تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱۳۹۰ - ۱۱:۱۶  ، 
کد خبر : ۲۲۲۸۲۲

نامه‌ای از حضرت آیت‌الله‌ العظمی گلپایگانی به مجلس شورای اسلامی


بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
حضرات نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی دامت تائیداتهم
وظیفه شرعی اقتضاء دارد که نگرانی خود را از موضع کنونی مجلس شواری اسلامی خصوصا برای آینده به همه نمایندگان مومن و پای‌بند به سوگند و تعهدی که دارند اظهار دارم.
از اوائل پیروزی انقلاب از یکسو بعضی غربزدگان این نغمه را آغاز کردند که احکام اسلام در این عصر عملی نیست، یا شرایط اجرای آن آماده نمی‌باشد که بحمدالله صدایشان خاموش و بی‌اثر شد و از سوی دیگر چپ‌گرایان به تبلیغات در قشرهای مختلف پرداختند و با نفوذ در نهادها و عنوان کردن شعارهای اقتصادی و سیاسی خواستند انقلابرا از اصالت اسلامی خود بیندازند و به آن جلوه دیگری دهند، و با توجه باینکه (اسلام با فقر و استکبار مبارزه دارد و با محرومیت و تبعیض مخالف است و عدالت اجتماعی را می‌خواهد) شروع به پیاده نمودن نقشه‌های خود کردند که از آن چند هدف داشتند، نخست آنکه با خلاصه شدن بعد سیاسی انقلاب بر ضد امپریالیزم آمریکا، سوسیالیزم و حامیان آنرا از تعرض مصون دارند و آنانرا دلسوز و انقلابی نشان دهند و در نتیجه ایران را از سیاست نه شرقی و نه غربی باز داشته، هر چه بتوانند ما را در صف کشورهای وابسته به روسیه قرار دهند و یا حداقل مرتبط با آنها سازند، ثانیا با استفاده از شعارهای طرفداری از ضعفا و متهم کردن مخالفان به طرفداری از سرمایه‌دار و فئودال در مقام علاج نابسامانی‌های اقتصادی و محرومیت‌های کشاورزان و کارگران عزیز راههای سوسیالست‌پسند را عرضه نمایند، و رهنمودهای قاطع اسلام را در مقام علاج این مشکلات، با تهمت طرف‌داری از ارتجاع و سرمایه‌دار بکوبند، البته در این میان هم کسانی بر اثر بی‌اطلاعی از اسلام و تاثر از سوسیالیزم (که عامل اصلی آن استعمار ضد انسانی‌ آمریکاست) در این اندیشه هستند که بتوانند تلفیقی بین اسلام و سوسیالیسم بدهند، چنانچه ملاحظه کردید اشخاصی با مواظبت بر عبادات و فرائض مذهبی و قرائت قرآن مجید و نهج‌البلاغه همان نظام سوسیالیسم را دنبال می‌کردند و کوشش‌ می‌کردند که با استشهاد به فرازهائی از نهج‌البلاغه نظر خود را قرآنی و اسلامی جلوه دهند، خلاصه بدلائل بسیار که یکی نفوذ این گروه‌ها در نهادها و سازمان‌های مملکتی بود کسی جرات اظهار رای نداشت زیرا با چماقهایی بعنوان حمایت از مستضعفین و کشاورزان لااقل شخصیت او را ترور می‌کردند. خوشبختانه جناح مهم این تبلیغات بر اثر معارضه علنی با نظام فرو ریخت لکن‌ همان افکار و برنامه‌ها کم و بیش ادامه دارد و اشخاصی نمازخوان و بظاهر متعبد هم آنرا پی‌گیری می‌‌نمایند و می‌خواهند با توجه به ظهور اصالت ولایت فقیه بعنوان احکام ثانویه و ضرورت (هر چند ضرورت‌های اختراعی باشد) آنرا شرعی سازند. و لب مطلب آنان اینست که امروز گرایش بنظام اقتصادی سوسیایستی یک ضرورت است و باید بعنوان احکام ثانویه و ولایت فقیه اجرا شود، و ملاحظه می‌کنید که چه روشهایی در بازرگانی و کشاورزی و امور کارخانجات و کارگران و تولید و توزیع پیشنهاد می‌شود، و این احتمال هم قویا موجود است که آمریکا چون تنفر مسلمین را از نظام سوسیالیسم می‌داند در بوجود آوردن این گرایش دست داشته باشد. اینچنین روشها اگر چه از سوی مخلص‌ترین افراد هم پیشنهاد شود خطرناک است و انقلابرا از اصالت و از رسیدن بهدف‌های بزرگ و حل مشکلات بصورت اسلامی باز می‌دارد و احکام اسلام را در زیر این شعارها که استفاده از عواطف بجای تعلق و منطق است تعطیل می‌نماید.
آقایان محترم، حمایت از مستضعفان و محرومان و تشویق و تقدیر از کشاورز و کارگر و رسیدن بوضع روستاها و رفاه آنان (حتی بیش از شهرنشینان) در متن تعلیمات رهنمودههای اسلام است. چنان نیست که علاج این مشکلات در احکام اولیه نباشد تا با ضرورت بخواهیم موقتا آنرا علاج کنیم، این ضرورت‌ها و معایب در اثر عدم اجراء احکام اسلام پیش آمده است. اگر ما بحول و قوه الهی اسلام را پیاده کنیم، همه جوانب اصلاح خواهد شد لکن اگر به اسم ضرورت (آنهم با بینش‌هایی که بعضی‌ها دارند) در جو پر از شعار و تبلیغات گروه‌های منحرف بخواهیم از احکام اولیه رفع ید کنیم، خدا گواه است خطرناک است و از آن بیمناکم که هر روز برای حکمی از احکام خدا جوی را فراهم کنند و ضرورتی بسازند و حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال نمایند، ماهکذا توردیامنعد الابل. بیائید در مسائل اسلامی دقیق شوید و برنامه‌های اولیه اسلام را در مورد اموال و اراضی و غصب و اختلاس و احتکار و سوءاستفاده از بیت‌المال ... درست و کامل بدون کینه‌توزی و دور از شعار اجرا کنید تا ببینید در رفع مشکلات اقتصادی محرومان چگونه کارساز است. بیائید ابعاد تربیتی اسلام را پیاده کنید و اندیشه‌های مادی و ثروت‌پرستی را که نتیجه سلطه بیش از نیم قرن استعمار آمریکا و انگلیس است به اندیشه اسلامی تبدیل نمائید و بوسیله مطبوعات و رسانه‌های گروهی مسلمانان را به تعلیمات و ارشادات اسلامی متوجه سازید عواطف اسلامی را در حل مشکلات بسیج کنید. رویارویی با این جنگ تحمیلی و این استقبال مردم مسلمان و جوانان پرشور از شهادت و اینهمه اعانت‌های مالی غیر از اسلام و عقیده بخدا و عواطف دینی چه انگیزه‌ای داشته و دارد اشهدالله که مسلمانان و جوانان ما فداکاری‌ها و رشادتها و ایمان محکم مسلمین صدر اسلام و مجاهدین غزوات را تجدید کردند. من وقتی این صورت‌های درخشان از نور ایمان را مینگرم، اسلام و مسلمین را غرق در افتخار می‌بینم، بزرگترین تجلیل از خون همه شهیدان و بالخصوص شهداء کربلا، پاسداری از احکام اسلام است.
آقایان نمایندگان مواظب قیام و قعود خود باشید حتی اگر ممتنع باشید به نتیجه امتناع خود در رای توجه کنید. این مکانی است که یک روز افرادی خود فروخته به اسم نماینده، بی‌اراده و ناتوان با یک قیام و قعود، تاریخ هجرت پیامبر اسلام را بگمان خود لغو کردند و چه بسا در بین آنها افرادی، از این کار کراهت داشتند، اما محیط مجلس و، رعب و بیم از جان و طمع به مقام آنها را به گناه بزرگی که نزدیک به کفر بود وادار کرد. شما امروز با قیام و قعود خود احکام اسلام را احیا نمائید. در طرح‌ها و لوایحی که پیشنهاد می‌شود، مواظب باشید ناآگاهانه به شرق و غرب کشانده نشوید. با توجه به تلخی استعمار آمریکا از استکبار شوروی که برای استقلال و دین مردم بهمان اندازه خطرناک است، نیز غفلت ننمائید و از اوضاع افغانستان و لهستان عبرت بگیرید.
قال‌الله تعالی: یا ایها الذین آمنو لاتتخذوا عدوی عدوکم اولیاء
من عمر خود را کرده‌ام و خدا می‌داند که اطمینان عرفی به بقاء تا فردا را نداشته و آنچه را می‌گویم نصیحت می‌کنم و هیچ غرضی ندارم نباید وضع طوری شود که هر روز ناراضی بیشتر و نگرانی و ناراحتی زیادتر شود. مردم خود و اسلام و نوامیس اسلامیرا با کفر و استکبار آمریکا و یورش بیرحمانه مزدور آنها، صدام روبرو می‌بینند و دفاع از این هجوم کافرانه را بر خود از اعظم واجبات می‌دانند. بسیاری هستند که نگرانیهای شخصی خود را برای حفظ آبروی اسلام پنهان می‌دارند زیرا هر شکستی که به نظام وارد شود شکست اسلام است و هر نقص را دشمنان به حساب اسلام و روحانیت می‌گذارند. شما باید این مسائل را درک کنید و از این همه صبر و شکیبائی مردم تقدیر نمائید. بسیار جفا به اسلام است اگر احدی از مصادر امور برخلاف تعالیم اسلام و سیاست‌های اسلامی رفتار نمایند. بسیار اشتباه است اگر کسی این نظام را که پس از این انقلاب عظیم و حرکت اسلامی بر پا شده با نظام کثیف شاهنشاهی مقایسه کند و در مقام دفاع از انتقادات ناصحانه و معایب (هر چند متقضای طبع انقلاب باشد) زوال آن نظام و طاغوت‌مابیها و روش‌های ضد اسلامی را عذر قرار دهد، دنیا و مردم مسلمان از آن نظام هیچ توقع صلاحی نداشتند و آنچه از آن صادر می‌شد خلاف انتظار نبود، از کوزه همان برون تراود که در اوست. اما این نظام به عنوان نظام اسلامی و نظام الهی تحت ولایت فقیه و مجتهد جامع‌الشرایط که نیابت عامه از حضرت بقیه‌الله ارواحنا فداه دارد در عالم درخشیده است، توقع و انتظار از این نظام غیر از آن نظام است، این نظام باید مظهر حکومت رسول‌الله(ص) و حضرت علی(ع) باشد از نور نورانیت و نور افشانی می‌خواهند.
خدا می‌‌داند با این حرفی که در دنیا آوردیم مسئولیت همه فوق‌العاده زیاد است، آقایان نمایندگان موضع خود را حفظ و از آن بنفع اسلام استفاده کنید، اگر ضد کمونیسم هستید (که هستید) بمفهوم آمریکائی آن نباشید و ضد صهیونیسم و امپریالیزم بودن شما هم نباید بمفهوم روسی آن باشد.
و اما در مورد تفویضی که به مجلس شورای اسلامی شده، نظر خود را به اطلاع حضرت آیه‌الله خمینی دامت برکاته رساندم و بمراعات مصالح و به انتظار تجدیدنظر ایشان در موضوع لازم ندیدم مطلب را در مجلس درس عنوان نمایم بطوری که از صحبت اخیر در مسجد اعظم استفاده تایید شده است اما چون کتمان نظر خود را از نمایندگان محترم مجلس صحیح نمی‌دانم بطور مختصر عنوان می‌نمایم.
ضرورتی که بطور موقت و بمقداری که رفع ضرورت باشد محور رفع ید از احکام اولیه است. مثل اضطرار به اکل میته یا اکل هر حرام، بمقداری که حفظ نفس بر آن توقف دارد جایز می‌شود. در همین مورد اگر رفع اضطرار هم به اکل میته و هم به اکل غیرمیته که ملک غیر باشد حاصل بشود مسئله بگونه دیگر و براساس آنکه مفسده کدامیک کمتر است باید بررسی شود، در مواردی که حفظ جهات و مصالحی در بین باشد که در شرع مسلم است و حفظ آن جهات بقدری اهمیت دارد که شارع بهیچوجه راضی به فوت آن نیست البته باید حفظ آن جهات بشود و حتی در بعضی صور احتمال از بین رفتن آن هم منجز است و فقیه باید سد ثغور آنرا از همه جهات بنماید.
مثلا رفع وابستگی اقتصادی به کفار خصوص در مثل این زمان که موجب سلطه سیاسی و مداخلات آنها در امور مسلمین می‌شود فی‌الجمله ضرورت است در این رابطه می‌توان گفت بازرگانی خارجی دولتی است به این معنی که با اعمال ولایت می‌توان برای حفاظت از تولیدات داخلی و رسیدن به خودکفایی ضروری از ورود بعضی اجناس جلوگیری کرد یا برای جلوگیری از خطر قحطی و مفاسد مهمتر صدور بعض اجناس را که ضروری است ممنوع نمود، یا اجناسی را که صرفا جنبه تجملی دارد و در شرایط خاص ورود آن موجب تقویت بنیه اقتصادی کفار محارب و ضعف شدید اقتصادی مسلمین می‌شود ممنوع ساخت خلاصه حکومت اسلامی بر کل اموری که مدخلیت در حفظ کیان اسلام و استقلال مسلمین و حفظ مصالح عامه دارد مثل امور بهداشتی و تربیتی اشراف دارد و می‌تواند امور را در این حد کنترل نماید اما اینکه مثلا بخواهد بازرگانی خارجی را در اختیار بگیرد یا امور بهداشتی و آموزشی و تربیتی را دولتی کند یا برنامه شغل و کسب و کشاورزی را در یک مسیر خاص منحصر نماید مثلا در بخش تعاونی انتقالی ترکه میت را بوارث ممنوع کند یا اراضی را بطور مشاع به کشاورزان بدهد یا بخواهند در امر مسکن بگویند هر کس باید خانه ملکی داشته باشد و هر زارع باید مالک زمین باشد و مزارعه و اجاره استثمار است و در بین نباشد به این صورت که دیگران را ملزم به فروش نمایند یا بگویند قطع نظر از ضرورت مسکن و اینگونه عوارض اصلا می‌خواهیم معامله روی زمین و ابزار تولید نشود و واسطه نباشد، اینگونه امور نظامات دیگری است که با احکام اولیه و ثانویه ارتباط ندارد و عنوان ضرورت دادن به آن قابل قبول نیست. این مسائل مربوط به متن نظامی است که هم اکنون در بعض کشورهای دنیا بطور حقیقی یا مصنوعی معمول است و در هرکجا مطرح است، بعنوان یک نظام در برابر نظام‌های دیگر مطرح است و در قانون اساسی هم اگر اشعاری باشد با مراجعه به اصل چهار رفع شبهه می‌شود، خلاصه در رابطه با هر ضرورت‌ اگر ثابت شد و موارد و خصوصیات مناطق مشخص گردید مسائل و احکام شرعی آن در تمام جوانب باید بررسی شود و حتی اگر با استفاده از عواطف دینی مردم می‌توان موضوع را حل کرد، باید از آن استفاده نمود. بنظر اینجانب اگر در مسائلی مثل مسکن و اراضی شهری و سرمایه‌گذاری در امور تولیدی از عواطف دینی و احساسات اسلامی مردم استمداد شود و شخص حضرت آیت‌الله خمینی دامت برکاته توصیه بفرمایند که هر کس می‌تواند مبلغی برای سرمایه‌گذاری در امور تولیدی بدهد یا زمین‌ برای خانه‌سازی جهت مستضعفان بعنوان هدیه یا به قیمت مناسب بدهد بدون احتیاج به مداخله نهادها و اعمال قدرت، مومنین استقبال می‌نمایند و مبالغی زمین و سرمایه در این راه قرار می‌گیرد، از همه مهمتر اینکه بنظر اینجانب تفویض ولایت و تشخیص ضرورت در موضوعات احکام ثانویه و تعیین مقداری را که به آن رفع ضرورت می‌شود بنظر اکثریت مجلس شورای اسلامی یا اکثریت کارشناسان صحیح نیست بلکه باید فقیه پس از اظهار نظر کارشناسان یا نمایندگان مجلس نتیجه نظرات اکثریت و اقلیت (که حتی ممکن است با چند رای تفاوت داشته باشد) را بررسی کند و چنانچه از روی آن نظرات علم یا حجت شرعی به ضرورت پیدا کرد طبق علم خود حکم بدهد اما اگر در اثر اختلاف اقلیت و اکثریت ضرورت مشکوک شد و شخص فقیه هم علم به احدالطرفین پیدا نکرد بچه مجوزی می‌توان حکم ضرورت را مترتب نمود؟ آنچه ملاک و معیار است نظر شخص فقیه است که در جهات تشخیص ضرورت و تعیین رافع آن و مقداری که به آن رفع ضرورت می‌شود حکم بدهد.
در خاتمه لازم بتذکر است آنچه در این نامه نوشته‌ام عنوان تذکر و نصیحت دارد.
موضع من همواره تقویت جمهوری اسلامی است و بر این عقیده هستم که همه باید در تقویت و در استقامت این نظام همکاری نمایند و نگذارند که از داخل و خارج انحرافاتی آنرا متزلزل و اسلامی بودن آنرا لکه‌دار نماید و شما نمایندگان امروز سهم عمده‌ای از این مسئولیت را به عهده دارید متوجه خودتان و آراء و سخنان قبل از دستور و بعد از دستور خود باشید و از اسلام و احکام آن دفاع کنید و همه را به مجلس شورای اسلامی و به موضع تاکید آن بر احکام اسلام و حفاظت در حقوق عموم امیدوار سازید از خداوند متعال مسئلت می‌نمایم که شما و تمام دست‌اندرکاران جمهوری اسلامی را به آنچه خیر و صلاح جامعه و مستضعفین و عظمت اسلام و استقلال کشور است راهنمایی فرماید.
والسلام علیکم و رحمته‌اله و برکاته.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات