تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد ۱۳۹۰ - ۰۹:۱۵  ، 
کد خبر : ۲۱۹۵۹۴
همزمان با تغییرات جدید در تیم امنیتی اوباما صورت می‌گیرد

عملیات نامتقارن، راهبرد جدید پنتاگون برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران


با تغییر در تیم امنیتی کاخ سفید تغییرات جدیدی نیز در راهبردهای نظامی آمریکا به‎طور حتم به‎وجود خواهد آمد که استفاده از گزینه جنگهای نامتقارن یکی از گزینه‌های محتمل برای استفاده در درگیری‌های آینده است.
چندی پیش "لئون پانتا" رئیس سابق آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (CIA) با حکم باراک اوباما رئیس‌جمهور این کشور کنترل بزرگترین ماشین جنگی دنیا موسوم به "پنتاگون" را در دست گرفت و جایگزین سلف خود، "رابرت گیتس" که یادگاری از دوران بوش پسر بود، شد. پانتا نیز به نوبه خود سمت پیشینش را به فرمانده سابق نیروهای ائتلاف در افغانستان(ISAF) ژنرال "دیوید پترائوس" چهار ستاره سپرد تا موج تغییرات در تیم امنیتی اوباما درآستانه ریاست جمهوری آمریکا هم چنان ادامه پیدا کند. به طور حتم تغییرات این چنینی و آن هم در سطوح فوق، نشان از تغییرات جدی در نگاه این نهاد نظامی به موضوعات مهم و حیاتی دارد، چه این که بسیاری از کارشناسان در سال 85 کناره گیری "دونالد رامسفلد" از سمت وزارت دفاع و انتصاب گیتس را نشانه‌ای از پایان دکترین "حمله پیش‌دستانه" بوش و یا بهتر بگوییم شکست آن ارزیابی کردند. از این رو انتظار بوجود آمدن تغییرات جدی در استراتژی نظامی آمریکا در شرایط فعلی چندان دور از انتظار نخواهد بود و در این میان نحوه برخورد آمریکا با برنامه هسته‌ای ایران به عنوان اصلی‌ترین چالش امنیتی بین دو کشور نیز تحت تاثیر این موضوع قرار خواهد گرفت.
با این حال درک تحولات آتی در وزارت دفاع آمریکا و به تبع آن نیروهای مسلح آن درباره موضوعات مرتبط با امنیت ملی این کشور به خصوص برنامه هسته‌ای صلح آمیز جمهوری اسلامی بدون نگاه به عملکرد پانتا در سمت قبلی وی امکان ندارد؛ عملکردی که به قول منتقدان وی سیا را به بازوی اجرایی پنتاگون تبدیل کرد.
ویروس‌ها، حملات بدون هزینه را رهبری می‌کنند
طی یک سال گذشته موج جدیدی از حملات علیه برنامه هسته‌ای صلح آمیز ایران با هدف کاهش سرعت پیشرفت ایران به خصوص درباره غنی سازی اورانیوم آغاز شد. البته این حملات از جنس تجاوزهای نظامی نبود، بلکه این بار ویروس‌های کامپیوتری و تروریست‌های مسلح این وظیفه را بر عهده گرفتند.
"استاکس نت" ویروسی که کارشناسان رایانه‌ای آن را پیچیده‌ترین ابزار تهاجمی سایبری طول تاریخ نامیده اند، آرام و بی‌سر و صدا وارد سیستم‌های هدایت و کنترل تجهیزات صنعتی ایران موسوم به "اسکادا" شد و به تدریج تاثیر خود را بر توان هسته‌ای ایران نشان داد.
گر چه مسئولان و مقامات ایرانی منکر هرگونه تاثیر‌گذاری این ویروس بر سیستم‌های هسته‌ای ایران شدند، اما گزارش آژانس اتمی از تعویض بیش از 900 سانتریفوژ در تاسیسات هسته‌ای نظنز و آمادگی کامل مقامات ایرانی برای مقابله با حملات بعدی خبر داد.
در این میان عملیات دیگری و با چاشنی بیشتری از خشونت در خیابان‌های تهران انجام شد. فریدون عباسی از متخصصان جداسازی ایزوتوپ‌های هسته‌ای و مجید شهریاری رئیس کمیته کدگذاری هسته‌ای ایران در یک زمان مورد حمله تروریستی قرار گرفتند که به شهادت شهریاری منجر شد.
گرچه بعدها مسئولان و مقامات امنیتی ایران سازمان موساد را به عنوان اصلی‌ترین مظنون این حملات عنوان کردند، اما توان بکار گرفته شده در این دو حمله و به خصوص تروریسم سایبری نشان می‌دهد، توانی فراتر از توان فناوری و لجستیکی موساد در این دو عملیات گرفته شده است. توانی که تنها در اختیار سازمان سیا، بزرگترین دستگاه جاسوسی همکار موساد بوده و موفقیت نسبی آن نشان از حمایت کامل پانتا از راهبرد عملیاتهای مخفی با ماهیت نظامی است.
پرنده‌های مرگ‌آفرین
راهبرد دیگری که در زمان پانتا و به خصوص در مقابله با القاعده به شکل گسترده‌تری به کار گرفته شد، استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین بود. ناوگان هوایی سیا که از پرنده‌های بدون سرنشین RQ-1 تشکیل شده بود، با موشک‌های لیزری "هلفایر" به شکار رهبران القاعده در مناطق پرخطری همچون وزیرستان شمالی و یمن رفت. این هواپیماها با هزاران کیلومتر فاصله از پایگاه Creech در نوادای آمریکا و در فضایی بسته و پوشیده از صفحات مانیتورها و یک صفحه کلید هدایت می‌شوند.
صرفه جویی مالی ناشی از بکار بردن چنین روشی حیرت انگیز است. آموزش یک خلبان هواپیمای شکاری در آمریکا چیزی در حدود 5/8 میلیون دلار هزینه در بر دارد، در حالی که آموزش خلبان هواپیمای بی‌سرنشین تنها 150 هزار دلار است.
این شکاف در مورد قیمت هواپیماها بسیار بیشتر است و همین مسئله بسیار مورد توجه مقامات آمریکایی که از کسری بالای بودجه نالانند، قرار گرفته است.
به طور حتم با ورود پانتا به وزارت دفاع استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در ماموریت‌های سنگین نظامی و سرمایه‌گذاری در آن رشد بسیار قابل توجهی را پیدا خواهد کرد، در حالی که پیش از این، هواگردها تنها در ماموریت‌های شناسایی ایفای نقش می‌کردند. البته دولت ایالات متحده پیش از این نیز توجه فراوانی به این مقوله داشته است و در سال گذشته تنها مبلغ 3/8 میلیارد دلار را به آن اختصاص داد.
قابلیت‌های ایران برای پاسخ به هر تجاوز احتمالی
با توجه به دو مولفه فوق در صورتی که مقامات آمریکایی به آخرین راه حل درباره پرونده هسته‌ای ایران یعنی بکار بردن نیروی نظامی و حمله هوایی مستقیم برسند، راهبردهای مورد نظر وزارت دفاع چندان دور از ذهن نخواهد بود.
آمریکا برای برخورد با ایران و انهدام توان هسته‌ای آن با محدودیت‌های فراوانی روبرو است. ایران توانمندی موشکی بالایی متشکل از پرتابه‌هایی همچون شهاب -3 با برد 1500 کیلومتر، "قدر" و "سجیل" با برد بیش از 2000 کیلومتر و مجهز به کلاهکهای چندگانه با توانمندی هدفگیری مستقل در اختیار دارد.
توان پدافندی ایران نیز طی چند سال گذشته با تشکیل قرارگاه مستقلی تحت فرماندهی ارتش ایران ارتقای قابل ملاحظه‌ای پیدا کرده است و کار نفوذ برای جنگنده‌های متجاوز را به عمق لایه‌های پدافندی در سایت‌های هسته‌ای که در سرتاسر سرزمین گسترده ایران پراکنده‌اند، را مشکل می‌کند.
در کنار این نفوذ بالای منطقه‌ای ایران در عراق و افغانستان و حضور گروههایی همچون حزب‌الله لبنان در نزدیکترین فاصله به اسراییل می‌تواند هزینه فوق‌العاده سنگینی به آمریکا و هم پیمانان آن تحمیل کند.
گرچه آمریکا و اسراییل تلاش می‌کنند با استقرار سیستم‌های ضد موشکی "ایجس" در ناوهای مستقر در دریای عمان و خلیج فارس و هم چنین سیستم ضد موشکی پاتریوت و "ختس" بر روی زمین از تبعات احتمالی واکنش احتمالی ایران در قبال حمله به مراکز هسته‌ای بکاهند، اما تجربه جنگ خلیج فارس و نبرد 33 روزه در تابستان سال 85 بین اسراییل و حزب‌الله نشان داد که همه چیز می‌تواند تحت شرایط میدان نبرد دگرگون شود. از این‌رو بکارگیری راهبردهای جدیدتر و متفاوت‌تر به منظور ضربه موثرتر و احیانا بدون تبعات احتمالی برای کشورهای مجری عملیات نظامی بسیار مهم و حیاتی است.
به گزارش خبرگزاری فارس طی چند سال گذشته چندین بار استراتژیست‌های نظامی ایالات متحده از امکان انجام عملیات‌های مخفیانه و سری برای ضربه موثر به تاسیسات هسته ایران سخن گفته‌اند.
مهم‌ترین مزیت چنین عملیات‌هایی محدود بودن جنبه نظامی آن و در نتیجه واکنش احتمالی کم شدت‌تر ایران نسبت به چنین راهبردی در مقایسه با حمله همه جانبه هوایی است. مسئله‌ای که با توجه به سابقه عملیاتهای صورت گرفته توسط سیا در زمان صدارت پانتا بر این سازمان از دید وی پنهان نخواهد ماند.
البته در این مورد هم ایران گزینه‌هایی را مد نظر دارد و تجربه موارد مشابه برای کشورمان مفید بوده است.
نگاهی به زرادخانه اسراییل و آمریکا در حوزه عملیات ویژه
استفاده از یگانهای ویژه عملیاتی برای مقابله و کسب اطلاعات هسته‌ای از ایران تنها محدود به زمان حال نمی‌شود، بلکه در سال 83 و زمانی که اختلافات بر سر برنامه هسته‌ای ایران بالا گرفته بود، اخباری در خصوص نفوذ کماندوهای ویژه آمریکایی به خاک ایران برای کسب اطلاعات درباره تاسیسات هسته‌ای این کشور منتشر شد.
خبری که به سرعت از سوی ایران و آمریکا تکذیب شد، اما طی سال‌های بعد هر از چند گاهی عنوان یک راهکار احتمالی برای اقدام نظامی علیه ایران مطرح شد.
آمریکا و اسراییل برای چنین اقدامی از توان نسبتا بالایی برخوردار هستند و این توان در صورتی که با قدرت شناسایی از راه دور واشنگتن و تل‌آویو ترکیب شود، به قدرت بالاتری ارتقا پیدا خواهد کرد.
یگان‌های ویژه آمریکا متشکل از کلاه سبزها یا نیروهای ویژه هوابرد، یگان عملیاتی یکم نیروهای ویژه موسوم به دلتا فورس، رنجرها یا کماندوهای نیروی زمینی به عنوان قدیمی‌ترین نیروهای ویژه آمریکا، لشگر 101 هوابرد، لشگر 82 هوابرد و لشگر دهم کوهستان است.
اسراییل نیز از نیروهایی همچون یگان "سایرت متکل"، یگان ویژه دودیوان و تیپ ویژه "سایرت آگوز" بهره‌مند است. به طور حتم نیروهای شرکت کننده در چنین عملیاتی باید از تسلط بالایی بر زبان فارسی و رفتارهای فرهنگی مردم ایران برخوردار باشند تا در صورت لزوم امکان اختفا و خروج از منطقه عملیاتی را پیدا کنند.
هوابرد نیروهای اصلی عمل کننده و اعزام نفرات نفوذی پشتیبان نیز در چنین عملیاتی قاعدتا مورد توجه آمریکایی‌ها قرار می‌گیرد. نفوذ و انفجار تاسیسات هسته‌ای نطنز و اصفهان نیز می‌تواند، اهداف مناسبی برای چنین حرکتی باشد. با توجه به حضور ناوگان نظامی آمریکا در خلیج فارس و پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و افغانستان امکان پشتیبانی از چنین عملیاتی کاملا فراهم است.
البته در این میان یک نکته نیز وجود دارد و آن هم تجربه تلخ شکست صحرای طبس برای نیروهای ویژه آمریکایی است که شاید سبب احتیاط فرماندهان آمریکایی در اجرای چنین نقشه‌ای باشد. احتیاطی که به دلیل دست باز ایران در اقدامات تلافی جویانه تاکنون نیز در کشو مانده است.
با توجه به تجارب مختلف "پانتا" در استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در افغانستان و عراق امکان استفاده از این ابزار در صورت حمله نظامی مستقیم به ایران، حداقل به عنوان مکمل عملیات کاملا امکانپذیر است. البته هواپیماهای RQ-1 پریدیتور فاقد توان لازم برای چنین حمله‌ای هستند و احتمالا آمریکاییها استفاده از هواپیماهای توانمندتر همچون RQ-4 گلوبال هاوک و X-45 را مد نظر قرار خواهند داد.
RQ-4 گلوبال هاوک به عنوان جایگزین RQ-1 می‌تواند با برد بیش از 3000 کیلومتر بیش از 2000 پوند تسلیحات را حمل کرده و به خطوط پدافندی نیز نفوذ کند.
تسلیحاتی همچون موشک هوا به زمین تهاجمی JASSM و بمب‌های سنگر شکن GBU-27 از جمله ابزارهای قابل حمل توسط این هواپیما است.
X-45 به عنوان تنها هواپیمای پنهانکار بدون سرنشین آمریکا جزو قسمت دیگری از زرادخانه تسلیحاتی نیروهای مسلح این کشور است.
هرجند برخی‌ها معتقدند این پرنده بدون سرنشین با توان پنهانکاری بالا، قابلیت عبور از لایه‌های پدافندی راداری ایران را دارد و قابلیت حمل مقدار بیشتر و موثرتری از تسلیحات سنگر شکن را در اختیار دارد و سرعت آن نیز از عدد ماخ فراتر می‌شود. البته آمریکا در بکارگیری این هواپیمای بدون سرنشین مشکلاتی خواهد داشت و آن تعداد محدود تولید شده از آن است.
ناگفته پیدا است استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین، امتیازات فراوانی برای نیروهای مسلح دارد که مهمترین آن سقوط بدون کم هزینه این هواپیماها نسبت به جنگنده متداول است.
چنین مسئله‌ای نگرانی‌ها در مورد دستگیری خلبانان جنگنده‌های سقوط کرده را از بین می‌برد و نیاز به تیم‌های نجات اضطراری را برای نفوذ به عمق خاک دشمن را کاملا منتفی می‌کند و این امتیازاتی است که احتمالا مقامات آمریکا به آن توجه دارند.
نتیجه نهایی در میدان نبرد تعیین می‌شود
این موارد از جمله احتمالاتی بود که ممکن است در زمان فعلی متصور باشد. با این حال اگرچه بکارگیری راهبردهای جدید در مقابله با برنامه هسته‌ای ایران می‌تواند هزینه‌های احتمالی چنین برخوردی را کاهش دهد، اما ایران نیز ثابت کرده است، همواره در مقابل متجاوزان فاقد هرگونه گذشتی است.
نیروهای مسلح ایران بارها آمادگی خود را در میدان‌های گوناگون برای مقابله با نیروهای نظامی متجاوز نشان داده‌اند، که البته سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته طی چند سال اخیر نقش موثری در این آمادگی داشته است.
در هر صورت کلام آخر این که فارغ از هر تحلیلی نتیجه نبرد تنها در میدان جنگ تعیین می‌شود.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات