملت و دولت ایفا کنند بلکه همواره سعی کرده اند با پخش برنامه های سرگرم کننده و بی محتوا هم زمان پخش برنامه ها را پر کنند و هم مردم را از گرفتاریها و مسائل مبتلا به روزانه خود فارغ سازند و به نوعی فکر نقد و انتقاد را از مردم بگیرند. بنا براین مردم اعتماد لازم را نسبت به شبکه های بومی نداشته و به رسانه های بیگانه پناه می برند.
در خصوص دلایل عدم اعتماد و علاقه مردم آذربایجان نسبت به رسانه های بومی بالاخص شبکه های تلویزیونی موارد ذیل را می توان اشاره کرد:
1- ویژگی اول رسانه های بومی و مستقل همسویی رفتار آنها در برنامه سازی ، توجیه افکار عمومی ، ارائه اخبار و تحولات داخلی و خارجی با فرهنگ و باورهای عمومی جامعه است نه اینکه تلاش کنند یک فرهنگ دیگری را به مردم کشور خودشان تحمیل کنند.
مطالعه کوچکی نشان می دهد که رفتار شبکه های تلویزیونی جمهوری آذربایجان با رفتار ملت آن جمهوری با جمعیتی بالغ بر 8 میلیون مسلمان که بیش از 80 درصد آنها شیعه هستند و علی رغم سالها دوری از فرهنگ اصیل بومی، دینی و مذهبی هنوز به بسیاری از شعائر پایبند بوده و وجود این اعتقادات را در موقعیتها و مناسبتهای مختلف می توان لمس کرد هیچ گونه سنخیتی ندارد.
رسانه ها به بهانه سکولار بودن دولت، از پرداختن به مسائل همسو با فرهنگ و اعتقاد عمومی، معارف دینی و اعتقادات مردم پرهیز می کنند و با تمام وجود سعی می کنند فرهنگ غربی و لاابالی گری را در بین مردم بالاخص جوانان این کشور ترویج دهند. یکی از نمونه های بارز این موضوع پخش سریال حضرت یوسف (ع) از یکی از شبکه های این جمهوری بود که به شدت مورد توجه مردم قرار گرفت وبطوریکه تاکنون هیچ فیلمی نتوانسته به این اندازه برای خود مخاطب جلب کرده و به گفته رسانه های آذری در ترافیک شهر تاثیر داشته و هنوز هم آذریها در گفتگو با ایرانیها، این سریال را مدح و ستایش می کنند. در مقابل این استقبال از بارها عدم رغبت و علاقه خود را نسبت به فیلم های غیر اخلاقی و مبتذل نشان داده اند. بیگانگی رسانه ها با باورهای مردمی یکی از دلایل گریز مردم از آنها و سلب اعتماد عمومی شده است.
2- تلویزیون بعنوان یکی از مهمترین رسانه های تاثیر گذار و پر مخاطب، حلقه واسط بین مردم و دولت است لذا باید با حضور در بین مردم، خواسته ها و دغدغه های مردم را به گوش مسئولین دولتی برساند و با نقد برنامه ها و سیاستها بر اجرای بهینه برنامه های دولت نظارت و از نزدیک مردم را با سمت و سوی سیاستهای دولت آشنا نماید اما شبکه های تلویزیونی آذربایجان علی رغم گرفتار بودن مردم این کشور در مشکلات عدیده چون بیکاری، تورم بی سابقه مواد غذایی و لوازم مصرفی، معضلات اجتماعی مثل رشوه خواری، فساد دولتی و اداری خیلی کمتر با مردم ارتباط می گیرند و سعی نکرده اند نقش زبان مردم را برای دولت ایفا کنند و گوشه ای از نگرانی های مردم رفع شود، نه برنامه های دولت نقد می شود، نه مشکلات مردم بیان می شود بلکه همواره شبکه ها و رسانه ها بدون اشاره به آثار و نتایج اجرای برنامه ها دولت را مدح و تحسین می کنند و یک فضای موفقیت دولت در همه بخشها را به مخاطبان خود القا می کنند.
3- امروز اکثریت شبکه های خصوصی و دیگر رسانه ها سعی می کنند اخبار و گزارشات واقعی جامعه خود را به مخاطبان در اسرع وقت منتقل کنند و بر میزان اعتماد مخاطبان نسبت به خود بیفزایند اما مرور و رصد اخبار ارائه شده از رسانه های آذری بالاخص شبکه های تلویزیونی نشانگر این واقعیت است که علی رغم فروپاشی نظام کمونیستی در این کشور ، هنوز هم همان جو خفقان و بسته بر رسانه های این کشور حاکم بوده و تمامی اخبار و گزارشها از فیلتر سانسور حاکمان عبور می کند.
بعنوان مثال خبر اغتشاش تعداد محدودی در 25 بهمن در تهران بطور متوالی در چند روز در بخشهای مختلف خبری این رسانه ها منعکس می شود اما هیچ اشاره ای به تجمعات مردم شهرهای مختلف این کشور در اعتراض به ممنوعیت حجاب نمی شود و یا هیچ اشاره ای به حضور با شکوه مردم در مراسم عزاداریهای ایام محرم و صفر نمی شود. هیچ خبری از مطالبات احزاب و گروههای مخالف دولت منعکس نمی شود.
4- یکی از وظایف اصلی و ذاتی رسانه ها از جمله شبکه های تلویزیونی، نیاز سنجی آنها از محیط جامعه داخلی و بیرونی است. رفتار رسانه های آذری حکایت از آن دارد که آنها در قبال شناسایی نیلزمندیهای جامعه، هیچ احساس مسئولیتی را ندارند و حاضر نمی شوند بعنوان یک سوپاپ اطمینان، نیازهای واقعی جامعه را به دولت منتقل کرده تا دولت از حاصل همین نیازسنجی ها، برنامه ها و سیاستهای هم سنخ را اتخاذ کند. بعنوان مثال دولت آذربایجان علی رغم تورم و بیکاری فزاینده در این کشور، درآمدهای نفتی خودرا صرف شهرسازی و زیباسازی شهرها و عمران و آبادی آنها می کند در حالیکه این تلاشها هیچ دردی از آلام مردم را حل نمی کند. پر کردن این خلاء نظارتی طی طریق صحیح دولتها بر عهده رسانه هاست.
رسانه های آذری همواره تلاش می کنند در راستای سیاستهای دولت، جمهوری اسلامی ایران را بعنوان یک تهدید به مردم آذربایجان معرفی و با بیان توجیهات بی پایه و اساس، ایران را بعنوان یک کشوری که مخالف استقلال و حاکمیت جمهوری آذربایجان است معرفی نمایند. در حالیکه نگرش عموم مردم نسبت به جمهوری اسلامی ایران مثبت بوده و بهمین خاطر است که روزانه هزاران نفر از طریق مرزهای مشترک برای تهیه موارد مورد نیاز و یا درمان بیماری خود به ایران سفر می کنند.
حاصل بررسی رفتار شبکه های تلویزیونی خصوصی آذربایجان این است که آنها دقیقا در راستای سیاستهای غربگرایی و بر خلاف فرهنگ و باورهای مردمی حرکت می کنند و منافع خودشان را با منافع باندهای قدرت و حکومت گره زده اند.
دلیل دیگر در وابسته بودن شبکه های تلویزیونی آذربایجان به دولت، ندادن مجوز به فعالیت رسانه های مستقل از جمله رسانه های دینی و اسلامگرا هستند تا آنها هم بتوانند بعنوان یک رسانه به بخش اعظم نیازها و خواستهای مردم مسلمان این کشور پاسخگو باشند.
چرا دولت آذربایجان تصور می کند که با اعمال محدودیت بر رسانه ها می تواند خواسته های خود را بر مردم تحمیل کند؟ امروز می توان گفت مردم تنها کشورغیر عربی که متاثر از تحولات کشورهای خاورمیانه و عربی بیدار و صدای اعتراض خود را به گوش دولت رسانده اند جمهوری آذربایجان بوده است.
گرچه نمی توان تحولات این کشور را با تحولات کشورهای عربی از لحاظ جنس و ماهیت یکی دانست اما حداقل نتیجه تحولات امروز آذربایجان، این است دولت الهام علی اف بعد از سالها با چالشهای جدی روبرو شده است و تکاپوی دولت در رفع برخی از مشکلات از جمله مبارزه با رشوه خواری در راستای فرو نشاندن اعتراضات و جلوگیری از فراگیر شدن آن در سطح جمهوری آذربایجان است. در این موقعیت رسانه های آذری از جمله تلویزیون باید نسبت به وظایف رسانه ای خود واقف بوده و مردم را در دستیابی به حقوق و آزادیهای مدنی و سیاسی خود نباید تنها بگذارند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات