بسمه تعالی
بسماللهالرحمنالرحیم
حضور محترم حضرت آیهالله العظمی آقای گلپایگانی دامت برکاته
با سلام و تشکر فراوان از عنایتی که به مجلس شورای اسلامی ابراز نمودهاید به استحضار عالی میرسانیم، همانطور که اشارت فرمودهاید، نمایندگان مردم مسلمان ایران، امروز بر مکانی جای گرفتهاند که یک روز افرادی بیاراده و خودفروخته به اسم نماینده بر آن جای داشتهاند و در محیطی سرشار از «رعب و بیم از جان و طمع به مقام» موید خیانتهای بزرگ به اسلام و مسلمین و تباهکننده استقلال و عظمت میهن اسلامی بودهاند و حضرت آیهالله بخوبی میدانند که کدام عامل سبب این تبدل و جایگزینی عظیم در جامعهای گردید که محکوم به وابستگی و تحمل اختناق و سلطه ننگین اجانب و دشمنان اسلام و مسلمین بود.
بسیاری از کسانیکه امروز افتخار نمایندگی از مردم را دارند، در تباهکنندهترین دورانهای حاکم بر این مرز و بوم، با ایثار و فداکاری و استقبال از زندان و شکنجه و تبعید و شهادت با پیروی از منویات روحانیت مبارز و در راس آن مرجع عالیقدر حضرت آیهالله العظمی امام خمینی متعالله المسلمین بطول بقائه الشریف توانستند دیوار سنگین سکوت و ترس را بشکنند و چون امتحان ایمان و پایمردی خود را در جریان مبارزهای بیامان علیه استکبار جهانی و عوامل خونخوار آن در ایران داده بودند، از سوی مردم شهیدپرور و پیرو «اسلام فقاهت» بعنوان نمایندگانی امین، به مجلس راه یافتند و هم امروز نیز آنچه اینان را در این مکان و در معرض شهادت بدست مزدوران شرق و غرب قرار داده است، نه طمع به مقام بلکه دقیقا به سبب همان وظیفه الهی است که دیروز آنان را به مقابله با اهریمنان خونخوار واداشته بود و حتی در سختترین دورانها که رهبر انقلاب و امام امت به خارج تبعید شده بودند و رعب از دستگاه جهنمی شاه، سکوت را بر بخشها و مقامات بسیار حساس جامعه حاکم گردانیده بود، فریاد کشیدند و به مومنان جرات بخشیدند و واسطه ابلاغ پیامها و رهنمودهای امام امت به جامعه گردیدند و آنان را به مبارزه دعوت کردند، مبارزهای که عاقبت طاغوت را از پای درآورد و پس از قرنها، مجددا اسلام را بعنوان مکتبی که هم نظام طاغوتی را میشکند و هم نظامی انسانی را به ارمغان میآورد، بر جامعه حاکم گردانید و زمینهساز اجرای احکام و مقرراتی گردید که طی دورانهای گذشته با تلاش فقهای عالیمقام اسلام محفوظ و نگاه داشته شده بود.
مجلسی با این ویژگی و با توجه به اینکه اکثریت قریب به اتفاق نمایندگانش برخاسته از متن حوزههای فقاهت و معارف اسلامی یا از پیروان راستین اسلام فقاهت هستند، طبیعی است که بهترین پشتیبان اسلام و زمینهساز اجرای احکام جاودانه دین خدا بر بندگان خدا باشد و همچنان که تجربه نشان میدهد نه «رعب و بیم از جان و نه طمع به مقام» هیچگاه موجب نخواهد شد که نمایندگان دست از اسلام بردارند و روی از روحانیت متقی و آگاه برتابند.
اینان که ترفندهای غرب و شرق را در جریان یک زندگی پربار پیش از انقلاب و در طوفان توطئههای پس از آن آزمودهاند، به یاری حق و تحت اشراف مرجعیت اسلامی و ولایت فقیه جامعالشرایط آگاهانه و ناآگاهانه به شرق و غرب کشانده نخواهند شد.
مجلسی که اکثریت قریب به اتفاق نمایندگانش برخاسته از متن ایمان و رنج یک ملت ستمکشیده اما نستوهند، هیچگاه خود را جدای از مردم و رهبران معنوی مردم نمیدانند و نمایندگانی که از نظرات و انتقادات مردم با علاقه استقبال میکنند، طبیعی است که با افتخار پذیرای نصایح و رهنمودهای مراجع معظم باشند.
حضرت آیهالله
در مرقومه آن جناب سخن از دو دسته رفته است که از اوایل پیروزی انقلاب با دو شیوه علیه اسلام وارد صحنه شدند.
غربزدگانی که شایستگی احکام اسلام را برای این عصر مورد تردید قرار داده و یا مردود میدانستند و شرقزدگانی که میکوشیدند تا نقشههای خود را در جامه خیرخواهی برای مستضعفان پیاده کنند.
غربزدگان میکوشیدند تا همچنان سلطه آمریکا و امپریالیسم غرب بر این مرز و بوم استمرار یابد، آنان آگاهانه یا ناآگاهانه بعلت ذهنیتی که از فرهنگ غربی مایه گرفته بود برای خلع ید از روحانیت مبارز و جدا کردن اسلام فقاهت از متن تصمیمگیریهای اجتماعی به کوششی همهجانبه دست زدند و درصدد اشغال مراکز مهم تصمیمگیری و اجرائی مملکت برآمدند و بهترین زمینه را برای نفوذ مجدد عوامل آمریکا در سطوح بالای مدیریت جامعه فراهم آوردند و شرقزدگان ملحد یا التقاطی و منافق که حتی بنام اسلام کوشیدند تا آنچه در سایه مجاهدت فرزندان راستین قرآن و خواستاران اسلام فقاهت بدست آمده بود از چنگ صاحبان اصلی آن یعنی مردم و رهبری اسلامی انقلاب بیرون آورند.
شما بهتر از ما میدانید که بعد از مقام رهبری بزرگ انقلاب اسلامی مهمترین پایگاه مقاومت علیه این بیگانهپرستان، همین مجلس شواری اسلامی بوده است که با تاکید بر اسلام فقاهت که کارمایه انقلاب عظیم اسلامی است و با تحمل فشارهای عصبشکن سیاسی همچون سدی استوار در برابر کجاندیشیها و توطئهها ایستاده است.
مجلس شورای اسلامی بزرگترین پایگاه افشای سنجیده خطوط انحرافی غربزده و شرقگرا و زمینهساز استقرار احکام خدا و اسلام خالص و ناآلوده به ذهنیتهای غربی و شرقی بوده است.
اگر مجلس شورای اسلامی که بزرگترین نظام پس از مقام رهبری است، خدای ناخواسته به شرق یا غرب گرایش داشت و «راههای مورد پسند سوسیالیزم» یا امپریالیسم را عرضه مینمود، پس چرا اینچنین مورد هجوم تبلیغاتی و نظامی سرسپردگان شرق و غرب قرار گرفته است؟
دهها شهید معظم اسلام در جریان توطئهای خائنانه که بدنبال ائتلاف نامقدس سوسیالیسممابان و سلطنتطلبان و غربگرایان پدید آمد به فیض شهادت نائل آمدند و نیز از آن پس چند تن دیگر از همین نمایندگان هدف گلوله و بمبهای دستآموزان غرب و شرق قرار گرفتهاند.
در نامه حضرتعالی آمده است که خوشبختانه جناح مهم تبلیغات چپگرایان ضد خلق _ که بیشترین تکیه شما بعنوان خطر مهم بر روی این جناح است_ بر اثر معارضه علنی با نظام فروریخت و بر این مطلب بیفزائیم که پیش از آن، جناح مهم غربگرا نیز در برابر خط اسلام فقاهت از صحنه کنار زده شده بود و مطمئنا آن جناب اذعان دارند که این امر خود دلیل بزرگی بر حقانیت و اسلامی بودن نظام و از جمله مجلس شورای اسلامی و عدم گرایش آن به شرق و غرب است که اگر به غربگرایش داشت مورد تایید غربزدگان بود و اگر متمایل به شرق و عرضهدارندهای «راههای مورد پسند سوسیالیسم» بود دست کم از تهاجم مسلحانه شرقگرایان منافق مصون میماند.
ِآیا این تهاجمات نشان آن نیست که خط حاکم، زمینهی بازگشت غرب و نفوذ شرق را در این سرزمین از میان میبرد؟ و آیا چنین موضعی شایستهی تقدیر و ستایش نیست؟
ما ضمن تاکید بر پاسداری از احکام اسلام و دفاع از حقوق محرومان و ستمدیدگان از سوی مجلس، اعلام میداریم که همچنان در سنگر مبارزه با دو جناح یاد شده باقی خواهیم ماند. ضمنا لازم میدانیم از جناح سوم نیز نام ببریم جناحی که با اعمال شیوههای مزورانه در عین حال که خطری مهم برای انقلاب اسلامی به حساب میآید، هنوز مانند دو جناح دیگر رسوا شده نیست.
مراد جناحی است که در رژیم سابق برخوردار از امتیازات فراوان مادی و اجتماعی بوده است و امروز که به همت رهبری اسلامی و به برکت خون شهیدان اسلام، آن رژیم فرو افتاده است، این جناح همچنان درصدد حفظ منافع و نگاهداری از امتیازات قبلی است و بزرگترین سنگر این جناح، صاحبان اندیشههائی هستند که هر چند ممکن است سوءنیت نداشته باشند، ولی به علت ناآگاهی از واقعیات اجتماعی و اوضاع و احوال جهانی تحت تاثیر القاآت ظاهرفریب صاحبان منافع مادی نامشروع قرار میگرند.
اینان میکوشند تا مستقیم یا از طریق افراد سادهدل، حتی اذهان بسیاری از بزرگان را نیز نسبت به جمهوری اسلامی و مدافعان راستین اسلام بدبین کنند.
اینان مدعی هستند که کار انقلاب با واژگونی رژیم پیشین و تبدیل وجه سیاسی نظام، به پایان رسیده است، و نباید دست به ترکیب واقعیات تلخی که میراث شوم رژیم پیشین است زد.
طبیعی است که جامعه خروشان اسلامی همچنان که تاکنون اثبات کرده است، در موقع مناسب بر افشای جریانات منحرف و بداندیش توانا و موفق بوده است و بدون تردید آنگاه که مصالح اسلام و جمهوری اسلامی اقتضاء کند، چهره واقعی این جناح نیز در معرض قضات و تصمیم ملت مسلمان قرار خواهد گرفت.
حضرت آیهالله
مجلس شورای اسلامی با داشتن چهرههای اسلامشناس و آگاه و متقی میداند که بزرگترین رسالتش اثبات این حقیقت است که تنها مکتبی که میتواند انسان را چه در جنبههای معنوی و چه در زمینههای مادی به فلاح واقعی برساند، اسلام است.
دشمنان اسلام از اینکه یک جمهوری تنها نام اسلام را بر خود داشته باشد، نگران نیستند. از آن نگرانند که این جمهوری در سایه اسلام و پرتو احکام آن بتواند به ایجاد جامعهای فارغ از استضعاف روحی و مادی نائل آید، جامعهای نمونه و ترتیبکننده انسانهائی برتر و معجزهگر که نه تنها در اوج معنویت و تقوی بسر میبرند که معضلات گوناگون اقتصادی و سیاسی و فقر و محرومیت را با سرانگشت تدبیری اسلامی حل میکنند. و طبیعی است که حل معضلات گوناگون اجتماعی مستلزم شناخت دقیق دنیای معاصر و عملکرد سیستمهای جهانی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حاکم بر سرنوشت بشر امروز است.
مسلما این نکته بر جنابعالی پوشیده نیست که گر چه اکثر مردم در اوج ایمان و ایثار بسر میبرند، اما جامعه امروز ما بخصوص از نظر اقتصادی بشدت بیمار است و به تعبیر خود آن جناب، ضرورتها و معایبی وجود دارد که در اثر عدم اجراء احکام اسلام پیش آمده است و ما بحول و قوه الهی میخواهیم اسلام را پیاده کنیم تا همه جوانب اصلاح شود و اگر احیانا بخاطر پارهای ضرورتهای واقعی و نه اختراعی (_که البته درک واقعی بودن بسیاری از آنها مستلزم آگاهی دقیق از وضع محرومان که پشتوانه اصلی انقلابند و نیز مبتنی بر شناخت ماهیت استکبار جهانی اعم از شرقی و غربی و شیوه و شگرد سیستمهای بینالمللی است_) نیازی به اجراء احکام ثانوی میافتد دقیقا برای فراهم آوردن زمینه اجرای احکام اولیه اسلام است.
اگر ما امروز نتوانیم زمینه اجرای احکام اولیه اسلام را فراهم آوریم و در سایه آن مدینه فاضله انسانیت را بسازیم بدون شک به اسلام خیانت کردهایم و کدام ضرورت روشنتر و اهمیت کدام جهت بیشتر از حفظ حیثیت اسلام و اثبات این معنی است که اسلام نیرومندترین مکتب نظامساز تاریخ است؟
برای تحقق احکام اولیه است که مجلس شورای اسلامی فراهم آمدن زمینه برای اجرای هر چه سریعتر و اطمینان بخشتر اصل 49 قانون اساسی را مقرر داشته است و نیز برای تحقق احکام اولیه اسلام است که اگر در موردی، ضرورتی را دریافته است در مصوبات خود جانب موقت بودن احکام و قانون مبتنی بر آن را رعایت نموده است.
و اما در مورد ضرورتی که محور رفع ید از احکام اولیه است و حضرتعالی بدان پرداختهاید ذکر مطالبی را لازم میدانیم.
اولا_ بزرگترین مورد ضرورت، در نظر مجلس شورای اسلامی حفظ حیثیت و کیان اسلام و رفع وابستگی اقتصادی و فرهنگی و سیاسی به اجانب و کفار میباشد که در این زمینهها مواردی هست که اگر اقدامی صورت نگیرد، تقویت مصالح و جهات مورد نظر شرع مقدس قطعی است درحالیکه در پارهای موارد احتمال از بین رفتن آنها هم منجز است. و باید یادآور شویم همانطور که برای حفظ نفس در موارد خاص اکل میته جایز است، حفظ اسلام و تامین عزت و استقلال جامعه اسلامی از حفظ نفس مهمتر و تلاش برای تحقق این هدف مقدس از اهم واجبات و ضروریات است.
ثانیا_ چنانکه اشاره فرمودهاید، ضرورتی که بطور موقت و به مقداری که رفع ضرورت باشد، محور رفع ید از احکام اولیه است، اگر حضرت آیهالله شخصا در جریان مذاکرات و تصمیمگیریهای مجلس شورای اسلامی قرار گیرند و مطالب را بدون دخالت واسطهها بدست آورند در خواهند یافت که در هر مورد بدقت رعایت مراتب و اصرار بر اجرای احکام اولیه تا حد امکان گردیده است.
ثالثا_ در مورد دولتی شدن بازرگانی خارجی، صرفنظر از اینکه تحقق آن، عامل مهمی برای رفع وابستگیهای اقتصادی و به تبع آن وابستگیهای فکری و فرهنگی به اجانب است دولت جمهوری اسلامی برای اجرای این اصل نه با توسل به حکم ثانوی و اعمال ولایت بلکه بطبع اولی مساله و نظر به اینکه تامینکننده خدمات و امکاناتی است که برای بازرگانی خارجی لازم است با اعمال حق مسلم خویش و براساس آنچه در قانون اساسی آمده است در این زمینه اقدام خواهد کرد.
رابعا_ در مواردی که اشاره فرمودهاید، لازم است به عرض برسانیم که هیچگاه حکومت اسلامی و مجلس شورا در مسیر انحصار کسب و کشاورزی گام برنداشته است و اصلا قانون اساسی اجازه چنین انحصاری را نداده است و کجا و چگونه مجلس از مزارعه و اجاره بعنوان شیوههای نادرست سخن گفته است و آنرا استثمار دانسته است؟ این موارد از مسلمات فقه اسلامی و بالطبع مورد احترام کامل مجلس شورای اسلامی است.
بنظر ما لازم است مسئولین مملکتی حضرتعالی را از نزدیک در جریان واقعیات جامعه و مسائل مختلف و پیچیده مملکتی قرار دهند تا موضوع بسیاری از نگرانیهای مرتفع شود.
در بخشی از مرقومه خویش فرمودهاید در بسیاری از موارد باید از عواطف دینی و احساسات اسلامی مردم برای حل مشکلات استمرار شود. و این مطلبی درست و سنجیده است و خوشبختانه عواطف و احساسات مردم در اوج است و ما نیز میگوئیم که «نشهدالله که مسلمانان و جوانان ما فداکاریها و رشادتها و ایمان محکم مسلمین صدر اسلام و مجاهدین غزوات را تجدید کردند.»
همین مردمی که در صورتهای درخشانشان نور ایمان را مینگریم و بخاطر آنان اسلام و مسلمین را غرق در افتخار میبینیم، همانها هستند که تاکنون بالاترین حد فداکاری را برای جمهوری اسلامی انجام دادهاند و همانها هستند که پایداریشان دو جناح غربزده و شرقگرا را برسوائی کشاند و همانها هستند که از حضور و خرابکاریهای جناح سوم بشدت رنج میبرند و منتظرند که به تناسب تحول روحی که در آنان پدید آمده است در زمینههای اقتصادی و اجتماعی نیز تحولات اسلامی پدید آید.
اما مشکل ما از ناحیه مردم مومن نیست تا بخواهیم آن را با تکیه بر احساسات و عواطف دینی آنان حل کنیم که مردم مومن همان محرومان اقتصادی و حداکثر، قشر متوسط جامعه هستند که بیش از حد تصور، امکانات خود را برای اسلام بسیج کردهاند، مشکل جامعه ما، برخورداران مرفهی هستند که عمدهی مکنت و ثروت خود را در سایه نظام شوم طاغوت بدست آوردهاند و امروز نیز برای حفظ موقعیت خویش به هر شیوهای متوسل میشوند تا چنین وانمود کنند که این امتیازات آنان نیست که در خطر است بلکه این اسلام است که از ناحیه سوسیالیسم مورد حمله قرار گرفته است و میکوشند تا هر حرکتی که در جامعه بنفع محرومان صورت میگیرد، پیدا و پنهان و حتی با نفوذ در افکار پارهای از بزرگان، آن حرکت را غیر اسلامی و حتی ضداسلامی بخوانند.
امروز اگر از سوی امام و یا مراجع دیگر فرمانی و توصیهای مبنی بر بسیج امکانات مادی رفع نیازهای مبرم مستضعفین صادر شود آیا باز همان زن شهید داده و محروم نخواهد بود که تنها سرمایه مادی خود را که یک انگشتری طلا است در اختیار جمهوری اسلامی قرار خواهد داد و محرومیتی بیش از آنچه تاکنون داشته است، بخاطر عشق به اسلام و احترام به رهبران اسلامی بر خود هموار خواهد کرد؟
در خاتمه، ضمن احترام بنظر حضرتعالی در زمینه تفویض ولایت و تشخیص ضرورت در موضوعات احکام ثانویه از سوی امام به مجلس به عرض میرسانیم که:
امام امت بعنوان فقیهی جامعالشرایط که با رهبری خردمندانه خود و پیروی ملت بزرگ ایران توانستند حکومت وابسته شاهنشاهی را از پای درآورند و حکومت اسلامی را تاسیس فرمایند نظر مبارک خویش را ابراز داشتهاند و مجلس شورای اسلامی نیز به عنوان بخشی از حاکمیت، خود را موظف به پیروی از «حاکم» عالیقدر اسلامی و مقام منیع «ولایت امر» میداند.
در مجلس نیز صاحبنظرانی هستند که تشخیص موارد ضرورت و حرج و نیز تعیین حدود آن را که مستلزم رفع ید از احکام اولیه است، بخصوص در مواردی که مساله دارای جنبه عام و کلی و ابعاد گوناگون بوده و احاطه و اشراف بر آنها از عهده فرد خارج باشد، منحصرا دائر مدار علم شخصی فقیه نمیتوانند و معتقدند همانطور که امام امت مقرر فرمودهاند، تشخیص اینگونه امور را فقیه میتواند بر عهده متخصصین مورد اعتماد قرار دهد و امروز، نمایندگان مورد اطمینان و اعتماد ملت که از نزدیک در جریان مسائل سراسر کشور قرار دارند، مرجع شایستهای برای تشخیص موارد ضرورت و حرج و تعیین حدود مجوز رفع ید از احکام اولیه میباشند و با توجه به اینکه طبق قانون اساسی، قوای سهگانه زیر نظر ولایت امر و امامت امت، کشور را اداره میکنند، هنگامی که مجلس براساس ضرورت و رفع حرج اجراء قانونی را بعنوان حکم ثانوی لازم تشخیص داد، علاوه بر اینکه طبق نظر یاد شده بالا پس از تفویض این حق از سوی ولی فقیه به مجلس نیاز مجدد به حکم ولی فقیه نیست معذلک عدم ردع فقیه جامعالشرایط که تصدی امور را بر عهده دارند، امضاء حکم مزبور است.
بار دیگر ضمن سپاس فراوان از لطفی که نسبت به مجلس شورای اسلامی ابراز داشتهاید، به شما اطمینان میدهیم که جز برای تحقق اسلام ناب و ناآلوده و استقرار اصل استوار «نه شرقی _ نه غربی» تلاش نخواهیم کرد در عین حال که به دعای خیر شما و همه بندگان خوب خدا نیازمندیم.
والسلام علیکم و رحمهالله