سرویس سیاسی جمهوری اسلامی - حجتالاسلام کروبی، نماینده مردم الیگودرز در مجلس شورای اسلامی و سرپرست بنیاد شهید سخنان مهمی در رابطه با نهضت آزادی در مراسم نماز جمعه دیروز تهران بیان داشت و قسمتهائی از خیانتهای نهضت آزادی را فاش کرد.
وی ابتدا ضمن اشاره به حادثهآفرینیها و خیانتهای بنیصدر و ملیگراها و لیبرالها در آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران گفت: همواره نیروهای انقلابی و پیشرو هستند که در مقابل استعمارگران میایستند و نیروهای لیبرال و میانهرو در پرتو نیروهای انقلابی است که زندگی میکنند و به نعمتها دست مییازند. قدرتهای بزرگ با نیروهای لیبرال کاری ندارند و اگر دشمن خدای نخواسته بتواند نیروهای پیشرو را در هم بشکند، دیگر آزادی و نعمتی برای نیروهای لیبرال وجود ندارد و آنها در مقابل استعمار قدرتی ندارند و یا نوکر و دست نشانده اجانب و یا منزوی خواهند شد.
حقنشناسی لیبرالها
تجربه تلخ نهضت ملی و قیامهای قبلی در جامعه ما این واقعیت را نشان داد. با کمال تاسف این نیروهای میانهرو و معتدل نه در گذشته و نه در حال حقشناسی نکردند و بجای همکاری با ولینعمتهای خود که نیروهای مقاوم و انقلابی هستند، با آنها به ستیز پرداخته و میپردازند و تلاش میکنند که با ایجاد اختلاف و به اصطلاح خودشان ناامید کردن مردم، جامعه را به سازش بکشند.
بگزارش خبرنگاران سرویس سیاسی روزنامه جمهوری اسلامی نماینده مردم الیگودرز در مجلس شورای اسلامی سپس با اشاره به خنثی شدن خطوط انحرافی و توطئهها که بر اثر رهبری امام و بیداری و مقاومت امت حزبالله صورت گرفت، اظهار داشت: بعد از حاکمیت حزبالله همچنانکه امام امت و رئیسجمهور محترم گفتند نباید با کسانی که در گذشته موضعگیریهائی داشتند برخورد ناصحیح شود، اما متاسفانه میبینیم که آنها باز دستبردار نیستند و مشغول کاغذپراکنی و سخنرانیهای نیشداری هستند که در بین مردم اختلاف ایجاد کند. البته مردم ما آنقدر هوشیار و بیدارند که با این کارها از راهشان برنمیگردند و با جان و دل سختیها و مشکلات را بخاطر انقلاب تحمل میکنند.
اگر به اینطور افراد و جریانات جواب داده نشود ممکن است باعث گمراهی تعدادی از بچههای ناآگاه مردم شود و یا اینکه آنها فکر کنند که واقعاً جوابی برای حرفهایشان وجود ندارد. از طرفی چون این آقایان منزوی هستند با کاغذپراکنیها میخواهند خودشان را مطرح کنند و اینها دنبال نام و نشان هستند. از جمله جمعیتی که این روزها باز نق زدن را شروع کرده و ورقپراکنی مینماید، نهضت آزادی است. اعضاء نهضت آزادی مجدداً دور هم جمع شدهاند و باز همان مسائل یأسآور، پرخاشها و انتقادهای ناصحیح را شروع کردهاند. اینها جزوهای را منتشر کردهاند که به بعضی از نکات آن اشاره میکنم. در قسمتی از این جزوه آمده است: «حدود 4 سال از انقلاب گذشته و شما برای مردم چکار کردهاید»؟ ما جواب میدهیم که این امام بزرگوار، این مسئولین و این ملت محروم دارند تلاش میکنند و رنج میبرند برای اینکه ویرانگریهای شما را از بین ببرند. (تکبیر امت حزبالله)
مگر شما نهضت آزادی کردستان را از دست ندادید؟
مسئولین و مردم دارند تلاش میکنند تا بدبختیهائی که شما (نهضت آزادی) برای مردم ایجاد کردید از بین ببرند. مگر شما نبودید که کردستان را از دست دادید؟ مگر شما نبودید که پاسداران را از سنندج بیرون کردید؟ مگر شما نبودید که به جلال برادر عزالدین گمراه در اسفند 58 اسلحه دادید و آنها روز بعد به پادگان سنندج حمله کردند؟ مگر شما نبودید که در مقابل درخواست مرحوم قرهنی مبنی بر جلوگیری و سرکوبی ضد انقلابیون در کردستان پاسخ منفی دادید و نگذاشتید او کار کند و وقتی او مانع از سقوط پادگان سنندج شد، از او انتقاد نموده و ایشان را به همین جرم که در مقابل ضد انقلابیون مقاومت کرده بود از کار برکنار کردید؟ نماینده اینها شخصی به نام اسماعیل اردلان در همان روزهائی که سنندج متشنج بود، 450 فقره اسلحه به جلال داده بود که با همان اسلحهها به پادگان حمله کردند.
ما چقدر مبتلای مسئله سنندج و کردستان بودیم و آیا مسئولیت خون بچه مسلمانهائی که در آنجا شهید شدند تا توانستند سنندج را آزاد کنند به عهده شما نیست؟ آیا مسئول خون مسلمانهائی نظیر شبلیها که از خانوادههای برادران اهل سنن در زیر شکنجه توسط گروهکها بشهادت رسیدند، شما نیستید؟ آیا همین قماش شما مانند بنیصدر نبود که در مقام فرماندهی کل قوا هیچ اقدامی برای جلوگیری از پیشروی دشمن متجاوز به میهن اسلامی انجام نداد همین بنیصدر بمناسبت تشکیل دولت شهید رجائی در جلسه سری مجلس شورای اسلامی شرکت کرد و در آنجا گفت که بمن خبر داده بودند که در شهریورماه به شما حمله خواهد شد.
بگزارش خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی حجتالاسلام کروبی سپس افزود: مردم و مسئولین کردستان، آذربایجان غربی را آزاد کردند و گروهکها را منزوی نمودند و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را به مرحله پیروزی نهائی رساندند و سرزمینهائی که شما مفت و مجانی از دست دادید، این بچه مسلمانها و امت حزبالله با خون و شهادت آنها را آزاد کرد و حدود 50 هزار نفر از دشمن اسیر گرفتند و متجاوز را با رسوائی از ایران بیرون کردند (تکبیر نمازگزاران) مگر شما (نهضت آزادی) نبودید که با ولایت فقیه مخالفت کردید؟ شما نبودید که با مجلس خبرگان مخالفت و بر علیه آن توطئه کردید؟ مگر شما نبودید که به این گروهکها آنقدر آزادی دادید که ما هنوز از دست اینها مصیبت میکشیم؟ مگر شما نبودید که داشتید انقلاب را منحرف میکردید و یک خیانتی به تاریخ مینمودید؟ مردم انقلاب اسلامی کرده بودند و شماها با شعار ملیگرائی داشتید انقلاب را منحرف میکردید.
نهضت آزادی انقلاب را ملی میداند!
وی سپس به نامه یکی از وزرای دولت موقت به وزیر دیگر کابینه بازرگان که در تاریخ 12/3/58 نوشته شده بود اشاره کرد که در قسمتی از آن آمده است که اکنون که انقلاب ملی ایران بثمر رسیده و... که حتی در دو جایی این نامه کلمه انقلاب ملی ایران بکار رفته است و اینها از اسلام میترسیدند. در قسمت دیگری از نامه پس از معرفی شخصی که در گذشته متواری بوده است مینویسد که این فرد، فردی ملی و میهنی است. آخر شما که به دیگران حمله میکنید انصاف دارید؟ شما واقعاً صداقت انقلابی دارید؟ مردم شعار اسلام را دادهاند و به جمهوری اسلامی رای دادهاند و آنوقت که سفره باز شد شما میآئید و اسم ملی بر روی آن میگذارید؟ این مغز پوسیدهها از کجا بودند که شما آنها را برای نابودی انقلاب جمع کردید؟ مگر شما نبودید که جمعیت را جمع کردید و به احمدآباد بردید و خواستید به خیال خودتان رهبری انقلاب را تضعیف کنید و در همان روزها که سالگرد مرحوم آیتالله کاشانی بود و از پخش سخنرانی شهید دکتر حسن آیت جلوگیری کردید؟ روز 16 شهریور 57 که مردم از قیطریه شروع به راهپیمائی کردند، وقتی یکی از همین چهرهها به بالای ماشینی که مرکز جمعیت بود و شعار از آنجا پخش میشد آمد، بچه مسلمانها آمدن و او را از ماشین پائین کشیدند. مردم آگاه بودند و هستند. این سخن امام امت حق است که فرموده بودند مردم ما آنقدر رشد دارند که جلوی کسانی که بخواهند انقلاب اسلامی را منحرف کنند میایستند.
مسئول بدبختیها نهضت آزادی است
بنابراین بسیاری از بدبختیهائی که الان وجود دارد، از شماست. این کمبودها، خونریزیها و این جنگ ضایعاتی است که شما برای ملت بوجود آوردید. شما (نهضت آزادی) از کی اینطور مردم دوست شدید؟ ما در زمان دولت موقت در کمیته امداد با چه مشکلاتی روبرو بودیم. این اعضای نهضت آزادی و دولت موقت که الان اینجور برای مردم گریه میکنند، در آنموقع هیچ کمکی به کمیته امداد که مسئول رسیدگی به وضع خانواده شهداء و معلولین انقلاب بود، ننمود. ما حتی از صندوق حضرت عبدالعظیم پول گرفتیم تا بتوانیم آنجا را اداره کنیم. در آن مدت 8 ماهی که ما با خون دل با مشکلات خانواده شهداء و مجروحین روبرو بودیم و به آنها کمک میکردیم، آقایان اعضاء دولت موقت در جلسهای گفتهاند که باید ما مصوبهای داشته باشیم و برای خانواده دکتر حسین فاطمی که در سال 34 شهید شده ماهی فلان قدر به خارج بفرستیم! در ایران هیچ شهیدی بجز ایشان وجود نداشته است؟ آیا شما بفکر مردمید؟ مردم شما را شناختهاند و حنایتان دیگر رنگی ندارد. شما (نهضت آزادی) از کدام مردم دفاع میکنید؟ کدام مردم قبرستانهایشان پر شده است؟ این مردم که وفادار به جمهوری اسلامی هستند و بدون هیچ انتظاری فداکاری میکنند. آن مردمی که شما دم از آن میزنید، ضد انقلاب و ورشکستههای سیاسی هستند.
ما به جبهه، مسجد، نماز جمعه و هر کجا وقتی میرویم، میبینیم که مردم از شما ابراز تنفر و انزجار میکنند. بنابراین آن مردمی که شما برای آنها اشک تمساح میریزید، ضدانقلابها و از تیپ خود شما ورشکستهها هستند.
ناطق افزود: نکته دیگری که در این جزوه هست و واقعاً انسان را خشمگین میکند، این است که نوشتهاند: «این همه بدبختیها و بیچارگی هست و یک عده هم از این وضع دفاع میکنند و میگویند نخیر، اوضاع خوب شده، مسجدها پر از جمعیت است، نماز جمعهها با شکوه است، بیحجابی نیست، مردم روزه میگیرند و دعاها میخوانند و...»)
ای مردم ببینید که اینها (نهضت آزادی): چگونه بشماها اهانت میکنند، میگویند که عبادات مردم که از روی اجبار است، در پیشگاه خدا قبول نخواهد شد! مردمی که در زیر باران به نماز جمعه میآیند و در تابستان با زبان روزه بر روی آسفالتها میایستند و نماز میخوانند و مردمی که نیمه شبهای جمعه در خیابانها دعای کمیل میخوانند، مردمی که سحر به بهشت زهرا برای خواندن دعای ندبه میروند، اینها میگویند اجباری است! آیا این اجباری است که مردم عبادت میکنند؟
زجر نهضت آزادی از اسلامی شدن جامعه
این مردمی که با این اخلاص عبادت میکنند، عباداتشان ارزش ندارد؟ شما خدا هستید و از نزد خدا آمدهاید؟ پیش کدام خدا عبادات این مردم ارزش ندارد؟ عبادات این مردم در نزد خدایان درهم و دینار و دلار ارزش ندارد، ولی پیش آن خدائی که این مردم او را میشناسند عباداتشان خیلی ارزش دارد. اینها زجر میکشند از اینکه جامعه اسلامی شده است. شما برای حجاب حساسیت ندارید، اما این مردم حساسیت دارند، اینها (نهضت آزادی) در جزوهشان روی این نکته که ما اصیلترین انقلابیون بودهایم تکیه کردهاند.
شما چقدر مبارزه کردهاید و مبارزهتان در چه حدی بوده است؟ شما یک مبارزهای قبل از سال 41 داشتید و آن این بود که گاهی یک حرفی بر علیه رژیم اما نه بر علیه شاه میزدید و در همان موقع هم به روحانیت نیش میزدید. در کتاب «شریعتمدار در دادگاه تاریخ و در بولتن ساواک هست که شما در سال 41 با آمریکائیها مکاتبه میکردید و خواسته آنها را میخواستید اجرا کنید.
مگر شما نبودید که در سال 41 میگفتید، رفراندوم آری، اصلاحات آری و دیکتاتوری نه و اصل اصلاحات آمریکائی را میخواستید؟ تنها به امید این بودید که آمریکا علی امینی را کنار بگذارد و شما جای او را بگیرید. لذا چند تا از شماها به زندان افتادند و آنهائی که مقاومت نکردند پس از یکی دو ماه آزاد شدند و عدهای هم ماندند.
آقای مهندس بازرگان پس از اینکه در سال 46 از زندان آزاد شد مستقیم به دارالتبلیغ شریعتمداری رفت. شعار مرگ بر بازرگان توسط حزبالله) یعنی درست دارالتبلیغ در مقابل نیروهائی که با شاه درگیر بودند مقاومت میکرد.
با اینکه امام هم با دارالتبلیغ به آنصورت مخالف بود، ایشان (بازرگان) به آنجا رفت و سخنرانی کرد. آیتالله طالقانی و دکتر شیبانی مرتب مبارزه را ادامه دادند و به زندان و تبعید محکوم شدند، ولی شما (بازرگان) مبارزه را کنار گذاشتید.
شما در سال 57 چکار کردید؟ در آن موقع هم سازمان حقوق بشر تاسیس کردید و همین جمعیت به خانههای شریعتمداری میرفتند و در آنجا متحصن میشدند و رهبر تراشی میکردید و فکر میکردید که میتوانید در مقابل امام رهبر درست کنید. مردم رهبر انقلاب را شناخته بودند. چرا شما به آنجا میرفتید و هر روز در آنجا متحصن میشدید؟ چرا هر روز خبرنگاران خارجی را به آنجا میبردید؟ چرا منزل آیتالله گلپایگانی یا آیتالله نجفی نمیبردید؟ مگر اینها اعلامیه نمیدادند و مبارزه نمیکردند؟ شریعتمدار کسی است که تمام کارهایش زیر نظر ساواک بود. این سازمان حقوق بشرتان بود و آن هم متین دفتری، نزیه مراغهای و یونسیتان و اینها همه کارهای شما بود.
یک بخش از نیروهای عظیم مسئولین و مردم صرف جبران ضایعات و خرابکاریهای شما شده است.
آینده شما نهضت آزادی تاریک است
شما (نهضت آزادی) میگوئید آینده این جامعه تاریک است! حدود 2 سال پیش اینها در روزنامه میزان نوشتند که کشور به بنبست رسیده و فکری باید کرد و امام فرمودند که شما به بنبست رسیدهاید. این ملت بنبستها را میگشایند. برای این ملت تاریکی نیست، برای این ملت روشنی وجود دارد (تکبیر حضار).
تاریکی برای شماست. مطمئن باشید که روشنی روز بروز برای این مردم، خط امام و اسلام فقاهتی و مبارزه با آمریکا روشنتر میشود و برای شماها تاریکتر خواهد شد. برای شما آینده تاریک است، ولی برای این مردم آینده روشن است.
این مسئولین دل به دنیا و ریاست نبستهاند و هر لحظه در معرض خطر قرار دارند و با آغوش باز هم استقبال میکنند و این مسئولین در مقابل مردم سربلند هستند. اینها (نهضت آزادی) میگویند که آزادی مطبوعات و احزاب در کشور نیست. کدام آزادی نیست؟ انتظار دارید دوباره در سی خرداد منافقین مسلمانها را بکشند؟ این چنین آزادی میخواهید یا آزادی که انتقاد سازنده کنند و حرفشان را بزنند و آزادی که مجلس وزیری را استیضاح کند؟ خب، اینها همه آزادی است. کدام نماینده هست که حرفش را نمیگوید؟ بله، آزادی برای گروهکهای محارب نیست که خیابانها بیایند و ریشه انقلاب را بزنند. اینها (نهضت آزادی) میگویند اعدامهای آبخوردنی و...» عجبا، از نظر شما بله اعدامها آبخوردنی است. شما کسی بودید که میگفتید هویدا اعدام نشود و برای همین این اعدامها برایتان آبخوردنی است.
شما میخواستید به ناصر مقدم رئیس ساواک پست بدهید. کسانی که خانهها را آتش میزنند، حزباللهیها را میکشند، زنها و بچهها را ترور میکنند و پاسداران را میبرند و شکنجه میکنند، انتظار دارید که اینها اعدام نشوند؟ چاره چیست و حالا چه باید کرد؟ اینها (نهضت آزادی) میخواهد خودش را مطرح کند. آقای مهندس بازرگان در دادگاه امیرانتظام حاضر شد و گفت که هر کاری که ایشان کرده زیر نظر من بوده و من مسئول کارهای او هستم. آقای بازرگان برای مسعود رجوی تبلیغ کرد که به ایشان که جوان و پرشور است رای دهید. هیئت حسننیت دولت موقت به سنندج رفت و پاسداران را از آنجا بیرون کرد و سپس آن مصیبتها برای جمهوری اسلامی پیش آمد. بنده میگویم که در جمهوری اسلامی در بعضی موارد عدالت نیست و در همه جا باید عدالت اجراء بشود.
نهضت آزادی باید محاکمه شود
من سئوال میکنم که امیرانتظام که میگوید من هرچه انجام دادهام زیر نظر مهندس بازرگان بوده و ایشان هم این را تائید میکند، عدالت اسلامی ایجاب میکند که یا امیرانتظام هم از زندان آزاد شود و اگر او که مجرم است و بحق مجرم است، بنابراین اینها (اعضاء نهضت آزادی) هم محاکمه شوند (تکبیر امت همیشه در صحنه حزبالله و شعار مرگ بر بازرگان).
اگر عدالت است یا باید امیرانتظام آزاد شود و یا اینکه اینها هم محاکمه شوند و اینها هم مجرم هستند، و الا ما اگر از بدهکار گذشتیم، کمکم طلبکار هم میشود.
شورایعالی قضائی و دادستان کل انقلاب و دادستان انقلاب مرکز که از زحماتتان تقدیر میشود، باز هم شما نشستهاید که اینها حرفهائی بزنند و بچههای معصوم و بیگناه مردم را تحریک کنند و آنها را وادار به کارهائی نمایند و دوباره بچهها را بگیرید. دنبال معلول باید رفت یا علت؟ پس بنابراین باید از ریشه حساب را تصفیه کنید. اگر اینها درست میگویند، بیایند از رادیو هم بگویند و در روزنامهها هم بنویسند و اگر نادرست میگویند، تهمت میزنند و دروغ میگویند، پس چرا جلوگیری نمیشود؟ ما از ملت انتظار داریم که نگذارند دیگر اینها این مسائل را تکرار کنند و حرفهای من باعث شعار دادن بر علیه اینها نشود، چون اینها از اینکه مدتی است مطرح نشدهاند ناراحتند. تنها باید عمل کرد.
نهضت آزادی میگوید شما (مسئولین) بین مردم نیستید! ما بین مردم هستیم. ما کاری کردهایم که ضد انقلاب میخواهد ما را بکشد و شما کاری کردهاید که در حاشیه خیابان هم که میروید کارتان ندارند. باز هم ما بین مردم هستیم. طرفداران انقلاب جبهه هستند و ما بین آنها هستیم. مسجدها طرفداران انقلابند و ما در آنجا هستیم. شما افتخار میکنید که میتوانید آزادانه پیاده بروید و ما نمیتوانیم و با محافظ راه میرویم. این برای شما ننگ است. در جامعهای که در خانه میروند و یک زن حزباللهی را ترور میکنند یا پدر پاسداری و یا طلبهای را ترور میکنند، اگر بفهمید این ننگ است برای شما که در خیابانها میروید و ضد انقلابها کارتان ندارند کاری کردهاید که آمریکا از شما خوشحال است و اسرائیل و رادیو آلمان و صدای آزاد از شما مدح و ثنا میکنند.