تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۲۶  ، 
کد خبر : ۲۲۰۳۸۰
در مراسم سالروز 13 آبان و تسخیر انقلابی لانه جاسوسی

رئیس مجلس از تلاشهای ملتمسانه آمریکا برای برقراری روابط با جمهوری اسلامی ایران پرده برداشت


«مرگ بر آمریکا»‌ دیروز غریو پرخروش ده‌ها هزار تن از آینده‌سازان ایران اسلامی در سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، روز دانش‌آموز و سالگرد تبعید امام امت بود.
دانشجویان، دانش‌آموزان و اقشار مختلف مردم با شرکت در راهپیمایی ضدآمریکایی و ضدارتجاعی دیروز فریاد برآوردند که خشم و نفرت از آمریکا و همپیمانانش در جمهوری اسلامی ایران دیرپاست و جنایات آمریکا فراموش نشده و نخواهد شد.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی راهپیمایان حرکت خود را در ساعت 30/14 دقیقه از مقابل دانشگاه تهران آغاز کرده و پس از طی چند مسیر در مقابل لانه جاسوسی آمریکا اجتماع کردند.
در مسیر راهپیمایی نظم حاکم بر صفوف متشکل دانش‌آموزان که با حمل پرچمهایی رنگارنگ و آدمکهایی از ریگان، صدام که بر دار کشیده شده بودند عزم راسخ نسل جوان انقلاب را برای مقاومت و ایستادگی در مقابل تمامی قدرتهای شیطانی نشان می‌داد.
دانشجویان نیز در گروه‌های متشکل با سر دادن شعارهای ضداستکباری پس از طی مسیرهای تعیین شده در مقابل لانه جاسوسی اجتماع کردند.
بر اساس این گزارش راهپیمایان پس از اجتماع در مقابل لانه جاسوسی با سر دادن شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «جنگ، جنگ تا پیروزی» عرم راسخ خود را بر تداوم مقاومت تا پیروزی نهایی به جهانیان اعلام کردند راهپیمایان همچنین هرگونه تلاش برای سازش با قدرتهای جهانی را به شدت محکوم کردند.
حضور ده‌ها خبرنگار، عکاس و فیلمبردار خارجی در مقابل لانه جاسوسی که مشغول تهیه فیلم و خبر از این مراسم بودند از اهمیت راهپیمایی دانش‌آموزان و دانشجویان و اقشار مختلف مردم حکایت می‌کرد. پلاکاردهایی که بیش از همه در بین راهپیمایان به چشم می‌خورد «مرگ بر آمریکا» و محکوم کردن حامیان صدام و ضرورت تداوم جنگ با پیروزی نهایی بود که مورد توجه خبرنگاران رسانه‌های گروهی خارجی قرار گرفته بود.
بر روی برخی از پلاکاردها عبارات: «عربستان و کویت در جنایات صدام شریکند»، «آل‌سعود و آل‌صباح بدانند جنگ ادامه خواهد یافت»، «روز تبعید امام روز انتقام از آمریکاست»‌ و «ما خواهان استقلال جمهوری اسلامی از همه ابرقدرتها هستیم» نقش بسته بود.
در مراسم مقابل لانه جاسوسی همچنین واحدهای نمونه‌ای از نیروهای صلح (زمینی، هوایی، دریایی، ژاندارمری) و سپاه و کمیته نیز حضور داشتند که جلوه خاصی به این حرکت ضدآمریکایی و ضدارتجاعی داده بود. در این مراسم پس از اجرای چند سرود از سوی گروه سرود دانشکده افسری و گروه سرود یاسر وابسته به بنیاد شهید یکی از فرزندان شهداء با قرائت پیام خانواده‌های شهدا با اشاره به سالروز تبعید حضرت امام به ترکیه و همچنین نقش دانشجویان خط امام در رسوا کردن عوامل خودفروخته استکبار و شکستن بت آمریکا یاد این روز را گرامی داشت.
بگزارش خبرنگار ما در خاتمه این مراسم باشکوه که با شرکت ده‌ها هزار تن از دانش‌آموزان، دانشجویان و اقشار مختلف مردم برگزار گردید راهپیمایان برای استماع سخنان رئیس مجلس و سخنگوی شورای عالی دفاع به سمت مجلس شورای اسلامی به حرکت درآمدند.
بگزارش خبرنگار ما راهپیمایان در مسیر حرکت به مجلس شورای اسلامی از مقابل سفارتخانه‌های انگلیس و فرانسه عبور کردند و در مقابل این دو سفارتخانه نیز شعارهایی علیه سیاستهای استکباری این دو دولت سر دادند.
این گزارش حاکیست که اقشار مختلف مردم در مقابل مجلس شورای اسلامی اجتماع کردند و تراکم جمعیت بحدی بود که خیابان امام خمینی از جمعیت موج می‌زد.
در اجتماع مقابل مجلس قبل از سخنرانی رئیس مجلس شورای اسلامی یکی از اعضای شورای مرکز دفتر تحکیم وحدت خطاب به حاضران سخنرانی کرد.
وی گفت:‌ شعار مرگ بر آمریکا باید از حالت کلی خارج شود و عوامل مشخص آمریکا در منطقه باید مورد حمله قرار گیرند.
وی گفت: ما امروز برای شخص فهد آل‌سعود و دولت کویت آرزوی مرگ می‌کنیم و اگر اینها بیش از این جهت حمایت از صدام فعالیت کنند آیا راهی برای ملت ما جز گلوله برای مقابله با آنها باقی خواهد ماند؟ وی افزود: شاید بهتر بود در این روز سفارتخانه‌های سعودی و کویت تصرف میشدند اما بگذار مراحل امر به معروف و نهی از منکر تکمیل‌تر شود. وی تأکید کرد ما دانشجویان حداقل این توان را داریم که با هماهنگی نیروهای انقلابی منافع آنها را در کل جهان مورد حمله قرار دهیم.
این عضو دفتر تحکیم وحدت افزود: اینجا با آتش زدن پرچم آمریکا در کنار نمایندگان با آنها پیمان می‌بندیم که ملت ایران لحظه‌ای و آنی کینه و نفرت آشتی‌ناپذیر خود با آمریکا را فراموش نمی‌کند.
اجتماع‌کنندگان آنگاه در حضور رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی شعار دادند: «فهد باید بداند جنگ ادامه دارد»، «آل‌سعود بداند جنگ ادامه دارد»، «شیخ کویت بداند جنگ ادامه دارد»،‌ «مرگ بر آل‌سعود ـ مرگ بر آل‌صباح»
این گزارش حاکیست پس از قرائت قطعنامه‌ 8 ماده‌ای انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور (دفتر تحکیم وحدت) و دانش‌آموزان مدارس تهران حجت‌الاسلام والمسلمین هاشمی‌رفسنجانی به ایراد سخن پرداخت. وی ابتدا حوادث 13 آبان را مورد اشاره قرار داد و محصول حرکت انقلابی دانشجویان پیرو خط امام در تصرف لانه جاسوسی را ارزیابی نمود و متذکر شد که این ارزیابی به طور کامل باید در پایان این حرکت انقلابی در آینده انجام شود.
وی گفت: آنچه تا امروز در این رابطه فهرست‌وار میشود مطرح کرد مطالب جالب و شنیده‌نشده‌ای است که برای شناخت ارزش این حرکت صفحات زرین و جدیدی در تاریخ انقلابمان با شروع این بحث ثبت خواهد شد. بعد از اشغال این جاسوسخانه و حوادثی که بعد از آن پیش آمد دو نفر کاملاً رو در رو و مقابل در محیط خودمان و در دنیا ما می‌بینیم. یک نظر از سوی مخالفانی بود که نوعاً‌ لیبرالها، غربزده‌ها و کسانیکه قبله‌گاهشان تمدن آلوده غرب است اینها این نظر را داشتند که این حرکت را یک حرکت مضر و در جهت تضعیف کشور و مایه عقب‌ماندگی در امور مادی تلقی میکردند و هر روز هم که در این تاریخ تا بحال یا مطالبی پیش آمده که مشکلی ایجاد کرده آنها فوری نتیجه‌گیری کردند و گفتند این ثمره همان افراط‌کاریها بود که آن روزها کردید. البته اینها کسانی هستند که اصولاً بنیه فکریشان با غرب آنچنان گره خورده که نمی‌توانند حرکت آزاد و مستقلی را در دنیا تصور کنند و فکر می‌کنند که واقعاً‌ آمریکا عطسه بکند آدم باید تب بکند و اگر آمریکا نهیب بزند آدم مجبور است که بمیرد.
آقای هاشمی اظهار داشت: در مقابل اینها یک طرز تفکر دیگری بود که مایه اصلی آن خط امام است که حضرت امام همان روزها فرمودند که این انقلاب دوم است و انقلابی است که از انقلاب اول بالاتر است و در همین رابطه‌ها مطالبی گفتند که مثلاً آمریکا چه غلطی میتواند بکند و ما رابطه با آمریکا را می‌خواهیم چه بکنیم.
موضع جمهوری اسلامی و موضع حاکمیت و نظام موضع حزب‌الله و کسانی است که امروز در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها خون می‌دهند و آماده‌اند مشکلات را تحمل کنند، از اول هم همین بود و امروز هم همین است.
رئیس مجلس با اظهار اینکه آنچه ممکن است به چشم بخورد این است که در اثر قطع رابطه با آمریکا احتمالاً خسارات مادی دیده باشیم افزود: البته چنین چیزی نیست و ما معتقدیم اگر چنانچه این حوادث پیش نمی‌آمد آمریکا به هیچ قیمتی اموالی که ما در آمریکا داشتیم به ما پس نمیداد، بهانه می‌گرفت و اموال را در بانکها نگه می‌داشت. ما توانستیم میلیاردها دلار اموالمان را از بانکهای آمریکا پس بگیریم که آن روزها گفتند بزرگترین حجم پولی است که در تاریخ بانکها از قاره‌ای به قاره دیگر منتقل شده که البته چون آنطرف قضیه پیش نیامده ما نمی‌توانیم استدلال بکنیم ولی واقعیت این است که با تجربه‌ای که ما داریم و با خصومتی که آمریکا با انقلاب اسلامی داشت اگر اهداف او عملی نمیشد و اگر در ایران حکومت، حکومت لیبرالها نمی‌شد و اگر در ایران فرهنگ آمریکائی تجدید نمیشد و اگر در ایران کارشناسان آمریکائی و سیاست آمریکا پیش نمی‌آمد آمریکائیها این پول را به ما نمی‌دادند و ما چیزی نگرفته بودیم. بنابراین آنهایی هم که صحبت از خسارت مادی می‌کنند چون پشت این سکه را ما ندیدیم و آنطرف چیزی نیست آنطور مطرح میکنند اما از لحاظ معنوی، انقلابی و آنچه اهداف انقلاب را تشکیل میداد در همه ابعاد ما پیروز بودیم.
اصلاً از اول شعار انقلاب استقلال بوده است. مگر میشد با حضور فعال و رضایت‌مندانه آمریکا در کشور ما، ما استقلال داشته باشیم، مگر میشد رژیم پهلوی را بیرون کنیم و کارشناسان آمریکائی و سیاست آمریکا حضور جدی آمریکا را در قیافه لیبرالها و سایر غربزده‌ها در ایران، در دانشگاهها و مدارس و کارخانه‌ها و ارتش و سراسر کشورمان داشته باشیم. اگر ما در همان حد پیشرفت میخواستیم توقف کنیم انقلاب واقعاً ناقص بود. بنابراین اینکه امام فرمودند این انقلاب بالاتری است برای اینکه پله دوم انقلاب بود. پله اول حذف رژیم پهلوی و پله دوم حذف اربابان خارجی بود که پایگاه رژیم پهلوی بودند و اگر آمریکائیها و دیگران اینجا می‌ماندند پهلوی در دنیا زیاد است و محمدرضا را به اشکال دیگری زنده می‌کردند که ما نمونه‌های آنرا اوائل انقلاب دیدیم. بنابراین، این پله دوم بود که روند تکاملی انقلاب ایجاب می‌کرد و لذا پله سوم را ما حذف بنی‌صدر و طرد کلی لیبرالها از میدان سیاست می‌دانیم که با رأی قاطع مجلس شورای اسلامی و تأئید حضرت امام پیش آمد که دیگر ما از ابعاد سیاسی راه مملکت خود را برای حرکتی که باید بکنیم باز کردیم. اگر رابطه ما با آمریکا مثل گذشته می‌ماند وابستگی ما امروز بدتر از زمان شاه با آمریکا بود زیرا در زمان شاه جنگ نبود و ما اگر در زمان جنگ وابسته به آمریکا می‌خواستیم زندگی بکنیم امروز تمام کشورمان و سراسر منطقه را باید زیر یوغ آمریکا داشته باشیم. تمام اسلحه، امکانات، طرحها، جنگ، دفاع و همه چیز باید به اراده آمریکا باشد و اقتصاد و درآمد و مصرفمان و قانونمان را زیر نظر می‌گرفتند، همین وضعی که امروز اربابان صدام در عراق دارند.
وی در همین زمینه متذکر شد: عراقیها الان در شرایطی دارند زندگی میکنند که اطرافشان هر کس بخواهد اینها را قبضه بکند میتواند. خوب این چه زندگی است، اما ایران امروز به کجا وابسته است. چه کسی در دنیا در زیر این آسمان هست که بگوید ما می‌توانیم با قهر و خشم و قطع و وصلمان یک ضربه به ایران بزنیم؟ هیچ‌کس غیر از ملت ایران وجود ندارد که بتواند درباره سرنوشت ما تصمیم بگیرد و چنین چیزی در کل دنیا وجود ندارد و در قرن اخیر ما نمونه آنرا در دنیا نمی‌بینیم.
این محصول چیست؟‌ اگر این حرکت قاطع دانشجویان خط امام نبود اگر ملت ما آنچنان پشتیبانی نمیکردند و اگر رهبری آنچنان این مسأله را تأیید نمیکرد ما چه موقع به این نقطه میرسیدیم؟ ة آنهم در شرایطی که همه فشارها روی ماست. و این ملت هفت سال است جنگیدند و قویتر و مستحکمتر از پیش دارند این جنگ وسیع را اداره میکنند. این طرف ما.
اما آمریکا را ببینید چه بدست آورده است. آمریکا که مورد خشم ملت ما قرار گرفت و بلافاصله عکس‌العمل نشان داد و اعلام کرد روابط خود را قطع میکنیم و حسابهای ما را مسدود کرد و بعد هم به دوستانش در سراسر دنیا گفت ما را بایکوت کنند و یک محاصره اقتصادی جدی علیه ما برقرار کردند، بعد از گذشت هفت سال آنهم در شرایط جنگی ما حالا می‌خواهیم ارزیابی کنیم ببینیم که آمریکائیها در چه وضعی هستند و ما در چه وضعی بسر میبریم، ببینیم ما مستأصل شدیم یا آمریکائیها.
من نمونه‌های بسیار زیادی از استیصال آمریکائیها را در سینه‌ام انباشته‌ام و مطالبی در این باره دارم که نمیشود اینجا همه آنها را مطرح کرد و شاید در آینده چنین فرصتی پیش آید و صحبت بکنیم یکی از آنها را در رابطه با لبنان و مسائل منطقه برای شما مطرح می‌کنم.
رئیس مجلس افزود: آمریکائیها می‌خواستند با این سیاستها ما را محبوس بکنند. آمریکا پاکستان را در جریان سفر ریاست جمهوری ما به آن کشور چگونه دید، مصر را امروز آمریکا چگونه می‌بیند، لبنان را آمریکا چگونه می‌بیند. عراق را شما در این عملیات فتح یک دیدید که ما واقعاً‌ فاتح عراقیم و امروز حاکمیت جمهوری اسلامی در میان مردم عراق عملاً ثابت شد که بیش از حکومت حزب بعث است که آنجا حضور دارد و این نمونه‌های موفقیتهای آنها در محدود کردن ماست که لیبرالها می‌گویند شما که گروگان گرفتید، خودتان گروگان آمریکائیها شدید نه آنها گروگان شما. حالا ببینید آیا مسأله اینجوری است؟ و همین صدا در سراسر دنیا هست منتهی پله‌هایی الان دارد برجسته میشود که ما نمونه‌هایش را دیدیم.
آمریکا الان از طرق مختلف دستش پیش ما دراز است و به استیصال خود اعتراف میکند برای جبران این اشتباه تاریخی که کرده و شیطان‌صفت و رندانه دارد حرکت میکند که شاید بتواند این ضرر بزرگ و خسارتی که از این رهگذر تحمل کرده جبران کند که من یک جریان محدودی از اینرا عرض می‌کنم. در لبنان ضربه‌ای که آمریکا خورد و خفتی که آمریکائیها در لبنان تحمل کردند تحقیقاً به حساب ما می‌گذارند و به حساب ما هم هست، یعنی اگر تفنگداران آمریکائی از لبنان فرار کردند و عده‌ای از آنها هم آنجا با آن وضع به گور رفتند این از آثار انقلاب اسلامی است. اگر اسرائیل با آن خفت از جنوب لبنان طرد شد، اگر فالانژهای میدان‌دار لبنان در آن روز بودند به صورت یهودی شکست‌خورده دارند آنجا زندگی میکنند اینها از آثار انقلاب اسلامی است.
و مسأله‌ای که امروزه برای آمریکائیها در لبنان وجود دارد مسأله گروگانهای آمریکاست که ملت آمریکا دارد احساس ذلت می‌کند و رهبران آمریکا و فرانسه دارند احساس خفت میکنند که هر روز به ملتشان قول میدهند که این مسأله را حل خواهند کرد و روز بروز مشکلاتشان دارد زیاد میشود. این بر اثر بیداری مردم منطقه و مسلمانها بوجود آمده که لبنان که خانه امن آمریکا در گذشته بود مردمش اینقدر شجاع و دلیر هستند که جاسوسهای آمریکائی را میگیرند و میگویند زندانیهای ما را از اسرائیل یا از کویت و فرانسه آزاد کنید و فلان خیانت را دیگر انجام ندهید تا ما دست از سر شما برداریم. اگر دولتها اسیر و گروگان میگیرند، در لبنان مردم و افراد آنهایی که در دنیا از خانه خودشان هم محروم شده‌اند آنها دارند در مقابل استکبار جهانی اینگونه مقاومت میکنند.
ما در سال گذشته که به لیبی و سوریه رفته بودیم در برگشت در سوریه که بودیم یادتان هست که حادثه هواپیمانی CWA بود. ما آنجا که رسیدیم مهمترین مسأله دنیا در جریان بود در فرودگاه لبنان هواپیما را نگهداشته بودند و می‌گفتند زندانیهای لبنانی از اسرائیل که برخلاف همه مقررات بین‌المللی از کشوری به کشور دیگر زندانی گرفته است اینها آزاد بشوند.
همه دست‌اندرکاران عاجز شدند. من در آنجا که بودم در بحثهایی که با رئیس‌جمهور و مسئولان سوریه و لیبی داشتیم آنها نظرشان این بود که این مسأله باید حل بشود در این رابطه ما یک اظهارنظر میکردیم. من در یک مصاحبه رسمی نظر جمهوری اسلامی را اعلام کردم و گفتم که نظر ما این است که هواپیما را در مقابل تحقق آزادی اسرا توسط آمریکا و اسرائیل آزاد بکنند. ما به ایران آمدیم هواپیما آزاد شد و عده‌ای از زندانیهای لبنانی هم آزاد شدند. استیصال آمریکا را از آن موقع به بعد ببینید.
وی سفر خود به کشور ژاپن را مورد اشاره قرار داد و گفت: در آنجا خبرنگاران غربی و آمریکائی ما را محاصره میکردند که اظهارنظر شما موثر واقع شد و غائله لبنان خاتمه پیدا کرد. آیا برای گروگانهای آمریکائی و دیگران در لبنان کمکی نمی‌کنید و این نوع سئوالها، که من جواب دادم که آمریکا دست از شیطنت خود بردارد،‌ مردم لبنان را آزاد بگذارد و در اینصورت دیگر نیازی به دخالت ما ندارد. حالا وقتی که به ایران برگشتیم دنبال این مسأله، نخست‌وزیر ژاپن یک نامه مفصلی به ما نوشت و درخواست کرد که این مسأله مشکل بزرگ جهانی است که نفوذ جمهوری اسلامی فقط می‌تواند این مسأله را اصلاح بکند و شفاعت شما می‌تواند این مسأله را به هم بزند.
من یک جوابی به آقای ناکازونه نخست‌وزیر ژاپن دادم که آن موقع جواب را اعلام نکردیم حالا این جواب را می‌خوانم. قطعه تاریخی جالبی است و دنباله‌های جالبی دارد من به نخست‌وزیر ژاپن نوشتم در مورد مسأله گروگانهای خارجی در لبنان متأسفانه برای ما ابهامات زیادی وجود دارد که امیدواریم در سایه تلاشهای شما رفع شود.
ما نمیدانیم ادعای وجود گروگان آمریکائی در لبنان تا چه حد صحت دارد در صورت صحت ادعا نمی‌دانیم عامل آن کیست و احتمال اینکه عوامل آمریکا و اسرائیل برای اهداف خاص ماجرا‌جویانه خود دست به این کار زده باشند وجود دارد.
ما اصلاً‌ مطمئن نیستیم که آمریکا خواهان آرامش در منطقه باشد و ممکن است برای ایجاد بهانه، دخالت و سرکوب مردم چنین حوادثی را بوجود آورده باشد و در فرض اینکه گروگانگیری واقعاً توسط مخالفان آمریکا واقع شده باشد مطمئن نیستیم که آمریکا خواهان حل آن باشد. بهتر است از این جهت، این وضع بماند و وسیله اجرای اهداف دخالت در امور دیگران و استفاده برای اهداف داخل آمریکا باشد حرکت آمریکا بعد از حل مسأله هواپیمای ربوده شده CWA این سوءظن‌ها را تأیید می‌کند. مسئولان سوریه به ما گفتند آمریکا تعهد داده که پس از حل مسأله هواپیما در لبنان، زندانیان لبنانی که برخلاف مقررات جهانی در اسرائیل زندانی هستند آزاد کند و می‌بینید که به وعده خود عمل نمی‌کند.
به نظر می‌رسد آمریکا با این خلف وعده می‌خواهد مردم منطقه را عصبانی و به اینگونه اعمال تحریک کند. اگر سیاست آمریکا این باشد احتمال بی‌اعتبار شدن شما و ما در نظر مردم مظلوم لبنان در جریان تلاش جدید جدی است. به نظر اینجانب برای اثبات جدی بودن مسأله گروگانها و جدی بودن آمریکا در راه نجات آنها آمریکا باید به وعده قبلی خود عمل کند که زندانیان لبنانی در اسرائیل را آزاد نماید.
قابل پیش‌بینی است که اگر زندانیان لبنان در اسرائیل بمانند حتی در صورت آزادی گروگانهای ادعایی آمریکا اینگونه حوادث با شکل بدتری به وقوع بپیوندد. از مسئولان هوشمند ژاپن انتظار دارد به این تذکرات دوستانه توجه نمایند و فریب ریاکاران را نخورند که تلاشها بی‌نتیجه یا بدنتیجه نباشد.
این نامه را ما فرستادیم. بعد از مدتی حالا استیصال آمریکا را ببینید. بعد از قضیه هواپیمای CWA از دهها کانال اینها شروع به التماس از ما کردند که شما به ما در لبنان کمک کنید.
از طریق کشورهای همسایه، از طریق ژاپن، از طریق سفارتخانه‌های متعدد ما در سراسر دنیا، از طریق کسانیکه در سازمان ملل هستند،‌ از طریق دلالهای اسلحه‌ای که معمولاً از طریق آنها بعضی اسلحه‌های موردنیاز خودمان را تهیه میکنیم و آمریکائیها می‌فهمند اینها با ایران مراوده دارند از هر طریقی دست به این التماسها زدند.
بعد از جواب نامه من، آقای فوجیو به ایران آمد البته باز هم واسطه بود که آقایان بیاد دارند در یک ملاقاتی در همین محل مجلس ایشان باز این مسأله را یادآوری کرد و گفت: جواب نامه شما این است، آمریکائیها گروگان دارند، جدی هم هستند و میخواهند گروگانهایشان را آزاد کنند و حاضرند که از خود حسن‌نیت نشان بدهند. من همان موقع چون آمریکا از کانالهای دیگر هم باز وارد شده بود که داستان خاصی دارد آنرا به آقای فوجیو گفتم امروز نگاه کردم دیدم در مذاکرات ما در مجلس شورای اسلامی این نکته وجود دارد و به ایشان گفتم که چون آنها میگویند حسن‌نیت دارند درست نمیگویند، دلیل آن در فرودگاه مهر‌آباد ما الان وجود دارد در این مورد جواب میدهم. آن موقع هم طی نامه‌ای به آقای ناکازونه نوشتم که من تردید دارم آمریکائیها راست بگویند و صادق باشند که اولاً گروگانها دست عوامل خود آمریکا هستند یا در دست مردم و ثانیاًَ نمی‌دانیم که آمریکا میخواهد آنها آزاد شوند یا میخواهد آنها را وسیله سیاسی قرار دهد.
گفتم اگر ما بفهمیم که آمریکا صادق است ممکن برای کمک به حل قضیه وارد عمل شویم. بیشتر اعتقاد ما این است که آمریکائیها از این طریق دارند کلاهگذاری می‌کنند و دنیا را فریب میدهند. شما همین حرف‌ها را بگوئید خودشان می‌فهمند. همین الان آثار فریب‌کاری ‌آنها در فرودگاه مهرآباد هست به هر حال اگر بفهمیم که آنها صادقند بخاطر مسائل انسانی کمک خواهیم کرد.
بعضی نماینده‌ها که در آن جلسه بودند و وزارت‌ خارجه از ما پرسید این کیست که من به آنها توضیح دادم که فعلاً‌ نمی‌گویم این مسأله را ممکن است هنوز مسائل دیگری را دنبال داشته باشد که قضیه فرودگاه را الآن نمی‌گویم.
بدنبال آن آقای آبه وزیر خارجه ژاپن باز نامه نوشت که آمریکائیها برای ما تعهد کردند که صادق باشند، از شما خواهش می‌کنیم که به اینها کمک کنید. البته از دریچه انسانی وارد ماجرا می‌شدند و آخرین بار از من خواهش کردند که سفیرشان بیاید و جواب مرا شفاهی بگیرد. آمد من گفتم ببینید اگر آمریکائیها صادق هستند یک خواسته‌هایی خود مردم لبنان دارند اما تا به حال فهمیدیم که گروگان هست، یک قدم جلو رفتیم و فهمیدیم گروگان در لبنان هست تا بحال واقعاً نمی‌دانستیم واقعا‌ً هست اما خواسته‌های آنها اعلام شده، آنها زندانیهایی دارند در سراسر دنیا، آنجایی که زندانی دارند باید آزاد شوند و اما خود ما که از ما میخواهید که شفاعت بکنیم آمریکا با چه روئی از ما میخواهد شفاعت بکند؟ آمریکا چه حقی دارد که از ما چنین مطالبه‌ای را بکند؟ او غیر از خصومت و دشمنی و فتنه و توطئه علیه ما چه کرده است الآن اقمار آمریکا در منطقه دارند با ما چه می‌کنند، این پولها را چه کسی به عراق میدهد، این بندرها را چه کسی به عراق میدهد، این تهدیدهای سیاسی را چه کسی میکند، این رادیوهایی که در اختیار عراق است مال چه کسی است؟ اینها را گفتیم و مهمتر از این من گفتم که آمریکائیها اموال ما را در همین شرایط جنگی، آنهایی که ما هفت سال پیش پولش را دادیم و در انبارهایشان نگهداشتند و ما امروز نیاز داریم و داریم اینها را از اطراف دنیا از بازار سیاه می‌خریم، آمریکا اگر راست می‌گوید و شیطنت ندارد بیاید این اموالی که ما آنجا داریم اموال ما را آزاد کند و بگذارد به ایران بیاید و به‌ آقای سفی ژاپن گفتم این آخرین مذاکره شما با ماست اگر آمریکائیها آمادگی ندارند این کار را انجام بدهند بدانید که دروغ می‌گویند اگر راست می‌گویند موقعی شما برای شفاعت ما بیائید با من حرف بزنید که آن چیزهایی که ما در آمریکا داریم آنها وارد ایران بشود. ایشان گفت شما چه دارید گفتم شما از آمریکائیها بپرسید اگر آنها آمادگی دارند که اموال ما را پس بدهند که باید طبق قانون و طبق قراردادی که در بیانیه الجزایر با آنها داریم اینها را باید پس بدهند،‌ اگر آمادگی دارند بعد بیائید با ما حرف بزنید. سفیر ژاپن رفت و اینجا به بن‌بست خورد.
در این ماجرا کانالهای دیگر فعال بودند. حالا آن قسمت جامع صحبت من که شنیدنی است اینجاست که استیصال آمریکا را ببینید و آنهایی که فکر می‌کنند که آمریکائیها یک سیاست عاقلانه و مدبرانه‌ای دارد و در کاخ سفید یک گروهی از کارشناسان خبره دنیا نشسته‌اند و دارند طراحی می‌کنند و کلاه سر دنیا می‌گذارند ببینید اینها چه مردمی هستند و چطور دارند انفعالی با قضایا برخوردی میکنند و چه استیصالی امروز دامن آنها را گرفته است. این ارزیابی که الان عرض میکنم که متکی به دهها گونه از این تجربه است منتهی من الان یکی از آنها را خدمت شما عرض میکنم که در این مقطع احساس کردم در امروز است که برادران دانش‌آموز و دانشجویمان جلو مجلس آمدند مناسبترین وقت است که اینجا مطرح بشود.
کانالهای غیرژاپن هم تقریباً تیرشان به سنگ خورد و هر یکی آمدند چیزی شبیه این از ما شنیدید و بعد نتیجه‌ای نگرفتند. کانالهای دلالهای اسلحه‌ که از طریق مأموران خرید سلاح ما که با اینجا کار داشتند و این حرفها را به ما منتقل میکردند یک کلاه بسیار گشادی به سر آمریکائیها گذاشتند و آنچنان آمریکائیها را رنگ کردند که البته آنها به حساب خودشان میخواستند خدمت کنند اما آمریکا آنچنان رنگ شد که در تاریخ آمریکا این داستانی که من حالا برای شما میگویم قاعدتاً بی‌سابقه است و شنیدن آن برای همه دنیا جالب است. برای آمریکائیها جالب است برای بازار مشترکیها جالب است، برای ملت ما خیلی جالب است. برای دنیای سوم نیز بسیار جالب است و جالب‌تر برای سوریه است که امروز مورد تهاجم رسمی آمریکا و انگلیس قرار گرفته و با شنیدن این داستانی که ما حالا عرض میکنیم باید بفهمد که پنجه در پنجه آمریکا انداختن خیلی سخت نیست و آمریکا، آن غول وحشتناکی که چهره‌اش را وحشتناک نشان داده نیست و میشود با آمریکا مبارزه کرد و او را به زمین زد و ذلیل کرد و می‌شود به این صورتیکه ما او را بیرون آوردیم، بیرون آورد که حالا عرض می‌کنم.
یکی از هواپیماهائی که برای ما اسلحه می‌آورد از یکی از کشورهای اروپایی اجازه عبور گرفت که وارد بشود و اسلحه‌اش را در فرودگاه مهرآباد پیاده کند که البته اسلحه آن قطعات بعضی از نیازهای پیچیده ما بود و کسانیکه بعنوان خدمه هواپیما اجازه ورود گرفته بودند پنج نفر بودند که همراه هواپیما، خلبان و کمک خلبان و همینهایی که معمولاً در هواپیما هستند. اسامی ایرلندی هم به ما داده بودند. وقتی که هواپیما وارد فرودگاه مهرآباد شد به ما اطلاع دادند که این آقایانی که از هواپیما پیاده شدند می‌گویند ما آمریکائی هستیم و برای مسئولان کشور شما از آقای ریگان و مسئولان آمریکا پیام آورده‌ایم.
ما فوری با دوستان خودمان جلسه تشکیل دادیم و گفتیم این آقایان را در فرودگاه توقیف کنید تا ببینیم مسأله اینها چیست. هواپیمایشان را به پایگاه شکاری منتقل کردیم و آنها را هم نگهداشتیم. سه ساعت و نیم در فرودگاه معطل شدند تا ما توانستیم تصمیم بگیریم و خدمت امام این مسأله را عرض کردیم، اما فرمودند که با اینها صحبت نشود، پیامشان را هم نگیرید و ببینید که اینها چه می‌گویند و برای چکاری به ایران آمده‌اند.
آنها را به هتل منتقل کردیم و در هتل گفتند که (آنها ادعا کردند ما هنوز برایمان روشن نیست که همینطور باشد، مک فارلین و یکی دو نفر دیگر هم از مشاوران آقای ریگان هستند، آن موقع مشاور مخصوص ریگان بودند) پیام آوردند برای مقامات ایران و هدیه‌ای را آقای ریگان برای مسئولان کشور شما فرستاده‌اند.
هدیه برای هر یک از ما یک قبضه اسلحه کمری و پیام هم در ملاقات حضوری به شما می‌گوئیم و یک عدد کیک صلیبی شکل آوردند که این کلید فتح روابط است. اینرا ما دیگر نمی‌دانستیم این هم جزو رموز است. بچه‌ها که خیلی گرسنه بودند در فرودگاه و در هتل و اینجاها معطل شده بودند کیک آنها را گرفته بودند و خورده بودند و دیگر چیزی نماند که بدست ما برسد. ما گفتیم که در آمریکا اسلحه‌های بالاتر از اینها داریم. ما آنجا آرتون، فینیکس، هاگ و غیره داریم، شما کلت برای ما می‌فرستید ما اصلاً‌ کسی را قبول نمی‌کنیم و حرفی هم با کسی نداریم. پیام کسی را هم قبول نمی‌کنیم شما باید جواب بدهید که چطور قاچاقی وارد ایران شدید. پاسپورتهای آنها را گرفتیم، حالا رونوشت پاسپورتها را هم داریم. عکس درست است، یعنی قیافه به قیافه مک فارلین می‌آید که همان باشد البته ما هنوز مطمئن نیستیم که صددرصد آنها باشند، چون کسی درست با اینها صحبت نکرد که بفهمد اینها واقعاً همانها هستند یا نه. کسانیکه با اینها طرف بودند همانهایی بودند که مأموران امنیتی ما در آن منطقه هستند و یکی از کسانیکه در خرید اسلحه با آن دلالها بود و آن دلال هم همراهشان بود.
ما یکی از دوستان واردمان را که زبان هم خوب می‌دانست منتهی در مقامات مسئول نیست و اهل فهم هم هست وارد جمع اینها کردیم وقتیکه حرف می‌زنند حرفهایشان را بفهمد. خلاصه هدف اینها در اصل این بود که بیایند به تعبیر خودشان آن یخهای سردی که بین ایران و آمریکا درست شده، این دریای یخ و این اقیانوس منجمد را ذوب بکنند، هدف بعدی ما را در لبنان بسیج بکنند و هدفشان ایجاد روابط حسنه و آن منظره طلایی که آنها در نظرشان بود و خواهش و التماس و پیغام که یکی از مسئولان کشور ما بپذیرد و چون پیام آقای رئیس‌جمهور هست آقای رئیس‌جمهور شما بپذیرند گفتیم نه ایشان ملاقات نمی‌کنند، گفتند پس رئیس مجلس بپذیرند گفتیم ایشان هم ملاقات نمی‌کنند. گفتند پس نخست‌وزیر بپذیرند گفتیم ایشان هم ملاقات نمی‌کنند.
آقای مک فارلین ادعایی عصبانی شده بود و گفته بود شماها چقدر دیوانه هستید شانس در خانۀ شما آمده و مشکلات شما را آمدیم حل بکنیم، فضای شما در تصرف هواپیماهای عراقی است و چه و چه. ما آمدیم این مشکلات شما را حل بکنیم، شما اینجوری با ما رفتار می‌کنید. ایشان گفته بود من اگر روسیه رفته بودم (این جمله را دنیا گوش کند و آمریکائیها هم گوش بدهند، روسها هم گوش کنند) گفته بود اگر من به روسیه رفته بودم که آنجا پوست بخرم چون پوست روسیه مشهور است،‌ اگر رفته بودم روسیه پوست بخرم گورباچف روزی سه بار با من ملاقات می‌کرد، شماها کی هستید که نمایندۀ مخصوص رئیس‌جمهور آمریکا آمده یک کلمه حاضر نیستید با او حرف بزنید. ما گفتیم کبوتر با کبوتر باز با باز، بروید همانجا، اینجا جای این حرفها نیست، ما با آمریکا قهر هستیم، ما با شما در جنگ هستیم شما آتش‌افروز این جنگ هستید، شما مسئول این همه مسائل کشور ما هستید چطور می‌توانیم با شما ملاقات کرده و با شما حرف بزنیم؟
مگر ما یادمان رفته که برژنسکی با دولت موقت ما در الجزایر ملاقات کرد و دولت موقت را آب برد و شما حالا آمدید در خانه ما و در کشور ما می‌خواهید با ما ملاقات کنید، مگر ملت ما خام است.
پنج روز اینها اینجا به صورت توقیف در هتل ماندند و وحشت اینها را گرفته بود و بعد هم به ما اطلاع دادند که نیروهای واکنش سریع آمریکا به حال آماده‌باش درآمده‌اند البته ما اینرا هم نمی‌دانیم که راست می‌گویند یا نه. بالاخره بعد از 5 روز آنها را مرخص کردیم،‌ عصبانی بودند، هواپیمایشان را هم به آنها دادیم تا آن موقع هواپیمایشان را هم نمی‌دیدند. وسیله‌ای در هواپیمایشان برای ارتباط مستقیم داشتند که با تلفن عمومی نمیخواستند صحبت بکنند و ما گفتیم نمیشود از آن وسیله استفاده کنید. گاهی هم تماس می‌گرفتند البته با تلفنهایی که تحت نظر ما بود و یک وقت به فکر انکار این حرف هم نیفتند چون همین صدای آقای مک فارلین را اگر باشد ما داریم و بعد اگر خواستند این صدا را به آنها می‌دهیم. این یک صدای تاریخی است که در آن یک جمله جالبی مطرح شده است.
به این صورت آمریکائیها چه خطری را استقبال کردند که بعد ما تحقیق کردیم گفتیم آقا شما با چه جرأتی با پاسپورت عوضی به اینجا می‌آیید. شما الان به طور غیرقانونی در کشور ما هستید. ما اگر شما را الان بعنوان جاسوس بخواهیم بازداشت بکنیم و به دنیا اعلام بکنیم اینها به کشور ما آمدند چه می‌شود، گفتند که دلالها به ما گفته‌اند که شما بیائید ایران از شما استقبال می‌شود. فهمیدیم اینها حسابی آمریکائیها را رنگ کرده‌اند و واقعاً هم شاید عقیده داشتند، البته این دلال الان فراری است، از فراریانی است که در خارج است و گاهی هم به خریدهای ما کمک می‌کند و گاهی اینجا می‌آید حالا آمریکائیها بعد از آن چه کار به سرش بیاورند نمی‌دانیم.
دریکی از همین پیغامهایی که اینها می‌دادند و ما می‌گفتیم ما شما را قبول نداریم آقای ریگان یک انجیل را برداشتند یکی از آیات انجیل که در آن نوشتند مضمونش این است که ادیان خدا با هم هستند و همه ادیان دنیا یکی هستند اینرا با خط خودش پشت انجیل نوشته و امضاء کرده برای اعتماد ما، اینرا برای ما فرستاده است.
خوب ما آن انجیل را نمی‌خواستیم اما فتوکپی آنرا داریم که یک روزی پخش می‌کنیم.
این آمریکاست، غول بزرگ دنیاست، این ابرقدرتی است که این غربزده‌ها و امثال آنها خیال می‌کنند این قدرت جهانی اگر تکان بخورد چه می‌شود و خیال می‌کنند دنیا روی انگشت او دارد می‌چرخد. با همین خیالهای خام و فکرهای بزدلانه‌ای با این مسائل برخورد می‌کنند. سوریه راه را انتخاب کند که البته کرده است. لبنانی‌ها راه ما را انتخاب کرده‌اند،‌ اینها (آمریکائیها) در لبنان چکار توانستند بکنند، خوب تمام لبنان به اندازه یک شهر و یک استان کوچک ماست، آمریکا با اینکه آنجا فالانژها را دارد، اسرائیل را دارد و اینهمه نیرو در لبنان دارد چه می‌تواند بکند که به ما متوسل شده این مسأله حاد کشورش را حل بکنیم. فرانسه در لبنان چه می‌تواند بکند، فرانسه به زانو درآمده است.
آقای هاشمی سپس اظهار داشت: جمهوری اسلامی چون روی پای خودش ایستاده است و چون به خدا اتکا کرده اینقدر قدرت دارد که آنها می‌آیند التماس و خواهش می‌کنند و بی‌اجازه وارد کشور می‌‌شوند که شفقت ما را جذب کنند و بعنوان میهمانی که بر مسلمان وارد شده و انجیل امضا شده برای ما می‌آورند که ملاقات بکنند ما با کسی که آثار جنایتش اینجا و آنجا به چشم می‌خورد ملاقات نمی‌کنیم و حرفمان را هم از طریق رسانه‌های عمومی به شما زدیم و باز هم می‌زنیم.
ما تا یک مقطعی نمی‌دانستیم که در لبنان گروگانگیری واقعیت دارد. اینها ما را به تروریست متهم نکنند. وقتی که فهمیدیم که آنجا گروگانگیری هست و بعضی از اینها هم مربوط به نیروهای اسلامی هست، نیروهای اسلامی هم بعضیشان از ما حرف‌شنوی دارند. ما همین حالا هم به ملت آمریکا می‌گوئیم از همین جا به ملت فرانسه می‌گوئیم، ‌به دولتها نمی‌گوئیم به ملتها می‌گوئیم که جمهوری اسلامی بعنوان یک وظیفه انسانی در صورتی که دولتهای شما عملاً ثابت بکنند که با ما در جنگ نیستند و عملاً‌ ثابت بکنند که خیانت به ما نمی‌کنند و علناً ثابت بکنند که با قلدری اموال ما را مصادره نمی‌کنند، آمریکا اموال ما را توقیف نمی‌کند و فرانسه پول ما را بی‌جهت در بانکهایش نگه نمی‌دارد، اگر اینها اینرا ثابت بکنند و عملاً این نکته را اثبات بکنند جمهوری اسلامی هم بعنوان یک وظیفه انسانی حاضر است نظرش را به دوستانش در لبنان بگوید، نظر ما را هم دوستان ما می‌دانند. نظر ما این است خواسته‌های مسلمانان مظلوم لبنان باید داده بشود، آنهایی که زندانی اینها هستند، خوب شما یک طرف هستید اینها هم یک طرف هستند بنابراین اگر خواسته‌های آنها داده بشود و از ما که ادعای این را دارید که نمی‌خواهید با ما خصومت بکنید اینرا ثابت بکنید، ثابت کنید که با ما خصومت ندارید و اگر هم خصومت دارید اعمال خصومت نمی‌کنید، اگر اینرا ثابت کردید ما بعنوان یک حرکت انسانی مثل هواپیمای CWA نظرمان را به دوستانمان در لبنان و جاهای دیگر می‌گوئیم که آنها اگر از ما حرف‌شنوی داشته باشند این بدبختیهایی که الان اسیر هستند و مثل اینکه بعضی از آنها را حالا خودشان رفتند آزاد کردند، شاید چیزی از شما گرفتند و آنها را آزاد کردند،‌ آزاد خواهند کرد اما شرط آن این است که شما هم دست از شیطنت بردارید.
ما اختلافات داخلی شما را که نمی‌توانیم تحمل بکنیم، در درون شما اختلاف است. یک جناح فرانسه می‌ترسد برای نجات مردمش در لبنان وارد عمل بشود. آمریکا هم همینطور است. این جناح از آن جناح می‌ترسد. اگر واقعاً شما صادقانه می‌خواهید گروگانهایتان را آزاد بکنید که البته می‌خواهید و خودتان می‌توانید پس این کار را بکنید ما هم خوشحال می‌شویم که چند نفر بیخود گرفتار نباشند. اگر از ما شفاعت می‌خواهید. ما الان با شما دشمن هستیم شما هم با ما دشمن هستید اگر می‌خواهید ما شفاعت بکنیم ما راه را باز گذاشتیم شما اثبات بکنید که خصومت به این معنا با ما ندارید اینکه شما قلدری کنید و اموال ما را در آمریکا و یا فرانسه بگیرید و ندهید و فرانسه این همه اسلحه در حلقوم صدام بریزد و باز هم بگوید که ایران بیاید این مشکل ما را حل کند این دیگر انصاف نیست.
جمهوری اسلامی حرف اولش این است که ما مستقل هستیم، آزادیم و ضدامپریالیسم و ضداستکبار و ضدتجاوز و سلطه‌طلبی هستیم. ما مسلمان هستیم و حامی مظلومان هستیم. اگر از ما میخواهید که ما مردم لبنان را که از حقشان دفاع می‌کنند محکوم کنیم،‌ محکوم نمی‌کنیم ولی اگر از ما میخواهید در صورتیکه شما هم مثل دیگران کاری به کار ما نداشته باشید کمک شما می‌کنیم اگر دوستان لبنان ما از ما بپذیرند ما کمک می‌کنیم. البته دوستان ما در لبنان هم آزادند و ما حقی به گردن آنها نداریم که از آنها چیزی بخواهیم آنها هم تعهدی در مقابل ما ندارند که با دستور ما کاری را انجام بدهند و مسأله،‌ مسأله خودشان است. ما را هم بعنوان دوست حامی خودشان قبول دارند و در مواردی هم به حرف ما گوش می‌کنند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات