تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱۳۹۱ - ۱۱:۵۷  ، 
کد خبر : ۲۲۳۴۱۱

صدور انقلاب اسلامی به سرزمینهای اشغالی (بخش اول)


سیدحمید روحانی
آنروز که امام امت «صدور انقلاب اسلامی» را نوید داد، کاخ‌ها بلرزید و کاخ‌نشینان را بلرزانید. استکبار جهانی و در راس آن شیطان بزرگ، و به دنبال آن، صهیونیسم اشغالگر، با تمام نیرو، بر آن شدند که در برابر این رسالت مقدس اسلامی امام بایستند و تز «صدور انقلاب اسلامی» را با شکست روبرو سازند.
آنها را گمان این بود که امام امت برای صدور انقلاب اسلامی، به لشکرکشی دست‌ خواهد زد و ارتش اسلام را برای یورش به کشورهای دور و نزدیک جهان، بسیج خواهد کرد و انقلاب اسلامی را با توپ، تانک و مسلسل وارد کشورها خواهد ساخت. از این‌رو، بر آن شدند که با توطئه‌های گوناگون و راه‌اندازی جنگ‌های درونی و برونی در ایران، انقلاب اسلامی را از هم بپاشانند و ارتش اسلام را در مرزهای ایران، زمین‌گیر کنند.
گروه‌های تروریست مانند فرقان، منافقین و مزدوران خونخوار کردستان، به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم از درون به جنگ انقلاب اسلامی برخاستند و حزب صهیونیستی و ملحد «بعث»، از برون بر ایران یورش آوردند و جنگ خانمانسوزی را بر ملت ایران تحمیل کردند.
در پی آغاز ماموریت صدام برای از میان بردن انقلاب اسلامی، دیگر دولت‌های سرسپرده کشورهای عربی که نگهبانی از کیان صهیونیسم را بر دوش دارند، با تمام نیرو و امکانات، بیاری صدام شتافتند. شاه‌حسین، شاه‌حسن، شاه‌فهد، حسنی مبارک، این چهره‌های شناخته شده وابسته به صهیونیسم، همراه با شیخ ‌و امیران دست نشانده «خلیج‌فارس» بنا به دستور شیطان بزرگ پشت سر صدام صف کشیدند.
کارشناسان نظامی غرب و شرق، برای یاری صدام در جنگ تحمیلی، در بغداد گرد آمدند مدرن‌ترین و مخرب‌ترین سلاحهای غرب و شرق، به سوی عراق سرازیر شده بندر عقبه که زیرنظر صهیونیسم قرار دارد، در اختیار صدام قرار گرفت و به صورت یکی از مهمترین پایگاه تدارکاتی عراق درآمد.
زنجیره‌هائی از کامیونهای سنگین که نفت، وسائل یدکی، مواد غذائی تانکها و راکت‌ها را از سوی جنگ‌افروزان غرب و شرق و رژیم‌های دست نشانده خلیج‌فارس برای صدام حمل می‌کرد، بغداد را به مرز اردن و اسرائیل از یک‌سو و به مرز کویت از سوی دیگر، متصل ساخت.
اشغالگران فلسطین برای پیشگیری از صدور انقلاب اسلامی به لبنان، به آن سرزمین اسلامی یورش بردند و به کشتار ویرانی و چپاول دست زدند و تا پشت دروازه‌های بیروت، پیش رفتند و در صبرا و شتیلا جوی خون جاری کردند.
عرفات خائن و خودباخته با تسلیم در برابر صهیونیست‌های تجاوزگر، و بیرون بردن فلسطینی‌ها از بیروت و آواره کردن آنان در دیگر کشورهای جهان، کوشید که روحیه آنان را به کلی درهم شکند و زمینه‌ای برای پدید آمدن دگرگونی درونی و بیرونی در آنان، باقی نگذارد.
همزمان با یورش صهیونیست‌ها به خاک لبنان، نظامیان آمریکا و فرانسه نیز به آن کشور گسیل شدند. تا در شادی و کامیابی اشغالگران صهیونیسم در لبنان شریک و سهیم باشند و دست در دست یکدیگر روی اجساد قربانیان خود به پایکوبی، دست‌افشانی و عیش و نوش بپردازند.
لیکن هنوز گامهای واپسین را برای در آغوش کشیدن عروس پیروزی در لبنان برنداشته بودند که عفریت شکست، در برابر چشمان از حدقه درآمده آنان، نمایان شد و ناقوس مرک در گوش آنان، به صدا درآمد.
انقلاب اسلامی به لبنان صادر شده بود، جوانان حزب‌اللهی لبنان با الهام از انقلاب اسلامی ایران به پاخاسته، حماسه آفریدند و سرزمین میهن خود را به گورستان تجاوزکاران بدل کردند و صدها تن از تفنگ‌داران آمریکائی، نظامیان فرانسوی و چکمه‌پوشان خون‌آشام صهیونیسم را در آن سرزمین قهرمان‌پرور، زنده به گور ساختند و اجساد آنان را در زیر خروارها خاک، سنگ، آجر، آهن، آهک و... پنهان کردند.
حماسه‌آفرینی‌های حزب‌الله لبنان این حقیقت را به خوبی روشن و آشکار ساخت که انقلاب اسلامی را با زور سرنیزه نمی‌توان از پیشرفت و گسترش بازداشت و راه رخنه و نفوذ آن را بر قلبها و مغزها بست.
لیکن استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌المللی، کوردل‌تر و تاریک‌اندیش‌تر از آنند که بتوانند این‌گونه واقعیت‌ها را درک کنند و از آن پند بیاموزند. از این‌رو، دیدیم که جهانخواران با وجود تجربه تلخی که در لبنان به ‌دست آوردند، بار دیگر در خلیج‌فارس این بیراهه‌پوئی را دنبال کردند.
آنها بر این باور بودند که صدام بعثی به سبب کاستی‌هائی که از نظر خرد و اندیشه دارد، نتوانسته است از صدور انقلاب اسلامی، پیشگیری کند و اگر یانکی‌ها و سرجوخه‌های عربده‌کش آمریکائی و دیگر دزدان دریائی در خلیج‌فارس حضور یابند، انقلاب اسلامی را نه دیگر یارای پیشرفت و گسترش نباشد بلکه در درون ایران نیز دچار سستی و تزلزل گردد و از پا درآید و با این‌گونه تحلیل‌ها و تفسیرها، ناوهای جنگی خود را به سوی خلیج‌فارس روانه ساختند و آن آبراه بین‌المللی را به منطقه جنگی و نظامی بدل کردند، آواکسها، سوپراتاندارها، میراژها، میگ‌ها، موشکها، راکتها و تانگ‌های پیشرفته و دیگر ساز و برگ نظامی مدرن و پیچیده را به خلیج‌فارس گسیل داشتند.
برای پیشگیری از صدور انقلاب اسلامی، در منطقه بصره کانالهای گوناگونی ساختند، خندق کندند، سیم‌های خاردار کشیدند، موانع الکترونیکی و بتونی پدید آوردند، کانال ماهی ساختند، سنگرهای بتونی بنا کردند، دیوار «بارلف» کشیدند و آن منطقه را به شکل دژی، به اصطلاح پولادین و نفوذناپذیر درآوردند و در پشت آن هزاران سرباز بعثی - صهیونیستی و دیگر مزدوران کشورهای مرتجع عرب را زیرنظر کارشناسان نظامی غرب و شرق به رژه و مانور واداشتند، به امید اینکه از این راه از پیشرفت و صدور انقلاب اسلامی پیشگیری کنند.
همزمان با این لشکر‌کشی‌ها و دسیسه‌چینی‌ها، آمریکا فرمان آتش به سوی زایران خانه‌ خدا را صادر کرد و صدها نفر از مجاهدان راه ‌خدا را در جمعه خونین، در حرم امن به آتش و خون کشیدند و فریاد «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» آنان را با غرش مسلسلها خاموش کردند تا این فریاد آسمانی در سرزمین وحی طنین‌انداز نشود و امت اسلامی را در سراسر جهان بر ضد شیطان بزرگ و صهیونیسم اشغالگر بسیج نسازد.
به دنبال این جنایت خونین، مزدوران آمریکا و صهیونیسم در اردن کنفرانس تشکیل دادند و در این کنفرانس آمریکائی آنچه را که سالیان درازی در درون داشتند، یک باره آشکار ساختند و بی‌پروا فریاد زدند: ای ملت عرب دشمن شما اسرائیل نیست، دشمن شما آمریکا نیست، دشمن شما اسلام است! دشمن شما انقلاب اسلامی است، همه ‌با هم به آغوش صهیونیسم پناه ببرید، راه «کمپ ‌دیوید» را در پیش گیرید، تا از خطر اسلام و انقلاب اسلامی در امان بمانید.
ریگان از این همه جرئت و جسارت شاهان و امیران دست‌نشانده و سرسپرده خود، به وجد آمد و از اینکه توانسته است از صدور انقلاب اسلامی پیشگیری کند و اشغالگران فلسطین را از خطر انقلاب اسلامی برهاند، در پوست خود نمی‌گنجید. سرمستی و شادی صهیونیست‌ها نیز از ریگان کمتر نبود، زیرا می‌دیدند که کاخ‌نشینان غرب بی‌پروا و آشکارا خود را سپر بلای کیان صهیونیسم ساخته‌اند و گوش‌ تا گوش رویاروی انقلاب اسلامی صف بسته‌اند.
آمریکا و اسرائیل بر این باور بودند که تا شاهان‌ تاج‌دار و بی‌تاج در کشورهای اسلامی فرمانفرمائی می‌کنند و به اسلام‌زدائی ادامه می‌دهند و تا جنگ تحمیلی ادامه دارد و صدام بر سر کار است و تا یک تن بعثی وهابی، منافق و... زنده است، انقلاب اسلامی هیچگاه به مرزهای فلسطین اشغالی راه پیدا نمی‌کند.
یانکی‌ها، صهیونیست‌ها و کاخ‌نشینان خود فروخته عرب در این رویاها و خوش‌خیالیها فرو رفته بودند و جهان را در کام خود می‌پنداشتند که ناگهان غرش رعدآسای «الله‌‌اکبر» بر بام فلسطین طنین افکند و به همه آن رویاها، پندارها، بافته‌ها و ترفندها پایان داد و تمام تحلیل‌ها، معادلات و محاسبات صهیونیست‌ها و استکبار جهانی را بر هم زد.
در سپیده‌دمی جهان سر از خواب برداشت و با چشم خود و در عینیت دید که انقلاب اسلامی به سرزمین فلسطین اشغالی صادر شده است. انقلاب اسلامی از سدها، سنگرها، کانالها، میادین مین، سیم‌های خاردار و دیگر موانع تار عنکبوتی منطقه بصره گذشت و راه پرپیچ و خم عراق و اردن را تا مرز فلسطین درنوردید و در سرزمین اشغال شده فلسطین پا گرفت. و بار دیگر آشکار ساخت سدها، سنگرها و موانعی را که کارشناسان نظامی آمریکا، فرانسه، انگلیس و شوروی برای بعثی‌ها و صهیونیست‌ها بسازند، سست‌ترین و بی‌پایه‌ترین سدها و بناها خواهد بود.
ان اوهن ‌البیوت لبیت ‌العنکبوت.          ادامه دارد...

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات